همه ساله به رغم مخالفت مجلس شوراي اسلامي، دولت و اغلب كارشناسان اين اقدام صورت مي گيرد و تاكيد هاي مكرر براي اصلاح ساختار مصرف توزيع و توليد سوخت خودرو و انرژي در كشور عملي نمي شود. اگرچه براي تامين سوخت خودرو شهروندان از اهميت ويژه اي برخوردارند و مصرف آن در خودرو به عنوان وسيله اي كه رفاه و آزادي نقل مكان آزاد و تحرك بالايي را براي افراد به همراه دارد ضروري است ولي بايد سازوكار جاري حاكم بر توليد و مصرف اين فرآورده باارزش نفتي اصلاح شود و سازوكار مخربي كه با اقتصاد كشور دارد متوقف شود. به نظر مي رسد تداوم اين روند مخرب ممكن نيست و بايد براي آن راه حلي ارايه كرد.
اين شرايط حاصل قيمت گذاري دولتي و پايين نگهداشتن قيمت سوخت در ايران است كه در طول ساليان و از پيش از انقلاب شرايطي پيش آورده است كه بسياري از تحولات اقتصادي در ايران را تحت تاثير خود قرار داده است. متاسفانه به دليل ارتباط تنگاتنگي كه انرژي و سوخت با اقتصاد دارد هرگونه تصميم گيري در مورد آن تاثير فراگيري در كل اقتصاد خواهد داشت و هيچ فردي در نظام حكومتي حاضر نيست مسئوليت چنين تصميمي را برعهده بگيرد. اين مسئله موجب شده كه تاكنون حل اين معضل به تاخير بيافتد و امروز نيز كسي براي آن پيش قدم نمي شود.
اگرچه راه حل هاي مختلف و متعددي در اين زمينه ارايه مي شود و هريك به نوعي در اين زمينه اظهار نظر مي كنند و همه نيز بر خطا بودن ادامه اين شرايط تاكيد دارند ولي براساس يك سنت در اقتصاد ايران هيچ گاه يك راه حل نهايي و زمان بندي براي رفع اين مشكل ارايه نمي شود. اخيرا نيز مركز پژوهشهاي مجلس شوراي اسلامي در گزارشي در اين زمينه راه هايي براي حل اين مشكل ارايه كرده است.
بر اساس اعلام واحد اطلاع رساني مركز پژوهشهاي مجلس شوراي اسلامي، الگوي مصرف بنزين در ايران ريشه در بسياري از مسائل دارد كه اصلاً ربطي به قيمت ندارد و اولين مسئله نيز به ميزان مصرف سوخت خودروهاي موجود مربوط مي شود زيرا اين خودروها ۵/۱ تا ۲ برابر خودروهاي استاندارد سوخت مصرف مي كنند، علت اين مشكل نيز تكنولوژي پايين صنعت خودروسازي در انحصار دولت و وجود خودروهاي فرسوده است.
مركز پژوهشها عدم وجود ناوگان حمل و نقل عمومي مناسب در كلان شهرها و شكل گيري الگوي نامناسب مصرف در ايران را به عنوان ساير عوامل موثر در افزايش مصرف سوخت نام برده و افزوده است: آزادسازي قيمت در كوتاه مدت، ايجاد شوك قيمتي و سعي در عوض كردن الگوي مصرف مردم سياستي است كه نتيجه كاملاً ناموفقي در دنيا داشته است و ماهيت روش «شوك درماني» از منظر نهادهاي بين المللي نيز زير سوال رفته است.
اين گزارش در ادامه ضمن بررسي سناريوهاي مختلف افزايش قيمت بنزين و تاثير آن بر تورم با استفاده از مدلهاي بانك جهاني ، مدل تاثير افزايش قيمت بنزين در سناريوي ۵ هزار ريالي بر اقلام بودجه دولت تصريح كرد كه با توجه به يافته هاي موجود، افزايش يك باره قيمت بنزين به معناي ايجاد بحران اقتصادي و به دنبال آن بحرانهاي اجتماعي و سياسي مي باشد كه در شرايط كنوني به صلاح نمي باشد و دو نرخي كردن بنزين نيز در بازار نوعي اختلال ايجاد خواهد كرد و به افزايش كرايه هاي حمل و نقل و قاچاق منتهي مي شود.
مركز پژوهشها در ادامه گزارش خود پيشنهاد كرده براي شفاف شدن ميزان مصرف و برنامه ريزي آينده پروژه كارت هوشمند اجرا شود و دست كم براي دو سال ديگر روند اختصاص يارانه به قيمت بنزين توسط دولت تمديد شده و همزمان به صورت موازي زيرساختهاي لازم براي تصحيح الگوي پالايش ها و جايگزيني CNG به جاي بنزين، تجهيز ناوگان حمل و نقل عمومي كشور، ارتقاء تكنولوژي ساخت خودروهاي كم مصرف و مبارزه با قاچاق فرآورده هاي نفتي صورت گيرد كه همه اين موارد نيز به بخش دولتي مربوط مي شود و بديهي است كه پس از انجام اين مراحل، افزايش قيمت بنزين با يك روند ملايم از شوكهاي تورمي جلوگيري خواهدكرد.
اين گزارش همچنين تاكيد مي كند كه آزاد كردن يكباره قيمت بنزين و ارتقاء قيمت آن تا مرز ۵ هزار ريال، شوكهايي تا مرز ۱۳۲ درصد تورم را به جامعه تحميل مي كند كه اين ميزان تورم با استفاده از مدل بانك جهاني حدود ۴۰ درصد تخمين زده شده است. با وجود اين موضعگيري، همچنان راه حل مشخصي براي اين مشكل اساسي در اقتصاد ايران ارايه نشده است. و سال آينده نيز شرايط مشابهي را بايد شاهد باشيم.
آمارها چه مي گويند
طبق آمار هاي رسمي منتشر شده مصرف انرژي كشور در سال ۱۳۷۹ معادل ۸۲۹ ميليون بشكه بوده است.
اين ميزان انرژي در طول سالهاي بعد و تا سال جاري نيز با رشدي معادل حداقل ۹ درصد ادامه داشته كه در صورت محاسبه ارزش آن و تبديل آن بر اساس هربشكه ۴۵ دلار مبلغي معادل ۳۷ ميليارد دلار ارزش كل انرژي مصرفي در كشور است.گردش مالي بالاي اين سيكل متاسفانه با سياست هاي جاري ارتباط مخربي با اقتصاد كشور دارد و بايد تغيير كند.
برخي آمار ها در زمينه مصرف بنزين مي تواند تا حدي در اين زمينه روشنگر باشد. طبق آمارهاي منتشرشده از سوي شركت ملي پالايش و پخش فراورده هاي نفتي مصرف بنزين در كشور باشتاب بالايي ادامه دارد و مصرف روزانه كشور به بالاتر از ۶۷ ميليون ليتر در روز رسيده است. با نرخ رشد بالاتر از ده درصد اين روند هرسال افزايش دارد كه نگاهي به رابطه آن با توليد ناخالص ملي ميتواند از اتلاف منابع كشور خبردهد.
در سال ۷۹ رشد مصرف بنزين در ايران ۷/۷ درصد بوده كه در ميان ۸۷ كشور جهان رتبه دوازدهم را داشته ايم.كل يارانه بنزين كشور درسال ۸۲ معادل ۲۵ هزار ميليارد ريال بوده و سرانه هر نفر از بنزين معادل ۳۷۲هزارو ۶۰۰ ريال بوده و در اين سال هرنفر معادل ۳۱۰ ليتر بنزين مصرف كرده است.اين در حالي است كه مصرف بنزين خاص دارندگان خودرو است و بخش بزرگي از اتباع كشور از اين مصرف بي بهره هستند و عمده مصرف به دهك هاي با درآمد بالا تعلق دارد. در اين سال معادل ۳/۵۶ ميليون ليتر بنزين در كشور مصرف شد كه ۷/۳۸ ميليون ليتر توليد روزانه بود و ۶/۱۷ ميليون ليتر از خارج وارد شد. در اين سال رشد مصرف معادل ۴/۱۱ درصد بود و جزو دوازده كشور داري بالاترين مصرف بنزين در جهان هستيم.
بهاي بنزين
بهاي بنزين يكي از عوامل اصلي ارتباط غير منطقي اين كالاي واسطه اي با اقتصاد كشور است و پرداخت سوبسيد پنهان و غير هدفمند انرژي آثار مخربي در اقتصاد ايران بوجود آورده است. در اكثر كشور ها قيمت بنزين با قيمت نفت خام ارتباط مستقيم دارد و دچار نوسان دايم است و با اقتصاد ارتباط ارگانيك دارد. در ايران قيمت از سوي دولت تعيين مي شود. نگاهي سطحي نشان مي دهد كه ايران داراي ارزانترين قيمت بنزين و ديگر اقلام انرژي است.
در حال حاضر قيمت بنزين در ايران بعد از كشور هايي مانند تركمنستان، عراق و ونزوئلا قرار دارد كه توليدكننده نفت خام هستند. در اين كشور ها به ترتيب قيمت هر ليتر بنزين بر اساس گزارش شركت ملي پخش فراورده هاي نفتي در سال ۲۰۰۲معادل ۱۶۶ ، ۱۶۶ ۴۱۵، ريال است.
در كشور هاي بعدي كه ليبي آنگولا و مصر قرار دارند قيمت براي هر ليتر به ترتيب ۸۳۰ ، ۱۵۷۷و ۱۵۷۷ ريال مي باشد.
طبق همين گزارش ها ايران در سال ۸۰ پس از كشور هاي آمريكا،ژاپن، چين ،كانادا ،آلمان، روسيه، مكزيك، انگلستان، ايتاليا، فرانسه و استراليا در رتبه دوازدهمين كشور هاي داراي بالاترين مصرف بنزين قرار دارد.
مصرف انرژي بالا نشانه برخورداري و رفاه بيشتر در كشورها است ولي فقدان ارتباط منطقي انرژي با اقتصاد كشور اين امر در ايران مصداق واقعي ندارد و مهمترين نشانه آماري در اين زمينه مقايسه رشد مصرف انرژي در ايران با توليد ناخالص داخلي است. در سال ۷۹ آمار موجود نشان مي دهد كه با ۹/۵ درصد رشد توليد ناخالص داخلي نرخ رشد مصرف انرژي معادل نفت خام معادل ۴/۹ درصد بوده و از نظر مصرف نفت خام در جهان در مقام شانزدهم قرار داريم.
در سال ۱۳۸۰ ميزان مصرف انرژي به ازاي يك دلار توليد ناخالص داخلي كشور۴۰ هزارو ۷۷۰ بي تي يو بوده است كه در ميان ۵۶ كشور جهان در رتبه ۴۶ قرار داشته و در مصرف انرژي هاي اوليه نيز با رشد متوسط ۱/۵ درصد از متوسط جهان كه ۷/۱ است بسيار بالاتر قرار داريم.
راه حل اين مشكل اقتصادي كه هر سال به مرحله بدتري ارتقا مي يابد و با رشد بيش از توليد ناخالص داخلي اتلاف منابع ملي را در پي دارد. براي توقف اين روند بايد برنامه مشخصي مستقل از دولت و سياست هاي دولتي تهيه شود و ستاد ويژه اي براي آن تشكيل شود چراكه تجربه نشان داده است كه دولت ها براي كسب محبوبيت و عدم ايجاد نارضايتي مردم از اقدام جدي در اين زمينه خودداري كرده اند.
تا زمانيكه بين توليد، توزيع و مصرف انرژي در كشور ارتباط منطقي برقرار نشود و اين مجموعه ارتباط سازنده و منطقي با كل اقتصاد كشور برقرار نكند نمي توان به حل اين مشكل اميدوار بود. هدفمندكردن يارانه ها و حركت بسوي حذف دايمي آن و واقعي كردن نقش انرژي در اقتصاد تنها راه حل اين معضل است.
كارت هوشمند
يكي از مهمترين اقدامات دولت براي كنترل و مديريت مصرف بنزين در ايران زمينه سازي براي استفاده از كارت هوشمند براي توزيع بنزين است كه با تصويب روز گذشته مجلس به طور جدي اجرايي مي شود. اگر شبكه نرم افزاري اين طرح به درستي و دقت تهيه شود و اختلالي در آن وجود نداشته باشد استفاده از كارت هوشمند كه در دولت محمد خاتمي طراحي شد امكان مديريت توليد ،توزيع و مصرف در كشور فراهم مي شود. با اين كارت، مصرف روزانه مصرف كنندگان مشخص مي شود و براي هر منطقه كشور مي توان برنامه ريزي خاصي انجام داد تا از قاچاق اين فرآورده نيز جلوگيري كرد. قرار بود طرح استفاده از كارت هوشمند از نيمه دوم امسال اجرا شود اما آن گونه كه مسئولان وزارت نفت گفته اند، آماده نشدن زيرساخت هاي مورد نياز باعث تاخير در اجراي اين طرح شده است. در حال حاضر، قيمت هر ليتر بنزين در ايران ۸۰ تومان است در حالي كه قيمت تمام شده هر ليتر بنزين بين ۲۵۰تا ۳۰۰ تومان در هر ليتر برآورد مي شود. ايران به عنوان دومين توليدكننده نفت اوپك، نزديك به يك سوم از نيازهاي مصرفي بنزين خود را از خارج وارد مي كند. مصرف روزنامه بنزين در ايران ۶۵ تا ۷۰ ميليون ليتر است اما پيش بيني مي شود مصرف بنزين در پنج سال آينده به حدود روزانه۱۰۰ميليون ليتر برسد.