دوشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۸۴ - سال سيزدهم - شماره ۳۹۳۸ - Mar 6, 2006
معركه وين
موضوع برنامه هسته اي ايران امروز بار ديگر در شوراي حكام آژانس بين المللي انرژي اتمي مطرح مي شود و اين در حالي است كه فضاي كنوني طي سه سال گذشته از نظر رويكردهاي غيرفني و غيرحقوقي حاكم بر تعاملات اين نهاد بين المللي بي سابقه بوده است. در مقطع فعلي توجه به نكات زير واجد اهميت است:
۱- ارجاع پرونده ايران به شوراي امنيت فاقد توجيه فني و حقوقي است. اولاً براساس بندهاي ۵۳ و ۴۷ گزارش اخير البرادعي انحراف فعاليتهاي ايران به سمت مقاصد نظامي اثبات نشده و اقدامات اصلاحي نيز از سوي ايران براي تكميل اطلاعات آژانس صورت پذيرفته است. ثانياً بارها البرادعي در گزارش خود يادآور شده كه بررسي ها و آناليز نمونه ها در آژانس فرايند طبيعي خود را طي مي كند و لذا امكان حل ابهامات خارج از توان آژانس نيست. ثالثاً براساس بند ۵۳ گزارش البرادعي تمام مواد هسته اي ايران مورد بازرسي آژانس قرار گرفته و براساس بند ۴۴ نيز «روند غني سازي در نطنز تحت پوشش اقدامات نظارتي آژانس است.»
رابعاً مهمترين اتهامات مطرح شده عليه ايران توسط آمريكا، از جمله ادعاي فعاليت (حتي) صلح آميز در سايت هاي پارچين، كلاهدوز و لويزان در بند ۵۲ رد شده و...
۲- بنا بر اين در صورت ارجاع پرونده، برخورد زورگيرانه و سياسي با حقوق ملي ايرانيان صورت گرفته است. اما اين نكته بسيار مهم است كه ما كاملاً بدون استفاده از حقوق قيد شده در اساسنامه آژانس و NPT به اين دستاورد بزرگ ملي دست يافته ايم، چگونه مي توانيم با NPT اين دستاورد را از دست بدهيم؟!
۳- توان و تسلط ايران بر فناوري هسته اي حقيقتي اثبات شده است. مجموع گزارشات آژانس نشان دهنده همين مطلب است كه ما «از پل گذشته ايم» و از استخراج اورانيوم بومي تا اورانيوم غني شده بومي را به دست جوانان برومند ملت مان به دست آورده ايم. هرگونه بحثي از عدم توانمندي كشورمان در صنعت استراتژيك هسته اي يا اعلام عدم نياز به آن علاوه بر اين كه مغاير با مستندات آژانس است، نشانه ناخوشايندي است از ناآگاهي و يا از خيانت به تلاش دانشمندان ميهن و غرور ملي ايرانيان.
۴- امروز همه جهان، و از جمله مردم كشورمان باور دارند كه جمهوري اسلامي ايران تمام راه هاي ممكن مسالمت آميز را براي جلوگيري از بحران جديد و نيز بقاي آرامش و صلح در منطقه پيموده است. هر راهي غير از اين را كساني به روي منطقه و جهان خواهند گشود كه حداقل در ۴ سال اخير فضاي جنگ و تهديد را بر دنيا حاكم كرده اند. در حالي كه حتي در مقطع فعلي «زبان تهديد» ايران با بهانه هاي واهي و با فشار بر گذشتن از حقوق حاكميت ملي در شديدترين سطح است، نمايندگان ديپلماسي ايران بارها به دعوت بر مذاكره و تفاهم در چارچوب قوانين آژانس تأكيد مي كنند.
۵- فناوري هسته اي در ايران يك خواسته ملي است. نه تنها براي جامعه فعلي و سلايق متعدد فكري جامعه، حتي براي نسل هاي آينده. در حالي كه قدرتهاي بزرگ اتمي به جاي عمل به ماده ۶ پيمان NPT براي از بين بردن تسليحات اتمي، آشكارا در پي توليد بمب هاي مينياتوري هسته اي هستند و برآنند اجازه دست يابي ساير ملتها به حداقل حقوق خود براي استفاده صلح آميز از انرژي اتمي را ندهند.
كافي است بدانيم كه براساس مطالعات آژانس بين المللي انرژي ذخاير فسيلي كشورهايي مثل ايران و عربستان نيز از سال ۲۰۲۵ (يعني فقط ۱۹ سال ديگر) بايد براي مصارف داخلي به عنوان ذخيره استراتژيك حفظ شود. بديهي است كه در آن زمان قدرت هاي جهان به جاي هزينه و حمله، با توزيع دلخواه انرژي هاي نوين (بويژه انرژي هسته اي) ساير كشورها را كنترل و به انقياد از خود وادار مي كنند!
مهمترين وجه ايستادگي مسئولين ايران در مقطع فعلي در حقيقت براي تضمين ايران قدرتمند و توانمندي در آينده است كه براي نيازهاي اوليه خود در برابر سلطه جويان سرخم نكنند.
۶- شايد در راستاي اهميتي كه ايران براي تفاهم و آرامش جهان قايل است، ممكن باشد كه ايران غني سازي صنعتي را براي مدتي به تأخير بيندازد ولي هرگز نمي تواند حق تحقيق و پژوهش را از دانشمندان با كفايت خود دريغ كند. حتي اگر مسئولين از اين حق بگذرند، مردم خلع يد از توان علمي فرزندان خود را تحمل نخواهند كرد.
۷- در مورد برخي پيشنهادات به عنوان طرح اروپا يا روسيه و... نيز سخن گفته مي شود. بايد توجه كرد كه اولاً ايران نمي تواند طرحي را بپذيرد كه حقوق بديهي اوليه اش را نفي كرده و حاكميت ملي مردمش را تحقير كند (مانند طرح اروپا كه چكيده آن اين است: ايران حق توليد سوخت هسته اي ندارد اما حق خريد آن را از ما دارد!) و ثانياً؛ چون چنين طرح هايي جزو همكاريهاي استراتژيك است، ضرورتاً بايد نه در اضطرار، بلكه در مجال كافي و بستر آرام بررسي شود. اين رويكرد نسبت به طرح روسيه صادق است و اگر مسكو نيز در صدد سوءاستفاده از فضاي موجود باشد، بايد بدون ايران به لبه پرتگاه برود!
ختم سخن اين كه ايران امروز در مقطع بسيار مهمي از تاريخ خود ايستاده است كه اگر بدرستي تحليل شود اهميت آن كمتر از موضوع ملي شدن صنعت نفت نيست. شايد ما در مقطعي از تاريخ فعاليت و زندگي مي كنيم كه مانند خيلي ها در دهه ۲۰ از اهميت تاريخي آن بي خبريم. اما حتماً دوست داريم كه فرزندان ما در آينده به اين نكته افتخار كنند كه ما حقوق و منافع آنان را به خاطر فشارهاي بي منطق و زورگويي معامله نكرديم.معركه اي كه امروز در وين برگزار مي شود، آزمايش ايستادگي ماست. همين.
پرويز اسماعيلي

يادداشت
اجتماعي
اقتصادي
دانش فناوري
انديشه
بـورس
زادبوم
حوادث
خارجي
سياسي
داخلي
شهرستان ها
شهري
راهنما
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   انديشه   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   خارجي   |  
|  سياسي   |   داخلي   |   شهرستان ها   |   شهري   |   راهنما   |   ورزش   |   يادداشت   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |