يكشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۳۸۵ - - ۳۹۷۸
عقد اولين قرارداد بيمه خشكسالي در آفريقا
نجات قحطي زدگان
006171.jpg
جواد نصرتي
گاو بيچاره سه روز است در حال جان دادن است. دنده هايش انگار به جاي زير پوست، روي آن قرار دارند. مگس هاي سبزي كه زير نور آفتاب به زردي مي زنند شيره باقيمانده جان گاو را از چشم هايش مي مكند.
وانجا- مادربزرگ خانواده- چند متر دورتر از گاو روي زمين نشسته و جان كندن آن را نگاه مي كند. هيچ كدام از مردهاي خانواده ناي بريدن سر گاو را ندارند. اما نه، مردان گرسنه قبيله حتي اگر رو به مرگ باشند براي سيركردن خود و خانواده هايشان با شير نر هم دست و پنجه نرم مي كنند. موضوع، خستگي و بي حوصلگي نيست. اگر مي شد سر گاو را ببرند و گوشت آن را نمك بزنند و زير خاك چادر دفن كنند، حتماً همين كار را مي كردند اما نمي شود. گاو هنوز نمرده بوي تعفن مي دهد. كفي شيري رنگ از دهانش خارج مي شود و بدنش گله گله قرمز و سياه شده است. ديگر به اين گاو هيچ اميدي نيست؛ نه به زنده ماندنش و نه به گوشتش. اين گاو هم همچون ديگر رمه هاي قبايل كوچ نشين منطقه كايجادو در كنيا، در چند ساعت آينده مي ميرد، باد مي كند و پيش از متلاشي شدن، توسط يكي از كاميون هاي دولتي به گودالي بزرگ برده مي شود تا در خاك و آهك تجزيه شود. حتي مورچه ها و حشرات و لاشخورهاي كايجادو هم نبايد چيزي از گاو بيچاره نصيبشان شود، چون احتمال مي رود عفونت آنها تنها بركه  هاي كوچك باقيمانده را هم آلوده كند. اصلاً حالا كه كوچ نشينان ماسايي از شدت گرسنگي، دانه به دانه همچون گاوها مي ميرند، چه دليلي وجود دارد مورچه ها و حشرات و لاشخورها غذايي براي خوردن داشته باشند؟ چه غذا عفوني باشد چه نمك سودشده.
* * *
ماه هاست كه سازمان هاي بين المللي نسبت به پيامدهاي خشكسالي وحشتناك شرق آفريقا كه طي ده سال گذشته بي سابقه بوده است، هشدار مي دهند. اين خشكسالي، جان شش ميليون انسان در كنيا، اتيوپي و سومالي را تهديد مي كند و جامعه جهاني در آستانه يك فاجعه انساني جبران ناپذير قرار دارد. سازمان هاي كمك رسان بين المللي تمام توان خود را بسيج كرده اند تا از وقوع اين فاجعه جلوگيري كنند، اما زمان به سرعت مي گذرد و در آينده نزديك پس از گاوها، انسان ها را هم بايد به گودال خاك و آهك سپرد. پيتر اسمردون يكي از سخنگويان برنامه جهاني غذا در اين مورد چنين مي گويد: ما نمي خواهيم كنيا به نيجر ديگري تبديل شود؛ جايي كه كمك هاي بين المللي در سال 2005، وقتي به منطقه رسيدند كه عملاً بسياري از انسان ها از گرسنگي تلف شده بودند .
اما در كنار كمبود زمان و خشكسالي، مسئله ديگري هم آسيب ديدگان شرق آفريقا را تهديد مي كند. پس از چندين فاجعه انساني مثل سونامي، طوفان هاي استوايي و زلزله، سازمان هاي كمك رسان بين المللي دچار كمبود نقدينگي شده اند و همين مسئله آنها را مجبور به ارائه راهكارهاي جديد كرده است، چون حل مشكل كمبود نقدينگي به راحتي و در زمان كوتاه ميسر نيست. به همين خاطر سازمان هاي كمك رسان بين المللي به اين فكر افتاده اند تا با كمك و همكاري موسسات مالي بزرگ دنيا، مناطق محروم و فاجعه  زده را تحت پوشش قرار دهند.
آنها برنامه اي را در دستور كار خود قرار داده اند كه طي آن مناطق محروم جهان سوم را تحت پوشش بيمه اي به نام بيمه قحطي قرار مي دهند. به بيان ديگر پاي بازارهاي سرمايه اي به جاهايي باز خواهد شد كه امكان كمك رساني مستقيم به مردمان آن وجود ندارد؛ اعتبار مالي به جاي صدقات.
نمونه اي كه در اتيوپي پياده شده است، كارايي اين طرح را نشان مي دهد. در اوايل ماه مارس، سازمان جهاني غذا اعلام كرد قرارداد اولين بيمه فجايع انساني دنيا را با شركت بيمه فرانسوي آكسا منعقد كرده است. طبق اين قرارداد، شركت فرانسوي موظف شده است در قبال 772هزار يورو حق بيمه اي كه سازمان هاي كمك رسان از طريق سازمان ملل به آن پرداخت كرده اند، ضايعات كشاورزي اتيوپي را تا سقف 8/5ميليون دلار بيمه كند. البته اين مبلغ فقط در صورتي به كشاورزان اتيوپيايي تعلق مي گيرد كه آنها بر اثر خشكسالي، محصولات خود را از دست بدهند.
اما معيار تشخيص خشكسالي چيست؟ براي تعيين اين معيار، 26 ايستگاه هواشناسي توسط شركت بيمه در مناطق مختلف اتيوپي دائر شده است كه شرايط آب و هوايي را از ماه مارس تا اكتبر ثبت مي كند. اين اطلاعات سپس در الگوريتم خاصي قرار مي گيرند تا بروز خشكسالي و شدت آن را در بازه زماني يادشده، تعيين كنند. هر چه ميزان خشكسالي شديدتر تعيين شود، شركت بيمه هم پول بيشتري به كشاورزان خواهد پرداخت.
جاذبه موهوم
پس از عقد اولين قرارداد بيمه، چندين شركت بيمه ديگر هم با توجه به سودي كه احتمالاً نصيب آكسا خواهد شد، نمايندگان خود را پاي ميز مذاكره با سازمان هاي كمك رسان بين المللي نشانده اند. پروفسور روبرت شيلر- استاد دانشگاه ييل- در اين مورد مي گويد: انتقال ريسك خشكسالي به سازمان هاي معتبر مالي- اعتباري دنيا، آنها را راغب مي كند كه در اين پروژه ها همكاري كنند، چون اين امر باعث گسترش نفوذ سهام آنها در مناطق محروم دنيا مي شود . در همين راستا شركت هاي بيمه مونيخ و سوئيس كه از بزرگ ترين هاي دنيا به شمار مي روند، در حال بررسي چگونگي عقد قرارداد هاي بيمه قحطي با سازمان هاي كمك رسان بين المللي هستند.
با اين حال يكي از مسئولان اقتصادي اروپايي، اين قرارداد ها را به صورت كنايه، تيري در تاريكي مي داند. كشورهاي فقير در هر حال با دريافت كمك هاي بين المللي سرپا مانده اند و موفقيت واقعي، سالهاست كه در اين سازمان ها ديده نمي شود. اين مسئول، شكست قراردادها را حتمي مي داند اما بر خلاف او، مسئولان كشورهاي جهان سوم از اين طرح استقبال مي كنند. آبرادرسا- وزير كشاورزي اتيوپي- يكي از آنهاست. او معتقد است اين طرح ها نه تنها ميزان گرسنگي را در ميان مردم كشورش كاهش خواهد داد، كه در آينده اين امكان را براي كشاورزان پديد خواهد آورد كه آنها محصولات خود را به كشورهاي ديگر صادر كنند.
اگر دليل گرسنگي مردم در مناطق فقير شرق آفريقا را تنها خشكسالي بدانيم، گفته هاي درسا چندان غيرمنطقي به نظر نمي رسند اما مشكل اينجاست كه خشكسالي تنها عامل گرسنگي مردم در شرق آفريقا نيست. فساد اقتصادي مسئولان و سو ءمديريت هم ديگر عوامل ايجاد گرسنگي در مردم شرق افريقا هستند كه اولريش هس- كارمند سازمان جهاني غذا- در اين مورد مي گويد: ما مي توانيم خود را در برابر خشكسالي و قهر مادر طبيعت بيمه كنيم، اما گرسنگي اي كه سوءمديريت به بار مي آورد، با هيچ بيمه اي جبران پذير نيست. او با اين حال معتقد است اين بيمه جديد بسياري از مشكل ها را حل خواهد كرد.
* * *
آهسته روي زمين دراز كشيده است و نفس هاي آخر را مي كشد. عفونت، تمام بدنش را فرا گرفته است. هيچ كس اجازه نزديك شدن به او را ندارد. تنها مگس هاي سبزي كه در نور خورشيد به زردي مي زنند مي توانند به او نزديك شوند و شيره باقيمانده جان او را از چشمانش بمكند. هيچ كدام از مردها نمي خواهد سر او را ببرد تا از اين زجر بي پايان خلاصش كند. موضوع، خستگي و بي حوصلگي نيست. حتي موضوع، گوشت سالم و نمك سودكردن آن زير چادر هم نيست؛ آنكه در حال جان دادن است، وانجا، مادربزرگ خانواده است.

عروسكي براي مادربزرگ
006186.jpg
آرش نهاوندي- چه عروسك زيبايي واي چه جعبه قشنگي هم داره! بگذار ببينم ساخت كجاست، كوچولو. آه... ساخته ژاپنه، همشون ژاپني هستند انگار هيچ كشور ديگه اي توانايي ساخت عروسك را ندارد. و انگار غير از ماشين و لوازم صوتي انحصار ساخت و توليد عروسك در دنيا هم دست ژاپني هاست.
اين سخناني است كه احتمالاً اغلب افراد به هنگام ديدن عروسك ژاپني بر زبان خود جاري مي سازند. با وجود آن كه امروزه اغلب عروسك ها داراي مارك هاي ژاپني هستند. اين كشور در زمينه فروش داخلي عروسك با معضل بزرگي روبه رو است.
جمعيت ژاپن در حال پير شدن است و روز به روز از تعداد زاد و ولد در كشور آفتاب تابان كاسته مي شود. اين به آن معناست كه امروزه متقاضيان كوچولوي عروسك ها كم شده اند. همين امر سبب شده است تا كمپاني هاي عروسك سازي در ژاپن دست به ابتكار عجيب و غريبي بزنند. براساس طرح جديد، كمپاني هاي مذكور، عروسك هايي مخصوص زنان بزرگسال بويژه زنان بالاي 60 سال را به بازار عرضه كرده اند.
البته اين عروسك ها از آن دسته عروسك هاي رباتي هستند كه قادرند علاقه خود را به صاحب خويش نشان دهند و با لحني دلنشين به هنگامي كه آنان پا به خانه مي گذارند به آنها بگويند به خوش آمديد.
اغلب خريداران اين عروسك هاي عجيب زنان پا به سن گذاشته و بازنشسته هستند.
يوكو هيراكاوا از مسئولان شركت تامي يكي از كمپاني هاي سازنده عروسك هاي روباتي درباره متقاضيان خريد اين نوع عروسك ها مي گويد: بسياري از افراد مسن از اين عروسك ها مي خرند، آنها با خريد اين عروسك ها تلاش مي كنند جاي خالي نوادگان خود را پركنند، يا به فرض نداشتن نوه وجود يك كوچولو در خانه را با خريد يك عروسك تداعي كنند.
هيراكاوا مي افزايد: شما مي توانيد با عروسك صحبت كنيد، او نيز در پاسخ به شما خواهد گفت كه خيلي به شما علاقه دارد. اگر عروسك را در دستانتان نگه داريد متوجه خواهيد شد كه تقريباً هم وزن يك نوزاد است.
همين مزيت عروسك ها، تا حدودي از تنهايي زنان مي كاهد و قدري نيازهاي عاطفي آنان را برآورده مي سازد.
كاهش جمعيت
كمپاني تاي اخيراً با رقيب سابق ژاپني خود يعني شركت تاكارا ادغام شده است. كمپاني تاكارا نيز از ديگر كمپاني هاي عروسك سازي ژاپن است كه در سال هاي اخير با واقعيتي تلخ روبه رو شده است. اين واقعيت تلخ چيزي نيست جز كاهش جمعيت ژاپن، در واقع در سال 2005 براي اولين بار، جمعيت ژاپن با رشد منفي مواجه شده است.
اثر كاهش جمعيت در سرزمين آفتاب تابان به همين ميزان ادامه پيدا كند تا سال 2050 تعداد نفوس ساكن ژاپن به 100 ميليون نفر خواهد رسيد و اين يعني كاهش 28 ميليون نفري جمعيت در كشوري كه اكنون 128 ميليون نفر در آن زندگي مي كنند.
كاناتارو تومياما رئيس كمپاني عروسك سازي تاكارا نيز ضمن تأكيد براين واقعيت مي گويد: كاهش جمعيت ژاپن در حال حاضر نه تنها به مشكلي ملي كه به مشكلي صنعتي تبديل شده و مي تواند در دراز مدت ضرر و زيان هاي بسياري را بر صنعت ما (ژاپن) تحميل كند.
او مي افزايد: اين درست است كه ما بايد عروسك هاي جذاب تري را براي نسل كنوني كودكان ژاپني طراحي كنيم، اما بايد به فكر آينده خود نيز باشيم و تلاش كنيم عروسك هايي براي سنين بالاتر توليد كنيم.
او در تشريح سياست هاي آينده نگرانه شركت هاي عروسك سازي ژاپني مي گويد: ما بايد به دنبال جذب جوانان و آن دسته از افرادي كه در حال سپري كردن دهه هاي بيست و سي عمر خود هستند، باشيم. علاوه براين نبايد متقاضيان متأهل و مسن را نيز از نظر دور داشت. جا انداختن چنين فرهنگي در جامعه قدري عجيب است اما بايد بگويم ما در اين راستا بسيار خوش شانس هستيم.
بازي ذهني
اين تنها شركت هاي عروسك سازي نيستند كه به فكر انطباق خود با واقعيات روز جامعه ژاپن افتاده اند. شركت نينتندو نيز به تازگي بازي هاي جديدي را مخصوص بزرگسالان بازار عرضه كرده است.
بازي تمرين ذهن، در اين كشو و به ويژه در ميان افراد بالاي شصت سال طرفداران زيادي پيدا كرده و اين اعتقاد را در ميان آنان پديد آورده كه مي توانند با استفاده از چنين بازي ذهن خود را آماده نگه دارند.
براي اين بازي كامپيوتري پازل ها و معماهاي رياضي خاص طرح شده اند كه به همراه بازي زباني ديگري مي توانند در راه تقويت حافظه بزرگسالان نقش مؤثري را ايفا كنند. در اين بازي ها اين امكان به بزرگسالان ژاپني داده شده تا با نگاه كردن به امتيازهاي به دست آمده قابليت خود را مورد سنجش قرار دهند.
يكي از ديگر بازي هاي مورد علاقه بزرگسالان ژاپني نيز پاچينكو كه نوعي بازي شبيه به پين بال است- نام دارد. به منظور جلوگيري از تبديل اين بازي به نوعي قمار، جايزه هاي ويژه اي براي بازيگران متبحر اختصاص يافته است. نتيجه آن كه جامعه ژاپن رو به پيرشدن مي رود و كمپاني هاي توليدكننده در آن كشور نيز به مقتضاي ذائقه متقاضيان جديد توليدات خود را ارتقاء مي دهند.
البته پير شدن جمعيت در ژاپن مسئله اي است كاملاً منفي، زيرا به موازات بالارفتن سن جمعيت، از نيروي كار ماهر و جوان نيز كاسته خواهد شد و اين كشور تا چند دهه ديگر با بحران هاي اقتصادي عديده اي مواجه خواهد شد.
منبع:BBC

پيشخوان
006168.jpg
آركانزاس دموكرات گازت
روزنامه آركانزاس دموكرات گازت در عكس اول خود جرثقيلي را در حال بالا بردن اتوبوسي از زير يك پل، به تصوير كشيده است.در جريان سقوط اين اتوبوس به درون بستر خشك رودخانه چنا در غرب  هند، 30 نفر كشته شدند.وقوع چنين تصادفات مرگباري چه در عرصه هاي جاده اي و چه در عرصه هاي ريلي متأسفانه در كشور پرجمعيت هند امري است عادي.
006180.jpg
هيوستون كرونيكل
روزنامه هيوستون كرونيكل تصوير اول خود را به فرود اضطراري يك فروند هواپيماي آمريكايي در فرودگاه بين قاره اي جورج بوش اختصاص داده است. به نوشته اين روزنامه دو عدد از چرخ هاي هواپيماي مذكور، با شماره پرواز 3161، پس از برخاستن از باند فرودگاه دچار نقص فني و در واقع تركيدگي شدند. اين امر خلبان هواپيما را برآن داشت كه به مدت دو ساعت در آسمان به منظور كاهش سوخت و جلوگيري از انفجار احتمالي ناشي از برخورد هواپيما با باند فرودگاه به پرواز درآيد، اين هواپيما در نهايت به سلامت در باند فرودگاه فرود آمد.
006177.jpg
ال موندو
روزنامه ال موندو تصوير اول خود را به جشن دومين قهرماني پياپي بارسلونا در لاليگاي اسپانيا اختصاص داد.هفته گذشته تيم فوتبال بارسلونا در زمين تيم سلتاويگو به پيروزي يك بر صفر دست يافت.در واقع تيم بارسلونا در نيمه اول و پس از رسيدن خبر شكست والنسيا در برابر مايوركا به مقام قهرماني رسيده بود و پيروزي اين تيم در برابر سلتاويگو تغييري در رده بندي دسته اول فوتبال باشگاه هاي اسپانيا ايجاد نمي كرد.
006183.jpg
ال اكونومسيتا
روزنامه  ال اكونومسيتا خبر اول خود را به رشد اقتصاد مكزيك اختصاص داده است.به نوشته اين روزنامه، اقتصاد مكزيك طي سه ماهه اول سال 2006، با ميزان رشدي معادل 5 درصد مواجه شده است.در بخشي از گزارش اين روزنامه در باره اقتصاد مكزيك جدولي كار شده و در آن ميزان اشتغال زايي، تورم و ساير آمارها به نمايش درآمده است.

دريچه
006192.jpg
قطار فقرا
مسافران قطاري كه تا چند لحظه ديگر حركت خواهد كرد، منتظرند تا سوزنبان در سوت خود بدمد. آنها مي دانند اگر تحت هر شرايطي نتوانند سار اين قطار شوند، چند روز از سفر خود باز خواهند ماند.
سيستم حمل و نقل ريلي در كامبوج هميشه اين تراكم جمعيت را به همراه دارد و تمام مردم مي دانند وقتي كه قرار است با قطار مسافرت كنند، بايد آماده هرگونه آسيبي باشند، از تنگي نفس گرفته تا شكستن دست و پا بر اثر فشار جمعيت. البته اين قطارهاي كامبوجي مزيت هايي هم دارند. آنها هر چند بسيار آهسته و كند و نامنظم حركت مي كنند، اما بسيار ارزان هستند. هزينه سفر با قطار در كامبوج تنها 75 سنت است در حالي كه يك سفر پنج ساعته با اتوبوس، 5/3 دلار براي كامبوجي ها آب مي خورد. همين امر باعث شده است مردم براي مسافرت به قطارها هجوم بياورند و اين هجوم جمعيت حركت قطارها را در چند سال اخير از يك حركت در روز به يك حركت در هفته رسانده است.
در قطار به همراه مسافران همه چيز ديده مي شود. محصولات زراعي، حيوانات خانگي، صنايع دستي و هر چيز ديگري كه مردم با آنها سر و كار دارند. اين قطار واقعاً يك بازار مكاره است. دستفروشان در آن به سختي واگن ها را پشت سر هم جلو عقب مي كنند تا با فروش كالاهايي كه عرضه مي كنند، زندگي خود و خانواده شان را تامين كنند.
سرعت قطارها در كامبوج از 20 مايل در ساعت بيشتر نيست چون اگر اين طور باشد، حتماً از ريل ها خارج خواهند شد. حتي ريل ها آنقدر فرسوده هستند كه دولت نمي تواند از دو لوكوموتيوي كه دولت چين به آنها هديه كرده است استفاده كنند.
006189.jpg
مردي با لب هاي دوخته
مردي كه در تصوير مشاهده مي كنيد، آقاي هشام دياني است. او اهل مراكش است و چند ماهي است در بلژيك به سر مي برد تا به او پناهندگي اعطا شود. اما اين چند ماه آنقدر هشام را خسته كرده است كه به همراه تعدادي ديگر از پناهجويان در كليساهاي منطقه گلين در نزديكي شهر بلژيك تحصن كرده اند تا دولت بلژيك به تقاضاي آنها براي دريافت پناهندگي پاسخ مثبت بدهد. اما هشام كه بيشتر از همه ديگر دوستان پناهجويش از سوءرفتار دولت بلژيك با پناهجويان عصباني شده است، لب هاي خود را دوخته است تا اين گونه دست به اعتصاب غذا بزند.
اين پناهجويان كه فعلاً به كليساها پناهنده شده اند، تنها از دولت بلژيك مي خواهند به آنها پناهندگي اعطا كند و به آنها اجازه بدهد به راحتي در بلژيك كار كنند. البته آنها خواستار اصلاح قوانين سخت مهاجرت در بلژيك هم هستند.
اما چه شده است كه به يك باره پناهجويان در بلژيك طغيان كرده اند؟ دليل آن را مي توان در ينگه دنيا پيدا كرد. اين روزها مهاجران در آمريكا هر روز به خيابان ها مي ريزند و از دولت آمريكا مي خواهند حقوق آنها را به رسميت بشناسد. قوانين سختگيرانه دولت تمام مهاجران آمريكا اعم از آسيايي ها، اروپايي ها و اسپانيا يي زبان ها را با هم متحد كرده است. حتي كار به جايي رسيده است كه اسپانيايي زبان ها سرود ملي آمريكا را به زبان خودشان مي خوانند. هشام هم احتمالا اين خبرها را شنيده است كه دهان خود را دوخته.
006174.jpg
فروش آخرين پيكاسو
يكي از مشهورترين تابلوهاي پيكاسو به مبلغ 2/95 ميليون دلار به فروش رسيد. اين اثر كه در سال 1941 توسط پابلو پيكاسو به تصوير كشيده شده از جمله زيباترين آثاري است كه از وي به جاي مانده است نام تابلو نيز دورا و گربه است.
البته اثر ديگري از پيكاسو پسري با پيپ- با قيمت بالاتري نسبت به اين اثر به فروش رسيده است. پسري با پيپ با مبلغي معادل 10 ميليون دلار در اختيار خريدار آن قرار گرفته است.
معاون هنري گالري سوشي جايي كه اثر اخير پيكاسو در آن به فروش رسيده مي گويد: از فروش اين تابلو به اين قيمت بسيار متعجب و شگفت زده شده ام.
پابلو پيكاسو نقاش اسپانيايي الاصلي است كه طي دوران حيات خود آثار زيادي را به سبك كوبيسم به تصوير كشيد.

جهانشهر
آرمانشهر
شهر تماشا
گزارش
دخل و خرج
نمايشگاه
سلامت
شهر آرا
|  آرمانشهر  |  شهر تماشا  |  گزارش  |  جهانشهر  |  دخل و خرج  |  نمايشگاه  |  سلامت  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |