دوشنبه ۳۰ آبان ۱۳۸۴
نشانه هاي بيماري رواني
بيماري رواني چيست؟
003828.jpg
اختلالات رواني شامل طيف گسترده اي از نشانه هاي رفتاري و روان شناختي مي باشد كه توانايي فرد را در كنارآمدن با مشكلات روزمره زندگي كاهش مي دهد. اين رفتارها به گونه اي است كه براي فرد رنج و ناسازگاري بسيارايجاد مي كند و از ديد اطرافيان، نامعقول و غيرقابل درك مي باشد و براي آنها ايجاد ناراحتي مي كند. ضمن اينكه رفتار اين بيماران در پاره اي از موارد به گونه اي است كه از معيارهاي اخلاقي و هنجارها عدول مي كند.
ويژگي هاي بيماري
۱- تغييرات غيرطبيعي روان فرد يعني در تفكر، عاطفه، حافظه، ادراك و قضاوت فرد كه از رفتار و گفتار او شناخته مي شود.
۲- اين تغييرات باعث ناراحتي و رنج خود فرد و اطرافيان او مي شود.
۳- اين تغييرات و ناراحتي هاي حاصل از آن باعث اختلال در فعاليت هاي روزمره شغلي، تحصيلي، فردي و ارتباط با ديگران مي شود.
بنابراين وقتي گفته مي شود فردي دچار بيماري رواني شده است كه او نشانه هايي از بيماري داشته باشد كه شديد باشد، طولاني يا تكراري باشد و باعث مزاحمت و رنج خود و ديگران شود و اختلاف در فعاليت هاي روزانه وي ايجاد نمايد. لازم به يادآوري است كه بين واكنش هاي رواني در دو حالت سلامتي و بيماري، حالتي نيز وجود دارد كه به نام مشكل رواني ناميده مي شود. در اين حالت فرد نه سالم است و نه همه نشانه هاي بيماري را دارد. حالتي خفيف است يا بعضي از نشانه هاي رواني را دارد. در اين گونه موارد يك مشاوره يا راهنمايي ساده كمك بزرگي به حل آنها مي كند. اين مشكلات مي تواند فردي، خانوادگي، شغلي يا اجتماعي باشد.
نشانه هاي بيماري
نشانه هاي بيماري هاي ر واني به سه دسته ۱- اختلال در كاركردهاي بدني، ۲- اختلال در كاركردهاي رواني و ۳- اختلال در فعاليت ها و ساير كاركردها تقسيم مي شود.
۱- اختلاف در كاركرد بدني
الف) اختلال در خواب: فرد به خواب نمي رود. گاه مي نشيند و گاه در رختخواب دراز مي كشد و نگران است كه چرا خوابش نمي برد، گاه نيمه شب بيدار مي شود و مجدداً به خواب نمي رود و گاه به ندرت سرتاسر شب را با بي خوابي طي مي كند و صبح هم سر حال نيست. هر يك از اين ناراحتي ها ممكن است به تنهايي يا با يكديگر وجود داشته باشد. از ديگر نشانه هاي اختلال خواب، ديدن كابوس، حرف زدن و يا راه رفتن درخواب است.
ب) اشتها و مصرف غذا: فرد اشتها ندارد و كمتر از حد معمول مي خورد يا اينكه اشتها دارد و از خوردن غذا لذت نمي برد او همچنين كاهش وزن پيدا مي كند. پرخوري نيز گاه،رواني و بيمارگونه است.
۲- اختلال در كاركرد رواني:
الف) رفتار: رفتارهاي فرد باعث ناراحتي افراد خانواده و ديگران شده و يا آنها را در شرايط بسيار سختي قرار مي دهد. رفتار فرد ممكن است براي خود يا ديگران ناخوشايند، وسواسي يا خطرآفرين باشد. ممكن است رفتاري پرتحرك، بيقرار يا بي هدف داشته باشد و ديگران را بدون دليل كتك زده و يا اذيت و آزار نمايد. لجبازي، بهانه گيري، پرخاشگري، عصبانيت و پرتاب كردن اشياء از ديگر نشانه هاي شايع مشكلات و اختلالات رواني و عاطفي در افراد مبتلا به بيماري است. گاه ممكن است فرد خيلي گرفته، گوشه گير، خجالتي و آرام باشد، هيچ نوع فعاليتي از خود نشان ندهد و ساعت ها در نقطه اي بنشيند يا دراز بكشد.
ب) تكلم و تفكر: بيمار يا بيش از اندازه صحبت مي كند، يا صحبت هايش غيرضروري است يا خيلي كم حرف مي زند و گاه اصلاً حرف نمي زند. گاه كلام بي ربط بوده و فهميده نمي شود. زماني نيز صحبت هاي خاص و اعتقادات نادرستي را كه مورد تأييد ديگران نيست طرح مي كند. كسي او را جادو كرده است، هر غذايي كه به او داده مي شود مسموم است، اين اعتقادات محكم و نادرست كه مورد تأييد اطرافيانم نيست «هذيان» نام دارد.
ج) هيجانات: فرد ممكن است در رابطه با شرايط خاص به شكلي غير طبيعي يا افراطي هيجاني شود، بي مورد يا افراطي بخندد، گريه كند يا عصباني شود، گاه عاطفه نامناسب دارد و يا هيچ نوع عاطفه مناسبي در جاي خود از خود نشان نمي دهد. مثلاً در جمع مثل مجسمه يك جا نشسته، مي خندد يا گريه مي كند، بدون اينكه دليل مشخصي داشته باشد. غمگيني، افسردگي، سرخوشي، ترس و اضطراب بدون دليل و طولاني نيز ممكن است ديده شود.
د) ادراك: فرد ممكن است در فهم تحريكاتي كه از حواس پنج گانه اش دريافت مي شود، دچار اختلال شود، آنها را نادرست يا با سوء تعبير دريافت دارد. او مي تواند چيزهايي را ببيند كه وجود ندارد و يا صداهايي را مي تواند بشنود كه از جايي نمي آيند و چيزهايي را روي پوست خود احساس كند كه وجود ندارد (توهم). شنيدن صدايي كه او را صدا مي كند و يا به او دستور مي دهد يا به وي توهين مي كند در بيماران رواني شديد زياد ديده مي شود (توهم شنوايي).
۵) حافظه: فرد حافظه اش را از دست داده و وقايع را فراموش مي نمايد. در اين حالت آن چيزي را كه چند دقيقه پيش ديده يا شنيده و يا عمل كرده است فراموش مي كند. او به ياد نمي آورد كه پول، لباس يا ساير وسايل خود را در كجا گذاشته است (حافظه نزديك) نمي تواند به ياد بياورد كه در چند روز گذشته با چه كساني رفت و آمد داشته و يا چند هفته پيش چه كساني را ديده است. ممكن است حافظه دورش از دست داده و نتواند به ياد بياورد كه حتي اسم بچه هايش چيست و خواهر و برادرش در كجا زندگي مي كنند. گاه فرد راه معمولي را گم مي كند.
و) هوش و ذكاوت: در بعضي بيماري هاي رواني هوش و توان تصميم گري دچار اختلال مي شود و مهارت هاي استدلالي فرد كاهش مي يابد. در كارهاي روزمره دچار اشتباهات زيادي مي شود. قادر به انجام محاسبات ساده رياضي يا يادگيري جديد نيست و مثل افراد كودن و خنگ عمل مي كند.
ز) سطح هوشياري: در بعضي اختلالات رواني كه بيشتر ناشي از ضايعات عضوي مغز است، سطح هوشياري بيمار كاهش مي يابد. فرد در شناخت اطرافيان دچار اشكال مي شود و از نظر تشخيص افراد، زمان و مكان اختلال پيدا مي كند.
۳- اختلال در فعاليت ها و ساير كاركردها
الف) فعاليت هاي فردي:  فرد به نيازهاي بدني و بهداشتي خود توجهي نمي كند، خود را نمي شويد، حمام نمي رود و سر و صورت خود را مرتب نمي كند و غذا نمي خورد، گاه ديده مي شود كه در حالت شديد فرد پابرهنه راه مي رود و بيجا لخت مي شود.
ب) فعاليت هاي اجتماعي: بيمار با خانواده، دوستان و اطرافيان رفتاري نادرست يا غريب پيدا مي كند، به ديگران توهين، فحاشي، اذيت و آزار و حمله مي كند. در بين جمع به شكلي نامناسب عمل مي كند كه باعث تعجب ديگران و مغشوش شدن جمع و جلسه مي شود. گاه ممكن است آنچنان بي پروا عمل كند كه باعث ناراحتي يا خنده و تمسخر ديگران شود. به هم خوردن ساختار، ارتباط و مديريت خانواده نيز شيوع زيادي دارد.
به محض مواجه شدن با حملات فوق سعي كنيد سريعاً به مراكز مشاوره و فوريت هاي روانپزشكي رجوع كنيد، چرا كه بسياري از بيماري هاي رواني در بدو پيدايش قابل پيشگيري و درمان هستند.
۱- اميرمحسن راه نجات
كارشناس ارشد روان شناسي باليني.
۲- راضيه لطفي
كارشناس ارشد روان شناسي.

۱۰ راه كاهش استرس
۱- با راه رفتن و پياده روي استرس را از خود دوركنيد: طبق آخرين تحقيقات به عمل آمده تركيب ورزش سبك با دوش آب داغ آشكارا باعث كم شدن نگراني و پايين آمدن فشارخون مي شود. شما هم اين ورزش را انجام دهيد و اگر مفيد واقع نشد، از ورزش هاي سبك ديگر استفاده كنيد مثلاً اگر دوچرخه ثابت داريد چند دقيقه با آن پا بزنيد.
همچنين پژوهشگران معتقدند شناورشدن در آب نمك همراه با شنيدن موسيقي آرام و ملايم روشي بسيار مفيد براي از بين بردن استرس مي باشد زيرا در حالت شناور هيچ تحريك و واكنشي در مغز پديد نمي آيد.
۲- براي نگراني زمان خاصي در نظر بگيريد: با انجام اين كار متوجه مي شويد كه هميشه نگران نيستيد زيرا زمان معيني براي نگراني در نظر گرفته ايد. البته اين راه حل زماني نتيجه اي مفيد خواهد داشت كه شما براي برطرف كردن مشكلات و نگراني هاي خود راه حل درستي پيدا كنيد.
در جايي به آرامي بنشينيد و فهرستي از عواملي كه شما را نگران كرده است تهيه كنيد. سپس فهرست ديگري كه حاوي راه حل هاي درست و بازدارنده نگراني ها مي باشد تهيه كنيد. با انجام اين اعمال، تا حد زيادي از نگراني هايتان كاسته مي شود.
۳- با درازكشيدن در وان حاوي عصاره گياهان شفابخش، با استرس خود مبارزه كنيد: سري به عطاري محل بزنيد و با خريد چند نوع گياه شفابخش، عصاره گياهان مناسب را تهيه كنيد.
مي توانيد با گياهاني مانند نعناع، پونه، بابونه، بنفشه اين عصاره شفابخش را تهيه كنيد و ۵ قاشق غذاخوري از اين گياهان را همانند چاي دم كنيد. يك چهارم وان را از آب داغ پر كنيد و دم كرده را با گذراندن از صافي در آب بريزيد. باقيمانده سبزي ها را در يك كيسه صافي ريخته، كيسه را زير آب داغ قرار دهيد تا اسانس گياهان كاملاً وارد آب شود سپس به اندازه دلخواه آب سرد اضافه كنيد. بعد حدود ۲۰ دقيقه يا بيشتر تا گردن در وان فرو برويد و چشمان خود را ببنديد.
۴- در روزهاي تعطيل تا حد امكان زمينه هاي بروز استرس را از بين ببريد و بكوشيد در اين ايام از درگيري هاي ذهني و جسمي دوري كنيد.
۵- همه چيز را تمام و كمال نخواهيد: مثلاً خانه شما نبايد هميشه بدون نقص و مرتب به نظر برسد. زماني كه بچه ها در منزل هستند به زحمت مي توان خانه را مرتب نگاه داشت بنابر اين خود را بابت به هم ريختگي و مسايلي از اين قبيل دچار استرس نكنيد.
۶- از كنار يكديگر بودن لذت ببريد: سعي نكنيد يك خانم خانه دار خارق العاده باشيد. هر نوع دور هم بودن كه نبايد منجر به پخت و پز بيش از حد شود! غذاي ساده اي درست كنيد. همچنين كارهايي از قبيل ديدن فيلم هاي جذاب و تفريحات سالم و بدون دردسر مي تواند كاملاً سرگرم كننده باشد. بدين ترتيب متوجه خواهيد شد تا حد زيادي از استرس شما كاسته شده است.
۷- در زمان خريد هديه به بودجه خود توجه كنيد و هميشه اين امر را مورد توجه قرار دهيد: پول مي تواند به خصوص هنگام فرا رسيدن سال نو، عاملي استرس زا باشد.
۸- با خوردن ويتامين ها و مواد معدني با استرس بجنگيد: وقتي مردم دچار استرس مي شوند، ميزان قند خون آنها پايين مي آيد و اين امر سبب مي شود كلسيم، منيزيم و ويتامين هاي B در بدن جذب نشوند و بدن به تدريج فاقد اين مواد مي شود. اگر اين فقدان بلافاصله با خوردن غذاهاي حاوي اين مواد يا قرص هاي جانشين اين غذاها از بين نرود، بدن با عوارض شديدتري مواجه خواهد شد.
۹- به زندگي به ديده مثبت بنگريد و همواره مثبت فكر كنيد.
۱۰- درمان استرس در ۶ ثانيه:وقتي احساس تنش و استرس مي كنيد، بكوشيد عضلات صورت خود را شل كنيد و هيچ حالتي به آن ندهيد. لبخند بزنيد و مجسم كنيد كه اين لبخند در تمام صورت و حتي در چشمان شما پخش شده و همه صورت شما در حال خنديدن است. بعد به خود بگوييد: «چشمان من مي درخشند» و در عين شادماني و آرامش، يك نفس عميق بكشيد و چشم خود را ببنديد و مجسم كنيد كه هوا از كف پاي شما وارد پاهايتان مي شود و از آنجا به طرف شكم و قفسه سينه مي رود؛ بدين ترتيب هوا را به طرف بالا بكشيد. سپس عمل بازدم را انجام دهيد و در اين حالت تجسم كنيد كه هوا از همان مسير به طرف پايين برمي گردد و به طرف پاهايتان رانده مي شود و از كف پاهايتان خارج مي گردد.
در همين لحظات به چانه، زبان و شانه هايتان آرامش دهيد و آنها را به حالت استراحت نگه داريد. اين روش را امتحان كنيد و مطمئن باشيد كه در چند ثانيه استرس شما برطرف مي شود.
مترجم: لادن نصيري

حيله هاي رواني
۲۰ حقه ظريف از زبان حيله گر - هفته سوم
وقت ندارم
003825.jpg
اگر يك جمله يا عبارت را بدون توجه به معني آن چندين بار با صداي بلند تكرار كنيم چه اتفاقي مي افتد؟
جواب: مفهوم آن جمله تغيير مي كند. به بيان دقيق تر درك ما نسبت به آن جمله تغيير مي كند!
متوجه باشيد! شما به وسيله حرف هايتان شناخته مي شويد. شما به وسيله كلماتي كه انتخاب مي كنيد درون خود را نمايش مي دهيد. افكار خود را مجسم و مرئي مي كنيد. امروزه برخي از عبارات به قدري مفهوم خود را از دست داده و تغيير كرده اند كه با به كار بردن آنها شخصيت شما نيز تغيير مي كند.
جملات و عبارات رايج در زبان، شما را به حال خود رها نمي  كند بلكه به دنبال خود مي كشاند و به افكارتان شكل مي دهد. مثال: «وقت ندارم» يعني چه؟ وقتي اين مفهوم را به كار مي بريد چه چيز را درباره خود بيان كرده ايد؟ دقت كنيد! واحدهاي مختلف و متعددي براي اندازه گيري وجود دارند، طلا را با عيار آن مي سنجند، ملك را به دانگ آن تقسيم مي كنند، سرعت حركت را در آب با گره هاي امواج مي شمارند، بيدل دهلوي واحدهاي زيبايي در زبان كشف كرده است مي گويد: «يك آبله راه» ، «يك عرق شبنم» و ...
بيداري ما با چه معياري اندازه گرفته مي شود؟ واحد بيداري انسان چيست؟ مي دانم دوست داريد خودتان درباره اين موضوع فكر كنيد و ايده بپردازيد. بسيار خوب، اين كار را بكنيد و ايده يا استنباط خود را براي ما ارسال كنيد تا آن را با خوانندگان سهيم شويم. حال ايده خود را با شما در ميان مي گذاريم. پرسيديم واحد بيداري انسان چيست؟ «واحد بيداري انسان وقت است» وقت، همان كيفيت اكنوني است كه چگونگي بودن و فعال بودن ما را در قالب خود مي پذيرد. به ميزاني كه بيدار هستيد وقت داريد. به ميزاني كه فعال هستيد وقت داريد. گرچه امروزه نگاه ما در اثر خطاي ادراك برعكس شده است. يعني ما فكر مي كنيم به ميزاني كه وقت داريم مي توانيم فعال باشيم. خير، اين طور نيست. فعال بودن ما مشروط به زمان نيست بلكه زمان مقيد به فعاليت ماست. چطور؟ دقت كنيد! «وقت، كميت نيست، كيفيت است!» مثال: دانه هاي شكر را مي توان شمرد. مي توان آن را با معياري اندازه گرفت، وزن كرد ولي شيريني را چطور؟ شما مي توانيد شيريني را با معيار شكر اندازه بگيريد؟ بطور حتم خير. شما هم مي دانيد كه كيفيت را با معيار كميت اندازه نمي گيرند. وقت يك كيفيت است كه اندازه آن بيست و چهار ساعت نيست. تعجب نكنيد بيست و چهار ساعت يك تقسيم بندي قراردادي است كه تحويل وقت ها را ، سحر به روز، روز به ظهر، ظهر به عصر و شب، به هفته و ماه، به فصل ها و تحويل سال نشان مي دهد. اينها هيچ كدام معرف لحظه اكنون نيستند، اكنون همان وقت است، وقت همان لحظه بيداري و فعاليت شما است. اگر بيدار و فعال نباشيد وقت هم وجود ندارد. هر چه كمتر كار كنيد، كمتر وقت داريد. هر چه بيشتر بپوييد وقت بيشتري را تجربه و احساس مي كنيد. بسيار شنيده ايد كه (وقت را بايد ايجاد كرد.) هر لحظه كه حضور و بيداري خود را احساس كنيد و در آن حضور، فعال باشيد چه از درون و چه از برون، شما وقت را خلق كرده ايد. اكنون را به وقت تبديل كرده ايد. اگر كسي بگويد وقت ندارم، به طرز دقيقي گفته است كه فعاليت ندارم. وقت يك كيفيت زنده است. به همين دليل مي شود آن را كشت. كيفيت زنده، فقط با بخش زنده و بيدار شما ارتباط مي گيرد. حيات وقت در دست انسان است! وقت داشتن يعني تطبيق يك ايده با انجام آن. تطبيق يك تصميم با اقدام آن. هر گاه بگوييد وقت نداريد يعني در فاصله ايده و اقدام به سر مي بريد. اين فاصله ها، ذهني و مرده هستند، پس نمي توانند چيزي خلق كنند يا كاري صورت بدهند، از فواصل خارج شويد و به وقت بپيونديد در آن صورت صاحب وقت خود خواهيد شد.
عبارت «وقت ندارم» صرفاً يك واكنش ذهني است براي توجيه انفعال رواني، جملاتي از اين قبيل ، حيله هاي رواني هستند كه ذهن انسان همواره از آنها استقبال مي كند تا در دام امنيت بماند. تعجب نكنيد، بله، اغلب اوقات جستجوي امنيت در واقع جستجوي دام است. ما به ميل خود دام را ترجيح مي دهيم. چرا؟ چون وقتي كه در دامي گرفتار هستيم، اولاً مي توانيم در ديگران احساس گناه ايجاد كنيم و ثانياً مي توانيم از خود سلب مسئوليت كنيم.
براي گريز از مسئوليت ترجيح مي دهيم در دام بمانيم. كدام دام؟  دام زمان. اگر منصفانه نگاه كنيد، خواهيد ديد كه تقريباً هميشه ديگران را مسئول تنگي وقت خود فرض كرده ايد و اين همان دامي است كه ترجيح مي دهيد در آن بمانيد.
چقدر زمان نياز داريد تا بتوانيد به ايده هايتان نزديك شويد؟ به ياد داشته باشيد كه وقت كميت گذران زمان نيست بلكه كيفيت بيداري شما است. توجه داشته باشيد كه ما براي هر اقدامي وقت داريم. براي پرسيدن، براي پوييدن، اشتباه كردن، اصلاح كردن، براي هرگونه بودن و زندگي كردن وقت داريم الا يك چيز! ما براي تلف كردن هيچ وقتي نداريم.
براي آن كه اهدافتان را عملي كنيد به زمان تكيه نكنيد بلكه بيداري خود را به وقت كنيد! حس وقت شناسي بسيار برتر از احساس گذران زمان است!
مهشيد سليماني

اجتماعي
اقتصاد
انديشه
سياست
فرهنگ
ورزش
هنر
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |