نگاهي به تحليل پايگاه اينترنتي «گلوبال ريسرچ»-واپسين بخش
نقطه بدون بازگشت
|
|
روز گذشته نخستين بخش مطلب «نگاهي به تحليل پايگاه اينترنتي گلوبال ريسرچ» چاپ شد و در آن به «سوابق فعاليت هاي هسته اي ايران» ، «آشنايي با چرخه سوخت هسته اي» و «برگ برنده در دست ايران» اشاره شد. در واپسين بخش اين مطلب كه جذابيت بيشتري از بخش اول دارد، به تشريح اضلاع اسرائيل، روسيه و چين در بازي هسته اي ايران اشاره كرده و روابط مواضع احتمالي آنها در قبال پرونده هسته اي ايران را از نگاه نويسنده «گلوبال ريسرچ» مورد بررسي قرار خواهيم داد.
اسرائيل و دو طيف مختلف
اين گزارش در ادامه به سه بازيگر پرونده هسته اي ايران يعني اسرائيل، روسيه و چين اشاره مي كند و به طور جداگانه به تشريح وضعيت آنها در اين زمينه مي پردازد.
اين گزارش ابتدا به چالش هاي دروني اخير اسرائيل اشاره كرده و در ادامه چنين مي نويسد كه: «به هر حال، شواهد و قرائن نشان مي دهد، آمريكا بر اين باور است كه اولمرت رهبر كارآمد و لايقي بوده و بهتر است رهبري اسرائيل و حزب كاديما را به دست گيرد، زيرا در اين صورت طرح هاي نيمه تمام شارون را كه بر پايه حل بحران اسرائيل و فلسطين بنا نهاده شده، تكميل خواهد كرد. در ۲۲ ژانويه، اولمرت درباره ايران سخنراني كرد. براساس گفته هاي راديو اسرائيل، وي گفت: ايران مي كوشد، اسرائيل را درگير بحران فعاليت هاي هسته اي خود كند ولي آنچه مسلم است، تل آويو جنگ با تهران را رهبري نخواهد كرد و مسئوليت اين كار بيش از هر كشور ديگري برعهده آمريكا، اروپا و شوراي امنيت سازمان ملل متحد است. اين در حالي است كه« شائول موفاز »وزير دفاع اسرائيل، اعلام كرده بود كه تل آويو به هيچ وجه تلاش هاي ايران براي دستيابي به انرژي غيروابسته هسته اي را تحمل نخواهد كرد. آنچه تاكنون گفته شد، بيانگر اين مطلب است كه بين احزاب اسرائيل دو دستگي و اختلاف نظر درباره حمله به ايران وجود دارد. از سويي اولمرت هيچ علاقه اي براي حمله و اقدام پيشگيرانه نظامي عليه تهران ندارد و از سوي ديگر نومحافظه كاران وابسته به نتانياهو، جملگي خواهان حمله و اقدام نظامي عليه تأسيسات هسته اي ايران هستند. اين در حالي است كه« كنت تيمرمن » نيز به عنوان يكي از نومحافظه كاران واشنگتن، ژانويه گذشته در مصاحبه با راديو اسرائيل، خاطرنشان كرد كه انتظار دارد اسرائيل در ۶۰ روز آينده حملات پيشگيرانه اي عليه ايران تدارك ببيند. اكنون پرسش اين است كه آيا مردم اسرائيل جنگ طلب هستند، آيا خواهان جنگ با فلسطين يا ايران هستند يا اينكه مي خواهند از در مصالحه وارد شوند؟ نظر سنجي ها نشان مي دهد كه مردم اسرائيل بيشتر در پي مصالحه هستند و اين در حالي است كه نمايش قدرتمندانه حماس در انتخابات ۲۵ ژانويه فلسطين، در تغيير آراي اسرائيلي ها چندان بي تأثير نبود. به تازگي« لاري اي فرانكلين »كارشناس سابق پنتاگون درباره ايران به خاطر افشاي اطلاعات محرمانه از طريق لابي هاي اسرائيل كه از جمله مهم ترين آنها مي توان به سازمان «آپيك »اشاره كرد به ۱۲ سال زندان محكوم شد كه اين امر باعث تضعيف جبهه نومحافظه كار نتانياهو (كه موافق جنگ با ايران است) شد.»
نقش ژئوپوليتيك ايران و بازي دقيق روسيه
گزارش اين پايگاه كانادايي در ادامه به نقش روسيه در پرونده هسته اي ايران اشاره كرده و آن را با توجه به موقعيت ژئوپوليتيك ايران قابل توجيه مي داند.
در اين گزارش چنين آمده است كه: «گفته مي شود روسيه از محل قراردادهاي ساخت مركز هسته اي بوشهر و فروش تسليحات اتمي به ايران، بالغ بر ۱۰ ميليارد دلار كسب مي كند. به هر حال، موضوع قابل توجه اين است كه تحريم يا به كارگيري هرگونه اهرم فشار بر ضد يكي از شرورترين اضلاع محور شرارتي كه از جانب آمريكا ترسيم شده، روابط روسيه با ايران را تغيير نخواهد داد. حقيقت اين است كه ايران به يكي از وزنه هاي كليدي تعادل مسكو در چارچوب سياست ژئوپوليتيك واشنگتن كه بر سلطه كامل بر منطقه استوار است، تبديل شده و پوتين نيز با زيركي از اين قابليت آگاهي دارد. با نگاه به نقشه خاورميانه مشخص مي شود كه چرا ايران براي روسيه، آمريكا و اسرائيل مهم و حساس است. در واقع ايران، كنترل تنگه حساس هرمز را كه از طريق آن نفت خليج فارس به ژاپن و ديگر نقاط جهان صادر مي شود، در اختيار دارد. ايران در جوار درياي نفت خيز خزر و همچنين همسايگي يكي از اعضاي پيمان آتلانتيك شمالي (ناتو) يعني تركيه قرار دارد. در ۲۳ ژانويه ،۲۰۰۶ روزنامه روسي «كامرسانت »گزارش داد كه ارمنستان كه ميان ايران و گرجستان به صورت يك ساندويچ درآمده، موافقت كرده حدود ۴۵ درصد از مالكيت لوله گاز ايران و ارمنستان را به شركت روسي گاز پروم بفروشد. اين روزنامه افزود: اگر روسيه كنترل اين خط لوله را در اختيار بگيرد، قادر خواهد بود در واقع كنترل انتقال گاز ايران به گرجستان، اوكراين و اروپا را نيز در اختيار داشته باشد. اين امر، ضربه سنگيني بر تلاش هاي واشنگتن براي روي كار آوردن دولت هاي دوست آمريكا در گرجستان و اوكراين، وارد خواهد كرد. از سوي ديگر، اين امر باعث خواهد شد تا فعاليت ها و روابط مشترك ايران و روسيه در حوزه انرژي، بيش از پيش به يكديگر نزديك شود. به طور كلي مسكو همچنان درصدد است راهبرد چندجانبه خود را كه شامل همكاري با ايران نيز مي شود، ادامه دهد.« ميناتوم »يا گروه انرژي هسته اي روسيه، چندي پيش اعلام كرد براي ارتقاي توانمندي هسته اي ايران تا سطح توليد شش هزار مگاوات تا سال ،۲۰۲۰ در حال مذاكره با مسئولان ايراني است. وزارت خارجه روسيه نيز سال گذشته اعلام كرد: حتي اگر ايران پروتكل الحاقي را نيز امضا نكرده باشد، مسكو باز هم سوخت مورد نياز نيروگاه بوشهر را تأمين خواهد كرد. از ديگر سو، در حالي كه پوتين آشكارا اعلام كرد كه ايران بايد به طور كامل از معاهده منع گسترش تسليحات هسته اي (ان پي تي) پيروي كند، وزارت خارجه روسيه گفت: اشتباه آژانس درباره محكوم كردن ايران، باب همكاري هاي بيشتر با تهران را براي مسكو گشوده است و به روسيه اجازه مي دهد نيروگاه هاي بيشتري در ايران ساخته و راه اندازي كند. وزير دفاع روسيه نيز در ماه ژانويه اعلام كرد: تحريم ايران براي روسيه هيچ نفعي ندارد زيرا مسكو قراردادي با تهران منعقد كرده كه بر پايه آن، حدود يك ميليارد دلار تسليحات پدافند هوايي متوسط به ايران مي فروشد. به گفته ايوانف، تسليحات جديد از اين قابليت برخوردارند كه اهدافي تا فاصله چندين كيلومتري را هدف قرار دهند و احتمالاً براي دفاع از مراكز حساس استفاده خواهد شد. ايوانف همچنين تصريح كرد: اگر به ايران حمله شود و اين كشور از چنين تسليحاتي به اندازه كافي برخوردار باشد، بايد گفت كه توانايي دفاع از خود را خواهد داشت.»
از سوي ديگر، با بررسي اظهارات علني دولت و مقامات ايراني در مطبوعات، كاملاً مشخص است كه ايراني ها خوب مي دانند از چه امتيازهايي برخوردارند و چگونه از آنها استفاده كنند.
وزير نفت ايران نيز اعلام كرد، هرچند ژاپن يكي از واردكنندگان عمده انرژي از ايران محسوب مي شود، ولي تهران مايل است اولويت صادرات خود را به چين اختصاص دهد.
چين، بهترين شريك تجاري
گزارش «گلوبال ريسرچ» از چين به عنوان سومين بازيگر عرصه هسته اي ايران ياد مي كند و با اشاره به سفر خاتمي به پكن در سال ،۲۰۰۴ مبدأ بهبود روابط را از آن تاريخ معرفي مي كند.
اين گزارش در اين زمينه چنين مي نويسد كه: «در نوامبر ،۲۰۰۴ درست هنگام دومين پيروزي متوالي بوش در انتخابات رياست جمهوري آمريكا، چين با انعقاد يك قرارداد عظيم گاز و نفت با ايران، اين روابط را وارد مرحله جديدي كرد. دو كشور قراردادي به ارزش حدود ۷۰ تا ۱۰۰ ميليارد دلار با يكديگر امضا كردند كه براساس آن، چين متعهد شده بود نفت و گاز ايران را خريداري كرده و در عوض براي راه اندازي ميدان نفتي يادآوران نزديك مرز عراق، كمك كند. در همان سال، همچنين چين موافقت كرد حدود ۲۰ ميليارد دلار گاز مايع از ايران خريداري كند. وزير نفت ايران نيز اعلام كرد، هرچند ژاپن يكي از واردكنندگان عمده انرژي از ايران محسوب مي شود، ولي تهران مايل است اولويت صادرات خود را به چين اختصاص دهد. به ازاي اين رويكرد، چين نيز به يكي از عمده ترين صادركنندگان كالاهايي نظير سيستم هاي كامپيوتري، لوازم خانگي و خودرو به ايران مبدل مي شود. افزون بر صادرات كالاهاي مختلف كه به آنها اشاره شد، پكن از دهه ۱۹۸۰ به عنوان يكي از عمده ترين تأمين كنندگان تكنولوژي نظامي ايران شامل تسليحات متعارف، موشكي، هسته اي و شيميايي محسوب مي شود.
خلاصه اينكه ايران جايگاهي بيش از يك شريك راهبردي نزد چين دارد زيرا در آستانه حمله آمريكا به عراق، گزارش ها و اخبار مطبوعات چيني نشان مي داد كه دولت پكن دريافت منافع بلند مدت چين در زمينه انرژي با راهبرد خصمانه آمريكا در معرض خطر قرار گرفته است. از آن پس، چين تصميم گرفت تدابيري اتخاد كند تا حاكميت مطلق آمريكا بر منابع مهم و عمده نفت و گاز جهان را در حاشيه قرار دهد و به همين خاطر بود كه ايران به عنوان يكي از محورهاي اصلي اين راهبرد مطرح شد.»
تفكر حمله، غيرممكن است
در پايان نويسنده اين گزارش سعي مي كند ضمن تشريح شرايط سياسي، جغرافيايي، نظامي ايران، نتيجه اي معقول را از مقدمات ذكر شده بگيرد لذا در پايان چنين مي انگارد كه: «ايران كه گستره قابل ملاحظه اي دارد، معادل دو برابر مساحت كشورهاي فرانسه و آلمان است و با حدود ۷۰ ميليون نفر جمعيت سريع ترين نرخ رشد جمعيت را در جهان به خود اختصاص داده است. اين كشور با چنين قابليت هاي مساحتي و جمعيتي، اكنون خود را براي يك جهاد جديد آماده مي كند. مشكلات عديده پنتاگون در عراق كه حتي براي نگهداري نيروهاي خود در اين كشور و افغانستان دچار مشكل شده و همچنين ويژگي هاي جغرافيايي و كوهستاني ايران، هرگونه تفكر حمله به اين كشور را غيرممكن مي سازد. از سوي ديگر، با بررسي اظهارات علني دولت و مقامات ايراني در مطبوعات، كاملاً مشخص است كه ايراني ها خوب مي دانند از چه امتيازهايي برخوردارند و چگونه از آنها استفاده كنند. هنگامي كه محور« بوش- چني- رامسفلد »خطر حمله اتمي به ايران را بپذيرند، با توجه به شرايط ژئوپوليتيكي، در واقع نقطه بدون بازگشتي را هم براي خود و هم در مناسبات بين المللي رقم زده اند و حتي كاخ سفيد نيز به اين امر واقف است. اما در عين حال، نداهاي منطقي تري نيز در مؤسسه هاي سياسي آمريكا شنيده مي شود كه با منطق كاخ سفيد درباره حمله هسته اي به ايران مخالف هستند. افرادي مانند« برنت اسكوكرافت» و« زبگينيو برژينسكي »دولتمردان سابق آمريكا و كارشناسان سياسي كنوني، به خوبي نسبت به منطق مرگبار نومحافظه كاران دولت بوش و پنتاگون پيرامون حمله پيشگيرانه به ايران واقف بوده و از آن آگاهند. اما اكنون پرسش اين است كه آيا قدرت جناح متشكل از اين افراد، امروز نيز به اندازه توانايي آنان در زمان« ريچارد نيكسون »رئيس جمهوري اسبق آمريكاست كه بتوانند بوش و چني را نيز از قدرت كنار بگذارند.»
|