حرفه اي ها براي فوتبال غير حرفه اي
مهدي زعيم زاده - در همان روزهايي كه پديده اي به نام رومن آبراموويچ با خريد باشگاه چلسي، انقلابي در فوتبال جزيزه به وجود آورد، در ايران هم اتفاقي مشابه رخ داد. نام علي شفيع زاده در اواخر فصل 82 - 81 براي خريد باشگاه استقلال اهواز مطرح شد و پس از اينكه اين تيم در آن فصل به شكل معجزه آسايي در ليگ برتر حفظ شد، از فصل بعد شفيع زاده با جيب پرپول خود به ليگ ايران پاي گذاشت. در واقع ظهور شفيع زاده و آبراموويچ همزمان شد و هر دو با وعده هايي بزرگ و باورنكردني وارد عرصه فوتبال شدند. آبراموويچ به هواداران وعده داد كه براي خريد هيچ بازيكني مشكلي ندارد و مي تواند رائول و رونالدو را هم به استمفوردبريج بياورد. در آن سو در كيلومتر ها آنطرف تر شفيع زاده هم سر و صداي زيادي برپا كرد و اعلام كرد كه ستارگان فوتبال ايران را به اهواز خواهد آورد. مالك چلسي 10 بازيكن جديد از جمله ورون، كرسيو، بوكول، داف، جانسون و ... را براي مربي تيمش كلوديو داينه ري خريداري كرد. در اهواز، شفيع زاده هم بيكار نبود و توانست بازيكناني چون تقي پور، مهدي شيري، دغاغله و ... را به تيمش اضافه كند. همين شباهت ها باعث شد كه شفيع زاده از همان روزهاي اول با آبراموويچ مقايسه شود. هر دو تيم كه آبي پوش بودند، معلوم بود كه شفيع زاده هم از اين مقايسه و نسبت دادن كارهايش به آبراموويچ بدش نمي آيد. چند ماه بعد فرم پيراهن تيمش را هم شبيه آبي پوشان لندني طراحي كرد تا نشان دهد مي خواهد يك چلسي دوم در منطقه خاورميانه باشد. هر دو مدير در ابتداي كار اميد زيادي به آينده و كسب افتخار داشتند، اما هم اكنون اگر عملكرد استقلال اهواز و چلسي در دو سال گذشته مقايسه شود به نتايج كاملا متفاوتي دست مي يابيم. روس ثروتمند از همان ابتدا مي دانست كه با ريزه كاري هاي فوتبال به خوبي آشنا نيست. در اولين فرصت پيتركنيون ، مدير اجرايي منچستر را به استخدام گرفت تا تصميم گيري در مورد مسائل فوتبال را در اختيار كنيون قرار دهد. آنها در انتخاب مربي و خريد بازيكن بسيار هوشمندانه عمل مي كردند. درست است كه خيلي خرج مي كنند، اما هيچ گاه با خريد بازيكنان غيرمفيد پول خود را دور نمي ريزند. سلسله مراتب در چلسي به خوبي رعايت مي شود و همين عامل چلسي را به قدرت بلامنازع فوتبال جزيره تبديل كرد. امور فني تيم را مورينيو به بهترين شكل انجام مي دهد و كنيون هم به پشتوانه ثروت آبراموويچ باشگاه را به خوبي اداره مي كند. ايراد كار استقلال اهواز در همين جاست. اين تيم در اين يكي- دو ساله به دفعات، اسير تصميمات اشتباه شده. بارها مربيان اين تيم عوض شده اند كه اين نشان مي دهد شفيع زاده هرگز نتوانسته يك مربي ايده ال را براي خود برگزيند. نيمكت استقلال اهواز هيچ گاه ثبات نداشته و يك مربي، يك فصل كامل دوام نياورده و همين موجب شده اين تيم در نتيجه گيري آن طور كه مديرعاملش انتظار داشته عمل نكند. حتي كار به جايي كشيد كه خود شفيع زاده اعتراف كرد كه در امور فني تيم از جمله تعويض ها هم دخالت مي كند و اين نشان مي دهد در استقلال اهواز برخلاف چلسي سلسله مراتب رعايت نشده است. اينكه يك شخص با هزينه خود وارد ليگ برتر ايران شد و سرمايه گذاري كرده حركتي ارزشمند بود، اما اگر شفيع زاده در رعايت كردن چارچوب هاي مديريتي بهتر عمل مي كرد احتمال داشت كه مجبور نشود به اين زودي استعفا دهد و كار را به برادرش سپرد. شفيع زاده تمايل داشت خودش ستاره تيمش بوده و زياد در چشم باشد، اما آبراموويچ حتي از مصاحبه كردن هم گريزان بود. همين تفاوت شيوه عمل باعث شد كه شفيع زاده به روياهايش نرسد، هرچند كه كارهاي تحسين برانگيزش كم نبود، اما او به نقطه اي كه ترسيم كرده بود نرسيد، البته اين نكته را نبايد فراموش كرد كه دو مدير در دو بستر متفاوت سرمايه گذاري كردند و نبايد از شفيع زاده انتظار داشت تا به موفقيت هاي آبراموويچ برسد. در فوتبال ايران يك مدير مجبور است درگير بسياري از ريزه كاري ها بشود كه آبراموويچ مجبور به انجام آن در انگليس نيست و از طرفي آبراموويچ يك تيم مدعي را خريد كه پتانسيل قهرماني را داشت؛ يك تيم پايتخت نشين كه خيلي ها آرزوي بازي در آن را دارند، اما شفيع زاده يك تيم ته جدولي را به دست آورد و در فصل اول به دنبال اين بود كه تيمش را در ليگ حفظ كند، حتي پول او هم نمي توانست پاي بسياري از ستارگان پايتخت نشين را به اهواز باز كند و او با همه اين مشكلات فصل گذشته، پنجم شد و اين نشان مي داد كه استقلال اهواز پتانسيل اوج گيري را دارد. همان طوري كه سپاهان و فولاد به اين مهم رسيدند، اما شفيع زاده در اين فصل بستر لازم را براي اوج گيري تيمش فراهم نكرد و سرانجام به اين نظر رسيد كه بايد مديريت باشگاه را رها كند. اينكه يك شخص پس از دو- سه سال سرمايه گذاري در فوتبال دلسرد شود و فعاليتش را ادامه ندهد اتفاق جالبي نيست؛ بهتر بود او در تصميم گيري هايش بهتر عمل مي كرد و با ديدن موفقيت تيمش انگيزه پيدا مي كرد تا بازهم به رونق فوتبال خوزستان كمك كند. آبراموويچ ايران فعلا كنار كشيده، هر چند كه خيلي ها منتظر بازگشت او هستند.
|