چهارشنبه ۲ آذر ۱۳۸۴
مذهب و تلويزيون
نيل اف. هاميلتون و آلن ام. رابين(۱)
مترجم: ابراهيم حقيقي
003984.jpg
مذهبي بودن، به عنوان صفت اجتماعي و روانشناختي تأثيرگذار بر گرايش ها و رفتار، قاعد تاً بر نحوه استفاده از تلويزيون تأثير مي گذارد. ما بر اين اعتقاد بوديم كه مذهبيون محافظه كار و غيرمحافظه كار به لحاظ انگيزه تماشاي برنامه هاي حاوي ابتذال و خشونت و گرايش به تلويزيون متفاوت هستند. بدين منظور پرسشنامه هايي براي ۳۴۶ نفر از مذهبيون، شامل محافظه كاران، ميانه روها و آزاديخواهان، فرستاديم. تجزيه و تحليل هاي كواريانس و همبستگي هاي بخشي نشانگر اين امر بودند كه در مقايسه با مذهبيون غير محافظه  كار، مذهبيون محافظه كار كمتر تحريك مي شدند تا به دليل حضور غيراخلاقي هنرپيشه ها، برنامه ها را تماشا كنند، در نتيجه كمتر به تماشاي برنامه هاي حاوي ابتذال مي پرداختند و معتقد بودند كه تلويزيون در زندگي آنها اهميت كمتري دارد.
به دنبال بحث با برخي از رهبران مذهبي درباره اين قضيه كه برنامه هاي حاوي ابتذال و خشونت، تار و پود اخلاقي جامعه را به اضمحلال مي كشاند، گروه هاي علاقه مندي مانند رهبران مسيحي مسئول در تلويزيون، درصدد كاهش بخش برنامه هاي حاوي ابتذال و خشونت برآمده اند. در پي اين مسأله مي خواستيم بررسي كنيم كه چطور صافي (فيلتر) ادراكي مهمي مانند «مذهبي بودن» بر انگيزه هاي افراد «كليسارو» در استفاده از تلويزيون و انتخاب برنامه هاي حاوي ابتذال و خشونت، تأثير مي گذارد. ديدگاه ها همان بود كه باتسون و ونتيس رويكرد اجتماعي روانشناختي مي ناميدند. اين رويكرد در صدد تبيين ماهيت و پيامدهاي مذهب در زندگي افراد است. اين ديدگاه با نظريه استفاده و رضامندي كه به عنوان رويكرد روانشناختي ارتباطات به دنبال توضيح انتخاب رسانه ها و پيامدهاي آنهاست نيز تطبيق مي كند.
003981.jpg

مذهبي بودن
مذهبي بودن، به ساختن مفاهيم شناختي كه به وسيله آنها مردم با هم ارتباط نزديك برقرار مي كنند و واقعيت هاي زندگيشان را مي سازند كمك مي كند و نيز منعكس كننده اعتقادات و اعمالي مانند عقايد و تقواي الهي است. كمپل نيز بر اساس مشاهدات خود اظهار كرده است كه اين اعتقادات و اعمال، بدين لحاظ كه كاركردهاي مهم براي مردم و جوامع دارند، قرن هاست كه زنده مانده اند. به لحاظ تاريخي، براساس اظهارات ساپ و جونز، فلاسفه و الهيون بسياري ادعا كرده اند كه اعتقادات مذهبي مولّد قضاوت هاي اخلاقي و نيز رفتارهاي اخلاقي هستند. اعتقادات مذهبي بر گرايش  ها و رفتار فرد تأثير مي گذارند و نيز به شدت ارزش هاي خانوادگي، تمايلات جنسي و صداقت فردي را تحت تأثير قرار مي دهند. براي مثال مشاهده شده است كه مذهبيون محافظه كار معيارهاي اخلاقي محكم تري درباره مذموم بودن دروغگويي، دزدي، شراب خواري و قماربازي دارند. به نظر مي رسد مناسك مذهبي فرد را از نوشيدن مشروبات الكلي و استفاده از مواد مخدر منع مي كنند. مذهبي بودن همچنين تعديل كننده محروميت اجتماعي مشهود است يا اين احساس را به همراه دارد كه فردِ فاقد امتيازات اجتماعي با ديگران برابر است: «محروميت اجتماعي عاملي است كه زمينه را براي در گير شدن فرد در حيطه امور مذهبي تشريفاتي، اخلاقي، عقيدتي و اشتراكي فراهم مي كند.»
استفاده از رسانه
ميزان مذهبي بودن نشانگر نفوذ و رخنه دين در زندگي مذهبيون محافظه كار است (مانند بنيادگرايي كه بر خانواده، كار و زندگي سياسي تأثير مي گذارد). فرض ما اين بود مذهبي بودن بر رفتار رسانه اي تأثير مي گذارد. گرچه مطالعات گذشته وضعيت پيچيده اي را درباره مذهبي بودن و تماشاي تلويزيون ارائه داده اند. برخي از محققان استدلال كرده اند كه مذهبيون محافظه كار مانند بسياري مردم ديگر از تلويزيون استفاده مي كنند. رو برتز در ارزيابي از ميزان استفاده از برنامه هاي حاوي ابتذال و خشونت كه اكثريت اعضاي فرق عمده مذهبي (به ويژه پروتستان ها يا بنيادگراها) در مقايسه با كل جمعيت تماشا كرده  بودند، تفاوت هاي محسوسي مشاهده نكرد. اما اتكين تشخيص داده است كه مذهبيون محافظه كار برنامه هاي حاوي ابتذال و خشونت را به صورت گزينشي تماشا مي كنند؛ بدين شكل كه برنامه ها را براساس پيش فرض هايشان انتخاب و تماشا مي كنند. اين امر با يافته هاي مربوط به ميزان مذهبي بودن و ملاك هاي اخلاقي مطابقت دارد و با جنسيت و ارزش هاي خانوادگي در ارتباط است. ما در تحقيق خودمان درصدد بوديم تا تفاوت ها و موارد اختلاف در تحقيقات گذشته را با تمركز بر رابطه بين ميزان مذهبي بودن و رفتار رسانه  اي روشن كنيم.نتايج تحقيق و تفحص هيأت هايي مانند كميسيون عمومي وكلا درباره مطالب مستهجن (نوشتاري، تصويري، صوتي) مؤيد دل نگراني هاي مذهبيون محافظه كار است. اين كميسيون پس از تحقيق و تفحص استدلال كرده بود كه شبكه هاي تلويزيوني حاوي «مقدار زيادي» برنامه هاي غيراخلاقي خشن است و مهمتر اينكه نمايش چنين برنامه هايي احتمالاً  سبب افزايش پرخاشگري در سطح جامعه خواهد شد. با توجه به مطالب فوق رهبران مذهبي محافظه كار و نيز مقامات دولتي چنين عقايد و نظرهايي را مورد بحث و تفسير قرار مي دهند و به اطلاع عموم مي رسانند تا شايد بتوانند بر انتخاب نوع برنامه هاي مورد نظرمذهبيون محافظه كار تأثير بگذارند. رويكرد استفاده و رضامندي(۲)، «نقش عوامل جامعه  شناختي و روانشناختي در كاهش اثرات (مكانيكي) رسانه اي» ، مانند تأثير ابتذال و خشونت در برنامه هاي تلويزيون را روشن و برجسته مي كند. اين رويكرد، با در نظر گرفتن اين امر كه تفاوت هاي اجتماعي و روانشناختي در بين مردم چگونه بر كاربرد و رفتار رسانه اي تأثير مي گذارد، درصدد تبيين مصرف و اثرات رسانه  اي است. ما انتظار داشتيم كه مذهبي بودن يك متغير اجتماعي روانشناختي مهم يا صافي (فيلتر) مفهومي اثرگذاري بر چرايي استفاده يك شخص از تلويزيون (يعني انگيزه  هاي تماشا)، احساسش نسبت به تلويزيون (يعني وابستگي به تلويزيون) و اينكه چه برنامه اي را براي تماشا انتخاب مي كند (يعني تماشاي برنامه هاي حاوي ابتذال و خشونت)، باشد.
فرضيه ها
ما براين عقيده بوديم كه مذهبيون يا الهيون محافظه كار و غيرمحافظه كار به طور متفاوتي از تلويزيون استفاده مي كنند ضمن آنكه مذهبي محافظه كار را به عنوان شخصي كه مذهب ارتدكس داشته و خودش را وقف اعتقادات و اعمال مذهبي كرده است، تعريف كرديم. دليل تمركز روي مسيحيان نيز نفوذ و تعداد بيشتر آنها در اين جامعه، بوده است. براي مثال، تحقيق اخير درباره بزرگسالان ايالات متحده نشان مي دهد كه ۵/۸۶درصد افراد، مذاهب مسيحي داشته اند.
پرسش تحقيق ما اين بود:
آيا بين مذهبيون محافظه كار و غير محافظه كار،
الف) در انگيزه هايشان از تماشاي تلويزيون
ب) در تماشاي برنامه هاي حاوي ابتذال و خشونت،
ج) و در نگرش آنها نسبت به تلويزيون
تفاوت هايي وجود دارد؟
در تحقيقاتي كه در آنها استفاده و رضامندي مدنظر بوده است، اكثر نتايج به تفاوت هاي موجود بين استفاده واقع بينانه (نه به طور عادت) از تلويزيون و پركردن اوقات فراغت اشاره مي كنند و نيز بيشتر استفاده هدفمند و ابزاري تلويزيون را نشان مي دهند. آبلمن نيز به همان جهت گيري هاي واقع بينانه و ابزاري در بين بينندگان مذهبي تلويزيون پي برده است، اما همچنين به نوعي استفاده واپسگرايانه از تلويزيون از سوي آنها اشاره مي كند كه اين امر حاكي از نارضايتي آنها از تلويزيون دنيامدار است.
انگيزه واپسگرايانه به دنبال انتخاب رسانه  ديگري است يا به منظور اجتناب و پرهيز از يك رسانه خاص يا به دنبال برنامه هاي خاصي است كه وسيله ديگري مجبور به ارائه آن است. براساس نظر آبلمن، بينندگان واپسگرا به منظور اجتناب از تماشاي برنامه هاي حاوي ابتذال و خشونت و در طلب رهنمودهاي معنوي، به كانال هاي حاوي برنامه هاي مذهبي تمايل دارند.
جهت گيري واپسگرايانه بايد بيشتر بين افرادي شايع باشد كه يا خود را وقف مذهبشان كرده يا پارسامنش و با تقوي هستند.
ما پيش بيني كرديم:
مذهبيون محافظه كار انگيزه هاي تماشاي به شدت  واپسگرايانه تري نسبت به مذهبيون غيرمحافظه كار خواهند داشت (ف۱)
مذهب در زندگي مذهبيون محافظه كار كه تمايلي به ديدن برنامه هاي غيراخلاقي ندارند، فراگير شده است و از آنجا كه محافظه كاري غيراخلاقي در رفتار رسانه ها مشهود است، مذهبيون محافظه كار نبايد از استفاده از رسانه ، انتظار رضامندي  جنسي داشته باشند و نه مي بايست مجذوب حضور مبتذل شخصيت هاي رسانه ها و محتواي رسانه ها شوند و بدين لحاظ فرض كرديم كه:
الف :مذهبيون محافظه كار انگيزه هاي تماشاي كمتر محرك نسبت به غير محافظه كاران مذهبي دارند (ف ۲)
ب :و مذهبيون محافظه كار اغلب كمتر از مذهبيون غير محافظه كار به تماشاي برنامه هايي كه جهت گيري جنسي دارند، مي پردازند. (ف ۳)
انديشه محافظه كاري در اعتقادات مذهبي كاهش دهنده رفتارهاي خشن شخصي مانند خودكشي و هتك ناموس است. كه اين مورد، با دلبستگي هاي مذهبيون محافظه كار به معيار هاي اخلاقي و سلوك و رفتار منطبق است. با اين انتظار و توقع كه اعتقادات اجتماعي و رفتار برعملكرد رسانه ها تأثير مي گذارند، ما فرض كرديم:
مذهبيون محافظه كار اغلب كمتر از مذهبيون غيرمحافظه كار به تماشاي برنامه هاي خشن تمايل دارند. (ف ۴)
رهبران مذهبيون محافظه كار گوشزد كرده اند كه ابتذال و خشونت موضوعات مهمي در تلويزيون به شمار مي آيند. از آنجا كه ماهيت تعصب مذهبي و ميزان مذهبي بودن وابسته به پيروي از رسوم، محكم بودن در عقايد، محتاط بودن و مضطرب و نگران بودن است، مذهبيون محافظه كار بايد به توصيه رهبران مذهبيشان كه جلب توجه و ايجاد سرگرمي از طريق رسانه ها را مورد انتقاد قرار مي دهند، گوش فرا دهند و به اين ترتيب از نقش تلويزيون در زندگي خودشان و تصورشان از محتواي تلويزيون بكاهند. همان طور كه آبلمن خاطرنشان كرده است، انگيزه واپسگرايانه با كاهش وابستگي به تلويزيون ارتباط دارد؛ و بدين لحاظ ما فرض كرديم:
مذهبيون محافظه كار نسبت به مذهبيون غيرمحافظه كار وابستگي كمتري به تلويزيون خواهند داشت. (ف ۵)
مذهبيون محافظه كار نسبت به مذهبيون غيرمحافظه كار تلويزيون را به عنوان ابزاري كه كمتر واقعگراست، در نظر خواهند گرفت (ف ۶)
ابزار سنجش و نمونه گيري
پرسشنامه هاي تحقيق درباره تماشاي برنامه هاي حاوي ابتذال و خشونت، انگيزه هاي تماشا كردن، گرايش به تلويزيون و اعمال و اعتقادات مذهبي را براساس متغير هاي سن، جنسيت و تحصيلات سنجيد. از آنجا كه ويژگي هاي جمعيتي بر انتخاب، توجه و گرايش به تلويزيون تأثير مي گذارد، ما درصدد برآمديم تا متغيرهاي سن، جنس و تحصيلات را به عنوان متغيرهاي كنترل كننده در نظر بگيريم. بدين وسيله مي خواستيم به طور بالقوه تأثير مهم عوامل جمعيتي را كنترل كنيم تا بتوانيم در اين باره كه تعصب مذهبي چگونه بر نحوه استفاده از تلويزيون، انتخاب برنامه ها و گرايش به تلويزيون تأثير مي گذارد، متمركز شويم.
ما به منظور اطمينان از قابليت مقايسه گروه ها و دامنه گسترده تغييرات در تعصب مذهبي، پرسشنامه هايي را به ۳۴۶ نفر از افراد حاضر در شش كليسا (شركت كنندگان در كليسا) در جنوب شرقي اوهايو در خلال ماه هاي نوامبر و دسامبر ۱۹۸۸ فرستاديم. به دليل تعيين درجات مختلف ميزان تعصب مذهبي و همچنين بيشتر بودن تعداد افراد مسيحي در اين جامعه، همان طور كه قبلاً ذكر آن رفت، ما اعضاي كليساي مسيحي را براي بررسي برگزيديم. همچنين به منظور ايجاد توازن بين خداشناسي هاي محافظه كارانه و غيرمحافظه كارانه و به منظور در نظر گرفتن ديدگاه هاي مذهبي ميانه رو، ليبرال و مذهبيون محافظه كار، انتخاب كليساها نيز براساس نمونه گيري ملي اخير گلاك و استارك بود.
در مورد گروه محافظه كار، ۱۸۳ نفر از اعضاي يك كليساي بزرگ پروتستاني را كه در پايبندي شديد به ديدگاه هاي خداشناختي محافظه كارانه (پايبندي به اصول كتاب مقدس) معروف بودند، مورد بررسي قرار داديم. در مورد گروه ميانه رو، از ميان اعضاي يك كليساي متحد مسيحي و دو كليساي لوتري كه به لحاظ خداشناختي و اعمال مذهبي بين گروه هاي آزاديخواه و محافظه كار قرار مي گرفتند۸۰، نفر را برگزيديم و بررسي كرديم. در مورد گروه آزاديخواه كه تقريباً داراي نظر غيرروحاني هستند، ۸۳ نفر از اعضاي يك كليساي جامع گراي يكتاپرست (توحيدي) را [كه معتقدند انسان ها بالاخره رستگار خواهند شد] مورد بررسي قرار داديم.
اين تعداد (۳۴۶) افراد پاسخگو بين سنين ۱۷ تا ۸۲ سال قرار داشتند (با ميانگين ۸۶/،۴۲ انحراف معيار ۶۶/۱۳) و ۱/۵۵ درصد نمونه ما را زنان تشكيل مي دادند. مطالعه واقعي، يك پيش آزمون اساسي بود كه در اكتبر ۱۹۸۷ با ۲۸ نفر باپتيست(۳ ) (محافظه كاران) و ۳۱ نفر پرسبايترين( ۴) (ليبرالها) و ۲۹ نفر از پيروان توحيد و يكتاپرستي (گروه ليبرال) انجام پذيرفت.
مذهبي بودن؛ «مذهبي محافظه كار» را به عنوان شخصي كه در اعتقاداتش پايبند به اصول دين مسيح است، معنا كرديم كه در اين معنا به يك فرد مسيحي اصول گرا يا پروتستانِ معتقد به كتاب مقدس اطلاق مي شود. وابستگي به كليسا، بعنوان معّرف مذهبي بودن يا درجه محافظه كاري و پرهيزكاري فرد مسيحي، كه به سه گروه محافظه كار (۳)، ميانه رو (۲) يا آزاديخواه (۱) تقسيم كرديم، در نظر گرفته شده است و اين امر مطابق با نمونه گيري استارك و گلاك در ايالات متحده بود كه الگوي ثابتي را براي ميزان پرهيزگاري بين كيش هاي محافظه كار، ميانه رو و آزاديخواه بنا نهاد، و همچنين ما اعتبار و روايي درجه تعصب مذهبي را در يك پيش آزمون ارزيابي كرديم.
پيش آزمون
ابتدا ميزان مذهبي بودن را با طيف ۱۹ گويه اي در مورد پرهيزگاري عقيدتي مورد ارزيابي قرار داديم (Dos) و از پاسخگويان خواستيم تا موافقت (بسيار موافقم = ۵ تا بسيار مخالفم = ۱) خود را با ۱۶ عبارت مربوط به اصول دين مسيحيت بيان كنند. و همچنين ۳ پرسش ۵ گزينه اي درباره رفتارهاي مذهبي از پاسخگويان پرسيديم. پاسخ هاي مربوط به طيف ۱۹ گزينه اي پرهيزگاري عقيدتي را با هم جمع كرديم. (ميانگين آن ۵۱/۷۳ و انحراف معيار آن برابر با ۳۵/۲۷) كه شاخص معتبر (با توجه به ضريب اطمينان ۹۹) اما بسيار پرزحمت و خسته كننده بود، ضمن آنكه محتواي برخي از مقولات نيز سؤال برانگيز بودند. به منظور شناخت دقيق تر پاسخگويان در هر سه گروه مذهبي (آزاديخواه، ميانه رو و محافظه كار) ما به  دنبال اين بوديم كه آيا مي توان به جاي طيف اصول پرهيزگاري عقيدتي، طيفي سه گويه اي درباره اعتقاد مذهبي كه از زحمت كمتري برخوردار باشد به  كار برد. همچنين از پاسخگويان خواستيم خودشان را با سه طيف دو قطبي هفت گويه اي ارزيابي كنند: «به شدت محافظه كار(۷) تا به شدت ليبرال (۱)» ، و «به شدت پروتستاني (۷) تا اصلاً پروتستاني نبودن (۱)» . با پاسخ هاي طيف سه گزينه اي اعتقاد مذهبي را جمع كرديم كه ميزان قابل اطمينان و معتبري به دست داد (با توجه به ضريب اطمينان ۹۵). مقياس اعتقاد مذهبي همبستگي زيادي با اصول پرهيزگاري عقيدتي ۱۹ گويه اي، كه پرزحمت تر بود، داشت و قرار شد جايگزين آن شود.پيش آزمون، اين نتيجه را در پي داشت كه بايد در مطالعه واقعي به  جاي طيف اصول پرهيزگاري عقيد  تي طيف سه گويه اي اعتقاد مذهبي را به  كار بنديم.
مطالعه اصلي
به منظور تعيين متناسب اندازه گيري ميزان مذهبي بودن كه مبتني بر گروه هاي كليساي محافظه كار، ميانه رو و آزاده خواه بود و پاسخگويان به آنها تعلق داشتند، از دو طيف اعتقاد مذهبي و اعمال مذهبي استفاده كرديم.
سه سؤال درباره اعمال مذهبي پرسيده شد:
۱ - آنها اغلب خدمات كليسايي را انجام مي دهند. (هر هفته =،۵ هيچ وقت = ۱)
۲- از انجيل چقدر استفاده مي كنيد (به طور مرتب = ،۵ به ندرت و اصلاً = ۱)
۳- آيا نماز مي گذاريد (هر روز = ،۴ تقريباً هرگز = ۱)
پاسخ هاي مربوط به سه سوال را جمع كرديم.
اعتبار قرار گرفتن گروه هاي شناخته شده پاسخگويان در گروه هاي مذهبي آزاديخواه، ميانه رو و محافظه كار كه مبتني بر وابستگي كليسايي آنها بود، تأييد شد. نخست، گروه محافظه كاران با ميانگين ۲۳/۱۷درصد، ميانه رو ها با ميانگين ۳۲/۱۳درصد، و آزاديخواهان با ميانگين ۲۹/۵ درصد براساس طيف اعتقاد مذهبي تفاوت قابل توجهي داشتند. دوم، گروه محافظه كاران با ميانگين ۳۲/۱۳ درصد، ميانه روها با ميانگين ۵۱/۱۱ درصد و آزاديخواهان با ميانگين ۲۶/۸ درصد براساس طيف اعمال مذهبي تفاوت قابل توجهي از خود نشان دادند. طيف اعمال مذهبي و طيف اعتقاد مذهبي هر كدام به ترتيب از ضريب اطمينان قابل قبول ۶۹ درصد و ۹۲ درصد برخوردار شدند. در نتيجه، مذهبي بودن را براساس عضويت در كليساهاي آزاديخواه، ميانه رو يا محافظه كار، كه قبلاً ذكر آنها رفت، دسته بندي كرديم.
تماشاي برنامه
براي ارزيابي متغيرهاي وابسته ابتدا از پاسخگويان چندين پرسش درباره نحوه استفاده آنها از تلويزيون، پرسيديم.
از آنها پرسيده شد: چند وقت به چند وقت تلويزيون تماشا مي كنيد (تقريباً هميشه=،۵ هرگز = ۱). در فهرست، هشت برنامه با محتواي خشونت و هشت برنامه با محتواي ابتذال قرار داشت، همچنين هشت برنامه خانوادگي، را كه از مقدار كمي ابتذال و خشونت برخوردار بودند، به عنوان حائلي در بين آنها قرار داديم.
فهرست برنامه هاي خشن
ما فهرست برنامه هاي خشن را از ميان برنامه هايي انتخاب كرديم كه از سوي كميته ائتلاف ملي، برنامه هاي خشن (NCTV) داراي ميزان بالاي خشونت ارزيابي شده بودند. برنامه هايي كه حاوي ميزان بالايي از اعمال خشونت آميز در هر ساعت بودند، به عنوان برنامه هاي خشن در سطح بالا تعريف شدند. كارهاي خطرناكي مانند قتل و هتك ناموس بسيار سنگين تر از كارهاي كوچكي مانند ماجراجويي و پرتاب كردن و تنه زدن قلمداد شد كه كميته ائتلاف ملي در مورد برنامه هاي تلويزيوني خشن NCTV، اَشكال قابل اعتمادي را براي ثبت در بايگاني خود تهيه كرد. برنامه هاي خشن در تحقيق، از نمايش هايي حاوي كارهاي متهورانه بودند كه عبارتند از: «داستان جنايت Crime story» ، «تلافي كننده The Equalisor» ، «شكارچي Hunter» ، «مك گايور Mac Gyver» ، «بطري مشروب Magnum، بخش اول» ، «فسق و فجور در ميامي Miami Vice» ؛ «پتك آهني Sledge Hammer» ؛ و …
انگيزه هاي تماشا
ما از پاسخگويان خواستيم تا به ۳۴ گويه درباره تماشاي تلويزيون (كاملاً موافق = ۵ تا كاملاً مخالف = ۱) پاسخ دهند. ۲۷ مورد از پرسش هاي رابين را به برآورد اينكه پاسخگويان به چه ميزان تلويزيون تماشا مي كنند اختصاص  داديم، و همراه با آن ۳ پرسش را به  كار برديم تا ببينيم آنها چه اندازه به وجود ابتذال در برنامه ها علاقه مند بودند. اگر پاسخگويان از تماشاي برنامه هاي حاوي ابتذال و خشونت پرهيز مي كردند و صرفاً به دليل راهنمايي هاي اخلاقي تلويزيون، بيننده برنامه هاي آن بودند، آنگاه مي بايست به چهار پرسش ديگر پيرامون انگيزه هاي تماشا نكردنشان پاسخ دهند.
مانند مطالعات قبلي، اجزاي اصلي عامل تحليل را به منظور بررسي ساختار انگيزه ها مورد استفاده قرار داديم. براي تعيين ماهيت وابستگي دروني انگيزه هاي تماشا، از گردش غيرمستقيم و انحرافي استفاده كرديم. ابتدا، با توجه به محاسبه ۳/۶۴درصد از كل واريانس به دست آمده، ۷ عامل مشخص شدند.يك عامل، حداقل نيازمند ارزش شخصي از ۰/،۱ با دست كم دو مقدار از ۵۰/۰ يا بيشتر از هر يك از مقادير ديگر ثانويه كه بالاتر از ۳۰/۰ باشند، است.براساس اين معيارها، يك عامل از يك تحليل ديگر را اضافه كرديم. در جدول شماره ۱ عوامل اوليه را خلاصه كرديم. پاسخ ها به گويه هاي قابل قبول مربوط به هر عامل را جمع كرديم تا شش طيف انگيزه هاي تماشا را تشكيل دهيم كه اين شش طيف انگيزه هاي تماشا عبارت بودند از:
۱- لذت بردن، ۲- جانشين، ۳- راهنمايي اخلاقي، ۴- پرهيز و ۵- اطلاعات .
نگرش ها نسبت به تلويزيون
ما بعداً نگرش ها را از طريق تعيين اينكه پاسخگويان تا چه حد با تلويزيون در تماس بوده اند و اينكه آنها فكر مي كنند تلويزيون تا چه حد بايد واقعي باشد، سنجيديم. گويه هاي نمونه تماس با تلويزيون اين چنين بوده اند:«من بيشتر ترجيح مي دهم تلويزيون تماشا كنم تا اينكه كار ديگري انجام دهم» و «من اگر تلويزيون تماشا نكنم احساس مي كنم چيزي از دست داده ام» گويه هاي نمونه واقعگرايي نيز اين چنين بوده اند: «تلويزيون اشياء را همان طور كه واقعاً در زندگي هستند معرفي مي كند» و «تلويزيون اين اجازه را به  من مي دهد تا ببينيم مردم ديگر چگونه زندگي مي كنند» .اظهارات پاسخگويان از كاملاً موافقم = ۵ تا كاملاً مخالفم = ،۱ درجه بندي شد. در مورد گويه هاي مربوط به ميزان تماس پاسخگويان با تلويزيون، با توجه به ضريب اطمينان ۶۸ درصد، اعتبار آن مورد تأييد قرار گرفت. و در مورد واقع گرايي، ما براي افزايش اعتبار آن و دستيابي به ضريب اطمينان ۷۰ درصد يكي از گويه ها را حذف كرديم.با جمع بستن پاسخ هاي ۵ گويه مربوط به ميزان تماس پاسخگويان با تلويزيون به يافته زير دست يافتيم: ميانگين = ۲۵/۹ و انحراف استاندارد = ۰۶/،۳ و با جمع بستن پاسخ هاي ۴ گويه مربوط به واقع گرايي تلويزيون به يافته زير رسيديم ميانگين = ۶۸/۸ و انحراف استاندارد = ۶۴/۲.
تحليل آماري
در ارتباط با بررسي تحليلي، مذهبي بودن و نگرش  نسبت به تلويزيون را به عنوان مقياس هاي يك بعدي در نظر گرفتيم. در جهت توسعه و بهبود مقياس، تحليل دو مرحله را دنبال كرد:
۱- ابتدا تحليل كواريانس با سن، جنس و تحصيلات به عنوان هم تغييري مختلف، را به منظور آزمايش فرضيه ها مورد استفاده قرار داديم.
۲- به منظور كنترل سن، جنس و تحصيلات، همبستگي بخشي را بين طيف اعتقاد مذهبي و انگيزه هاي تماشا، برنامه ها و نگرش ها براي توجه به يافته هاي خطي به دست آمده از تحليل كواريانس محاسبه كرديم.
ادامه د ارد

نقد
«صبح آمد» و نگاهي ديگر
معزي، تهيه كننده برنامه «صبح آمد» در كارنامه هنري خود توليد برنامه هاي «شب هاي زمستان» ، «جنگ ۷۷»، «زير آسمان شهر، بخش اول» مجموعه تلويزيوني «بدون شرح» ، «كوچه اقاقيا» و چندين برنامه ريز و درشت تلويزيوني را دارد. به مناسبت يك سالگي برنامه تلويزيوني «صبح آمد» در شبكه سوم سيما، گفتگوي كوتاهي با او انجام داده ايم كه در پي مي آيد:
* مجله تصويري «صبح آمد» براساس چه نيازي شكل گرفت؟
- برنامه تلويزيوني «صبح آمد» به عبارتي سيماي بامدادي شبكه سوم سيما است با اين تفاوت كه هدف آن تزريق نشاط صبحگاهي به مخاطبان و ايجاد فضاي آموزش و اطلاع رساني در حوزه هاي مختلف فرهنگي، هنري و اجتماعي است. اين برنامه از بخش هاي ورزشي، شامل نرمش صبحگاهي براي خانواده ها، آخرين اخبار و اطلاعات ورزشي، اطلاع رساني در زمينه وضعيت راه ها، آب  و هوا، رويدادهاي فرهنگي _ هنري، طرح مسايل كارشناسي درباره روانشناسي خانواده، مسايل كاربردي خانواده از جمله مراقبت از نوزادان، نگهداري مواد غذايي، آموزش آشپزي، روانشناسي كودكان، مراقبت هاي بعد از بيماري، معرفي بيماري ها و مشاوره حقوقي تشكيل شده است.
* تفاوت اين برنامه با برنامه هاي مشابه تلويزيوني چيست؟
- اغلب برنامه هاي تلويزيوني مربوط به خانواده بيشتر حول مسايل پزشكي است. در حالي كه بحث هاي «صبح آمد» درباره مضامين پزشكي نيست و معمولاً به موضوعات كاربردي خانواده مي پردازد. علاوه بر آن حضور مجري جوان و با نشاط اين برنامه به آن گيرايي خاصي بخشيده است. تجربه گزارشگري ايشان در شبكه اول و سوم توانسته است انرژي و نشاط قابل توجهي را براي بينندگان تلويزيوني به همراه داشته باشد. با توجه به سالگرد برنامه قرار است در مجموعه جديد، بحث هاي كارشناسي تغيير كند و آيتم هاي مختلف زنده و گزارشي در آخر هفته بدان افزوده شود.
* مخاطبان اصلي شما را چه طيفي تشكيل مي دهند؟
- مخاطبان اصلي برنامه را عموماً خانم هاي خانه دار و ساير اعضاي خانواده ها تشكيل مي دهند، اين برنامه در بين برنامه هاي تلويزيوني مشابه شبكه هاي داخلي بيش از ۶۸ درصد بيننده دارد، اما در بين برنامه هاي صبحگاهي شبكه هاي تلويزيوني، حدود ۷۳ درصد از بينندگان را به خود اختصاص داده است. البته اين آمار را مركز تحقيقات و سنجش رسانه اي سازمان صدا و سيما طي گزارش هاي مكتوب به شبكه سوم سيما اعلام كرده است.
ناگفته نماند كه در ماه مبارك رمضان به خاطر شرايط خاص اين ماه، اين برنامه تلويزيوني ناخواسته از افت و خيز خاصي برخوردار بود اما حالا با برنامه ريزي جديد در صدد هستيم با نشاط خاصي به تجديد برنامه اقدام كنيم.
البته متأسفانه يكي از آيتم هاي برنامه در سال پاسخگويي مسئولان، به دليل عدم همكاري سازمان ها و مراكز دولتي عملاً نيمه تمام ماند. اين بخش از برنامه به دليل عدم حضور مسئولان پاسخگو كه براي مخاطبان هم جذاب بود تعطيل شد.

رسانه
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
فرهنگ
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  رسانه  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |