يكشنبه ۱۱ دي ۱۳۸۴
گفت وگو با امير حسين فردي، مدير مسئول كيهان بچه ها
نيم قرن كودكانگي
علي الله سليمي
005601.jpg
005568.jpg
۲۳ سال پيش، مردي با آرزوهاي بلند و بالا براي كودكان و نوجوانان ايراني، قدم در يكي از كوچه هاي خيابان فردوسي تهران گذاشت. او با كوله باري از تجربه هايش كه اندوخته مسجدي در جنوب تهران(جوادالائمه) بود عهده دار مسئوليت سردبيري مجله كيهان بچه ها شد. در آن زمان كيهان بچه ها ۲۷ ساله بوده و سردبير جوانش (اميرحسين فردي) ۳۳ ساله و حالا كيهان بچه ها ۵۰ ساله شده و امير حسين فردي ۵۶ ساله است. فردي اين روزها احساس پيري مي كند اما كيهان بچه ها هنوز همان كودك و نوجوان بازيگوش و شاد است. فردي اين روزها در دفتر كارش در خيابان شهيد شاهچراغي خيابان فردوسي در مقام ميزبان پذيراي ميهمانهايي است كه مي آيند تولد بچه اش در پنجاه سالگي را به او تبريك بگويند.
براي تبريك پنجاه سالگي كيهان بچه ها، به دفتر اين نشريه رفتيم، در فرصتي كه پيش آمد پاي صحبت هاي امير حسين فردي سردبير ۲۳ سال اخير مجله كيهان بچه ها نشستيم.

* مجله كيهان بچه ها بعد از ورود شما به محلي براي گرد همايي نويسندگان، شاعران، تصويرگران و عوامل ادبيات كودكان و نوجوانان تبديل شد. اين روند را چگونه پديد آورديد؟
- يادم مي آيد در آن زمان نشريات كودك و نوجوان به اين اندازه فعلي نبود. دست اندركاران ادبيات كودك و نوجوان معمولاً  در مراكزي مثل، حوزه هنري، كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان، شوراي كتاب كودك و ... حضور داشتند. مراكز ياد شده هم نگاههاي بسته اي داشته اند و معمولاً  آدم ها را گزينش مي كردند نه آثار آنها را. ما آمديم بر عكس اين روند را در پيش گرفتيم. يعني به جاي اين كه آدم ها را گزينش كنيم، آثار را گزينش كرديم. ملاك ما شد كيفيت آثار. و همين سياست كاري اتفاقاً باعث جذب نخبگان ادبيات كودك و نوجوان كشورمان شد در حال حاضر بسياري از چهره هاي موفق حوزه ادبيات كودكان و نوجوانان كشورمان در آن فضا باليده اند و حالا جزو افتخارات اين عرصه محسوب مي شوند.
* يعني شما هيچ گونه محدوديتي براي ورود آدم ها براي شركت در كارگاههاي داخل مجله كيهان بچه ها نداشتيد؟
-همان طور كه گفتيم براي ما فقط و فقط كيفيت آثار ارائه شده مهم بود. كارگاههاي مختلف توسط همان افرادي كه آثاري براي كيهان  بچه ها مي آوردند شكل مي گرفت. آنها مي توانستند با همفكري هم آثار خودشان را مطرح كنند و به دست مخاطبان واقعي يعني كودكان و نوجوانان سراسر كشور برسانند و هم آثاري را كه از بيرون از آن حلقه به كيهان بچه ها مي رسد.
من خودم به كار گروهي اعتقاد دارم، دوست دارم راجع به يك اثري كه به كيهان بچه ها مي آيد، جمع نظر دهند.
الان هم روال كار در كيهان بچه ها همين است. كارشناسان به صورت تيمي نظر مي دهند. اگر به توافق رسيدند كاري چاپ مي شود و در غير اين صورت باز نظر جمع مهم است.
يادم مي آيد از همان زماني كه وارد كيهان بچه ها شده ام هيچ وقت هيچ اثري را رد نكرده ام و هر مطلب و يا اثري كه در كيهان بچه ها چاپ شده، نظر كارشناسي جمع آن را تأييد كرده است. به هر حال اينك پس از گذشت ۲۳ سال خوشحالم كه دفتر نشريه كيهان بچه  ها بيشتر جنبه آموزشي و كارگاههاي هنري و ادبي داشته است. شاگردان بسياري در اين كارگاهها تمرين كرده اند و حالا جزو چهره هاي سرشناس حوزه هاي فرهنگي، هنري و ادبي هستند.
* در حال حاضر فكر مي كنيد همان روحيه باز هم در كيهان بچه ها حاكم است؟
- در شخص من آن روحيه وجود دارد. ولي واقعيت آن است كه شرايط دگرگون شده است. هنرمنداني كه در آن زمان (اواسط دهه شصت) در كيهان بچه ها حضور داشتند. نسل آرمان خواهي بودند كه واقعاً  بدون هيچ گونه چشمداشتي از تمام وجود خود مايه مي گذاشتند. بي وقفه تلاش و كوشش مي كردند. بهترين قصه ها و شعرها و تصاوير راجع به انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي در آن زمان توسط حلقه هنرمندان كيهان بچه ها شكل گرفت و حالا جزو آثار برتر و ماندگار در زمينه هاي ياد شده است. آنها عاشقانه به كارشان عشق مي ورزيدند و غالب آثارشان جوششي بود. براي همين به دلها مي نشست و يكي از افتخارات من حضور در آن جمع است كه فكر مي كنم حافظه تاريخي هيچ گاه آن دوره را فراموش نخواهد كرد. الان هم از اين كه آن روزهاي رفته وبرنمي گردد ناراحت نيستم، چون شرايط اجتماعي جامعه ما تغيير كرده و اين دست من و تو نيست. ما نمي توانيم زمان را به عقب برگردانيم و چاره اي نداريم جز اين كه به آرمانهاي خود پايبند باشيم و با يادها و خاطره هاي خود روزگار بگذرانيم.
* در حال حاضر دغدغه اصلي شما در كيهان بچه ها چي هست؟
- مشكل اصلي و اساسي اين است كه مجله كيهان بچه ها به راحتي به دست مخاطبان اصلي خود كه همان كودكان و نوجوانان هستند نمي رسد. يعني به همان نسبتي كه ساير سرگرمي ها به دست بچه ها مي رسد كه عموماً  خواندني و مكتوب نيستند بلكه اغلب بصري هستند. فكر مي كنم جامعه كنوني ما بايد اين دغدغه را داشته باشد كه اين وضعيت اصلاً  مطلوب كودكان و نوجوانان ما نيست. اين كه بچه هاي ما به سراغ سرگرمي هاي كاذب بروند. به نظرم عوامل مؤثر در بعد فرهنگ سازي جامعه بايد اين دغدغه بزرگ را داشته باشند كه خواندني  هاي مكتوب را كه مبتني بر فرهنگ ملي، ديني ما است را به آساني در اختيار كودكان و نوجوانان قرار دهند.
*  شما در كيهان بچه ها براي ارتباط بيشتر با بچه ها تا چه اندازه از همكاري ساير نهادها مثل آموزش و پرورش بهره مي گيريد؟
- متأسفانه ما با وزارت آموزش و پرورش هيچ گونه ارتباطي نداريم. در حالي كه فكر مي كنم يكي از وظايف اصلي نهادهايي مثل آموزش و پرورش اين است كه در كنار موارد درسي، ساير اقلام فكري و هنري را در اختيار دانش آموزان قرار دهد. من بارها در اين زمينه پيش قدم شده و اقدام كرده ام ولي متأسفانه همكاري مسئولان آموزش و پرورش در حد صفر است و هيچ گونه اقدامي از سوي آنها تا به حال صورت نگرفته است. به عبارت ديگر مي توان گفت سبد مطبوعاتي در مدارس خالي است. من بارها اين غفلت را به مسئولان مربوطه توضيح داده ام و گفته ام بيايند مجلات موجود در حوزه كودكان و نوجوانان را ارزيابي كنند و آنهايي را كه ارزش دارند انتخاب كنند و در دسترس بچه ها قرار دهند. كيهان بچه ها جايش، خيلي در كيوسك هاي مطبوعاتي نيست. از كانال هاي ديگر بهتر مي تواند به ميان بچه ها برود. منتهي در اين راه نهادهايي مثل آموزش و پرورش بايد او را ياري كنند.
* قطع و لوگوي كيهان بچه ها بعد از پنجاه سال انتشار تغيير چنداني نكرده و مي شود گفت تقريباً  همان شكل و شمايل اوليه را دارد. براي ادامه كار قصد تغيير و تحولاتي را در اين زمينه نداريد؟
- اگر قرار بود همين امروز سنگ بناي يك نشريه جديد براي كودكان و نوجوانان را پايه گذاري كنيم قطعاً شكل و شمايل ديگري را انتخاب مي كرديم ولي اين مسأله در قضيه كيهان بچه ها فرق مي كند. افتخار كيهان بچه ها به همين شكل و شمايل ثابت آن در طول پنجاه است. اين قطع و لوگوي تقريباً ثابت براي نسل هاي متمادي آشناست. خيلي از خوانندگان قديمي كيهان بچه ها با ديدن اين شكل ثابت نشريه يادها و خاطرات دوران كودكي و نوجواني خود را مرور مي كنند.
به گذشته هاي دور برمي گردند و به نوعي اصالت خويش را از اين طريق باز مي جويند، اين دستاورد كمي نيست.
كيهان بچه ها در حافظه تاريخي ما ثبت شده است و اين وظيفه ماست كه پاسدار بخشي از حافظه تاريخي كشورمان باشيم. البته در اين راه محتاج همياري ديگران هستيم. كساني كه در اين زمينه مي توانند ما را ياري كنند. چون من شخصاً  كيهان بچه ها را يك موضوع ملي مي دانم و معتقدم همه ما مؤظف هستيم از اين ميراث پنجاه ساله حفاظت و نگهداري كنيم تا نسل ها بعدي هم دوران كودكي و نوجواني (معصوميت) نسل هاي پيش از خود را در آينه كيهان بچه ها ببينند.

ماجراي سرقت اولين شماره كيهان بچه ها
از دفتر اين نشريه
در آرشيو دفتر مجله كيهان بچه ها شماره اول اين نشريه پنجاه ساله غايب است. غيبت اين شماره استارتي براي يك نشريه هفتگي كه تا به حال ۲۴۶۷ هفته متوالي و بدون وقفه چاپ و منتشر و در سراسر ايران توزيع شده است يك ضايعه جبران ناپذير است كه سارق بي مسئوليت آن اين فاجعه اسفناك را در كمال بي مسئوليتي انجام داده است. اميرحسين فردي مدير مسئول كيهان بچه ها در باره اين سرقت مي گويد: «گمانم هفت هشت سال پيش بود كه يك گروه تلويزيوني براي تهيه برنامه اي به دفتر مجله كيهان بچه ها آمدند، در حين فيلمبرداري خواستند شماره هاي گذشته كيهان بچه ها را در اختيار آنها بگذاريم تا از صفحات روي جلد آنها فيلمبرداري كنند. مجله صحافي شده شماره هاي گذشته را در اختيار آنها قرار داديم. در لحظه اي كه دوستان ما در كيهان بچه ها به رسم مهمان نوازي مشغول پذيرايي از اين گروه تلويزيوني بودند، يكي از آنها شماره اول كيهان بچه ها را كه متعلق به ۵ دي ماه ۱۳۳۵ بوده از مجله صحافي شده كنده و بدون اطلاع ما از دفتر نشريه خارج كرده و برده است.»
فردي مي گويد: «بعد از آن واقعه من ديگر اجازه ندادم هيچ يك از گروه هاي تلويزيوني به دفتر نشريه بيايند. تا اين كه اخيراً در همين پنجاه سالگي نشريه كامران نجف زاده از خبرنگاران موفق تلويزيون كه خود يكي از كساني است كه نوشتن را از كيهان بچه ها شروع كرده به اينجا آمد و گزارشي تهيه كرد و رفت.»
دست اندركاران كيهان بچه ها اميدوارند كسي كه آرشيو اين نشريه را ناقص كرد در صدد جبران عمل ناپسند خود برآيد و با ارسال آن نسخه كمياب اين گنجينه ملي را كامل كند.

چرا اين مجله منتشر شد
005571.jpg
آنچه مي خوانيد اولين سرمقاله در اولين شماره كيهان بچه ها است كه توسط عباس يميني شريف نوشته شده است .
بچه ها، آيا مي دانيد چرا ما به اين فكر افتاديم كه براي شما يك مجله آبرومند و خوب فراهم كنيم؟ اگر نمي دانيد اين داستان را بخوانيد:
چند ماه پيش بود كه چند نفر دور هم نشسته بوديم و گرم حرف و صحبت بوديم، بچه ها هم آمده بودند توي اتاق، ولي نمي دانستند چه كار بكنند.
يكي مجله برداشته بود، يكي روزنامه برداشته بود، يكي هم خودش را با راديو سرگرم كرده بود.
ولي...
آن كه مجله را برداشته بود، ورق زد، ورق زد، عكس هايش را نگاه كرد، حوصله اش سررفت، آن را زمين گذاشت و پي كار ديگري رفت.
آن يكي هم كه روزنامه را برداشته بود هنوز چند خط نخوانده بود كه آن را زمين انداخت و بلند شد. تنها آن يكي كه خودش را با راديو سرگرم كرده بود، چند دقيقه بيشتر از آن دوتاي ديگر بازي كرد، بعد او هم از جا بلند شد و چون خسته شده بود، كمي فكر كرد، آن وقت گفت: «خدايا، چه كار كنم، خسته شدم. بچه ها بياييد برويم بيرون، اينها به درد ما نمي خورد!»
هر سه از اتاق بيرون رفتند و چون بچه هاي باتربيت و حرف شنوي بودند و به آنها اجازه داده نشده بود كه براي بازي كردن توي كوچه و خيابان بروند، توي حياط كمي گرگم به هوا و چند دقيقه هم قايم باشك بازي كردند و چون اين بازي ها را هم زياد كرده بودند، خسته شدند و كم كم داشتند اسباب زحمت بزرگ ترها مي شدند.
در همين موقع حرف و صحبت ما به اينجا كشيده شده بود كه: «بابا، اين بچه ها هم تقصير ندارند.»
آخر امروز روز جمعه و تعطيل آنهاست. صبح زود از خواب بيدار شدند، كار و تكليف مدرسه را انجام دادند،  حالا ديگر بيكار هستند و وسيله سرگرمي و تفريح مي خواهند.
يكي گفت بياييد براي بچه هاي خودمان و آشنايان يك باشگاه درست كنيم كه بروند آنجا و سرگرم بشوند، ولي ديگران با اين فكر موافقت نكردند و گفتند اگر ما بتوانيم كاري بكنيم بايد براي همه بچه ها باشد، بايد براي اين چند صد هزار بچه اي كه در اين مملكت زندگي مي كنند و از همه تفريح ها و سرگرمي ها محروم هستند فكري كرد. بالاخره رأي دادند كه يك مجله براي بچه ها منتشر كنيم و آن را از داستان هاي تفريحي و مطالب ديگري كه دوست دارند، پر كنيم و آن را طوري بسازيم كه همه شما در موقع بيكاري با آن سرگرم شويد.
همه گفتند كه اين كار از هر كار ديگري بهتر است. از بچه ها هم كه پرسيديم گفتند خيلي خوب است و فكر ما را پسنديدند.
بچه ها، آن روز ما اين طور قرار گذاشتيم و حالا خدا را شكر مي كنيم كه توانستيم به آنچه كه فكر كرده بوديم، عمل كنيم. حالا ديگر با پدر و مادرهاي فهميده شماست كه همان طور كه براي خودشان روزنامه، مجله مي خرند،  براي شما هم اين مجله را بخرند و از اين راه به پيشرفت فكر و باز شدن ذهن و زياد شدن معلومات شما كمك كنند.
و اما خود شما! بچه ها، بايد بدانيد كه اين مجله مال شما و براي شماست. هر بچه اي بايد خودش را جزو نويسندگان اين مجله بداند. هرچه داستان و معما و بازي بلد هستيد، براي ما بفرستيد تا آنها را كه مي شود چاپ كرد، به نام خود شما در اين مجله بگذاريم. كارهاي هنري و نقاشي هاي خودتان را با يك قطعه عكس كه در پشت آن نام و نام فاميل و سال تولد خود را نوشته باشيد، براي ما بفرستيد تا آنها را به اسم خود شما چاپ كنيم.
همچنين از شماره هاي بعدي يك صفحه مخصوص نوشته ها و پرسش هاي شماست. شما مي توانيد آنچه دلتان مي خواهد براي ما بنويسيد و هر سئوالي داريد از ما بكنيد. ما از نوشته هاي شما چيزهايي كه به درد بچه هاي ديگر هم بخورد، چاپ مي كنيم و به سئوالات شما جواب مي دهيم.
بچه ها حتماً در مسابقات اين مجله شركت كنيد تا اگر برنده شديد از جايزه ها استفاده كنيد. كساني كه مسابقات مهم مجله را مي برند عكسشان در روزنامه كيهان چاپ خواهد شد.
همچنين اين مجله را در كيفتان خوب و تميز نگهداري كنيد و آنها را به دوستان و همكلاسان خود نشان بدهيد تا از شما ياد بگيرند كه مجله را چطور بايد نگه داشت. اگر همه شماره هاي سال را مرتب جمع كنيد و وقتي كه ما مي خواهيم آن را به ما نشان بدهيد، يك جايزه خوبي به شما خواهيم داد.
باز هم تكرار مي كنم كه انتظار ما اين است كه از همكاري هاي شما استفاده كنيم و كمك هاي پي درپي شما برسد و چيزهاي مختلف براي ما بفرستيد تا اين مجله كه مال شماست، روز به روز بهتر و مفيدتر شود و شما هم از خواندن آن بيشتر لذت ببريد.

پنجاه سالگي كيهان بچه ها
يك رويداد ملي
سيدعلي كاشفي خوانساري
دي ماه امسال هفته نامه كيهان بچه ها پنجاه ساله شد. اين مسئله از جهات گوناگون حائز اهميت است. در تاريخ يكصد و هفتاد ساله مطبوعات در ايران تعداد نشرياتي كه بدون هيچ وقفه اي پنجاه سال انتشار يافته اند چندان زياد نيست. در ميان مطبوعات امروز ايران نيز تعداد چنين نشرياتي از دو سه عنوان فراتر نمي رود. در حوزه نشريات كودكان و نوجوانان، كيهان بچه ها از اين نظر كاملاً بي رقيب است. چرا كه نه امروز و نه هيچ زمان ديگري، مجله اي ويژه كودكان به چنين سن و سالي نرسيده، به تعبير كارشناسان در حوزه مطبوعات كودك و نوجوان ما همواره با پديده جوانمرگي مجلات روبه رو بوده ايم.
فراتر از اين سابقه، كيهان بچه ها ويژگي هاي ديگري نيز دارد. پيش از انتشار كيهان بچه ها شمارگان نشريات كودك بسيار اندك بود. كيهان بچه ها براي نخستين بار به شمارگان چند صد هزار نسخه اي رسيد و به اين ترتيب مطبوعات كودك و نوجوان ايران حيات حرفه اي خود را آغاز كرد. اين نشريه در سالهاي پيش از انقلاب به نسبت ساير مجله ها همچون دختران پسران و... كمتر به ترويج بي بند و باري و فرهنگ غرب مي پرداخت. پس از انقلاب و در دهه شصت مجله كيهان بچه ها به نقطه مركزي ادبيات كودك و نوجوان ايران تبديل شد و در جريان سازي و پرورش نيروهاي جديد، نه تنها از ساير نشريات كه از مراكز بزرگي چون كانون پرورش فكري كودكان، وزارت ارشاد و حوزه هنري نيز پيشي گرفت. بسياري از شاعران، قصه نويسان، تصويرگران، مترجمان و روزنامه نگاران فعال در ادبيات كودك پرورش يافته كيهان بچه ها در دهه شصت هستند. همانهايي كه امروز در نشريات، سازمانها، انتشاراتي ها و مراكز مختلف با گرايشهاي گوناگون چهره هاي اصلي ادبيات كودك ايران محسوب مي گردند.
پنجاه سالگي چنين نشريه اي يك اتفاق بزرگ ملي است در هر كشور ديگري اگر چنين اتفاقي مي افتاد از يكي دو سال قبل ستاد ملي براي برپايي جشن هاي ويژه آن تشكيل مي شد.
با اين حال هنوز هم خيلي دير نشده است و پنجاه سالگي كيهان بچه ها تا يك سال ادامه دارد. جا دارد نهادهاي مختلف فرهنگي همچون وزارت ارشاد، كانون پرورش فكري كودكان، حوزه هنري، سازمان فرهنگي هنري شهرداري، سازمان ملي جوانان، وزارت آموزش و پرورش و... در كنار نهادها و انجمنهاي مدني، نشريات كودك و نوجوان و همه نويسندگان و علاقه مندان دست در دست هم براي جشن پنجاه سالگي كيهان بچه ها آستين ها را بالا بزنيم. بزرگداشت كيهان بچه ها، بزرگداشت كودكان، مطبوعات، ادب و هنر، ادبيات كودكان و در يك كلام بزرگداشت ايران است.

ادبيات
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
علم
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  علم  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |