گروه دانش و فن آوري ـ احسان لطفي: شام را مهمان خانواده اي كه از حاميان پرزيدنت بوش به حساب مي آيد هستم. پسر 5 ساله شان، دستم را مي گيرد تا مجموعة دايناسورهايش در طبقه بالا را نشانم بدهد. ميدكوچولو، يك ديرين شناس پرشور و حال است و ماكت ها و عروسك هاي جانوران پيش از تاريخ از در و ديوار اتاقش بالا مي روند. واقعا تحت تأثير قرار گرفته ام، اما ميد نمي داند كه من براي تحسين كلكسيون استخوان هايش اين جا نيامده ام و در حال انجام مأموريت هستم. چون در آمريكاي مدرن دايناسورهاي ميد درست از وسط مصيبت هاي يك حزب سياسي سر در آورده اند و من بايد يك چيز را دربارة والدين او بفهمم. چيزي كه روي روابط من با آن ها تأثير مي گذارد. من بايد بفهمم كه آن ها درباره زمان زندگي دايناسورها به ميد چه گفته اند ميليون ها آمريكايي كه بيشترشان طرفدار حزب جمهوري خواه هستند اعتقاد دارند كه جهان بر طبق سفر پيدايش فقط چند هزار سال پيش خلق شده است. بنابراين دايناسورها هم حداكثر همين قدر مي توانند قدمت داشته باشند و احتمالا تيرانوزاروس ركس دور و بر آدم و حوا مي پلكيده است.
به عبارت ديگر اين آمريكايي ها كه وارثان تمامي پيشرفت هاي علمي تاريخي هم هستند شواهد و نظريه هاي منطقي دربارة نحوة پيدايش جهان را به راحتي انكار مي كنند و والدين ميد هم مي توانند بين آن ها باشند. بالاخره سؤالم را از ميد مي پرسم: دايناسورهاي كي زندگي مي كردند؟
به فكر فرو مي رود بعد از چند ثانيه سكوت مي گويد جواب من در كتابي كه پدرش برايش خريده، است. طرف كتابخانه مي رويم. كتاب را پيدا مي كنيم و نموداري كه از رويش براي ميد توضيح داده اند را مي آوريم. به كتاب نگاه مي كند و با اعتماد به نفس و اقتدار به من مي گويد كه دايناسورها ميليون ها و ميليون ها و ميليون ها سال قدمت دارند. دلم مي خواهد خودش و والدينش را بغل كنم، هر چه باشد همه ما ساكن يك سيارة ذهني هستيم. سياره اي كه ظاهرا خيلي از اعضاي حزب جمهوري خواه از جمله چندين مقام عالي رتبه  اش در آن زندگي نمي كنند.
مردم آمريكا تازه جشن شكرگزاري را از سرگذرانده ا ند. جشني كه بين بي دين ها و مسيحي هاي افراطي به يك اندازه طرفدار دارد. به نظر من اين وسط سؤال سياسي مهمي كه همه با آن روبه رو هستند ـ خيلي مهم تر از عراق يا گونتانامو ـ اين است كه بالاخره حزب جمهوري خواه بعد از چند دهه كش و قوس بالاخره در قالب يك فرقة غير منطقي و بي عقل درآمده است يا نه؟
اگر يك آمريكايي را با كلمة كاتوليك توصيف كنيد، چيزي دربارة عقايد سياسي و اجتماعي اش نمي توانيد بگوييد. دموكرات هاي هيپي جناح چپ همان قدر مي توانند كاتوليك باشند كه جمهوري خواه هاي دست راستي و محافظه كار. يهودي ها، هندوها و حتي مسلمانان آمريكا را هم نمي شود براساس عقايد مذهبي شان در هيچ گروه سياسي خاصي طبقه بندي كرد.
اما مسيحي هاي اوانجليست (انجيلي)، كه حزب جمهوري خواه را در دست دارند، همه توانشان را حول مجموعه اي از عقايد درباره هم جنس بازي، سقط جنين و دارو جمع كرده اند كه آن ها را مقابل دانش و علم مدرن قرار مي دهد. مثلا يكي از برنامه هايشان اين است كه به بازديدكنندگان گراند كانيون بگويند اين جاذبه طبيعي شگفت انگيز ميليون ها سال عمر ندارد، در حالي كه دارد.
در ايالات كانزاس اين افراد بالاخره توانستند قوانين آموزش را طوري تغيير بدهند كه معلم ها بتوانند به دانش آموزانشان بگويند: خدا همه چيز را دقيقا همين طور كه الان هست به وجود آورده. مطلب مهمي كه جمهوري خواه هاي غير اوانجليست در هفته هاي اخير به فكر مقابله با آن افتاده اند. آن ها به دو نكته پي بردند. يكي اين كه مسيحي هاي افراطي انرژيشان را بيشتر از آن كه صرف كم كردن ماليات ها بكنند صرف جنگيدن با داروين مي كنند. و دوم آن كه افراطي هاي خارج از كانزاس چندان از حمايت ملت برخوردار نيستند.
در شهر دوور ايالت پنسيلوانيا، اعضاي هيأت مديره و معلمان يكي از مدرسه ها خواستند كاري كه در كانزاس انجام شده بود را در درس زيست شناسي خودشان تكرار كنند. اما چند هفته پيش هيچ يك از 8 عضو هيأت كه در انتخابات دورة جديد شركت كرده بود رأي نياورد. پت روبرتسون، مسيحي افراطي بعد از اين اتفاق به مردم دوور گفت: اگر بلائي سر شهرتان آمد. به خدا پناه نبريد. چون از شهرتان بيرونش كرديد.
آقاي روبرتسون آدم مهمي است. دادستان كل سابق آمريكا. جان اشكرافت، در دانشگاهي كه او رئيسش است. تدريس مي كند و ديدگاه ها و نظراتش در ديوان عالي آمريكا، طرفداران زيادي دارد.
اما آيا اين ديدگاه ها بايد بر حزب جمهوري خواه هم حاكم باشد؟ خيلي از اعضاي حزب مخصوصا از وقتي كه پرزيدنت بوش خودش در مخمصه كنوني افتاده ديگر چنين فكري نمي كنند. بوش در مصاحبه اش با يك خبرنگار رسما گفته بود كه موقع تصميم گيري براي حمله به عراق، به حرف پدر آسماني گوش كرده نه جورج بوش پدر. حالا جمهوري خواه ها به خودشان جرأت مي دهند كه لااقل فكر كنند: ببين پدر آسماني او را به كجا فرستاده!
منبع: BBC. com

گروه دانش وفن آوري ـ ذوالفقار دانشي: دورا آكون ييلي بيشتر از هر كس ديگري به خطرهاي داروهاي تقلبي آگاه است. استاد داروشناسي دانشگاه نيجريه، هفده سال پيش خواهرش را در اثر مصرف داروهاي تقلبي از دست داد و عزمش را جزم كرد تا با توليد كنندگان متقلب مقابله كند. در سال 2001، رئيس جمهور اوباسانجو او را به رياست آژانس  ملي اداره و كنترل امور غذايي و دارويي (NAFDAC) منصوب كرد و از اين پس فعاليت هاي او به شكل جدي تري دنبال شد. در طول اين مدت، نافداك توانسته شانزده ميليون دلار اقلام دارويي فاسد، تقلبي و منقضي شده را نابود كند. اين كار در كشوري كه دو سوم داروهاي بازار را توليدكنندگان متقلب فراهم مي كنند، بسيار خطرناك و در عين حال شجاعانه است. دو سال پيش، او از يك سوءقصد جان سالم به در برد و از آن به بعد تحت مراقبت كامل نيروهاي امنيتي فعاليت مي كند. نشريه نيوساينتيست گفت وگويي را با خانم آكون ييلي ترتيب داده كه در ادامه مي خوانيد:

اولين بار، كي با خطرات داروهاي تقلبي آشنا شديد؟
خواهرم در سال 1968 به بيماري قند مبتلا شد و براي درمان آن مجبور به تزريق دائمي انسولين شد. مدتي كه گذشت، بدنش به انسولين جواب نداد. پزشكان گيج شده بودند كه چرا انسولين، قند خون را كاهش نمي دهد. آن زمان آدم هاي زيادي نبودند كه از داروهاي تقلبي و خطراتشان اطلاعات كافي داشته باشند و موضوعي هم نبود كه همه مطلع باشند. چندي بعد كه خواهرم مرد، فهميديم كه او انسولين تقلبي مصرف مي كرده و همين سبب شده او بميرد.
شرايط دارويي نيجريه در زمان انتصاب شما به رياست نافداك چطور بود؟
هفتاد درصد داروهايي كه در مغازه ها به فروش مي رفت تقلبي بود. بيشتر داروهاي مصرفي بيمارستان ها هم تقلبي بود. قوانين مناسبي در مورد كنترل غذا و دارو وجود نداشت و همين سبب مي شد دلال ها به سادگي محصولات تقلبي و بي كيفيت را به بازار تزريق كنند. كشورهاي همسايه ما حاضر نبودند محصولات دارويي توليد نيجريه را خريداري كنند. توليدكنندگان استاندارد داخلي رو به  ورشكستگي بودند و شركت هاي معتبر داروسازي بين المللي حاضر نبودند شعبه اي در نيجريه راه اندازي كنند. دليلش هم اين بود كه توانايي رقابت اقتصادي با دلال هاي متقلب را نداشتند. متقلب ها از مواد نامناسب و نامرغوب استفاده مي كردند، يا داروهاي تاريخ مصرف گذشته را با روكش جديد ارائه مي كردند، يا دارو در شرايط معمولي و با هزينه پايين نگهداري مي كردند و مي توانستند محصولات خود را با قيمت پايين و سود بالا به فروش برسانند.
و شما چه كرديد؟
مجبور بوديم قوانين را كه بيست سال بود خاك مي خورد دوباره احيا كنيم. مشكل اصلي ما رشوه گيري كارمندان امور غذايي و دارويي و توليدكنندگان و واردكنندگان اقلام دارويي بود. از اين رو در قدم نخست تلاش كرديم فرهنگ حاكم بر نافداك را تغيير دهيم. راهبردهاي جديدي براي مقابله با متقلبان دارو و غذا تدوين كرديم. قوانين و شيوه هاي اجرايي را به نحوي تنظيم كرديم كه قابل دور زدن نباشد. شركت هاي خارجي را مجبور كرديم از قوانين جديد پيروي كنند. نستله محصولات شيرخشكي وارد مي كرد كه تاريخ انقضايش گذشته بود، ولي  آن را دستكاري مي كرد. جلويش را گرفتيم. براي كوكاكولا يك برنامه تصويب كرديم كه كيفيت محصول را افزايش دهد. كدبوري شكلات هايي وارد مي كرد كه مدت انقضايش به پايان رسيده بود، شركت را تعطيل كرديم. و بسياري نمونه هاي ديگر. در طول اين چهار سال حدود 16 ميليون دلار داروي تقلبي و مواد غذايي نامناسب را نابود كرده ايم.
چرا مسأله داروهاي تقلبي در نيجريه اين قدر وسيع است؟
اشاره كردم مشكل اصلي ما فساد و رشوه گيري است. كارمند اگر بخواهد سالم بماند و مقابله كند، نمي تواند مقاومت كند؛ او را تهديد مي كنند، مورد ارعاب قرار مي دهند، آزار و اذيتش مي كنند و حتي مورد حمله و ضرب و جرح قرار مي دهند. مشكل بعدي، ناآگاهي عموم مردم در مورد مضرات داروهاي تقلبي است. از سوي ديگر، برخي كشورهاي صادركننده دارو توجه شاياني نشان نمي دهند. حتي در برخي موارد به شيوه نگهداري داروها هم اهميت نمي دهند. ضعف قوانين هم مزيد بر علت است. هر روز، جنايتكاران بيشتري از موادمخدر و تجارت اسلحه فاصله مي گيرند و به بازار داروهاي تقلبي روي مي آورند، چرا كه هم خطرش كمتر است و هم سود اقتصادي اش بيشتر!
چه كسي پشت ماجرا است؟
اين مافياي نيجريه اي، دوستان زيادي در سراسر جهان دارد؛ به خصوص در چين و هند. فهرست سياهي تهيه كرده ايم از شركت هايي كه از توليد داروهاي تقلبي تا ورود آن ها به نيجريه نقش دارند. در اين فهرست نام سي شركت هندي، چيني و يك شركت پاكستاني به چشم مي خورد.
اين داروهاي تقلبي غير از كشتن مردم چه آسيب ديگري دارند؟
اين داروها معمولا وضعيت بيماري را بدتر مي كند و حتي مي تواند يك اندام را از كار بيندازد. يك آنتي بيوتيك تقلبي نه تنها بيماري را درمان نمي كند، حتي باكتري هاي مهاجم را نسبت به داروهاي قوي تر مقاوم مي كند. مالاريا نمونه بسيار مهمي است: استفاده وسيع از كلروكوين تقلبي سبب شد انگل هاي مالاريا نسبت به اين دارو مصون شوند. شرايط به قدري بد شد كه بسياري از مردم ديگر نتوانستند از اين دارو به عنوان نخستين درمان مالاريا استفاده كنند.
گويا مي خواستند شما را بكشند...
جشن كريسمس 2003 بود. توي ماشين بوديم كه سر و صدايي بلند شد. شيشه عقب خودرو شكست و خدا را شكر، گلوله از روسري ام عبور كرد. البته سرم را خراش داد و پوستش را سوزاند. بعدها فهميدم چندين گلوله به سويم شليك شده بود كه به يك اتوبوس خورده بود و راننده اش را درجا كشته بود.
خانواده تان چگونه با شغل پرخطر شما كنار مي آيند؟
آن ها مدام در ترس و اضطراب به سر مي برند و از سلامت خودشان و به خصوص من اطمينان ندارند. جوان ترين پسرم را در دبيرستان به قدري ترسانده بودند كه براي نجات جانش گفته بود من مادرش نيستم، بلكه عمه اش هستم! همسرم كه يك پزشك است، بيست و چهار ساعته تحت مراقب نيروهاي امنيتي است. من هم كه زندگي اجتماعي ندارم، چون هر لحظه در محاصره مأموران پليس و نيروهاي امنيتي هستم. بايد خيلي مراقب خودم باشم، چون جنايتكاران هر لحظه به دنبالم هستند. همسرم سعي مي كند با ورزش تنيس اضطرابش را مهار كند، اما من هميشه دعا مي كنم و آرامشم را به دست مي آورم.
منبع:12Nov2005, ش NewScientist

گروه دانش و فن آوري ـ محمد ديبا: شركت سوني گفته است براي پلي استيشن۳ كه در سال 2006 روانه بازار خواهد شد قفل والدين قرار داده است تا والدين بتوانند نسبت به نوع بازي كه كودكشان بازي مي كند كنترل بيشتر و بهتري داشته باشند. پلي استيشن۲ هم كه فروش بسيار بالايي داشته است نيز قفل والدين داشت اما نه براي كنترل بازي هاي كودكان بلكه فقط براي فيلم هايي كه كودك از طريق دستگاه بازي خود مي بيند! ولي پيش از اين شركت مايكروسافت براي دستگاه بازي ايكس باكس 360 خود كه هفته پيش پس از عرضه به بازار با استقبال گسترده اي روبه رو شد نيز چنين قفلي گذاشته بود كه به والدين اجازه مي داد نسبت به اين كه چه كسي هم بازي فرزندشان است كنترل داشته باشند. قرار دادن قفل والدين در اسباب بازي هاي رايانه اي به دليل الزام انجمن بين المللي بازي هاي رايانه اي انجام مي شود.
منبع: Xinhua.org

گروه دانش و فن آوري ـ ذوالفقار دانشي: هزار سال پيش، ستاره جديد و پرنوري در آسمان ظهور كرد كه تا چند ماه به هنگام روز هم ديده مي شد. منجمان چيني و ژاپني كه ظهور اين ستاره را ثبت كرده بودند، پس از چندين ماه ديگر نتوانستند نشانه اي از آن بيابند اما تلسكوپ فضايي هابل به تازگي موفق شده است در يكي از بزرگ ترين دستاوردهاي خود، بقاياي اين ستاره بسيار درخشان را به تصوير بكشد. بقاياي اين ستاره قديمي كه به سحابي خرچنگ مشهور شده است، شناخته شده ترين جسم آسمان است كه بشر سيصد سال است آن را رصد مي كند. در اواسط قرن هجدهم، شارل مسيه فرانسوي اين سحابي را به صورت لكه اي مه آلود رصد كرد و به عنوان نخستين جرم آسماني غيرستاره اي در فهرست مشهور خود (فهرست مسيه) معرفي كرد. در سال 1884، لرد راس ايرلندي با بزرگ ترين تلسكوپ عصر خود (بازتابي 36 اينچي) آن را رصد كرد و چون شكلي شبيه به خرچنگ داشت، آن را سحابي خرچنگي ناميد. در سال 1967، آنتوني هويش و جوسلين بل توانستند پيامي منظم را از اين سحابي دريافت كنند. آن ها ابتدا تصور كردند حياتي هوشمند و فضايي را يافته اند؛ ولي بعد مشخص شد كشف آن ها يك تپ اختر است، يك ستاره نوتروني بازمانده از انفجاري ابرنواختري كه ميدان مغناطيسي شديدي دارد و همچون يك فانوس دريايي، دو پرتو پر انرژي ايكس را از خود ساطع مي كند. سرعت دوران اين تپ اختر به دور محورش 30 دور در ثانيه است و دوره تناسب پيام هاي ارسالي آن 33 هزارم ثانيه. با اين اوصاف مشخص است آن چه چيني ها هزار سال پيش ديده اند، انفجار ابرنواختري، ستاره اي بزرگ در فاصله 6500 سال نوري زمين بوده و سحابي خرچنگ، بقاياي مواد ستاره كه در شعاع 3 سال نوري از تپ اختر پراكنده شده اند.

گروه دانش و فن آوري ـ عليرضا سزاوار: يك شركت فنلاندي سيستمي ارائه كرده است كه با استفاده از حسگرهاي حساس قادر به شناسايي صاحب خود مي باشند. و در صورتي كه اين حسگرها تشخيص دهند كسي به جز صاحب اصلي، از آن وسيله استفاده مي كند، قابليت سيستم را از كار مي اندازند. مهم ترين كاربرد اين حسگرها در موبايل و كامپيوترهاي كيفي و ساير تجهيزات سيار است و حتي مي توان از آن در كارت هاي اعتباري هم استفاده نمود. در نتيجه جرايم مربوط به سرقت اين وسايل شديدا كاهش يافته و امنيت آن ها تضمين مي شود. همچنين دقت اين سيستم بالا بوده و با حسگرهايي كه از روي صدا كاربرشان را شناسايي مي كنند، برابر است.
منبع: FoxNews

گروه دانش و فن آوري ـ محمد ديبا: متن اولين سيستم ذخيره و نگهداري اطلاعات هولوگرافيك با 300 گيگابايت ظرفيت نگهداري اطلاعات و سرعت انتقال داده (20 مگابيت پالس بر ثانيه) در سال 2006 به بازار عرضه خواهد شد.دو شركت ژاپني با همكاري يكديگر در حال طراحي اين فناوري هستند كه با استفاده از نور ليزر تا 300 گيگابايت را در يك ديسك جا مي دهد. فناوري ذخيره و نگهداري اطلاعات هولوگرافيك كه با تاباندن اشعه ليزر به كريستال هاي حساس به نور كار مي كند، به دليل اين كه از تمام حجم ديسك به جاي سطح آن براي نگهداري اطلاعات استفاده مي كند قابليت نگهداري مقدار بيشتري از اطلاعات را نسبت به دي وي دي ها دارد. به گفته كارشناسان، اين سيستم يك تهديد بزرگ براي تمامي فن آوري هاي حاضر نگهداري اطلاعات مثل سي دي ها، دي وي دي ها و هاردديسك ها و جايگزين آينده تمام آن ها خواهد بود. لازم به ذكر است اطلاعات ذخيره شده به روش فن آوري جديد ديسك هاي هولوگرام بيش از 50 سال پايداري خواهند داشت و در نهايت نيز با توجه به حجم اطلاعات ذخيره شده، قيمت كمتري هم نسبت به ساير وسايل نگهداري اطلاعات خواهد داشت. منبع: Xinhua.org

گروه دانش و فن آوري ـ مريم جعفراقدمي: محققان با كمك مدل سازي روباتيك و تحليل فيلم آهسته پرواز زنبور عسل توانسته اند پرواز شگفت انگيز زنبور ها را توضيح دهند. قبل از اين مهندسين هوافضا اثبات كرده بودند كه زنبورها نمي توانند پرواز كنند. يعني با محاسبه پارامترهايي كه از مسأله مي شناختند ثابت كرده بودند پرواز آن ها غيرممكن است. براي همين پرواز زنبورها مسأله اي عجيب و غيرعادي محسوب مي شد و مايكل ديكينسون و همكارانش در دانشگاه كلتك آمريكا تصميم گرفتند اين مسأله را حل كنند. آن ها به دنبال نيرويي مي گشتند كه در طول پرواز زنبورعسل آن را در هوا نگه مي دارد. قبل از اين در سال 1996 چارلي الينگتون از دانشگاه كمبريج نشان داده بود كه جريان هاي چرخان هوا در لبه هاي بال حشرات منبع اصلي نيروي بالابر در پرواز آن هاست. اكثر حشرات پرنده بال هايشان را با ضربه هاي بزرگي باز و بسته مي كنند تا نيروهاي آيروديناميك لازم براي پرواز را توليد كنند. زاويه بين بال هاي آن ها بسته به اندازه بدنشان از 145 تا 165 درجه تغيير مي كند. اما اين توضيح نمي دهد كه چگونه حشرات سنگين با بال هاي كوچك مثل زنبورها، نيروي بالابر لازم براي پرواز را توليد مي كنند. ديكينسون و همكارانش از پرواز زنبورها يك فيلم 6000 فريم بر ثانيه اي گرفتند و الگوي غيرعادي بال زدن آن ها را مشخص كردند. بال ها تا زاويه 90 درجه نسبت به يكديگر به عقب مي روند و بعد هنگام برگشتن به چپ و راست نيز حركت مي كنند. مثل اين است كه بال هاي زنبور هنگام پرواز شبيه ملخ هواپيما هستند كه پره هاي آن هم مي چرخند. زنبور اين عمليات را با سرعت 230 بار در ثانيه تكرار مي كند. نيروهاي بالابرنده بر اثر تغيير جهت بال ها و جريان هاي چرخان هوا با چرخش آن ها ايجاد مي شوند. همچنين بال بر اثر حركت خودش به عقب مي رود تا نيرويي بيشتر براي بال زدن در هواي آرام به دست آورد. بالاخره نيروي خاصي به نام نيروي جرم اضافه وجود دارد كه در پايان هر بار بال زدن به بيشترين مقدار خود مي رسد. اين نيرو با شتاب تغيير جهت بال ها مرتبط است. تيم دانشگاه كلتك روباتي ساختند تا نيروي درگير در اين فرآيند را اندازه گيري كنند. اين ويژگي بال زدن زنبورها مي تواند به مهندسان در طراحي ملخ هايي با پره چرخان كمك كند تا سازه هاي پرنده پايدارتري بسازند. اما مهم تر از اين ثابت مي كند كه زنبور ها مي توانند پرواز كنند!
منبع : NewScientist.com

گروه دانش و فن آوري: دبير اولين كنگره بين المللي بيماري آلزايمر با هشدار اين امر كه آلزايمر افراد بي سواد را بيش از گروه هاي تحصيل كرده تهديد مي كند. نسبت به جدي گرفتن امر آموزش به ويژه در سنين كودكي تأكيد كرد. دكتر مريم نوروزيان متخصص مغز و اعصاب به مناسبت برپايي نخستين كنگره بين المللي بيماري آلزايمر كه 24 و 25 آذر در تهران برپا مي شود، با اعلام اين خبر افزود: پژوهش هاي انجام شده بيانگر اين امر است، افرادي كه كمتر از هشت سال تحصيلات دارند، بيش از سايرين در معرض خطر ابتلا به بيماري آلزايمر قرار دارند. وي با استناد به اين قانون كه براي بهبود عملكرد مغز بايد از آن استفاده كرد. يادآور شد: همان طوري كه ورزشكاران براي ورزيده تر شدن عضلاتشان با ورزش كردن به تمرين مي پردازند، افراد با آموختن مداوم كه منجر به افزايش توان مغز مي شود. قادرند، ديرتر تسليم آلزايمر شوند. به گفته دكتر نوروزيان، افرادي كه به مشاغل بسيار ساده اشتغال دارند و نحوه فعاليت آنان ارتباط چنداني با به كارگيري خلاقيت آنان نداشته و فرد از روي عادت روزانه اموري را انجام مي دهد. نيز بيشتر در معرض خطر ابتلا به آلزايمر قرار دارند. هر چه شغل فرد نيازمند تفكر بيشتر باشد. اين امر به عنوان عامل محافظتي در برابر مغز به حساب مي آيد. نحوه گذران اوقات فراغت نيز بر ابتلاي افراد به آلزايمر موثر بوده تا جايي كه تحقيقات نشان مي دهد، افرادي كه ساعت هاي متوالي به شكل منفعل در كنار تلويزيون اوقات خود را مي گذرانند، نسبت به كساني كه اوقات فراغت خود را به فعاليت هاي فكري مانند مطالعه، بازي هايي چون شطرنج، فعاليت هاي هنري مانند موسيقي و... اختصاص مي دهند، بيشتر به آلزايمر مبتلا مي شوند. متأسفانه به دليل فقدان شناخت لازم از بيماري آلزايمر كه نوعي از بيماري دمانس (فراموشي) است. اين بيماري به عنوان فراموشي طبيعي و جزء اجتناب ناپذير افزايش سن تلقي مي شود. در حالي كه با رعايت اصول فوق شايد بتوان حتي در سنين بالا از حافظه سالمي برخوردار بود.

گروه دانش و فن آوري ـ زهرا بخشي: دانشمندان مي گويند كه اگر آزمايش هاي آخر آن ها روي اميد و كننده ترين داروي موجود مالاريا موفقيت آميز باشد، واكسن مالاريا تا 6 سال آينده به همه جهان عرضه خواهد شد. تاكنون 6/107 ميليون دلار بودجه به تحقيقات واكسن مالاريا تخصيص داده شده است كه اين پول از 3/258 ميليون دلار بودجه اي بوده كه موسسه بيل و ملينداگيتس به اين تحقيقات اهدا كرده اند. ملينداموري مدير موسسه تحقيقاتي واكسن مالاريا (MVI) مي گويد: كمك هاي مالي پيشرفت اين واكسن را تسريع خواهد كرد و تا سال 2011 اين واكسن به تمام دنيا ارائه خواهدشد. روزي همه جهانيان گمان مي كردند كه اين واكسن چيزي غير ممكن است اما بايد بگويم كه واكسن مالاريا كاملا ممكن است و تا سال 2011 دست همه مردم دنيا خواهد رسيد.
موسسات MVI و گلاكسو اسميت كلاين در حال حاضر روي اين واكسن كه RTSS نام دارد كار مي كنند. اين واكسن طي آزمايشي بين كودكان  يك تا 4 ساله 58 درصد اين بيماري را كاهش داده و اين اولين باري است كه واكسني در مقابل بيماري مالاريا در كودكان مؤثر واقع شده است. سري جديد آزمايش ها بر روي بزرگسالان خواهد بود تا مشخص شود آيا اين واكسن روي بزرگسالان نيز مانند كودكان پاسخ مي دهد يا نه. اين آزمايش كه در آفريقا انجام مي شود 17 هزار نفر را مورد آزمايش قرار خواهد داد. خانم موري مي گويد: با اين كه اين واكسن تاكنون تأثير نسبي از خود نشان داده است اما در آينده جان ميليون ها كودك را نجات خواهد داد.
جان پيرگارنيز مدير اجرايي GSK مي گويد: بايد مدت زمان تأثير اين واكسن را بيشتر كنيم، لازم نيست كه هر ساله كودكان خود را واكسينه كنيم، هدف ما اين است كه مصونيت طولاني تري را در كودكان خود در برابر اين بيماري ايجاد كنيم.
بيل گيتس مي گويد: مالاريا هر روزه جان هزاران كودك را در كشورهاي در حال توسعه مي گيرد، اما اگر اين كودكان در كشورهاي توسعه يافته بودند، روزانه تيترهاي بزرگي راجع به آن ها در روزنامه ها مي ديديم و تا زماني كه اين كودكان را از خطر نجات نداده ايم آرام نمي نشستيم. كمك هاي مالي موسسه بيل گيتس پيش گيري و درمان مالاريا را در كشورهاي در معرض خطر آسان تر و سريع تر خواهد كرد. موسسه گيتس تاكنون 100 ميليون دلار به موسسه MMV كه مسؤول ساختن داروهاي ضد مالاريا است تخصيص داده است. كريس هنتشل مدير اجرايي MMV مي گويد: در حال حاضر داروهاي زيادي براي اين بيماري در حال ساخت هستند كه 6 تاي آن ها مراحل آزمايشي را طي مي كنند. 7/50 ميليون دلار ديگر نيز به شركت بازرگاني وكتور كه زير نظر مدرسه داروسازي ليورپول كار مي كند و حشره كش هاي پيشرفته و پيش بندهاي جديد را براي كنترل حشراتي مانند پشه مالاريا مي سازند اختصاص داده شده است.
منبع: NewScientist.com