پنجشنبه ۴ اسفند ۱۳۸۴
گفت وگو با ديميتري پيترمن
رئيس باشگاه روي نيمكت
001686.jpg
علي راد
ديميتري پيترمن يك ورزشكار سابق اوكرايني آمريكايي است كه در رقابت هاي المپيك بارسلوناي ۱۹۹۲ در رشته پرش سه گام حضور داشته است. نخستين حضورش در فوتبال به ژانويه ۲۰۰۳ باز مي گردد. او در آن زمان بيست و پنج درصد سهام باشگاه راسينگ سانتاندر را خريداري كرد و اعلام كرد كه تمايل دارد كنترل تمامي قسمت هاي باشگاه از جمله خود تيم را برعهده داشته باشد، اما مسئولين فدراسيون فوتبال اسپانيا به دليل نداشتن مدرك مربيگري با اين كار مخالفت كردند و اجازه ندادند پيترمن روي نيمكت بنشيند، اما او مصمم بود كه اين مهم را انجام دهد و اظهار كرد: «هر شخص بيكار و پيري مي تواند كشور را اداره كند اما به يك تكه كاغذ احتياج است تا من بتوانم حتي به عنوان دستيار يا هر عنوان ديگري روي نيمكت تيم خودم بنشينم.» اما به هر حال فدراسيون فوتبال اسپانيا تمامي درخواست هاي بعدي او را رد كرد، اما او باز هم دست بردار نبود. ديميتري خود را به عنوان عكاس تيم معرفي كرد و در مكاني نزديك به زمين بالاخره روي نيمكت قرار گرفت. سه سال پس از نخستين حضورش در فوتبال، اكنون پيترمن رياست يكي از باشگاه هاي منطقه باسك به نام آلاوز را برعهده دارد. او فصل گذشته اين باشگاه را خريد و تا به حال پيشرفت قابل توجهي نصيب آن كرده است. او باز هم روي نيمكت مي نشيند و قصد دارد با تمام تيم هاي اسپانيايي و حتي اروپايي رقابت كند. اينكه او چگونه از دو وميداني سر از فوتبال درآورده خود جاي سئوال دارد، اما مي توان آن را به دليل تجاري بودن فوتبال و جذابيت پرطرفدارترين و درآمد زا ترين ورزش دنيا دانست.
* چطور شد كه رئيس باشگاه فوتبال آلاوز شديد؟
- زماني كه دوران حرفه اي ورزش من به پايان رسيد، به اسپانيا رفتم تا در آنجا زندگي كنم و شهردار شهري كه در آن بودم از من خواست تا اسپانسر تيم آنها باشم. تيم آنها پالاموس نام داشت و در دسته چهارم بازي مي كرد و من به همراه چوچي كاس موفق شديم تيم را به دسته سوم هدايت كنيم. پس از آن صحبتي با مسئولين راسينگ سانتاندر داشتم و سپس بيست و پنج درصد از سهام آن باشگاه را خريدم اما در مورد بيست و شش درصد ديگر به توافق نرسيديم. در واقع باشگاه هاي ديگري از دسته دوم و نيز ده تيم از دسته اول نيز پيشنهاد خريد پنجاه و يك درصد از سهامشان را به من دادند، باشگاه هايي مثل مايوركا، مالاگا، وايادوليد و همين طور آلاوز و...
* شما گفتيد كه باشگاه هاي زيادي به شما پيشنهاد دادند اما هنوز بسياري از مردم در سراسر اسپانيا از شما انتقاد مي كنند!!
- در ابتدا انتقادهاي زيادي مي شد، اما من همه منتقدان را شگفت زده كردم. آنها قبلاً هرگز شخصي مثل من را نديده بودند. سطح مطبوعات اسپانيا بسيار پايين است و آنها نمي توانند در كارهاي من دخالت كنند. آنها به طور غيرقابل باوري عليه ما هستند و اعتقاد داشتند راسينگ سقوط خواهد كرد اما شش بازي قبل از پايان ليگ صعود ما قطعي شد و برخي منتقدان از موفقيت ما ناراحت شدند.
* اگر شما كاري مشابه را در رئال انجام مي داديد از شما انتقاد نمي كردند!
- بيشتر مطبوعات از بارسلونا يا مادريد هستند و حمله به تيم هاي كوچك آسان تر است. اما شرايط مادريد به نحوي نيست كه با طرز كار من بتوان آن را اداره كرد. اگر من پست مديريتي را به عهده مي گرفتم شرايط بهتري داشتم اما با پذيرفتن مسئوليت رياست، تمامي خطرات آن را نيز پذيرفتم. در شرايط عادي رئيس باشگاه تمام مسئوليت ها را به سرمربي واگذار مي كند و خود از ميدان خارج مي شود اما من اين طور نيستم.
* آيا اين به آن معناست كه براي مثال فلورنتينو پرز رئيس باشگاه رئال تمامي تصميم ها را خود اتخاذ مي كند اما زماني كه تيم دچار مشكل مي شود او كنار مي كشد و اظهار مي كند كه تقصيري ندارد؟
- دقيقاً، اكثر رؤساي باشگاه ها چنين كاري را انجام مي دهند. مقصر شكست و يا عدم موفقيت يك تيم اغلب سرمربي يا مدير فني محسوب مي شود. براي مثال، آريگو ساكي را در نظر بگيريد (كه اخيراً از رئال جدا شده) اگر او اختيارات كافي داشت مي توانست موفق باشد. او توماس گراوسن را به تيم آورد اما به او بازي نمي رسد. گراوسن انتخاب ساكي بود اما نظر مربي و رئيس باشگاه با او متفاوت است.
* آيا اين اختلاف معيار است كه مشكل ايجاد مي كند؟ با كنترل درست همه چيز، حداقل در تئوري مي توان از آن عبور كرد.
- كاملاً درست است. دشوارترين قسمت هر فعاليت تجاري مديريت و برنامه ريزي است كه در اسپانيا اين كار بسيار پيچيده است. در نخستين روزهاي تأسيس مايكروسافت، بيل گيتس تعداد زيادي مدير را بين خود و توليد محصول قرار نداد تا فاصله خود با محصول را كم كند و بتواند بررسي دقيقي داشته باشد. در فوتبال، درست برعكس ديگر تجارت ها، بيست و پنج فرد اجرايي با قيمت بالاي وجود دارند كه بازيكنان هستند. شما بايد كاملاً كنترل آنها را در دست داشته باشيد تا يك تركيب منطقي ايجاد شود.
* فلسفه شما در مديريت چيست؟
- نبايد در رقابتهاي گران حضور پيدا كرد. به نظر من اصلاً معنا ندارد كه با صرف دويست ميليون يورو فاتح ليگ شد. اين كار بيشتر شبيه به يك تئاتر خصوصي است. هيچ منطقي براي خريد يك بازيكن به قيمت پنجاه ميليون يورو وجود ندارد.
001692.jpg
* چگونه نتايج بارسلونا و آلاوز را با توجه به صرف بودجه مقايسه مي كنيد؟
- يك رابطه منطقي بين صرف بودجه و جايگاه در رده بندي ليگ وجود دارد، اما بعضي اوقات يك تيم اين رابطه را برعكس مي كند. تيم هايي مثل دپورتيولاكرونيا و رئال سوسيه داد از اين جمله هستند. آنها از دسته سوم به لاليگا آمدند و در حال حاضر از قدرتهاي برتر ليگ هستند. در دپور، تنها يك نفر به نام آگوستو سزار لندوريو وجود دارد كه همه چيز را برعهده دارد و اين موضوع براي هيچ كس پوشيده نيست. دپور يك دفتر دو اتاقه دارد و آنها حتي قهرمان لاليگا هم شده اند.
* چطور شد كه به فوتبال رو آورديد؟ آيا درآمد خوبي به دست مي آوريد؟
- من فوتبال را آينده دار ديدم، البته اگر درست اداره شود. اما اگر اين طور نشود همه به جز باشگاه درآمد كسب مي كنند. اگر به دهه هشتاد ميلادي نگاه كنيد پنجاه درصد شركت هاي كنوني وجود نداشتند. بسياري از باشگاه ها اكنون يكصد سال قدمت دارند و هواداران زيادي در سطح بين الملل دارند. مسأله دشوار اين است كه به اين دنياي ناموزون وارد شويد و مانند يك تاجر موفق عمل كنيد.
* چرا در سانتاندر اصرار داشتيد كه روي نيمكت بنشينيد؟ آيا از روي سكوها به همان ميزان كنترل را در اختيار نداشتيد؟
- اين يك كار سمبوليك بود. تيم يك مربي دارد، يك دستيار، يك دروازه بان، يك ماساژور، يك دكتر و يك... هر كس مي تواند روي نيمكت بنشيند به جز شخصي كه مسئول اصلي باشگاه است.
* در حال حاضر شما روي نيمكت آلاوز مي نشينيد. آيا به عنوان يك دستيار اين كار را انجام مي دهيد؟
- بله يا به عنوان يك نماينده. البته بعضي ها سعي داشتند كه قانوني وضع كنند كه رئيس باشگاه نتواند به عنوان نماينده فعاليت كند، تنها به دليل متوقف كردن من، اما ما دست نكشيديم و جلوي آنها ايستاديم. حتي الان نيز، فدراسيون راجع به صدور مجوزي براي رئيس باشگاه صحبت مي كند تا رؤسا بتوانند روي نيمكت تيمهايشان بنشينند كه اين كار مي  تواند بسياري از مشكلات را حل كند. در ديگر كارهاي تجاري دشوار است كه فرد اصلي مسئول را از اصل كار دور نگه داشت.
* آيا به نظر شما فوتبال اسپانيا، دشوار و سنتي است؟
- نه تنها فوتبال، بلكه جامعه نيز همين طور است. در اينجا براي سالهاي زياد يك ديكتاتور حكومت كرده است اما حتي پس از مرگ او اين ذهنيت در بين مردم باقي مانده است. در آمريكا ما براي تغييرات مبارزه مي كنيم اما در اسپانيا تحول باعث اضطراب و دردسر مي شود.
* بدون هيجان و حاشيه بازي فوتبال چندان سرگرم كننده نيست!
- اين درست نيست. اگر تيمها بدانند كه در سالهاي متمادي مي توانند در دسته برتر بازي كنند، آنگاه فوتبال هجومي تري ارائه خواهند كرد.
* شما اخيراً صحبت هايي در مورد آزادي بيشتر در مورد عقد قرارداد با بازيكنان و استخدام آنها انجام داده ايد...
- براي مثال اگر شركت نايكي مجبور باشد در هر ساعت به كارمندانش بيست دلار پرداخت كند، به تايوان نقل مكان مي كند تا در آنجا يك دلار در هر ساعت بپردازد، پس چرا يك باشگاه اين كار انجام ندهد؟ البته باشگاه نمي تواند مكانش را تغيير دهد اما مي تواند از آزادي هاي بيشتري برخوردار باشد. چرا يك باشگاه نمي تواند ده بازيكن برزيلي به خدمت بگيرد تا توان رقابت با ديگران را داشته باشد؟ چطور مي توان آزادي حرفه اي را محدود كرد؟ چرا يك بازيكن تنها مي تواند براي يك تيم در جام باشگاه ها بازي كند؟ چرا قوانين بازي بايد با قوانين مدني متفاوت باشد؟
* سپ بلاتر قصد دارد تا سهميه باشگاه ها را تغيير دهد، حتي در رقابتهاي اروپايي!
- اگر يك باشگاه قصد دارد از يازده بازيكن آفريقايي استفاده كند، خودش بايد تصميم بگيرد. بلاتر قاضي نيست، به علاوه اين كار كاملاً قانوني است. سهميه هاي تعيين شده اصلاً جنبه قانوني ندارند.
* سرانجام، بازمي گرديم به آلاوز. چه اهدافي را براي باشگاه در نظر داريد؟
- سريع تر، قوي تر و بالاتر. شعار المپيك را مي  توان در هر ورزشي به كار گرفت. تنها بايد به اين نكته توجه كرد كه اين بالاترين هدف نباشد.
* آيا روزي مي رسد كه آلاوز قهرمان اسپانيا شود؟
- بله.از اين بابت مطمئن هستم.

خبر نگاري در دنياي ورزش،
مردان حوادث
001695.jpg
خبرنگار ورزشي بودن هم حرفه آساني نيست. تنها نقطه خطرناك براي يك خبرنگار ورزشي حضور در عراق به عنوان خبرنگار جنگي است.
فهرست حوادث اخير درباره خبرنگاران ورزشي كه كشته، زخمي يا تهديد شده اند نشان مي دهد كه امنيت شغلي در اين مورد تنها يك كلمه است و جالب اينكه همه آن ها حين انجام وظيفه شان دچار مشكل شده اند. پس بايد به موضوع امنيت به طور وسيع و گسترده تري نگاه كرد تا آنها نيز با توجه به حرفه پرمخاطره خود تحت پوشش مناسبي قرار بگيرند. موانع زيادي بر سر راه آزادي بيان و حق اظهارنظر خبرنگاران ورزشي وجود دارد و حتي آنها را با تهديدات شديدي مواجه مي سازد.
در زير حوادث و اتفاقاتي كه براي خبرنگاران ورزشي پيش آمده است را مرور مي كنيم كه توسط هواداران، ورزشكاران! پليس و مامورين امنيتي صدمه ديده و كشته شده و يا تحت پيگرد قانوني قرار گرفته اند.

حرفه خبرنگار در بين مشاغل امروز جهان چه معنايي دارد. حادثه، اتفاق، ناخوشايندي و توطئه. تعريف اجتماعي اين حرفه در زمينه ورزش چيست ؟ در دنياي حرفه اي امروز ورزش كه پيروزي به هر شكل و هر موقعيتي اهميت مي يابد، خبرنگار چه وظيفه اي دارد؟
دنياي حرفه اي ورزش كه در ابعاد سياسي، اجتماعي و اقتصادي به رقابتي گاه ناجوانمردانه و غيراصولي تبديل شده است، وظايف خبرنگاران و عكاسان را در اين ميان دشوار مي كند. در فوتبال كه ابعاد گسترده تري دارد، تماشاگران متعصب تيمها تحت هر شرايطي پيروزي تيم خود را مي خواهند و براي رسيدن به اين هدف به هر وسيله و حركتي دست مي يازند. نمونه هاي تاريخي بسياري طي يك قرن فوتبال حرفه اي در جهان اتفاق افتاده است كه هر كدام بسيار تلخ و شبيه يك تراژدي است. اتفاقات ناگوار در آمريكاي جنوبي بيشتر رخ داده است و خبرنگاران ورزشي نيز چون آنها كه در زمينه سياسي در اين منطقه از جهان اين حرفه را دنبال مي كنند دچار حادثه و ترور شده اند. در ورزش آماتوريسم اين گونه حوادث كمتر رخ داده است و رعايت مسائل اخلاقي نيز در آن به مراتب بيشتر رعايت گشته است. در كشوري چون كلمبيا حتي در سطح ملي نيز اين حوادث كم نيستند.
آيا امنيت شغلي خبرنگاران ورزشي در جهان تضمين شده است و چه كساني در اين راستا مسئول مي باشند.
به نظر مي رسد وقتي در مورد ورزش حرفه اي صحبت مي كنيم، بيشتر در مورد بايدها و خواسته هاي هر دو طرف رقابت بحث مي شود تا آنچه هست و واقعيت دارد و نويسنده و خبرنگار آنرا روي كاغذ مي آورند. خبرنگار ورزشي هميشه در معرض خطر بوده است، با پيدايش ورزش حرفه اي، اولين عارضه هاي اين بيماري كه بايد به هر قيمتي پيروز شوند نمايان گشت در حاليكه ورزش تنها در جوي بي غرضانه و جوانمردانه مي تواند شكوفايي پيدا كند اگر عناصري چون، پول، خشونت، تقلب، سياست زدگي، ملي گرايي و دوپينگ اجازه دهند. اگر اينگونه ورزش حرفه اي پيش برود، نقش نهادي ورزش رو به تحليل خواهد رفت.
نويسندگان ورزشي پيوسته تقاضا داشته اند كه اين وضعيت ناخوشايند هر چه زودتر به پايان برسد تا بتوان از روح اخلاقي ورزش دفاع كرد و اخلاقيات ورزش را بيشتر رواج داد.
متأسفانه ورزشكاران، تيمها و تماشاگران آنها تنها به منظور دستيابي به يك هدف مشخص يعني پيروزي تعليم مي بينند. پيروزي بر تيم حريف به هر شكل و عنوان توهم بزرگ ورزش نيز همين خصيصه را نشان مي دهد، يعني تصور قدرت محض با همه قوانيني كه در رشته هاي ورزشي حاكم است. متأسفانه ورزش به دليل رفتارهاي غلط عده اي تماشاگر و ورزشكار بارها شريك جرم بسياري از موارد سوء استفاده از حقوق بشر بوده است. اما اگر به ايمان واقعي براي جامعه اعتقاد داشته باشيم، بايد بپذيريم كه ورزشكاران و تماشاگران به نوعي به اغفال خودشان تن مي دهند و در نوعي از تزوير و ريا شركت مي كنند. هيچ رشته ورزشي منشأ خشونت و درگيري نيست، نويسنده نيز مي خواهد اين مطلب را جا بياندازد كه در اين عرصه اي كه قوانين يكسان بر همگان حاكم است تيم برتر هميشه به پيروزي مي رسد، اما گاه اين عنوان كردن صادقانه به مزاج عده اي خوش نمي آيد و به ناچار نسبت به آن نويسنده واكنش نشان مي دهند.
مورد هجوم قرار گرفتگان
- يونان، سي ام اكتبر ۲۰۰۵:
پريكيس استلاس، خبرنگار روزنامه ورزشي تسالونيكي يونان و شبكه خبري گل، توسط مردي ناشناس مورد هجوم قرار گرفت و چندين بار از ناحيه صورت و سر مضروب شد. درحالي كه فكش شكسته شده و جراحات سخت ديگري نيز برداشته بود.
- مالت، هشتم سپتامبر ۲۰۰۵:
يك گزارشگر تلويزيوني از تلويزيون كرواسي مورد هجوم عده اي از پليس مالت قرار گرفت. اين حادثه پس از يك بازي فوتبال رخ داد.
- بوتسوانا، سي و يكم آگوست ۲۰۰۵:
خبرنگار ورزشي گل اسپورتز، تشپو مولوان توسط يك بازيكن فوتبال كه از مطلبي كه او نوشته بود ناراضي بود، مورد هجوم قرار گرفت.
- برزيل، سوم ژوئن ۲۰۰۵:
پس از يك بازي داخلي خوزه كارلوس فورنرورابسون ژاوير سعي داشتند تا با تيم بازنده مصاحبه كنند و درحالي كه پليس به علت اعتراض مشغول ضرب و شتم آنها بود خبرنگار و فيلمبردار مذكور را نيز مضروب كرد. درنهايت فيلمبردار با گلوله اي كه به زانويش اصابت كرد، مجروح شد.
- يونان، هفتم مي ۲۰۰۵:
كوستاس نيكولاپولوس، خبرنگار ورزشي به وسيله چهار مرد كه كلاه برسر داشتند مورد هجوم قرار گرفت كه به نظر مي رسيد هر چهار تن آنها از هوليگان هاي فوتبال بودند. نيكولاپولوس تا سه ماه پس از آن حادثه نيز مورد تهديد قرار مي گرفت.
- چين، هفتم آگوست ۲۰۰۴:
افسران پليس به دو عكاس ورزشي حمله كردند. اين دو هان گوان و فردريك براون بودند كه در خارج از ورزشگاه مشغول گرفتن عكس بودند.
اين اتفاق پس از فينال جام آسيايي در ورزشگاه پكن رخ داد.
- قزاقستان، يازدهم مارس ۲۰۰۴:
ماكسيم فارتاشوف، خبرنگار ورزشي در آلماتي پايتخت قزاقستان توسط دو مرد ناشناس مورد هجوم قرار گرفت. فرد مضروب عقيده دارد كه اين اتفاق درپي افشاگري هاي استفاده از داروهاي نيروزا رخ داده است كه وي از آن مطلع بود.
اروگوئه، سال ۲۰۰۳:
گزارشگر ورزشي، ريكاردو گابيتو آسودو، به ضرب گلوله از ناحيه پا مجروح شد. دليل آن گزارشات فراوانش راجع به فساد در فوتبال اروگوئه بوده است.
كنگو، بيست و دوم ژوئن ۲۰۰۳:
حين يك بازي ملي بين تيم ملي فوتبال كنگو و ليبي، يك خبرنگار عكاس ورزشي توسط دروازه بان تيم ملي فوتبال ليبي از ناحيه صورت مجروح شد. اين حادثه پس از اخراج اين دروازه بان از ميدان رخ داد.
كشته شدگان
- كلمبيا، هجدهم اكتبر ۲۰۰۳:
ويليام سوتوچنگ در نزديكي دفتر يك شبكه تلويزيوني محلي به ضرب گلوله كشته شد. چنگ، درمورد فساد در ورزش مطالبي عنوان كرده بود.
- سوآزيزلند، بيست سوم و چهارم اكتبر ۲۰۰۲:
يك گزارشگر ورزشي به نام زولي مابيلا، تنها چند متر دورتر از خانه اش به حد مرگ مورد ضرب و شتم قرار گرفت و در بيمارستان جان باخت. قاتلين وي ناشناس بودند.
- كلمبيا، سوم مي ۲۰۰۱:
يسيد مارولاندا، يك گزارشگر ورزشي كه براي تلويزيون نوتيپاسينيو كار مي كرد، به ضرب شش گلوله در سر و در شهر كالي توسط يك مرد ناشناس كشته شد.
كلمبيا، سي ام آوريل ۲۰۰۱: كارلوس آلبرتو، گزارشگر ورزشي در مدلين كشته شد.
محكوم شدگان
- برزيل، بيست و هشتم آوريل ۲۰۰۵:
ژورژ كايورو، مفسر ورزشي، به دليل اظهاراتش در يك شبكه راديويي به هجده ماه زندان محكوم شد. وي گفته بود كه يك ايستگاه تلويزيوني به دليل روابط نزديك مسئولان آن با دولت موفق به كسب امتياز پخش مستقيم مسابقات گوياي شهره است. اين محكوميت درپي شكايت رئيس و مالك اين شبكه تلويزيوني از اين خبرنگار براي ژورژ كايورو درنظر گرفته شد.
- برمه، هفدهم جولاي ۲۰۰۳:
زاوتت هتوه، دبير ورزشي يك مجله پس از دستگيري و محاكمه به مجازات مرگ محكوم شد. اما در محاكمه بعدي او به دو سال حبس و سپس در ژانويه ۲۰۰۵ آزاد شد. به نظر مي رسد كل حادثه به انتقاداتي برمي گشت كه او در مجله از ورزش برمه كرده بود.
- كنگو، هفتم مي ۲۰۰۲:
خبرنگار ورزشي راديو و تلويزيون كنگو به دليل گزارشي راجع به نامزد رياست جمهوري اين كشور در فاصله استراحت ديدار دو تيم آفريقاي جنوبي و كنگو دستگير شد.
در پشت صحنه تصاويري از هواداران فوتبال ديده شد كه پيراهن هايي با عكس كانديداي مذكور بر تن كرده بودند.اين كانديدا قبلا مدير يك باشگاه فوتبال نيز بوده است.

پيدايش جام جهاني
جام جهاني۱۹۷۰ مكزيك
جشنواره فوتبال
001683.jpg
رقابت اصلي براي كسب ميزباني نهمين جام جهاني بين دو كشور آرژانتين و مكزيك بود. قبل از آن مكزيك به عنوان ميزبان المپيك تابستاني ۱۹۶۸ نيز انتخاب شده بود. اگرچه نامزدهاي زيادي براي ميزباني جام جهاني ۱۹۷۰ وجود داشتند اما بالاخره مكزيك براي ميزباني انتخاب شد و بسياري به دليل شرايط جوي (گرماي بالاي ۳۷ درجه سانتيگراد) و دوري مسافت از انتخاب مكزيك راضي نبودند. نحوه برگزاري مسابقات اين دوره كاملا مانند دوره قبل (جام جهاني ۱۹۶۶) بود و تنها تفاوت اين بود كه اگر تيم ها در وقت اضافه نيز به نتيجه تساوي مي رسيدند آنگاه پرتاب سكه برنده را تعيين مي كرد. البته در مراحل حذفي كه اين قانون مقرر بود به كار گرفته شود، خوشبختانه نيازي به انجام آن نشد. اين دوره از جام جهاني به نظر بسياري، بهترين جام جهاني تمام دوران است.
بازي جوانمردانه كاملاً در آن رعايت مي شد و هيچ بازيكني در طول جام جهاني از زمين اخراج نشد. فوتبال هجومي باز هم در اين دوره رونق پيدا كرد و به خصوص برزيلي ها و آلماني ها بازي هاي زيبايي را از خود به نمايش گذاشتند. مكزيك و شوروي بازي افتتاحيه را در زير آفتاب داغ ظهر برگزار كردند؛ البته اين بازي گلي در بر نداشت اما شرايط اين بازي در طول تورنمنت ديگر تكرار نشد. در مراسم افتتاحيه ۵۰هزار بالون رنگارنگ به هوا فرستاده شد. اين نخستين مراسم افتتاحيه در تاريخ جام  هاي جهاني فوتبال محسوب مي شود. برزيل بهترين تيم تاريخ خود را با بازگشت موفقيت آميز پله در اختيار داشت. او پس از جام جهاني انگلستان به دليل مصدوميت نتوانسته بود تيمش را در ادامه مسابقات همراهي كند. اين برزيل بود كه توانست، انگلستان، مدافع عنوان قهرماني را شكست دهد. يكي از به ياد ماندني ترين صحنه هاي تاريخ فوتبال در اين بازي اتفاق افتاد كه طي آن گوردون بنكس، دروازه بان مشهور انگليس، ضربه سر پله را مهار كرد. پرو نيز با بازيكن بزرگ خود كوبيلاس نمايش خوبي داشت. در يكي از بازي هاي پرو برابر بلغارستان، در حالي كه نماينده آمريكاي جنوبي دو بر صفر عقب بود، با گل هاي كوبيلاس سه بر دو پيروز شد! نخستين بازي مرحله يك چهارم پاياني تكرار بازي فينال دوره قبل بين آلمان غربي و انگلستان بود كه اين بازي به وقت اضافه كشيد. گردمولر، آقاي گل اين دوره و ماشين گلزني تيم آلمان غربي گل پيروزي بخش ژرمن ها را برابر انگلستان به ثمر رساند تا آنها انتقام دوره قبل را نيز گرفته باشند. ايتاليا نيز كه شروع خوبي در رقابت ها نداشت، پس از آنكه چهار بر يك تيم ميزبان را مغلوب كرد، به عنوان يكي از بخت هاي مسلم قهرماني به شمار مي رفت. برزيل هم در يك بازي زيبا اما نه چندان دشوار چهار بر دو پرو را شكست داد. اروگوئه نيز شوروي را از پيش رو برداشت. يكي از بازي هاي مرحله نيمه نهايي بين آلمان غربي و ايتاليا برگزار شد كه از آن به عنوان يكي از بهترين بازي هاي تمام دوران ياد مي شود. در اين ديدار كه پس از وقت معمول يك بر يك مساوي به پايان رسيد و در حالي كه در وقت اضافه آلماني ها سه بر يك پيش بودند، كتف فرانتس بكن باوئر دچار دررفتگي شد، اما با همان كتف باند پيچي شده به بازي ادامه داد كه اين عمل او در تاريخ فوتبال بي نظير است اما در پايان اين ايتاليايي ها بودند كه چهار بر سه پيروز شدند و به فينال رسيدند. در ديگر بازي نيمه نهايي، برزيل سه بر يك اروگوئه را شكست داد. در بازي رده بندي نيز ژرمن ها با تك گل ولفگانگ اورات اروگوئه را مغلوب كردند و به مقام سوم رسيدند. ديدار نهايي اين دوره نيز يكي از بازي هاي كلاسيك تاريخ فوتبال است. اگر هر كدام از تيم هاي ايتاليا يا برزيل فاتح اين جام مي شدند، به دليل اينكه سومين باري بود كه جام ژول ريمه را تصاحب كرده بودند مي توانستند آن را براي هميشه به خانه ببرند. در اين بازي برزيلي ها چهار بر يك ايتالياي دفاعي را در هم كوبيدند تا به جز تصاحب جام ژول ريمه براي هميشه، پله تنها بازيكن تاريخ باشد كه سه بار فاتح جام جهاني شده و به همين دليل او را سلطان فوتبال جهان ناميدند. اين آخرين جامي بود كه او در آن بازي كرد.
001689.jpg
آمار مختلف از جام جهاني ۱۹۷۰ مكزيك
بهترين گلزنان
-گردمولر(آلمان)۱۰گل
-جرزينيو(برزيل)۷گل
-تئوفيلپوكوبيلاس(پرو)۵گل
-پله(برزيل)۴گل
-آناتولي بيشووتيز(شوروي)۴گل
تعداد كل بازي ها:۳۲ بازي
مجموع گل هاي به ثمر رسيده: ۹۵ گل(ميانگين۹۷/۲ براي هر بازي
مجموع كل تماشاگران:۹۷۵/۶۷۳/۱نفر (ميانگين ۳۱۲/۵۲براي هر بازي)
رده بندي نهايي
۱-برزيل
۲-ايتاليا
۳-آلمان
۴-اروگوئه
۵-شوروي
۶-مكزيك
۷-پرو
۸-انگلستان
۹-سوئد
۱۰-بلژيك-روماني
۱۲-رژيم اشغالگر قدس
۱۳-بلغارستان
۱۴-مراكش
۱۵-چك و اسلواكي
۱۶-السالوادور

ورزش
ادبيات
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
فرهنگ
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  فرهنگ   |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |