تلسكوپ فضايي هابل در آخرين سال هاي عمر خود توانسته است كمياب ترين پديده هاي كيهاني را به تصوير بكشد
نظريه نسبيت پيش بيني مي كند يك كهكشان مي تواند همانند يك عدسي همگرا، نور اجرام پشتش را تقويت كندعدسي گرانشي مي تواند نور اجرام بسيار دوردست را تقويت كند و آن ها را به ما نشان دهد

بالا:تصاوير جديد هابل، حلقه هاي كامل اينشتين را ثبت كرده اند، اين حلقه ها، تصاوير اجرام بسيار دوري هستند كه كهكشان وسط تصوير، نورشان را تقويت كرده، ولي تصويري حلقوي از آن ها تشكيل داده است
چپ: فرض كنيد يك عدسي گرانشي از جلوي يك شهر عبور مي كند، چون شدت گرانش با فاصله گرفتن از عدسي كم مي شود، قدرت جمع آوري نور هم كاهش مي يابد و در نهايت تصوير عجيب و غريبي به دست مي آيد. در اين عكس، عدسي گرانشي روي ستون برج ونكور قرار گرفته است.
گروه دانش و فناوري ـ ذوالفقاردانشي: تلسكوپ فضايي هابل در آخرين پژوهش هاي علمي خود موفق شده است نمونه هايي از يك پديده كيهاني نادر را ثبت كند. اين پديده كه به عدسي گرانشي مشهور شده است، يكي از پيش بيني هاي نظريه نسبيت عام محسوب مي شود كه مي گويد گرانش مي تواند مسير پرتوهاي نور را خم كند و همانند يك عدسي همگرا برآن تأثير بگذارد.
عدسي گرانشي به چه دردي مي خورد؟
عدسي گرانشي از نظر عملكرد درست مثل يك عدسي اپتيكي است كه نور را جمع مي كند و تصوير مي دهد، با اين تفاوت كه نمي توانيم هيچ تنظيمي انجام دهيم. بنابر اين اغلب تصاويري كه تشكيل مي شوند از كيفيت لازم براي بررسي برخوردار نيستند، اما اين بدان معني نيست كه نتوان هيچ اطلاعاتي را استخراج كرد. از يك عدسي گرانشي دو نوع اطلاعات مي توان استخراج كرد.
الف ـ اطلاعات در مورد جسم دور دست: يكي از هدف هاي بزرگ اخترشناسان و كيهان شناسان، اين بوده كه بتوانند دورترين اجرام عالم را مشاهده كنند. اين ها نخستين اجرامي هستند كه در عالم به وجود آمده اند و نورشان بيش از سيزده ميليون سال در راه بوده است تا به ما برسد. فاصله بسيار زيادي كه دارند سبب مي شود قطر زاويه اي بسيار كوچك و نور بسيار ضعيفي داشته باشند. اگر بخواهيم تلسكوپي بزرگ بسازيم تا اين اجرام را مشاهده كنيم، بايد هزينه گزافي بپردازيم. بهترين راه حل اين است كه از اين عدسي هاي گرانشي استفاده كنيم تا نور اجسام دوردست را تقويت كنند. تصور كنيد از يك عدسي با قطر چند صد هزار سال نوري استفاده مي كنيد تا اجرام دوردست را مشاهده كنيد! چه احساسي به شما دست مي دهد؟ دانشمندان با اين اطلاعات مي توانند درستي يا نادرستي مدل هاي آغاز عالم را بيازمايند و اطلاعات زيادي كسب كنند. بهترين حالت هم اين است كه در تصوير هيچ تغييري به وجود نيايد و فقط نورش تقويت شود. اما در بقيه حالت ها هم مي توان اطلاعاتي ارزشمند ولي كمتر و كلي تر به دست آورد.
ب ـ اطلاعاتي در مورد عدسي گرانشي: اخترشناسان مدت هاست فهميده اند اثرات گرانشي كهكشان ها بسيار قوي تر از آن چيزي است كه مي توان در كهكشان ها مشاهده كرد. آن ها حدس زده اند ممكن است در كهكشان ها مقدار زيادي ماده وجود داشته باشد كه قابل ديدن نيست و از اين رو آن را ماده تاريك نام نهاده اند. اندازه گيري ها نشان مي دهد ماده تاريك 9 برابر بيشتر از ماده روشن است و به صورت هاله اي كروي در اطراف كهكشان هاي مارپيچي قرار دارد.براي بررسي فراواني ماده تاريك، بايد اثرات گرانشي يك كهكشان را اندازه گيري كرد كه معمولا كار ساده اي نيست. دانشمندان با بررسي كمان هاي گرانشي مي توانند جرم يك عدسي گرانشي را اندازه گيري كنند و از مقايسه آن با مقدار جرم روشن، مقدار ماده تاريك را تخمين بزنند. از سوي ديگر، چون كهكشان هاي عدسي گرانشي در فواصل مختلفي قرار گرفته اند و نوري كه از آن ها مي بينيم در زمان هاي متفاوتي آن ها را ترك كرده، مي توانيم نتيجه بگيريم كهكشان ها را در زمان هاي متفاوتي مشاهده مي كنيم: كهكشان هاي نزديك نشان دهنده وضعيت جهان در زمان نزديك است و كهكشان هاي دور نشان دهنده شرايط جهان در زمان هاي بسيار دور. پس با بررسي اين كهكشان ها مي توان به چگونگي تحول كهكشان ها و ماده تاريك در طول زمان نيز پي برد.
بدين ترتيب در يك پديده عدسي گرانشي هم مي توان در مورد آن جسم دوردست اطلاعاتي به دست آورده و هم در مورد خود عدسي گرانشي و ماده تاريك موجود در آن. دانشمندان مركز اخترفيزيك  هاروارد ـ اسميت سونيان هم با همكاري پژوهشگران مؤسسه نجومي هلند، از تلسكوپ هابل استفاده كردند تا چنين اطلاعاتي را به دست آورند.
نوزده شكار هابل
تاكنون حدود يك صد عدسي گرانشي شناخته شده است و تلسكوپ فضايي توانسته است نوزده مورد جديد به آن ها اضافه كند. در پروژه جديد هابل كه SLACS نام دارد، اخترشاسان به رهبري آدام بولتون ابتدا فهرستي از كانديداهاي عدسي گرانشي تهيه كردند. آن ها با استفاده از فهرست يك صد ميليوني پروژه SDSS (نقشه برداري ديجيتالي آسمان اسلوان) تمام كهكشان هايي را كه نشانه اي از عدسي گرانشي داشتند، گردآوري كردند. سپس از ميان دويست هزار جسم كانديد شده، كهكشان هايي را انتخاب كردند كه بين دو تا چهار ميليارد سال نوري از زمين فاصله داشته باشند و آنگاه طيفشان را بررسي كردند. آن ها در اين طيف به دنبال رد پاي كهكشان هايي بودند كه فاصله شان تا زمين دو برابر فاصله كهكشان عدسي باشد و دقيقا پشت عدسي واقع شده باشد. از بين اين فهرست، 28 نمونه را كه احتمال مي دادند داراي بهترين شرايط هستند، انتخاب كردند و با استفاده از هابل تصاوير دقيقي از آن تهيه كردند.
تلسكوپ فضايي هابل اين خوبي را دارد كه خارج از جو رصد مي كند، بنابراين اثرات مخرب جو روي آن تأثيري ندارد و تصاوير اين تلسكوپ شفاف ترين تصاويري است كه بشر مي تواند تهيه كند. دوربين پيشرفته نقشه برداري (ACS) كه در آخرين مأموريت تعمير هابل روي آن نصب شد، هجده مگاپيكسل وضوح دارد و تصاويري كه ثبت كرده جزو بهترين نمونه هاي كمان هاي اينشتين محسوب مي شوند. از 28 كانديد، 19 نمونه داراي كمان هاي اينشتين بودند و 8 تاي آن ها حلقه كامل اينشتين بودند. تا پيش از اين فقط سه حلقه كامل در نور مرئي ثبت شده بود.دانشمندان مي خواهند با بررسي اين تصاوير، مقدار ماده تاريك در عدسي هاي گرانشي را اندازه گيري كنند و به تحليلي در مورد چگونگي تغييرات ماده تاريك در طول زمان دست يابند. صد البته كه بررسي كهكشان هاي دور دست هم جزو موضوعات مورد علاقه آن ها است. نتايج اين تحقيقات در ا سترونو ميكال ژورنال مجلد فوريه 2006 به چاپ خواهد رسيد.براي ديدن تصاوير هابل مي توانيد به پايگاه www.stsci.eduمراجعه كنيد.

يك ذره بين قوي برداريد و از فاصله نه چندان دور به يك شمع نگاه كنيد. ذره بين را آن قدر جلو و عقب كنيد تا به جاي شعله يك حلقه نوراني ببينيد. اين معادل حالتي است كه يك حلقه اينشتين شكل مي گيرد. فاصله ذره بين را تغيير ندهيد و آن را به چپ و راست يا بالا و پايين ببريد. به تصويري كه درون ذره بين مي بينيد دقت كنيد. اين كمان هاي منقطع شبيه به كمان هاي اينشتين هستند و با همان مكانيسم تشكيل مي شوند!

نود سال پيش، آلبرت اينشتين مقاله اي را به چاپ رساند و نظريه نسبيت عام را مطرح كرد. در اين نظريه، او مفاهيم جديدي از ماده، گرانش و انرژي مطرح كرد و آن ها را در قالب يك فرمول بندي جديد ارائه داد. نظريه نسبيت عام او خواص جالبي را در مورد گرانش پيش بيني مي كرد كه برخي از آن ها بعدها مشاهده شدند. يكي از جالب ترين آن ها، تأثير ميدان گرانشي بر پرتوهاي مستقيم نور بود كه موجب مي شد مسير نور در عبور از ميدان گرانشي منحرف شود.اما، ماجرا به همين سادگي نبود. فرمول هاي نسبيت عام نشان مي داد اگر يك جسم آسماني سنگين برسر پرتوهاي نوري يك جسم دوردست قرار بگيرد، آن گاه گرانش بسيار شديد اين جسم سنگين پرتوهاي نور را منحرف مي كند و مانند يك عدسي همگرا، آن ها را جمع مي كند. با اين تفسير، اين جسم آسماني همانند يك عدسي همگرا بسيار بزرگ رفتار مي كند و از اجرام دور دست، تصوير تهيه مي كند.
در سال 1935، اينشتين در مقاله اي اين پديده را توضيح داد و آن را عدسي گرانشي ناميد. او فكر مي كرد فقط ستارگان مي توانند در نقش يك عدسي گرانشي ظاهر شوند و از آن جا كه اثرات تقويت كنندگي اين اجرام بسيار ضعيف است، نمي توان اثرات پديده عدسي گرانشي را با بزرگ ترين ابزارهاي رصدي زمين هم مشاهده كرد.
اينشتين آنقدر زنده نماند كه اولين عدسي گرانشي را ببيند.

مانند يك عدسي جمع مي كندو تصويري حلقوي تشكيل مي دهد
ريزهمگرايي گرانشي: اگر ستارگان بخواهند عدسي گرانشي باشند، اثر بسيار ضعيفي خواهند داشت و تصوير به دست آمده قابل ديدن نيست. در مقابل نور ستاره تقويت مي شود و درخشندگي ستاره چندين برابر مي شود. امروزه اين پديده به ريز همگرايي گرانشي مشهور شده است
حلقه هاي اينشتين: در اين حالت، عدسي گرانشي كاملا روي خط ديد جسم دوردست قرار مي گيرد. عدسي تمام نور اطراف خود را جمع مي كند و تصويري حلقه مانند توليد مي كند.
كمان هاي اينشتين: اگر عدسي گرانشي اندكي با خط ديد آن جسم دوردست فاصله داشته باشد، ديگر يك حلقه كامل توليد نمي كند، بلكه يك يا چند كمان منقطع تشكيل مي دهد.
صليب، دوتايي و غيره: بعضي وقت ها شكل عدسي گرانشي و چگونگي آرايش جسم دوردست و عدسي و زمين به شكلي است كه يك تا چند تصوير كامل از آن جسم تشكيل مي شود. اين تصاوير معمولا نسبت به عدسي گرانشي حالت تقارني دارند.
فقط تقويت نور: بسيار به ندرت اتفاق مي افتد كه يك عدسي گرانشي در فاصله اي از خط ديد زمين و يك جسم دوردست قرار بگيرد كه در شكل آن جسم تغييري ايجاد نشود و فقط درخشندگي اش چندين برابر شود. در اين حالت جسم، حقيقي است و به واسطه تقويت نور بهتر ديده مي شود. اين بهترين حالت يك عدسي گرانشي براي نمايش اجرام دوردست است.

گروه دانش و فناوري ـ زهرا بخشي: طبق مطالعات جديد، خفاش ها ميزبانان طبيعي ويروس هاي كرونا كه دليل اصلي شيوع بيماري سارس بين مردم بوده اند، هستند. بيماري سارس در نوامبر سال 2002 در يكي از شهرستان هاي جنوبي چين به نام كوانگ دانگ آغاز شد و حدود 800 كشته در جهان به جاي گذاشت كه 349 نفر از اين عده در چين بوده اند. دانشمندان دنيا براي يافتن منشأ اصلي ويروس هاي كرونا كه باعث بيماري سارس هستند در رقابتي تنگ هستند.
يك گروه بين المللي از محققان به تازگي اعلام كرده اند كه خفاشان كه ميزبانان اصلي اين ويروس هاي كرونا هستند، منشأ اصلي اين بيماري نيز به شمار مي روند. اين گروه تحقيقاتي دريافته است كه ويروس هاي كرونا گونه هاي ژنتيكي وسيع تري از ويروس هاي ساده سارس موجود در انسان ها و حيوانات گوشتخوار دارند و اين ويروس هاي كرونا هستند كه باعث اين بيماري مي شوند. اين بدان معناست كه ويروس هايي كه منجر به شيوع سارس بين انسان ها شده اند، از خفاش ها به انسان ها انتقال يافته اند.
محققان گفته اند كه بدون داشتن اطلاعات كافي از منبع و چگونگي پخش و انتقال ويروس هاي كروناي سارس، كنترل و متوقف كردن شيوع اين بيماري در آينده غيرممكن خواهد شد. آن ها مي گويند احتمال آلوده بودن خفاش ها با ويروس هاي گوناگون، بسيار زياد است. اما علائم باليني در اين حيوانات به تازگي ديده شده اند.
افزايش خفاش ها، افزايش توليد غذا و داروهاي سنتي از اين حيوانات در جنوب چين و مناطق ديگر آسيا باعث شده است كه محققان، تحقيقات خود را براي يافتن منبع اين ويروس در خفاش ها گسترده تر كنند.
منبع: NewScientist.com

ايرنا: چنان چه آنفلوانزاي پرندگان يك بيمار ايدزي را مبتلا كند، مي تواند به راحتي، جهش يافته و به يك بيماري جهانگير تبديل شود. دكتر رابرت وبستر اين امكان را مطرح كرد كه نوع مرگبار ويروس H5N1 مي تواند در بدن مبتلايان به ايدز كه دستگاه ايمني آن ها ضعيف شده است پنهان شود. اين امر به طور بالقوه فرصت سازگاري بهتر ويروس را با بدن انسان فراهم مي آورد و در نتيجه خطرناك تر خواهد شد.
اين ويروس نمي تواند از انساني به انسان ديگر منتقل شود. اين ويروس، 125 نفر را در جنوب شرق آسيا آلوده كرده است. اما بيشتر اين افراد در تماس مستقيم با پرندگان آلوده به آنفلوانزاي پرندگان بوده اند. كارشناسان در مورد شيوع اين بيماري در پرندگان در اين منطقه از جهان ابراز نگراني كرده اند. اختلاط نزديك پرندگان و انسان ها مي تواند به ظهور انواع مرگبارتر اين ويروس بينجامد.
دكتر وبستر از بيمارستان تحقيقاتي كودكان سنت جود در ممفيس مي گويد كليد اين مسأله زماني است كه ويروس H5N1به شرق آفريقا برسد كه بيماري ايدز شايع است. تجربه بيماران سرطاني كه دستگاه ايمني در آن ضعيف شده است نشان مي دهد اين افراد نمي توانند ويروس آنفلوانزاي معمولي را از بدن خود بيرون برانند و ويروس مي تواند تا هفته ها به تكثير بپردازد. همين مسأله نيز در مورد بيماران ايدزي كه به ويروس H5N1آلوده مي شوند انتظار مي رود.
تكثير اين ويروس در يك دوره طولاني در بدن انسان، شرايط مطلوبي براي ظهور انواع عفوني تر اين ويروس فراهم مي كند. ويروس H5N1 هنوز به شرق آفريقا نرسيده است. اما اين جا مقصد نهايي بسياري از پرندگاني است كه از مناطق آلوده به آنفلوانزاي پرندگان مهاجرت مي كنند. كارشناسان سازمان كشاورزي و خواربار ملل متحد فائو پيش بيني كرده اند اين پرندگان به زودي به اين مناطق برسند.
از آن جايي كه شرايط اجتماعي و شيوه هاي مرغداري در آفريقا شبيه آسياست اين ويروس مي تواند در بين پرندگان همانند ويتنام، تايلند، اندونزي و چين گسترش يابد. لوري گارت كارشناس بهداشتي مي گويد با توجه به شيوع گسترده مالاريا، سل، و ايدز در آفريقا تشخيص علائم آنفلوانزاي پرندگان دشوار است. وضع نامناسب نظام بهداشتي در اين قاره نيز شرايط را بدتر مي كند. درحال حاضر، پيش بيني تأثير مستقيم ويروس H5N1در مبتلايان به ايدز دشوار است. با ضعف دستگاه ايمني بدن، بيمار به راحتي در اثر بيماري از پاي درمي آيد. همه گيري آنفلوانزاي پرندگان مي تواند جمعيت انبوه مبتلايان به ايدز را به كام مرگ بكشاند.

گروه دانش و فناوري ـ محمدتقي رسولي: تحقيقات انجام شده بر روي جسد پيدا شده در يخچال هاي كاليفرنيا توسط دانشمندان، داراي نتايج جالبي بوده. احتمال مي رود اين جسد متعلق به يكي از چهار خلبان هواپيماي آموزشي باشد كه پس از بلند شدن از فرودگاه ساكرامنتو سقوط نمود. اين اتفاق مربوط به 18 نوامبر 1942 و در هنگام جنگ جهاني دوم است.جسد اين خلبان توسط دو تن از كوهنوردان در حالي پيدا شد كه سر و دست او خارج از برف هاي يخچال هاي كاليفرنيا مانده بود. به همراه جسد اين خلبان، يك قلم، يك شانه پلاستيكي سياه رنگ، سه دفترچه يادداشت پوسيده و 51 سنت كه شامل چند ده سنتي، پنج سنتي و پني بود يافت شد كه متعلق به سال هاي 1920 تا 1942 بودند. در يكي از اين دفترچه يادداشت ها، دست نوشته اي موجود بود كه فقط چند كلمه آن، قابل خواندن بود و بقيه از بين رفته بود.محققان يك ماه گذشته را صرف آزمايشات DNA بر روي استخوان ها و دندان هاي او نمودند تا متوجه شوند كه او در چه زماني مي زيسته و زمان دقيق مرگ او كي بوده است. محققان گفته اند كه مي توانند جزئيات حوادث روي داده براي اين خلبان را نيز كشف كنند.
مؤسسه pow/MiA، مؤسسه اي است كه روي بقاياي اجساد و استخوان هاي مانده از گذشته تحقيقات علمي انجام مي دهد و در مورد اين جسد، برف و يخ يخچال هاي كاليفرنيا باعث شده كه گوشت و استخوان هاي اين خلبان تا حدود زيادي سالم بماند و در آزمايش ها كمك بيشتري به دانشمندان نمايد.
ارتش آمريكا نام چهار خلبان را كه در سانحه سال 1942 جان خود را از دست داده اند اعلام نموده. دانشمندان نام اين خلبان را نيز از روي اونيفورم نظامي او مي توانند بخوانند، ولي قصد دارند از روي آزمايشات خود، هويت او را مشخص نمايند (تاكنون نام اين خلبان را فاش نكرده اند).
تاكنون آن ها مشخص كرده اند كه اين خلبان حدودا 20 ساله بوده و حدودا 6فوت قد داشته است و موهاي او قهوه اي روشن بوده است. آزمايشات اشعه X نشان مي دهد كه بسياري از استخوان هاي او داراي شكستگي بوده اند. همچنين به همراه او يك چتر نجات باز نشده و لباس هاي گرم يافت شده است.
كشف اين جسد، احساسات تعدادي از اقوام اين 4 خلبان را در منطقه سيرانوادا برانگيخته و همگي خواستار ديدن جسد او هستند تا مطمئن شوند كه او گمشده آن ها است يا نه؟
اين مؤسسه پرونده چهار خلبان را از ارتش دريافت كرده و قصد دارد با انطباق دادن نتيجه آزمايشات با محتويات پرونده ها، هويت جسد را مشخص نمايد.
منبع: Ap.org

يك گروه فيزيك دان در فرانسه شكل جديدي از فناوري لمس صفحه ساخته اند كه بر اساس آشكار كردن امواج صوتي كه هنگام ضربه زدن به يك جسم جامد با انگشت توليد مي شود، كار مي  كند. اين فناوري در ساختن صفحه كليدهاي مجازي و پنجره خريدهاي هوشمند، و نيز در آموزش و وسايل امنيتي كاربرد خواهد داشت.
وقتي به سطح يك جسم ضربه زده شود، درون جامد امواج صوت منتشر مي شود. صوتي كه ايجاد مي شود، در اثر تغيير محل ضربه، اندكي تغيير مي كند. چون با تغيير جاي ضربه، مسير حركت امواج صوت تغيير مي  كند. پس هر نقطه سطح، يك امضاي يكتاي آكوستيكي دارد.
اين گروه فرانسوي روششان را با يك صفحه شيشه اي به سطح 40 سانتي متر در 30 سانتي متر و كلفتي 5 ميلي متر نمايش دادند. آن ها در نقطه  هاي مختلف به سطح ضربه زدند و امواج صوت حاصل را با يك حسگر ساده كه به يك كامپيوتر شخصي وصل بود آشكار كردند. اين روش جديد بر اساس فرايندي به اسم واروني زمان آكوستيكي است كه با آن مي شود امواج را وارون كرد و به مبدأشان برگرداند.
اما در اين روش امواج را وارون نمي كنند، بلكه با استفاده از ايده  هاي مشابهي جاي ارسال امواج را حساب مي كنند. با اين ترتيب، نقاط مختلف سطح را مي شود به كارهاي مختلف مربوط كرد: مثلا ممكن است ضربه به يك نقطه، چراغي را روشن كند، و ضربه به نقطه اي ديگر، يك سي دي خوان را به كار اندازد.
اين فناوري جديد از چند نظر بر لمس صفحه هاي فعلي برتري دارد: لازم نيست حسگرهاي پيچيده اي به جسم وصل كنيم. ضمنا اين رهيافت براي جسم هايي كه تخت نيستند هم كار مي كند.
منبع: staff.alzahra.ac.ir/mamwad

گروه دانش و فناوري: قائم مقام هيأت مديره انجمن پروستودونتيست هاي ايران از ارائه تكنيك جديد بهره گيري از اسيدهاي آمينه خون براي پيوند ايمپلنت به استخوان فك، در كنگره انجمن پروستودونتيست هاي ايران كه 9 تا 11 آذر ماه در تهران برپا مي شود، خبر داد.
دكتر غلامرضا غزنوي متخصص پروتزهاي دنداني با اعلام اين خبر افزود: در اين روش با استفاده از پروتئين هاي خاص كه از خون بدن خود فرد گرفته مي شود، پس از انجام فعاليت هاي آزمايشگاهي و تزريق مجدد آن به بدن، پيام هاي ارسال شده توسط اسيدهاي آمينه به بدن، سبب چسبندگي سريع تر ايمپلنت هايي كه روي فك و لثه قرار گرفته اند، به استخوان فك مي شوند. بارگذاري فوري روي ايمپلنت، بلافاصله پس از كشيدن سريع دندان ها از ديگر تكنيك هاي جديد است كه در كنگره امسال ارائه خواهد شد.
به گفته دكتر غزنوي، در گذشته پس از كشيدن دندان، قرار گرفتن ايمپلنت روي فك تا دو ماه امكان پذير نبود. در تكنيك هاي جديد، اين فاصله زماني حذف شده و بلافاصله پس از كشيدن دندان، مي توان ايمپلنت هاي جديد را در محل مورد نظر روي فك بيمار قرار داد.
قائم مقام هيأت مديره انجمن پروستودونتيست هاي ايران جراحان فك و دهان و دندان، استفاده از ايمپلنت هاي ارزان قيمت و نيز به كارگيري ايمپلنت هاي موقت را براي افرادي كه به دليل كمبود استحكام و كيفيت پايين استخوان، پزشكان قادر به استفاده سريع از ايمپلنت پس از كشيدن دندان ها نيستند، از پيشرفت هاي جديد در عرصه ايمپلنت برشمرد.دكتر غزنوي گفت: هدف از برپايي اين كنگره، ارتقاي سطح علمي دندان پزشكان متخصص و عمومي و آشنايي با آخرين دستاوردها و يافته هاي علمي در زمينه پروتز است. ارائه راهكارهاي مناسب براي كاهش زمان درمان با ايمپلنت هاي دنداني، بحث، بررسي و ارائه تكنيك هاي جديد استفاده از ايمپلنت به صورت فوري و بلافاصله پس از كشيدن دندان و بررسي تكنيك هاي جديد در زمينه كاهش هزينه هاي درماني ايمپلنت ها از عمده محورهاي اين كنگره سه روزه است.

گروه دانش و فناوري ـ زهرا بخشي: فوران هاي آتشفشاني بزرگ مي توانند تأثير شگرفي در آب و هواي جهان داشته باشند، از آن جمله مي توانند باعث كاهش سطح آب درياهاي جهان شوند كه جبران اين كاهش سطح، سال ها طول خواهد كشيد.به گفته هواشناسان وقتي در تاسماني وقتي كوه پيناتوبو در سال 1991 فعال شد و طغيان كرد، موجي از حوادث آب و هوايي و جوي را در جهان آغاز كرد كه ميانگين سطح آب درياهاي جهان را در حدود 6 ميلي متر كاهش داد.
اين انفجار، مقدار زيادي ذرات ميكروسكوپي به نام افشانه آزاد كرد كه باعث پراكندگي اشعه هاي خورشيد و نتيجتا باعث كاهش دماي زمين و دماي درياها شد. در نتيجه اين انفجار، در دهه اخير، سالانه سطح آب هاي جهان حدود
۵‎/ 0 ميلي متر كاهش مي يافت.
تا سال 1950 سطح آب درياهاي جهان، سالانه حدود 8/1 ميلي متر افزايش مي يافته است. اما نگاهي اجمالي به فاصله زماني بين 1993 تا 2000 نشان داده است كه اين افزايش سطح در اين سال ها 2/3 ميلي متر بوده است. اين تفاوت ميانگيني به دو دليل بوده است: 1ـ به دليل بازگشت منظم سطح آب درياها پس از فوران پيناتوبو. 2ـ به دليل آب شدن كوه هاي يخي قطب هاي شمال و جنوب.
متخصصان پيش بيني كرده اند كه به علت آب شدن اين كوه هاي يخي، افزايش دماي هوا از 2 درجه تا 6 درجه سانتي گراد در صد سال آينده، باعث بالا آمدن 25 سانتي متري سطح درياهاي جهان خواهد شد. بنابراين، آتشفشان ها نمي توانند تغيير زيادي در گرماي جهان ايجاد كنند. آن ها فقط بازگشت سطح آب درياها را به حالت قبل از كاهش سطح به تأخير مي اندازند.
محققان به دليل اطلاعات وسيعي كه از آتشفشان پيناتوبو و تغييرات سطح آب درياها در سال هاي پس از اين آتشفشان دارند، اين آتشفشان را براي مطالعه انتخاب كرده اند. آن ها در اين تحقيق، تأثيرات افشانه هاي آزاد شده در جو و حركات متعاقب درياها را مورد مطالعه قرار داده اند.
محققان دريافته اند كه اين كاهش دما و كاهش سطح درياها تا 18 ماه پس از اين انفجار آتشفشاني ادامه داشته  است و پس از 18 ماه، درياها دوباره شروع به گرم شدن كرده اند.
فوران آتشفشان پيناتوبو قسمتي از انفجار كوه آتشفشاني آگانگ در اندونزي بوده است. محققان معتقدند كه افزايش سطح درياها در اين دوره، چنان زياد خواهد بود كه هيچ يك از اين انفجارها و فوران هاي آتشفشاني نمي توانند باعث كاهش سطح آب درياها شوند. جان چرچ رهبر اين گروه تحقيقاتي مي گويد: اين فوران ها و انفجارها فقط مي توانند باعث تعديل افزايش سطح درياهاي جهان كه در اثر افزايش گازهاي گلخانه اي ايجاد شده اند، شوند.
منبع: Nature.com