شنبه ۱۷ دي ۱۳۸۴ - - ۳۸۹۴
استخوان هاي دوست داشتني
008379.jpg
عكس: خبرگزاري مهر
نمايشگاهي از آثار عكاسان سانحه سقوط هواپيماي c-130 در كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان دائر است.خبر،همين قدر كوتاه و افسوس ما تمام نشدني...
نگار مفيد- حس ها مبهم و رازآلودند. دربه در مي گرديم تا رفقاي از دست رفته مان را دوباره ببينيم. حتي اگر دوست مان نباشند، چهره شان را در اين مراسم و آن مراسم به خاطر مي آوريم. آن روز ديديمش كه براي عكاسي از سالن هاي پر جشنواره فجر آمده بود يا روزي ديگر كه در جشنواره كتاب مي بايست از وزير ارشاد عكس مي گرفت و من مي بايست گزارش مي نوشتم؟ فكر كنم همان روز از من يك خودكار خواست و من مدام ترسيدم كه نكند همين تك خودكار باقي مانده ام را از دست بدهم. اين عكاس ها فقط دوربين دارند ؛ فكر كنم اين را هم گفتم.
حالا كه ديگر نمي بينمشان و ديگر خودكاري به دستشان نمي دهم، نمي دانم كجا بايد پيدايشان كنم. در كدام مراسم؟ در تشييع جنازه حاضر نشدم چون هنوز بهت همراهم بود؛ بهت ازدست دادن ناگهاني همكلاسي هايم، بهت ازدست دادن ناگهاني عكاس روزنامه كه چهره اش برايم آشنا بود، بهت از دست دادن عكاس ها وفيلمبردارهايي كه وجه اشتراكمان كارت خبرنگاري مان بود. چند روز پيش، شايد اوايل هفته گذشته در خانه عكاسان دوباره همه دور هم جمع شده بودند تا خاطرات باهم بودنشان را دوره كنند. حيف كه آنچه فكر مي كرديم نشد؛ حرف ها از جنس ديگري بودند. بازهم نرفتم. مي ترسيدم كسي از من خودكار بخواهد.
حالا دوباره نمايشگاه عكس گذاشته اند؛ با تمام خستگي شان. عكس هايي از آنها كه ديگر نيستند. نه از خودشان، از عكس هايشان.
كانون پرورش فكري، اين روزها محل برگزاري نمايشگاهي از آثار عكاسان حادثه سقوط هواپيماي c-130 است؛ نمايشگاهي كه از سه شنبه گذشته كارش را شروع كرده. دبير اجرايي نمايشگاه حرف هايي زده؛ حرف هايش دوباره درباره دوستانش است: اين آثاري كه مي بينيد از نزديك ترين دوستان مطبوعاتي من است كه به خانه عكاسان ايران رفت و آمد داشتند. مگر آدم چقدر دل دارد كه درباره دوستان ازدست رفته اش - بچه هايي كه واقعا پرپر شدند - نظري بدهد؟ .
چشم مي گردانم در همين تحريريه. در اين چند ماهي كه اينجا مسكن دارم خيلي هايشان را مي شناسم. اگر هر كدام از اينها بودند چه حالي داشتم؟ شوخي ها و خنده هاي اين جماعت جوان اگر يك روز تمام شود اوضاعم چه مي شود؟ اگر همه چيز تمام شود چه  ؟ دوباره همان دبير اجرايي گفته: اگر مي بينيد با تمام تواني كه داشته ايم اين نمايشگاه را براي مخاطبان برپا كرده ايم، فقط به اين خاطر بود كه مي خواستيم مردم بفهمند اين عكاسان چه قابليت هايي داشتند و امروز ديگر در ميان ما نيستند . سر و صداي اين عكاسان از خانه شان به هواست. استخوان هايشان يك جايي حوالي شهرك توحيد ديده شده، اما دليل ديگري براي ماندن در ذهن ما وجود دارد؛ عكس هايشان. اصلا سختي كار در همين ماندن است. در هر عكس و در هر تصويري
باقي مانده اند. اصلا خودشان هنوز آنقدر از زمين فاصله نگرفته اند؛ هنوز همين دوروبرها دارند مي چرخند. فكر كنم دنبال خودكار مي گردند.
من يك خودكار دارم كه تنها يكي است و براي ازدست دادنش مي ترسم. اگر كمكي مي كند، براي شما. اينجا تحريريه شلوغ است؛ از روي ميز بغل يكي برمي دارم.

از صبح تا شب
امروز مي توانيد در حدود ساعت 19:45 قسمت ديگري از مجموعه و خداوند عشق را آفريد را ببينيد. ساعت 22:10 هم از شبكه يك، قسمت دوم مجموعه نقش بر آب پخش مي شود كه عبدالله باكيده آن را كارگرداني كرده است. راستش را بخواهيد، ترجيح مي دهم درباره اين مجموعه سكوت اختيار كنم اما همين را بگويم كه ديدن تبليغ چند دقيقه اي آن براي اينكه موضعم نسبت به اين سريال مشخص شود، كافي بود. بعد از اين مجموعه هم مي توانيد در حوالي ساعت 23:20 از شبكه يك فيلم سينمايي تماشا كنيد، چون شبكه يكي ها از هفته گذشته يك باكس نمايش فيلم هم به برنامه شنبه شب هايشان اضافه كرده اند و با اين حساب هر هفته سه فيلم سينمايي را براي مخاطبان شان پخش مي كنند. البته از روز و ساعتش اين طور برمي آيد كه بيشتر به نمايش فيلم هاي ايراني و تكراري اختصاص دارد. طرفداران مجموعه هشدار براي كبرا 11 هم مي توانند ساعت 23:10 تكرار قسمت گذشته اين مجموعه را از شبكه تهران تماشا كنند. درضمن شبكه تهراني ها هم گويا هرشب در حوالي ساعت 1:20 بامداد يك مجموعه تلويزيوني تكراري را پخش مي كنند كه اگر اشتباه نكنم اين روزها مجموعه جذاب خودرو تهران 11 در اين ساعت پخش مي شود؛ همان مجموعه اي كه شخصيت اصلي اش يك پرايد يشمي بود و مرضيه برومند آن را كارگرداني كرده بود. درضمن پيشنهاد فرهنگي ام هم تماشاي كتاب چهار است كه در حوالي ساعت 20:45 از شبكه 4 پخش مي شود.

از مدينه تا غدير خم
دكتر عدنان درخشان
۱۲ روز تا غدير
چهارشنبه ششم ذي الحجه سال 10 هجري قمري، 18 اسفند سال 10 هجري شمسي، 6مارس سال 632 ميلادي
دومين روز اقامت پيامبر(ص) در مكه پيش از عزيمت به عرفات است. اميرمومنان(ع) نيز به مكه آمده و از اعمال طواف و نماز و سعي فارغ شده اند. پس از ديدار پيامبر(ص)، اميرمومنان(ع) نزد سربازان و همراهان خود برمي گردند تا آنان را براي رسيدن به مكه فرماندهي كنند.
آن حضرت در سفر خودبه يمن ماموريت داشتندتا بخشي از جزيه مسيحيان نجران را در قالب يكهزار دست لباس، از ايشان تحويل بگيرند و همراه بياورند.
اميرمومنان(ع) هنگامي كه براي ديدار با پيامبرخدا(ص)، لشكر خويش را در نزديكي مكه گذاشته، خود به نزد پيامبر مي شتابند، آن لباس ها را به جانشين موقت خود مي سپارند؛ اما در بازگشت، متوجه مي شوند كه لباس ها در ميان سربازان تقسيم شده و سربازان آنها را به عنوان لباس بر تن كرده اند!
اين عمل بر علي مرتضي(ع) سخت گران مي آيد و جانشين خود را مورد بازخواست قرار مي دهند كه چرا چنين كرده است؟ وي مي گويد: سپاهيان اصرار كردند تا من اين لباس ها را به امانت بديشان بسپارم و پس از انجام حج بازپس گيرم . اما حضرت امير (ع) كه چنين اختياري براي آن مرد در بيت المال مسلمانان قائل نيست، همه لباس ها را از سربازان بازپس مي گيرد و در مكه تحويل پيامبر(ص) مي دهد.
عدالت و امانت علوي، همراهان حضرتش را خوش نمي آيد، لذا به پيشگاه پيامبر شرفياب مي شوند و شكوه مي آغازند، پيامبر(ص) رنجيده از كردار و گفتار آنان، يكي از ياران خود را مي طلبند و از او مي خواهند كه در ميان اين گروه شكوه گر به پا خيزند وپيام حضرتش را چنين ابلاغ كند:
از بدگويي درباره علي دست بداريد و زبان در كام گيريد! او در اجراي دستور خداوند، بي پرواست و در كار دينداري اش سستي روا نمي دارد . (1)

۱ - بحارالانوار‎/ ج 21/ ص 385 و برخي مدارك مربوط به اهل تسنن: مسند احمد‎/ ج 3/ ص 68؛ مستدرك الصحيحين / ج۳‎/ ص 134

تئاتر
يك زن، يك مرد(آزيتا حاجيان)
سالن اصلي تئاتر شهر

خرده جنايت هاي زن و شوهري
(سهراب سليمي)
سالن سايه

نگاه
تلويزيون و سنت هرساله
008397.jpg
اين روزها، اهالي سينما و مطبوعات دارند خودشان را گرم مي كنند تا به سنت هر سال در بزم سالانه سينماي ايران شركت كنند. شاهدش هم مطالبي است كه با عنوان تا جشنواره در روزنامه ها و خبرگزاري هاي مختلف به چشم مي خورد.
حميد رضا پور نصيري- تلويزيوني ها بالطبع مانند سال هاي پيش برنامه هاي ويژه اي براي جشنواره هاي تئاتر و فيلم دارند. يكي از آن برنامه ها كه خبر ساخته شدنش به گوش مي خورد، برنامه سيمرغ 24 است كه در گروه فرهنگ و هنر شبكه 2 تهيه مي شود و قرار است از 30 دي ماه هر شب در حوالي ساعت 21، در قالب گزارشي روزانه از وقايع جشنواره فيلم فجر از اين شبكه پخش شود. مجري اش هم طبق شنيده ها شهاب حسيني است كه اصلا كارش را با همين مجري گري آغاز كرده و بعد وارد سينما و بازيگري شده. به همين خاطر به نظر مي رسد انتخاب مناسبي براي مجري گري اين برنامه باشد.
اما اين دليل نمي شود كه به عادت اين ستون بر صدا و سيمايي ها خرده نگيرم كه چرا به اين نوع جشنواره هاي هنري (مخصوصا از نوع سينمايي اش) اين قدر بي توجه هستند؟
متاسفانه در اين سال ها اوج جام جمي ها به جشنواره فيلم فجر توجيه چنداني نمي كنند و تنها شب بيست و يكم بهمن ماه هرسال، نام برندگان را از اخبار سراسري، همراه با چند تصوير كوتاه از مراسم پخش كنند و فرداي آن روز خلاصه اصلاح شده اي از مراسم را در حوالي ساعت 1 بامداد بدون اعلام قبلي نمايش مي دهند.
براي اينكه منظورم را روشن تر بيان كنم كافي است يك بار به حجم اخبار و برنامه هايي كه از رسانه هاي مختلف در سراسر جهان درباره اسكار يا مثلا جشنواره كن پخش مي شود، توجه كنيد تا بفهميد صدا و سيما خودش را از چه امتياز بزرگي براي جذب مخاطب محروم مي كند. كوچك ترينش مي تواند پخش مستقيم يا با تاخير ـ البته نه 24ساعت ـ مراسم افتتاحيه و اختتاميه باشد كه هم براي تماشاگر عام به شدت جذاب است و هم بعيد است نكات غيرقابل پخشي در آن وجود داشته باشد.

آب و هوا
روسفيد مي شويم
008400.jpg
ميثم فقيهي - اميدواريم برف و باران توده هوايي كه برخي از مناطق كشور را تحت تاثير قرار داده و
به تدريج دامنه آن به مناطق بيشتري از كشورمان گسترش مي يابد، بتواند خشكسالي هاي پاييز را جبران كند.چترهايتان را آماده ، دم دستتان بگذاريد. اگر نداريد، تهيه كنيد. لطفا از اين چترهاي سياه رنگي كه همه دوست دارند ، انتخاب نكنيد.پيشنهاد ما چترهايي به رنگ شاد و تند است.

تهرانشهر
آرمانشهر
ايرانشهر
جهانشهر
در شهر
علمي
شهر آرا
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  در شهر  |  علمي  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |