سه شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۸۴
نيم نگاهي به همايش ارزيابي ملي اجلاس جهاني تونس؛
ايران و جامعه اطلاعاتي
002433.jpg
معصومه كيهاني
همايش ارزيابي ملي دومين مرحله اجلاس جهاني سران درباره جامعه اطلاعاتي(تونس۱۲، تا ۱۸ نوامبر ۲۰۰۵) با شركت برخي دست اندركاران و استادان دانشگاه در مركز تحقيقات مخابرات ايران برگزار شد.
پيشنهاد برگزاري اجلاس سران در زمينه جامعه اطلاعاتي، نخستين بار از سوي كشور تونس در كنفرانس سران مخابرات (از اجلاس هاي ITU) در ميناپوليس مطرح شد و با پيشنهاد ITU به سازمان ملل، به تصويب نهايي رسيد و قرار شد اجلاس در دو مرحله، سال ۲۰۰۳ در ژنو و سال ۲۰۰۵ در تونس، برگزار شود.
اعلاميه اصول و سند برنامه عمل كنفرانس ژنو بر محورهاي بسياري تأكيد ورزيد از جمله تأكيد بر نياز به زيرساختار اطلاعات و ارتباطات ICT براي توسعه، دسترسي به اطلاعات و دانش براي همه، بهره برداري از برنامه هاي كاربردي ICT در تمام جنبه هاي زندگي، اهميت حفظ تنوع و هويت فرهنگي، تنوع زباني، توسعه رسانه ها، حفظ ابعاد اخلاقي اطلاعاتي و ضرورت همكاري هاي بين المللي و منطقه اي در توسعه جامعه اطلاعاتي مورد توجه قرار گرفت.
اما مرحله دوم اجلاس سران كه از ۲۷ تا۲۹ آبان ماه سال جاري در كشور تونس برگزار شد، سه بخش دولتي، خصوصي و سازمان هاي غيردولتي و جامعه مدني حضور داشتند كه در نهايت، در سند تعهدات تونس، اين محورها مورد بررسي و تأكيد قرار گرفت: پشتيباني صريح و اجراي اعلاميه اصول و طرح كاري ژنو، پذيرش محوريت ICT در ساخت جامعه اطلاعاتي، تأكيد بر استفاده از ICT براي ايجاد و حفظ صلح، امنيت، دمكراسي و توسعه اجتماعي و اقتصادي و تأكيد بر لزوم احترام به حقوق بشر و آزادي بيان.
در همايش ارزيابي ملي دومين اجلاس جهاني سران درباره جامعه اطلاعاتي نيز كه به همت انجمن ايراني مطالعات جامعه اطلاعاتي، شوراي عالي اطلاع رساني، شركت مخابرات ايران، مركز تحقيقات مخابرات ايران و مركز پژوهش هاي ارتباطات تشكيل شد؛ چگونگي حضور ايران در جامعه اطلاعاتي و مشكلات و تنگنا ها در مسير دستيابي به دستاوردهاي اين اجلاس و در نهايت، ارائه چشم اندازهاي نو براي آينده مورد توجه اساسي صاحبنظران و دست اندركاران اين موضوع قرار گرفت. به گفته دكتر كاظم معتمدنژاد، رئيس اين همايش، نخستين سمينار منطقه اي درباره جامعه اطلاعاتي در دنيا با پيشنهاد ايران تشكيل شد كه در آن اجلاس، نمايندگاني از كشورهاي اروپايي و غربي حضور داشتند و نشست مقدماتي اجلاس ژنو در كنفرانس منطقه اي آسيا نيز نهايتاً نخستين جبهه متحد آسيايي را در برابر آمريكا و كشورهاي غربي در مورد راهبري اينترنت شكل داد.
انجمن ايراني مطالعات جامعه اطلاعاتي نيز با اين هدف تشكيل شد كه در كنار دولت و بخش خصوصي، تلاش هايي را براي بررسي و تعيين مفاهيم بنيادين جامعه اطلاعاتي، ظرفيت سازي هاي علمي و اجراي سياستگذاري ها و برنامه ريزي هاي ملي دنبال كند.
دكتر كاظم  معتمدنژاد در بخش ديگري از سخنان خود با اشاره به اهداف انقلاب مشروطه و به ويژه انقلاب اسلامي اظهار داشت كه ما به دنبال استقلال و هويت ملي كشور و يك جامعه اطلاعاتي مبتني بر حقوق مردم و حق توسعه ارتباطات هستيم و بايد ارتباطات توسعه و توسعه ارتباطات، هر دو مورد توجه قرار گيرد. در واقع زيرساخت ها بايد توسعه پيدا كند.
اما اين كه محتواي ارتباطات چه بايد باشد و اهميت بحث تنوع فرهنگي و ابعاد اخلاقي ارتباطات، مقوله هاي بسيار مهمي است و اين خواسته ها در حالي دنبال مي شود كه ما در توليد فرهنگ و كتاب خيلي كار كرده ايم.
مهندس انتظاري، مشاور و مدير دفتر فناوري اطلاعات وزارت علوم، تحقيقات و فناوري نيز بر اهميت تعيين معيارها براي حضور جامعه اطلاعاتي تأكيد ورزيد و اظهار داشت: ما براي حضور فعال در اين جامعه، نياز به يك نگاه جامع نگر در بحث جامعه اطلاعاتي داريم. يك سند ملي كه ابعاد مختلف آن مشخص و تبديل به برنامه شده باشد. در حال حاضر، اتحاديه اروپا كه تبديل به ۲۵ كشور شده، برنامه هاي خود را از ابعاد مختلف، چه از نظر زيرساخت و چه از نظر روساخت و مسائل فرهنگي، تدوين كرده است.
وي افزود: «به نظر مي رسد برنامه هاي عمل ما در سطح ملي هنوز مشخص و مدون نيست و حتي مشخص نيست كه مسئوليت اين كار به عهده كيست؟ وزارت مخابرات بحث زيرساخت را دنبال مي كند اما اين مسأله به كل جامعه مربوط است. بحث حاكميت ملي و مديريت اينترنت نيز بخش هايي است كه متولي آن بايد مشخص شود» .
دكتر يونس  شكرخواه نيز گفت: مباحث مربوط به توسعه ارتباطات و همچنين ارتباطات توسعه، هر دو مقوله بسيار مهمي است كه در دانشگاه ها و انجمن مطالعات جامعه اطلاعاتي دنبال مي شود.
اگرچه بحث ارتباطات توسعه مورد توجه است، اما از رسانه ها به عنوان عوامل توسعه ياد نمي شود.
وي همچنين افزود: من فكر مي كنم يك گردش كار جهاني در حوزه تكنولوژي و تئوري ها به شدت در حال پيشرفت است و بحث سازه تكنولوژي و سازه انساني هر دو بايد مورد توجه قرار گيرد. يعني در اين گردش كار جهاني، بايد بتوانيم به نفع خودمان، ترجمه عملياتي داشته باشيم.
دكتر شكرخواه بر اين نكته تأكيد ورزيد كه بايد اين مفاهيم به صورت خيلي ساده از طريق رسانه ها و محافل دانشگاهي مطرح شود به گونه اي كه در واقع مسأله همه شود. به اين ترتيب، كليه وزارتخانه ها نيز مسأله خودشان را در ارتباط با جامعه اطلاعاتي پيدا خواهند كرد.
دكتر محسنيان راد با اين نكته سخنانش را آغاز كرد كه ما همه، صاحبنظران و دولتمردان، از آزادي بيان و آزادي اطلاعات حمايت مي كنيم و اين نشان مي دهد كه اختلاف نيت در بين ما نيست، بلكه اختلاف بر سر برداشت هاست.
وي گفت: «به نظر من اصلي ترين اختلاف بر سر دو واژه پروسه و پروژه است. اين كه آيا آنچه در حال حاضر مي گذرد، يك پروسه است يا پروژه؟... سؤال هاي اساسي وجود دارد كه در واقع، پاسخ به آنهاست كه چشم انداز و استراتژي آينده را براي ايران مشخص مي كند» .
بي ترديد در زمينه اهميت حضور قوي ايران در جامعه اطلاعاتي، مطالعات و ادبيات قابل توجهي چه در سطح ملي و چه در سطح بين المللي توليد شده كه بايد براي دسترسي به راهبردهاي جدي تر مورد توجه قرار گيرد.
بحث شرايط سخت افزاري و نرم افزاري و اهميت ايجاد تعادل بين اين دو، تهديدها و موانع و همچنين فرصت هاي موجود، تدوين برنامه ملي ايران در اين باره و راهي كه بايد براي رسيدن به دستاوردهاي اجلاس تونس در پيش بگيرد از جمله مسائل عمده اي بود كه در اين همايش يك روزه، به ويژه در دو ميزگرد پاياني مراسم، مورد طرح و بررسي قرار گرفت.
مهندس جهانگرد نيز در پاسخ به اين پرسش كه اگر بخواهيم به طرف يك برنامه ملي پيش برويم، چه بايد بكنيم، اظهار داشت: «من از نظر تكنولوژي و سرعت تحولات ارتباطات به مسأله توجه دارم، ما در واقع يك ناظر فعال و يا غيرفعال هستيم كه از تحولات سريع جهاني با ويژگي هايش گزارش ارائه مي كنيم.
وي افزود: به هر حال ما اين سابقه تاريخي را داريم كه وقتي يك پديده اي آمده، ما ابتدا از آن رعب داشتيم و بعد ولش كرده ايم و سپس، آن به ما غالب شده است و آثار اين گونه رفتار، اضمحلالي است و معمولاً آنچه داشته ايم را از دست داده ايم و لطمه خورده ايم. در حالي كه جوامع ديگر به تدريج به لحاظ اجتماعي و فرهنگي از اين پديده ها تأثير پذيرفته اند. اما، ما خودمان معماري نكرده ايم، بلكه مسأله، خودش را به ما غالب كرده است.
دبير دبيرخانه شوراي عالي اطلاع رساني همچنين گفت: ما بايد تلاش كنيم كه با گسترش توانمندي هايمان، خود انتخابگر باشيم. به هر حال پديده هايي كه به شكل فيزيكي اتفاق مي افتند، به صورت گريزناپذير مسائلي را به ما منتقل مي كنند كه ما نمي توانيم چشم خود را در برابر آنها ببنديم.
وي در نهايت به اين جمع بندي رسيد كه« ما در كل نيازمند عزم ملي هستيم كه در واقع عزم دولت مردان و نخبگان را دربرمي گيرد. ما بايد تلاش كنيم كه اين پديده  را با زبان مشترك بشناسيم و سازوكار ملي را در اين زمينه دنبال كنيم. »
اين همايش پس از برگزاري ميزگرد دوم با عنوان چشم انداز ايران و جامعه اطلاعاتي پايان يافت.

نشر محلي
002442.jpg
كوراوغلو
داستان هاي حماسي كوراوغلو، از محبوب ترين و در عين حال رايج ترين داستان هاي فولكلوريك آذربايجان است. نمونه هاي ديگري از اين داستان را در ادبيات ترك زبانان ديگر، از آسياي ميانه تا تركيه مي بينيم. در آسياي ميانه كوراوغلو رهبر معنوي عياران است، حتي اگر اين عياران، چندين قرن پس از مرگ كوراوغلوي تاريخي، در سيماي مبارزان باسماچي (مبارزاني كه در آغاز استقرار حكومت شوروي عليه اشغالگران ارتش سرخ مبارزه مي كردند) ظاهر شوند.
از نظر تاريخي، كوراوغلو را از عياران عصيانگر دوره شاه عباس صفوي مي دانند، هرچند كه سيماي اسطوره اي وي بر تمام بخش هاي داستان سايه افكنده است. از اسب مشهورش قيرآت و شمشير مصري  تا ناكجاآبادش «چنلي بئل» - كه در آن همه آزاد، آزاده و برابرند- همه و همه جنبه اسطوره اي دارند.
نخستين اطلاعات را درباره كوراوغلو، در ۱۷۲۱ ميلادي در منابع آذربايجاني مي بينيم.
نخستين چاپ داستان ها نيز در سال ۱۸۴۰ بر مبناي روايات عاشيق ها، توسط شوپن انجام گرفته است.
اين مجموعه با مكتوب شدن روايت هاي ديگري كه عاشيق هاي آذربايجاني از حماسه ارائه مي كردند، از نشري به نشر ديگر سير تكاملي پيدا كرده و غني تر شده است.
مجموعه اي كه پروفسور محمدحسين تهماسب گردآوري كرده است، يكي از كامل ترين نشرهاي حماسه كوراوغلو است.
پروفسور تهماسب، ۱۸ داستان يا آن گونه كه در تركي آذربايجاني ناميده مي شود «قول» از مجموعه داستان هاي كوراوغلو را گردآوري كرده است. اين مجموعه، همچون رماني پيوسته، وقايع كودكي قهرمان آذربايجاني را به جواني و نام آوري و نام آوري را به پيري پيوند مي دهد.
«كوراوغلو» را آذربايجان شناس و پژوهشگر توانمند و پركار زنجاني محمدرضا كريمي به الفباي مورد استفاده هموطنان آذربايجاني برگردانده است.
اين كتاب در شمارگان ۵۰۰۰ نسخه، در ۶۰۶ صفحه، توسط انتشارات انديشه نو و به قيمت پنج هزار و پانصد تومان در تهران منتشر شده است.
002445.jpg
دويغو چيچك لري
نخستين جلد از «دويغو چيچك لري» مجموعه اشعار شاعر، نويسنده و پژوهشگر آذربايجاني، حسن مجيدزاده (ساوالان) منتشر شد. در اين كتاب، غزليات، مخمس ها و دو منظومه بلند از جمله منظومه «آپاردي سئللر ساراني» كه بر مبناي آن فيلمي نيز در ايران ساخته شده، به چاپ رسيده است.
كتاب دويغو چيچك لري در ۱۹۵ صفحه و در شمارگان ۳۰۰۰ نسخه منتشر شده است.

نشريه
كوچكي اينجا چه زيباست
002439.jpg
پنجاه و دومين شماره نشريه «نيكي» ويژه نوروز در ۶۸ صفحه منتشر شد. در اين شماره مطالبي ازجمله: نوروز جشني فراتر از مرزهاي ايران، چهارمين ستاره براي برزيل، ايران به فناوري ساخت واكسن هپاتيت دست يافت، ايدز از هپاتيت B سبقت گرفت، مرده خورها، دكتر جان داك هاليدي، ماتياس سيندلار، انرژي، اشعاري از شاعران معاصر و ... به چشم مي خورد. در سخن اول اين نشريه آمده است: بهار فصل شكفتن است. فصل شكفتن جان هاست. نوروز فصل شكفتن غنچه هاي خنده بر لب هاست و ذوق و لبخند كوچكترها به هنگامه عيدي گرفتن ها! كوچكي اينجا چه زيباست! نوروز در راه است و بيماران، خنده هايشان را گوشه لب ها مهيا كرده تا با دست هاي سبز شما شكوفا شود.
ماهنامه نيكي متعلق به انجمن خيريه حمايت از بيماران كبدي ايران است كه يكي از نشريه هاي موفق محسوب مي شود و از آغاز انتشار تاكنون به صورت منظم، هرماه منتشر شده است. اين نشريه با توزيع سراسري در كشور به قيمت ۳۵۰ تومان در دسترس عموم قرار دارد. تمامي درآمد اين نشريه هزينه دارو و درمان بيماران صعب العلاج مي شود.

پيام مديريت
خويشتن خويش را فراموش نكنيم
محمود هندي پور
زندگي روزمره، مشغله هاي فراوان فكري براي افراد جامعه ايجاد مي كند. به كرات افرادي را پيرامون خويش ديده ايم كه فرصت رفتن به دندانپزشكي، انجام آزمايش هاي پزشكي، رفتن به آرايشگاه و امثالهم را ندارند؛ چه برسد به ديد و بازديد از اقوام و دوستان، پناه بردن به طبيعت، تفريح و... . در اين شرايط كافي است استرس هاي محيطي مقداري افزايش يابد، به عنوان مثال ايجاد شدن مشكلي در محل كار يا كسالت فرزندان و نزديكان يا به وجود آمدن مشكلات اقتصادي؛ معمولاً در چنين وضعيتي ظرفيت افراد خيلي زودتر از شرايط طبيعي يا غيراسترسي تكميل مي شود و پرخاشگري، خلق پايين، بي حوصلگي و غم و اضطراب جانشين قدرت، انرژي، صبوري و شادي و شعف مي گردد. اين وضعيت را ما در افراد پيرامون خويش شاهد هستيم. در خيابان ها به هنگام رانندگي، رانندگان بر سر هر موضوع كوچكي كاملاً آماده جنگ و ستيز هستند. اين مسئله نشان دهنده تكميل ظرفيت دروني در اثر بي توجهي به نيازهاي دروني است. اگر ياد بگيريم به نيازهاي دروني خود توجه بيشتري نشان دهيم و نيازهاي خود را پاسخگو باشيم، به مرور صبر و حوصله بيشتري يافته ظرف دروني ما بزرگ تر شده و گنجايش بيشتري مي يابد.
نياز به گرسنگي، تشنگي، مسائل جنسي، امنيت، دوست داشتن و دوست داشته شدن و نياز به عزت نفس اگر ارضا شوند، به قول آبراهام مزلو، شخص مي تواند به مرحله خودشكوفايي برسد.پدران و مادران آن قدر مشغول روزمرگي هستند كه كاملاً از ياد برده اند كه آنها نيز به عنوان انسان نيازهايي دارند، چه اشكالي دارد گاهي اوقات براي خودتان هديه اي تهيه كنيد، براي شخص خودتان وقت بگذاريد و اجازه بدهيد كودك درونتان به رضايت برسد و شاد باشد. ويليام گلاسر مبدع واقعيت درماني به نكته جالبي اشاره مي كند.
شاد هستيد، زيرا ارتباطات خوبي داريد و ناشاد مي شويد، زيرا ارتباطات ضعيفي داريد. حتما اين موضوع را تجربه كرده ايد كه قبل از رفتن به يك ميهماني، آرزو مي كرديد آن ميهماني لغو شود تا شما به كار ديگري برسيد يا در منزل استراحت كنيد، اما وقتي خود را مجاب كرديد و به آن ميهماني رفتيد، به هنگام بازگشت در اثر ارتباطاتي كه با اقوام و دوستان برقرار كرديد، چقدر احساس سبكي و آرامش داشته ايد؟
همان طور كه جسم ما به پروتئين، ويتامين، كربوهيدرات و ساير مواد غذايي نيازمند است، روان ما نيز به تفريح، فضاي سبز، ارتباطات خوب و شادي نياز دارد.
امروزه متخصصان علوم رفتاري به اين نتيجه رسيده اند كه پياده روي سريع هر روز و ترجيحاً به مدت ۲۰ دقيقه، اثرات بسيار مثبتي بر روح و روان انسان مي گذارد؛ به غير از فوايدي كه بر جسم ما خواهد داشت به هنگام پياده روي با سرعت مناسب، هورمون هايي كه مسئوليت شاد شدن و بالا رفتن خلق را بر عهده دارند، بيشتر ترشح شده و باعث بهتر شدن حال دروني ما مي شوند. در نتيجه اگر توجه و ارائه پاسخ مناسب به نيازهاي اوليه و ثانويه را ياد بگيريم، حال بهتري خواهيم داشت و ظرفيت مان در اثر مواجهه با محرك هاي استرس زاي محيطي به سرعت روبه كاهش نمي رود و مي توانيم با قدرت با مشكلات و مسائلمان دست و پنجه نرم كنيم. در عين حال مي توانيم پدر و مادري خوب، همسري شايسته و قدرتمند و كارمند يا كارگري با كارايي بالا باشيم.

نگاه
آموزش و پرورش و شكاف ديجيتالي؛ خيال يا واقعيت؟
002436.jpg
ناصر نادري
اخيراً در نشريه اي خواندم: نخست وزير تايلند در كنفرانس «يونسكو» در پاريس، درباره طرح خود درباره آموزش همگاني در كشورش صحبت كرده است. وي در اين سخنراني تأكيد داشته است: «در عصر جهاني سازي، آموزش نيروي انساني، بسيار حياتي است. لذا هر دانش آموز تايلندي بايد صاحب يك«لپ تاپ»شود تا كيفيت آموزش در اين كشور افزايش يابد. هدف اين است، استانداردهاي آموزش در تايلند بالا رود تا اين كشور برابر چالش هاي جهاني سازي آماده شود. در ضمن،  كيفيت آموزش، ابزار حساسي براي تحرك اجتماعي است و باعث مي شود تا كشور بر دو چالش« فقر »و«افراط گرايي » غلبه كند. بهبود دسترسي دانش آموزان تايلندي به فناوري اطلاعات به ويژه رايانه ها و اينترنت، كليد پي ريزي آينده جامعه و اقتصاد است.»جالب اين است كه براي شروع اين طرح تا ژوئن ۲۰۰۶ م.، ۲۵۰ هزار رايانه به صورت قطعه هاي جدا، در اختيار مدارس قرار مي گيرد تا دانش آموزان، خود با مونتاژ آنها با قطعه هاي داخل رايانه هم آشنا شوند.
در لايه هاي پنهان اين خبر به ظاهر ساده، نكات قابل تأملي وجود دارد:
۱- نگاه جدي و آينده گرايانه به آموزش و پرورش از سوي مديران عالي كشور
وقتي نخست وزير يك كشور در كنفرانس جهاني اين طرح را ارائه مي دهد، به اين معناست كه سيستم مديريت عالي كشور به صورت جدي و نه سفارشي و سطحي به نقش بنيادي سيستم آموزش و پرورش در توسعه همه جانبه كشور اعتقاد دارد.
عصر دانايي يا عصر اطلاعات- كه نتيجه گذر از عصر صنعتي و ورود به هزاره سوم است- ممزوج با فناوري اطلاعات و ارتباطات (ICT)* است. لذا اقتضاي آن، تحول در اهداف، محتوا، راهبردها و روش هاي اجرايي آموزش و پرورش مي باشد. در اين شرايط، زيرساخت هاي مديريتي، برنامه ريزي آموزشي _ درسي، تدريس و يادگيري، ارزشيابي و... با رويه هاي سنتي و تجربه، پاسخگو و كارساز نخواهد بود.
جالب اين است كه در طرح نخست وزير تايلند، بر ارتباط آموزش و پرورش در درازمدت با اقتصاد (بهره وري و فقرزدايي) و «تحرك اجتماعي» (توسعه و اميدبخشي به آينده) و «پويايي ملي» در برابر جريان جهاني سازي، تأكيد شده و به عنوان پيامدهاي مثبت آن تلقي شده اند.
۲- سرمايه  گذاري عيني در سطح كلان ملي
اظهار علاقه و تأكيد بر اهميت آموزش و پرورش اگر در حد تعارف و سخنراني باشد، قطعاً هيچ اتفاق و تحول مثبتي رخ نخواهد داد.
تهيه ۲۵۰ هزار رايانه براي مدارس و نگاه كلان «براي هر دانش آموز يك لپ تاپ» يك اقدام عملي است.
اگر چه مشكلات و چالش هاي امروز آموزش و پرورش ايران، فقط در موضوع توسعه فناوري اطلاعات خلاصه نمي شود و احتمالاً مسائل مهم تري نيز وجود دارد، اما تحقيقاً با انقلاب ديجيتالي- كه خصوصاً در يك دهه اخير در عرصه هاي مختلف زندگي بشر از جمله آموزش و فرهنگ، صورت پذيرفته است _ كوتاهي و فرصت سوزي به دلايل گوناگون منجر به شكاف ديجيتالي و عوارض تلخ بعدي مي شود.
به نظر مي رسد، در فضاي فعلي آموزش و پرورش ايران، زمينه ها و شرايط زير بايد به صورت همزمان و در يك فازبندي و زمان بندي معين به صورت روشمند و علمي پديد آيد:
* آموزش مهارت هاي پايدار ICT براي معلمان و دانش آموزان و ايجاد ظرفيت به كارگيري منابع انساني
* تجهيز مدارس به شبكه اينترنت (شبكه جهاني اطلاعات) و بهره مندي از سايت هاي آموزشي مفيد و مديريت اينترانت آموزشي _ درسي براي دانش  افزايي و ارزشيابي صحيح
* تهيه و توليد برنامه آموزشي _ درسي ديجيتالي (مهندسي برنامه درسي الكترونيكي) و توليد نرم  افزار هاي مناسب و جذاب با استفاده از توانمنديهاي ملي
* اصلاح و تعميق نگرش مديران، خانواده ها، معلمان و مديران ساير عرصه هاي فرهنگي؛ ظرفيت هاي آموزش الكترونيك learning)-E)
* امكان ايجاد ارتباط و اتصال شبكه هاي بين مدارس و استفاده از ظرفيت هاي متقابل آنها و انجام پروژه هاي مشترك در چارچوب شبكه الكترونيكي، همراه با تقويت زيرساخت هاي فني و مخابراتي و...
۳- تأكيد بر استانداردهاي برنامه آموزشي _ درسي
دنياي توسعه يافته امروز، محصول «تصادف» نيست؛ بلكه نتيجه فرايند «استاندارد و استانداردسازي» است و اين يعني: نگرش علمي + رويه حرفه اي+ مناسبات انساني.
در قرن بيست و يكم كه «جامعه دانايي محور» به عنوان چشم انداز مطلوب، مورد نظر است، بايد آموزش و يادگيري از اهميت خاصي برخوردار باشد؛ اما برنامه ريزي با اين مدل و نگاه (توسعه فناوري اطلاعات و ارتباطات در آموزش و پرورش) منوط به شناخت واقعيت هاي امروز است:  ذهنيت معلم ها، مديران، يادگيرندگان، والدين و ساير افراد ذي ربط، ذي علاقه و ذي نفع، امكانات، بودجه و ابزار، ساختار تشكيلاتي، شرايط اقتصادي و سياسي و فرهنگي جامعه و تحقق آن، بدون تحقق استانداردها در حوزه هاي مختلف و مرتبط به آن، امكان نخواهد داشت.
۴- تأكيد بر دست ورزي، كار گروهي و خلاقيت دانش آموزان
ارائه رايانه  ها به مدارس به صورت قطعه هاي جداگانه و تأكيد بر مونتاژ آنها توسط دانش آموزان گواه اين نكته است كه فرايند يادگيري- ياددهي اگر در سطح حافظه و ذهن خلاصه شود، «جذاب و دلنشين» ، «شوق انگيز و ماندگار» ، «خلاق و پويا» نخواهد بود. «دست ورزي» و استفاده از همه حواس و قابليت هاي جسماني حين مونتاژ قطعه ها، علاوه بر سلامت جسماني، روحيه خودباوري و اعتماد به نفس، مشاركت گروهي و رقابت سالم و با نشاط و صميميت را به همراه خواهد داشت.
با به كارگيري از ICT  در فرايند يادگيري _ ياددهي، آثار مثبت وسيع تر و عميقتر زير بروز خواهد يافت:
* يادگيري تلفيقي و اكتشافي دانش  ها و علوم در نزد دانش آموزان و معلمان
* افزايش سرعت يادگيري از منابع و مواد آموزشي متنوع و جذاب
* تقويت تفكر تحليلي و واگرا در نزد فراگيرندگان
* درك احساس لذت يادگيري با روش هاي خلاق و پويا
* يادگيري به صورت مستمر و تعاملي، بدون وجود حصار «زمان» و «مكان» و...
اميد است مديران ارشد آموزش و پرورش، با درك مقتضيات زمان و تمهيد مقدمات و بسترهاي لازم نظري و اجرايي، روند رو به رشد اين حوزه حساس را فراهم سازند. نگذاريم خيال «شكاف ديجيتالي» به واقعيت تبديل شود.
(Information and Communication Technolgy (ICT *

فرهنگ
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
ايران
سياست
موسيقي
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  ايران  |  سياست  |  فرهنگ   |  موسيقي  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |