سام پور مهدي
دكتر اسماعيل سعادت ازجمله مترجمان صاحب نام در حوزه فكر و فلسفه است كه تاكنون دو كتاب ترجمه شده وي از ارسطو ( «كون و فساد» و «در آسمان» ) جايزه كتاب سال را از آن خود كرده است.
وي كتاب «مسأله اختيار در تفكر اسلامي و پاسخ معتزله به آن»بو عمران را ترجمه كرده است و هم اينك جلد چهارم تاريخ فلسفه قرن ۱۷ تأليف اميل برهيه را در دست ترجمه دارد.
كار دانشنامه نگاري علاوه بر بودجه و امكانات دو چاشني عشق و آگاهي را هم لازم دارد، چيزي كه در استاد اسماعيل سعادت مي توان يافت. دفتر كوچك وي در فرهنگستان زبان و ادب فارسي تماماً به كار دانشنامه زبان و ادب فارسي اختصاص يافته است كه جلد نخست آن هفته گذشته رونمايي شد.
آنگونه كه از اطرافيان شنيده ام، وي به شكل مؤظف بايد سه روز در هفته در اين مكان حضور يابد، اما آنها مي گويند، از روزي كه اين چهره فروتن عرصه ادبيات و فرهنگ، چنين مسئوليتي را برعهده گرفته است، تمامي روزها در دفتر كوچكش حاضر بوده است. وقتي از وي مي پرسم چند روز تعطيلات را چه مي كرده است، مي گويد: «به خواندن و ويرايش مقالات جلد دوم سرگرم بوده است.» در كنار كوهي از كتابهاي دوروبرش، چند فايل چوبي قرار دارد كه پرونده تك تك مدخل ها در آن جاي گرفته است. از وي مي خواهم مدخل تعزيه را به من نشان دهد، يكي از همكارانش را صدا مي زند و دقايقي بعد، هم متن حروفچيني شده و هم كپي تمامي منابعي كه نويسنده مدخل در نوشته اش به آن ارجاع داده را پيش رويم مي نهد. اينجاست كه درمي يابم كار دانشنامه نگاري وقتي بخواهد با ساختار درست و اصولي اش به پيش برود، تا چه مايه و پايه دقيق و طاقت سوز است. شايد ندانيد كه برخي از اين مدخل ها، براي نداشتن و نياوردن يك منبع معتبر، از ميان صدها منبع، در برزخ مي ماند و تازه بايد به تأييد كارشناسان و استادان ديگري برسد تا جواز شرفيابي در كتاب را دريافت كند. اين همه دقت و اسلوب خاص البته كه ثمرات نيكو مي دهد كه نمونه اي از آن اكنون پيش روي شماست. جلد اول دانشنامه زبان و ادب فارسي.
* جناب دكتر سعادت! پيش از آن كه به خود دانشنامه زبان و ادب فارسي بپردازيم، از شما مي خواهيم براي خوانندگان ما، مختصري از تاريخ دانشنامه نويسي بگوييد؟
- دانشنامه نويسي سابقه اي دوهزار ساله دارد، ولي سابقه دانشنامه هايي كه به شيوه جديد و نخستين بار در كشورهاي انگليس و آلمان و فرانسه، تأليف شده است، از اندكي بيش از ۲۰۰ سال فراتر نمي رود.
* در كشور ما اين كار چه سابقه اي دارد؟
- در اسلوب جديد، دانشنامه نويسي در ايران در سال ۱۳۴۵ آغاز شد كه مرحوم غلامحسين مصاحب سرپرستي تأليف دانشنامه اي عمومي و مختصر، به نام دايره المعارف فارسي را آغاز كرد. اين دانشنامه كه در نوع خود اولين اثر فارسي است، امروز همچنان مرجع مهم و قابل اعتمادي براي مراجعه كنندگان و ابزار علمي دقيقي براي برآوردن نيازهاي اوليه اهل تحقيق است.
* پس از انقلاب و به خصوص در سالهاي اخير به دانشنامه نگاري و دانشنامه نويسي اقبالي شگفت انگيز شده است، شما اين توجه را ناشي از چه عواملي مي دانيد؟
- با ظهور تحول پرشتاب فرهنگي و توسعه همه جانبه آموزش عمومي در كشور نياز به آگاهي از همه رشته هاي علمي، در ميان افراد جامعه، به خصوص درميان جوانان تحصيل كرده، افزايش يافته است و طبيعي است كه يكي از راههاي برآوردن اين نياز عرضه انواع دانشنامه ها در زمينه هاي مختلف علمي است. خواننده كنجكاو كه مي خواهد از موضوعي مطلع شود يا علاقه مند به تحقيق است و مي خواهد در موضوعي پژوهش كند، خود را در برابر انبوه شگفت انگيزي از اطلاعات پراكنده در كتابها و نشريه هاي مختلف مي يابد. گاه تعدد و تشتت اين اطلاعات و دشواري دسترسي به آنها و حتي به اهم آنها به حدي است كه فرد طالب مطالعه و تحقيق، در مواجهه با آنها، سرگردان و حيران مي شود و حتي ممكن است از سرنوميدي كار جست وجو و پژوهش در آن زمينه را وابنهند و يا مقلدوار به قبول تعبدي حاصل كارهاي سطحي اكتفا كند.
در چنين وضعيتي تنها مرجع و وسيله اي كه مي تواند اين گونه افراد را به ادامه مستقلانه كار تحقيق، ترغيب كند، دانشنامه است. دانشنامه كار جست وجو را براي فرد آسان مي كند. با چكيده اطلاعاتي كه به صورت مقاله يا مقالاتي مستند به منابع موثق و مبتني بر نظام ارجاعي مطمئن و راهگشا به او مي دهد، او را از اين وضعيت سرگردان كه مطلوب خود را در چه كتابها و در كجا بيابد، بيرون مي آورد و در نهايت به او كمك مي كند كه خود و به سعي و كوشش خود، چيزي را كه مي جويد، بيابد.
* تأليف اين دانشنامه را معلول چه نيازهايي مي دانيد؟
- شما مي دانيد كه از مهمترين نيازهاي جامعه فرهنگي ما، نياز به آگاهي از ميراث گرانبهايي است كه بزرگان ادب ما بر جاي نهاده اند، از جمله نياز به دانستن اين معني كه اين بزرگان در چه زماني و در چه شرايطي و چگونه مي زيسته اند و هر يك چه آثاري پديد آورده اند و چه سهمي در كمال و پختگي و شيريني ادب فارسي داشته اند و زبان فارسي، پس از طي چه مراحلي به چنين درجه اي از غنا رسيده است كه امروز مي تواند از عهده بيان دقيق تر مفاهيم فكري و علمي و ادبي برآيد. در برآوردن اين نياز هم، چنان كه اشاره كردم، بهترين وسيله تدوين دانشنامه است، مجموعه اي كه بتواند، لااقل در قدم اول مهمترين اطلاعات مربوط به زبان و ادب فارسي را، از گذشته تا حال، يك جا در دسترس خواستاران آنها بگذارد. با توجه به اين نياز بود كه فرهنگستان زبان و ادب فارسي، به عنوان عالي ترين نهاد فرهنگي مؤظف به حفظ و پرورش و گسترش زبان و ادب فارسي و تشويق و تسهيل مطالعه و تحقيق در آنها، به تدوين اين دانشنامه همت گماشت.
* از چه سالي؟
- ۱۴ ارديبهشت ،۱۳۷۱ در بيست و دومين شوراي خود، در نخستين دوره رياست جناب دكتر حبيبي، اقدام به تأسيس گروهي به نام گروه تحقيق در متون و ادبيات فارسي كرد.
* استاد آيتي هم در اين گروه بودند؟
- بله. استاد آيتي (عبدالمحمد) از ارديبهشت ماه ۱۳۷۲ مديريت اين گروه را به شكل رسمي عهده دار شدند. در اين مدت و تا سال ۱۳۷۹ كه شوراي علمي دانشنامه تأسيس شد. استاد آيتي رياست بررسي گزينش مجدد مدخلها را بر عهده گرفتند. از آن پس گزينش مجدد مدخل هاي دانشنامه، تعيين كميت و كيفيت مقالات، اتخاذ مناسب ترين و علمي ترين روش براي عرضه مقالات و تدوين شيوه نامه اي براي يكدست كردن آنها و بالاخره، بررسي و ويرايش و پردازش آنها از جمله تجارب سودمندي بود كه دانشنامه در جريان كار به آن دست يافت.
* هر دانشنامه اي براي خود محدوده اي دارد، به لحاظ محتوايي محدوده كار دانشنامه زبان و ادب فارسي در چه موضوعاتي منحصر مي شود؟
- همچنان كه در خبرها خوانديد، اين دانشنامه كه جلد نخست آن پيش روي شماست، قرار است در ۶جلد بيش و كم ۷۵۰ صفحه اي، جامع مهمترين اطلاعات ادبي فارسي، به صورت مقالاتي در موضوعات رجال و كتب ادبي، دستور زبان، اصطلاحات عرفاني و معاني و بيان و عروض و قافيه، قالب هاي شعري، سبكهاي ادبي، زبانهاي ايراني، انواع ادبيات، ادبيات پيش از اسلام، اسطوره هاي ايراني، اعلام شاهنامه فردوسي و برخي ديگر از اعلام، خاصه اعلام قرآني، ادبيات معاصر و احوال و آثار ايران شناساني كه چه در داخل و چه در خارج، در حوزه زبان ادب فارسي تحقيق كرده اند را در مدخل هاي خود بياورد.
* به ادبيات و شعر معاصر هم پرداخته مي شود؟
- بله، نويسندگان و شاعران اين دوره و آثار آنها را چه در مقالات كلي مربوط به آن و چه جداگانه در مدخل هاي مستقل معرفي مي كند.
* شخصيت هاي ادبي و شعري مانند اخوان، نيما، شاملو، فروغ و ... چه طور؟
- با توجه به تصميم شوراي علمي دانشنامه كه مدخل هاي مستقل را تنها به نويسندگان و شاعران در گذشته و برجسته ترين آثارشان اختصاص مي دهيم، لذا تمامي اين شاعراني كه نام برديد در دانشنامه زبان و ادب فارسي خواهند آمد.
اين دانشنامه نخستين دانشنامه اختصاصي در معرفي اهم اطلاعات مربوط به زبان و ادب فارسي در همه شاخه هاي آن است. بر لفظ «اهم» از آن رو تكيه مي كنيم كه زبان و ادب فارسي از قديمي ترين و غني ترين دستاوردهاي دانش بشري است و قدمت و غناي آن بيش از آن است كه بتوان همه اطلاعات مربوط به آن را در مجموعه اي با اين حجم محدود گرد آورد.
* به لحاظ فرم و ساختار شكلي، اين دانشنامه و نيز هر مدخل آن، براساس چه استانداردهايي تنظيم مي شود؟
- اگر دانشنامه ها را، به اعتبار حجم آنها، به مختصر و مفصل و به اعتبار محتوا، به اختصاصي و عمومي و به اعتبار شيوه تنظيم و عرضه مقالات آنها، به الفبايي موضوعي و به اعتبار سنديت اقوال مذكور در مقالات به مبتني و غيرمبتني بر نظام ارجاعي تقسيم كنيم، دانشنامه زبان و ادب فارسي، دانشنامه اي مختصر، اختصاصي، الفبايي و مبتني بر نظام ارجاعي است.
* مي توانيد دقيق تر توضيح دهيد؟
- مختصر است، زيرا تنها به اهم موضوعات مربوط به حوزه خود مي پردازد؛ اختصاصي است، زيرا، مختص به موضوعات متنوع مربوط به زبان و ادب فارسي است؛ الفبايي است، زيرا مدخل هاي آن براي سهولت مراجعه به آنها، مانند مدخل هاي فرهنگ هاي لغت، به ترتيب حروف الفبا مرتب شده است؛ و مبتني بر نظام ارجاعي است، زيرا اقوال و روايات مهم مذكور در متن مقالات مستند به اسناد مأخوذ از منابع موثق و معتبر است.
* در اين دانشنامه، دستورالعملي مدون براي تنظيم مقالات وجود داشته است؟
- در تأليف و تنظيم مقالات اين دانشنامه سعي شده از سنتهاي جا افتاده و پذيرفته شده دانشنامه نويسي به اسلوب جديد پيروي شود. براي نمونه در تأليف مقالات بر درستي و رعايت كامل قواعد دستور زبان فارسي، پرهيز از اطناب و عبارت پردازي و اكتفا به عبارات ساده، روشن و قابل فهم و خالي از حشو و ابهام تأكيد داشته و داريم. در املاي كلمات، چنان كه معلوم است، خود را ملتزم به رعايت قواعد كلي دستور خط فارسي مصوب فرهنگستان مي دانيم و از آن پيروي مي كنيم.
در ضبط تلفظ عنوان مدخلها و همچنين براي رفع التباس و بهتر خوانده شدن كلمات ناآشنا از شيوه حركت گذاري بهره مي گيريم و مخصوصاً در نقل آيات قرآن كريم، آنها را با اعراب گذاري و علامت نقل قول متمايز مي كنيم. از سوي ديگر املاي اعلام و ديگر كلمات خارجي و همچنين آوانگاري كلمات ناآشناي مربوط به زبانهاي ايران باستان را در پايين صفحات آورده ايم.
* معيار شما در ضبط املاي كلمات اين گونه چيست؟
- در ضبط املاي اعلام خارجي، هر جا كه دانشنامه و مدخل هاي آن از زبان خود سخن مي گويند، ضبط مختار خود را مي آورند كه مبتني بر ضبط معتبرترين فرهنگهاي اعلام است و هر جا كه از منبعي نقل قول مي شود، ضبط منبع ترجيح داده شده است.
* از جمله دشواريهاي دانشنامه نگاري، تعيين حدود و ثغور مقالات و مدخل هاست، براي غلبه بر چنين دشواري اي چه تمهيداتي انديشيديد؟
- كمال مطلوب آن است كه حجم مقالات متناسب با اهميت آنها در دانشنامه باشد. اما گاه پيش مي آيد كه درباره مدخلي، با همه اهميتي كه در دانشنامه دارد، در منابع موجود اطلاعات اندكي در دست است و به عكس، گاه ديده مي شود كه درباره مدخلي با اهميت كمتر، تحقيق افزونتري صورت گرفته و در نتيجه، در منابع اطلاعات بيشتري درباره آن موجود است. در اين گونه موارد، كه البته تعداد آنها بسيار كم است، لاجرم به مقاله مدخل كم اهميت تر در دانشنامه نسبت به مقاله مهم تر فضاي بيشتري داده خواهد شد، زيرا نمي توان در پايبندي به رعايت اصل تناسب موزون مقالات تا آنجا پيش رفت كه در نقل اطلاعات مهم موجود درباره مدخل ها، بيش از حد امساك كرد.
اصل ديگري كه دانشنامه، در تأليف مقالات، خود را موظف به رعايت آن دانسته و مي داند، اصل پرهيز از ترجيح نظري بر نظر ديگر در مسائل مختلف فيه است. در اين گونه موارد، دانشنامه فقط به ذكر آراء مختلف اكتفا مي كند و خود از هيچ يك از اطراف نظر جانبداري نمي كند، بلكه با معرفي مناسبي كه در آنها از اين آرا سخن گفته شده است به مراجعه كننده امكان مي دهد كه خود به سراغ آنها برود و سرانجام خود قضاوت كند.
* در تنظيم مقالات دانشنامه چه تفاوتي بين دانشنامه هاي جديد و دانشنامه هاي قديم است؟
- مهمترين تفاوت فراهم آمدن دانشنامه هاي قديم از سوي يك تن و در مقابل دانشنامه هاي امروزي از سوي دهها و صدها مؤلف و به صورت گروهي است. دوم اين كه دانشنامه هاي قديم در درجه اول به قصد تعليم خوانندگان تدوين مي شد، برخلاف دانشنامه هاي جديد كه تأليف و تنظيم آنها براي آن است كه اگر كسي بخواهد در موضوعي كسب اطلاع يا تحقيق كند به آنها مراجعه كند. به همين سبب است كه آنها را كتاب مرجع مي نامند و مجهز به ضوابطي به نام نظام ارجاعي مي كنند تا مراجعه به آنها را تسهيل كند. به تعبير دقيق تر نظام ارجاعي اساسي ترين ويژگي دانشنامه هاي جديد است. مقالات اين گونه دانشنامه ها را مستند به منابع معتبر مي كنند و نشاني هاي اجمالي اين منابع را در متن مقاله و مشخصات كامل كتاب شناختي آنها را در پايان مقاله به دست مي دهند تا مراجعه كننده، اگر بخواهد، بتواند براي آگاهي بيشتر از آنچه در مقاله آمده است، با مراجعه به فهرست منابع پاياني به اين منابع دست يابد. در حقيقت، مقاله دايره المعارفي هم اطلاعات ضروري و كلي مربوط به موضوع مقاله را در اختيار مراجعه كننده مي گذارد و هم او را راهنمايي مي كند تا تحقيق خود را درباره مطلوب خود ادامه دهد.
* با توجه به اينكه در چند سال اخير دانشنامه هاي گوناگوني انتشار يافته اند، به خصوص درباره اسلام و ايران و نيز ادب فارسي، به نظر مي رسد، برخي از مدخل هاي اين دانشنامه با مداخل ديگر دانشنامه ها مشابهند، اين ايراد را چگونه برطرف كرديد؟
- اگر چه برخي از مدخل هاي دانشنامه زبان و ادب فارسي مشترك ميان اين دانشنامه و دانشنامه هاي ديگر، به خصوص دانشنامه هاي عمومي، است. با اين همه، بسياري از مقالات آن را، به حكم آن كه اختصاصاً مربوط به زبان و ادب فارسي است، در هيچ دانشنامه ديگر به تفصيلي كه در اين دانشنامه به آنها پرداخته مي شود، نمي توان يافت.
* مي توانيد از برخي از اين مدخل ها نام ببريد؟
- در همين جلد حاضر مدخل هايي مانند ادبيات تطبيقي، ادبيات داستاني، ادبيات عرفاني، ادبيات معاصر ايران، ادبيات نمايشي، ادبيات كودك و نوجوان و نيز موضوعاتي مانند اصطلاحات ادبي و عرفاني تنها در اين دانشنامه آمده است.
مقالات اين گونه مدخل ها هم عمدتاً از سوي كساني تأليف شده كه به تخصص در اين موضوعات شهره اند.
* درباره مدخل هاي مشترك شما خط فارقي ميان اين دانشنامه و دانشنامه هاي ديگري كه به همان مدخل ها پرداخته اند، در نظر نگرفتيد؟
- مؤلفان مقالات اين دانشنامه سعي كرده اند به اين مدخل ها بيشتر از منظر زبان و ادب فارسي به موضوع توجه كنند و همين ويژگي سبب شده و مي شود تا مقالات آنها مستقل و متمايز از مقالات مشابه آنها در دانشنامه هاي ديگر باشد، براي نمونه در مدخل «ابونواس» سعي شده است كه بيشتر به موضوع تأثر (تأثير پذيري اش) از فرهنگ ايراني، خاصه به «فارسيات» او در اشعارش، شامل بيش از ۳۰۰ كلمه فارسي، كه فهرست بعضي از آنها در مقاله آمده است، پرداخته شود. اما در كل مي پذيريم كه در جلد حاضر، در مواردي جزيي، ميان مقاله اي با مقاله نظير خود در دانشنامه هاي ديگر، مشابهت هايي كلي يا جزيي به وجود آمده است؛ كه اين نقيصه بايد در مجلدات بعدي و يا چاپهاي بعدي همين مجلد رفع شود.
* با توجه به اين كه، در زمينه انتشار جلدهاي بعدي دانشنامه، اصولاً تجربه هاي تلخي وجود دارد و كمتر دانشنامه اي به پايان كار خود رسيده است، فكر مي كنيد جلد بعدي اين دانشنامه چه زماني انتشار يابد؟
- در تأليف و انتشار جلد نخست اين دانشنامه زمان بسياري صرف شده است كه عمده اين زمان به دليل نبود تجربه اي در اين زمينه به آزمون و خطا براي يافتن بهترين شيوه نگارش مدخل اختصاص يافت. براي نمونه، نمونه خواني حروف نگاري مدخل ها، وقت فراواني از ما گرفت، يا شيوه نامه تدوين شده و يا مواردي چون يافتن متخصصان و ... اكنون، اما آن تجربه ها در دست است و آزمون و خطاها نيز به نتيجه اي مطلوب و معيار انجاميده است كه در مدخلها و جلدهاي بعدي بسيار به كار ما مي آيد. من فكر مي كنم جلد دوم در فاصله زماني بسيار كوتاهتر از زماني كه صرف تهيه جلد اول شد، آماده چاپ شود.
نگاه
در گفت وگويي كه با برخي از كارشناسان نامي حوزه دانشنامه نگاري صورت گرفت، بسياري دانشنامه زبان و ادب فارسي را در نوع خود كاملترين دانشنامه در اين حوزه تا به امروز برشمردند، اما آن را دانشنامه اي مطلوب در اين زمينه ندانستند. علت چنين ايرادي را هم نه به دست اندركاران دانشنامه كه به بضاعت علمي مدخل نويسان و ابزار تحقيق و پژوهش در ايران راجع دانستند كه بسيار كم و ضعيف است.آنها برخي ايرادات جزيي هم بر كار گرفته اند، مثل نبود مدخل مهرداد اوستا، شاعر درگذشته، يا جان آربري، ايرانشناس و عرفان شناس نامي در جلد نخست و يا ربط مدخل اساس البلاغه كه كتابي عربي است با زبان و ادب فارسي و يا برخي فرهنگهاي عربي به عربي و ... مهمتر از آن به نظر مي رسد، نكته اي كه بايد در تمامي مدخل ها در نظر گرفته شود، ربط آن مدخل، چه نام، چه كتاب و چه مفهوم با زبان و ادب فارسي است و اين كه مدخل هاي كليدي بايد به شاخص ترين افراد آن حوزه داده شود كه اگر در اين دانشنامه در بسياري از مداخل چنين كاري صورت گرفته است، اما در مداخلي معدود چون ادبيات نمايشي و ... كمتر نام شناخته شده اي ديده مي شود.