سه شنبه ۲۹ آذر ۱۳۸۴
بيو گان سياه پوش
005064.jpg
طرح:داود كاظمي
 ترجمه: نيلوفر قديري
درباره اولين زني كه نقش بمب گذار انتحاري را براي القاعده در عراق به عهده گرفت، اخبار چنداني وجود ندارد، مگر اينكه او لباس مردان را پوشيده بود. دو هفته بعد از عمليات آمريكا در پاكسازي شهر تل عفر نزديك مرز سوريه كه در ماه سپتامبر صورت گرفت، اين زن لباس سفيد بلند مخصوص مردان عرب را پوشيد و چفيه مخصوص آنها را هم به سر كرد. اين پوشش جنسيت او را تا وقتي وارد جمع داوطلبان حضور در ارتش نشده بود پنهان مي كرد، به طوري كه توجه هيچ كس جلب نشد. اين لباس همچنين مواد منفجره اي را كه به كمر اين زن بسته شده بود پنهان مي كرد. سايت اينترنتي وابسته به ابومصعب الزرقاوي در اين باره نوشت: «خداوند خواهر ما را در ميان شهدا قبول كند. او از ايمان و شرفش دفاع كرد.» هيچ اشاره اي به نام اين زن نشد. اما بمبي كه اين زن ناشناس با خود منفجر كرد به مرگ پنج مرد و مجروح شدن ۳۰ تن ديگر منجر شد و فصلي جديد نه تنها در جنگ عراق بلكه در جنگ با ترور گشود.
در گذشته هيچ گاه هيچ شاخه و شعبه اي از القاعده يك زن را به مأموريت انتحاري نفرستاده بود. زنان بمب گذار براي اولين بار دو دهه پيش در لبنان ديده شدند. و بعدها گروههاي ملي گراي عرب سكولار، شورشيان كرد تركيه و ببرهاي تاميل در سريلانكا از اين زنان استفاده كردند. در چند سال گذشته زنان «ارتش گل  سرخ» فلسطين و «بيوگان سياهپوش» در چچن از شناخته شده ترين بمب گذاران انتحاري زن بوده اند.
القاعده افغانستان و عراق و شاخه هاي آن در سراسر دنيا هيچگاه از اين زنان استفاده نمي كردند. اما زرقاوي در اين مورد هم مانند موارد ديگر دست به تابوشكني زد. استراتژي او ايجاد تصوير وحشت و وانمود كردن آن است كه او توانايي هايي بيش از اين دارد.
زرقاوي در جاهايي كه بتواند دست به جذب نيرو مي زند و به «نرم ترين» اهداف حمله مي كند كه بيشترين تبليغات را به همراه دارد. اكنون زنان ابزار جديد او هستند.در ماه اكتبر القاعده عراق ادعا كرد كه دومين بمب گذار زن اين بار به همراه شوهرش در يك ايست بازرسي آمريكايي در موصل خود را منفجر كرده است.
چند هفته پيش هم دنيا از سومين مورد از زنان بمب گذار انتحاري با خبر شد.اين زن موريل دگاك ۳۸ ساله بلژيكي با موهاي فر شده مخصوص بلژيكي هاست كه به شهر شارلروي نزديك مرز فرانسه تعلق دارد. او وقتي جوان تر بود اغلب از خانه فرار مي كرد. بعدها با چند مرد مسلمان ترك، الجزايري و سرانجام يك مراكشي تبار بلژيكي آشنا شد كه تعاليم سلفي شبيه تعاليم القاعده را دنبال مي كرد. اين زوج سه سال در مراكش زندگي كردند. و وقتي اين زن به كشورش بازگشت پوشش كامل مذهبي داشت. موريل كه نام خود را به مريم تغيير داده بود بچه دار نمي شد. او در ۹ نوامبر مواد منفجره همراه خود را در حمله به يك دفتر پليس عراق در نزديكي شهر بعقوبه منفجر كرد و كشته شد.
اندكي بعد از مرگ مريم، نيروهاي آمريكايي شوهر او را نيز به ضرب گلوله كشتند.
در همان شب، بمب گذاران انتحاري سه هتل را در امان پايتخت اردن هدف قرار دادند. در حاليكه هنوز شمارش كشته ها و مجروحان اين حملات به پايان نرسيده بود، القاعده عراق اعلام كرد يك زن در ميان بمب گذاران انتحاري بوده است. زرقاوي يك بار ديگر رويكرد جديدش را به رخ كشيد و با آن تبليغات كرد؛ اما نمي دانست كه آن زن نتوانسته بود بمب همراه خود را منفجر كند.
ساجده مبارك الريشاوي ۳۵ ساله سه شب را در شهر «السالط» اردن پنهان شده بود و در تمام اين مدت كمربند حاوي ماده منفجره را زير لباسش با خود حمل مي كرد.
اما مأموران امنيتي سرانجام رد او را پيگيري كردند. اين زن سه تن از برادرانش را در جنگ با آمريكايي ها از دست داده و يك هفته قبل از دستگيري با يكي از هم رزمانش ازدواج كرده بود. الريشاوي در يك اعتراف كوتاه تلويزيوني توضيح داد كه چطور برنامه اش براي بمب گذاري با شكست روبه رو شده اما شوهرش موفق شد مواد منفجره همراهش را در يك مراسم عروسي در اردن منفجر كند.
او گفت: «شوهرم هم اين عمليات را برنامه ريزي كرد. من هيچ چيزي نمي دانستم.» ممكن است زنان ديگري هم باشند كه مشغول آماده شدن براي حملات بيشتر باشند، اين حقيقتي است كه بسياري از مقامات آمريكايي را نگران كرده است. تا همين اواخر بسياري از تحليلگران در دولت آمريكا خطر بمب گذاران انتحاري زن را در چارچوب يك مشكل نظري بزرگ مي ديدند. به اعتقاد آنها «القاعده مركزي»، سازمان بن لادن و ايمن الظواهري، در برابر هر تلاش براي استفاده از زنان به عنوان شهداي انتحاري مقاومت مي كنند. اما بعد از وقايع چند هفته اخير، آنها اين تهديد را جدي تر گرفته اند. اين جديت را مقامات ضدتروريسم آمريكا كه نخواستند نامشان فاش شود تأييد كرده اند.
مقامات آمريكايي با مشاهده گسترش سريع اين پديده به عراق و اردن نگران آن هستند كه اين «معضل» به نقاط ديگر هم برسد و مثلاً زنان بمب گذار در اروپاي غربي و آمريكا دست به حمله بزنند. نگراني مقامات غربي بيشتر از ناحيه «زوج هاي بمب گذار» است. زن بلژيكي با ظاهر كاملا اروپايي و پاسپورت اتحاديه اروپا به راحتي به همه جاي اين قاره و «اهداف نرم» آن دسترسي دارد، اما خود را در عراق منفجر مي كند.
درسي كه از اين زن بلژيكي مي توان گرفت اين است كه همواره بايد منتظر اتفاقات غيرمنتظره بود. پروفسور «ميابلوم» نويسنده كتاب «بي تاب كشتن: تروريسم انتحاري» در اين باره مي گويد: «تروريست ها كاملا از وقايع موجود اطلاع دارند و همواره اتفاقات قابل پيش بيني را ناكام مي گذارند. آنها همچنين به دنبال اقداماتي هستند كه تحريك كننده باشد. سربازان آمريكايي در عراق ممكن است نسبت به زنان به ويژه زنان باردار بيش از حد بدبين شوند. اما تفتيش بدني زنان مسلمان ممكن نيست و خشم عمومي را در عراق برمي انگيزد. از سوي ديگر آنچه اين روزها در جريان است با اصول و سنت هاي بن لادن و ايمن الظواهري در تضاد است. آنها زنان را موجوداتي در پس پرده مي دانند كه مردان بايد از آنها دفاع كنند. بسياري از رهبران اين سازمان از روشنفكران و بيشترشان پزشك، وكيل و مهندس هستند و در ظاهر بخشي از دنياي مدرن به حساب مي آيند. اما در نگاه به زنان و نقش و مشاركت آنها سنتي ترين ديدگاه را دارند. ولي اين بار زنان در صف مقدم نبرد القاعده قرار گرفته اند.
چه چيز تغيير كرده است؟ ساده ترين پاسخ اين است كه هسته اصلي القاعده در افغانستان و پاكستان و شاخه آن در عراق به نيروهاي بيشتري نياز دارد. حسن ابوهانيه پژوهشگر اردني كه شخصا زرقاوي را مي شناسد مي گويد، او مي خواهد با اين كار مردان مسلمان را تحريك كند. پيش از شروع حملات توسط زنان، يكي از سايت هاي اينترنتي مرتبط با زرقاوي در پيامي به امضاي خود او اين پرسش را مطرح كرده بود كه: «وقتي مرد ديگري نباشد بايد به سراغ زنان برويم. آيا اين براي پسران اين ملت شرم آور نيست كه خواهرانمان به دنبال عمليات شهادت طلبانه باشند و مردان مشغول زندگي؟» دليل اين همه اضطرار در كارها و حرف هاي زرقاوي شايد فراري بودن او باشد.به گفته فرماندهان آمريكايي از اوائل سال جاري ميلادي تاكنون ۱۱۷ نفر از اعضاي رهبري شبكه زرقاوي دستگير شده اند كه در ميان آنها شخصيت هاي ارشد اين شبكه هم ديده مي شوند. اما اين جذب نيرو مي تواند نشان دهنده  گسترش شبكه هم باشد.از سوي ديگر، با گسترش دامنه درگيري هاي عراق به همه بخش هاي جامعه، زنان هم متقاضي حضور در اينگونه عمليات ها شده اند. بسياري از اين زنان، بيوه و اعضاي خانواده مرداني هستند كه در درگيري ها و حملات انتحاري كشته شده اند.
الريشاوي، همان زن عراقي كه عملياتش در امان ناكام مانده بود، سه برادر و شوهر خواهرش را در اين جنگ از دست داده است. در فلسطين هم زناني كه دست به اين گونه حملات مي زنند كه اعضاي خانواده قربانيان درگيري ها بوده اند. اما تكان دهنده ترين اين گروه ها، گروه «بيوگان سياه پوش» چچن است. اگر چه اين گروه توجه چنداني در غرب به خود جلب نكرده است چرا كه اهداف آنها بيشتر روسي بوده اند، اما شيوه كاري آنها نمونه مهم و خوبي براي گروه هاي ديگر بوده است.
زنان چچني كه شوهران و پسران خود را در جنگ از دست مي دهند فقط به اميد گرفتن انتقام آنها زنده مي مانند. يكي از اولين حملات «بيوگان سياه پوش» در تابستان سال ۲۰۰۲ به مرگ ۲۷ عضو نيروهاي ويژه روسيه منجر شد. در گروگان گيري مرگبار تئاتر مسكو در سال ۲۰۰۲ ، ۱۸ تن از اين زنان حضور داشتند. در سال ۲۰۰۳ طي يك دوره چهارماهه زنان چچني شش حمله از هفت حمله انتحاري عليه روس ها را انجام دادند كه اين حملات به مرگ ۱۶۵ نفر منجر شد. سال گذشته اين زنان دو هواپيماي روسي را ساقط كردند كه در اين حملات ۹۰ مسافر و خدمه كشته شدند. در خاورميانه، زنان فلسطيني از دهه ۱۹۷۰ در نبرد با اسرائيل در صف بمب گذاران انتحاري بوده اند. اما اولين زني كه دست به اين كار زد وفا ادريس يك كارمند ۲۷ ساله اورژانس و آمبولانس بود كه در ژانويه ۲۰۰۲ با عمليات خود يك اسرائيلي را كشت و ۴۰ نفر را مجروح كرد. بعد از مرگ او زنان و دختران ديگري داوطلب انجام عمليات براي سازمان فتح شدند. تشكيل ارتش زنان به نام ارتش گل سرخ رهبران جهاد و حماس را شگفت زده كرد و آنها با حضور زنان در اين عمليات مخالفت كردند. اما زنان با اين استدلال كه از صدر اسلام و در زمان حضرت محمد(ص) هم زنان براي پرچم اسلام مبارزه كرده اند، اين رهبران را متقاعد نمودند. از سال گذشته زنان جنبش حماس هم دست به عمليات زدند. «ريم رياشي» مادر دو فرزند، پيش از انجام عمليات و شهيد شدنش، در يك نوار ويدئويي از آرزويش براي شهادت گفت.
005067.jpg
ايمن الظواهري تابستان گذشته نامه اي نوشت و به عراق فرستاد تا زرقاوي آن را براي عراقي ها منتشر كند. اين پزشك مصري در اين نامه براي اولين بار از حضور زنان در زندگي اش سخن گفت و نوشت: همسر محبوبم در بمباران آمريكا زير آوار ماند و كشته شد. او آنقدر فرياد زد تا كسي بيايد و او را از زير آوار نجات دهد. خدا او را در ميان شهدا بپذيرد. دختر جوانم دچار خونريزي مغزي شد و آنقدر رنج كشيد تا از اين دنيا رفت و من هنوز نمي دانم محل دفن همسر، پسر و دخترم كجاست. يك مقام ضد تروريستي آمريكا كه مي خواهد ناشناس بماند، مي گويد: تا وقتي شاهد حضور زنان سعودي در حملات انتحاري نباشيم نمي توانيم با اطمينان بگوييم هسته مركزي القاعده در اين مورد به نتيجه رسيده است. اما نشانه ها حاكي از آن است كه محدوديت براي زنان در اين عمليات ها در حال رفع شدن است.
يك منبع موثق از سوي طالبان مي گويد: زرقاوي هم از تحصيل زنان و هم از مشاركت آنها در فعاليت هاي نظامي حمايت مي كند. پيش از سقوط طالبان در سال ۲۰۰۱ زرقاوي سعي مي كرده ملاعمر رهبر طالبان را متقاعد كند تا به دختران اجازه تحصيل و حتي آموزش جنگي بدهد. اما رهبر طالبان به حرف هاي او توجهي نمي كرده است. بعد از حمله آمريكا به افغانستان، زرقاوي اين موضوع را دوباره مطرح كرده است. او حتي براي نمونه به يك زن مشهور افغان به نام «مالالايي» اشاره كرده كه در قرن ۱۹ با انگليسي ها مبارزه كرده است. اما ملاعمر باز هم اين طرح را رد كرده و گفته است كه حضور زنان در جبهه باعث به هم ريختن نظم جنگ مي شود. بعد از اين جلسه،  منشي جلسه ملاعمر به زرقاوي هشدار داده كه بار ديگر اين موضوع را مطرح نكند.
اما القاعده در پايگاه هايي نزديك به جلال آباد و قندهار، زنان را آموزش نظامي داده است و رهبر طالبان از اين موضوع بي اطلاع بوده است.
در اواخر سال ۲۰۰۱ يك مجاهد پير به نام صوفي عبدالعزيز بابا مسئول نگهداري از ۲۲ بيوه جنگجويان القاعده مي شود. با افزايش تلفات در ميان مردان القاعده تعداد زنان اين گروه افزايش مي يابد. آنها از بيم نيروهاي آمريكايي در پايگاهي در پكتيا پنهان شده بودند. اين زنان كه ازبك، چچني و عرب بوده اند آموزش استفاده از كلاشينكف براي دفاع از خود را مي بينند و اين آغاز آموزش نظامي آنها پشت ديوارهاي اين پايگاه و دور از چشم مردان بود. در يكي از همان روزها اين زنان طي نبرد سه ساعته به تيراندازي عليه نيروهاي يك جنگ سالار افغان پرداختند كه به صف نيروهاي آمريكا پيوسته بود. آنها سپس به پاكستان پناه بردند، يك سال بعد اين زنان از بيم نيروهاي پاكستان بار ديگر به افغانستان رفتند. اما در تمام اين مدت آموزش نظامي ادامه يافته است. آنها در اين مناطق تحت حمايت شبكه سازمان هاي جهادي و ارتباطات فاميلي هستند. جنگجويان القاعده و همسران و بيو گان آنها اعضاي يك خانواده گسترده به حساب مي آيند. هرچند وقت يك بار خواهر يا دختر يكي از فرماندهان با فرمانده ديگر ازدواج مي كند. بيوگان جنگجويان كشته شده با يكي از اعضاي خانواده او يا فرماندهان ديگر ازدواج مي كنند. اين شبكه ها در آينده هسته اي پايدار از القاعده يا نمونه اي جديد از آن را تشكيل مي دهند. بعضي زنان اين گروه اكنون براي اسلحه به دست گرفتن آمادگي كامل دارند و منتظر اعلام نياز سازمان هستند.
اكنون غرب با خشم خطرناك بيو گاني رو به روست كه به هر قيمتي آماده انتقام گيري هستند. آيا غرب مي تواند كاري در مقابله با اين جريان انجام دهد؟ پاسخ واشنگتن اين است كه بله، با ايجاد امكان تحصيل،  اشتغال و حقوق برابر. اما در كوچه هاي غبارگرفته تل عفر، تپه هاي وزيرستان، در گروزني ويران شده و در روستاهاي بدون ديوار كرانه باختري،  يا حتي در ساختمان هاي كارگري بلژيك، پاسخ ديگر اين نيست.
منبع:نيوزويك

نگاه امروز
روياي شرقي
عباس لقماني
از چهره دختر جوان فقط چشمان سياهش كه با نگراني به اطراف مي نگريست پيدا بود.اسلحه اي كه در دست داشت به نظر مي آمد كه برايش سنگين است. پس از حمله نيروهاي دولتي او حتي فرصت نيافته بود از جا برخيزد و چشمان نگرانش كه اكنون به دوردستها خيره شده بود پايان زندگي اش را نشان مي داد.
يك سال پيش با حمله نيروهاي روسي در مدرسه اي در پسلان كه در آن ده ها كودك از سوي شورشيان چچني به گروگان گرفته شده بود، بيشتر شورشيان و از جمله چندين دختر جوان به هلاكت رسيدند. اين يكي از نخستين درگيريهاي نيروهاي دولتي روسيه با شورشياني بود كه اين بار زنان را نيز به خدمت گرفته بودند. آنان خواهران و يا وابستگان جنگجوياني بودند كه پيشتر در نبرد با نيروهاي دولتي روسيه كشته شده بودند.
در فلسطين اشغالي و در چند ماه اخير در عمليات تروريستي القاعده نيز جهان شاهد حضور زناني است كه با حملات انتحاري آرامش را از محيط هايي كه به نظر امن مي آمده سلب كرده اند.
انگيزه اين به اصطلاح بيوه گان سياه پوش چيست؟ در دنياي مردانه چريكها و شورشيان اين زنان چرا اكنون خودنمايي مي كنند؟
غرب كه پس از هر رويدادي نخست به ريشه يابي آن رويداد و سپس به راه حل ها مي انديشد، اين بار نيز توجه خود را معطوف اين پديده كرده است، ولي نگاهي كه غرب به اين پديده دارد، نگاهي است كه در ساختار ذهني دنياي مصرفي غرب شكل گرفته است و اغراق آميز نيست اگر عنوان شود اين بار ريشه يابي آنان در مسير واقعي و واقعيتهاي مشرق زمين نيست.
واشنگتن اعتقاد دارد كه با ايجاد امكان تحصيل؛ اشتغال و حقوق برابر مي توان مانع ظهور اين پديده شد ولي برخلاف تصور آنان حداقل در فلسطين اشغالي زنان و دختراني كه در عمليات انتحاري آرامش را از اشغالگران سلب كرده اند به قشري تعلق دارند كه از اين امكانات بهره مند بوده اند.
دنياي مصرفي غرب هنوز به عمق روياهاي شرقيان پي نبرده است و شايد هرگز نيز تفاوت نگاه شرقي و غربي به جهان اطراف را درك نكند. در دنياي مصرفي غرب همه چيز به رفاه و زندگي آرام منتهي مي شود ولي در شرق معيارهاي ديگري نيز حاكم است كه فهم آن را فقط در زير سايه جهان بيني مشرق زمين مي توان دريافت. درك اين جهان بيني در دنياي مصرفي غرب بسيار ناممكن است و تا آن هنگام هر بار كه انفجاري يا حمله اي انتحاري رخ مي دهد، بار ديگر غرب در جست وجوي انگيزه  اين زنان خواهد بود، زناني كه غرب آنان را در مشرق زمين در بند مي پندارد .
روياي شرقي معيارهاي خود را دارد و ديوار واقعيت و رويا در شرق كوتاه تر از درك غربيان است. همانگونه كه آزادي و در بند بودن زنان در مشرق زمين نيز پيرو درك ديگري است.

سياست
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
فرهنگ
موسيقي
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  موسيقي  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |