يكشنبه ۲ بهمن ۱۳۸۴ - - ۳۹۰۴
درنخستين جشنواره زنان فيلمسازپايه گذاري شد
نيلوفر زرين و توانمندسازي نوين
000474.jpg
عكس: ساغر امير عظيمي
نگار مفيد
نخستين جشنواره زنان فيلمساز، 24 تا 28 دي ماه در محل خانه هنرمندان برگزار شد. خبر در نگاه اول به همين اندازه ساده است و شايد كم اهميت. اصلا چه دليلي دارد جشنواره هايي برگزار كنيم كه اسم هايشان با هم اندكي تفاوت دارد؟ مگر باران نبود؟ واقعيتش اين است كه نبود. ديگر ياد گرفته ايم جلو پاي نخستين ها سنگ نيندازيم و جبهه گيري نكنيم و بگذاريم نخستين ها بگذرند تا بتوانيم نگاه منصفانه تري داشته باشيم.
با همين انگيزه است كه مي خواهيم دوباره خواني كنيم تمام اتفاقات اين جشنواره را.
خانه هنرمندان ايران ، همان پاركي است كه در خيابان ايرانشهر واقع شده و دو- سه سالي مي شود كه مامن امني براي اتفاقات مهم فرهنگي است و صد البته نوآور. با اين معني كه مديريت خانه ابايي از پيش قدم شدن براي حركات تازه ندارد و حالا شلوغي هاي اين چند روز به خاطر همين جشنواره زنان فيلمساز است؛ تلاش مي كنند به توانمندسازي زنان برسند. فرناز قيصري پور- مدير اجرايي جشنواره و دبيرخانه زنان هنرمند ايران - مهر تاييد مي زند بر تمام اين صحبت ها و مي گويد: هدفمان دو چيز بود؛ اول توانمندسازي زنان سينماگر، به خصوص در نقاط دورافتاده كشور و دوم، حمايت و پشتيباني از زنان فيلمسازي كه فرصت ارائه آثار خود را ندارند . مي شود ايراد گرفت كه در دنياي سينما، مردان هم چنين وضعيتي دارند. حالا چرا فرصت را به زنان بدهيم و آثارشان را جداگانه بررسي كنيم؟ بايد قرار اين باشد كه سئوال هاي كم اهميت مطرح نكنيم. معلوم است كه با اين سابقه تاريخي اجحاف، مي بايست راه را باز كنيم تا شايد اندكي به اعتماد به نفس هم كمك كرده باشيم. اين توانمندسازي قرار نيست از آسمان بيفتد و ما را غافلگير كند. در اين جشنواره توانمندسازي در قالب كارگاه هاي آموزشي دنبال مي شود؛ همان چيزي كه مدير اجرايي جشنواره مي گويد:
6ماه است كه به شكل متمركز شروع به كار كرده ايم. يك سالي مي شود كه به صورت پراكنده، امور جشنواره را دنبال مي كنيم... و اضافه مي كند: فراخوان ما مدتش كم بود و فيلمسازان تنها يك ماه فرصت داشتند تا فيلم هايشان را براي ما ارسال كنند اما در همين مدت كوتاه هم 516 فيلم به دبيرخانه رسيد. ما فكر نمي كرديم با اين استقبال مواجه شويم .
به جز چند موردي كه در بالا آمده، اهداف ديگري هم در پشت صحنه وجود داشته؛ اهدافي مثل معرفي و شناسايي زنان فيلمساز به جامعه هنري، گردآوري زنان فيلمساز فعال كشور در جهت تبادل انديشه هاي نو و... . اين اهداف قرار است جايزه هايي نيز داشته باشند كه داشتند و مازيار رضاخاني اين طور توضيحشان مي دهد: جشنواره در دو بخش مسابقه  نيلوفر زرين و نيلوفر سيمين برگزا رمي شود كه هويت و شناسنامه  اين فستيوال، تنديس اين جشنواره است كه گل نيلوفر است كه نماد زن در ايران باستان است. نيلوفر زرين بخش سينماي حرفه اي فيلم كوتاه محسوب مي شود كه آثار ديجيتال، بتاكم، دي وي دي و 35 و 16 ميلي متري را مي پذيرد. نيلوفر سيمين آثار آماتور سينماي زن است كه در قطع هاي VHS وSVHS و در سال آينده نيلوفر سيمين به بخش با موضوع زن تغيير خواهد كرد. فيلمسازان مردي كه با موضوع زن در سينما هر فعاليتي داشته اند مي توانند كه فيلم هاشان را بفرستند .
هيات انتخاب فيلم ها پوران درخشنده بود و مرضيه برومند و جعفر صانعي مقدم. هيات داوران هم داريوش مهرجويي و مجيد مجيدي و مهوش شيخ الاسلامي.
اين اعضا فيلم هايي كه بايد در جشنواره شركت كنند و جايزه بگيرند را انتخاب كردند؛ انتخابي اثرگذار كه مهم تر از همين بيست و چندمين جشنواره اي است كه در حال برگزاري است؛ دليلش بماند براي فرصتي بعدتر.
اتفاقات همين طور بي صدا مي گذرند و تو بايد تشخيص بدهي كه به كدام يك اهميت بدهي و به كدام يك بي توجه باشي. شايد اين در حرفه ما بيشتر مشهود باشد اما جدي است. به همين دليل است كه گزارشي از جمع بندي نخستين جشنواره زنان فيلمساز را مي خوانيد؛ جشنواره اي كه با وجود تكراري بودنش سعي در نوآوري داشته و اين تلاش مكرر جاي تشويق دارد و يكي از اين نوآوري ها در بخش ويژه جشنواره بود. مازيار رضاخاني - دبير جشنواره اين طور توضيح مي دهد: در بخش ويژه  جشنواره  زنان فيلمساز، از بين فيلم هاي بلند سينمايي پس از انقلاب اسلامي كه با موضوع زن ساخته شده، پنجاه و دو منتقد سينماي ايران فيلم هايي را انتخاب كرده اند. سه فيلم باشو ، ليلا و گيلانه كانديداهاي بهترين فيلم هاي با موضوع زن بعد از انقلاب هستند كه در مراسم اختتاميه جوايزي را دريافت خواهند كرد .
عليرضا احمدزاده نيز كه مسئوليت بخش ويژه نخستين جشنواره را بر عهده دارد، مي گويد: در اين بخش پس از ارسال و جمع آوري فرم هاي انتخاب، ده فيلم با كسب 65 تا 10 امتياز در صدر اين نظرسنجي ها قرار دارند؛ فيلم هايي مثل ليلا، گيلانه، باشو غريبه كوچك، ماديان، نرگس، سارا، شوكران، روسري آبي و بانو و ده از بهترين هاي اين راي گيري هستند .
در اين جشنواره كه به همت خانه زنان هنرمند ايران، خانه هنرمندان ايران، شبكه دو سيما، سازمان توسعه سينمايي سوره، كانون انفورماتيك، موسسه گردشگري رهنما، نشر ثالث، نشرآبي، سازمان ملي جوانان، UNDP، معاونت امور سينمايي و سمعي و بصري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي برگزار مي شود، فيلم هاي كوتاه زنان فيلمساز نمايش داده مي شود. اما سئوال پيش مي آيد كه چطور مي شود آنها فيلمشان را بفرستند و ما از اينجا توانمندشان كنيم؟ فرناز قيصري پور اينگونه پاسخ مي دهد: ما نشست هاي تخصصي زنان سينماگر را به مديريت سهيلا نجم داريم . اما هر چه فكر مي كنيم اينها راهي به سوي توانمندسازي نيستند. در انتخاب آثار، دقت و وسواس زيادي خرج شده؛ دقتي كه به آثار دخترهاي شهرستاني و آثار رسيده از نقاط دور افتاده، توجه ويژه داشته. اگر آثار با اين وسواس بررسي شوند و افراد حرفه اي آثار را ببينند و به نقد بنشينند، پيشرفت حاصل مي شود . پيشرفت مورد نظر را در
دو- ســـه جمله بعدي اش بهتر توضيح مي دهد: اگر زنان فيلمسازي كه در نقاط دورافتاده زندگي مي كنند و امكاناتي در دسترسشان نيست با قطع حرفه اي سينما آشنا شوند، سعي مي كنند در اين سطح فعاليت كنند . اما اين نشست ها و كميته هاي تخصصي، تنها براي گروهي خاص برگزار شده؛ با اين مضمون كه جشنواره، امكانات خاصي را براي فيلمسازانش فراهم نياورده كه در جشنواره شركت كنند، هر چند عده اي خودشان آمده اند. از اين امكانات استفاده كرده اند. دبير اجرايي جشنواره درباره سطح بسيار بالاي فيلم هاي رسيده صحبت مي كند و مي گويد: رقابت نزديك بود و هيات داوران ، داوري سختي داشتند .بعد از تمام جشنواره ها به سنت معمول، همه شروع مي كنند به بدوبيراه گفتن. شايد هم هدفشان مقدس باشد اما كوبنده است؛ مثل پوران درخشنده كه معترض است به نشان ندادن فيلمي از خودش يا از تهمينه ميلاني، كارگرداني كه دغدغه هاي اجتماعي اش جوانان هستند و در دو - سه فيلم آخرش آن را به وضوح نشان مي دهد. او درباره جشنواره زنان فيلمساز به خبرگزاري ايسنا چنين گفته: اصلا مشخص نيست كه فيلم هاي بلند اين جشنواره بر چه اساسي انتخاب شده اند . مي شود متصور شد كه خبرنگار در پاسخ گفته كه فيلم هاي بلند انتخابي به موضوع زن مربوط مي شوند. كارگردان شمعي در باد و روياي خيس جواب داده: من نسبت به اين رويكرد اين جشنواره هم معترض هستم . در دنياي سينما ديگر ياد گرفته ايم به تصوراتمان بهاي زيادي ندهيم و صبر كنيم. چه دليلي وجود دارد كه يكي از اعضاي هيات انتخاب جشنواره اين طور به جشنواره حمله كند؟
از طرف ديگر سهيلا نجم كه مسئوليت نشست هاي تخصصي را بر عهده داشته ، حركت را بسيار مثبت و سازنده مي داند: زنان در سينما با استفاده درست از استعداد و انديشه خود، راه تاثيرگذاري مثبت و سازنده را يافته اند و سعي در شناساندن توانايي هاي خود به جامعه دارند .
در اين جشنواره (به گفته مدير جشنواره) قرار است بهترين فيلم داستاني، فيلم مستند، فيلم پويانمايي، بهترين فيلم تجربي و بهترين فيلم جشنواره انتخاب شوند كه انتخاب شدند. اسامي، اهميت چنداني ندارند تا زماني كه چند سال بگذرد و نتيجه توانمندسازي مشخص شود.
فرناز قيصري پور، آينده چشنواره را اينچنين متصور مي شود: ما توانمندسازي مان را در حوزه هاي ديگر هم ادامه مي دهيم و تلاش مي كنيم در سال هاي آينده، جشنواره هاي تئاتر، عكاسي، هنرهاي زيبا و.. را هم برگزار كنيم.
اما اين تنها بخشي از نگاه كلي به جشنواره اي است كه به خاطر گام نخستش در مقابل كاستي ها و بي برنامگي هايش سكوت مي توان كرد. از اين به بعد رسالتي بزرگتر بر عهده گرفته اند ؛ گروهي از زنان را با دنياي تازه اي آشنا كرده اند و آنها را به روياي فيلمسازي حرفه اي برده اند. ديگر نبايد جلو حركتشان را گرفت كه ارزشمند است و كم اشتباه نيست؛ چيزي كه خودشان هم مي دانند و براي بهترشدنش تلاش مي كنند.
واژه توانمندسازي، واژه اي پرمعني است؛ واژه اي كه در اين جشنواره معادل با برگزاري كارگاه هاي آموزشي، فيلمنامه نويسي، كارگرداني، تصويربرداري و تدوين است و در انتها قرار است فيلمي 110 ثانيه اي با موضوع زن از اين چهار كارگاه توليد شود.
مي شود نگاهي ديگر هم داشت و جشنواره نوپا را از زندگي ساقط كرد، اما آيا منصفانه است در شرايطي كه مدير طرح هاي عمراني برنامه عمران سازمان ملل متحد در ايران اين اقدام را مثبت ارزيابي كرده، چنين حرفي زد؟ احمد سالاري - مدير طرح هاي عمراني - در نشست مطبوعاتي اين جشنواره گفته: سازمان ملل متحد نگاه ويژه اي به برنامه هاي عمراني كشورها دارد و با حمايت از اقدامات فرهنگي كشورهاي مختلف چند هدف اصلي را دنبال مي كند:1- كمك به جامعه مندي براي توانمندسازي 2- فقرزدايي 3- نگهداري محيط زيست 4- دستيابي به توسعه هزاره
بد نيست بدانيد كه از بين 516 فيلم رسيده به دبيرخانه، 43 فيلم به بخش مسابقه راه يافتند كه بهترين هاي گروهشان بوده اند و احتمال مي رود در آينده اي نزديك اسامي كارگردان هايشان اسامي مطرحي در سينماي ايران باشد.

اولين جشنواره
خانه زنان هنرمند كه برگزاركننده اين جشنواره است، در دي ماه 83 با تشكيل مجمع عمومي، فعاليت خود را در سرشاخه هاي هنرهاي تجسمي، هنرهاي دراماتيك و هنرهاي زيبا (ويژه زنان هنرمند) آغاز كرده است و به دنبال گردآوري و سازماندهي زنان هنرمند فعال كشور هستند و مي خواهند با بهره مندي از حضور هنرمندان پيشكسوت، ر راستاي تربيت هنرمندان جوان تربيت نيروهاي جوان را جدي بگيرند.

پرسوناژ
سينماگر،شاعر، نقاش
خسرو سينايي
با چهار دهه حضور پربار در عرصه سينما و ساخت تعدادي از شاخص ترين آثار سينماي مستند و داستاني و تن ندادن به هر پسند رايج و متداول و كوشش براي دستيابي به تجربه هاي تازه (چه در فرم و چه در مضمون)، او شايسته هر تحسين و بزرگداشتي است.
در جشنواره امسال فيلم فجر، يكي از بزرگداشت ها از خسرو سينايي انجام شد.
مسعود پويا - متولد 1319 در ساري، داراي تحصيلات در رشته هاي كارگرداني، فيلمنامه نويسي و كنسرواتوار در وين. بازگشت به ايران از اواسط دهه چهل. ساخت فيلم هاي مستند از همين دوران براي وزارت فرهنگ و هنر. در تعدادي از اين فيلم ها، سهراب شهيد ثالث دستيار سينايي بود.
در آن سال ها بيشتر فيلمسازاني كه در اروپا درس خوانده بودند در وزارت فرهنگ و هنر استخدام مي شدند.
اين فيلمسازان به ساخت مستند مي پرداختند؛ مستندهايي كه اغلب چيزي فراتر از گزارش هاي اداري نبودند. سينايي در كنار چهره هايي چون منوچهر طياب و كامران شيردل از معدود فيلمسازاني بود كه حتي در برابر موضوعات سفارشي هم مي كوشيد تا اثرش به ذات سينما نزديك باشد.
آوايي كه عتيقه مي شود ، شرح حال ، آن سوي هياهو ، سردي آهن ، مرثيه گمشده و حاج مصورالملكي از جمله شاخص  ترين مستندهاي سينماي ايران محسوب مي شوند. شرح  حال كه درباره زندگي و آثار طباطبايي است از جمله مهمترين مستندهاي بيوگرافيك سينماي ايران به شمار مي آيد كه هم تصوير دقيق و همه جانبه اي ازتهران قديم به دست مي دهد در كنار انعكاس زندگي و آثار او، خود نيز ساختاري هنرمندانه دارد.
شرايط حاكم بر سينماي داستاني در آن سالها، باعث شد تا سينايي ترجيح دهد همچنان مستندساز باقي بماند.
مرثيه گمشده يكي از دشوارترين مستندهاي تاريخ سينماي ايران را سينايي در اواخر دهه پنجاه ساخت؛ مستندي درباره لهستاني هايي كه در زمان جنگ به ايران آمدند و انعكاس رنج ها و دردهاي حرمان و دوري و مسئله هويت كه سينايي با موشكافي خاصي به آن پرداخت.
بلافاصله پس از پيروزي انقلاب، سينايي اولين فيلم بلند داستاني اش را مقابل دوربين برد. با زنده باد... سينايي مسيري را در سينماي داستاني آغاز كرد كه مي توان گفت آن را در اغلب فيلم هايش ادامه داد و تكامل بخشيد. زنده باد... فيلمي درباره وقايع انقلاب بود، با داستاني متفاوت و البته رگه هايي از سينماي مستند. زنده باد ... از اولين فيلم هاي سينمايي پس از انقلاب است كه در جشنواره هاي جهاني مورد توجه واقع شد. اين فيلم از جشنواره كارلو ويو واري جايزه بهترين كارگرداني را دريافت كرد.
در سال هاي ابتدايي دهه 60، ساخت فيلم درباره ماموران ساواك به شدت رايج بود. هيولاي درون در چنين شرايطي ساخته شد.
فيلم به چالش هاي زندگي يك مامور ساواك مي پرداخت. شيوه كار سينايي كاملا متفاوت از محصولات رايج سينماي ايران بود؛ او كوشيده بود بدون توسل به شعار، حرف زمانه را منعكس كند.
هيولاي درون در دومين جشنواره فيلم فجر به نمايش درآمد و لوح زرين بهترين كارگرداني را هم براي سينمايي به ارمغان آورد.
يار در خانه... را مي توان به نوعي تكمله مرثيه گمشده دانست؛ فيلمي كه در كارنامه سينايي اثري متوسط به شمار مي آيد.
در كوچه هاي عشق دغدغه هميشگي سينايي، تلفيق سينماي مستند و داستاني را با تاكيد بيشتر بر مستند نمايي به نمايش مي گذارد. سينايي در اين فيلم كوشيد تا ميان گذشته و حال و واقعيت و خيال پيوند برقرار كند. مهمترين ويژگي در كوچه هاي عشق لحن آن است كه انسجامش را با وجود رفت و برگشت هاي فراوان ميان گذشته و حال از دست نمي دهد.
در كوچه  هاي عشق گر چه در اينجا با كم توجهي مواجه شد ولي در محافل جهاني از آن به شدت استقبال شد. در بيان انبوه جشنواره هاي معتبري كه فيلم در آن به نمايش درآمد مي توان به جشنواره كن اشاره كرد؛ اولين حضور سينماي پس از انقلاب در معتبرترين جشنواره سينمايي جهان.
كوچه پاييز مستندي بلند درباره زندگي و آثار ژازه طباطبايي بود و مثل اغلب آثار سينايي اثري ساختارشكن كه تجربه هاي فرمي تازه در آن حرف اول و آخر را مي زد.
تا اينجا بيشتر فيلم هاي بلند سينايي با تاثيرات پررنگ سينماي مستند ساخته مي شدند. درواقع جز هيولاي درون بقيه فيلم هاي او بيشتر وامدار سينماي مستند بودند تا داستاني.
سينايي معمولا در مستند هايش وقت زيادي براي تحقيقات مي گذارد. در مسير يكي از اين تحقيقات سينايي به موضوع خودسوزي دختران جوان علاقمند شد. پس از تحقيقات مفصل و دامنه دار ميداني، سينايي به همراه فرخ نژاد فيلمنامه اي با فراز و نشيب هاي دراماتيك نوشت و آن را مقابل دوربين برد.در حالي كه از سينايي بيشتر به عنوان مستندساز نام برده مي شد، عروس آتش تا اندازه اي اين تعريف را درباره او عوض كرد.
نكته جالب توجه فيلم تسلط فيلمساز در روايت داستاني پركشش و جذاب و دراماتيك بود. چيزي كه خيلي ها انتظار ديدنش را از سوي سينايي نداشتند.
جدا از اين، تاثير اجتماعي فيلم به خاطر وجه اسنادي غيرقابل انكارش، بسيار گسترده بود و نمايشش واكنش هاي بسياري را به همراه داشت. از مردم و منتقدان گرفته تا واكنش هاي قومي قبيله اي كه حتي به آتش زدن يكي- دو سينماي نمايش دهنده فيلم هم رسيد و برخي نمايندگان مجلس به فيلم معترض شدند.
در سال هاي اخير سينايي بيشتر به مستندسازي پرداخت.
او در ادامه تلاش هاي خود، گفتگو با سايه را كارگرداني كرد؛ فيلمي درباره زندگي هدايت كه مثل بيشتر آثار سازنده اش تلفيقي است از سينماي داستان و مستند؛ فيلمي كه قرار است در بخش خارج از مسابقه جشنواره امسال به نمايش درآيد.سينايي از تبار فيلمسازاني است كه همواره با آرمان هايشان كه همواره با آرمان هايشان فيلم ساخته اند و كوشيده اند تا در هر اثرشان به خود وفادار بمانند.
او را بيشتر به عنوان مستندساز مي شناسند ولي كارنامه پربارش در سينماي داستاني هم چيزي از آثار مستندش كم ندارد. به همين خاطر شايد بهتر باشد سينايي را فيلمساز بناميم تا مستندساز؛ تعبيري كه خودش هم آن را بيشتر مي پسندد.

نماي نزديك
آرامش پس از توفان
يك فيلم؛ كارگران مشغول كارند ساخته ماني حقيقي
كيان محمدي- ماني حقيقي را خيلي ها نماينده سينماي نسل جوان مي دانند؛ سينماگري كه تاكنون تنها دو فيلم ساخته و اين دومي تازه قرار است امسال در جشنواره به نمايش درآيد اما بيش از اينها شناخته شده است. در واقع حاشيه هاي فراواني كه برسر نمايش فيلم اول او پديد آمد، سبب شده تا او بيش از كارگردان يك فيلم توقيفي اجرومنزلت پيدا كند و حالا او پس از آبادان، به كارگران مشغول كارند رسيده است.
قصه فيلم تازه حقيقي كه در واقع طرحي از عباس كيارستمي است، دوخطي و ساده است. چهار رفيق براي گذران يك روز تعطيل و خوشگذراني راه مي افتند و در جاده به تخته سنگي برمي خورند كه به شكل عجيبي در كنار جاده قرار دارد و يك شوخي ساده، تبديل مي شود به تلاش هايي نافرجام؛ تلاش براي پايين انداختن سنگ از كنار جاده. همه فيلم در واقع با همين قصه كار مي كند و حسن كار حقيقي در اين است كه توانسته 90 دقيقه تماشاگرش را به همين قصه سرگرم كند. اين اما همه قصه نيست. نكته در اينجاست كه انتظار از حقيقي فراتر از آن چيزي است كه در كارگران مشغول كارند به چشم مي خورد. او با آبادان- كه به لحاظ فرم و مضمون اثر قابل تاملي بود - خود را به عنوان يكي از نهادهاي سينماي تجربي و متفاوت ايران مطرح كرده بود و حالا در فيلم دوم هيچ نشاني از آن تلاش هاي فرم گونه وجود ندارد. بيش از هرچيز، فيلم تازه حقيقي يك اثر سرخوشانه است كه سعي دارد مورخ باشد و فضاي صميمي پشت دوربين را به مخاطبش منتقل كند. براي همين است كه بازي هاي فيلم، جذاب و صميمي است و بيش از هرچيز، اين بازيگران هستند كه تماشاگر را در ادامه قصه ياري مي كنند؛ به ويژه اين كه براي آدم هاي سينمايي برخي چهره ها جذابيت هاي فرامتني هم دارند. از جمع چهار رفيق، سه نفر بازيگر حرفه اي تلقي نمي شوند اما آدم هاي آشنايي هستند؛ اميد روحاني- كه نويسنده و منتقد است، احمدحامد- پسر فاطمه معتمد آريا و فيلمنامه نويس- و محمود كلاري فيلمبردار مطرح اين سال ها- به همراه آتيلا پسياني چهار رفيق داستان هستند و رابطه ميان اينها، زيربناي كار را شكل مي دهد. فيلمبرداري دو دوربينه كار هم به راحتي اين فضاها كمك قابل توجهي مي كند.
با توجه به اين ويژگي ها، كارگران مشغول كارند يك جور آرامش پس از توفان است. توفاني كه با فيلم آبادان به پا شد، حالا جاي خود را به يك فيلم بي حاشيه داده است؛ فيلمي كه بيش از هرچيز تمايل ماني حقيقي به نمايش بي دغدغه آن احساس مي شود. فيلمي كه حقيقي ساخته تا نشان دهد قصه تعريف كردن را بلد است و مي تواند از يك متريال به ظاهر ساده، فيلمي روان براي مخاطب حتي عام- سينماي ايران بسازد.يادآوري اين نكته هم كه تيتراژ فيلم را از دست ندهيد، خيلي ضرورت ندارد. حقيقي در حال حاضر مهم ترين سازنده تيتراژ فيلم هاي ايراني است و خب، بالطبع براي فيلم خودش هم تيراژ خيلي خوبي ساخته است كه عليرغم سادگي، جذاب و همخوان با محتواي اثر است.

يادداشت
سراسر حادثه
سعيد مروتي
اگر خاطرتان باشد، چند روز پيش در همين ستون درباره رسيدن يا نرسيدن فيلم هاي جشنواره نوشتيم. البته موضوع آن يادداشت، اولتيماتوم مسئول آماده سازي فيلم هاي جشنواره بود و اينك اگرفيلم ها تا روز جمعه نرسند، از جدول فيلم ها حذف مي شوند. گفتيم كه خيلي نمي شود اين تهديد را جدي گرفت و ظاهرا تا پايان مهلت فوق الذكر تنها 10 فيلم به دفتر جشنواره رسيده است.
در انتهاي آن يادداشت آورديم كه خيالتان راحت باشد؛ اگر اتفاق غيرمترقبه اي رخ ندهد همه فيلم ها با تلاش شبانه روزي دوستان به جشنواره مي رسند.
و حالا چند روزي است كه آن اتفاق غيرمترقبه رخ داده است، يعني بحران نوار صدا فيلم هاي زيادي را با مشكل روبه رو كرد. ماجرا از اين قرار است كه موجودي انبار نوع خاصي از نوار صدا با تعداد فيلم هايي كه در مرحله فني قرار دارند همخواني ندارد. در آخر هفته گذشته تعداد زيادي از فيلمسازاني كه قرار است فيلم هايشان به جشنواره برسد، فشار عصبي زيادي را تحمل كردند. يكي- دو نفرشان هم تا مرز سكته رفتند و برگشتند.
مشكل اينجا بود كه نوار صدا براي پرده هاي بيست دقيقه اي تمام شد و 80 درصد فيلم هاي جشنواره كه در مرحله صداگذاري قرار داشتند، دچار مشكل شدند.
به گفته محسن شمس با جايگزين كردن نوارهاي صداي 10 دقيقه اي كه خوشبختانه به وفور در انبارهاي وزارت ارشاد موجود است، طول پرده ها هم به 10 دقيقه كاهش يافته و مشكل حل مي شود.
منتها رسيدن به اين راه حل و اجرا كردنش به هر حال زمان برده است؛ زماني كه در اين كشاكش رساندن فيلم به جشنواره هر دقيقه اش هم به شدت ارزشمند است.
اين روزها با هر فيلمسازي كه صحبت مي كنيم مي گويد فيلمش را تا اواسط هفته به جشنواره مي رساند؛ يعني زماني كه نيمي از جشنواره گذشته است. حالا معضل بزرگ گردانندگان جشنواره، تنظيم جدول فيلم هاست؛ كاري كه بسيار دشوار است، چون براي روزهاي اول جشنواره، فيلم چنداني براي نمايش وجود ندارد؛اتفاقي كه مي شود گفت در تاريخ برگزاري جشنواره فجر، بي سابقه است.
اين درست كه اين جشنواره از روز اول تا امروز با مشكلاتي اساسي و ريشه دار روبه رو بوده ولي اين يكي واقعا نوبر است.اينكه جشنواره فجر در حالي افتتاح مي شود كه بيشتر فيلم هايش هنوز درگير مراحل فني اند، يك شگفتي ديگر به انبوه وقايع باورنكردني جشنواره (كه در اين سال ها از فرط تكرار كاملا باوركردني شده اند) مي افزايد.اعلام چهار فيلم رزرو براي حضور در بخش مسابقه از سوي مديران جشنواره، به عنوان اولين واكنش به مسئله پيش آمده نشان داد كه بحران، كاملا جدي است و احتمال نرسيدن تعدادي از فيلم ها به جشنواره وجود دارد.جالب اينكه برخي از فيلم هاي درگير در مراحل فني فيلمبرداري شان نزديك 10ماه است كه به پايان رسيده و مشخص نيست چرا بايد در آستانه برگزاري جشنواره وارد مرحله صداگذاري شوند.
داشتن يك دبيرخانه دائمي و البته فعال سالانه و انجام و پيگيري كارهاي جشنواره در طول سال، اين حسن را دارد كه مي شود اتفاقات غيرمترقبه را پيش بيني و برايش راه حلي جستجو كرد؛نكته اي كه در همه جشنواره هاي معتبري كه در سراسر جهان انجام مي شود، لحاظ مي شود و اينجا همه، چه فيلمسازان و چه برگزار كنندگان در دقيقه 90 به ياد جشنواره مي افتند.آن وقت است كه سهل انگاري يك كارمند ساده كه اطلاعي از موجودي انبار ندارد، كل جشنواره را به چالش مي كشد و هر مسئله كوچكي تبديل به حادثه اي بزرگ مي شود.

خبر
در لابه لاي روزهاي جشنواره
چندين برنامه فرهنگي و هنري در دستور كار متصديان فرهنگ و هنر كشور پايتخت قرار دارد كه از امروز تا اواسط بهمن ماه ادامه دارد.
ساراي قشقايي اولين مسابقه سراسري طنز ايران برگزار مي شود. در زيرپوست شهر و شهرنشيني آنقدر نكات جالبي وجود دارد كه سوژه طنزپردازان خوش ذوق شود. سازمان فرهنگي و هنري شهرداري تهران ملزومات شهرنشيني از جمله ترافيك، حقوق و وظايف شهروندي، تكدي گري، اعتياد، كارتن خوابي و اداره جات، اماكن و خانواده تهراني را دستمايه براي مسابقه طنز قرار داده است.
علاقمندان مي توانند حداكثر 5 اثر طنز خود را با موضوعات ذكر شده تا پايان اين هفته به دبيرخانه مسابقه واقع در خيابان شهيد مطهري، بعد از سهروردي، سازمان فرهنگي و هنري شهرداري، معاونت فرهنگي، خانه طنز ارسال كنند. در اين روزهاي مسابقه و جشنواره خانه هاي فرهنگ بيكار ننشسته اند.
فرهنگسراي علوم دوره هاي آموزش سلامت را با حضور دكتر مسعود احمدزاده اصل، مازيارد مرادي لاكه و دكتر سيد آرش طهرني برگزار مي كند. روش هاي آموزش سلامت و چرخه آن، تغذيه و رفتارهاي سالم، سيگار و دخانيات، ارزشيابي برنامه هاي آموزشي، سلامت روان، ايده و رفتارهاي پر خطر، چگونگي تهيه برنامه براي تغيير رفتارهاي پرخطر، ورزش و فعاليت هاي فيزيكي از جمله برنامه هاي اين دوره است.
اين دوره ها روزهاي دوشنبه و چهارشنبه هر هفته، ساعت 9 الي 30/11 از سوم تا هجدهم بهمن ماه برگزار مي شود.
كاش كساني پيدا مي شدند كه بخش زيادي از نيروي خود را صرف شناسايي جوانان خلاق كنند. مثل دست  اندركاران فرهنگسراي كار كه كانون خوداشتغالي و كارآفريني و دانش آموزان شهر تهران را در فرهنگسرا داير كرده اند.

خبرسازان
ايرانشهر
تهرانشهر
جهانشهر
دخل و خرج
در شهر
سفر و طبيعت
شهر آرا
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  سفر و طبيعت  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |