گروه حوادث- مهديه مصطفايي: پرونده يك جنايت خانوادگي كه در آن صاحبخانه همسرش را به خاطر رابطه پنهاني با فردي به قتل رسانده بود، براي رسيدگي ويژه به شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان ارجاع شد.
به گزارش خبرنگار ما، ساعت هشت صبح را نشان مي داد كه تلفن افسر تجسس كلانتري ۱۶۱ ولنجك به صدا درآمد. زني كه بسيار وحشت زده بود، خبر از يك درگيري خونين در پاركينگ خانه شان داد. مأموران بلافاصله خود را به محل مورد نظر رساندند و متوجه شدند كه مرد جواني كه كارمند مخابرات است در اثر ضربات متعدد چاقو در مقابل خودرو پيكانش به شدت مجروح شده است و فرد ضارب كه خانعلي(۴۵ ساله) نام دارد توسط اهالي محل دستگير شده است.
با انتقال مرد مجروح به بيمارستان، خانعلي به كلانتري انتقال يافت تا در خصوص وقوع حادثه تحت بازجويي مقدماتي قرار گيرد. اما هنوز مأموران تحقيق از وي را آغاز نكرده بودند كه مدعي شد، همسر ۳۷ ساله اش به نام كبري را در خانه شان به قتل رسانده است.
با اين ادعا، مأموران تجسس كلانتري ماجرا را به بازپرس ويژه قتل اطلاع دادند و با تأييد اين اتفاق، بازپرس ويژه قتل و پليس جنايي تهران پرونده را براي بررسي تكميلي در اختيار گرفتند.
به اين ترتيب خانعلي به دايره ۱۰ اداره آگاهي تهران انتقال يافت و تحت بازجويي قرار گرفت. وي در نخستين بازجويي ها به قتل همسرش اعتراف كرد و تنها انگيزه خود را رابطه همسرش با مرد ديگري عنوان كرد.
اما فرزندان مقتول در جريان بازجويي ها انگيزه اين حادثه را تنها اختلافات مالي مادر و پدرشان عنوان كردند. در تحقيقات مأموران مشخص شد كه كبري صاحب يك چلوكبابي است كه از آن درآمد قابل توجهي دارد و همسرش در آن جا مشغول به كار است.
بنابر اين خانعلي مجدداً تحت بازجويي قرار گرفت و بيان داشت: حدود يك سال بود كه همسرم با مردي كه كارمند مخابرات بود، رابطه داشت. بر سر اين موضوع چندين مرتبه با او درگير شدم تا اين كه شب حادثه با كبري برسر اين كه چرا به من نمي رسد دعوايم شد و او بيان كرد قصد دارد با فرد ديگري ازدواج كند. من هم با شنيدن اين حرف عصباني شدم و با چاقو به جانش افتادم.
سپس به در خانه كارمند مخابرات رفتم و هر چه در زدم كسي در را باز نكرد.
داخل پاركينگ منتظرش ماندم. ساعت ۲۰/۷ صبح بود كه او براي خارج كردن ماشينش به پاركينگ آمد و من و او جلوي خودرو با هم درگير شديم. من با چاقو به سرو صورت او زدم. آنها را به خاطر رابطه نامشروعي كه با هم داشتند به قتل رساندم.
بر پايه اين گزارش، با صدور قرار بازداشت، متهم روانه زندان شد. با صدور كيفرخواست پرونده براي رسيدگي ويژه به شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان ارجاع شد و قرار است متهم به قتل، مقابل قاضي عزيز محمدي و چهار مستشار به دفاع از خود بپردازد.

آنها مدعي مي شوند كه در حين ارتكاب جرم از خود اراده اي نداشته اند و تحت نفوذ يك نيروي ذهني و رواني بيروني دست به بزه زده اند ! براي اثبات اين ادعا هم در دادگاه شرايط خود را حين ارتكاب جرم وابسته و تسليم به «قدرت روح ، شيطان، ديوانگي و حالت بيهوشي معرفي مي كنند...
بعضي از متهمان پرونده هاي بزرگ جنايي حتي در جلسات دادگاه و محاكمه نيز همچنان منكر اعمال مرتكب شده هستند و وقتي با مدارك غيرقابل انكار مواجه مي شوند راهي نمي بينند جز اين كه خود يا اعمالشان را به عناصر يا نيروهايي غيرطبيعي يا مافوق طبيعت منتسب كنند. در ساده ترين شرايط نيز آنها مدعي مي شوند كه در زمان وقوع حادثه از خود اختياري نداشته اند.
دكتر سيد حسن موسوي، روانپزشك و مدرس دانشگاه درخصوص نقش عوامل غيرمادي در بروز جنايات با اشاره به قدرت متافيزيك و روش هاي هيپنوتيزم در انجام بعضي اعمال خارق العاده توسط تعدادي از متخصصان پزشكي عنوان مي كند كه ظهور پديده متافيزيك در ارتكاب جرم بسيار پيچيده و مبهم است.وي مي گويد: هيچ گاه نمي توان به طور قطع دريافت كه مجرم به هنگام ارتكاب عمل مجرمانه خود درحالت طبيعي بوده يا نه ؟! اما مسلما وجود نيرويي غير طبيعي در لحظه ارتكاب جرايمي چون قتل، مثله كردن و اعمال ساديسميك غير قابل انكار است. چرا كه فرد در حالت عادي هرگز نمي تواند دست به چنين اعمال خشونت آميزي بزند.
دكتر موسوي عقيده دارد: با بررسي نمونه هاي ارتكاب جنايي روز جهان مي توان به راحتي دريافت كه بيشتر اقدامات خشونت آميز ناشي از تفكرات و تصميم هاي جنون بار و لحظه اي است. گاهي پيش آمده كه يك فرد خونسرد و آرام چنان مورد تلقين هاي عصبي قرار گرفته كه دست به اعمال وحشيانه زده است. اما پس از مدتي اگر از او پرسيده شود يا اعمال خودش به او نشان داده شود منكر اين اعمال شده و قبول كردن آن برايش دشوار مي باشد.
بسياري از افرادي كه مرتكب جرايم سنگين مثل قتل و ديگرآزاري مي شوند هميشه يك فكر، روح، صدا و چيزي شبيه هيپنوتيزم را مسئول اصلي اين اعمال مي دانند كه در يك لحظه ناگهاني به سراغشان آمده و به آنها امر مي دهد كه چنين كاري انجام دهند !
اين روانپزشك و مدرس دانشگاه مي گويد:بهتر است به اين نكته اشاره كنيم كه گاهي برخي افراد اين قدرت را دارند كه بتوانند ديگران را تحت تاثير نيروي خود قرار دهند و آنها را وادار به كارهايي نمايند كه شايد در حالت طبيعي انجام ندهند. البته هيپنوتيزم تحت شرايط و مقدمات خاص آن هم بسيار كوتاه انجام پذير است نه در طولاني مدت يا از راه دور.
هيپنوتيزم احتياج به شرايط خاصي چون نيروي ذهني قوي، مسافت كوتاه و زمان طولاني دارد كه در هر زمان و مكان ميسر نيست اما اين ندا، تلقين يا هر چيزي كه اسمش را بگذاريم چيست كه در يك لحظه نفرت قاتل يا مجرم را بر مي انگيزد تا دست به چنين جناياتي بزند؟ جنون آني؟
دكتر موسوي معتقد است كه به احتمال زياد تحركات مغزي و ترشحات غدد دروني انسان در يك لحظه منجر به چنين اعمالي مي شود. انسان ها معمولاً در شرايط گوناگون عكس العمل هاي گوناگون بروز مي دهند. به طور مثال پيش آمده كه يك قاتل حتي بر اثر گفته ها و تهديدهاي مقتول دست به قتل بيالايد يا عجله در تصميم گيري و ترس متقابل از سوي مقتول باعث اقدامي ديگر از سوي قاتل شود.
نكته مهم اين است كه تاكنون در اين زمينه، حداقل به صورت علني، در مجامع حقوقي و پزشكي صحبتي نشده است و حتي مي توان گفت شايد در اين رابطه هيچ مرجع موثق اطلاعاتي نداده و كار كارشناسي نكرده يا اگر كارشناسي شده نتيجه آن در دسترس قضات، وكلا و روانپزشكان قرار نگرفته است.چرا در هنگام وقوع جرم فقط حرف جرم و مجرم مورد بررسي قرار مي گيرد و تحقيقاتي بر روي شرايط و پيرامون اجتماعي، فرهنگي، رواني و مكاني جرم و مجرم يا حتي كسي كه مورد جرم واقع شده صورت نمي گيرد؟

گروه حوادث:فعاليت براي نجات دو كارگر مقني از عمق چاه توسط امدادگران آتش نشاني تهران از عصر روز گذشته با نجات دو مقني و انتقال آنها به بيمارستان خاتمه يافت.
به گزارش خبرنگارما، حدود ساعت ۱۷ روز سه شنبه بر اثر ريزش قسمتي از ديواره خاكي چاه، دو كارگر مقني در عمق ۱۲ متري به دام افتادند.
اين حادثه در بلوار مرزداران ابتداي پل يادگار امام (ره) و در يكي از چاههاي در حال احداث حاشيه بلوار و در كنار اين پل رخ داد. عمليات نيروهاي امداد و نجات سه آتش نشاني از ساعت ۱۷ و ۴۸ دقيقه عصر روزسه شنبه براي بيرون آوردن اين دو كارگر آغاز شد.
بنا بر اين گزارش، تلاش نيروهاي امداد براي نجات دو كارگر مقني ظهر روز گذشته نتيجه داد و اين دو كارگر نجات يافتند.دو مقني پس از نجات بلافاصله به بيمارستان انتقال يافتند تا مداوا بر روي آنها آغاز شود. آخرين اخبار حاكي از آن است كه حال دو مصدوم مساعد اعلام شده است.

گروه حوادث: مردي كه براي رهايي از تعقيب پليس جسد يك مرد ديگر را خريداري كرده بود بازداشت شد.
به گزارش خبرنگار ما، پرونده يك كلاهبردار كه اهل شهرستان شيراز بود از اوايل سال گذشته تحت بررسي پليسي در آن شهرستان قرار گرفت. جست وجوها ادامه داشت تا اين كه خبر دفن يك مرده به نام آن كلاهبردار به اطلاع پليس شهرستان شيراز رسيد. شاكيان پرونده كه باور نداشتند كلاهبردار مذكور جان سپرده باشد از پليس خواستند تا اطمينان حاصل كنند كه جسد دفن شده متعلق به كلاهبردار مذكور است.
تحقيقات در اين خصوص انجام گرفت و در نهايت معلوم شد جسد به كلاهبردار ذكر شده تعلق ندارد و اين كلاهبردار بدين ترتيب قصد فرار از دست شاكيان خود را داشته است.
جست وجوي پليسي ادامه يافت تا اين كه مخفيگاه اين متهم در پايتخت شناسايي شده و كلاهبردار ذكر شده تحت يك عمليات ضربتي پليس دستگير شد.در جريان تحقيقاتي كه از اين متهم در دادسراي امور جنايي تهران توسط بازپرس هنرمند صورت گرفت معلوم شد وي براي رهايي از تعقيب پليس يك مرده را خريداري كرده و او را با نام و مشخصات خود در تهران به خاك سپرده بود و سپس با يك ترفند خاص خبر مرگ خود را به اطلاع شاكيان و پليس شيراز رسانده بود.ادامه رسيدگي بر روي اين پرونده در دادسراي امور جنايي تهران توسط بازپرس هنرمند ادامه خواهد يافت.

گروه حوادث: پسر جواني كه به قصد دزديدن كبوتر دو برادر را به قتل رسانده بود، با صدور كيفرخواست به زودي در شعبه ۷۱ دادگاه كيفري محاكمه خواهد شد.
به گزارش خبرنگار ما، اين حادثه دلخراش در روستاي مهدي آباد حوالي نظرآباد كرج زماني اتفاق افتاد كه شامگاه ۱۲ مردادماه امسال دو برادر به نام هاي نادر و ناصر پس از تميزكردن گاوداري شان براي استراحت به اتاقك داخل گاوداري رفتند.
دقايقي بعد ناگهان نادر متوجه شد كه ظاهرا كسي درحال قدم زدن بر روي پشت بام اتاقك است.
ازجايش بلند شد و به پشت بام رفت. پسر جواني را ديد كه در قفس كبوترها بود. همين كه دزد جوان نادر را ديد از قفس كبوترها بيرون آمد و با ميله آهني كه دراختيار داشت ضربات متعددي را به سر نادر وارد كرد. او بي حال بر روي زمين افتاد. سروصدا سبب شد ناصر برادر ديگر نيز از خواب بيدار شود. او هراسان به راهرو رفت و در كمال ناباوري با مردي روبه رو شد كه مسلح به چاقو بود. مرد مسلح به طرف ناصر حمله ور شد و او را با ضربات چاقو به قتل رساند. دزد جوان كه هم اكنون مرتكب دو جنايت شده بود، جسد ناصر را كشان كشان به طرف چاه آب برد و به همراه چاقو به داخل آن انداخت.
دوباره به پشت بام رفت و جسد نيمه جان نادر را از پشت بام به پايين پرتاب كرد. سپس با موتورسيكلت كه در حياط گاوداري بود، از محل گريخت.
صبح روز بعد زماني كه بستگان دو برادر جوان به محل كارشان رفتند با جسد نادر روبه رو شدند و با اطلاع پليس موضوع در دستور كار ويژه بازپرس ويژه قتل كرج قرار گرفت.
در نخستين بررسي ها از محل حادثه، ماموران انتظامي متوجه شدند كه متهم پرونده از قبل با محيط آشنايي كامل داشته و مطمئن بوده در ساعات اجراي نقشه شوم كسي به آن جا رفت و  آمد ندارد. بنابراين چند تن از آشنايان به عنوان مظنون شناسايي و بازداشت شدند كه در بازجويي از آنها، فردي به نام محمدحسن كه احساس خطر كرده بود، نزد خواهر و پدرش به قتل اعتراف كرد.
پدر محمدحسن با شنيدن اظهارات فرزندش، وي را تحويل ماموران آگاهي داد.
وي در نخستين بازجويي ها مدعي شد تنها به انگيزه كبوتردزدي به آن جا رفته و قصد كشتن دو برادر را نداشته است.
وي گفته بود: وقتي با نادر روبه رو شدم، غافلگير شده بودم نمي دانستم چه كار كنم. به همين خاطر آنها را كشتم.
بر پايه اين گزارش، پرونده اين دو جنايت براي رسيدگي دراختيار قاضي عزيزمحمدي قرار گرفت و قرار است پسر جوان، مقابل پنج قاضي دادگاه به دفاع از خود بپردازد.

ديلي تلگراف:ماموران فرودگاه استراليا دو زن را به جرم قاچاق شش كيلوگرم اكستازي دستگير كردند. ماموران امنيتي فرودگاه سيدني هنگام بازرسي وسايل مسافران از داخل چمدان آنها شش كيلوگرم قرص اكستازي كشف كردند.ماموران امنيتي فرودگاه سيدني در حالي كه چمدان هاي افراد را با اشعه ايكس جستجو و كنترل مي كردند متوجه محموله شدند.براساس اين گزارش، اين دو زن ۲۴ و ۳۷ ساله و به ترتيب آلماني و اسپانيايي هستند كه با هواپيما از لندن به سيدني آمدند.پليس سيدني ارزش اين محموله را يك ميليون دلار تخمين زده است.گفتني است، حداكثر مجازاتي كه براي آنها درنظر گرفته مي شود جريمه ۷۵۰ هزار دلاري يا حبس ابد است.

روزنامه نيوزدي:جسد دختربچه ژاپني در يك جعبه مقوايي بسته بندي شده بود. يكي از اهالي توكيوي ژاپن با يك جعبه مقوايي مشكوك برخورد مي كند كه در آن بسته بود. او موضوع را با پليس در ميان مي گذارد. زماني كه ماموران مي رسند هنوز در جعبه بسته بود و وقتي جعبه را باز مي كنند با جسد دختربچه ۷ ساله اي مواجه مي شوند.به گفته پليس ژاپن، دختربچه لباس بر تن داشته و جراحتي در بدن او مشاهده نشده است كه نتيجه تحقيقات پزشكي قانوني نيز اين موضوع را تاييد مي كند. اين در حالي است كه پليس هنوز معتقد است اين دختربچه به قتل رسيده و به تحقيقات خود در اين زمينه ادامه مي دهد.كيف اين دختربچه كه مي توانست سرنخ خوبي براي پيدا كردن قاتلان باشد نيز گم شده است.

گاردين: شركت بزرگ توليد موادغذايي «نسله» در حال جمع آوري شيرهاي آلوده كودكان است كه در چهار كشور اروپايي پخش شده است.
شركت توليد خوراكي ها و نوشيدني هاي «نسله» ديروز از چند كشور اروپايي خواست تا شيرهاي آلوده اي را كه در بازارشان پخش شده، جمع آوري و باز فرستند.براساس اين گزارش، آلودگي موجود در اين شيرها كه مايع و مخصوص كودكان است از نوعي تركيبات شيميايي كه در بسته بندي آنها وجود دارد وارد شير مي شود. در واقع شيرها از ابتدا آلوده نبوده بلكه پس از بسته بندي آلوده شده اند.اين گزارش حاكي است، در حال حاضر فراورده هاي شيري كودكان با آرم شركت «نسله» در انگليس توزيع نشده است.اين در حالي است كه اين محصولات در چهار كشور اروپايي ايتاليا، اسپانيا، فرانسه و پرتغال توزيع شده كه شركت «نسله» از كلي فروشان آنها خواست تا هر چه سريع تر اين محصولات را بازگردانند.به گفته محققان، اين تركيب شيميايي ITX يا «ايزوپروپيل تيوكسانتون» نام دارد و براي كودكان مسموم كننده است.

سايت جنايي: دادگاه عالي ايالت كاليفرنيا روز گذشته رسيدگي به پرونده زن بارداري را كه به دنبال عصباني شدن از آب نبات خوردن همسر خود ، وي را با ضربات چاقو مجروح كرده است ؛ آغاز كرد .
ماريا ايسلاس ۲۷ ساله پس از حضور در اولين جلسه بازجويي اين اتهام را رد كرده اما به بازداشتگاه موقت منتقل شد . به گفته مامور تحقيق پرونده ، متهم و همسر وي روز حادثه ابتدا بر سر رژيم غذايي متهم با هم بحث مي كنند. در حين دعوا درست زماني كه همسر متهم آب نباتي را از روي ميز برداشته و قصد خوردن آن را داشته متهم كه به دليل حساسيت ريوي از خوردن اين نوع آب نبات منع شده بود ؛ عصباني شده و از قرباني نيز درخواست
مي كند تا خوردن آب نبات را متوقف كند . ناگهان متهم كنترل رفتار خود را از دست داده و با چاقو به جان قرباني مي افتد . قرباني كه بر اثر جراحات وارده ؛ به بيمارستان منتقل شده است در حال حاضر در وضعيت مناسبي به سر مي برد . دادستان پرونده در حالي اتهام تلاش براي قتل را مطرح كرده است كه وكيل مدافع متهم بر اين باور است كه نحوه واردكردن ضربات به هيچ وجه به منظور به قتل رساندن قرباني نبوده است.اولين جلسه رسيدگي به اين اتهامات ظرف چند روز آينده برگزار خواهد شد .

آسوشيتدپرس: مردي ساكن ايالت كلورادو پس از آنكه خبر مفقودشدن دختر ۶ ساله خود را به پليس مي دهد در برنامه ويژه كودكان مفقود شده حضور يافته و در حالي كه كاملا مضطرب به نظر مي رسيد از همشهريان خود درخواست مي كند تا در صورتي كه از دختربچه وي خبري در اختيار دارند به پليس مراجعه كرده و آنها را از نگراني برهانند .
درست در زماني كه تمامي مردم شهر براي پيداكردن دختر بچه مفقود شده اين خانواده بسيج شده و پليس نيز جستجوي خانه به خانه را براي يافتن وي آغاز مي كند ؛ گروه تلاش براي پيدا كردن گمشدگان متوجه مي شود كه اعضاي خانواده قرباني اشتياق چنداني براي يافتن وي از خود نشان نداده و در هيچ كدام از عمليات هاي جستجو شركت نمي كنند .
در همين فاصله زماني پليس ايالتي كه به اين موضوع مشكوك شده بود تحقيقات بيشتري را در اين زمينه آغاز مي كند . پس از اندكي تحقيقات مشخص مي شود كه آخرين عكسي كه خانواده قرباني از وي در اختيار دارند متعلق به چهار سالگي وي است . و اين بدين معنا است كه خانواده قرباني از اين سن به بعد از وي عكسي نگرفته اند . از سوي ديگر نتيجه تحقيقات حاكي از اين بود كه در شرايطي كه قرباني شش سال سن داشته و به سن مدرسه رسيده بود خانواده وي از به مدرسه فرستادنش خودداري كردند .
نتيجه تحقيقات نشان داد كه در حقيقت تمام ماجراي ربوده و مفقودشدن قرباني در واقع دروغي بوده كه از سوي خانواده وي براي گمراه كردن پليس مطرح شده است . پليس ايالتي به دنبال شنيدن اخباري مربوط به كشته شدن اين دختربچه در منزل ،توسط سگ هاي تربيت شده به جستجوي حياط منزل محل سكونت اين دختر و خانواده اش مي پردازند . در مرحله اول پليس به آئورن تامسون _ پدر قرباني و دوست دختر وي مشكوك مي شود .
پس از تحقيقات پيچيده پليسي مشخص مي شود كه قرباني در واقع از هجده ماه پيش مفقود شده است و اين در حالي است كه پدر وي تنها در ماه اخير با مراجعه به پليس خبر مفقودشدن وي را اعلام مي كند . پليس در گفتگو با مادر واقعي و پدربزرگ قرباني متوجه مي شود كه آنها نيز از چند ماه پيش از دخترشان هيچ خبري نداشتند .
سرانجام سگ هاي پليس موفق به كشف جسد دختربچه كه بيش از چند ماه از قتل وي مي گذشت در حياط منزل شدند . تحقيقات بيشتر پليسي در اين زمينه همچنان ادامه داشته و قرار است دادگاه نهايي پس از كشف جزئيات تشكيل شود .

گروه حوادث: با بازداشت يك سارق مسلح همدست وي كه به ادعاي خودش مأمور انتظامي است شناسايي شد.
به گزارش خبرنگار ما، اواخر هفته گذشته مردي سراسيمه به يكي از مراكز انتظامي شهر تهران مراجعه كرد و اظهار داشت: «دوستم خودرو پرايدش را به امانت به من داده بود كه به تعميرگاه ببرم. در طول مسير يك خودرو پيكان با دو سرنشين به من دستور ايست دادند. من تصور كردم كه آنان مأمور انتظامي هستند به همين دليل به دستور آنان عمل كرده و توقف كردم. آن دو مرد كه خود را مأمور پليس معرفي كردند در يك فرصت مناسب كه من از خودرو پياده شده بودم با تهديد اسلحه موفق به ربودن خودرو امانتي شدند.»
پرونده اين سرقت به اداره يكم آگاهي مركز انتقال يافت تا جست وجوي پليس براي دستگيري سارقان مسلح آغاز شود. چند روز بعد از اين حادثه گشت آگاهي در يكي از خيابانهاي تهران خودرو مسروقه را شناسايي كرد و پرايد مذكور به دستور پليس آگاهي متوقف شد. راننده خودرو در همان بازجويي هاي اوليه اعتراف كرد كه خودرو را با همكاري برادرش ربوده است.وي بعد از انتقال به اداره آگاهي در خصوص انگيزه اين سرقت گفت، «به طور اتفاقي رخ داد در يك لحظه با برادرم تصميم به سرقت خودرو گرفته و با استفاده از اسلحه اي كه همراه داشتيم اين سرقت را تحت عنوان مأمور انتظامي انجام داديم.»
به دستور بازپرس پرونده عمليات دستگيري برادر اين متهم آغاز شده است تا با بازداشت وي صحت و سقم ادعاهاي متهم بازداشت شده مشخص شود.

در پي چاپ خبر مندرج در صفحه حوادث روز يكشنبه ۲۹/۸/۸۴ با عنوان «پرونده مرد همسركش به دادسرا بازگشت» خانواده متهم توضيحاتي را براي روزنامه ارسال كرده اند كه در زير نقل مي شود:
از آنجا كه روزنامه يكي از منابع مهم اطلاع رساني و مورد وثوق مردم است، ضروري است وقتي خبري چاپ مي شود كه به صحت آن اعتماد كامل داشت. اما متأسفانه در خبر مذكور با عنواني سؤال برانگيز مطالبي مطرح شده كه به هيچ وجه صحت ندارد و جز دامن زدن به شايعات و ايجاد فضايي مسموم براي خانواده «متهم مظنون به قتل» چيز ديگري در پي ندارد.
نكته اول اين كه در خبر آمده حميد با دو دختر دانشجو رابطه نامشروع داشته و حكم شلاق آنها روز قبل از حادثه اجرا شده است. در حالي كه اين موضوع به هيچ وجه صحت نداشته و مدارك الصاقي به نامه تأييدي است بر اين مدعا.
ماه ها قبل از اين واقعه، مرحومه با علم به اينكه دو دختر دانشجو براي تدريس در خانه وي هستند و با اطلاع كامل خود و خانواده اش از اين موضوع به تحريك پدر و مادرش به منزل مراجعه كرده و با سر و صدا و جمع كردن همسايه ها و اطلاع دادن به پليس به چنين ماجرايي دامن زده است اما بعد از مراجعه به كلانتري و دادگاه در محضر دادگاه به توطئه بودن اين قضيه اشاره كرده و در نهايت حكم تبرئه حميد و دو دختر دانشجو صادر شد. اين در حالي است كه روزنامه همشهري از شلاق خوردن حميد و دو دختر دانشجو صحبت به ميان آورده است.
و اما مورد دوم توضيح روزنامه درباره نظريه پزشكي قانوني است كه مرگ مرحومه را از طرف پزشكان قانوني «به صورت عمدي» اعلام كرده است در حالي كه نظر پزشكي قانوني با قاطعيت خودكشي «مرحومه» بوده كه در دو مرحله جداگانه و در جواب به تقاضاي بازپرس پرونده اعلام شده است و مدارك مورد نظر در پرونده موجود است.
و اما مورد سوم، جاي بسيار تأسف است كه هنوز قضات و پليس قضايي در فيروزكوه و تهران به مجرم بودن حميد اطمينان پيدا نكرده اند و هنوز هيچ حكمي درباره وي صادر نشده كه دال بر محكوميت وي به جرم قتل باشد و حميد در بازداشت موقت به سر مي برد اما با تيتر درشت نوشته مي شود: پرونده مرد همسركش به دادسرا بازگشت. به راستي جايي كه آبروي مسلمان با خون شهيد برابري مي كند آيا انصاف است كه چنين مطالبي بدون اطمينان به صحت آن مطرح شود و مصيبتي ديگر بر مصائب خانواده اي فرهنگي اضافه شود؟ آن هم در محيط كوچكي مثل فيروزكوه.
با توجه به توضيحات و ارائه مدارك مورد نظر از مسئولان مربوطه در آن روزنامه وزين تقاضا مي شود شرط انصاف را رعايت فرمايند و با درج اصلاحيه اي مرهمي برآلام اين خانواده باشند و از شايعات بيشتر جلوگيري نمايند.

گروه حوادث: كيفرخواست يكي از متهمان پرونده بدل اندازي از سوي نماينده دادستان در دادسراي امور جنايي تهران صادر شد.
به گزارش خبرنگار ما، اواخر سال ۸۳ به مأموران اداره يكم آگاهي تهران گزارش داده شد كه يك باند شش نفره از طريق فروش اشياء  بي ارزش به جاي اشياي عتيقه اقدام به كلاهبرداري چند ميليون توماني كرده اند. پليس آگاهي جست وجوي خود براي دستگيري اين متهمان را آغاز كرد.
بعد از گذشت چند ماه محل اختفاي يكي از اين متهمان به نام داوود ۳۵ ساله شناسايي شد. پليس موفق به بازداشت اين متهم شده و در جريان بازجويي ها وي به بزه انتسابي خود اعتراف كرد.
داوود به افسر پرونده گفت: «من با همكاري پنج نفر ديگر در ابتدا طعمه هاي خود را كه از طلافروشان و عتيقه فروشان بودند شناسايي كرده و با نشان دادن يك مجسمه عتيقه اصل، اطمينان آنان را جلب مي كرديم و سپس تحت عنوان اين كه مالك اصلي عتيقه در شهرستان لوشان است خريدار را به شهرستان لوشان انتقال مي داديم كه اين انتقال توسط من صورت مي گرفت. بعد از رسيدن به مقصد در يك فرصت مناسب ديگر اعضاي باند كه به انتظار ما در لوشان بودند به خريدار حمله ور شده و بعد از ضرب و شتم و بستن دست ها و پاهاي او، مبلغ چند ميليون توماني را كه براي خريد مجسمه با خود همراه داشت سرقت مي كرديم.»
جلسات بازجويي قضايي از اين متهم در شعبه هفتم دادسراي امور جنايي تهران توسط بازپرس حسيني صورت گرفت و در نهايت قرار مجرميت داوود صادر شد.
روز گذشته خاكي نماينده دادستان در دادسراي امور جنايي از صدور كيفرخواست اين متهم و ارسال آن به دادگاه عمومي خبر داد.
بر پايه اين گزارش، اين پرونده ۱۵ شاكي دارد و جست وجوي پليسي براي دستگيري ديگر متهمان اين پرونده كه هنوز متواري هستند ادامه خواهد داشت.

گروه حوادث: پليس انتظامي تهران رديابي هاي ويژه خود را براي شناسايي و دستگيري سارق بانك آغاز كرده است.
به گزارش مركز اطلاع رساني فرماندهي انتظامي تهران بزرگ(فاتب) در ساعت ۱۳ روز اول آذرماه بر اساس اعلام مركز ۱۱۰ مبني بر وقوع يك فقره سرقت از بانك رفاه كارگران، مأموران سريعاً به محل اعزام شدند.
آنها در بازرسي مقدماتي از محل حادثه، ضمن تأييد موضوع، فردي به نام عباس را كه شاكي پرونده بود را به كلانتري انتقال دادند. وي در طرح شكايت خود گفت: به همراه يكي از همكارانم به نام فرزاد به بانك رفتيم. در حال تحويل گرفتن پول از گيشه بوديم كه ناگهان جواني با قد متوسط و چهارشانه مبلغ ۵۰۰ هزار تومان از چك ها را از دست فرزاد قاپيد و در داخل خيابان سوار يك دستگاه موتورسيكلت شد و متواري گرديد.
با طرح شكايت، پرونده اي در اين زمينه تشكيل شد و تيمي از كارآگاهان بررسي هاي خود را براي دستگيري وي آغاز كردند.

گروه حوادث: روز گذشته رئيس قوه قضائيه طي دستوري در پاسخ به تقاضاي وكيل پرونده شهلا جاهد مبني بر رسيدگي مجدد بر روي اين پرونده جنايي جنجالي دستور توقف حكم اعدام را صادر كرد.
عبدالصمد خرمشاهي وكيل پايه يك دادگستري روز گذشته بعد از انتشار خبر متوقف شدن حكم اعدام شهلا جاهد متهم به قتل لاله سحرخيزان همسر ناصر محمدخاني مربي اسبق تيم پيروزي تهران به خبرنگار ما گفت: «پانزدهم آبان ماه نامه اي از سوي بنده به رياست قوه قضائيه ارسال شد مبني بر اينكه درخواست كردم به دليل نواقصي كه در رسيدگي پرونده شهلا جاهد وجود دارد دستور رسيدگي بيشتر بر روي اين پرونده را كه بازتاب گسترده در جامعه داشت را صادر كنند. بعد از گذشت ۱۶ روز آيت الله شاهرودي دستور مساعد خود را صادر كرد و حكم اعدام شهلا متوقف شد.» وي افزود: «در حال حاضر پرونده زير نظر يك قاضي حوزه نظارت كه از قضات با تجربه هستند بررسي خواهد شد و اگر مواردي كه ما از آن به عنوان نقص در رسيدگي ياد كرده ايم مورد تاييد اين قاضي قرار گيرد دستور بررسي دوباره طبق تبصره ۲ ماده ۱۸ اصلاحيه قانون عمومي و انقلاب كه در سال ۸۱ تصويب شد صادر خواهد شد و پرونده به شعبه هم عرض ارسال خواهد شد.
خرمشاهي ادامه داد: ما خواهان اين هستيم كه قانون به طور صحيح اجرا شود. اولياي دم حقوق مخصوص به خود را دارند و بايد به نحو احسن اجرا شود.

گروه حوادث: مردي كه در پي اختلاف مالي با فردي او را در يك درگيري به قتل رسانده بود، صبح ديروز پس از نقض حكم قصاص نفس (اعدام) مجدداً در شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان محاكمه شد.
به گزارش خبرنگار ما، متهم اين پرونده كه مرتضي نام دارد متهم است كه در سال گذشته در پي اختلاف ۹۰۰ هزار توماني فردي به نام صدرالله را با ۱۱ ضربه چاقو به قتل رسانده است.
اين مرد صبح ديروز براي دومين بار در شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان به رياست قاضي حجت الاسلام حسيني كوه كمره اي محاكمه شد.
در ابتدا حيدري _ نماينده دادستان _ به قرائت خلاصه اي از پرونده  پرداخت و از دادگاه درخواست صدور حكم قانوني كرد. سپس اولياي دم از دادگاه درخواست قصاص نفس (اعدام) كردند و متهم به قتل پس از تفهيم اتهام به دفاع از خود پرداخت.
وي گفت: مدتي بود كه به خاطر ۹۰۰ هزار تومان طلبي كه از صدرالله داشتم با او اختلاف پيدا كرده بودم. تا اينكه شب حادثه به خانه اش در شهرك مسعوديه رفتم زماني كه همسرش در را باز كرد به من گفت او به كارگاه رفته است. به طرف كارگاه حركت كردم. در راه صدرالله را ديدم به او گفتم چكي را كه در اختيار دارم فردا برگشت مي زنم. او عصباني شد و بر سر همين موضوع با هم درگير شديم. من هم با چاقويي كه همراه داشتم ضرباتي را به او زدم.
سپس وكيل متهم حين دفاع از موكلش به بيماري رواني وي اشاره كرد و بيان داشت موكل من براي مدتي در بيمارستان شهيد چمران بستري بوده است. او اتهام را پذيرفته اما در حين ارتكاب جنايت، جنون به هر درجه اي كه باشد را بايد اعضاي كميسيون پزشكي قانوني اعلام كنند.
اين در حالي است كه مركز پزشكي قانوني اعلام داشته كه متهم پرونده جنون ندارد. وليكن بحث بر سر اين موضوع مفتوح است و از دادگاه درخواست بررسي و توجه به اين موضوع را دارم.
سپس متهم براي آخرين دفاع در جايگاه قرار گرفت و طلب بخشش كرد. قرار است حكم ظرف مدت قانوني صادر شود.
برپايه اين گزارش، متهم اين پرونده يك بار به اتهام قتل عمدي به قصاص نفس محكوم شده بود، اما ديوان عالي كشور حكم صادره را نقض كرده بود.

گروه حوادث: پليس آگاهي تهران جستجو ي خود را براي دستگيري عامل يا عاملان جنايت منطقه سعادت آباد تهران را آغاز كرد.
به گزارش خبرنگار ما، بامداد روز گذشته به مأموران كلانتري ۱۳۴ شهرك قدس(غرب) اطلاع داده شد كه در حوزه استحفاظي آنان جنايتي رخ داده است. اكيپ پليس به محل اعزام شدند. مقتول حسين ۲۵ ساله نام داشت كه با ضربه چاقو به ناحيه كتف از پاي درآمده بود.
مراتب به اطلاع بازپرس حسيني و كارآگاهان اداره دهم آگاهي مركز رسيد. پليس در حال بررسي صحنه جرم بود كه زني تجمع غير عادي اهالي محل در آن ساعت روز توجهش را جلب كرده بود از خانه خارج شده و بر بالين جسد حاضر شد.
مشاهده جسد، زن را بهت زده كرد. قرباني دقايقي قبل از منزل وي خارج شده بود حال او با جنازه حسين مواجه شده بود.
اين زن به پليس گفت: حسين از اقوام من است، كه به عنوان مهمان به خانه ما آمده بود. اين زن افزود: «حسين براي انجام كاري چند دقيقه خانه مرا كه به تنهايي در آن زندگي مي كنم ترك كرد.
روز گذشته به دستور بازپرس هنرمند تحقيقات از زن مذكور آغاز شد. مقتول بيكار و تاكنون علت درگيري منجر به قتل وي مشخص نشده است.

گروه حوادث: اولياي دم يك پرونده جنايي بعد از برگزاري چند جلسه صلح و سازش كه از سوي مسئولين اجراي احكام برگزارشد، از اعدام متهم پرونده گذشت كردند.
پورمكري، مدير دفتر اجراي احكام دادسراي جنايي ضمن اعلام خبر فوق گفت: متهم پرونده كه فريدون نام دارد و ۳۳ ساله است، در پارك ساعي با مقتول ( كامران) آشنا شده بود. او مدعي است مقتول از اوچند ميليون تومان پول گرفته و قبل از بازپس دادن قرض خود، مجدد پول طلب مي كند.
وي گفت: متهم در ادامه  مي گويد كه در منزل ابتدا هر دو موادمخدر مصرف كردند. سپس بحث بين آنها بالا گرفت و وي با چاقو به من حمله كرد كه من چاقو را گرفتم. قصد كشتن او را نداشتم. با تاييد حكم در شعبه ۳۹ ديوان عالي كشور پرونده به اجراي احكام ارسال شد.
پورمكري تصريح كرد: با دعوت اولياي دم كه پدر و مادر مقتول هستند و تشكيل جلسات صلح و سازش در شعبه  ۸۰ دادگاه كيفري آنها از قاتل فرزندشان گذشتند.