نگاه
كوتاه درباره جلد دوم مجموعه داستان هاي آمريكاي لاتين
گام دوم و توقع خواننده
|
|
رسول آباديان
نويسندگان آمريكاي لاتين شايد در ايران بسيار مشهورتر از كشورهاي خودشان باشند زيرا حجم آثار ترجمه شده و مخاطبان زياد از آنها چنان چهره هايي ساخته است كه همواره در ذهن ايراني ها خواهد ماند.
توجه بالا به اصالت نوشتن شايد يكي از نكات بارز كيفيت آثار نويسندگان آمريكاي لاتين باشد؛ كيفيتي كه از اوج احساس يك ملت برخاسته است.
آنگونه كه پيداست اغلب نويسندگان كشورهاي يادشده ذاتاً حسي از قصه گويي را در وجود خود دارند و همين امر باعث شده است كه نام و آوازه ادبياتشان در اقصي نقاط جهان منعكس شود.
توفيق روزافزون آثار نويسندگان آمريكاي لاتين در ايران بيش از هرچيز ديگر مديون ترجمه هاي بدون نقص و حرفه اي است، ترجمه هايي كه اغلب نام و نشان مترجماني كار كشته را با خود دارند.
يكي از مترجمان پركار در حوزه شناساندن نويسندگان آمريكاي لاتين عبدالله كوثري است؛ مترجمي كه مي توان از او به عنوان پلي مابين خوانندگان ايراني و نويسندگان آمريكاي لاتين نام برد.
كساني كه اهل ادبيات به خصوص ادبيات داستاني هستند ناخودآگاه به نام اين مترجم اعتماد مي كنند و مي شود ادعا كرد كه ترجمه هاي آنان سطح وسيعي از خوانندگان را با خود همراه كرده است.
تازه ترين كتابي كه با ترجمه عبدالله كوثري به بازار آمده جلد دوم از مجموعه داستان هاي آمريكاي لاتين است، مجموعه اي كه جلد اول آن در سال ۱۳۸۱ به چاپ رسيده بود.
اين مجموعه داستان ها كه با انتخاب روبرتو گونسالس اچه وريا در كشورهاي آمريكاي لاتين به خوانندگان عرضه شده در جلد دوم آنگونه كه بايد و شايد به توقع خواننده پاسخ نمي دهند، يعني اغلب كارها به جز يكي دو مورد از تمام زوايا با استحكام كارهاي مجموعه اول متفاوتند.
آنچه كه در همان ديد اول داستان هاي اين مجموعه را از كارهاي قبلي متمايز مي كند نوع حساسيت در انتخاب است، ظاهراً قصد اچه وريا در مجموعه دوم بيشتر به رخ كشيدن تعدد نويسندگان آمريكاي لاتين بوده و كار زيادي به كيفيت آثار نداشته است.
اگر جلد دوم داستان هاي آمريكاي لاتين را با دقت زياد مورد مطالعه قرار دهيم در خواهيم يافت كه حتي ابتدايي ترين سياه مشق ها هم در آن يافت مي شود و به عنوان مثال اگر كار زيباي خوليو كورتاسار و داستاني تكراري از خوان رولفو را حذف كنيم، چندان حرفي براي گفتن ندارد.
يكي از اشتباهات فني مجموعه دوم اين است كه تعداد بيشتري از نويسندگان معرفي شده براي اولين بار با ذهن خواننده درگير شده اند، يعني خواننده هيچ پيش زمينه اي از آنها ندارد.
آنچه كه باعث توفيق مجموعه اول داستان هاي آمريكاي لاتين شد، نوع گزينش حرفه اي آثار بود يعني اينكه خوانندگان با بسياري از نام ها آشنا بودند و در لابه لاي اين كتاب درصدد تكميل اطلاعات خود مي كوشيدند؛ يعني درست برعكس مجموعه دوم.
روبرتو گونسالس اچه وريا در گام نخست ظاهراً حساسيت بيشتري از خود نشان داده و در مجموعه دوم فقط و فقط به رويكردي آماري رسيده است.
خواننده در مواجهه نخست با مجموعه دوم انتظار دارد كه باز با نام هايي از دوران كلاسيك و استعمار روبه رو نشود، زيرا به لحاظ ساختاري پرداختن به اين مقوله بايد در همان جلد اول به پايان رسيده باشد.
آنگونه كه پيداست خود گردآورنده هم از ضعف كارش مطلع بوده و تأكيد مجدد بر نويسنده اي چون رولفو تلاشي براي كمرنگ كردن اين ضعف است.
البته نمي توان به جلد دوم مجموعه داستان هاي آمريكاي لاتين به عنوان كتابي غيرقابل خواندن نگاه كرد، زيرا فراز و فرودهايي كه در آثار وجود دارد در بعضي موارد بي شباهت به كلاس درس براي علاقه مندان به داستان نيست. آنچه كه درباره اين كتاب بايد گفت اين است كه با مجموعه اول قابل مقايسه نيست و نمي شود آن را همسنگ با داستان هاي چاپ شده نخست دانست.
همانگونه كه گفته شد نام عبدالله كوثري همواره با ترجمه آثار برجسته نويسندگان آمريكاي لاتين گره خورده است و يكه خوردن خواننده كتاب تازه هم شايد ريشه در همين موضوع داشته باشد.
گرچه نمي شود براي مترجمي توانا چون كوثري تكليف مشخص كرد، اما در مقام شاگرد مي توان آرزو كرد كه اي كاش در ترجمه اين كتاب دقت بيشتري از خود نشان مي داد.
كوثري مي توانست براي پوشاندن ضعف هاي متعدد مجموعه دوم، آن را در لابه لاي مجموعه اول بگنجاند و لغزش اچه وريا را تا حدودي مرتفع سازد.
مترجمي چون كوثري قطعاً از افت مجموعه دوم اطلاع كامل دارد، اما حس امانتداري او را بر آن داشته تا در انتقال صحيح اين امانت نهايت تلاشش را به كار گيرد. خوانندگان حرفه اي ادبيات داستاني اگر فقط و فقط اثر درخشان كورتاسار را از اين مجموعه بخوانند قطعاً دست مريزادي مجدد به نويسنده و مترجم خواهند گفت. اين كتاب را نشر ني به چاپ رسانده است.
|