تهران - رياض چشم انداز نويد بخش
ايالات متحده آمريكا به عنوان يك كشور برخوردار از سيستم كاملا هماهنگ، همه اجزاي خود را براي ترسيم و اجراي سياست در همه ابعاد از جمله سياست خارجي به كار مي گيرد. لذا يكي از راههاي پي بردن به سياست حقيقي آمريكا به ويژه در خاورميانه پيگيري سفارشهايي است كه در آن كشور به مراكز پژوهشي داده مي شود. حدود سه سال پيش حاصل تحقيقات دو پژوهشگر ارشد آمريكايي به نامهاي گراهام فولر مامور سابق سيا در عراق و خانم رنده رحيم ،تحت عنوان «شيعيان عرب ،مسلمان فراموش شده» منتشر گرديد.
مطالعه اين كتاب نشان مي دهد كه آمريكا در سياست جديد خاورميانه اي خود بيش از هر چيز به اختلافات مذهبي و نژادي توجه نموده و مي كوشد تا با شعله ورساختن آتش چنين اختلافاتي اولا مانعي جدي در برابر همگرايي ملتها و دولتهاي منطقه به وجود آورد و ديگر آنكه وحدت جوامع مختلف اسلامي _ عربي در اين منطقه را مورد هدف قرار دهد، اقليتها را تحريك و اكثريت را با دشواري مواجه سازد. بدين ترتيب اختلافات مذهبي، نژادي زمينه ساز يك تشنج فراگير در منطقه خواهد شد كه مالا همه طرفها را وادار خواهد ساخت تا از بيگانگان به ويژه ايالات متحده آمريكا ياري بطلبند.
سياست آمريكا در عراق براي ايجاد اختلافات ميان شيعه و سني از جمله اموري است كه اين كتاب براي آن زمينه سازي مي كند؛ حال آنكه مي دانيم شيعيان و سني هاي عراق قرن هاي متمادي بدون هيچ بحران اجتماعي، فرهنگي توانسته اند تفاوت مذهبي خود را به يك عامل تكامل تبديل كنند. دشواري از وقتي آغاز شد كه رژيم قبيله گراي صدام، حزب بعث را كه در حقيقت حزب خود او بود، مالك الرقاب عموم عراقيها ساخت.
حزب بعث براي مشروعيت بخشيدن به رفتار سركوبگرانه و مستبدانه خود كوشيد تا اختلاف شيعه و سني را به محور سياستهاي خود مبدل كند. عليرغم سقوط رژيم صدام و پايان حكومت او، اين روش همچنان ادامه دارد و باقيمانده هاي حزب بعث كه نمي خواهند واقعيت جديد و پايان حاكميت مطلق خود را بپذيرند، در صددند تا اختلافات شيعه و سني را به يك محور در منازعات داخلي عراق مبدل كنند، تا زمينه براي تحركات تروريستي آنان فراهم آيد. در مقابل رهبران شيعه عراق با درك دقيقي كه از شرايط دارند به خوبي دريافته اند كه دامن زدن به اختلافات مذهبي پيش از هر كس خواست و اراده آمريكاست، لذا با جديت مي كوشند تا آن را مهار كنند و حتي از پاسخگويي به حملات وحشيانه اي كه شهروندان عادي شيعه و همچنين مراسم مذهبي آنان را هدف قرار مي دهد جلوگيري مي كنند. اگر ايران به رسالت بزرگ اسلامي خود در اين مرحله حساس عمل مي كند و مي كوشد تا از فراگيرشدن تنش ميان شيعه و سني جلوگيري كند، متقابلا اين انتظار نيز وجود دارد كه رهبران عربستان سعودي كه از هشياري ويژه اي برخوردارند و جايگاه برجسته اي كه در منطقه دارند به طور متقابل اين رفتار را پيشه كنند.
توجه به ويژگيهاي ملك عبدالله پادشاه عربستان سعودي اين انتظار را دوچندان مي كند. وي همواره به تعلق خاطر به منطقه و سرنوشت آن معروف بوده است. همچنين ملك عبدالله به عنوان مهندس سعودي مناسبات جديد ايران و عربستان شناخته مي شود كه از اواخر سال ۱۳۷۵ تاكنون ادامه دارد.
سخنان اخير پادشاه عربستان سعودي در ديدار با جهاد الخازن روزنامه نگار برجسته جهان عرب كه در روزنامه الحيات به چاپ رسيد، نشان مي دهد كه وي در بحث حمايت از سوريه در برابر تهاجم همه جانبه آمريكا جدي است. همچنين استمرار رابطه حسنه با ايران يكي از محورهاي سياست او به عنوان پادشاه عربستان به شمار مي آيد. در مورد عراق بايد گفت عربستان سعودي كه از تغييرات شگرفي كه در ژئوپلتيك منطقه به وقوع پيوسته آسيب فراوان ديده است، شايد در بررسي شرايط جديد نياز به آن داشته باشد كه از غرق شدن در منازعات طائفه اي در عراق كه از سوي بازماندگان حزب بعث و جريانهاي تروريستي افراطي هدايت مي شود پرهيز نموده و براي تدوين سياست جديد خود دو نكته را مد نظر قرار دهد:
۱- دامن زدن به منازعات مذهبي يك استراتژي آمريكايي است كه فقط به عراق محدود نخواهد شد و اگر خداي ناكرده فراگير گردد همه كشورهاي همسايه عراق را دربرخواهد گرفت و آنگاه آمريكا با بهره برداري از آن، طرفهاي منازعه را وادار به اعطاي امتيازات بيشتر به خود خواهد كرد. به ويژه آنكه شرايط در عراق به طور ريشه اي تغيير كرده وبه هيچ وجه اوضاع به شرايط دوره صدام بازنخواهد گشت.
۲- منازعات مذهبي بستر مناسبي براي جريانهاي تروريستي نظير گروه زرقاوي فراهم خواهد آورد تا ديدگاه هاي افراطي خود را به يك جريان اصلي در منطقه تبديل كنند، عربستان سعودي خود يكي از قربانيان رشد اين حركت انحرافي است. مبارزه با تروريست هاي افراطي در جده، رياض، دمام و ديگر شهرهاي عربستان مستلزم برخورد فراگير با اين جريان خطرناك است كه شايد نادانسته در مسير خواست آمريكا در منطقه گام برمي دارد زيرا تضعيف دولتهاي منطقه از جمله عربستان سعودي در اين شرايط به زيان منطقه و به نفع منافع آمريكا خواهد بود.شايد هم آمريكا با استفاده از روشهاي اطلاعاتي و با حلقه هاي واسطه، آنان را به اين مسير كشانده است.
لذا به نظر مي رسد، منافع ملت هاي منطقه از جمله دو ملت عربستان سعودي و ايران، در تلاش مشترك دو دولت براي مهار منازعات مذهبي نهفته باشد كه يقيناً خواست رهبران دو كشور است. سفر آتي رياست محترم جمهور به كشور عربستان سعودي كه براي شركت در اجلاس سران كشورهاي عضو سازمان كنفرانس اسلامي صورت خواهد گرفت، فرصت بسيار مناسبي است تا علاوه بر مناسبات دوجانبه، مسئله همكاري هاي دو كشور درمورد مسائل مهم منطقه به ويژه حفظ وحدت اسلامي و مقابله با منازعات مذهبي ميان ايشان و پادشاه عربستان سعودي مورد بررسي قرار گيرد.
|