شنبه ۳ دي ۱۳۸۴ - - ۳۸۸۲
طهرانشهر
Front Page

نمايشگاه عكاسان منتقد رسانه ها امروز افتتاح مي شود
در هجوم رسانه ها
007641.jpg
آثار گروهي از عكاسان جوان آيينه رسانه ها شده است تا با استفاده از سبكي نو به نقد عملكرد رسانه ها بپردازد.
مريم پرنيان- نگارخانه آريا از 3 تا 8 دي ماه آثار گروهي اميد ديلمي، اميرحسين ابن الدين، كوروش اديم، حامدثابت، تورج خامنه اي، ماهور زهرايي، مهرداد عسگري، سپهر عليمحمدي، راميار منوچهرزاده و مرداد نراقي را در نمايشگاهي با عنوان سوژه به نمايش مي گذارد.
دكتر يونس شكرخواه- مدرس دانشگاه در رشته علوم ارتباطات اجتماعي- بيانيه اي به اين شرح براي نمايشگاه سوژه تنظيم كرده است: هيچ جا در امان نيستيم؛ حتي در شكاف كوهها؛ سيگنال ها مي بارند؛ حروف، اصوات و تصاوير به گلوله هايي مي مانند كه قصد جانمان را كرده اند و اگر زنده بمانيم، تصاويرمان كج و معوج است؛ در دام قلم ها و مردمك دوربين ها؛ در غريب ترين زاويه ها؛ در ثانيه هايي پر هراس؛ درست در لحظاتي كه خلوتمان را به يغما
برده اند.
چه دارد رخ مي دهد؟ به كجا رسيده ايم و كجا باز خواهند ايستاد؟
برقي زده ايم بر تاريكخانه عكاسي تا نوري برافكنيم بر رسانه ها و همين عكس كه خود رسانه است؛ تا ديده شود كه چطور جهان واقعي سه بعدي به سطحي تخت و يكدست تنزل مي يابد؛ ما به عنوان شكار رسانه ها. واژه ها، صداها وعكس ها مي توانند
عاطفه ها را برانگيزانند؛ آموزش دهند؛ سرگرم كنند و متقاعد سازند. واژه ها، صداها وعكس ها مي توانند گمراه كنند؛ شوك بيافرينند؛ كليشه بسازند و گيج كنند.
كجا باز خواهند ايستاد؟
رسانه ها مرزي براي پوشش نمي شناسند و مردم مي خواهند مرزهاي خودشان را داشته باشند؛ حريم خصوصي شان را.
انرژي و خستگي؛ اولي ولع سيري ناپذير
رسانه هاست و دومي روايت سوژه هاي بي دفاع؛ اولي سنگ و دومي شيشه. خبر بايد برآورد دقيق؛ جامع و حقيقي از رويدادهاي روزانه باشد در بستري كه به رويداد معنا دهد.
ما رويداد نيستيم! ما را پاي گيوتين تيراژها، صداهاي كركننده و تصاوير گنگ دفن نكنيد! دست از كليشه ها بشوييد؛ اعتبارتان را دوباره بسازيد! بگذاريد زندگي كنيم! "
۸۰ عكس منتخب و يك فيلم ويدئو كه همگي از طريق پروجكشن روي پرده پخش مي شود و صفحه مانيتوري مقابل آن قرار گرفته و 19 عكس ديگر كه ديوارهاي بخش ديگري از گالري آريا را پوشانده اند، آثاري است كه از سوي اين گروه كه اكثرا عكاس هستند به نمايش درآمده است.
موسيقي متناسب با حال و هواي عكس و ريتم فيلمي كه به نمايش در مي آيد نيز از سوي همين گروه براي نمايشگاه ساخته شده است. عكاسان جوان با شيوه اي خلاقانه افرادي را در سنين و جنسيت هاي مختلف بي خبر به اتاقي فرستادند كه چندين عكاس در آن منتظر بودند تا به محض باز شدن در، عكاسي كنند.
كوروش اديم، يكي از افراد اين گروه مي گويد: ما براي نشان دادن تعدي به حريم انساني به عنوان سمبل از عكاسي بهره گرفته ايم.
افرادي كه در مقابل دوربين ما قرار مي گرفتند انگار به صورت بي دفاع در مقابل يك هجوم قرار گرفته بودند و اين نمادي از همان هجوم اطلاعاتي است كه از سوي رسانه هاي جهان سرمايه داري به انسان معاصر صورت گرفته است. به همين دليل بود كه عنوان سوژه را براي نمايشگاه انتخاب كرديم.

در شهر
نوبت هنر شرق
هر روز نوبت كسي است؛ گاهي نوبت يك ويولنسل، يك نسل نو، يك پرنده و گاهي نوبت يك خاطره. از امروز تا هفتم دي ماه نگارخانه آثار، ميزبان گروه هنر شرق خواهد بود.
سعيده امين - از وقتي فرصت تفكر پيدا كرديم، وقتي اثري را خلق كرديم و وقتي اثرمان حامل پيامي بود، فهميديم كه هنر را در زندگي خود تجربه كرديم.
گفتم اين شرط آدميت  نيست / مرغ تسبيح  گوي و من خاموش
خدا رحمت كند سعدي را كه به ظرافت، اهميت هنر را در زندگي بيان كرد.
گروه هنر شرق متشكل از هنگامه صدري و سعيد معيري زاده، نمايشگاه نقاشي خود را برپاكرده است. بخشي از اين آثار با گواش و آبرنگ روي كاغذ نقاشي شده است. فرصت تفكر، در جست وجوي خود، نسل نو، ويولنسل، نت ايراني، تكنوكرات ها، گل و مرغ، خاطره، شكار و اميد پنهان از عناوين تابلوهاي اين دو نقاش هنرمند در نمايشگاه است. اين نقاشي ها تماما بر مبناي الگوي هنر شرقي كشيده شده است. اسب، بانوي شرقي، پرچم و گنبد، ويولنسل، گل، كراواتي با تار و پودي از سطور روزنامه همشهري، مرغ و پرنده، كتاب و شمعداني از موضوعات اين تابلوهاست.
هنگامه صدري از سال 1367 به نقاشي ايراني روي آورده است و پس از شناخت و ممارست از مكاتب اصيل اين هنر همراه با درك آثار معاصران به خلق آثار پرداخته است.
شركت در بيش از 15 نمايشگاه گروهي و بي ينال هاي نگارگري در موزه هنرهاي معاصر، شركت در نمايشگاه هاي گروهي خارج از كشور از جمله روماني، مكزيك، ايتاليا، اندونزي، لبنان و روسيه در كارنامه هنري هنگامه صدري قرار دارد.

از صبح تا شب
حميدرضا پورنصيري
به تازگي نتايج يك نظرسنجي از بينندگان تلويزيون اعلام شده كه نمايان گر علاقه تماشاگر تلويزيوني به فيلم هاي پر زد و خورد و حادثه اي  است. اين نظرسنجي  كه توسط مركز تحقيقات، مطالعات و سنجش برنامه هاي سيما انجام شده نشان مي دهد كه از ميان فيلم هاي به نمايش درآمده از شبكه هاي مختلف در ماه گذشته، دو فيلم سينمايي دوبلكس و جي.اف.كي پربيننده ترين  آثار خارجي تلويزيون بوده اند و توانسته اند 87 و 90 درصد رضايت بينندگان تلويزيوني را كسب كنند. همچنين در كنار اين دو فيلم، فيلم هاي پسران بد ، آخرين سامورايي و لاله هاي آتشين 2 نيز پربيننده ترين فيلم هاي خارجي تلويزيون بوده اند.
از اين نظرسنجي و نتايج آن كه بگذريم، مي رسيم به برنامه هاي امروز؛ به عنوان شروع مي توانيد امروز در حوالي ساعت 11 سريال تاريخي توطئه را ببينيد. البته به نظر مي رسد مسئولان ذي ربط مي توانستند سريال هاي عربي مناسبتري را براي پخش خريداري كنند. يك نكته ديگر درباره اين سريال توطئه اين  است كه هر روز در اين ساعت پخش مي شود و درواقع جايگزين مجموعه گم گشته شده كه پيش از اين هر روز در همين ساعت از شبكه يك پخش مي شد. اما اگر تا ساعت 13:30 پاي تلويزيون مانديد، مي توانيد از همين شبكه يك، قسمت ديگري از نيمكت را تماشا كنيد يا اينكه به سراغ شبكه 3 برويد و تكرار قسمت ديشب مجموعه جنايت هاي غيرحرفه اي را ببينيد. افسانه عقاب هاي مبارز هم كه در ساعت 15:10 براي طرفداران مجموعه هاي اكشن ـ البته از نوع چيني اش ـ پخش مي شود.
ساعت 19 هم گويا زمان پخش تكرار مجموعه ايتاليايي اولتيمو است. ساعت 21:30 امشب هم مثل چند هفته گذشته مجموعه انگليسي واكنش از شبكه۲ به نمايش درمي آيد كه به نظر مي رسد جزو مجموعه هاي ديدني اين روزهاي تلويزيون باشد. شبكه۳ نيز در ساعت 20:45 قسمت ديگري از مجموعه و خداوند عشق را آفريد را نشان مي دهد كه هنوز نتوانسته در اين چند هفته جاي پاي خود را محكم كند، اما با اين حال به نظر مي رسد يكي از سريال هاي پربيننده سيماست. هشدار براي كبرا 11 هم كه پاي ثابت شنبه شب هاي شبكه تهران است و ساعت 11 شب مي توانيد تماشايش كنيد. درضمن طرفداران فوتبال هاي اروپايي هم مي دانند كه اين روزها، مسابقات باشگاهي در اروپا به جز انگليس، تعطيل است و امروز نبايد انتظار پخش مستقيم فوتبال داشته باشند، چون بازي هاي اين هفته انگليس هم گويا در روز دوشنبه برگزار مي شود. البته حتما مي دانيد كه در اين زمينه نبايد به نگارنده اعتماد كنيد و شبكه۳ زيرنويس هايي دارد كه بدون شك منبع موثق تري نسبت به اين ستون است.

آب وهوا
باران در زمستان
007647.jpg
هواي امروز تهران و نوار غربي و مناطق مركزي ايران باراني و در شهرهاي سردسير و جاده هاي كوهستاني همراه با بارش برف خواهد بود.
ميثم فقيهي- البته براي يكشنبه موقتا هواي كم و بيش آفتابي را در پايتخت خواهيم داشت، ولي از دوشنبه مجددا بارش هاي خوبي آغاز مي شود و با توجه به حاكم شدن هواي سرد، براي سه شنبه هوايي برفي را در تهران پيش بيني مي كنيم.

مائده هاي زميني
هومز لبناني
شايد خيلي از شهروندان هرگز فرصت اين را پيدا نكنند كه لااقل يك بار در عمر سري به لبنان بزنند و يك دهن مزه هومز لبناني را بچشند.
ساراي قشقايي- يكي از ويژگي هاي غذاهاي لبناني مزه تند آن است. اعراب در غذاهاي خود از پاپريكا يا همان فلفل قرمز كوبيده، زياد استفاده مي كنند. هومز لبناني غذايي است كه يكي از دوستان در سفر به بيروت روش طبخ آن را به سوغات آورده بود. ماده اصلي اين غذا نخود است، البته نبايد آن را با نچوفسكوي ولايت بربره اشتباه بگيريد.
براي طبخ اين غذاي ساده ابتدا بايد 500 گرم نخود، يك ليوان روغن كنجد، يك بوته سير، 2 عدد ليموترش، مقدار لازم زيتون سياه، حدود يك دوم قاشق سوپخوري پاپريكا (يا فلفل قرمز كوبيده) و به اندازه دلخواه نمك را تهيه كنيم. ابتدا بايد نخود را با پوست چند ساعت بگذاريم تا خيس بخورد، بعد آب آن را خالي مي كنيم و دوباره مي گذاريم كه خيس بخورد. آرام آرام پوست نخود را مي گيريم، اگر پوست گيري نخود برايتان دشوار بود ابتدا آن را پخته، بعد پوست آن را بگيريد. وقتي پوست نخود كنده شد آن را با مقداري آب و يك بوته سير پوست كنده و نصف قاشق نمك كاملا مي پزيم، به طوري كه كاملا نرم شود. بعد نخود به دست آمده را از چرخ مخصوص پوره رد مي كنيم تا نخود به شكل پوره دربيايد. نخود بايد طوري پخته شود كه پس از چرخ كردن هيچ زبري نداشته باشد. روغن كنجد را آرام آرام داخل پوره نخود مي ريزيم و هم مي زنيم تا خوب به خورد آن برود. وقتي روغن جذب نخود شد كمي حالت مايع به خود مي گيرد. آب يك عدد ليمو را مي گيريم و درون پوره مي ريزيم. مخلوط را مي چشيم و به ميزان دلخواه نمك و ترشي آن را اندازه مي كنيم.

يادداشت
چقدر خاطره كم داريم ...
هواي پاييزي، ميدان وليعصر(عج). فرار از شلوغي خيابان و ورود به سالن تاريك سينما.
نگار مفيد- صداي بلند موسيقي مكس به دليل اشكال فني سينما قدس ناگهان كم  شد و تا چند دقيقه همه منتظر بودند كه زود مشكل رفع شود. 15 - 10 دقيقه اي از فيلم به همين منوال گذشت تا اينكه سر و صداي تماشاگرها يا همان بيننده ها يا همان مخاطبان بلند شد. چراغ ها را روشن كردند. مردم هم از اين فاصله استراحت استفاده كردند و مي رفتند تا چيپس و پفكشان را تامين كنند. سالن سينما پر از خنده شده، همه خوششان آمد. سرخوشي به همه تزريق شده و هيجان گرفتند. آنها به همين بستگي پاك قناعت دارند، به همين اتفاق كوچك كه باعث شده، كمي روحيه شان عوض شود و تا آخر فيلم را با خيال آسوده تري بخندند، وقتي راحت تر خنديدند كه به شكلي جمعي اعتراض كردند و نتيجه اعتراضشان اين بود كه فيلم را به عقب برگردانند و از آنجايي نشان دادند كه صدا خراب شده بود، تمام سالن  سينما دست زدند. معلوم نبود دارند مدير سينما را تشويق مي كنند يا آلفردوي پشت آپارات را يا خودشان را. هر چه بود احساس سرخوشانه اي از اين تغيير به جمع تزريق شد كه هيچ كس نمي تواند علتش را بفهمد. مربوط به فيلم است كه تو را سرخوش مي كند و مي خنداند؟ مربوط به روحيه تغييرپذير ما ايراني هاست يا شايد ربط مستقيم به پريشاني هاي شخصي مان پيدا مي كند. آن چند صد نفري كه در آن سالن حضور داشتند، اين حس را درك كردند. حالا از ديدن فيلم خاطره اي با خود مي برند. ديده ايد چقدر خاطره كم داريم؟ تا مي خواهيم خاطره جمعي تعريف كنيم فيلمان ياد بازي ايران - استراليا مي افتد و نه حتي ايران - بحرين. ما دوباره به جام جهاني مي رويم. اين بار حتي با آمريكا هم مسابقه نمي دهيم كه به بهانه بردن آمريكايي ها، دوباره به خيابان برگرديم و شادي كنيم. ما خاطره هايمان را فراموش نمي كنيم، هر چقدر هم كه ما را به نداشتن حافظه تاريخي متهم كنند. خاطره هاي پر از شادي مان هميشه همراهمان مي آيند.
حس هاي غريب پس از اعلام نتايج هر انتخابات را به ياد داريد؟
نمي دانم كدام ترانه سرا يا كدام خواننده است كه مي خواهد آخرين ضربه اش را محكم تر بزند.  هر چه هست، مثل اين لحظه هاي ماست كه به دنبال زدن آخرين ضربه ايم كه ما را به سرخوشي برساند و رهايمان كند از اين ثانيه هاي تكراري. همين كه رهايمان كنند براي خودمان ثانيه هاي هيجان زده خلق مي كنيم. ثانيه هايي كه ما را به زندگي برگرداند و از اين دود و رخوت و خستگي فراري مان دهد. خراب شدن صداي يك فيلم، بهانه ساده اي براي خوشبختي  است. بهانه ساده اي كه ما را به زندگي وصل مي كند و يادمان مي اندازد كه زندگي همين ترافيك و زجر و دربه دري هر روزه ما در خيابان هاي شهري نيست. حالا هم كه دارد باران مي آيد و هواي پاييزي و باران زده، ما را به شادي فرا مي خواند. تمام زندگي ما در همين فرصت هاي كوتاه سرخوشي خلاصه شده؛ فرصت هاي ميان برنامه اي. بايد براي خودمان هيجان دست و پا كنيم. افسردگي مثل سرطان شده، زود مي آيد، دير مي رود؛ درست مثل ما كه درگير اين يكهو آمدن هستيم و هيچ وقت نمي رويم.

|  آرمانشهر  |   ايرانشهر  |   جهانشهر  |   دخل و خرج  |   در شهر  |   زيبـاشـهر  |
|  طهرانشهر  |   شهر آرا  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |