پنجشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۸۴ - سال سيزدهم - شماره ۳۹۲۳ - Feb 16, 2006
انديشه
Front Page

گزارشي از وضعيت نيروي انساني، تجهيزات، توليد مقالات و مستندات علمي
چگونگي جهش علمي ايران به ۱۰ كشور
اول توليدكننده علم در جهان
003861.jpg
گروه پژوهشي - مريم رضايي: بنابر آمار موجود، در حال  حاضر تعداد دانشمندان كل جهان حدود ۵۴ هزار نفر در ۲۲رشته علمي است كه تنها دوصدم درصد (۰۲/۰%) آن مربوط به ايران است.
البته تعداد پژوهشگران در ايران، آمار قابل توجهي را به خود اختصاص داده است اما زمينه هاي سوق دادن اين گروه هاي تحقيقاتي - پژوهشي به سمت تحقيقات بين المللي و كاربردي بايد فراهم شود تا رتبه هاي علمي ايران بهبود يابد.چندي پيش دكتر ميرفضل الله موسوي معاون پژوهشي دانشگاه تربيت مدرس با ارايه آماري در اين خصوص اظهارداشت كه با تداوم شيب تند توليدات علمي نمايه شده كشور، ايران در ۶ هفته نخست سال ۲۰۰۵ از كشور اوكراين، نزديكترين رقيب خود در سال ميلادي گذشته، پيشي گرفت و در جايگاه چهلم توليد علم قرار گرفت.
دكتر موسوي با اشاره به اينكه تعداد كل مستندات نمايه  شده ايران در سال ۲۰۰۴ معادل ۳ هزار و ۸۵۱ مورد بوده و اين رقم ۱۷۱سند كمتر از اوكراين بوده است و در مورد مقالات علمي هم ۳۶۰ مقاله كمتر از اوكراين داشته است.آمار توليد علم در ايران در چند سال اخير، ضمن جبران عقب ماندگي هاي موجود، سبب شده در مدت فقط ۵/۱ ماه از آغاز سال ۲۰۰۵ تعداد ۶۹ عدد در كل مستندات و ۵۶ مقاله علمي پيشرفت حاصل كند و اين سطح از تجمع مقالات و مستندات به طور حتم اثرات خود را در فناوري نشان خواهد داد.وي اظهار اميدواري كرده است كه با ادامه روند آمار توليد علم، جايگاه ايران با سرعت خوبي ارتقاء يابد.
رشد سريع توليدات علمي هر كشوري در عرصه فناوري و توليد محصول، براساس اين مدل قابل تعريف است كه ابتدا بايد علم توليد شود و پس از رسيدن به يك بلوغ، كاربرد آن، كه فناوري است، شروع شود و پس از آن نيز يعني بلوغ فناوري به توليد محصول صنعتي برسد.
درحال حاضر مسئول اول توليد علم و بلوغ فناوري، دانشگاه ها و مراكز پژوهشي كشور هستند. با اين مدل اگر صنعت فرزند دانشگاه ها باشد در مواجهه  شدن با مشكل بايد به مادر خود يعني محل توليد علم رجوع كنند.
هم اينك يكي از موانع اصلي در مسير پژوهش و روند حفظ وضعيت رشد كنوني علمي كشور، موضوع سرانه بودجه است. معاون پژوهشي وزير علوم، تحقيقات و فناوري كشور در اين خصوص چندي پيش اظهار كرده بود كه به ازاي هر عضو هيأت علمي بايد حداقل يك تا يك و نيم ميليون تومان بودجه پژوهشي براي دانشگاه هاي داخلي منظور شود. درحالي كه در حال  حاضر سرانه بودجه پژوهشي دانشگاه ها به ازاي هر استاد حدود ۳۵۰ هزار تومان در سال است.وي تصريح كرده است كه در ۳ سال گذشته به اندازه هفتاد سال سابقه تحقيقاتي كشور، مراكز تحقيقاتي تأسيس شده و فقط در بخش خصوصي بيش از ۹۰ مركز تحقيقاتي ساخته شده است.
همچنين رشد تعداد دانشجويان دوره هاي تحصيلات تكميلي، افزايش پروژه هاي تحقيقاتي، افزايش ارتباط ميان دانشگاه و صنعت و رشد بالاي مقالات بين المللي توسط محققان ايراني حاكي از دستاوردهاي مهم حوزه پژوهش در كشور است كه از اين حيث بايد حمايت و هدايت شود.
وي تأكيد كرده است كه در ۸ سال گذشته مجموع قراردادهاي ميان دانشگاه و صنعت به ۲/۱ ميليارد تومان هم نمي رسيد اما اين رقم فقط در سال ۸۳ به ۵۰ ميليارد تومان رسيده كه بيانگر روند شاخص صعودي بين دانشگاه و صنعت در هر سال به حداقل ۲۰ درصد در سال بوده است.با توجه به اينكه ايران در عرصه جهاني، مشكلات زيادي پيش رو دارد بايد در جهت حفظ آهنگ رشد هشت ساله بيشتر توجه شود.
رئيس پژوهشگاه پليمر و پتروشيمي نيز در گفت وگويي با خبرگزاري ايسنا در اين خصوص و موضوع بودجه ريزي بخش پژوهش در كشور گفته است: پژوهشگاه ها و دانشگاه هاي فني كشور با مشكل كمبود تجهيزات و امكانات مواجه هستند به طوري كه ميزان ارز تخصيص يافته براي تجهيز اين مراكز در هشت سال گذشته كمتر از ۱۷۰ ميليون دلار بوده است. درحالي كه در همين مدت نزديك به ۲۰۰ ميليارد دلار اسناد اعتباري ارزي براي واردات تكنولوژي، مواد و ماشين آلات از خارج كشور تخصيص داده شده كه موجب نگراني است!وي همچنين گفته است طبق برنامه پنج ساله چهارم و سند چشم انداز بيست ساله كشور براي كسب مقام اولي در منطقه مي بايد نگرش خود را نسبت به امر تحقيق و پژوهش و تجهيز مراكز تحقيقاتي عوض كنيم و در غير اين صورت علاوه بر عدم تحقق اين هدف، وضع موجود را نيز نمي توان ادامه و يا حفظ كرد و شاهد نزول خواهيم شد.دكتر ميرزاده همچنين تصريح كرده است كه طبق برنامه، ميزان بودجه پژوهشي كشور بايد به ۲/۱ درصد توليد ناخالص ملي مي رسيد كه تاكنون فقط به حدود ۴۵/۰ درصد رسيده است درحالي كه سهم بخش پژوهش در كشورهاي پيشرفته ۲ تا ۳ درصد توليد ناخالص ملي است.
003924.jpg
وي تأكيد مي كند كه دانش از طريق پژوهش توليد مي شود و اگر هدف دانش محوري اقتصاد باشد بايد به دانشگاه ها و پژوهشگاه ها توجه بيشتري شود. هم اينك با وجود بيش از ۱۰۰ هزار عضو هيأت علمي در كشور و ظرفيت عظيم اين بخش، ايران مي تواند و بايد جزو كشورهاي تراز اول جهان باشد درحالي كه سيكل اثربخشي پژوهش كشور هنوز تكميل نشده است.
نكته ديگري كه در بين كارشناسان به ويژه درخصوص بودجه پژوهشي تخصيص يافته در كشور مطرح است اين است كه بودجه پژوهشي به خوبي توزيع نمي شود.
قائم مقام فناوري وزير علوم با ابراز نگراني از تبعات عدم تحقق سهم پيش بيني شده بخش پژوهش در قانون بودجه سال آينده، نحوه توزيع اعتبارات را نيز نامناسب خوانده است.
دكتر جهانگيريان همچنين افزوده است كه البته كاهش اعتبارات پژوهشي عمدتاً مربوط به مؤسسات پژوهشي خارج از وزارت علوم، تحقيقات و فناآوري بوده و در داخل اين مجموعه كاهش كمتري به چشم مي خورد اما با توجه به نرخ تورم و افزايش حقوق اعضاي هيأت علمي، تخصيص اعتبارات بيشتر به مراكز تحقيقاتي ضروري است و با اين ميزان بودجه سال آينده، بودجه در نظر گرفته شده براي مراكز پژوهشي وابسته به وزارت علوم هم به حداقل خواهد رسيد.
موضوع جايگاه علمي كشور و شرايط احراز مقام هاي برتر در ميان ساير كشورها و ارتقاي آن چندي است كه مورد توجه كارشناسان و محققان قرار گرفته است.در پيٍ، مقاله اي درخصوص جايگاه علمي ايران در ميان ساير كشورها و چگونگي ارتقاي ايران به ۱۰ كشور علمي جهان مورد بررسي قرار گرفته است.در اين مقاله ارزيابي اجمالي برخي از امكانات كشور براي جهش علمي و رسيدن به ۱۰ كشور اول توليدكننده علم در جهان صورت گرفته است.اين مقاله توسط ميرفضل الله موسوي استاد و معاون پژوهشي دانشگاه تربيت مدرس تهيه شده است و در آن به عوامل تأثيرگذار در پنج محور شامل نيروي انساني بالقوه پژوهشگر، دانشگاه ها و مراكز پژوهشي، انجمن هاي علمي مصوب، مجلات علمي و سمينارهاي علمي اشاره شده است.نتايج اين بررسي ها نشان داده است كه اگر نيمي از اعضاي هيأت علمي، سالانه حداقل يك مقاله در مجلات نمايه شده توسط ISI چاپ نمايند با توجه به اينكه ۱۵-۱۰ درصد از پژوهشگران بيش از يك مقاله در سال چاپ مي  كنند و حتي برخي از مولفان داراي ركورد چاپ مقاله هستند، به آساني مي توان به ۱۰ كشور توليدكننده علم رسيد و حتي اگر بتوانيم روند فعلي رشد مقالات را در چند سال اخير حفظ كنيم در سال ۲۰۱۳ ميلادي جزء ۱۰ كشور توليدكننده علم جهان خواهيم شد. جزئيات اين بررسي علمي را در پي مي خوانيد.
003858.jpg
بي شك توليدات علمي مقدمه توليدات فناوري و آن هم مقدمه توليد ثروت و اشتغال بر مبناي دانايي مي باشد. چه خوش گفته است فردوسي پاكزاد، توانا بود هر كه دانا بود؛ اين دانايي است كه توانايي مي آورد و دانايي از طريق پژوهش حاصل مي شود. كشوري كه برنامه جدي براي توليد علم و فناوري داشته باشد، مي تواند اقتصاد خود را نيز بر آن استوار كند، يعني اقتصاد مبتني بر دانايي داشته باشد. توسعه مبتني بر دانايي توسعه اي پايدار است.
در اين بررسي برخي از عوامل مؤثر بر توليد علم و روند آن در ايران بررسي شده است. لازم به ذكر است كه اولين كشور توليدكننده علم در سال ۲۰۰۲ حدود ۲۲۰۰۰۰ مقاله چاپ نموده در صورتي كه كشور دهم حدود ۲۳۰۰۰ و كشور يازدهم حدود ۱۹۰۰۰ مقاله چاپ كرده است. لذا براي ارتقاء به ۱۰ كشور اولي توليدكننده علم جهان ضروري است امكان چاپ بيش از ۲۰۰۰۰مقاله در سال بررسي گردد. اين كار در پنج محور شامل:
الف - نيروي انساني بالقوه پژوهشگر
ب - دانشگاه ها و مراكز پژوهشي
ج - انجمن هاي علمي
د - مجلات علمي
ه - سمينارهاي علمي
بررسي خواهد شد و در هر مورد امكان ارتقاء به ۱۰ كشور اول توليدكننده علم جهان مورد ارزيابي قرار خواهد گرفت.
در ادامه، سهم رشته هاي مختلف در توليد علم جهان و ايران در يك گستره ۱۲ ساله (چهار دوره سه ساله) به تفكيك آورده شده و برخي از عوامل متفاوت بودن سهم رشته ها در ايران با جهان تحليل شده است. در بحث بعدي نمودار ستوني توليدات علمي ايران نمايه شده در ISI در ۳۲ سال گذشته رسم شده است، كه امكان مقايسه با گذشته و پيش بيني آينده را تا حدودي مي تواند فراهم آورد. لازم به ذكر است كه اين مطلب به صورت مجمل براي جلسه رؤساي دانشگاه ها و مؤسسات پژوهشي سراسر كشور بهمن ماه ۱۳۸۱ ارايه شد، اين مقاله با تفصيل و اضافه كردن برخي مطالب ديگر ارائه مي شود.
الف _ نيروي انساني بالقوه پژوهشگر
آمار نيروي انساني بالقوه پژوهشگر در چهار بخش هيأت علمي، پزشكان، فارغ التحصيلان، دانشجويان تحصيلات تكميلي و تعداد مقالات مورد انتظار نشان دهنده بخشي از نيروي انساني بالقوه پژوهشگر مي باشد.اگر هر هيأت علمي سالانه حداقل يك مقاله منتشر كند، ۳۰۹۱۲ مقاله خواهيم داشت، كه فقط با انتشار ۲۳۰۰۰ مقاله در سال به رتبه دهم در توليد علم جهان خواهيم رسيد.
اعضاي هيأت علمي معمولاً در يك كار گروهي، از طريق پايان نامه هاي كارشناسي ارشد و رساله هاي دكتري، بخشي از كار تحقيقاتي خود را به صورت نظام مند پيش مي برند. لذا اگر انتظارات دانشگاه ها از خروجي يك پايان نامه كارشناسي ارشد و دكتري مشخص گردد و اعلان شود، مثلاً خروجي يك پايان نامه كارشناسي ارشد به شكل حداقل يك مقاله علمي پژوهشي يا حل يك مشكل كشور و خروجي رساله دكتري، حداقل دو مقاله و يا حل يك مشكل كشوري در شأن دوره دكتري باشد، از طريق فارغ التحصيلان تحصيلات تكميلي و دكتراي حرفه اي سالانه ۱۴۴۶۶ مقاله چاپ خواهد شد. البته اين آمار مربوط به فارغ التحصيلان سال ۷۹-۷۸ است با توجه به افزايش تعداد فارغ التحصيلان در حال حاضر، ۲۶۰۰۰ مقاله مي توان انتظار داشت. ضمناً در اين بخش هم برخي از فارغ التحصيلان موفق به چاپ مقاله، با بيش از حداقل هاي ذكر شده مي شوند.
در اين آمار سهم توليدات علمي پزشكان و پژوهشگران مراكز تحقيقاتي و اعضاء هيأت علمي و دانشجويان تحصيلات تكميلي دانشگاه هاي آزاد لحاظ نشده است. در يك تحليل جامع، لازم است توليد علمي تمامي نيروي انساني كارآمد لحاظ شود.
تعداد توليدات علمي بين المللي كشور به استناد پايگاه مؤسسه اطلاعات علمي (ISI) در سال ۲۰۰۲ ميلادي ۲۲۶۶ سند علمي بود. با اين تعداد مقاله، رتبه ايران به لحاظ مقالات بين المللي كه در سال ،۱۹۹۴ ۵۵ بود در سال ۲۰۰۲ به ۴۲ رسيد.
تقريباً سه برابر اين تعداد نيز در مجلات داخلي چاپ مي شود. يعني مجموعاً حدود ۸ هزار مقاله علمي- پژوهشي در سال چاپ مي شود. در حال حاضر برخي از پزشكان عزيز در چاپ مقالات مشاركت جدي دارند، آيا نمي شود اين انتشارات را به همه پزشكان عزيز اعلان كرد و اين فرصت را فراهم كرد تا بقيه هم از دستاوردهاي علمي ارزشمند آنها بهره مند شوند؟ در مورد دانشجويان تحصيلات تكميلي، تعداد مقالات مورد انتظار با توجه به طول دوره به طور تقريبي محاسبه شده است. يعني براي دانشجويان دكتراي تخصصي با توجه به انتظار حداقل دو مقاله در طول دوره چهار ساله، حدود ۵۰۰۰ مقاله، دانشجويان كارشناسي ارشد حداقل يك مقاله در طول دوره دو ساله حدود ۱۵۰۰۰مقاله و دانشجويان دكتري عمومي كه نوعاً از مستعدترين دانشجويان مي باشند، در طول دوره ۷ ساله حداقل يك مقاله، يعني ۶۰۰۰ مقاله.
واضح است كه در مورد مقالات مورد انتظار در جدول در عين حال كه يك همپوشاني وجود دارد ولي بايد توجه داشت كه انتظارات بر مبناي حداقل ها محاسبه شده است. به هر حال دستيابي به بالاي ۲۰ هزار مقاله با تحقق درصدي از انتظارات به سهولت قابل دسترسي مي باشد.
شايان ذكر است كه در اين آمار مقالات سمينارهاي علمي، مجلات علمي _ ترويجي و ساير مجلات علمي لحاظ نشده است كه اينها نيز بخشي از توليدات علمي را مي تواند دربرگيرد.
در بررسي جامع، گزارشات علمي حاصل از اجراي طرح هاي تحقيقاتي و اختراعات ثبت شده (البته به عنوان فناوري) نيز بايد مورد ارزيابي قرار گيرد.
ب _ دانشگاه ها و مراكز پژوهشي
دانشگاه ها و مراكز پژوهشي يكي ديگر از عوامل و بسترهاي توليد علم و فناوري مي باشند. بنا بر اين آمار، ۹۷ دانشگاه دولتي، ۲۰ دانشگاه غيردولتي، ۲۱۶ مركز پژوهشي دولتي و ۱۲۹ مركز پژوهشي غيردولتي در كشور فعال است.
ج-انجمن هاي علمي
انجمن هاي علمي به عنوان خرد جمعي، از عوامل مهم در سازمان دهي و نهادينه كردن علم و فناوري هستند. استفاده مطلوب از توانمندي آنها، گام مؤثري در جهش علمي كشور خواهد بود.
در اين زمينه تقويت هرچه بيشتر آنها و تشكيل انجمن هاي علمي در رشته ها و گروه هايي كه هنوز انجمن علمي ندارند بايستي اقداماتي انجام داد.
د _ مجلات علمي
تعداد كل مجلات جهان در سال ۲۰۰۰ به استناد نمايه بين المللي نشريات Ulrich ۱۷۰۰۰۰ نشريه مي باشد. ۵ درصد اين مجلات در ISI (JCR) نمايه مي شود. تجربه نشان مي دهد كه مطالب عمده در تعداد كمي از مجلات چاپ مي شود كه مجلات هسته ناميده مي شود. اين مجلات بيشترين ارجاعات را به خود اختصاص مي دهند. تعداد ۹۶۰ مجله در ايران منتشر مي شود كه از ميان آنها ۲۱۱ مجله علمي (رتبه علمي _ پژوهشي و يا علمي _ ترويجي دارند) و از ميان ۱۵۴ مجله علمي _ پژوهشي ۶۹ مجله تخصصي رشته اي مي باشد.
گسترش مجلات علمي _ پژوهشي و تخصصي _ رشته اي يا زيررشته اي شدن آنها با كمك انجمن هاي علمي را، مي توان راهكار ديگري براي زمينه سازي جهش علمي كشور به حساب آورد.
بر اين اساس مجلات داخل با رشد ۲ برابر يعني رشد خيلي بيشتر بالقوه مقالات داخل و به عبارت ديگر افزايش چشمگير حضور در مجلات بين المللي مانع از رشد مجلات داخل نشده است.
ه  - سمينارهاي علمي
برگزاري منظم و مستمر سمينارهاي علمي، عامل مهم ديگري در نهادينه كردن علم در كشور و زمينه سازي جهش علمي كشور مي باشد. در سال ۱۳۸۰ تقريباً ۲۰۰ سمينار علمي برگزار شده است كه آمار نويدبخشي است، ولي برخي از رشته ها حتي يك سمينار علمي سالانه يا دوسالانه هم ندارند.
سهم رشته هاي مختلف در توليد علم جهان و ايران
سهم رشته هاي مختلف در توليد علم در جهان در يك دوره ۱۲ ساله (۱۹۹۷-۱۹۸۶) نشان مي دهد، كه ۵ رشته اول توليد علم در جهان، در آخرين دوره به ترتيب عبارتند از:
۱- طب باليني
۲- فيزيك
۳- زيست پزشكي
۴- شيمي
۵- زيست شناسي
سهم رشته هاي مختلف در توليد علم در ايران در يك دوره ۱۲ ساله (۱۹۹۷-۱۹۸۶) نشان مي دهد، كه ۵ رشته اول توليد علم در ايران، در آخر اين دوره به ترتيب عبارتند از:
۱- شيمي
۲- طب باليني
۳- فيزيك
۴- مهندسي
۵- زيست شناسي
همانطوري كه ملاحظه مي شود طي اين دوره، سهم رشته شيمي ايران در توليد علم، از ۱۶% به ۳۳% خواهد رسيد. يعني، از رتبه دوم به رتبه اول مي رسد. تحليل علت موفقيت اين رشته مي تواند مفيد باشد، كه اين خود كاري مستقل است ولي در اين مختصر مي توان به موارد زير اشاره كرد: حضور اعضاي هيات علمي فعال، پيشگام بودن در راه اندازي دوره هاي دكتري در كشور، داشتن انجمن هاي علمي نسبتا فعال، برگزاري مرتب و منظم كنگره ها و سمينارهاي علمي، گسترش كار گروهي، شروع كار تحقيق با شروع تحصيل در مورد تحصيلات تكميلي، نقش دادن به دانشجويان در ارائه مقالات در سمينارهاي علمي، داشتن آزمون تجمعي (CUM) از مطالب علمي جديد رشته پس از آزمون جامع دوره دكتري، تاسيس مجله مستقل رشته اي كه اولين مجله نمايه شده ايران در ISI مي باشد. البته اينها برخي از عوامل مؤثر در رشد قابل ملاحظه شيمي در ايران است.
توليدات علمي نمايه شده ايران در ۳۲ سال گذشته در ISI
روند توليد علمي نمايه شده ايران در وب علم (WOS) مربوط به ISI در طي ۳۲ سال گذشته نشان مي دهد كه در چند سال اخير رشد مقالات به صورت نمايي (تواني) زياد شده است. اگر همين روند موجود را بتوانيم حفظ كنيم، در سال ۲۰۱۳ ميلادي جزء ۱۰ كشور اول توليدكننده علم جهان خواهيم شد.
مقايسه برخي از شاخص هاي عملكردي
برخي از شاخص هاي عملكردي ايران و ميزان رشد آنها نسبت به سال ۱۳۵۷ نشان مي دهد جمعيت كشور در اين مدت نزديك به دو برابر شده است.
اما همه شاخص هاي ديگر بيش از دو برابر مي باشند، كه نشان دهنده اين واقعيت مي تواند باشد كه درجهت ارتقاي علمي قدم هاي خوبي برداشته شده است. اين رشد توليدات علمي در حالي است كه بخشي از سرمايه  ها در سنوات گذشته جهت تاسيس دانشگاهها و تربيت نيروي انساني كه هر دو نياز به زمان و هزينه زيادي دارند، به كار رفته است.
لذا با توجه به تهيه شدن مقدمات كار يعني تربيت نيروي انساني كارآمد و تاسيس نهادهاي ذيربط، با تهيه امكانات لازم و كافي براي پژوهش و تحقيق، مي توان انتظار داشت كه جهت علمي سريع تر حاصل شده و در نتيجه با قرار گرفتن كشور جزء ده كشور اول توليدكننده علم جهان، كشور آنچنان توانايي در نتيجه دانايي پيدا خواهد كرد كه به سهولت بتواند مشكلات كشور از جمله بيكاري را از طريق بهتري حل نمايد و قطعا به عنوان الگو و اسوه حسنه در فتح قلل رفيع علم و فناوري ظهور خواهد كرد.
طليعه هاي اين بروز و ظهور مشاهد مي شود،  افزايش دانشمندان كشور در چند ماه اخير از ۱ دانشمند به ۹ دانشمند از ۵ دانشگاه كشور و احراز ضوابط توسعه يك موسسه علمي ايران جهت قرار گرفتن در موسسات نمايه شده در شاخص هاي اساسي علم (Essential Science Indicators) مربوط به ISI نشانه ديگري از توانمندي هاي خوب علمي حاصل شده است. با استفاده از اين تجارب مي توان بقيه را نيز در اين مسير رهنمون شد و با دادن امكانات لازم و كافي راه را براي فتح قله بعدي فراهم كرد.
پيشنهادها
اينك كه در كشور توسعه مبتني بر دانايي مورد توجه بيشتري قرا ر گرفته است پيشنهادات زير مي تواند در توليد دانايي و رسيدن به اهداف مورد نظر كه در نتيجه تحقيق و پژوهش حاصل مي شود، موثر باشد:
۱- رعايت كرامت و احترام كامل پژوهشگران
۲- تشويق پژوهشگران به نوشتن كارهاي تحقيقاتي و ارسال براي مجلات معتبر علمي پژوهشي يا ثبت اختراع آنها
۲-۱- تشكيل مرتب كارگاههاي روش تحقيق
۲-۲- تشكيل مرتب كارگاههاي مقاله نويسي
۲-۳- تشكيل مراكز مشاوره براي مقاله نويسي، ويرايش، انتخاب مجله مناسب با تاثيرگذاري بيشتر براي ارسال و اصلاحات درخواست شده.
۳- تشويق جهت افزايش كيفيت توليدات علمي
۴- تشويق ويژه پژوهشگراني كه صاحب ركورد مي شوند (بيشترين سهم در توليد علم بدست مي آورند، هم كمي و هم كيفي) طي مراسم رسمي سالانه
۵- حمايت ويژه جهت افزايش تعداد دانشمندان ايران در فهرست دانشمندان (Scientist Menu) جهان نمايه شده در ISI
۵-۱- داشتن اختيار در انتخاب نيروي همكار تحقيقاتي مثل استفاده از طرح خدمت سربازي پژوهشگران (كارشناسي ارشد و به بالا)، پذيرش مستقيم فوق دكترا، دانشجوي دكترا و هر نيروي مستعد كه تشخيص داد
۵-۲- داشتن اعتبارهاي كافي جهت انجام كارهاي تحقيقاتي
۵-۳- داشتن اعتبار كافي جهت حمايت مالي از پژوهشگران همكار
۶- تشويق كار گروهي
۷- تشكيل قطب هاي علمي كشوري
۸- تخصيص بخشي از اعتبارات دانشگاهها و موسسات پژوهشي براساس توليد علم و افزايش اين سهم تا آخر برنامه
۹- افزايش بخشي از حقوق سالانه اعضاي هيات علمي بر مبناي توليدات علمي آنها ۱۰
۱۰- تامين حداقل معاش دانشجويان تحصيلات تكميلي از طريق استاد راهنما، به عنوان سربازان توليد علم
۱۱- حمايت از تشكيل سمينارهاي علمي در تمامي رشته هاي دانشگاهي
۱۲- حمايت از شركت پژوهشگران در سمينارهاي علمي خصوصا دانشجويان تحصيلات تكميلي
۱۳-حمايت از انجمن هاي علمي موجود و جديدالتاسيس و تشويق پژوهشگران كشور جهت عضويت در انجمن هاي ذيربط (سازمان دهي پژوهشگران)
۱۵- مشخص كردن استانداردهاي فعاليت هاي پژوهشي
۱۶- مشخص  كردن انتظارات به طور دقيق از كليه پژوهشگران بالقوه خصوصا اعضاي هيات علمي دانشگاهها، مراكز پژوهشي و دانشجويان تحصيلات تكميلي
۱۷ _ هموارسازي مسير ثبت اختراعات
۱۸- توجه شايسته به Project Based Learning در تحصيلات تكميلي خصوصا دوره هاي دكتراي تخصصي
003927.jpg
19- حمايت قوي از پذيرش دانشجوي خارجي
۲۰- اصلاح سيستم پذيرش دانشجو در كليه مقاطع (كارشناسي، كارشناسي ارشد، دكترا) با عنايت به سنجش توان توليد علم داوطلبان، خصوصا كنكور سراسري با توجه به تغييرات داده شده در كتب آموزش و پرورش و توجه به توليد علم به جاي انتقال علم
نتيجه گيري
همانطور كه ملاحظه مي شود براي بروز جهش علمي در كشور، نيروي انساني متخصص به عنوان عامل اصلي توسعه علمي و نهادهاي ذيربط به اندازه كافي وجود دارد، لذا مي توان پيش بيني نمود كه حتي با حفظ روند موجود رد سال ۲۰۱۳ ميلادي جزء ۱۰ كشور اول توليدكننده علم جهان باشيم.

|   اجتماعي    |    اقتصادي    |    دانش فناوري    |    انديشه    |    بـورس    |    حوادث    |
|   خارجي    |    سياسي    |    داخلي    |    شهر    |    شهرستان ها    |    شهري    |
|   علمي فرهنگي    |    ورزش    |    صفحه آخر    |

|    صفحه اول    |    آرشيو    |    شناسنامه    |    بازگشت    |