كودكان هم در جشنواره بيست و يكم به عنوان جشن ملي هنرمندان در عرصه موسيقي خودي نشان دادند.
روح الله مهرپارسا دنياي شاد كودكان، دنياي زيبايي ها، روياها و اميدهاست. در ششمين روز از جشنواره موسيقي فجر، اركستر سمفونيك ارف به سرپرستي مسعود نظر با گروهي دويست نفري شامل خواننده و نوازنده كودك و نوجوان، اين دنياي شاد را از ساعت 30/16 در تالار وحدت به نمايش گذارد.
اجراي برنامه دو نوازي ويلن و پيانو با اجراي قطعات اسكيت باز، بپر بيا كوچولو و طبل هاي سرخ پوستي، هم نوايي خردسالان با اجراي قطعات عروسك جون و چك چك باران، اجراي گروه كر با همراهي پيانو و سازهاي ضربي با اجراي قطعات سرود برف بازي، كوچه هاي شهر آفتاب و مهتاب و باغ ماترچين از جمله بخش هاي جذاب اين جشن بودند؛اركستر كر خردسالان با اجراي قطعات كلاغ سياه، تيون، لالايي، دو دوشب و خوشحال و شاد و خندان.
تماشاگران در حالي كه تحت تاثير اين آواهاي كودكانه و معصومانه قرار گرفته بودند يكپارچه، نونهالان باغ خود را تشويق مي كردند. بدون شك چنين اجراهايي كه با انگيزه و علاقه وافر كودكان و نوجوانان همراه است، به عنوان يك حركت اصيل و بنياني مي بايستي مورد توجه و حمايت بيشتر قرار گيرد؛ بخش اصلي و آخرين برنامه اجراي اركستر سمفونيك ارف به انضمام گروه كر با اجراي قطعات آواز زندگي، فصل سبز، كن كن، قسمت اول سمفوني 83، سمفوني كوچك، رقص شرقي، باران، كرنگ بلا و ايران. قطعه آواز زندگي كه با استفاده از يك ملودي روسي تنظيم شده بود شور و شعف خاصي را در حاضران ايجاد كرد. در مجموع، قطعات اجراشده بيشتر از ساخته هاي رهبر گروه مسعود نظر با بهره گيري از ديگر آهنگسازان و شاعران موسيقي كودك بوده است.
از ويژگي هاي رهبري وي مي توان به برقراري حسي با تمام اعضاي گروه اشاره كرد كه اين امر موجب هماهنگ شدن كار نوازندگان و خوانندگان مي شود. تركيب سازبندي اركستر سمفونيك كودكان و نوجوانان كاملا منطبق بر الگوي اركسترهاي سمفونيك بود، با اين تفاوت كه در اركسترهاي سمفونيك بزرگسالان، تعداد سازهاي بادي بيشتر است.
در اين رابطه رهبر گروه مي گويد: با احساس مسئوليتي خطير در اين زمينه نسبت به تربيت نوازندگان كه بتوانند در آينده نوازنده اي شايسته جهت اركستر سمفونيك تهران باشند عاشقانه مي كوشم و اطمينان دارم با همكاري تنگاتنگ مسئولين در راستاي ايجاد تسهيلات جهت برگزاري كنسرت در تالار وحدت و فرهنگسراها بدين وسيله نوجوانان نوازنده امروز و مردان با تجربه فردا را ياري كنند.

اين يك غذاي اروپايي است كه همه شما آن را يك بار هم كه شده، در ميهماني ها يا رستوران ها خورد ه ايد. هرچند قبلا طرز تهيه اين غذا را در همين باكس آموزش داده ايم، اما طرز تهيه اين غذا با دستور پخت سرآشپز دايي(اصغررضوان قمي) است و با آن چيزي كه قبلا نوشته ايم فرق مي كند.
شهره مهرنامي اين غذاي تكراري، بيف استراگانوف است. به دستور دايي براي پخت اين غذا براي چهارنفر به يك كيلو گوشت سينه گوساله نياز داريم كه سينه گوساله را دراز دراز به صورت چهار سانت در يك سانت مي بريم و آن را با پياز داغ خيلي ريز معروف به كشمشي سرخ مي كنيم. سپس يك قاشق غذاخوري رب گوجه فرنگي را به آن اضافه مي كنيم و كمي به هم مي زنيم. سپس يك ليوان آب درون آن مي ريزيم تا خوب پخته شود. وقتي خوب پخته شد، يك ليتر شير را كم كم به آن اضافه مي كنيم. فراموش نكنيد اگر يكدفعه آن را به گوشت اضافه كنيد شير مي برد و خراب مي شود. سپس نمك و فلفل را به مقدار لازم به آن اضافه مي كنيد و مي گذاريد تا آهسته آهسته پخته شود.
سپس 250گرم قارچ را خوب مي شوييم و هر قارچ را چهارقسمت مي كنيم. 10دقيقه مانده كه غذا را از روي شعله گاز برداريم، قارچ را به آن اضافه مي كنيم و مي گذاريم خوب آب غذا كشيده شود و شير به خورد گوشت برود. غذا آماده سرو است، فقط سيب زميني هايي را كه از قبل كبريتي خرد كرده  و سرخ كرده ايد را آماده مي كنيد و روي غذايي كه مي خواهيد سرو كنيد با كمي خامه و جعفري خرد شده تزئين مي كنيد. قول مي دهم اين طريقه پخت با قبلي فرق داشته باشد و آسان تر هم باشد؛ امتحان كنيد، خوشمزه خواهد بود.
در ضمن، امروزه چيپس هاي خلالي كه سال هاي اخير به بازار آمده اند، اغلب به جاي سيب زميني بيف استرگانف استفاده مي شوند ولي به نظر مي رسد بيف استرگانف با سيب زميني تازه سرخ شده طعم و مزه بهتري دارد.

پس از سرماي هفته گذشته كه دماي هوا در شهرهايي چون همدان، شهركرد، سقز، سراب و... به 25- درجه رسيد و شهر ازنا با دماي 30- نيز ركورددار بود، بالاخره ريزش برف از اولين روز اين هفته در بسياري از شهرهاي شمال غرب و غرب و مركزي ايران آغاز شد. البته اين توده هوا خيلي سريع به سمت شرق كشور حركت كرد و از امروز آسمان در بيشتر مناطق كشورمان آفتابي خواهد شد، اما تا 48 ساعت ديگر توده هواي فعال ديگري از مرزهاي غربي ايران وارد خواهد شد.

چند وقتي ا ست برايم اين سؤال پيش آمده كه معيار انتخاب گزارشگران و مجريان تلويزيوني در صدا و سيما چيست و جام جمي ها بر چه اساسي آنها را انتخاب مي كنند؟ اين سؤال از اين بابت برايم مطرح شده كه مدتي ا ست مي بينم بعضي از مجريان و گزارشگران و خبرنگاران تلويزيون نه تنها تسلطي به مطالبي كه مي خوانند ندارند، بلكه حتي از صداي شيوا و مناسبي هم براي حضور در چنين رسانه اي برخوردار نيستند. از همه بدتر اينكه دايره لغات و اصطلاحاتشان آنقدر ناچيز است كه وقتي لازم مي شود بدون متن صحبت كنند يا ميهمانان برنامه را سؤال  پيچ كنند، خودشان درمي مانند. مثلا تابه حال فكر كرده ايد خبرنگاران برون مرزي صدا و سيما چه كاركردي براي اين رسانه دارند وقتي كه تمام تصاوير يك خبر بين المللي از يك شبكه ديگر گرفته مي شود و خبر هم ترجمه مو به موي خروجي هاي خبرگزاري ها است؟ اگر به طور اتفاقي گذارتان به شبكه هاي مطرح آن سوي آبها افتاده باشد و اندك تسلطي هم به زبان آنها داشته باشيد، حتما متوجه شده ايد كه از چه سخن مي گويم. در ضمن بديهي ا ست كه چون تلويزيون يك رسانه ديداري و شنيداري ا ست، همانقدر كه صداي يك مجري يا گزارشگر در كارش مهم  است، سيما و چهره و نوع لباس پوشيدنش هم در جذابيت برنامه موثر است.
از اين حرف ها كه بگذريم همان ماجراي سريال هاي و برنامه هاي قابل ديدن امشب، خوشتر است. مثلا امشب مي توانيد در حوالي ساعت 22:10 قسمت ديگري از مجموعه ماموران مخفي پليس را تماشا كنيد كه اگرچه نسبت به ديگر مجموعه هاي پليسي خارجي، كيفيت پايين تري دارد، اما در قياس با نمونه هاي وطني گزينه بهتري ا ست. در شبكه۳ هم كه احتمالا امروز مي توانيد چند فوتبال اروپايي را تماشا كنيد و به همين خاطر خبري از شب هاي برره نخواهد بود. در كنار آن، اگر شبكه سه  اي ها وقتي پيدا كنند برنامه پرده شيشه اي را روي آنتن مي فرستند كه يك فيلم سينمايي را با يك دوبله نه چندان قابل تحمل، برايتان پخش مي كند. شبكه تهران هم در ساعت 23 مجموعه مسافر سحر را نمايش مي دهد كه جهانگير الماسي و پروانه معصومي بازيگران اصلي آن هستند. البته چند ساعت زودتر، يعني در حوالي ساعت 19 از همين شبكه مي توانيد تكرار مجموعه مظنونين را تماشا كنيد كه پنجشنبه شب به نمايش درآمده بود. حالا كه صحبتمان در شبكه تهران گير كرده است بد نيست بگويم كه ساعت 21 هم از اين شبكه مي توانيد يك فيلم سينمايي را تماشا كنيد كه تا لحظه نگارش اين مطلب خبري از نامش منتشر نشده است. شبكه 4 هم كه مانند هفته هاي گذشته در ساعت 20:40 برنامه سينما و ماورا را پخش مي كند.
درضمن اگر هم از طرفداران سينما و جشنواره باشيد حتما توصيه هاي ديروزم را به خاطر داريد، اما براي يادآوري بد نيست بگويم كه ساعت 21 تا 21:30 مي توانيد برنامه سيمرغ 24 را از شبكه۲ تماشا كنيد كه به نظر مي رسد نسبت به تجربه هاي مشابه در سال هاي گذشته، برنامه بهتري ا ست. برنامه مونتاژ موازي هم هر روز در ساعت 19 از شبكه سراسري راديو پخش مي شود.

پس از نسخه ويديويي چند هفته اي است كه DVD فيلم جنايت هم وارد شبكه ويديويي شده؛ فيلمي كه محمدعلي سجادي براي كارگرداني اش از هشتمين جشن خانه سينما جايزه گرفت.
علي حسيني- فيلم برداشت آزاد سجادي از رمان جنايت و مكافات داستايوفسكي است. البته اين برداشت آزاد، آن قدر آزادانه است كه شايد اگر خود سجادي اصرار نداشت كه فيلمش با نگاه به جنايت و مكافات ساخته شده كسي اصلاً متوجه اين مسئله نمي شد. داستان درباره پسري است كه در درگيري هاي روحي و رواني خودش دست به قتل كسي مي زند كه او را شپش مي پندارد؛ يك نزولخوار باسابقه كه پسر فكر مي كند با كشتن او به جامعه كمك مي كند. در ميان اين قتل يك مشكل به وجود مي آيد. خدمتكار خانه كه دختري است جوان، پسر را مي بيند و از اينجا به بعد داستان، درگيري هاي ذهني پسر است درباره اين كه با شاهد قتل چه كند...
جنايت خوش ساخت ترين اثر كارنامه محمدعلي سجادي است. او كه در سه گانه قبل از جنايت- شيفته، رنگ شب و اثيري- يك سينماي جنايي را آزموده بود، در اينجا از تجربه هاي رنگ و فرم آن فيلم ها بهره گرفته و سعي كرد فيلمي يكدست بسازد كه به راحتي مضمونش را به  بيننده منتقل كند. در چنين شرايطي است كه بيش از هرچيز سجادي از فيلمنامه ضربه مي خورد و فيلم بدل به يك اثر اجرايي مي شود؛ فيلمي كه كارگرداني اش عملاً شاخص ترين بخش آن است.
جنايت اما يك ويژگي ديگر هم دارد. سه بازي شاخص از سه بازيگر. شهرام حقيقت دوست در نقش اصلي، به خوبي توانسته آشفتگي هاي ذهني پسر را بازتاب دهد. او با استرسي كه اصولاً در بطن بازي اش نهفته است و با استفاده درست از صدايش يك راسكلنيكف قهرمان داستان جنايت و مكافات در دل تهران معاصر است. ميترا حجار هم در نقش دختر خدمتكاري كه يك زندگي دوگانه دارد در شمايلي متفاوت با آنچه كه از او سراغ داريم ظاهر شده و سرانجام جمشيد هاشم پور كه با گريمي خاص، نقش پليس پيگير ماجرا را بازي مي كند و ذكاوت نقش كاملاً در بازي اش هم جا باز كرده است.
آخرين نكته هم درباره جنايت اين است كه فيلم يك تصوير درست و خوب از تهران ارائه مي دهد؛ تصويري كه در فيلم هاي اين سال ها چندان به چشم نمي خورد اما در اينجا با اين كه فيلم سجادي اثري خياباني نيست اما جغرافياي شهر را خوب ارائه كرده است.
فيلم مكافات حاصل يك اقتباس ادبي است ولي اقتباس چندان خوب و قابل اعتمادي نيست؛ درواقع بيشتر از موضوع و فضاي كلي جنايات و مكافات براي ساخت اين فيلم استفاده شده است.