|
|
|
|
|
پنجمين مانور با مديريت شهردار تهران
پشت صحنه يك زلزله
استان هاي معين در مانور
پنجمين مانور سراسري مديريت بحران تهران با حضور 6 استان معين و دستگاههاي اجرايي در مناطق مختلف پايتخت برگزار شد. مهندس بهزاد پورمحمد رئيس ستاد حوادث و سوانح غيرمترقبه استان مازندران در حاشيه برگزاري مانور زلزله تهران گفت: استان مازندران درقالب 15 تيم از دستگاه هاي اجرايي در منطقه مانور حضور يافت. پورمحمد هدف از برگزاري اين مانور را امكان سنجي و ظرفيت سنجي استان هاي معين نام برد.وي معتقد است: تجربه نشان داده استفاده از استان هاي معين در سرعت عمل بسيار موثر است و سريع ترين استاني كه مي تواند در بحران ها وارد عمل شود ، استان معين است.
آزاده بهشتي
نمي خواستند نقش بازي كنند. اين را در چهره يكايك آنها مي توانستي ببيني؛ با قيافه هاي تر و تميز، اما جدي پشت شش رديف ميزي كه سه به سه روبه روي هم قرار داشتند، نشسته بودند و ابعاد اين فاجعه احتمالي را گزارش مي دادند.
فرمانده مانور، اما ميزش در امتداد شش ميز ديگر قرار داشت. شركت در بحران احتمالي مثل زلزله به او اين اختيار را داده بود تا كت و شلوار تر و تميز و اتوكشيده اش را كناري بگذارد، اما با پيراهن آبي هم مانند زماني كه پشت ميز شهرداري مي نشيند، جلوه مي كرد، حتي قرار گرفتن براي مديريت بحراني مانند زلزله نيز لبخند را از او دور نمي كرد. ساعت 9، شهرداري تهران آغاز پنجمين مانور زلزله را با تكرار يا امام رضا(ع)، يا امام رضا(ع)، يا امام رضا(ع) اعلام مي دارد: ابتدا اصور مي كردم هنوز دكتر قاليباف به عمق اين فاجعه پي نبرده است، بعد از اتمام مانور، اما بيان اين موضوع از سوي او كه در زلزله طبس، رودبار و بم شركت داشته، اين فكر را از ذهنم دور مي كند. دو هفته قبل هم كه حادثه هواپيماي C-130 رخ داد او به عنوان مديرشهري، سوار موتور شد و بعد از اتمام كنفرانس مطبوعاتي اش خود را به محل حادثه رساند و در حل اين موضوع به سايرين كمك كرد. به همين خاطر بود كه بعد از اتمام مانور با پيش كشيدن اين موضوع در جواب خبرنگاراني كه اين مانور را زيادي نمايشي و دور از ذهن مي دانستند، گفت نمي توان انتظار داشت مانوري به واقعيت نزديك باشد.
دكتر قاليباف، شركت همه مديران ارشد نظامي و مملكتي و نيروهاي كمكي را در اين زمينه مهم دانست و در ادامه پاسخ خود گفت: همين اندازه كه مديران با هم در هدايت اين بحران هماهنگ باشند مفيد فايده است .
حادثه خبر نمي كند
انتهاي جلال آل احمد، نرسيده به بزرگراه آيت الله اشرفي اصفهاني درست نبش خيابان نهم شمالي جايي است كه ساختمان ضدزلزله سازمان پيشگيري و مديريت بحران شهر تهران قرار گرفته است.
براساس مصوبه هاي ستاد عالي پيشگيري و مديريت بحران كشور طرح جامع امداد و نجات و مصوبه هاي شوراي اسلامي شهر تهران كه در آن بر توسعه و عملياتي شدن سازمان پيشگيري و مديريت بحران شهر تهران تاكيد شده است، قرار شد براي ايجاد آمادگي بيشتر و مشخص شدن ضعف ها و كمبودها در مقابله با بحران هاي ناشي از حوادث گسترده طبيعي هر ساله و با حضور سازمان هاي دست اندركار و عضو ستاد مديريت بحران، مانورهايي به اجرا درآيد تا عملكرد و برنامه هاي سازمان هاي مسئول، ارزيابي شده و مورد بازنگري قرار گيرد. پنجمين مانور زلزله كه اين بار مديريت آن بر عهده شهردار تهران بود نيز در تهران و چند استان معين انجام شد تا نحوه مقابله با اين موضوع براي چندمين بار تمرين شود.
باتوجه به اينكه هدف از تشكيل ستاد مديريت بحران شهر تهران در زمان بحران ايجاد يك سيستم فرماندهي واحد است كه در آن گردش صحيح اطلاعات به هماهنگي بين نيروهاي عمل كننده، سازمان هاي مختلف و كنترل و هدايت فعاليت هاي امدادرساني در زمان بحران مي انجامد، سناريو مانور پنجم براساس يك ساختار و فرآيند گردش اطلاعات استوار شده بود كه در آن تلاش شد تا جنبه گردش صحيح اطلاعات و فرماندهي واحد عمليات در صحنه حادثه تمرين و نهادينه شود.
براساس برنامه ريزي هاي انجام شده، شهر تهران به پنج حوزه عملياتي تقسيم و هر حوزه با يك استان هماهنگ شد. در اين مانور يك سايت بزرگ عملياتي در هر حوزه ايجاد شده و قرار شد مناطق 22گانه براساس تقسيم بندي فوق هريك در حوزه عملياتي خود مستقر شده و به انجام عمليات اقدام كنند. همچنين در طي مانور و براساس سناريو تنظيمي پس از انجام عمليات، توسط مناطق از استان هاي معين تقاضاي كمك شد كه استان هاي مربوط نسبت به اعزام نيرو و استقرار در محل حوزه تخصيصي خود اقدام كردند.
نكته قابل توجه در اين زمينه اين بود كه در كنار عمليات سازمان هاي تخصصي، باتوجه به اهميت نقش مردم و خودامدادي حين مانور، مشاركت هاي مردمي شهر تهران نيز به صورت همزمان در مجتمع برج هاي مسكوني شاهگلي انجام شد.
ويژگي هاي منحصر به فرد
هرچند از ديد بسياري از كساني كه در پشت صحنه مديريت زلزله شركت داشتند، خونسردي بيش از هر چيز نمايان بود، اما محور اصلي پنجمين مانور زلزله تهران برپايه فعاليت هاي تخصصي مديريت بحران استوار است. در اين مانور همچنين هماهنگي بين سازمان ها در اتاق بحران منطقه و توسط فرماندهان محلي انجام شد.
باتوجه به تجربه هاي حاصل از اولين مانور، استان هاي معين شهر تهران و چهارمين مانور سراسري اجراشده در شهر تهران، اين مانور به صورت كاملا عملياتي با نفرات و تجهيزات ازپيش تعيين شده برگزار شد.
علاوه بر فعاليت اجرايي شش سايت وسيع عملياتي كه شامل 22 مقر عملياتي مجزا براي اجراي مانور توسط 22 ستاد مديريت بحران مناطق شهر تهران تعيين شده بود، شش ستاد حوادث و سوانح غيرمترقبه استان هاي معين و جانشين شهر تهران و يك مجتمع بزرگ مسكوني نيز تشكيل شد.
در صبح روز چهارشنبه 30/9/84 با اعلام خبر زلزله فرضي از سوي دكتر قاليباف، ستاد مديريت بحران شهر تهران فعال شده و متعاقب آن سازمان هاي مسئول مديريت بحران نيز نيروهاي تحت امر خود را به حالت آماده باش قرار داد. از طرف ديگر، ستاد مديريت بحران شهر تهران فعال شده و با ستاد عالي پيشگيري و مديريت بحران در حوادث و سوانح غيرمترقبه و ستاد حوادث و سوانح غيرمترقبه كشور ارتباط برقرار كرده و درخواست نيرو و تجهيزات امدادي كردند كه مطابق با دستورالعمل پيش بيني شده، استان هاي معين و جانشين نيز وارد عمل شده و اقدام به اعزام نيرو و تجهيزات امدادي كردند. سناريو مانور با فرض ايجاد شش سايت عملياتي كه در هريك از آنها چند منطقه تحت پوشش آن حوزه سايت هاي فرضي خود را احداث مي كنند پايه ريزي شده بود. ستادهاي مديريت بحران هريك از مناطق بيست و دوگانه شهر تهران با ايجاد حوادث فرضي در سطح سايت هاي پيش بيني شده خود اقدام به شبيه سازي وضعيت بحراني ناشي از زلزله كردند. به موازات اين اقدامات، گزارش هاي صحنه حادثه از طريق نيروهاي جمع آوري اطلاعات مناطق به ستادهاي مديريت بحران هر منطقه گزارش شد و رئيس ستاد مديريت بحران منطقه (شهرداران همان منطقه) به هماهنگي جهت اعزام نيروهاي سازمان هاي مسئول مي پرداخت. به دنبال آن، نيروهاي عملياتي هر سازمان به محض دريافت دستور، جهت مقابله با حادثه به محل ماموريت اعزام مي شدند. اين فرآيند توسط نيروهاي اعزامي از شهرستان هاي همجوار با تهران و استان هاي معين تهران (قم، مركزي، سمنان، مازندران، قزوين) و استان جانشين تهران (اصفهان) نيز تا پاسخگويي كامل به تمامي درخواست ها ادامه داشته و به موازات اين مانور در مجتمع مسكوني شاهگلي در شهرك قدس نيز مانور مردمي خودامدادي شامل تخليه اضطراري و اسكان موقت انجام شد. برخي نيازهاي كلان هر منطقه از طريق ستاد مديريت بحران منطقه به ستاد مديريت بحران شهر تهران ارسال و متناسب با آن اقداماتي جهت تامين كمبودها صورت گرفت. پس از اجراي تمامي ماموريت هاي محوله، خاتمه مانور توسط رئيس ستاد مديريت بحران شهر تهران (جناب آقاي دكتر قاليباف) اعلام شد.
|
|
|
اعداد اساسي
۲۴
رضا ولي زاده- عدد 24 وقتي قرار باشد به درصد مساحت خيابان ها و معابر شهر تهران مربوط باشد، يك آرزوي بزرگ خواهد بود. در حال حاضر 7 درصد از مساحت شهر تهران به خيابان ها و معابر عمومي اختصاص دارد و همان طور كه شركت كنترل ترافيك تهران اعلام كرده است براي رسيدن به يك تناسب معقول بين ترافيك و ضرورت هاي سيستم شهري اين رقم بايد به 24 درصد، يعني 5/2 تا 3 برابر ظرفيت فعلي افزايش يابد.
درست است كه رسيدن به عدد 24 آرزوي بزرگ تهران است، اما اين آرزو براي زيستن در جهان امروز كافي نيست. خيابان، ديگر تنها به مسيري كه آسفالت شده اطلاق نمي شود. تجهيز خيابان ها به عنوان يك مسير هوشمند و زنده چيزي است كه اگر آن را ناديده بگيريم، عدد 24 هم كاري براي صف طويل ماشين ها و عابران نخواهد كرد، چنان كه تجهيز و هوشمندسازي خيابان هاي موجود به افزايش ظرفيت معابر و كاهش اتلاف وقت شهروندان منجر شده است.
شركت حمل و نقل و ترافيك شهرداري تهران با تجهيز خيابان ها به سيستم هاي هوشمند سعي دارد بيشترين ميزان بهره وري از خيابان هاي فعلي را فراهم كند.
مهندس مهرداد تقي زاده، معاون حمل و نقل و ترافيك شهرداري تهران وقتي از تجهيز تونل رسالت به عنوان نخستين تونل شهري هوشمند در كشور خبر مي دهد معلوم نيست ما چقدر از عدد 7 به سمت عدد 24 حركت كرده ايم، اما آن را به عنوان راه تازه اي براي رفتن، به فال نيك مي گيريم. هوشمندسازي پل اميركبير هم قدم بعدي است. در مديريت پيشين شركت كنترل ترافيك كه 863 روز بوده، تعداد چراغ هاي راهنمايي هوشمند از 160 تقاطع به 260 تقاطع و تعداد دوربين هاي نظارت تصويري از 80 دوربين به 140دوربين افزايش يافته است.
نظارت فيبر نوري مستقل شهرداري تهران در تونل هاي خط 1 و 2 مترو تهران و بزرگراه شيخ فضل الله نوري، براي انعكاس اطلاعات و تصاوير هم جزو پروژه هوشمندسازي معابر شهري است كه مي خواهد مانع خستگي تهران تا رسيدن به عدد 24 شود.
فرهنگسازي مناسب براي استفاده از فن آوري هوشمندسازي معابر هم گام ناگزيري است كه شركت كنترل ترافيك بايد بردارد، درغير اين صورت فن آوري هايي كه به پاسداري خيابان ها صف كشيده اند، از نگاه مردم چيزي جز دردسرهاي تازه نخواهند بود.
مي گويند رسيدن به عدد 24 خيلي سخت است، اما نه سخت تر از اختصاص 8 هزار ميليارد تومان يارانه براي عرضه بنزين به قيمت غيرواقعي در سال. اختصاص بخشي از اين مبلغ مي تواند راه هاي تازه تري در دل تهران بزرگ باز كند.
|
|
|
راپورت خبرنگار
خستگي هاي بعد از خستگي
|
|
پويا مهر آيين- لحظه به لحظه بر تعداد جمعيت افزوده مي شود. همه تا وسط خيابان پيش آمده اند، بلكه زودتر بتوانند موفق شوند و از اين همه سرگرداني نجات پيدا كنند. حسابش را بكنيد كه اكثر اين آقايان و خانم ها از اولين ساعات صبح تا حالا سركار بوده اند و بعد از آن همه خستگي حالا بيرون زده اند كه به خانه بروند و استراحت كنند، اما انگار بايد به اندازه همه خستگي هاي صبح تا حالا را يك بار ديگر تحمل كنند؛ شايد هم بيشتر.
ماموران راهنمايي و رانندگي همه هم وغم خودشان را صرف مي كنند كه خودروهاي عمومي و شخصي نبش چهارراه توقف نكنند و راه را بند نياورند، ولي انگار هيچ كس نيست كه كمي هم به فكر مسافراني باشد كه از حداقل نيم ساعت پيش تا حالا همين طور سرگردان مانده اند و هيچ وسيله اي هم براي جابه جايي آنها نيست. اميد همه از پليس راهنمايي هم قطع شده؛ آخر شنيده بودند كه در چنين مواقعي پليس دخالت مي كند و همه خودروها را به سمت راست حاشيه خيابان هدايت مي كند تا مسافران زيادي كه ازدحام كرده اند را سوار كنند.
اتوبوسي از راه مي رسد. يك لحظه دلت را خوش مي كني اما يادت مي افتد كه اين طرف ها هيچ ايستگاهي نيست كه بتواني سوار شوي.راننده اتوبوس هم لطفش را دريغ نمي كند؛ منتهي اليه سمت راست خيابان را براي عبور انتخاب مي كند تا همه جمعيت را داخل جوي كنار خيابان بريزد؛ظاهرا مي خواهد قانون را اجرا كند و مسافراني كه وسط خيابان ايستاده اند را به نقطه اي كه بايد مي ايستادند هدايت كند.هركدام از مسافران به طرفي فرار مي كنند تا اتوبوس بتواند ردشود.
ياد ميني بوسي مي افتي كه بعضي شب ها مي آيد و همه را تا مترو مي رساند و سر و ته قضيه را هم مي آورد. اگرچه كرايه اي كه مي گيرد بيش از مقدار معمول است و آنقدر مسافر روي سر هم مي ريزد كه نفست بند مي آيد، ولي خيلي بهتر از معطلي و سرگرداني است.
يك تاكسي كه از راه مي رسد، همه مسافران به سمت آن هجوم مي برند و مسيرشان را مي گويند و آنهايي كه جواب مثبت مي شنوند، دستگيره هاي تاكسي را مي گيرند و مي دوند و ديگران را لگد مي كنند و هل مي دهند تا جايي كه تاكسي بايستد و سوار شوند.
يك خودرو شخصي از راه مي رسد و راننده اش پياده مي شود. مي شناسمش؛ راننده اتوبوس خط ... است. با لهجه كرمانشاهي اش كه سعي مي كند زياد مشخص نباشد فرياد مي زند: رسالت بيا... . چند نفر خانم پير و جوان كه در نزديكي او هستند به طرف ماشينش مي روند. به محض اينكه مي خواهند سوار شوند، راننده مي گويد: كرايه اش 500 تومان است ها . مسافرها مي پرسند چرا و راننده بهانه مي آورد كه خيابان ها شلوغ است و مجبور است وقت بيشتري را در راهبندان تلف كند. يك نفر سوار مي شود و بقيه برمي گردند و راننده آنقدر مي ماند تا سه نفر مسافر گرفتار ديگر هم گير مي آورد و مي رود.
ياد مسابقه وسطي مي افتي؛ هر ماشيني كه از راه مي رسد، تو را به چپ و راست مي دواند و متاسفانه تا برسي ديگران سوار شده اند و رفته اند. البته ناگفته نماند كه خيلي از خودروها هم دوست دارند فقط يك مسافر سوار كنند و دربست بروند، پس انگار نه انگار كه تو با آنها حرف زده اي، جوابت را نمي دهند. اگر خيلي زرنگ باشي، مي تواني در ميان آن همه اين طرف و آن طرف دويدن بل بگيري و سوار يكي از ماشين ها شوي.
حالا ديگر آنقدر اين ماجرا طولاني شده كه خيلي ها خسته شده اند و آنها كه مي توانند، با پاي پياده به راه زده اند. حاشيه بزرگراه را كه نگاه كني، زن و مرد در نور نه چندان زياد چراغ ها به سمت مترو قدم برمي دارند. حالا اينكه آيا اساسا حركت مسافر در طول بزرگراه چه توجيهي مي تواند داشته باشد را از كه بايد پرسيد، نمي دانم. آنهايي كه هر شب اين مسير را بايد طي كنند، ديگر خودشان را سرگردان تاكسي و ... نمي كنند، اما آنها كه قدري پا به سن گذاشته اند يا بارشان سنگين است، چه؟
ساعت هاي اوليه شب، چهارراه جهان كودك به سمت ايستگاه مترو ميرداماد؛ اين تصوير را هر شب مي توانيد ببينيد و راهپيمايي هاي هر شبه را نيز و مي دانيد كه اگرچه اين راهپيمايي در روزهاي اول عجيب است، ولي كم كم عادت مي كنيم. يك نوار انساني بلند و رنگارنگ از چهارراه جهان كودك تا ايستگاه مترو ميرداماد كشيده مي شود. روي نوار بلند و سياه ديگري كه وسط گرده اش نوارهاي زرد و سفيد دارد. مي شود مطمئن بود كه بين آن همه سياهي يك شب ناگهان رنگ قرمز قسمتي از آن نوار رنگارنگ بيشتر نشود؟ قرمزي به رنگ خون؛ خون يكي از آن همه آدمي كه از حقوق اوليه شهروندي، يعني برخورداري از حمل و نقل عمومي محروم هستند و مجبور شده اند به طريقه عصر حجر با پاي پياده به مقصد برسند.
كار خيلي سختي است؟ ظرفيت يك اتوبوس يا ميني بوس چقدر است؟ تعداد مسافران چقدر؟ چند دستگاه خودرو لازم است؟ فكر مي كنم سه - چهار تا بس باشد، اما به خاطر بي حواسي چند نفر، آن همه آدم سرگردان هستند. حالا حسابش را بكنيد، اين آدم هاي سرگردان بعد از رسيدن به ايستگاه مترو، تازه وارد ماراتن بعدي مي شوند و بايد فشار و هل و هياهو را تحمل كنند. شهروندان تهراني اين روزها خيلي كم تحمل شده اند. اصلا نمي توانند همديگر را تحمل كنند. ما بايد آدم هاي خوبي باشيم، بايد به همديگر احترام بگذاريم؛ آسمان آبي، زمين پاك، مهر، صفا، دوستي، محبت و البته پياده روي هم براي سلامتي ما خيلي خوب است؛ آن هم در حاشيه ناامن يك بزرگراه؛ آن هم در بخشي از ساعاتي كه هوا به شدت آلوده است. بعضي از ما خيلي سخت مي گيريم.
|
|
|
كلانشهر
همكاري اصناف براي دفن زباله
همكاري هرچه بيشتر اصناف با شهرداري منجر به كاهش دفن زباله هاي توليدي در پايتخت مي شود. اين را خسرو ابراهيمي در بازديد جمع كثيري از روساي اتحاديه ها و اعضاي هيات رئيسه مجامع امور صنفي توليدي و توزيعي از منطقه كهريزك مي گويد،چرا كه در گذشته بين اصناف و شهرداري رابطه اي وجود نداشت و هرچه زمان مي گذشت شكاف رابطه بين اين دو مجموعه عميق تر مي شد.
ابراهيمي در اين جمع گفت: خوشبختانه در مديريت جديد شهرداري تهران و با درايت و انديشه بالاي معاون خدمات شهري و توجه و شناخت كامل وي از اصناف ، اين رابطه بين اصناف و شهرداري تهران آغاز شده كه اين تعامل مي تواند بخشي از مشكلات موجود در پايتخت را كاهش دهد. هم اكنون در كهريزك شاهد ميراثي از معضلات سالها مديريت غلط در اين مجموعه هستيم كه خوشبختانه با روش هاي علمي و صنعتي و با استفاده از نظرات كارشناسان و با همكاري اساتيد دانشگاه ، اقدامات موثر و قابل توجهي طي چند ماه اخير در اين مجموعه به وقوع پيوسته است.ابراهيمي خبر د اد: در اولين اقدام معاون خدمات شهري ايجاد پارك اصناف را پيشنهاد داد، همچنين در اين جلسه مقرر شد با توجه به توليد قابل توجه زباله توسط اصناف، به منظور شناخت بيشتر آنان با روند جمع آوري، حمل ، دفن و روش هاي بازيافتي، بازديدي از منطقه كهريزك صورت گيرد.
|
|
|