دوشنبه ۲۸ فروردين ۱۳۸۵
بورس نفتي تهران
003438.jpg
ترجمه: محسن ايماني
طي ماههاي اخير قيمت نفت خام پيوسته رو به  افزايش داشته است و حرف گزافي نيست اگر بگوييم جهان، سومين شوك نفتي را تجربه مي كند. در طول دو سال قيمت نفت خام دو برابر شد. در شهر مونترال در اوايل سال ،۲۰۰۳ قيمت هر ليتر بنزين ۷۵ سنت بود و حال اين كه در حال حاضر اين قيمت بين ۳۵/۱ و ۵۰/۱ دلار متغير است. در پاريس قيمت بنزين بدون سرب به ازاي هر ليتر از مرز ۵۰/۱ يورو گذشته است.
به پيش بيني آژانس بين المللي انرژي، اندكي پس از سال ۲۰۱۰ ميلادي توليد نفت خام در كشورهاي غيرعضو سازمان اوپك، شروع به پايين آمدن خواهد كرد كه اين امر نيز موجب صعود قيمت ها خواهد شد.
اخيراً  خبري منتشر شد كه در صورت تحقق آن، انقلابي در بازار نفت روي خواهد داد: ايران تصميم گرفته است بازار بورس نفت خام خاص خود را تأسيس كند. قرار است ايران به زودي فروش نفت خام خود را در بازارهاي لندن و نيويورك متوقف كند و بازار نفتي خاص خود را بنيان گذارد؛ البته با واحد پولي يورو.
چنين اتفاقي براي تمام جهان به خصوص براي آمريكا به مثابه يك زلزله پولي است.
چرا ايران؟
زيرا اين دو كشور از سال ۱۹۷۹ دشمن يكديگرند. ايران آمريكا را شيطان بزرگ مي داند و آمريكا ايران را محور شرارت. واضح است كه محمود احمدي نژاد، رئيس جمهور ايران،  هديه اي براي آمريكا ندارد و تلاش مي كند دشمن خود را منزوي كند. لحن قاطع او در حمايت از برنامه هسته اي ايران براي دولت بوش قابل هضم نيست، دولتي كه با كمك انگليس و فرانسه سرانجام پاي پرونده هسته اي ايران را به شوراي امنيت سازمان ملل باز كرد. پس از تجاوز آمريكا به افغانستان و عراق، ايران بيشتر در معرض تهديد قرار گرفته است. پاكستان،  گرجستان و ازبكستان به كشورهاي زير نفوذ ايالات متحده پيوستند.
ستاد مشترك ارتش آمريكا در قطر مستقر شده است، ناوهاي هواپيمابر در منطقه جولان مي دهند و اسرائيل هم مدام تهديد مي كند. اما ايران از سلاح اقتصادي قدرتمندي برخوردار است. اين كشور پس از عربستان سعودي دومين توليد كننده نفت خام در جهان است.
چرا نفت؟
زيرا نفت، اين انرژي رو به اتمام، تبديل به منبع اصلي اقتصاد در هر كشور شده است. كشورهاي دنيا براي رسيدن به اين ماده حاضرند با هم بجنگند: جنگ عراق و ايران، جنگ عراق عليه كويت، جنگ آمريكا عليه عراق و...
ايالات متحده نياز شديدي به بنزين دارد. گواه اين واقعيت، وحشت حاكم بر پمپ بنزين هاي آمريكا پس از توفان كاترينا بود. گرچه اولين تأمين كننده نفت خام آمريكا كانادا مي باشد، ولي ونزوئلا، مكزيك و عربستان سعودي نيز در رده هاي بعدي قرار دارند. مطابق برآورد دولت آمريكا، در سال ،۲۰۲۰ واردات نفت از خاورميانه از ۱۳ درصد فعلي به ۲۰ درصد خواهد رسيد. ايران از اين مسأله آگاه است و اميدوار است از اين نقطه ضعف دشمن خود بهره ببرد.
اهميت موضوع كجاست؟
به عبارت ساده تر بايد گفت كه از اواخر مارس ،۲۰۰۶ شركت هاي نفتي مي توانند در كنار خريد نفت به دلار در لندن و نيويورك، اقدام به خريد نفت با يورو در تهران نمايند. براي اولين بار نفت خام با يك واحد پولي غير از دلار معامله مي شود. اين يعني پايان انحصار بازار نفت توسط دلار. آمريكا پيوسته از اين كه همه كشورهاي جهان براي تأمين نفت خام خود مجبورند دلار بخرند، منفعت برده است.
حال اگر قرار باشد اين كشورها براي تأمين نفت مورد نياز خود دلارها را بفروشند آمريكا دچار دردسر مي شود.
از سوي ديگر ۴۵ درصد كالاهاي وارداتي خاورميانه از اتحاديه اروپا خريده مي شوند. اين اتحاديه اولين مشتري نفت خاورميانه است.
طبيعي است كه كسي زحمت تبديل ارز را ديگر به جان نخرد. اصلاً  چرا بايد در معاملات پاي يك واحد پولي ثالث در ميان باشد؟با خروج دلار از بورس نفت، در ابتدا بازارهاي لندن و نيويورك متحمل ضربه سختي مي شوند. اين دو بازار، نفوذ و سلطه قابل توجه خود را از دست مي دهند. ديگر توليد كننده ها اقبال چنداني به آنها نخواهند داشت. آمريكا هم به شدت نفوذ سياسي خود در اوپك را از دست خواهد داد و بدتر از همه اين كه يورو جاي دلار را خواهد گرفت. اين كابوسي است كه واشنگتن مي خواهد به هر قيمتي شده، به آن دچار نشود.در اين صورت كشورهاي واردكننده نفت براي خريد نفت از ايران بايد يورو داشته باشند. خيل مشتريهاي ايران بايد دلارهاي ذخيره شده خود را بفروشند و يورو بخرند. چنين رويدادي موجب افت ارزش دلار در بازار مبادلات ارز خواهد شد. اگر اين افت شديد باشد، ايالات متحده براي تهيه نفت خام با مشكل مواجه خواهد شد. عواقب چنين پديده اي (كه دلخواه ايران است) نه تنها در آمريكا بلكه در سراسر جهان محسوس خواهد بود.
به علاوه در صورتي كه ساير بازارهاي نفتي نظير بازار برنت درياي شمال از ايران پيروي كنند يا اگر يورو تبديل به ارز رايج بازارهاي ديگري نظير بازارهاي گاز و فولاد شود، ديگر شاهد مرگ دلار در عرصه جهاني خواهيم بود. شايد كار به جايي بكشد كه ديگر آمريكا قادر به وارد كردن هيچ كالايي نباشد. چه كسي حاضر است به كشوري كالا بفروشد كه قادر به پرداخت پول نيست و در آستانه ورشكستگي قرار گرفته است؟ اين سناريوي وحشتناك محتمل است. تأثير يك بورس ايراني نفت روي دلار و اقتصاد آمريكا به مراتب اسفناك تر از انفجار هسته اي در آمريكاست. آمريكا تلاش مي كند به هر قيمتي شده از عرضه نفت در يك بازار دشمن و آن هم با يك ارز به غير از دلار جلوگيري كند. البته مقامات پنتاگون تمايل زيادي به دامن زدن به يك غائله جديد ندارند. اين قابل درك است: ايران نسبت به عراق لقمه به مراتب بزرگتري است. ايران با تحريم مواجه نبوده است و بنيه نظامي بهتري دارد. اين كشور مي تواند تنگه هرمز را كه گذرگاه نفتكش هاي غول پيكر است، ببندد. جنگ با ايران، چنان بحراني در خليج فارس و عربستان به وجود مي آورد كه بازار نفت متحمل شوكهاي عظيمي خواهد شد. البته آمريكا براي توجيه يك حمله احتمالي عليه ايران مشكلاتي دارد. نمي توان به يك كشور حمله كرد به بهانه اين كه اين كشور تصميم گرفته است كالاي خود را با واحد پولي دلخواه خود مبادله كند. آمريكا همچنين با هم پيمانان اروپايي و چيني خود منافع راهبردي و گاهاً  متضادي دارد. بدون كمك اين هم پيمانان و بدون مجوز سازمان ملل، ايالات متحده بايد فكر رويارويي با ايران را كنار بگذارد. از سوي ديگر آمريكا نه از نظر نظامي و نه مالي قادر به اداره يك جنگ جديد نيست.
چرا ايران در شرايط فعلي دلار را طرد مي كند؟
زيرا آمريكا هيچ گاه به اندازه امروز از نظر سياسي آسيب پذير نبوده است؛ چه در سطح ملي، چه در سطح بين المللي (حملات، رقابت با اروپا و چين، وجهه منفي در جهان، حوادث طبيعي سوءمديريت شده و ...)
دوستان آمريكا از اين كه اين كشور را در يك لشگركشي جديد همراهي نمايند اكراه دارند.
به هر روي خورشيد امپراطوري آمريكا در حال غروب است؛ همان اتفاقي كه ميان سالهاي ۱۹۳۰ و ۱۹۴۵ براي امپراطوري بريتانياي كبير افتاد. نگاهي به موارد اقتصادي زير خالي از لطف نيست:
- يورو به عنوان يك واحد پولي معتبر و جايگزين دلار عرض اندام مي  كند.
- قروض و كسري هاي نجومي آمريكا اقتصاد آخرين ابرقدرت را در دستان بانكهاي مركزي آسيا قرار داده اند.
- بانكهاي مركزي و سرمايه گذاران اقدام به ايجاد توازن در دارايي هاي خود به نفع يورو و به ضرر دلار نموده اند.
- صنعت آمريكا در حال حاضر هم پاي صنعت ژاپن است در حالي كه جمعيت آمريكا دو برابر جمعيت ژاپن است. برخلاف آنچه تصور مي شود، يك حقوق بگير فرانسوي بيشتري از يك حقوق بگير آمريكايي توليد مي كند.
- اتحاديه اروپا اولين منطقه تبادل كالا در جهان و پرجمعيت ترين منطقه بعد از چين و هند مي باشد. اتحاديه اروپا بازاري با ۴۵۰ ميليون مصرف كننده دارد.
- ايالات متحده روي فناوريهاي جديد تمركز كرده و صنعت را رها كرده است. در عوض چين بازارهاي صنعتي را تحت كنترل خود گرفته و هند نيز بخش خدمات (رايانه و حسابداري) را قبضه كرده است. آيا واقعاً  رفتن به كره ماه ضروري است؟
به علاوه با تبديل شدن ايران به عراق دوم، روسيه، چين و اروپا منافع خود را در خطر مي بينند.
- ايران يك قرارداد مهم ۱۰۰ ميليارد دلاري با چين امضا كرده است.
چين ۱۳ درصد از نفت خام مورد نياز خود را از ايران تهيه مي كند و همانند روسيه و فرانسه تمايل ندارد از اين بازار محروم شود؛ اتفاقي كه در سال ۲۰۰۳ در مورد عراق روي داد.
- اتحاديه اروپا نخستين مشتري ايران است. اروپايي ها از احداث خط لوله  نفتي كه اروپا را از طريق ايران به درياي عمان وصل كند حمايت مي كنند.
- روسيه تمايلي به حضور نظامي آمريكا در آسياي ميانه ندارد و همه تلاشهاي خود را به كار مي بندد كه جناح جنوبي اش جولانگاه نظاميان آمريكايي نشود.
اروپا به نوبه خود دورنماي متفاوتي از آمريكا دارد. اروپا قصد دارد تا سال ۲۰۳۰ سهم نفت را در توليد برق از ۶ درصد به ۵/۱ درصد برساند. در حال حاضر مصرف سرانه نفت براي هر آمريكايي به طور سالانه ۹ تن مي باشد. اين رقم براي ژاپني ها، فرانسوي ها و آلماني ها ۵ تن مي باشد. هر چيني هم در سال يك تن نفت خام مصرف مي كند. در فرانسه ۸۰ درصد انرژي برق، هسته اي مي باشد. اتحاديه اروپا بر استفاده هرچه بيشتر از گاز طبيعي، انرژي هسته اي و انرژي هاي تجديد پذير (خورشيدي و بادي) تمركز كرده است.
پس چه بايد كرد؟
پيروي از توصيه هاي آژانس بين المللي انرژي ضروري است: در مصرف انرژي صرفه جويي كنيد!  در مصرف نفت صرفه جويي كنيد!  منابع انرژي خود را متنوع كنيد!  نفت را رها كنيد!
اگر نفت اهميت خود را از دست بدهد يقيناً  ديگر براي به دست آوردن آن، اين همه جنگ و درگيري روي نخواهد داد. آيا اين دليل خوبي براي حركت به سوي انرژي هاي تجديد پذير نيست؟
منبع: www.yabasta.fr

اقتصاد انرژي
واردات بنزين امسال به ۵ ميليارد دلار مي رسد
فارس: رئيس سازمان بهينه  سازي مصرف سوخت گفت: واردات بنزين امسال از ۴ ميليارد دلار سال گذشته به ۵ ميليارد دلار مي رسد و اين امر نيازمند برنامه  ريزي براي جلوگيري از گسترش آلاينده  ها است.
سورنا ستاري، ديروز در مراسم امضاي تفاهم  نامه همكاري مشترك بين سازمان حفاظت محيط   زيست و سازمان بهينه  سازي مصرف سوخت در راستاي بهينه سازي مصرف سوخت در جمع خبرنگاران گفت: سازمان بهينه  سازي مصرف سوخت داراي اهداف مشتركي با سازمان حفاظت محيط زيست است، به گونه اي كه در بخشي نظير كاهش مصرف سوخت، خود به خود اهداف سازمان حفاظت محيط زيست نظير كاهش آلايندگي  هاي محيط و هوا را دنبال مي  كند.وي افزود: سال گذشته حدود ۵/۳ تا ۴ ميليارد دلار واردات بنزين صورت گرفته، اين درحالي است كه پيش  بيني مي  شود، اين رقم براي سال جاري حدود ۵ ميليون ليتر باشد.
ستاري گفت: كاهش مصرف بنزين در كشور داراي اهميت بسيار زيادي بوده كه در اين راستا جزو يكي از اهداف سازمان بهينه  سازي مصرف سوخت قرار گرفته است كه بايد اين امر جدي گرفته شود. وي خاطر نشان كرد: فشاري كه در اين راستا به صنعت وارد مي  شود، به مردم نيز تحميل شده، اين در حالي است كه سازمان بهينه  سازي مصرف سوخت تمام استانداردهاي آلايندگي و بهينه  سازي مصرف سوخت را براي صنايع تدوين كرده، اما مشكل اصلي در اجرا وجود دارد كه براي حل اين مشكل، تفاهم  نامه  اي با سازمان حفاظت محيط زيست به امضا رسيد.
چهار فاز جديد پارس جنوبي و يك مناقصه ۴ ميليارد دلاري
فارس: مناقصه فازهاي ۱۹ تا ۲۲ پارس جنوبي به ارزش ۴ ميليارد دلار در سه ماهه سوم سال ميلادي جاري برگزار خواهد شد.
به گزارش ميد، شركت ملي نفت ايران براي اولين بار چهار فاز منطقه پارس جنوبي را با هم در قالب يك مناقصه ارايه خواهد كرد.مناقصه اين فازها كه شامل مراحل ۱۹ تا ۲۲ پارس جنوبي مي باشد ارزشي بالغ بر ۴ ميليارد دلار دارد.پس از تكميل و عملياتي شدن فازهاي مذكور ۵۳/۳ ميليارد فوت مكعب در روز گاز طبيعي وارد شبكه داخلي ايران خواهد شد.همچنين ۲ ميليون تن در سال اتان، ۱/۲ ميليون تن در سال گاز نفت مايع و ۱۶۰ هزار بشكه در روز ميعانات گازي از اين فازها توليد خواهد شد.
توليد ۱۰۰۰ تن در روز سولفور از ديگر توليدات حاصل از فازهاي ۱۹ تا ۲۲ پارس جنوبي خواهد بود.
بر اساس اين گزارش زمان دقيق انتشار مناقصه مربوط به اين فازها هنوز مشخص نشده است اما احتمالا اين مناقصه در سه ماهه سوم سال جاري ميلادي انتشار خواهد يافت و مهلت شركت در آن نيز اوايل سال ۲۰۰۷ تعيين خواهد شد.
ميد پيش بيني كرده است شركت هاي بين المللي استقبال خوبي از اين مناقصه به عمل آورند.

اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
علم
موسيقي
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  علم  |  موسيقي  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |