چهارشنبه ۵ بهمن ۱۳۸۴
اختلال بيش فعالي يا فزون جنبشي
000558.jpg
عباس تقي زاده
كاملاً عادي است كه كودكان جنب و جوش كنند ،تحرك داشته باشند و از بازي كردن لذت ببرند. گاهي مادران به درمانگاه يا روان شناس مراجعه و اظهار مي دارند كه فرزندشان- بخصوص پسر- بسيار بي قرار، زياده فعال، حواس پرت، بي ثبات و تكانشي است. معلمان معمولاً چنين دانش آموزاني را خوب مي شناسند. برخي از مردم معتقدند كه اين كودكان باهوش اند، در مقابل برخي معتقدند كه آنان از هوش كمتري برخوردارند. نتايج پژوهش ها نشان مي دهد كه اين كودكان داراي هوش كمتري نيستند اما وجود برخي مشكل ها در عملكرد مربوط به توجه و تمركز حواس باعث بروز مشكل در عملكرد هوشي اين كودكان مي شود. و اغلب اين نگرش وجود دارد كه اين اختلال را ناشي از عوامل زيستي، آسيب مغزي يا وراثت بدانند، ۳ تا ۵درصد كودكان مبتلا به اين بيماري هستند كه در اين ميان پسرها سه برابر بيشتر از دخترها مبتلا مي شوند.
پيشينه تاريخي اختلال نارسايي بيش فعالي
قديمي ترين توصيفي كه از بيش فعالي يا فزون جنبشي وجود دارد از پزشكي آلماني به نام هاينريش هافمن در ميانه سال هاي ۱۸۰۰ است. شكسپير در يكي از شخصيت هاي داستاني خود در نمايش نامه «شاه هنري هشتم» به نوعي از اين بيماري اشاره كرده است.
در ادبيات توصيفي كودكان با اختلال نارسايي بيش فعالي به نام برخي از افراد معروف برمي خوريم كه نويسندگان آن منابع ادعا كرده اند كه اين افراد، به اين اختلال مبتلا بودند. اين ادعا براساس شرح حالي كه از زندگي اين افراد در تاريخ آمده انجام گرفته است بدون اينكه اين ادعا را تأييد بكنيم نام برخي از اين افراد را يادآور مي شويم.
سقراط، موزارت، ناپلئون بناپارت، جمال عبدالناصر، نيوتون،الكساندر گراهام بل، چرچيل، هانس كريستين آندرسون، آگاتا كريستي ، بتهوون، لئوناردو داوينچي، گاليله، لئو تولستوي، ارنست همينگوي، شاهزاده چارلز، ونگوگ، اديسون، بيل كلينتون، جرج بوش، جان كندي، جان راكفلر، بيسمارك، داروين، اينشتين، برناد شاو، پيكاسو.
مشكلات باليني اختلال بيش فعالي
در كودكان داراي اين اختلال مشكل هاي باليني به قرار زيرند:
تكانشگري(رفتار بدون تفكر)، كم توجهي و حواس پرتي، دچار اشكال هنگام بازي با كودكان، بي توجهي به حرف ديگران، مشكل در پيروي از دستورها، انجام كارهاي خطرناك بدون آنكه به پيامد آنها فكر كند، رفتارهاي آزارشي، نافرماني و عدم همكاري، خودآزاري (كندن مو و پوست خود)، معمولاً برخوردار بودن از هوشبهر طبيعي(ناتواني در انجام برخي كارها مثل تكليف ها و يادگيري در مدرسه)، تصادف كردن به ميزاني بيش از ديگران، داشتن عزت نفس پايين و احساس ناكامي، نشان دادن بسياري از مشكل هاي خود حتي در خواب(تكان خوردن پياپي و جابجا شدن)، داشتن مشكل هاي اجتماعي مانند گوشه گيري يا پرخاشگري، اختلال هاي زبان و گفتار، اختلال در خواندن و نوشتن، مشكل سازگاري در موقعيت هاي جديد، نارسائي هاي شناختي، اختلال هاي خلقي و افسردگي.
سبب شناسي اختلال بيش فعالي
دانشمندان نمي توانند به طور قطعي مشخص كنند كه علت اصلي اختلال نارسايي بيش فعالي چيست؟ تا كنون هيچ مدركي كه نشان دهد عوامل اجتماعي و روش هاي تربيتي عامل بوجود آمدن بيماري هستند ارائه نشده است و اكثر محققين علت بيماري را عوامل بيولوژيك دانسته اند. بنابراين مي توان با اطمينان به والدين اين كودكان گفت كه بي جهت خود را مقصر ندانند و خود را سرزنش نكنند. با اين وجود ممكن است عوامل زير در ايجاد يا تشديد بيماري دخالت داشته باشند:
۱- عوامل طبيعي
مصرف سيگار و الكل در دوران بارداري ممكن است رابطه اي با ايجاد بيماري داشته باشد. مسموميت با سرب نيز مي تواند از علل اين بيماري باشد. به نظر مي رسد تماشاي زياد تلويزيون و بازي هاي كامپيوتري نيز در پيدايش آن دخيل باشند.
۲- صدمات و اختلالات مغزي
كودكاني كه در اثر تصادف دچار صدمات مغزي مي شوند گاهي علائمي مشابه اختلال بيش فعالي و كم توجهي بروز مي دهند. قسمت جلويي مغز مسئول كنترل تفكر، رفتار و احساسات است و در استدلال كردن و حل مسئله نقش مؤثري دارد.
۳- تغذيه
شكر و چاشني هاي غذا علائم بيماري را تشديد مي كنند. برخي محققين معتقدند كه حساسيت هاي غذايي، مسموميت با فلزات سنگين، رژيم غذايي كم پروتئين، كمبود مواد معدني، اسيدهاي چرب ضروري، اختلالات تيروئيدي و كمبود ويتامين ها خصوصاً ويتامين هاي گروه B از عوامل خطر ايجاد اختلال بيش فعالي هستند. كمبود منيزيوم هم مي تواند علائم رواني زيادي از قبيل افسردگي، اضطراب، بي قراري و تحريك پذيري ايجاد نمايد به نظر مي رسد كه كودكان مبتلا به اين بيماري دچار كمبود مواد معدني مثل منيزيوم، روي و آهن باشند.
۴- ژنتيك
اختلال بيش فعالي كم توجهي اغلب در افراد يك فاميل ديده مي شود ۲۵درصد بستگان نزديك كودك، مبتلا به اين بيماري هستند در حالي كه شيوع اين بيماري در كل جامعه ۵درصد است. مطالعه روي دوقلوهاي همسان به شدت نقش ژنتيك را تأييد مي كند. امروزه حتي مي توان با بررسي ژن ها خطر ابتلاي نوزاد را درآينده مشخص نمود.
۵- به هم خوردن توازن شيميايي و عصبي
سلول هاي عصبي از خود موادي ترشح مي كنند كه در انديشيدن، ذخيره و پردازي اطلاعات نقش مؤثري دارند يكي از اين مواد ماده اي به نام دوپامين است. دوپامين در كودكان بيش فعال كم توجه به طور غيرطبيعي پايين است. محققين فكر مي كنند كه كم توجهي و مشكلات حافظه اين بيماران به علت كم بودن مقدار اين ماده در مغز است در ۶۰درصد اين بيماران ژن هاي كنترل كننده دوپامين غيرطبيعي هستند. ماده ديگري كه از سلول هاي عصبي ترشح مي شود و در اين بيماري اهميت دارد استيل كولين نام دارد كه در حافظه، توجه، هشياري، ادراك، استدلال و قضاوت نقش دارد در اين بيماران مقدار اين ماده نيز غيرطبيعي است.
سخني با والدين:
* هر چقدر مي توانيد در مورد اين بيماري بياموزيد هر چقدر بيشتر بدانيد مي توانيد به كودكتان كمك كنيد.
* مقررات مشخص و ساده اي براي كودكتان وضع كنيد و به او بگوئيد چه كاري مي تواند انجام دهد.
* كودكتان را وقتي كار صحيحي انجام مي دهد تشويق كنيد.
* با ساير والدين كه مشكل مشابه شما را دارند صحبت كنيد در اين تماس ها مي توانيد از تجربه و حمايت عاطفي آنها بهره مند شويد.
* مرتباً معلم فرزندتان در تماس باشيد. رفتارهاي كودكتان را در منزل به معلم وي اطلاع دهيد و از رفتارش در مدرسه بپرسيد.
* نيمكت يا صندلي او را كنار پنجره يا جايي كه ممكن است باعث حواس پرتي او شود قرار ندهيد.
* دانش آموزان با اختلال نارسايي بيش فعالي با روش هاي عملي بهتر ياد مي گيرند تا با روش سخنراني معلم.
* به آنها اين روش را ياد بدهيد كه به خود بگويند «صبركن! كمي بيشتر دقت كن! حالا انجام بده» اين روش رفتاري تكانشي او را كاهش مي دهد.
* او را در يك گروه كلاسي عضوكنيد تا كارهايش را به صورت گروهي انجام دهد.
* او را زود به زود تشويق كنيد او به پاداش هاي پياپي در زمان كوتاه نياز دارد.
* تماس چشمي خود را با او بطور مستمر حفظ كنيد و او را زود به زود نگاه كنيد.
* سعي كنيد از رنگ ها به خصوص مواد ديداري (مثل نقاشي، مجسمه،  عكس و فيلم) و مواد لمسي (مثل گچ، كاغذ، خمير و مانند اينها) بيشتر استفاده كنيد نتيجه بررسي ها نشان داده است كه اين دانش آموزان، در يادگيري از راه ديدن و لمس كردن وضعيت بهتري دارند.
* از حركات دست و چهره و وسائل كمك آموزشي براي تدريس استفاده كنيد.
* به محض شك به اين اختلال، سريعاً كودك را به روان پزشك ارجاع دهيد. هوشياري شما در اين زمينه مي تواند آينده كودك را دگرگون سازد.
* تا حد امكان درس را مفرح تدريس كنيد علاقمندي كودك به درس مانع تشديد كم توجهي او خواهد شد.
* در برخورد با اين كودكان صبور و منعطف باشيد.
روش هاي درمان
روان درماني:
اين درمان توسط يك تيم روان پزشك و روان شناس انجام مي گيرد و در آن دو مسئله مورد توجه قرار مي گيرد، يكي واكنش ها و رفتارهاي فرد و ديگري تفكرات و نگرش هايي كه علائم را تشديد مي كند به بيمار ياد داده مي شود كه چگونه در شرايط مشكل زا واكنش ها رو رفتارهاي خود را كنترل نمايد با اين شيوه درمان (رفتاردرماني) واكنش هايي مثل خشم، افسردگي، و آسيب به خود تحت كنترل درآمده و كودك قادر خواهد بود ارتباط بهترين بين فكر و جسمش برقرار سازد. از سوي ديگر به بيمار نشان داده مي شود كه چگونه يك مدل فكري و يك نگرش، علائم بيماري را تشديد مي كند و براثر آن بيمار بدون علت عصباني يا مضطرب مي شود و اين حس منفي منجر به واكنش منفي مي شود و در مجموع سعي مي شود با اين شيوه درمان، مهارت هاي ذهني فرد در كنترل رفتار و برقراري روابط اجتماعي افزايش يابد.
درمان دارويي:
داروهايي كه در اين بيماري استفاده مي شوند آمفتامين و ريتالين مشهورترين داروهاي اين گروه هستند. آمفتامين را براي كودكان بالاي سه سال و ريتالين را براي كودكان بالاي شش سال تجويز مي كنند. عوارض داروها جزئي بوده و بستگي به دوز مورد استفاده دارند. شايع ترين عوارض اين داروها كاهش اشتها، بي خوابي، اضطراب، تحريك پذيري، شكم درد و سردرد است اكثر اين عوارض پس از چند هفته از شروع درمان از بين مي روند.
در پايان لازم به ذكر است درمان كودك بيمار به تنهايي كافي نيست و لازم است خانواده او نيز آموزش هاي لازم را فراگيرند. يكي از راه هاي حمايت از خانواده، تشكيل گروه هاي حمايت گراست كه از خانواده هايي كه فرزندان بيش فعال كم توجه دارند، تشكيل شده است در اين گروه خانواده ها در تاريخ مشخصي گرد هم مي آيند و نسبت به مشكلات و دستاوردهايشان صحبت مي كنند و از حمايت عاطفي و مشورت يكديگر بهره مند مي شوند بسيار مهم است كه اوليا مدرسه و معلم كودك ني در جريان بيماري قرارگيرد. اين مسئله به پذيرش كودك در محيط مدرسه كمك شاياني مي كند.
منابع:
۱- اختلال نارسايي توجه /فزون جنبشي- تأليف: دكتر حميد عليزاده
۲- كودك شلوغ شما، شايد بيمار باشد- دكتر مجيد سروري، هفته نامه سلامت، سال اول، شماره ،۳۲ پنجم شهريور ۱۳۸۴

بازتاب
سن افسردگي در ايران به ۱۷سال كاهش يافته است
گروه اجتماعي:  انباشته شدن نيازهاي عاطفي يكي از علل افسردگي و بروز اختلالات روحي _ رفتاري در شهروندان به ويژه در جوانان بوده كه مي تواند در صورت تداوم به خودكشي منجر شود.
دكتر محمد حسين فرجاد آسيب شناس در گفتگو با مهر با اشاره به عوامل مؤثر در ايجاد افسردگي در بين شهروندان، گفت: نيازهاي عاطفي، فشارهاي تحصيلي مانند كنكور و نقايص جسمي و فيزيكي از مهمترين عوامل مؤثر در شكل گيري افسردگي به ويژه در بين جوانان است.
وي در مورد اينكه جامعه در گذشته نيز همواره با چنين مشكلات و گرفتاري هايي دست به گريبان بوده اما چرا افسردگي طي سالهاي آتي شدت گرفته است،گفت: در گذشته والدين و خانواده به راحتي از عهده نيازهاي عاطفي فرزندان خود برمي آمدند اما پدر و مادر امروزي به قدري درگير كار و مشكلات بيروني است كه حتي كمتر فرصت پيدا مي كند با فرزندش يك گفتگوي ساده داشته باشد، چه رسد به اينكه بخواهد در روز ساعتي از وقت خود را صرف آنها كند.
استاد دانشگاه تهران افزود: اشتغال يكي ديگر از معضلاتي است كه جامعه امروز و جوانان را درگير خود ساخته است. اين مشكلات باعث مي شود در درازمدت شهروندان روز به روز بيشتر از زندگي خسته و افسرده شده و در نهايت براي فرار از آن به ناهنجاريهاي مختلف دست بزنند. وي تصريح كرد: چنانچه اين افسردگي از حد متعارف و نرمال آن فراتر رود مي تواند زمينه اي براي خودكشي فرد باشد.
اين آسيب شناس در خصوص دليل بروز افسردگي حاد در بين شهروندان ميانسال، گفت: درست است كه اين گروه تعدادي از مشكلات جوانان را ندارند اما در عوض مشكلات خانوادگي و اقتصادي چنان آنها را تحت فشار قرار داده كه راهي ندارند جز درون گرايي كه در آخر باز هم به افسردگي ختم مي شود.
استاد دانشگاه تهران از عدم دقت كافي اولياي مدارس به عنوان يكي ديگر از علل افسردگي قشر نوجوان و جوان ياد كرد و افزود: متأسفانه اولياي مدارس نيز چندان تعهدي نسبت به تربيت دانش آموزان و رسيدگي به وضعيت آنها ندارند. در نتيجه فرزندان نه در خانه احساس آرامش مي كنند و نه در مدرسه به عنوان خانه دوم كه اوقاتشان را در آن سپري مي كنند.
فرجاد در ادامه روابط بي ضابطه بين دختران و پسران را يكي ديگر از عوامل مهم در ايجاد افسردگي دانست و گفت: اگر اين روابط چه در عرصه عاطفي و چه در زمينه جنسي بي ضابطه پيش رود به شدت زمينه ساز افسردگي است. چرا كه در هر دو حالت در صورت قطع اين روابط، جوان ضربات جبران ناپذيري را متحمل مي شود. وي با اشاره به كاهش سن افسردگي در بين ايرانيان، گفت: بايد پذيرفت كه سن افسردگي در ايران از ۲۸ به ۱۷سال كاهش يافته است. اين آسيب شناس در پايان گفت: چنانچه برنامه ريزي دقيق و مناسبي براي كاهش تنشهاي اجتماعي صورت نگيرد ، بايد منتظر افزايش روز افزون افسردگي و به دنبال آن خودكشي به ويژه در بين جوانان بود.

اجتماعي
اقتصاد
انديشه
رسانه
سياست
علم
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  رسانه  |  سياست  |  علم  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |