دوشنبه ۳ بهمن ۱۳۸۴ - - ۳۹۰۵
تكدي گري در كلان شهرها زاييده مهاجرت كاذب بيكاران
هجوم در يوزگان
000513.jpg
عكس: علي اكبر شيرژيان
بنيامين صدر
خيابان ها و ميدان هاي شلوغ و اصلي شهر، پل هاي عابر پياده،  كنار بيمارستان ها يا مراكز درماني، رستوران ها و حتي وسايل حمل و نقل عمومي، همه جا هستند؛ حتي آنجايي كه شما فكر آن را هم نمي كنيد با ظاهري آشفته و نابهنجار از شما پول مي خواهند!
ديگر نقطه اي از شهرهاي مركز ايران به ويژه پايتخت پرهياهو و بي حساب و كتاب آن، تهران نيست كه ردپاي ناخوشايند تكدي گري در آن ديده نشود.
يكي با زباني كه آن را نمي فهمي از تو پول مي خواهد و ديگري در حالي كه التماس مي كند يا اشك مي ريزد نسخه پزشكي را نشان مي دهد كه براي خريد داروهايش به اندازه كافي پول ندارد، خلاصه گويي بنگاه خيريه جيب شهرونداني است كه مي خواهند براي انجام كاري يا به قصد تفريح و قدم زدن از خيابان هاي شهر بگذرند.
مهاجرت به كلان شهرها به اميد يافتن كاري مناسب و ناكامي از يافتن كار مولد كه خود به گسترش حاشيه نشيني و فقر مي انجامد، توزيع نشدن عادلانه ثروت براساس توانايي ها و شايستگي ها، افراد كم درآمد را روزبه روز آسيب پذيرتر مي كند تا جايي كه حتي به تكدي گري و روي آوردن به كارهاي كاذب و خلافكاري مي انجامد.
به اين آشفته بازار بايد ناكارآمدي مراكز حمايتي دولتي و خيريه را نيز افزود كه به دليل موازي كاري ها و نبود سياستگذاري واحد و منسجم، در عمل از كارآمدي لازم براي شناخت، جمع آوري و بازپروري متكديان برخوردار نيستند.
نهادهاي حمايتي ناكارآمد
در تمركز اطلاعات، مديريت و سياستگذاري ها مشكل وجود دارد، مادامي كه اين مشكل رفع نشود، نمي توان زايش فقر و آسيب هاي اجتماعي را مهار كرد.
رفع مشكلات پيرامون برخورد با تكدي گري نيازمند سياستي مدون و شفاف است كه آسيب هاي اجتماعي را پيش بيني كند و امكانات و ابزارهاي مورد نياز براي كنترل آن را طراحي كند. در كشور ما هزار مركز و نهاد خيريه و حمايتي ريز و درشت وجود دارد كه هر كدام با سياستي غيراصولي همواره همچون مسكني مقطعي براي كاهش درد آسيب هاي اجتماعي چون تكدي گري، عمل مي كنند. به عنوان نمونه سازمان ذي ربط متكديان را به مدت 20 روز از انظار عمومي پنهان مي كند و اين افراد از آنجايي كه اغلب متكديان حرفه اي هستند پس از گذراندن اين دوره با آموختن شيوه هاي نوين به سوي تكدي گري برمي گردند.
افرادي هم كه تنها نياز مالي و شرايط دشوار اقتصادي آنها را به سوي تكدي گري سوق داده، حتي اگر تحت پوشش نهادهاي حمايتي چون كميته امداد و بهزيستي قرار گيرند به دليل اينكه مستمري كه به آنان پرداخت مي شود آنقدر ناچيز است كه كفاف زندگي حداقلي شان را هم نمي دهد، دوباره به تكدي گري خواهند پرداخت.
ايجاد يك تحول در نظام مستمري سنتي كشور، تنها راه حل براي جلوگيري از روي آوردن افراد به گدايي است كه بايد با بسترسازي و آموزش مهارت هاي حرفه اي افرادي كه قابليت كار مولد را دارند، دنبال شود.
متكديان كه از روي نياز مالي به گدايي روي آورده اند بايد با اقامت هاي طولاني مدت در مراكز بازپروري و توانمندسازي براي ايجاد تغيير نگرش به نحوه زيست اجتماعي، آماده شوند.
جويندگان ناكام كار
هجوم به كلان شهرها به قصد يافتن كار بيشتر به سرابي مي ماند كه افراد ناتوانمند را در خود غرق خواهد كرد.
زندگي شهري با همه ملزومات و شرايط تحميلي خاص خود گاه آدم را در مسيري مي اندازد كه خود نمي فهمد چه وقت و چه طور به آن افتاده است. هر چند كه در شهرهاي كوچك و دورافتاده نه كار هست و نه امكانات مناسب زندگي، اما اگر در كلان شهرها پول درآوردن به اين سادگي ها بود كه همه شهرنشينان مرفه زندگي مي كردند و ما اكنون شاهد گسترش فقر اقتصادي نبوديم.
براساس آخرين آمار رسمي اعلام شده، خط فقر شهري در ايران براي يك خانوار چهار نفره ماهانه 250 هزار تومان و خط فقر روستايي 150 هزار تومان تعيين شده است. اين در شرايطي است كه 10 ميليون نفر از جمعيت كشور زير خط فقر مطلق به سر مي برند.
در همين رابطه يك مقام مسئول در استانداري تهران مي گويد: 90 درصد متكديان كه در پاييز امسال (1384) از سوي نيروي انتظامي جمع آوري شده  اند، افراد جوياي كارند كه از شهرستان ها به تهران وارد شده اند. همچنين تعدادي از گروه هاي متشكل متكديان بيگانه بخصوص گدايان پاكستاني كه به طور عمده به صورت غيرقانوني وارد كشور شده اند در 2 ماه گذشته از سوي نيروي انتظامي شناسايي و به كشور متبوع خود بازگردانده شده اند.
هر متكدي كه وارد مراكز بازپروري موقت مي شود، جدا از هزينه هاي غذا، پزشك و روانشناس، 20 هزار تومان نيز هزينه آزمايش  هاي مربوط به ايدز و هپاتيت را به مركزتحميل مي كند.
فرزند حاشيه نشيني
به طور معمول افرادي كه دچار فقر مالي شديد هستند يا توانمندي هاي لازم را براي كسب درآمد ندارند، اقدام به تكدي گري مي كنند.
مهري عباسي، كارشناس امور اجتماعي و خانواده مي گويد: پديده تكدي گري معلولي از عوامل اقتصادي اجتماعي در جامعه شهري است كه در بسياري موارد منجر به آن مي شود كه افراد راه هاي نابهنجار و خطرناك را براي كسب درآمد انتخاب كنند.
اين كارشناس امور اجتماعي در ادامه مي افزايد: پديده تكدي گري مربوط به سيستم رفاه اجتماعي افراد در جامعه است. وقتي سيستم رفاه اجتماعي جامعه براي تحت پوشش قرار دادن گروه هاي خاصي يا گروه هاي داراي مشكل، اقدامي انجام نمي دهند، افراد براي كسب درآمد به اين امور روي مي آورند. همان گونه كه اكنون در جامعه مان شاهد اين امر هستيم كه برخي از افراد با ناتواني هاي جسمي و انواع معلوليت هاي خاص براي امرار معاش و گذران زندگي مجبور به تكدي مي شوند. اين در حالي است كه سيستم هاي رفاهي و حمايتي در جامعه مسئوليت پوشش دادن به اين افراد را دارا هستند. عباسي پديده مهاجرت افراد غيربومي را در افزايش تعداد متكديان موثر مي داند و مي افزايد: پديده مهاجرت افراد فقير، به همراه خود آسيب هاي فراواني را به دنبال دارد. بطوري كه گدايي را بين مهاجران و حاشيه نشين ها بيشتر مي بينيم. در بسياري از موارد از كودكان يا خردسالان كه داراي معلوليت  خاص هستند، سوءاستفاده مي شود تا از اين طريق ترحم مردم و شهروندان برانگيخته شود.
يكي از دلايل و عوامل اصلي رونق بخشي و تشديد و ترغيب تكدي گري خود مردم هستند كه خواسته يا ناخواسته زمينه را براي سودجويي عده اي فراهم مي كنند.
در اين ميان شهروندان شهرهايي مثل كرمان يا تبريز كمتر شاهد تكدي گري هستند و در شهرهاي زيارتي قم و مشهد، اين پديده تلخ بيشتر نمايان است.
آسيب هاي پياپي
بطور كلي ريشه تكدي گري را بايد در فقر اقتصادي جستجو كرد و فقر هم داراي جنبه هاي گوناگوني است. مانند فقر مطلق، فقر نسبي و فقر ذهني. از سوي ديگر توزيع ناعادلانه ثروت بين افراد جامعه سبب مي شود كه افرادي از حداقل امكانات براي زندگي محروم باشند.اما كدام دستگاه يا نهادي مسئوليت جمع آوري اين همه متكدي كه چهره شهر بويژه پايتخت را زشت كرده اند، برعهده دارد. نيروي انتظامي، قوه قضاييه، شهرداري، سازمان بهزيستي، بالاخره كدام دستگاه متصدي اصلي حل اين آسيب تلخ اجتماعي است و از طرفي قصور كداميك از آنها سبب تشديد و گسترش اين پديده تلخ شده است.
ايران كه از لحاظ دارا بودن منابع انرژي حرف نخست را در خاورميانه و حتي جهان مي زند، چرا بايد حضور اين همه گدا را به خود ببيند.
اين اتفاق ناخوشايند محصول فقدان برنامه ريزي و مديريت تخصصي و صحيح دستگاه هاي مسئول است. در گذشته تنها افراد از كار افتاده حركتي و ناتوان به تكدي گري مي پرداختند، اما امروز با ورود به هر خيابان يا مكان عمومي زنان و كودكاني را مي بينيم كه گدايي مي كنند. گويي زشتي دريوزگي در بين مردم فراموش شده و به عنوان امر روزمره جلوه گر است.
نكته مهم آنست كه معضل گدايي ديگر انحراف ها و آسيب هاي اجتماعي را نيز به همراه خود دارد، در حالي كه هيچ يك از سازمان ها و نهادهاي حمايتي و مسئول اقدامي عاجل و جدي براي محو تكدي گري انجام نمي دهند.
متكديان در شهرهاي زيارتي
كلان شهرهايي چون تهران، اصفهان و شهرهاي مذهبي همچون مشهد و قم، با پديده تكدي گري به طور جدي تري درگير هستند. اين پديده علاوه بر تاثير نامطلوبي كه بر فضاي زيست شهر مي گذارد، آرامش روان شهروندان را مختل و تصوير نامطلوبي را پيش روي گردشگران خارجي قرار مي دهد.
مشهد از جمله شهرهاي كشور است كه با چنين معضلي روبروست. براساس تازه ترين برآوردها، هم  اكنون بيش از 10 هزار نفر در مشهد تكدي گري مي كنند كه شامل گدايان فصلي، نيمه فصلي و دايمي هستند. حضور اين افراد البته در اطراف صحن امام رضا (ع) به دليل بافت زيارتي و حضور دايمي زوار و تمايل بيشتر آنان به كمك به همنوع بيشتر است.
آمارها مي گويد كه هر سال شمار متكديان افزايش مي  يابد ولي هنوز طرح دايمي و منسجمي براي كنترل و كاهش اين پديده وجود ندارد و از اردوگاه هاي كاردرماني خبري نيست.
اغلب متكديان داراي جرايم قضايي و افراد معلول، بي سرپرست و دختران جوان هستند كه به دليل نداشتن سرپناه و معاش زندگي، دست به تكدي گري مي زنند.
جالب است بدانيم كه در بين متكديان حتي افراد تحصيلكرده نيز ديده مي شود كه به تكدي گري مشغولند.

بيمه روزنامه نگاران در تنگنا
يوسف بهمن آبادي-بيمه روزنامه نگاران، يكي از خدماتي است كه از سوي انجمن صنفي روزنامه نگاران ايران ارائه مي شود، اما اين امتياز براي روزنامه نگاران از معايب و نواقصي رنج مي برد كه قادر به تامين امنيت روحي و رواني آنها در حدي مطلوب نيست و اين امر، توجه بيشتر مسئولان ذي ربط را مي طلبد. گفت وگوي زير با محمدباقر صميمي- مسئول كميته بيمه انجمن صنفي روزنامه نگاران ايران- است. وي كه خود نيز روزنامه نگار است و رنج روزنامه نگاران را درك مي كند، مشكلات، موانع و نواقص اين طرح را برمي شمرد.
- آقاي صميمي! راجع به تاريخچه شكل گيري طرح بيمه روزنامه نگاران در انجمن صنفي روزنامه نگاران ايران بفرماييد؟
در خصوص اين سؤال بايد به سابقه روزنامه نگاران و بيمه در ايران اشاره كرد. متاسفانه بيمه روزنامه نگاران در ايران هميشه دچار مشكل بوده است. روزنامه نگاراني هستند كه با سابقه هاي  ۴۰-   ‍30 سال، هنوز يك روز هم بيمه ندارند. در آذرماه 1381 براساس برنامه سوم توسعه طرحي تصويب شد كه روزنامه نگاراني كه بيمه نيستند، براساس يك بيمه حداقلي (بيمه حرف و مشاغل آزاد) براساس رديف بودجه هايي كه براي وزارت ارشاد گذاشته بودند، روزنامه نگاران، هنرمندان، نويسندگان، كاريكاتوريست ها، فيلمسازان و ... تحت پوشش اين بيمه قرار گيرند، اما اين طرح متاسفانه از آذر ماه 81 تا آبان ماه 83 براي روزنامه نگاران عملياتي شد كه با پيگيري هايي كه انجمن صنفي روزنامه نگاران و بنده انجام داديم، بالاخره در آبان ماه 83، طبق دستور معاون مطبوعاتي وزارت ارشاد قرار شد اين طرح عملياتي شود. ما بلافاصله در انجمن، ستادي تشكيل داديم و به فراخوان عمومي گذاشتيم تا روزنامه نگاران براي بيمه شدن به اين بخش مراجعه كنند.
- در مورد بيمه مذكور توضيح دهيد؟
اين بيمه، يك بيمه حداقلي است كه براساس بيمه حرف و مشاغل آزاد (18 درصدي) امكانات مي دهد. به طوري كه۱۰ درصد آن را وزارت ارشاد مي دهد و 8 درصد ديگر را روزنامه نگار با توجه به پايه حقوقي كه اعلام مي شود پرداخت مي كند. اين بيمه، بيمه كامل تلقي نمي شود و براي روزنامه نگار كم است.
- علت اين كه بيمه روزنامه نگاران در حال حاضر بيمه كامل نيست، چه مي تواند باشد و به بيان ديگر، اين بيمه از چه نواقصي رنج مي برد؟
ما در مقابل اين نوع بيمه ها، بيمه هاي اجباري را داريم كه ميزان حقوق پرداختي بيشتري دارند، از امكانات درماني بهتري برخوردارند و حقوق بيكاري به آنها تعلق مي گيرد.اما بيمه روزنامه نگاران،  بيمه حداقلي است، يعني اينكه بيمه كارگران ساده است و اجباري هم نيست. بنابراين از قدرت بيمه هاي درماني و امكانات خاص بيمه هاي اجباري برخوردار نيست، در حالي كه روزنامه نگاران، افراد متخصص هستند و ارزش شان بالاتر از اين حرف هاست. با توجه به اين بيمه ها، روزنامه نگاران در ايران مأيوس مي شوند.
ادامه دارد

دريچه
درمانگر بيمار
محمد سرابي- در سال هاي اخير، بسياري از جوانان پشت كنكور با تشويق پدر ومادرهايي كه آرزوي دكترشدن فرزندان عزيزشان را داشتند، رشته هاي پزشكي و پيراپزشكي را انتخاب كردند كه طبيعتا باعث
اشباع شدن بازار اين رشته ها و افزايش بيكاري فارغ التحصيلان آن شد، ولي يكي از اين رشته ها هنوز هم  آينده درخشاني پيش رو خواهند داشت. باتوجه به اينكه جمعيت اكنون ايران بسيار جوان است، پس از چند دهه اين جمعيت به سنين ميان سالي و سپس پيري خواهد رسيد و مهمترين ويژگي پيري به سراغ آنها خواهد آمد.
درد مفاصل، اشكال در تحرك بدني و ضعف ماهيچه ها، يكي از بيماري هاي رايج ايران خواهد شد كه رسيدگي و تسكين آنها احتياج به يك نوع تخصص دارد؛فيزيوتراپي؛ خصوصا كه عوامل بسياري مشكلات نيازمند فيزيوتراپي را تقويت خواهند كرد.
- گسترش زندگي ماشيني تحرك مردم را كاهش داده يا به اشكال نامناسبي مثل آويزان شدن از نرده هاي اتوبوس تبديل كرده است.
- ورزش يا حتي نرمش همگاني هنوز در ايران به صورت يك عادت عمومي وجود ندارد و تشويق بازيكنان، دنبال كردن اخبار در نشريات زرد و كفش اسپرت پوشيدن، نهايت فعاليت  ورزشي به شمار مي آيد.
- عادت هاي غذايي نامناسب و پرخوري كه اشخاص را بعد از 20سالگي دچار اضافه وزن و بعد از 40سالگي صاحب شكم هاي بزرگ مي كند، همين طور رژيم غذايي بدون كلسيم كافي كه باعث پوكي استخوان خواهد شد.
- و بالاخره تنبلي و عدم فعاليت كه جنبه همه گير دارد، به همراه سه عامل ديگر به افزايش مشكلات مفصلي كمك مي كنند و در سال هاي آينده مشتريان فراواني را براي مراكز درماني فيزيوتراپي فراهم خواهند كرد.
پس انتخاب رشته فيزيوتراپي مي تواند حرفه اي پرمشتري را در آينده تامين كند.
گروهي از بيماران فيزيوتراپي را هم مبتلايان به بيماري هاي شغلي تشكيل مي دهند كه بنا به دلايل بسياري از جمله نامناسب بودن و ضعف فيزيكي، ابزارها و محيط كاري دچار آسيب هاي خاص مي شوند؛
كارگران كارخانه ها كه در قسمت ثابتي از خط توليد كار مي كنند، راننده هايي كه در وضعيت نامناسب طي ساعات طولاني رانندگي مي كنند، نقاشان ساختمان يا آرايشگراني كه هميشه ايستاده اند و تمام كساني كه در طول روز در يك موقعيت ثابت مشغول هستند در معرض آسيب قرار دارند و مشاغل بخش درمان نيز از اين قاعده مستثني نيستند. به عنوان مثال، پرستاران ساعت هاي طولاني به صورت ايستاده كار مي كنند و فرصت هاي چنداني براي نشستن ندارند و اگرچه مي تـوانند وضعيت كاري خود را اندكي تغيير دهند ولي مجموعا خستگي زيادي را در ناحيه پا و كمر تحمل مي كنند.
متخصصان جراحي، در طول كار خود روي تخت اتاق عمل خم شده اند كه پس از مدتي دچار درد و ناراحتي در ناحيه پشت خواهند شد.
دندانپزشكان، در يك شكل ثابت و هميشه از يك طرف (اغلب سمت راست) بايد دندان بيمار را در مدت زماني طولاني پر و خالي كنند. گردن، كتف، آرنج و مچ دست آنها به ترتيب آسيب خواهد ديد.
اگرچه منطقي است ولي اندكي دور از تصور به نظر مي آيد كه يك پزشك، خود دچار بيماري هايي شود كه از نحوه ابتلا و درمان آن آگاهي دارد ولي به نمونه هاي قبلي بايد خود فيزيوتراپ ها را هم اضافه كرد. آنها نيز مانند ديگر بخش ها در معرض آسيب مداوم جسمي هستند و اگر ورزش منظم را دنبال نكنند، ممكن است بيمار حرفه خود شوند. فيزيوتراپيست، محسن هاشمي مي گويد: فيزيوتراپ ها يك كار بدني كامل را در طول روز انجام مي دهند و به همين دليل در پايان ساعت هاي كاري دچار خستگي زيادي مي شوند، برخي از حركات مانند جابه جا كردن يك بيمار سنگين وزن، براي مفاصل خود آنها هم خطرناك است . به گفته وي يكسري از دستگاه هاي مورد استفاده در اين حرفه به درمانگران آسيب مي رساند؛ مانند دستگاه هايي كه با فركانس بالا كار مي كنند و در اطراف خود ميدان مغناطيسي مي سازند. نظير دستگاه هاي دياترمي و ماكروويو كه گاهي بيش از ده متر امواج خود را پراكنده مي سازند و مي توانند باعث عوارض جنسي شوند. دستگاه هاي اولتراساند كه در دراز مدت تراكم استخوان را كاهش مي دهند و تابنده هاي امواج فرابنفش و ليزر كه براي چشم زيان رسان هستند نيز در همين دسته جا مي گيرند. يكي ديگر از خطراتي كه فيزيوتراپ ها با آن روبه رو هستند برق گرفتگي است .

كوتاه
دشمنان كمين كرده در اعماق خاك
محمد باريكاني
مقامات دفاعي ايران در حال برگزاري جلساتي براي تدوين طرح پنج ساله اي هستند تا مناطق فوق العاده آلوده به مين در نوار مرزي غرب كشور را پاكسازي كنند. آنها در اين طرح كه قرار است با مشاركت برنامه عمران سازمان ملل متحد در تهران تدوين شود، از كارشناسان غيرايراني نيز بهره گرفته اند. در جلسه دو هفته گذشته مدير مركز ملي مين زدايي كشور با كارشناسي از بانكوك - كه با حضور مدير طرح هاي توسعه سازمان ملل متحد در تهران برگزار شد- گفت وگوهاي اوليه براي تصميم جدي بر پاكسازي صورت گرفت.
در حال حاضر كشور ايران به عنوان يكي از آلوده ترين كشورهاي جهان از لحاظ وجود ميادين مين در منطقه آسيا مطرح است. با اين وجود مقامات مسئول در امر پاكسازي ميادين مين، اوضاع ايران را از لحاظ پراكندگي ميادين و حتي پاكسازي مناطق آلوده بهتر از كشوري مانند افغانستان ارزيابي مي كنند. آنها البته اذعان مي كنند كه وجود اين ميادين، تاثير مستقيمي بر فقر اقتصادي مناطق آلوده به مين دارد و اگر چه تلاش هاي سيستماتيك صورت گرفته در سال هاي گذشته، زمين هايي را به كشاورزها و دامدارها بازگردانده است تا به رشد اقتصاد خانواده هاي روستايي كمك كند ولي با اين وجود همچنان بخشي از مناطق، به دليل پنهان شدن مين هاي كاشته شده و گلوله هاي عمل نكرده همچنان آلوده مانده است. تيمسار عميد مجري عمليات پاكسازي مركز ملي مين زدايي كشور مي گويد: طرح پنج ساله عمدتا مناطق فوق العاده آلوده غرب كشور را پوشش مي دهد ولي من قول مي دهم تا يك سال آينده مناطق پاكسازي شده اي كه در برخي جاها به دليل جابه جايي مين ها، رانش زمين و رسوب گذاري همچنان آلوده مانده اند به صورت كامل پاكسازي و زمين هاي آن تحويل مردم شود .
سفر هيأت دولت به استان ايلام البته در تسريع پروژه هاي مين زدايي و تدوين سند پنج ساله مؤثر بوده است. ايلام منطقه اي است كه در شروع دوران بازسازي مناطق جنگي، نزديك به يك ميليون و هفتصد هزار هكتار اراضي آلوده به مين را در خود جاي داده بود كه اين رقم با تلاش هاي صورت گرفته در دو دهه گذشته، به هفتصد و پنجاه هزار هكتار رسيده است. اين امر با تلاش هاي نيروهاي پاكسازي كننده و مين روب هايي صورت گرفته است كه از بدنه ارتش، سپاه و 21 شركت خصوصي فعال در امر مين زدايي بيرون آمده اند.
اين نخستين باري است كه وزارت دفاع با حكمي كه رييس جمهور صادر كرد، مسئول مستقيم پاكسازي مناطق آلوده به مين شده است. تا پيش از آن وزارت كشور و وزارت دفاع مسئوليت مشترك پاكسازي مناطق مين خيز را برعهده داشتند، در حالي كه مقامات دفاعي معتقد بودند اين اقدام تنها بايد از سوي نهادهاي نظامي (وزارت دفاع) صورت پذيرد.
اگر چه جنگ هشت ساله عراق عليه ايران به پايان رسيد ولي پيامدهاي منفي اقتصادي - اجتماعي آن همچنان برجاي مانده است. با اين وجود پروتكل هاي بين المللي، سخت گيرانه تر شده اند تا دولت ها را از به كارگيري مين هاي ضد نفر منع كند.
معاهده منع كامل مين هاي ضد نفر - كه به كنوانسيون اتاوا شهرت يافته است - در سال 1977 در كانادا تهيه شده تا ضمن ممنوعيت كامل هر نوع به كارگيري مين ضد نفر، روش هاي نظارت بر اجراي آن و جذب حمايت مالي بين المللي را بيان كند. اين معاهده كه جنبه اي بشردوستانه داشته است توانست 148 كشور جهان را به عضويت خود درآورد.
نخستين معاهده بين المللي كه استفاده از مين را منع و قانونمند ساخت، مربوط به پروتكل دوم معاهده سلاح هاي متعارف (CCW) بود كه در سال 1980 تهيه شد تا مديريت به كارگيري مين و نحوه استفاده از آن را قانونمند سازد. اين معاهده نيز توانسته بود 148 كشور كه عمدتاً در مناطق پر خطر و تهديدخيز واقع شده بودند را به عضويت خود درآورد.
شايد پيوستن به معاهدات بين المللي سختگيرانه كه دولت ها را بيشتر ملزم به مراعات مسائل بشردوستانه ساخته است، فرصتي شد تا تفاهمنامه  اي ميان دو كشور متخاصم دهه شصت و دو كشور برادر دهه هشتاد امضاء شود؛ تفاهمنامه اي كه با حضور نمايندگان وزير دفاع عراق و در مركز مين زدايي كشور به امضا رسيد تا براساس آن كليه اسناد و مدارك و نقشه هاي مربوط به اطلاعات مناطق مين گذاري شده در دو كشور جمع آوري و جهت تسهيل عمليات پاكسازي مبادله شود.
براساس اين تفاهمنامه، دو كشور موافقت كردند كه به منظور تسريع در روند پاكسازي اراضي مين گذاري شده، كميته اجرايي مشتركي با حضور نمايندگان خود تشكيل و زمينه همكاري بيشتر را توسعه دهند.
در متن تفاهمنامه همكاري، همچنين دو كشور تعهد كردند كه براي انجام امور مين زدايي در دو كشور تمام توانمندي هاي ملي و بين المللي به كار گرفته شود. در جلسه نمايندگان وزير دفاع عراق و مسئولان كميته مين زدايي كشور مقرر شد كه دو كشور نسبت به توسعه گذرگاه هاي مرزي و پاكسازي اين مناطق اقدام سريع داشته باشند.
با وجود اين تفاهمنامه وتلاش هاي اخير صورت گرفته در زمينه تدوين سند پنج ساله پاكسازي مناطق آلوده به مين، به نظر مي رسد مقامات دولت و مسئولان دفاعي كشور به اين نتيجه رسيده اند كه با پاكسازي زمين هاي آلوده به مين مي توان به توسعه اقتصادي محلي و منطقه اي در نقاط آلوده كشور دست يافت و به رغم اين تلاش هنوز سربازان كمين كرده دشمن در زير زمين، خود را براي اقدامات انتحاري آماده نگه داشته اند تا قربانيان خود را از ميان زنان، كودكان و مرداني انتخاب كنند كه براي معاش تلاش مي كنند.

در شهر
آرمانشهر
ايرانشهر
تهرانشهر
جهانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |