دوشنبه ۲۸ فروردين ۱۳۸۵
با دعوا و جدايي والدينم چه كار كنم؟
آيا والدينم از هم جدا مي شوند
003429.jpg
وقتي كه مادر و پدر شب و روز دعوا مي كنند و خواهر كوچكترم از من مي پرسد آيا آنان از هم جدا مي شوند، من نمي دانم به او چه جوابي دهم؟
والدينم امروز سر كار كردن مامان دعوا كردند، پدر اجازه كار كردن به او نمي دهد. ولي مادر بر سر خواسته خود پافشاري كرد. پدر او را تهديد كرد كه اگر سر كار برود، او را طلاق مي دهد. آيا آنان از هم جدا مي شوند؟
اختلاف و دعوا بين والدين طبيعي است، زيرا گاهي آنان اختلاف نظر و سليقه دارند اما گاهي مشاجرات و دعواها چنان شدت مي گيرد كه ذهن جوانان را به خود مشغول مي كند، آنان نگران مي شوند كه مشاجرات به طلاق منجر شود. آنان نگران آينده خود و خانواده، وضعيت تحصيلي، دوري از پدر يا مادر و ساير مشكلات هستند. اما يك لحظه صبر كنيد هنوز هيچ اتفاقي نيفتاده است و والدين هنوز از هم جدا نشده اند. برخي افراد با دعوا با هم ارتباط برقرار مي كنند و روش هاي بهتري را براي برقراري ارتباط، بيان خواسته ها و نيازها و حل مشكلات نمي دانند، گرچه اختلاف و مشاجره والدين بسيار ناراحت كننده است ولي فراموش نكنيد كه اگر آنان نمي توانند با هم كنار بيايند شما مقصر نيستيد. اگر دعواي والدين شما را ناراحت مي كند، مي توانيد با آنان صحبت كنيد و حرف دلتان را بگوييد. مي توانيد قاطعانه از آنان خواهش كنيد كه نزد شما دعوا نكنند. مي توانيد از پدر يا مادربزرگ يا دوستان دانا و قابل اعتماد والدين يا مشاور مدرسه خواهش كنيد با آنان صحبت كنند.
جدايي والدين
اگر والدين با وجود تلاش و كوشش فراوان براي آشتي دادن، از هم جدا شدند، شما مقصر نيستيد. طلاق به نظر والدين بستگي دارد، پدر و مادر از هم جدا مي شوند، نه از شما.
متأسفانه در بعضي از خانواده ها ، نوجوان با درد و رنج ناشي از جدايي والدين مواجه مي شود.
گاهي والدين پس از جدايي چنان با هم رفتار دوستانه دارند، در حاليكه برخي بشدت با هم مي جنگند. دلايل طلاق بسيار است. اما فروپاشي خانواده بنابر هر دليلي تلخ و دردناك است و همه افراد در هر سني از آن رنج مي برند. در اين مقطع شما به حمايت و توجه نياز داريد. متأسفانه والدين يا درگير غم و غصه خود، يا درگير كشمكش و نزاع هستند و به شما توجه نمي كنند و شما احساس مي كنيد كه شما را فراموش كرده اند و تنها گذاشته اند.
شايد والدين مرتكب اشتباه مي شوند و رويدادهاي زندگي را به شما نمي گويند. بله والدين هم اشتباه مي كنند. آنان فكر مي كنند كه با كتمان حقيقت از شما حمايت مي كنند. ناگهان آنان خبر جدايي خود را به شما مي دهند، شما احساس درماندگي مي كنيد. عصباني مي شويد كه چرا به شما فرصتي ندادند كه افكار و احساسات تان را بيان كنيد.
تأثير طلاق
در خانواده
تأثير طلاق بر افراد متفاوت است. شايد بعضي از شما از جدايي مادر از پدر معتاد يا بزهكار ناراحت نشويد. در حاليكه بسياري از نوجوانان پس از طلاق والدين دچار مشكلات زيادي مي شوند و شما دوست نوجوان شايد موارد زير را تجربه كنيد.
* پس از جدايي والدين، بسيار ناراحت و نگران هستيد و احساس ناامني مي كنيد. زندگي كه پايدار مي دانستيد، ناگهان دستخوش تغيير شده است. افرادي كه از شما مراقبت مي كردند از هم جدا شدند يا يكي از آنان شما را ترك كرده است. حتي در خانواده هايي كه روابط بسيار بد و خشونت آميز است و مشكلات زيادي وجود دارد، نوجوانان از فروپاشي خانواده رنج مي برند. طلاق باعث مي شود كه همه اعضاي خانواده احساس ناامني  كنند.
* نگراني شديد باعث بي خوابي، بي اشتهايي، پرخوري، كاهش تمركز، فراموشي، كابوس و گيجي مي شود.
* نگرش منفي نسبت به عشق و ازدواج پيدا مي كنيد، شايد تصميم بگيريد كه هرگز ازدواج نكنيد. حساسيت خيلي شديدي نسبت به انتخاب همسر مناسب پيدا مي كنيد. اين نگرش در بين نوجواناني كه شاهد جدايي والدين مي باشند، بسيار رايج است.
* والدين به دنبال حمايت شما هستند و مشكلات شان را با شما در ميان مي گذارند و ناراحتي و اضطراب خود را به شما منتقل مي كنند. شايد از شنيدن حرف هاي آنان نگران و ناراحت شويد. اگر احساس خوبي نداريد، طبيعي است. اگر نمي دانيد كه به والدين چه جوابي دهيد، با مشاور مدرسه صحبت كنيد.
* فقط يك نفر را سرزنش مي كنيد و تير خشم خود را فقط سوي او نشانه مي گيريد. در حاليكه بقيه را «قربانيان بيگانه» مي دانيد. زماني كه عصباني و نگران هستيد، قضاوت عادلانه چندان آسان نيست.
* نگران آينده و سبك زندگي جديد،  محل اسكان و تحصيل، دوري از دوستان و كاهش بودجه خانواده هستيد.
* نگران برقراري رابطه والدين با فرد جديد و ازدواج مجدد آنان هستيد.
* نگران تغيير نقش و جايگاه خود در خانواده هستيد. براي مثال به علت كار بيشتر مادرتان براي تأمين مخارج خانواده، پس از جدايي والدين شما از خواهر و برادرتان مراقبت مي كنيد.
دوستان نوجوان، همه نگراني هاي فوق طبيعي است، تغيير تلخي در زندگي شما رخ داده است و نمي توانيد مانع آن شويد.
نحوه رويارويي نوجوان با طلاق والدين
ناراحتي و غم ناشي از جدايي والدين كاملاً طبيعي است و همچون مرگ والدين دردناك است. نحوه رويارويي با جدايي والدين متفاوت است و يك يا چند مورد زير را تجربه مي كنيد.
* گيج و آشفته هستيد، اگر والدين شما را قبلا در جريان جدايي نگذاشته باشند، شدت آشفتگي شما بيشتر است.
* حقيقت را انكار مي كنيد. خود را متقاعد مي كنيد كه والدين موقتاً از هم جدا شده اند و دوباره آشتي مي كنند.
* ناراحت، افسرده، خسته و نااميد مي شويد. گريه مي كنيد. اگر افسردگي شما بيش از يك ماه طول بكشد، با مشاور يا دكتر روانشناس صحبت كنيد.
* حقيقت را نمي پذيريد، شايد اگر علت جدايي را بدانيد، بهتر مي توانيد با اين مسئله كنار بياييد و حقيقت را بپذيريد.
بكوشيد به اتفاقات و نكات مثبت زندگي تان نگاه كنيد.
* اگر دچار فراموشي مي شويد تعجب نكنيد. اين مسئله كاملاً طبيعي است. فراموشي باعث خنده دوستان مي شود و فرصت خوبي را فراهم مي كند كه طي دوران سخت و پر از مشكلات، مدتي با دوستان بخنديد.
پس از جدايي والدين چه اتفاقي مي افتد؟
* جدايي والدين تقصير شما نيست. آنان از هم جدا شدند، نه از شما. شايد بدنبال راه هايي براي آشتي دادن آنان باشيد. تلاش شما قابل ستايش است. اما آنان تصميم گيرنده نهايي هستند، همه چيز به آنان بستگي دارد، همانطوري كه شما باعث جدايي آنان نيستيد، نمي توانيد به راحتي آنان را آشتي دهيد.
* در برخي موارد جدايي والدين به نفع همه اعضاي خانواده است. اگر آنان از هم جدا شده اند، ولي هنوز پدر و مادر شما هستند. سعي كنيد با هر دو در تماس باشيد. بطور منظم با والديني كه از شما دورند تماس بگيريد و او را ملاقات كنيد.
* گاهي پدر يا مادر پس از جدايي ارتباطش را با فرزند قطع مي كند. سازگاري با اين مسئله چندان آسان نيست. بسياري از نوجوانان تظاهر مي كنند كه اين مسئله اصلاً برايشان مهم نيست يا از پدر يا مادر متنفر هستند. در حقيقت نوجوان احساس طرد شدگي، ناراحتي و خشم مي كند. در اين وضعيت نوجوان بايد از حمايت ديگران بهره مند شود. ناراحتي خود را با مشاور مدرسه يا افراد دانا مطرح كنيد.
* گاهي والدين همسر قبلي خود را سرزنش مي كنند و او را عامل بدبختي خانواده مي دانند و باعث ناراحتي شما مي شوند. قاطعانه به پدر يا مادرتان بگوييد از شنيدن اين حرف ها ناراحت مي شويد. گرچه از هم جدا شده اند ولي هنوز پدر و مادر شما هستند و برايتان مهم هستند.
* گاهي پدر و مادر با پرسيدن سئوالاتي مي خواهند از زندگي همسر قبلي خود اطلاعاتي بدست آورند و يا پيغام خود را از طريق شما به او مي گويند. اگر اين امر شما را ناراحت مي كند، شما مي توانيد بگوييد كه اگر ديگري اين سئوالات را در مورد شما مي پرسيد، من چيزي را به او نمي گفتم.
* ناراحتي و خشم ناشي از جدايي والدين واكنش طبيعي است. اما اين امر نبايد باعث شود خواهر يا برادرتان را فراموش كنيد. در چنين شرايطي آنان به حمايت و توجه شما نياز دارند.
در اين مقطع برخورداري از حمايت مشاور، دوست صميمي، پدر يا مادر بزرگ بسيار مهم است. زيرا شما با تغييرات جديد نظير خانه جديد، همسر پدر يا مادر، مدرسه جديد و... روبرو هستيد.
مترجم: الهام مؤدب

حيله هاي رواني
بيست حقه ظريف از زبان حيله گر - هفته نوزدهم
تقصير تو بود
اگر يك جمله يا عبارت را بدون توجه به مفهوم آن چندين بار با صداي بلند تكرار كنيم چه مي شود؟ جواب: مفهوم آن جمله تغيير مي كند، به عبارت دقيق تر درك ما نسبت به آن جمله تغيير مي كند. يكي از عباراتي كه بسيار به كار مي رود ولي در واقع شنيده نمي شود و از تأثيرخود تخليه شده است، همين عبارت «تقصير تو بود» است.
به فهرست رايج تقصيرها دقت كنيد:
من اشتباه كردم، تقصير تو بود. من نفهميدم، تقصير تو بود. نتوانستم،  تقصير او بود. موفق نشدم، تقصير خودم نبود. از او بدم مي آيد، تقصير خودش است. عقب مانده ام، تقصير شرايط است. راضي نيستم،  تقصير من نيست. دير كردم، تقصير ترافيك است. پوستم خشك است، تقصير فصل است. چاقم، تقصير غذاها است. قدم كوتاه است، تقصير پدر و مادرم است. پول ندارم، تقصير وضع اقتصاد و اجتماع است. جامعه خراب است، من بي تقصيرم. روزگار خراب است. رابطه والدين با فرزندان خراب و رابطه فرزند با والدين خراب است و هيچ كدام خود را مقصر نمي دانند و... .
با اين همه تقصير چه مي كنيد؟ چگونه دنياي خود را تعديل مي كنيد؟ چگونه اين همه تقصير را پالايش مي كنيد؟
در دنيايي كه همه بيش از ما مقصر و مؤثر هستند، قطعاً قرباني مي شويم. براي قرباني نشدن لازم است تقصيرات ديگران را علاوه بر شناسايي،  به كار ببريم. به كار بردن يعني تبديل كردن و تبديل شدن، از طريق ممكن و مفيد.
نقص طرف مقابل در شما چه تأثيري ايجاد مي كند، توقف يا تحرك؟
اين يك توقع غيرممكن است كه انتظار داشته باشيم از كسي تقصيري سرنزند تا ما بتوانيم حركتي روان و موفق داشته باشيم. كيفيات غيرممكن را درك كنيد تا دستگاه واقع بيني شما خواسته هاي ممكن خود را تعقيب كند. دستگاه واقع بيني هر كس مي تواند نقش قصور ديگران را در  انداز ه هاي طبيعي نمايان كند، اما ذهن منفعل آدميان، حيله مي كند و از قصور ديگران يك موقعيت و يك حق مي سازد؛ حقي بزرگ تر از اندازه هاي واقعي كه معمولاً تحقق نمي يابد و تبديل به قضاوتي شكايت آميز مي شود؛  شكايت از روزگار و روابط!
اگر روابط ما زنده و پويا نباشد، در برخورد با هر تقصيري دچار سكته رواني، ايست و توقف دروني و بيروني خواهيم شد.
با تقصير به عنوان يك مانع برخورد كنيد كه بايد رفع شود نه مثل يك دشمن كه بايد دفع شود!
روش رفع مانع، فقط علامت گذاري و شناسايي آن نيست. براي رفع مانع بايد طبيعت آن را درك كنيم. موانع موجود در راه ما قطعاً با بافت آگاهي ما تناسب و حتي تجانس برقرار مي كنند. بايد به نسبت مقاومت مانع، تجهيز شويم، تجهيزاتمان را با خستگي و ناشيانه به كار نبريم. به جاي آن كه خودمان را مستهلك كنيم، مانع را فرسايش دهيم، دقت كنيد: تقصيرات را فرسايش دهيم نه مقصرين را. ما معمولاً هنگام مواجه شدن با يك قصور، فرد مقصر را مورد حمله قرار مي دهيم نه رفتاري مشخص را.
شازده كوچولو را به ياد آوريد، پادشاهي كه به طور جاودانه حكمش در سياره اش جاري بود چون روز دستور مي داد خورشيد طلوع كند و شب دستور مي داد خورشيد غروب كند. اين يعني با جريان طبيعي هر چيز منطبق و هماهنگ شدن. روابط نيز چنين هستند وقتي آدم ها در موقعيت تقصير قرار مي گيرند، در شب رفتار خود به سر مي برند، اگر در آن هنگام حكم كنيد خورشيد بدمد، حكم شما جاري نخواهد شد. حكم درست، فقط در مدار درست جريان مي يابد.
هر گاه در مواجهه با تقصير كسي با خودمان، به مقاومت و عصبيت برسيم،  در واقع به خط فاصله رسيده ايم. فاصله اي كه نابهنگام است، بي موقع است، تلف كردن موقعيت مناسب است. دانش ارتباطات، همان دانش فاصله ها است!
مثال: يك صحنه رزم تن به تن را تصور كنيد. اگر حريف شما خطا، قصور و خامي كند، فرصت شما است كه پيش برويد نه آن كه دورتر بايستيد و متوقف شويد. اين مثال در صورتي مصداق مي يابد كه هنگام مواجهه با تقصير ديگران حس مبارزه داشته باشيد. آيا هنگام مبارزه از تمام هشياري، خلاقيت و حساسيت خود استفاده مي كنيد يا حواس خود را فلج مي كنيد؟ ما معمولاً نسبت به قصور اطرافيان دچار فلج پويش مي شويم. حال اگر زندگي را عرصه جنگ و ستيز دائمي ندانيد و بخواهيد از در خرد و كنش وارد شويد نيز هنگام برخورد با قصور ديگران، به گوارش آن مي پردازيد، ابتدا در درون خود و سپس با تأثيرگذاردن بر محيط بيرون از خود، حتي اگر به كندي پيش رويد هم مهم نيست، مهم مسير درست است، اين يعني به كار بردن مثبت تقصير ديگران!
چند نكته ديگر: ۱- بسياري از ما در مرحله اي از بلوغ رواني خود، از اين كه سايرين مقصر باشند، لذت مي بريم چون خودمان در موقعيت بهتري قرار مي گيريم. ۲- تشخيص تقصير ديگران آسان است ولي تأثير مثبت بر تقصير ديگران جذاب تر از تشخيص آسان اوليه است. ۳- آنچه كه اسمش را تقصيرمي گذاريم، در واقع همان نحوه تأثير ديگران بر امور است. اين چيزي است كه مي تواند از جانب شما قابل كنترل، تعديل و يا اصلاح باشد. اگر فرد فرد ما خود را نسبت به قصور ديگران تنظيم و فعال كنيم، جامعه نيز تنظيم و فعال خواهد شد. فضيلت هاي فردي، فضيلت هاي جمعي هم هستند.
مهشيد سليماني

اجتماعي
اقتصاد
انديشه
سياست
علم
موسيقي
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  علم  |  موسيقي  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |