سه شنبه ۱۵ فروردين ۱۳۸۵ - - ۳۹۵۱
ايران هفتمين وارد كننده لوازم آرايش در جهان است
دغدغه هاي رنگي
003525.jpg
رويا ملكي
ما هنوز ركوردداريم، سومين ركورددار مصرف مواد آرايشي بعد از هند و پاكستان، در خاورميانه و هفتمين كشور پر و پا قرص، در واردات اين مواد در جهان، ما هر روز آرايش مي كنيم، پس هستيم.
و اما باز برعكس دنيا عمل مي كنيم. در تمام كشورهاي پيشرفته، آرايش مخصوص زن هايي با سنين بالاست كه طراوت پوستشان با گذشت سال هاي جواني از دست رفته است و گاهي، راهي متداول بين زناني با درآمدهاي ناخوشايند. در ايران مرزهاي آرايش از بين رفته است و سن آرايش به زير 18 سال كشيده شده، دختران طراوت پوستشان را به مواد آرايشي مي سپارند و پشت ماسك هاي رنگي پوستشان را خفه مي كنند و زنان سن دار از شرم جامعه، از آرايش گريزانند. ما مخالف عمل مي كنيم. پس هستيم.
بنا به آمار 83، ايران هفتمين كشور واردكننده مواد آرايشي در جهان است و تنها يك سوم مواد آرايشي زنان ايراني توليدات داخلي و بيش از دو سوم ديگر آن به صورت واردات، پشت ويترين هاي وسوسه انگيز خريد مي نشيند.
وارداتي كه بنا به آمارهاي غيررسمي 25 تا 30 درصد كل آن از طريق قاچاق و تجارت چمداني وارد كشور مي شود، وارداتي تقلبي و غيراستاندارد كه نه تنها زيبايي را به پوست هاي ايراني هديه نمي دهد. كه بحران زيبايي را در ايران هشدار مي دهد.
در سال هاي اخير استفاده از مواد آرايشي و مواد محافظت كننده پوست و ساعت ها نشستن پاي آيينه ها براي تغيير چهره، به بخشي از امور روزانه زنان بدل شده، زنان ايراني روزانه از عطر، مرطوب كننده ها، پاك كننده هاي پوستي، ضدآفتاب ها، ضدتعريق ها، رنگ هاي آرايشي و... استفاده مي كنند، كه البته اين اولويت ها در زمان هاي مختلف تغيير آمار مي دهند، نزديك به سال جديد مصرف رنگ هاي آرايشي و رنگ موها افزايش مي يابد و مراسم مهماني رفتن و مهماني دادن ها، دوش گرفتن با عطر رواج بيشتري دارد اما به هر حال گروهي از زنان و يا بهتر است بگوييم دو سوم زنان ايراني اين مواد و لوازم را روزانه استفاده مي كنند و اين امر برايشان بيشتر به شكل تفريح و سرگرمي درآمده است.
گرچه به دليل ضعف در جمع آوري آمار در ايران و نيز به علت نبود سيستم متداول براي ارزيابي و جمع آوري اطلاعات دقيق در خصوص ميزان مصرف و سرانه مصرف مواد آرايشي در ايران، عددي از اين ركورد در دست نيست، ولي بنا به آمارهاي جسته گسيخته مسئولان، بيش از دو سوم زنان ايراني، آرايش مي كنند و
يك سوم از اين قشر آرايش را جزو لاينفك زندگي روزمره خود مي دانند. زيبايي غيراستاندارد، كه هيچ آموزش آكادميك و مشخصي براي بهبود استاندارد كردن آن در كشور وجود ندارد.
به هر حال گاهي هم مي گويند بكُش و خوشگلم كن خوشگلي كه جان زيبا دوستان را با خطر روبرو مي كند.
گرچه باز از اين مخاطرات هم به دليل
رجوع نكردن به پزشك و يا خوددرماني  هاي خانگي آماري در دست نيست ولي مطالعات در كشورهاي هلند، فرانسه و اسپانيا نشان مي دهد كه حدود 4 درصد افراد نسبت به مواد آرايشي حساسيت دار ند. همچنين آمار منتشره در آمريكا اين رقم را حدود 12 درصد در اين كشور بيان كرده است.
اما بحثي كه در كل كشورها مورد توجه قرار دارد اين است كه همه انواع لوازم آرايش حساسيت زا هستند. حساسيت هايي كه گاهي به روز خودنمايي مي كنند و گاه با تأخيري چند ساله مصرف كننده را دچار حمله مي كنند. مواد آرايشي كه سرطان زا هستند.
آرايش هاي سرطاني
مواد آرايشي مي توانند رشد سلول هاي سرطاني را افزايش دهند. اين را من نمي گويم تمام مطالعات و پزشكاني مي گويند كه دغدغه هاي آنان گرايش به زيبايي و مرگ از خوشگلي است.
آنها معقتدند، پارابن ها (parabens) و فتلاتزها (phthalates) مرتبطان اصلي تومورهاي سينه هستند. آنها اين مواد را در آزمايش 20 نوع از تومورهاي سينه كشف كرده اند. موادي كه سازنده هاي اصلي لوازم آرايش هستند.
متخصصان خارجي كشف كرده اند كه لوازم آرايشي با مالش روي پوست به سرعت جذب مويرگ ها شده و جذب خون مي شوند، آنها معتقدند و تأكيد دارند كه زناني كه آرايش مي كنند بيشتر به سرطان سينه مبتلا مي شوند. آمارهاي ايراني بيانگر آن است كه از هر 8 زن ايراني، يك نفر به سرطان سينه مبتلا است و اين افراد بيشتر در سن هاي پايين و ميانسال قرار دارند، افرادي كه گرايش ويژه اي به آرايش و استفاده از مواد آرايشي داشته اند.
به هر حال تمام لوازم آرايش هاي موجود حساسيت زا هستند. آنها در اكثر مواقع سوزش مي آورند.
ديگر علائم اين زيبايي تقلبي، قرمزي پوست، تورم، خارش و تاول هاي آبدار است و در گروهي ديگر از اين حساسيت ها مي توان به كهير، عفونت پوست، عفونت ريشه مو، تغيير رنگ پوست، آكنه و تغيير رنگ و صدمه به ناخن و مو است.
اما شايع ترين حساسيت هاي مواد آرايشي به عطرهاست، عطرها معمولاً در بيشتر مواد آرايشي استفاده مي شوند و خوشبوكننده هاي اين لوازم هستند كه عارضه هاي پوستي را به ارمغان مي آورند. مواد نگهدارنده نيز به عنوان دومين علت حساسيت هاي پوستي شناخته شده اند، موادي كه براي جلوگيري از رشد قارچ ها و باكتري ها و تجزيه شدن محصول در محصولات آرايشي استفاده مي شود.
نرم كننده ها كه به صورت لوسيون و كرم استفاده مي شوند مي توانند تحريك خفيف و گاهي واكنش هاي حساسيتي را ايجاد كنند و اما ضدآفتاب ها كه به دليل وجود پابا پوست هاي حساس را با خطر روبرو مي كند. لاك ها و مواد محافظ ناخن ها هم حساسيت زا هستند. تركيباتي كه براي رنگ دادن يا بهتر چسبيدن و براق كردن در لاك ها به كار مي روند عاملان اصلي اين حساسيت ها هستند. گاهي واكنش به اين مواد صرفاً در ناخن ديده نمي شود، در تمام قسمت هايي از بدن كه دست با آنها تماس دارد ايجاد حساسيت مي كند، محل هايي همچون پلك ها، صورت، گردن و....
و اما رنگ موها هم به عنوان پرطرفدارترين لوازم آرايشي مي توانند حساسيت زا باشند، موادي كه به عنوان بحث انگيزترين مواد در محافل دانشمندان سال ها مورد بررسي قرار گرفت كه آيا رنگ قادر به، تغييرات ژنتيكي و زايش سرطان هستند.
اين فرضيه رد شد ولي حساسيت زايي اين مواد هنوز باقي است. مواد آرايشي كه به صورت مستقيم با پوست صورت و بدن در ارتباط هستند سرطان زا و حساسيت زا هستند؛ دلايلي كه گويا براي
پايين آوردن، سرانه مصرف لوازم آرايشي در بين زنان و دختران كافي نيست. جامعه شناسان، روانپزشكان و روانشناسان مباحث گوناگوني را به عنوان علل اين افراط عنوان مي كنند.
جامعه شناسان معتقدندآرايش كردن، ديگر يك خواسته فردي نيست، بلكه با افزايش و روند رو به رشد آن در بين دختران و زنان تبديل به يك خواست اجتماعي شده است و اما روانشناسان نيز مي گويند، آرايش هاي تند، نشانه اعتماد به نفس پايين است. افراد خجالتي و كساني كه هنوز به خودباوري اجتماعي و شخصي نرسيده اند از آرايشي استفاده مي كنند كه به تصور خودشان برايشان شخصيت مي آورد. آرايش هاي خشن و زاويه دار مشخصه زنان بي اعتماد به نفس است كه نيازمند باور جامعه هستند، استفاده از رنگ هاي تند و استعمال آنها و نيز
طرح دادن به آرايش ها همگي دليلي است بر اين معلول.
اين عدم اعتماد به نفس تا جايي است كه آنها تصور مي كنند، آرايش پوشاننده نقص عضو آنهاست. اين افراد صورت خود را هر چند بي عيب باشد داراي معايب بزرگ مي دانند.
روانپزشكان نيز اعتقاد دارند زماني كه آرايش داشتن و نداشتن موجب اضطراب و افسردگي يا رفع آن شود و احساس نياز به آرايش فرد را اندوهگين كند يا خلل اجتماعي و شخصيتي براي او ايجاد كند مي تواند تلنگر يك مشكل رواني باشد. به اعتقاد روانپزشكان، انواع اختلالات شخصيتي از جمله، اختلالات شخصيت وسواسي، وابسته و نياز، ضداجتماعي و مرزي را مي توان در گرايش اين بيماري به آرايش هاي غليظ و ناهنجار دخيل دانست.
جامعه شناسان معتقدند؛ آرايش هاي شديد، دختران و زنان مي تواند تبديل به ابزاري براي كسب قدرت اجتماعي، لجبازي و اعلام مخالفت باشد.
و باز هم روانشناسان از علاقه مندي زنان به متفاوت بودن مي گويند؛ آنها معتقدند زنان خواهان تفاوت هستند و با اين روش مي توانند مرزهاي تفاوت را به گونه هاي دلخواه بشكنند. آنها شخصيت نمايشگرانه دارند و اين روش آن را به نتيجه مي رسانند. روانپزشكان نيز از؛ اختلالات عاطفي، ناهنجاري ها و نبود ثبات شخصيتي، و احساسات سطحي اين بيماران مي گويند ولي معتقد نيستند، هر كس آرايش مي كند بيمار رواني است.
به هر حال اين گروه از مصرف كنندگان در جامعه كه رقم كمي را هم به خود اختصاص نداده اند، در بحران به سر مي برند. در بحران آلودگي به بيماري هاي حساسيتي، كچلي، جنون گاوي، ايدز و هپاتيت و... كه در انواع لوازم آرايشي تقلبي يافت مي شود، بيماري هايي كه با هزينه هاي گران از سوي علاقه مندان به زيبايي هاي تقلبي خريداري مي شود و از كشورهاي تايلند، سوريه، پاكستان،  افغانستان و تركيه به بازار پرطرفدار كشور وارد مي شود. لوازمي كه گاهي با مارك هاي معروف در گوشه پايتخت و يا شهرهاي مرزي كشور به صورت تقلبي پر مي شود و جان بازار زيبايي را مي گيرد. و به دليل گستردگي زياد هيچ مقام مسئولي ياراي جمع آوري و يا نظارت دقيق بر بازار پرفروش و پررونقش را ندارد.

پيدايش خودآرايي
آنيتا عباس زاده - آرايش كردن از زمان هاي بسيار دور رواج داشت. زماني كه مردم با دارو، آشنا شدند، اين هنر بين مردان و زنان متداول شد و آنها با علاقه فراوان براي زيبا نشان دادن صورتشان مي كوشيدند.
مطالعه تاريخ باستان ثابت مي  كند كه در دوران ماقبل تاريخ نيز مردان و زنان به بهتر نشان دادن ظاهر خود علاقه مند بودند، نوع آرايش و وسايل آرايشي كه در يك فرهنگ و مليت براي زيباتر و جذابتر نشان دادن به كار مي رود ممكن است در فرهنگ ديگر كاملاً  مردود باشد. اما اكثر مردم از تغيير در مد لباس، مو و آرايش صورت لذت مي برند.
گفته شده تاريخ شروع آرايش به مصريان قديم برمي گردد. آنها در مراسم مذهبي از عطريات و مواد آرايشي استفاده مي كردند و حمام هاي مخصوص براي خوشبو كردن پوست بدن مي گرفتند، به نظافت و پاكيزگي اهميت مي دادند و بعد از حمام از مواد خوشبو كننده و روغني براي نرم نگه داشتن پوستشان استفاده مي كردند. شانه و آيينه به عنوان اولين لوازم آرايشي مورد علاقه همه زنان و مردان بود.
كلئوپاترا ، ملكه مصر مواد آرايش و عطر عاشقانه براي پوست و مو و بدن خود استفاده مي كرد.
اما پيشرفت و تغييرات در مد و زيبايي از زمان اجدادمان تاكنون بيانگر آن است كه با اشاره به آثار به جا مانده از اجداد ايراني، مواد رنگي براي رنگ كردن مو، ناخن و پوست به كار گرفته مي شد و خالكوبي نيز در آن زمان وجود داشته و حتي مرسوم بود. مواد رنگي و آرايشي از ريشه درختان برگ و مواد گياهي و معدني تهيه مي شده است.
در زمان مصريان قديم، پودري به نام كوهل شبيه سرمه را براي شفافتر و بزرگتر نشان دادن چشم ها مصرف مي كردند و دوده چراغ را به ابرو مي كشيدند و از اكسيد آهن براي تهيه سرخاب استفاده مي كردند. يوناني  ها هم از سال 460 ميلادي با علاقه به ساخت عطريات و مواد آرايشي روي آوردند و براي مراسم مذهبي و استفاده شخصي و گاهي به عنوان دارو استفاده مي كردند. زنان يوناني از موادي به نام ورميليون براي آرايش استفاده مي كردند كه به رنگ قرمز روشن بود و از تركيب نمك هاي جيوه در ساخت آن استفاده مي شد.
زنان رومي هم مخلوطي از گچ و سرب را به صورت مي زدند تا آن را سفيدتر كنند، همچنين با رنگ هاي گياهي گونه ها و لب هايشان را سرخ مي كردند و از مخلوط ذرت، شير و آرد ماسك هايي براي صورت تهيه و آن را با كره نيز مخلوط مي كردند.
رومي ها هم همچون يوناني ها و مصري ها حمام و نظافت را باور داشتند و زنان رومي در هنگام حمام از شير و شراب براي شستن تن استفاده مي كردند. حمام هاي رومي عمومي بود، با قسمت هايي جداگانه براي زنان و آقايان. مردان رومي نيز از عطريات و روغن براي خوشبو كردن پوست و نرم نگه داشتن آن بعد از حمام استفاده مي كردند.
آسيايي ها به خصوص چيني ها، تاريخچه بسيار دوري در مورد سلامتي و آراستگي دارند و اين مهم را يك هنر مي دانند، در ژاپن هم آرايش گيشاها خيره  كننده بود و هنوز به عنوان يك هنر باارزش به شمار مي آيد.
اما آفريقايي ها تحول بزرگي در آرايش مو و طراحي لباس هاي مخصوص به وجود آوردند. آنها داروها و رنگ هاي زيادي براي آرايش از گياهان و مواد اوليه اي كه در اطراف خود داشتند تهيه كردند.
در قرون وسطي بيشتر مواد رنگي روي گونه ها و لب ها زده مي شد، چشم ها فقط با سرمه آرايش مي شد، مواد آرايشي و داروها از هم جدا نبودند ولي در اواخر قرن شانزدهم تقريباً  دارو و لوازم آرايشي از هم جدا شدند. اين دوره بين كلاسيك و رنسانس بود، زماني كه مذهب نقش مهمي در زندگي و عقايد و رفتار اجتماعي مردم داشت. حمام روزانه زياد متداول نبود ولي عطر و مواد خوشبو كننده زيادي مصرف مي شد. در اين عصر زنان ابروها و خط مو در پيشاني خود را مي تراشيدند و معتقد بودند اين مد چهره را باهوش و متفكر مي كند.
در زمان اليزابت اول (1558 تا 1603 ميلادي) ماسك هاي صورت متداول شد. ماسك هايي از تركيب پودر، پوست تخم مرغ، زاج سفيد، بوراكس، بادام، تخم خشخاش، شير، شراب، كره، ميوه و سبزيجات ساخته مي شد. گونه و لب ها آرايش مي شدند ولي آرايش چشم   ها كم رنگ  بود.
ماري آنتوانت (1755 تا 1793 ميلادي) ملكه فرانسه و اكثر خانم هاي مرفه فرانسوي حمام توت فرنگي و شير مي گرفتند. لب ها و گونه ها را شديداً  با رنگ هاي صورتي و نارنجي آرايش مي كردند، به ابروها فرم مي دادند ولي از سايه چشم زياد استفاده نمي شد و از پودرهاي خوشبو كننده براي صورت استفاده مي كردند. اين دوره به دوره افراط و زياده روي در آرايش معروف است.
در زمان ويكتوريا، ملكه انگليس، آرايش صورت جذابيت خود را از دست داد. خانم ها بسيار ساده و بي رنگ بودند.
در سالهاي 1920 انقلابي در كارخانه هاي لوازم آرايش به وجود آمد و سايه هاي رنگارنگ براي چشم ها، رژگونه و رژ لب هاي متنوعي ساخته شد، كرم ها و لوسيون هاي گوناگون براي پوست و شامپو هاي نرم كننده و تقويتي مو به بازار آمد.
در سال هاي 1950 و 1960 مدل هاي اروپايي بيشتر كشورها را تحت الشعاع قرار دادند. مواد پاك كننده پوست. كرم ها، لوسين ها، نرم كننده ها و لوازم آرايش متنوعي به بازار آمد، ابروها و خط چشم ها پهن شد.
گونه ها و لب ها رنگ ملايم داشتند، در اواخر 1960، آرايش ترميمي و تكميلي متداول شد و باز هم ابروها باريك شدند، از سالهاي 1970 به بعد كارخانه ها رنگ هاي متفاوتي براي آرايش روز و شب مواد و لوازم آرايش براي زيبايي، سلامتي و پاكيزگي پوست و مو ارائه كردند و خانم ها بيشترين متمايل به اين مواد شدند.

كوتاه
عوامل مؤثر در افت تحصيلي
هانيه ورشوچي- معلم ركن مهم تعليم و تربيت است كه مستقيما در تحقق اهداف آموزشي نقش دارد. جليلي در اين خصوص مي گويد: مهارت و كارآمدي مناسب و انگيزه معلم سبب رشد تحصيلي دانش آموزان مي شود، هنگامي كه دانش آموز پيگيري معلم در خصوص نمراتش را ببيند راندمان آموزشي اش پايين نخواهد آمد. در واقع انگيزه معلم و توجه به تفاوتهاي فردي از عوامل اصلي كارايي نظام آموزشي و پرورش و شكوفايي استعدادهاي دانش آموزان است.
اين مدير مدرسه مي افزايد: معلم در درجه اول بايد تفاوتهاي فردي دانش آموزان را درك كند و با درنظرگرفتن سطح هوشي دانش آموزان آنها را هدايت كند. در واقع زماني كه دانش آموزان با سبك تدريس معلم هماهنگ نشده اند، در اين موارد معمولا معلمين يكسري دانش آموزان را در پايين ليست شان دارند.
جليلي، بي توجهي والدين در كار تحصيلي كودكان و نوجوانان را يكي ديگر از عوامل افت تحصيلي عنوان مي كند و مي گويد: مورد ديگري كه اوليا در آن دخيل مي باشند عدم پيگيري توسط والدين است. در واقع اين بي توجهي در كار تحصيلي طوري است كه به نظر مي رسد فرزندانشان را به مدرسه سپرده اند و اين اولياي مدرسه هستند كه بايد به دنبال پدر و مادر بروند. ارتباط سازنده والدين با مدرسه چه در مورد تحصيل فرزندانشان و چه در مورد اهميت دادن به فضاي آموزشي فيزيكي طبيعتا در روند تحصيلي فرزندان موثر است.وي با تاكيد بر نقش دوستان و همكلاسي ها در روند پيشرفت تحصيلي دانش آموزان مي گويد: همكلاسي ها و دوستان مهمترين نقش را در تحصيل دانش آموزان دارند و اگر در بين دانش آموزان يك رقابت مثبت وجود نداشته باشد، دانش آموز كم كم به درس بي توجه مي شود و علاوه بر اينكه در بين دانش آموزان رشد و ترقي مشهود نيست، دانش آموزان نيز دچار بي انگيزگي تحصيلي و در نهايت دچار افت تحصيلي مي شوند.
بررسي  ها نشان داده است افراد منظم از لحاظ درسي در وضعيت مطلوبي هستند. جليلي در اين خصوص مي گويد: عده اي از دانش آموزان در خانه هاي منظم زندگي مي كنند، طبيعتا اينها نظم را به خوبي مي آموزند. زماني كه فرد منظم است هيچگاه تكاليف را به آخر شب نمي گذارد، و درس را صرفا به خاطر خواست معلم نمي خواند، زيرا با اين نوع درس خواندن علاوه بر اينكه تمركز روي درسش ندارد درس را نيز عميق ياد نگرفته است. رمضان زاده نيز بيكاري را معضل جامعه امروز مي داند و اشاره مي كند: شرايط فعلي حاكم بر جامعه باعث مي شود عده اي از دانش آموزان به خاطر معلوم نبودن آينده شغلي و هراس از بيكار ماندن بعد از تحصيل، كمتر به اين مقوله بپردازند و به نوعي از چرخه تحصيل خارج شوند.به موازات نكاتي كه در مطالب فوق آورده شد، آموزش و پرورش، والدين، اولياي مدرسه و مسئولان كشور نيز بايد با برنامه ريز ي هاي گسترده و حساب شده، به طريقي عمل كنند تا همه اسباب و عوامل جلوگيري از افت تحصيلي دانش آموزان فراهم گردد. زيرا خانه، مدرسه اجتماع، هر يك به جاي خويش و در ميدان مسئوليت و نوع عملكرد در افت تحصيلي تاثير بسزايي دارند.

عيدانه
گل ها را به همسايه ندهيد
پشت پنجره، گلداني نشسته كه با گل هاي سرخ عشق بي بي جان است. عيد كه مي شود بي بي دغدغه اش مي گيرد. اگر سفر بروم، گل هايم را كجا بسپارم بي بي هر روز به آنها آب مي دهد و چند دقيقه اي با آنها حرف مي زند. بي بي مي گويد آنها هم مي فهمند پس نوازششان مي كنم.هر ساله هنگامه تعطيلات نوروزي و آغاز مسافرت هاي خانوادگي، خانواده هايي كه در فضاي داخل خانه شان تعدادي گل آپارتماني را پرورش مي دهند، نگرانند. آنها همواره دل نگران آبياري گياهان خانگي خود هستند. و به فكر اين كه پس از باگشت از تعطيلات گياه  شان جان دارد. برخي مسئوليت آبياري را به همسايه و فاميل مي سپارند و گروهي ديگر كه از داشتن همسايه پايتخت نشين در زمان عيد محروم است، هنگام بازگشت از تعطيلات نوروزي با مرگ گياه خود مواجه است.مواجهان با اين دغدغه نه چندان بي ربط اين روزها به فكر طراحي راه حلي شده اند تا از مرگ و مير گياهان آپارتماني در زمان تعطيلات جلوگيري كنند. مشكلي كه يك جرعه نفس سالم در خانه را هم با خود مي برد.
راه حلي كه دارندگان گياهان خانگي مي توانند به راحتي با به كارگيري چند راهكار با خيالي آسوده گياهان خود را تنها بگذارند و سفر بروند.
اولين روش براي اين منظور، چيدن گلدان ها در كف حمام يا آشپزخانه است و قرار دادن سطلي پر از آب در كنار هر گلدان. البته بايد سطل آب در سطحي بالاتر ار گلدان قرار گيرد كه اين مشكل با قرار دادن يك آجر زير سطل حل مي شود. پس پارچه اي نخي به اندازه يك متر يا بيشتر و عرضي حدود پنجاه سانتي متر كه يك سر آن را از كنار گلدان به داخل خاك فرو مي رود وسر ديگرش در سطل آب قرار دارد با اين روش دستمال پارچه اي همواره آب را به خود جذب مي كند و آب كم كم به داخل خاك گلدان منتقل مي شود. روش ديگر براي آبرساني به گياهان آپارتماني، به اين صورت انجام مي شود كه در داخل وان حمام يا در يك لگن بزرگ، كمي آب بريزيد و چند آجر در كف لگن يا وان بچينيد سپس گلدان ها را كه چند سوراخ در كف آنها وجود دارد روي آجرها قرار دهيد.
البته بايد توجه داشته باشيد كه گلدان ها به صورت مستقيم درون آب قرار نگيرد و در ضمن كف گلدان ها حداقل چند سوراخ وجود داشته باشد.و روش ديگر اين كه يك تكه حوله يا پتوي كوچك استفاده شده را در كف وان يا لگن بزرگ قرار دهيد. داخل وان يا لگن را به ارتفاع دو الي سه سانتي متر آب بريزيد. گلدان هار ا بر روي حوله يا پتوي مربوط قرار دهيد يا آن كه نيمي از يك تكه حوله بزرگ را در داخل ظرف گود ديگري كه با آب پر شده است بگذاريد.توجه داشته باشيد ظرف دوم بايد در سطحي بالاتر از ظرف اول قرار گيرد. در ضمن اندازه ظروف را با توجه به ابعاد گلدان ها و گياه انتخاب كنيد.

مصاحبه
ورزش صيقل دهنده روح
يوسف بهمن آبادي- تحقيقات صورت گرفته در زمينه روانشناسي ورزش و يا به تعبيري، ورزش درماني ، حاكي از نتايجي شگرف براي طرفداران ورزش به دست داده است.
امروزه ورزش تنها به جنبه تفريحي و قهرماني محدود نمي شود، چه بسا كه اين مهم، در درمان بسياري از بيماريهاي جسمي و روحي، اثرات غيرقابل انكاري برجاي گذاشته است.
گفت وگوي زير، مصاحبه اي است با دكتر رسولي، فيزيولوژيست ورزش كه در زمينه روانشناسي ورزش، پژوهش هاي ارزشمندي دارد .
تاثيرات ورزش درماني در بهبود روان  انسان چگونه صورت مي پذيرد؟
آنچه كه من مي دانم و در كتابها هست، زماني كه فرد ورزش ملايم، طولاني مدت، غيررقابتي، پرنشاط، متنوع و هوازي انجام مي دهد يك سري تغييرات در مغز او ايجاد مي شود كه ناشي از ترشح هورمون هاي انتفالين، سروتوني و اندروفين است.
حال ببينيم انتفالين چيست؟ هورموني كه باعث نشاط آدم مي شود كه بر اثر فعاليت هاي بدني مناسب افزايش پيدا مي كند. به همين دليل است كه مي بينيد يك پدربزرگي كه خيلي هم باوقار است وقتي با نوه هايش بازي مي كند چگونه به رفتار بچه ها خو مي كند و در حين بازي همانند آنها رفتار مي كند. مثلا كلنجار مي رود، جر و بحث مي كند و يا جر مي زند.
اين رفتارها به لحاظ رواني، شاخص فوق العاده زيبايي است كه انسان ها بتوانند با هم كلنجار بروند، بگومگو كنند، حرف بزنند و... اين گونه رفتارها نشانه ترشح بيشتر انتفالين است.
سروتوني نيز هورموني است كه باعث كاهش افسردگي مي شود، خواب را تنظيم مي كند،  خلقيات را تنظيم مي كند. افراد افسرده دچار كمبود سروتوني هستند و به همين دليل است كه مي گويند افسرده ها با ورزش هاي ملايم و فعاليت هاي بدني مناسب مي توانند روحيات و خلقيات خود را بهبود بخشند. چرا كه اين گونه فعاليت ها، هورمون سروتوني را در بدن متعادل مي سازد.
به نظر شما، آيا مي توان حد و ميزان مشخصي براي ورزش توصيه كرد؟
- خير. اين امر، صرفاً مربوط به شخص است. به عنوان مثال يك ورزشي را كه مربوط به نوجوان است نمي توان براي پدربزرگ توصيه كرد و يابالعكس. حتي ورزشي كه براي يك مرد 40 سال به بالا است نمي  توان براي يك زن هم سن و سال وي توصيه كرد. ورزش براي زنان حامله با ورزش براي زنان غيرحامله تفاوت دارد. به همين دليل، اين مسأله كاملاً فردي (اينديويدوال) است.
توصيه ما اين است كه افراد، از اين موهبت الهي، از اين درمان حركتي يا حركت درماني استفاده كنند.
البته براي افرادي كه در سنين 40 سال به بالا هستند و مخصوصاً اگر هم قبلاً ورزشكار بوده اند، قطعاً بايد توسط پزشكان، معاينه دقيق شوند و چنانچه به لحاظ فشار خون، قلب، عروق،  تنفس و
بقيه بيماري ها مشكلي نداشته باشند از متخصصان علوم ورزشي، يك برنامه ورزشي بگيرند و فعاليت هاي بدني را شروع كنند. تا قدم به قدم فعاليت ها افزايش يافته تا به مرحله اي برسد كه يك پيرمرد يا پيرزن 70 ساله، بتواند با روحيه اي قبراق و با نشاط وظايفش را انجام دهد.
آقاي دكتر! از نظر مدت زمان ورزش چطور؟ آيا محدوديتي وجود دارد؟
- عرض كردم، مدت و شدت را بايد بر مبناي فرد پيگيري كرد. ولي ما معمولاً در دنيا يك نرمي (قاعده اي) داريم كه مي گويند افراد 40 سال به بالايي كه بتوانند حداقل يك روز در ميان و به مدت 30 تا 60 دقيقه جنب و جوش داشته باشند، افراد سالمي هستند.
در اين ميان هم گفته مي شود دويدن ملايم و پشت سر هم به مدت 20 دقيقه يكي از نشانه هاي سالم بودن افراد است. چرا كه در اين حالت 75 درصد اكسيژن مصرفي به مغز مي رسد. بنابراين يك فرد بالاي 60 سال كه فعاليت هاي بدني خود را به آنجا رسانده كه مي تواند 20 دقيقه به طور مداوم و با يك شدت استاندارد بدود فردي سالم است.
توصيه ما اين است كه بيماران بدخيم از جمله بيماران سرطاني نيز بايد برنامه ورزشي سالم را پي بگيرند چرا كه ورزش مي تواند كيفيت زندگي را تغيير دهد.
با توجه به اظهارات شما كه معتقديد فعاليت هاي بدني و ورزشي بايد متناسب با ويژگي هاي افراد باشد، پس اين فرضيه كه گفته مي شود ورزش هايي مانند كونگ فو براي افرادي كه دچار اضطراب و استرس هستند چندان مناسب نيست و ممكن است بر شدت اضطراب هاي فرد بيفزايد، مورد تأييد قرار مي گيرد. نظر شما چيست؟
- اين فرضيه مورد آزمون قرار گرفته شده است. ديده شده است كه بعضي ورزش ها براي بعضي افراد مناسب است. مثلاً دوهاي ملايم (نه دويدن هاي پرسرعت، پرتاب و پرش) براي افراد افسرده فوق العاده خوب است. اما در برخي از ورزش ها كه حركات شديد، تند و پرخاشگرانه است ممكن است براي برخي بيماري ها يا برخي افراد مناسب نباشد.
نكته اي كه در اينجا لازم است بگويم اين كه ما نبايد در حيطه  كاري همديگر دخالت كنيم.
من به عنوان يك فيزيولوژيست ورزش در تشخيص بيماري هاي رواني يا تجويز راه درمانشان نمي توانم دخالت كنم. آنها مي توانند پس از تشخيص راه درمان به متخصص ورزش بگويند كه به عنوان مثال، فرد مورد نظر فوق العاده خموده، كسل و افسرده است كه مثلاً نياز دارد به يك سري حركات انفجاري يا اين آدم فوق العاده مضطرب است و نياز دارد آرامش خود را به دست آورد. آن زمان، ما مي توانيم از يك طيف ورزش هاي فوق العاده ملايم و طولاني مدت تا ورزش هاي انفجاري و كوتاه مدت به تشخيص روانشناسان و روانپزشكان در برنامه خود قرار دهيم.

گزارش
آرمانشهر
شهر تماشا
جهانشهر
دخل و خرج
نمايشگاه
سلامت
شهر آرا
|  آرمانشهر  |  شهر تماشا  |  گزارش  |  جهانشهر  |  دخل و خرج  |  نمايشگاه  |  سلامت  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |