| 
به ياد دوست و همكار گرامي محمد كربلايي احمد و ديگر هنرمندان اين حادثه غمبار
 
لحظه جاودانه
 
 
|  |   |  
 
محمدرضا ارشادكار بزرگ هنرمند، جاودانه ساختن رخدادهاست.
 به تعبيري، هر رخداد حقيقتي را در دل خود نهفته دارد كه تنها يك هنرمند قادر است آن را بازيابد و در اثر خويش متجلي سازد. به همين خاطر، هنرمند ساكن جهان حقيقت است.
 در اين ميان هنرمند عكاس با دوربين اش برهه اي از زمان و پاره اي از مكان را از كليتش جدا مي سازد و بي ترديد، اين جزء بازتابنده حقيقت است؛ اما حادثه همواره در راه است و داس اجل پيوسته از اين باغ ريحان مي چيند. حتي كشتي، راه آهن و هواپيما كه ظاهرا براي حفظ و امنيت جان آدمي اختراع شده اند، مرگ او را بيش از پيش ناگريزتر و دلخراش تر كرده اند.
 اينك عكاس ما كه شكارگر آنات پنهان وجود بود، خود عين حادثه شده و نمي دانم كه چه كسي قرار است اين لحظه را جاودانه سازد؟
 آخرين شاتر
 مهدي بيات
 هر روز حوادث و اتفاقات و مراسم ها را شاتر مي زد و ثبت مي كرد. آن قدر اين صحنه ها و فضاها را تجربه كرده بود كه ديگر نياز نبود وارد فضا شود، نور و زاويه را ببيند و دوربين را تنظيم كند.
 وقتي برگه آفيش را دريافت مي كرد و مشخص مي شد كجا برنامه دارد، قبل از اين كه برود حساسيت، وايت بالانس و اورآندر را تنظيم مي كرد و مي رفت براي شكار، شكار سوژه ها.
 شادي، غم، عصبانيت، درگيري ، مرگ ، با ديدن هريك از اين ها شاتر را مي زد، چيك چيك چيك، اين بار نيز قرار بود رزمايش نيروي دريايي ارتش را شاتر بزند و با دست پر برگردد.
 اما حادثه يا نمي دانم هرچه اسمش را بگذاريم آخرين شاتر زندگي را برايش زد.
 
 |