يكشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۸۴
تنيس ايران و بازگشت به جايگاه اصلي
احمد صدري
001242.jpg
001239.jpg
در سالهايي نه چندان دور در سه دهه پيش ، تنيس ايران با ستاره هايي چون تقي اكبري و حسين اكبري ( دو برادر تنيس باز ) ، منصور بهرامي ، كامبيز درفشي جوان، مصطفي صالح ، نعمت الله نعمتي ، عزت الله نعمتي و علي مدني بر بام تنيس آسيا ايستاده بود. حضور تقي اكبري ، قهرمان افسانه اي آسيا در تيم ملي تنيس كشورمان چنان قدرتي به تنيس ايران بخشيده بود كه همه به ياد دارند ابر قدرت تنيس آسيا يعني ژاپن چگونه بارها در چندين رقابت مختلف مغلوب ايران شد.
تقي اكبري با بيش از ۱۵ سال بيشترين سابقه حضور در تيم ملي را دارد. نام او به عنوان باسابقه ترين بازيكن در كنار منصور بهرامي به عنوان دارنده بيشترين عنوان قهرماني بازي انفرادي در سايتهاي رسمي خبري تنيس جهان ديده مي شود. تقي اكبري ،كاپيتان تيم ملي تنيس كشورمان در سال ۱۹۶۹ بدون انجام مسابقه مقدماتي به جدول اصلي مسابقات رولند گروس ( ROLAND GARROS) دعوت شد و در همان سال بعد از انجام مسابقه مقدماتي با موفقيت به جدول اصلي مسابقات ويمبلدون راه يافت. مقام قهرماني رده انفرادي مسابقات قهرماني آسيا (۱۳۵۴)، نايب قهرماني رده انفرادي بازيهاي آسيايي تهران ، نايب قهرماني رده دونفره مسابقات قهرماني آسيا به اتفاق برادر كوچكترش حسين اكبري (۱۳۵۰) و مقام سومي تيمي در بازيهاي آسيايي از جمله عناوين قهرماني او و تيم ملي تنيس ايران است. اين نابغه تنيس ايران بعد از دوران قهرماني خود به مربيگري مشغول شد . در سال ۱۳۶۷ در پي دعوت مسئولان ورزشي آلمان، او براي آموزش و ترويج اين رشته در شهر مونشن گلادباخ مشغول به كار شد و تا كنون هم در اين كشور به سر مي برد. عناويني كه تيم تنيس كشورمان در آن سالها به دست آورد افتخاراتي است كه تا كنون تكرار نشده و اكنون جاي آن را دريغ علاقمندان تنيس از نتايج هر ساله تيم ملي گرفته است.تيم تنيس ايران امسال بعد از شكست در رقابت هاي تنيس گروه دوم جام ديويس در آسيا اكنون به گروه سوم اين رقابت ها سقوط كرده است.
در اين رقابت ها كه در تابستان گذشته در مجموعه ورزشي انقلاب برگزار شد تيم تنيس ايران با شكست در برابر قزاقزستان به دسته سوم سقوط كرد. فدراسيون تنيس در پاسخ به خبرنگاراني كه دلايل اين شكست را جويا شدند كمبود بودجه و كم بضاعتي تنيس كشور را دليل اين شكست عنوان كرد. مشكلاتي كه فدراسيون به آن اشاره مي كند از دلايل انكار ناپذير اين ناكامي هاست .رييس فدراسيون تنيس كشور در روزهاي نخست مسئوليت خود ،دعوت از پيشكسوتان و صاحب نظران اين رشته و استفاده از نكات مشورتي آنها را از اهداف و سياست هاي فدراسيون تنيس اعلام كرد و با اين سخن خود مايه اميدواري علاقمندان اين رشته شد. اما بايد به اين جلسات اضافه شود.
شيرزاد اكبري ، مربي و پيشكسوت كهنه كار تنيس با اشاره به اين نكته، معضل فعلي تنيس ايران را بي توجهي مسئولان ورزشي به اين رشته مي داند. عدم حمايت كافي مسئولان از قهرمانان تنيس و بازيكنان سطوح كشوري و ملي باعث شده كه بازيكنان همزمان با حضور در تيم ملي براي تأمين هزينه هاي خود اقدام به آموزش شاگردان تنيس نمايند. عبدالحميد حيدري ،يكي ديگر از مربيان و پيشكسوتان تنيس مي گويد در جلسه اي با رييس فدراسيون اين موضوع با او در ميان گذاشته شده و خروشي وعده رسيدگي به اين معضل را داده است. اين وعده ظاهراً عملي شده و ماهيانه مبلغي براي بازيكنان ملي در نظر گرفته شده است كه اين را هم بايد از اقدامات مثبت فدراسيون كنوني دانست.
متاسفانه در سالهاي گذشته مسوولان فدراسيون و هياتهاي تنيس تلاش چنداني در جهت آموزش حرفه اي قهرمانان انجام نداده اند و حتي از دعوت مربيان خارجي براي برگزاري كلاس هاي آموزشي و ارتقاء كيفيت و سطح آگاهي مربيان و بازيكنان نيز خودداري شده است. فدراسيون تنيس مي تواند با دعوت از مربيان مطرح خارجي و تشكيل كلاس هاي توجيهي و آموزشي در درجه نخست سطح آگاهي نيروهاي باتجربه خود را بالا ببرد و به اين وسيله زمينه را براي پيشرفت جوانان و نوجوانان حاضر در اين رشته فراهم كند. از سوي ديگر با اين كار در مرحله زيربنايي نيز سرمايه گذاري بجايي انجام مي گيرد.
اكنون دو تن از پيشكسوتان صاحب نام تنيس ايران كه بعد از سه دهه همچنان نامشان اعتبار تنيس ايران است در خارج از كشور مشغول آموزش و ديگر فعاليت ها در جهت گسترش و ارتقاي اين رشته ورزشي هستند. تقي اكبري كه در ابتداي اين مطلب به عناوين قهرماني او اشاره شد در آلمان به سر مي برد. منصور بهرامي نيز كه هنوز با وجود سنش به مسابقاتي همچون مسابقات ستارگان تنيس در ايران و جهان دعوت مي شود اكنون در فرانسه است. اين دو ستاره ملي كشورمان تجربيات چندين ساله خود را براي ارتقاي تنيس دو كشور خارجي به كار بسته اند در حاليكه در داخل كشور با وجود نيازي كه كاملا مشهود است استفاده اي از اين سرمايه ها نمي شود.
در سال ۱۹۹۶ مسوولان وقت فدراسيون تنيس از طريق ITF از يكي از مربيان مطرح خارجي دعوت كردند و يك دوره كلاس مربيگري حرفه اي بين المللي براي مربيان درجه يك كشور تشكيل دادند كه بسياري از همين مربيان و پيشكسوت ها اكنون آماده ارائه داشته هاي خود به ساير مربيان و آموزش دادن نوجوانان هستند.
درست است كه بودجه فدراسيون ناچيز است و با بودجه سالانه ۶۰ تا ۷۰ ميليوني انتظار چنداني نمي توان داشت اما با اندكي تدبير مي توان با استفاده از مشورت مربيان داخلي و خارجي به ارتقاي اين ورزش در سطح قهرماني كمك كرد.
يكي ديگر از موانع و ناكارامديهاي موجود ، حرفه اي نبودن تنيس در كشور و عدم برگزاري ليگ پويا براي استعداد يابي و رشد جوانان و نوجوانان است. سال گذشته به همت فدراسيون و هيات تنيس تهران كارگاهي تحت عنوان آموزش ميني تنيس براي اولين بار و با حضور مدرسي از يكي از كشورهاي عربي برگزار شد. هدف از اين كارگاه و اساساً ورزش ميني تنيس ، استعداد يابي نوجواناني است كه با شركت در ورزشي كه شباهتهاي زيادي به تنيس دارد اما امكانات و شرايط آن بسيار مهياتر از تنيس است ، خود را براي ورود به اين رشته آماده مي كنند. مسئولان برگزار كننده اين كارگاه در حقيقت قصد داشتند مربياني براي فعاليت در مدارس تربيت كنند تا در سالهاي آينده در مدارس دخترانه و پسرانه كشور در كنار ورزش هايي چون فوتبال ، واليبال يا بسكتبال ، ميني تنيس هم اضافه شود . در همه جاي دنيا براي نتيجه گرفتن در رشته هاي مختلف ورزش قهرماني استعداد يابي و سرمايه گذاري در رده هاي سني پايين صورت مي گيرد. در رشته تنيس هم اين شيوه كه تا كنون چندان مورد توجه قرار نمي گرفت ، با جدي گرفتن ميني تنيس عملي خواهد شد. اين كارگاه اقدام بسيار مفيدي بود كه با استقبال مربيان تنيس رو به رو شد.
سالهاست كه هيچ يك از مراجع در تشكيلات تنيس كشور به طور جدي اقدام به برگزاري كلاس مربيگري و آزمودن (تست) افراد حائز شرايط و سپس صدور كارت مربيگري يا تاييديه براي قبول شدگان اين كلاسها نكرده است. گاه اين كلاسها بدون اطلاع رساني گسترده و در سطحي محدود با شركت كنندگاني انگشت شمار برگزار شده كه كارايي چنداني نداشته است. به اين ترتيب نه تنها سطح آگاهي مربيان اين رشته ارتقا نمي يابد بلكه شرايط حاكم بر آموزش تنيس در كشور دچار آشفتگي مي شود. تشكيل كميته اي با حضور مربيان و پيشكسوت ها براي برگزاري اردوهاي دو تا سه هفته اي در سطوح سني مختلف و برگزاري آزمون هاي متعدد و البته برگزاري منظم بازي هاي ليگ ، دعوت از تيم هاي صاحب اعتبار تنيس آسيا و حتي دنيا و برگزاري مسابقات آماده سازي ، تشكيل يك كميته فني قوي براي ارزيابي عملكرد تيم ملي و برگزاري كلاس هاي مربيگري براي مربيان فدراسيون با هدف جلوگيري از ورود افراد غير متخصص و غير حرفه اي به اين رشته از جمله راهكارهايي است كه مي تواند به خارج شدن تنيس قهرماني ايران از شرايط كنوني كمك كند. تنيس ايران كه زماني براي عنوان قهرماني آسيا تقلا مي كرد اكنون در تكاپوي ماندن در دسته سوم آسياست. در سالهاي اخير تنها نكته اي كه تنيس ايران را در آسيا و شايد در جهان مطرح كرده حضور داوران ايراني در مسابقات منطقه اي و گاه جهاني است. داوري تنيس ايران اكنون در آسيا از جايگاه خوبي برخوردار است اما اين بدون شك كافي نيست. در آستانه مسابقات بعدي جام ديويس اكنون زمان آن است كه از همه توان و سرمايه ملي براي بروز شرايط ناگوار ديگر در اين عرصه جلوگيري شود.

جدول رده بندي ۲۰۰۵ تيم هاي تنيس
« گرفته شده از سايت ديويس كاپ»

RankNation
۱ Croatia
۲ Spain
۳ Slovak Republic
۴ Russia
۵ Argentina
۶ Australia
۷ USA
۸ France
۹ Belarus
۱۰ Switzerland
***
۷۲ Iran
۷۳ Haiti
۷۴ Egypt

نگاه
جام جهاني۱۹۵۰ برزيل
اروگوئه ميزبان را شوكه كرد
001245.jpg
برزيل نخستين كشوري بود كه پس از جنگ دوم جهاني ميزباني جام جهاني را برعهده داشت. در كنگره فيفا كه در لوكزامبورگ در ماه جولاي سال ۱۹۴۶ برگزار شد، برزيل تنها كشوري بود كه درخواست ميزباني جام جهاني را كه قرار بود سال ۱۹۴۹ برگزار شود، ارائه داد. دليل اينكه كشوري از آمريكاي جنوبي براي اين منظور پا پيش نهاد و انتخاب شد، اين بود كه جنگ در اروپا به تازگي پايان يافته بود و كشورها مشغول بازسازي ويراني هاي آن بودند و نيز فيفا مطمئن بود كه برزيل ميزبان شايسته اي براي اين منظور خواهد بود. در كنگره مذكور، فيفا بيانيه ديگري نيز صادر كرد كه جام جهاني از سال ۱۹۵۰ با نام جام ژول ريمه برگزار خواهد شد كه قبل از آن تحت عنوان مدال ژول ريمه نيز شناخته مي شد. دليل اين نامگذاري بيست و پنجمين سالگرد رياست ژول ريمه در فيفا بود.
جام ۱۹۵۰ با ورود تيم هاي بريتانيايي به جام جهاني همراه بود. پس از آنكه بريتانياي كبير در يك بازي دوستانه، شش بر يك منتخب اروپا را شكست داد، انگلستان به عنوان يكي از اميدهاي قهرماني به شمار مي رفت. اين دوره از رقابت ها برنامه عجيبي داشت. بعضي تيم ها به دلايل مختلف پس از قرعه كشي از جام كنار گذاشته شدند. براي مثال به تيم هندوستان به دليل اينكه پا برهنه بازي مي كرد اجازه حضور در رقابت ها داده نشد و اين طور شد كه گروه بندي اين دور از دو گروه چهارتيمي، يك گروه سه تيمي و يك گروه دو تيمي شكل گرفت. تيم هاي نخست هر گروه به مرحله نهايي صعود مي كردند كه پس از انجام بازي ها تيم هاي اروگوئه و برزيل ميزباني ديدار نهايي را برگزار كردند كه در نهايت اين اروگوئه بود كه دو بر يك پيروز شد و براي دومين بار به مقام قهرماني دست يافت. يكي از نتايج شگفت آور اين جام پيروزي يك بر صفر آمريكا بر انگلستان بود. البته اروگوئه نيز در كمال خوش شانسي در گروهي متشكل از دو تيم قرار گرفت و در تنها بازي گروه هشت بر صفر بوليوي را درهم كوبيد. شيافينو ستاره اين بازي بود و موفق شد چهارگل به ثمر برساند. سوئد و اسپانيا نيز از تيم هاي خوب اين دوره بودند و در صدر گروه خود قرار گرفتند. اين جام تنها دوره اي بود كه فينال واقعي در آن وجود نداشت. برزيل در بازي با اروگوئه تنها به يك تساوي احتياج داشت تا به مقام قهرماني دست پيدا كند زيرا آنها هفت بر يك سوئد را و شش بر يك اسپانيا را مغلوب كرده بودند. بازي اروگوئه و برزيل ركورد جالب و دست نيافتني ۲۰۰هزار تماشاگر را به جا گذارد كه هيچ يك انتظار شكست تيم كشورشان را نداشتند.

ورزش
ادبيات
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
فرهنگ
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |