چهارشنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۳۸۵ - - ۳۹۸۱
گزارشي از سمينار جايگاه روان پزشكي در ميان ساير رشته هاي پزشكي
روانم درد مي كند
006453.jpg
افسانه بهرامي
اغلب بيماراني كه به بيمارستان هاي عمومي مراجعه مي كنند براي بهبود سريع تر نيازمند حمايت هاي رواني هستند. آگاهي از وضعيت اقتصادي- اجتماعي بيماران از وظايف كادر پزشكي است؛ مسائلي از قبيل اين كه آيا بيمار از لحاظ اقتصادي قادر به پرداخت هزينه درمان هست يا نه؟ بيمار از لحاظ رواني چه قدر آسيب پذير است؟ و... .
عدم رسيدگي به نيازهاي رواني- اجتماعي بيماران باعث مي شود حتي اگر بيمار بهبود پيدا كند دچار بحران هاي رواني شود،  از زندگي احساس لذتي نكند و قادر نباشد مجدداً به سر كار برگردد.
امروز برخوردهاي نامناسب برخي پزشكان با بيماران به حدي رسيده است كه بيماران اعتراض دارند برخي پزشكان حتي به آنها نگاه نمي كنند. با توجه به چنين وضعيتي بود كه انجمن روان پزشكي ايران سمينار دو روزه اي را در 13 و 14 ارديبهشت ماه سال جاري با موضوع جايگاه روان پزشكي در ساير رشته هاي پزشكي برگزار كرد. دكتر احمد جليلي، رئيس سمينار و رئيس انجمن روان پزشكان ايران هدف سمينار را مشخص شدن جايگاه واقعي روان پزشكي در ميان ساير رشته هاي پزشكي عنوان كرد و در ادامه افزود: انسان يك واحد رواني- زيستي- اجتماعي است. بنابراين بيماري هايي كه او را مبتلا مي كند، بر تمامي وجود وي تاثير مي گذارد. اگر فردي بيماري جسمي چون: ناراحتي قلبي، ريوي و سرطان دارد، اين بيماري ها بر دستگاه رواني وي نيز تاثيرگذار هستند. متقابلاً فردي كه به بيماري هاي روان پزشكي مبتلا مي شود بدون اطلاع از اين بيماري اغلب با علايم جسمي به پزشك مراجعه مي كند. به عنوان مثال بيماري هاي رواني نظير اضطراب مي توانند اختلال عملكرد در تمامي دستگاه هاي بدن از جمله قلب ايجاد كنند و اين در حالي است كه اغلب اين بيماران براي مداوا به پزشكان عمومي يا برحسب شكايتي كه دارند به متخصصان مربوط (غير از روان پزشك) مراجعه مي كنند و چنان چه در اين مواقع به مسائل روان پزشكي بيمار اهميت داده نشود با درمان هاي علامتي كه صورت مي گيرد، علاوه بر حل نشدن مشكل بيمار و گاهي مزمن شدن بيماري، هزينه سنگين و بي موردي بر بيمار تحميل مي شود.
اما اگر جايگاه روان پزشكي به درستي شناخته شود در روز اول مراجعه بيمار، پزشك در كنار معاينات جسمي مسائل روان پزشكي را نيز از بيمار سؤال مي كند و همان روز به تشخيص مي رسد و درمان را شروع مي كند.
در بيمارستان ها نيازهاي رواني- اجتماعي بيماران پاسخ داده نمي شود، دكتر علي اكبر نجاتي صفا،  دبير اجرايي سمينار ضمن تاكيد بر بررسي اين موضوع معتقد است: در دوره هاي آموزشي پزشكان بايد به نحوه ارتباط پزشك با بيمار و اهميت دادن مسائل روان شناختي بيمار تاكيد بيشتري شود .
برخي افراد علت عدم توجه پزشكان به مسائل روان پزشكي بيماران را به مشغله كاري پزشكان و در نهايت تكراري شدن كار آنها مربوط مي دانند. دكتر جليلي، علت اين وضعيت را در چيز ديگري مي داند. وي مي گويد: مردم و حتي كادر پزشكي مسائل رواني را جدا از مسائل پزشكي مي دانند. در جامعه سوءتفاهمي در رابطه با تعريف بيماري هاي رواني وجود دارد. تصور بر اين است كه گروه كمي از افراد جامعه كه اختلالات رفتاري، فكري و ادراكي شديد دارند جزو بيماران رواني هستند، در حالي كه اكثريت بيماران رواني افرادي هستند كه در جامعه ظاهراً طبيعي به نظر مي رسند،  هرچند گاهي اختلالات رفتاري چون اضطراب و وسواس از خود نشان مي دهند، اما بيشتر مواقع مشكلات رواني آنها در قالب بيماري هاي جسمي تظاهر پيدا مي كند. در واقع بيماري هاي رواني بيماري هايي دقيقاً جسمي هستند و همان طور كه قبلاً اشاره شد اين سوءتفاهم از آن جا ناشي مي شود كه هنوز نه تنها عامه مردم، بلكه برخي از افراد كادر پزشكي نيز بيماري رواني را موضوعي جدا از ساير مسائل پزشكي مي دانند. مثلاً به بيماري هاي رواني مي گويند بيماري هاي روحي كه لفظ كاملاً غلطي است. روح يك موضوع فلسفي است و در حيطه مباحث دانشگاه هاي علوم انساني و حوزه هاي ديگر قرار مي گيرد، اما روان ناشي از فعاليت مغز است. بدون فعاليت مغز ما هيچ رواني نداريم. به دنبال برخي اختلالات كه در مغز ايجاد مي شود بيماري هاي رواني شكل مي گيرند. وي در ادامه افزود: روان پزشكي آخرين رشته تخصصي پزشكي است كه در طب غرب شناخته شده است. از آنجا كه يك ابهام تاريخي در رابطه با بيماران رواني وجود دارد با گذشت يك قرن از شناخته شدن رسمي روان پزشكي در غرب (كه طبعاً پزشكي ايران نيز در دهه هاي گذشته متاثر از آن بوده است) هنوز به خصوص در كشورهايي مانند ما نياز به تاكيد بر جايگاه واقعي روانپزشكي وجود دارد؛ البته در طب قديم ايران نوشته هايي كه از ابوعلي سينا، رازي، جرجاني و... باقي مانده است، نشان مي دهد آنها اين جايگاه را به خوبي مي شناخته اند.
و اما از ديگر موضوعات مهم روان پزشكي كه در سمينار مذكور به آن پرداخته شد نحوه دادن خبر بد به بيمار در مورد سلامتي اش بود.
پزشكان و محققان كشور ما هنوز به نظر واحدي در اين زمينه نرسيده اند و بر اين باور هستند كه بايد كارهاي پژوهشي بيشتري در اين مورد انجام شود، اما از اصول اخلاق پزشكي اين است كه بيمار از بيماري اش آگاه باشد.
اما سؤال اين جاست چه كسي بايد وظيفه دادن خبر بد مثلاً ابتلاي بيمار به سرطان را به عهده بگيرد؟ در حال حاضر افرادي غير از پزشك معالج مثلاً نزديكان بيمار اين كار را انجام مي دهند، در حالي كه اين كار بايد توسط خود پزشك معالج صورت گيرد. اين كار باعث ارتباط محكم تر بيمار و پزشك مي شود، اعتماد بيمار به پزشك را افزايش و استرس وي را كاهش مي دهد. به گفته دكتر نجاتي صفاگفتن خبر بد به بيمار در مورد سلامتي اش شرايط خاصي را مي طلبد. از جمله: محيط آرام و خصوصي،  زمان كافي، آگاهي از زمينه تحصيلي و فرهنگي بيمار، آگاهي از واكنش هاي بيمار در رويدادهاي ناگوار قبلي و... با وجود اين شرايط عنوان شده هنوز پزشكان ايراني با چالش هايي روبه رو هستند، چرا كه مسائل فرهنگي كشور ما ايجاب مي كند كارهاي پژوهشي بيشتري در اين زمينه انجام شود تا شيوه مناسب كشور ما كشف شود.
در پايان دكتر جليلي تاكيد كرد: اين معضل با كمك رسانه ها و مطبوعات و همچنين تلاش هاي همكاران روان پزشكي قابل حل است. اميدواريم با كمك رسانه ها مردم به سطحي از آگاهي برسند كه بيماري رواني ديگر برچسب ناخوشايندي نداشته باشد. البته اميدواريم بتوانيم توجه پزشكان عمومي و متخصصان را هم به اين امر مهم جلب كنيم كه بسياري از بيماران با علايم جسمي در واقع دچار بيماري هاي شايع رواني هستند.

زندگي در دنياي درهم شكسته
006450.jpg
آزاده صادقي- همه چيز يكباره به هم ريخت. كنترل امور و بيش از آن كنترل خودم را از دست دادم. قدرت تمركز روي كارم را نداشتم. همه چيز از يادم مي رفت وقتي در مورد چيزي حرف مي زدم يكباره فكرم متوقف مي شد و قادر به ادامه حرف زدن نبودم فكر مي كردم مردم در خيابان در مورد من حرف مي زنند و عليه من توطئه چيني مي كنند. صدايي مي شنيدم كه دائم به من مي گفت تو ناجي بشري...
اين جملاتي است از يك فرد مبتلا به اسكيزوفرني كه شما مي توانيد با مطالعه مطالب زير بيشتر با اين بيماري آزاردهنده آشنا شويد.
***
ويژگي اصلي اسكيزوفرني تركيبي از علائم و نشانه هاي مشخص است كه براي مدت حداقل 6 ماه بايد در فرد تداوم داشته باشد. اين نشانه ها شامل توهم، هذيان، گفتار آشفته، بي ارادگي، بي تفاوتي عاطفي و فقدان تكلم مي باشد.
هذيانها شامل عقايد و باورهاي نادرست هستند. محتواي هذيانها ممكن است حاوي موضوعهاي متنوعي (مانند گزند و آسيب، انتساب، جسماني، مذهبي يا بزرگ منشي) باشند. شايعترين نوع هذيانها، هذيان گزند و آسيب است؛ در اين حالت شخص معتقد است مورد اذيت و آزار، تعقيب، جاسوسي، توطئه و تمسخر قرار دارد. در نوع ديگري از هذيانها به نام هذيان انتساب كه متداول نيز هست شخص بر اين باور است كه حركات، عبارتهايي از كتابها، روزنامه ها، قطعه هاي شعر يا ساير چيزهايي كه در محيط هست، اختصاصاً او را مورد خطاب قرار مي دهند. هذيانهاي عجيب و غريب نوع ديگري از هذيانها هستند و اگرچه ويژگي شاخص اسكيزوفرني، تلقي مي شوند اما قضاوت در مورد عجيب و غريب بودن آنها، بويژه در بين فرهنگهاي گوناگون، ممكن است دشوار باشد.
در نمونه اي از هذيانهاي عجيب و غريب، اين عقيده بيمار است كه يك شخص بيگانه اعضاي دروني اش را برداشته و با اعضاي دروني شخص ديگر عوض كرده است، بي آنكه هيچ اثر يا آسيبي برجاي بگذارد. و يا هذيانهايي كه حاكي از فقدان كنترل روي ذهن يا بدن است، به طور كلي، عجيب و غريب تلقي مي شوند. اين هذيانها مشتملند بر اعتقاد فرد به اين كه افكارش توسط يك نيروي خارجي ربوده مي شود، افكار بيگانه و نامأنوسي به ذهنش وارد مي گردند. يا اينكه بدن يا اعمالش به وسيله يك نيروي خارجي كنترل مي شود، يا مورد دستكاري قرار مي گيرد. توهمها، ممكن است در هركدام از حواس پنجگانه (مانند شنوايي، بينايي، بويايي، چشايي و لمس) روي دهند. اما شايعترين آنها توهمهاي شنيداري است كه مشخصه اسكيزوفرني به شمار مي رود. توهمهاي شنيداري معمولاً به صورت صداهاي آشنا يا ناآشنا درك مي شوند. محتواي توهم ممكن است، كاملاً متنوع باشد، ولي صداهاي تحقيركننده يا تهديد كننده، معمولاً شايعترند. اين عقيده وجود دارد كه انواع خاصي از توهمهاي شنيداري (يعني دو يا چند صدا كه با يكديگر گفتگو مي كنند يا صداهايي كه در مورد افكار يا رفتار شخص اظهارنظر مي كنند.) مشخصه اصلي و ويژه اسكيزوفرني مي باشد. البته بايد اين نكته را در نظر داشت كه آن دسته از توهمهايي كه در حين به خواب رفتن يا در حين بيدار شدن گاهي روي مي دهند، عادي تلقي مي شوند. بنابر اين بايد توجه داشت كه تشخيص نوع توهم و اينكه خاص اسكيزوفرني است يا نه، مي بايست توسط پزشك متخصص، تشخيص داده شود.برخي از دانشمندان معتقدند كه تفكر آشفته مهمترين خصيصه اسكيزوفرني است. در عين حال، گفتار افراد مبتلا به اسكيزوفرني ممكن است، به صورتهاي گوناگون مختل شود شخص ممكن است از يك موضوع به موضوعي ديگر تغيير مسير دهد. پاسخ به پرسشها ممكن است نسبتاً يا كاملاً بي ربط باشد و در موارد نادر گفتار ممكن است به قدري آشفته باشد كه تقريباً غيرقابل فهم باشد.
علل اسكيزوفرني ناشناخته است هرچند به نظر مي رسد در ايجاد اسكيزوفرني علل ارثي و محيطي دخيل باشد. خطر اسكيزوفرني براي كساني كه بستگانشان رفتار اسكيزوفرني را نشان داده اند نسبت به سايرين بيشتر است و اين نشان دهنده عامل ارثي در بروز اسكيزوفرني است.
علاوه بر اين اشكالاتي در ساختمان مغز نيز باعث بروز اسكيزوفرني مي شود. در افراد اسكيزوفرن اشكالاتي در حركت چشم و اختلال در حافظه و اختلال تفكر نيز ديده مي شود.همانطور كه گفته شد عامل محيطي نيز در اسكيزوفرني مؤثر است. محروميت عميق از روابط بين فردي در سال هاي اوليه زندگي و هم چنين مشكلاتي در ارتباطات خانوادگي، نحوه برخورد والدين با يكديگر و با فرزندان تأثير بسزايي در بروز اسكيزوفرني دارد.
دوگانگي زناشويي و ناموزوني زناشويي 2 واژه اي هستند كه در اين ارتباط به كار مي رود. دوگانگي زناشويي تعارض شديدي است كه در آن يكي از 2 والد مي كوشد كودك را به سمت خود و در مقابل والد ديگر درآورد. در ناموزوني زناشويي والد مسلط، آسيب رواني وخيمي دارد و والد ديگر به طور منفعلانه در برابر آن رفتار مي كند و آن را مي پذيرد.
هر دو نوع از اين ازدواج براي كودكان استرس آور خواهد بود زيرا هنگامي كه كودكان بزرگ مي شوند شاهد انكارهاي روزانه والدين و تحريف واقعيت هستند و مي آموزند اين روش زندگي والدينشان را به عنوان الگوي طبيعي بپذيرند.وجود عامل ارثي به تنهايي ممكن است، منجر به اختلال اسكيزوفرني شود، ولي محيط خانوادگي مختل براي آسيب پذيري نسبت به اسكيزوفرني به تنهايي كفايت نمي كند و حتماً بايد عوامل ارثي حضور داشته باشد تا علائم ظاهر شود.اختلال اسكيزوفرني تقريباً هميشه محصولي از عوامل متعدد از جمله عوامل زيستي، شرايط محيطي و رويدادهاي زندگي است.
شيوع اسكيزوفرني در طبقه پايين اجتماع بيشتر است زندگي در نواحي فقيرنشين ممكن است پرتنش تر از نواحي مرفه تر باشد. تنش باعث مي شود آسيب پذيري نسبت به اسكيزوفرني بيشتر شود.شيوع اسكيزوفرني در كل جامعه 1 درصد مي باشد.
گروه هاي در معرض خطر ابتلاء به اين بيماري شامل افرادي هستند كه:
- مشكلات تولد كم وزني، زايمان سخت مادر
- فقدان رابطه نزديك با مادر در 3 سال اول زندگي
- هماهنگي حركتي ضعيف در نوزادي
- جدايي از والدين زندگي در پرورشگاه يا در خانه رضاعي
- نقايص عقلاني، درجه هوش پايين
- اشكال در تمركز و توجه
- نقايص اجتماعي، رفتار پرخاشگرانه، خشم و جر و بحث
- سردرگمي و خصومت در ارتباط والد و كودك در آنها ديده مي شود.

درمانگاه
چه كنم با اين بي خوابي؟
006456.jpg
ملك دخت قاسمي - آيا تازگي ها بدخلق شده اي؟ احتمالاً دليل اين بدخلقي نداشتن خواب كافي است. عواملي نظير كار، مسئوليت هاي خانوادگي و بچه داري مي توانند باعث بي خوابي شما شوند. عوامل ديگري مثل مشكلات مالي، از دست دادن شغل، مسائل مربوط به خانواده و اقوام و خويشان يا بيماري ممكن است باعث بي خوابي شوند.
ممكن است شما نتوانيد همه اين عوامل را كه خوابتان را مختل مي كنند از ميان برداريد، ولي مي توانيد محيطي آرام براي خودتان فراهم آوريد و يا عاداتي در خود ايجاد كنيد كه بتوانيد به خواب راحتي برويد. اگر شما هم مشكل بي خوابي داريد، پيشنهادهاي زير را به مدت يك يا دو هفته به كار بريد:
۱ - هر شب در ساعت معيني به بستر برويد و در ساعت معيني از خواب برخيزيد، حتي در روزهاي تعطيل، داشتن برنامه منظم براي خوابيدن و بيدار شدن به تنظيم شدن دوره خواب و بيداري شما كمك مي كند و خواب راحتي را برايتان فراهم مي آورد.
۲ - شام را دو ساعت قبل از وقت خوابتان ميل كنيد (البته شام سبك). اگر دچار سوزش سر دل هستيد، از خوردن غذاهاي چرب و پر ادويه خودداري كنيد؛ چون اين غذاها اين حالت را تشديد مي كنند و خواب آرام شما را بر هم مي زنند. در ضمن، قبل از خواب مقدار نوشيدن مواد نوشيدني را محدود كنيد. مصرف زياد مايعات باعث مي شود كه براي تخليه مثانه خود چندين بار از خواب بيدار شويد.
۳ - از مصرف نيكوتين و كافئين خودداري كنيد. اين مواد اعتيادآورند و محرك و مي توانند باعث بيدار ماندن شما شوند. افراد سيگاري غالباً در شب دچار احساسي مي شوند كه افراد معتاد هنگام ترك دارند. سيگار كشيدن در رختخواب، خطرناك است. هشت ساعت قبل از خواب از مصرف مواد كافئين دار خودداري كنيد. بدن شما كافئين را در خود ذخيره نمي كند، اما ساعت ها طول مي كشد تا آثار محرك آن را دفع كند.
۴ - به طور منظم و طبق برنامه ورزش كنيد. فعاليت هاي ورزشي، به ويژه ورزش هاي ايروبيك در سريع به خواب رفتن شما كمك مي كنند و آرامش بيشتري به شما مي دهند. ورزش كردن درست قبل از خواب، مشكل خواب رفتن را بيشتر مي كند.
۵ - بستر خواب خود را خنك، آرام و راحت درست كنيد. فضاي مطلوبي براي اتاق خواب خود ايجاد كنيد. نور، دما، رطوبت و ميزان سرو صداي اتاق خوابتان را مطابق ميل خودتان تنظيم كنيد.
از پرده هاي تيره، چشم بند، گوش بند (گوشي هايي كه مانع رسيدن صدا به گوشتان مي شود)، دستگاه هاي خنك كننده و مرطوب كننده هوا، يا ساير وسايلي كه محيط مناسبي براي خواب ايجاد مي كنند، استفاده كنيد. چرت هاي كوتاهي كه طي روز مي زنيد، مي تواند از ساعات خواب شما بكاهد. خواب روز خود را به يك ساعت محدود كنيد. ديرتر از ساعت 3 بعدازظهر نخوابيد.
اگر شب كاريد، هنگام خواب، پرده هاي اتاق خوابتان را بكشيد تا نور خورشيد كه ساعت دروني بدنتان را تنظيم مي كند، خواب شما را بر هم نزند. اگر روزكاريد و شب را مي خوابيد، اما مشكل بيدار شدن داريد، پرده هاي اتاقتان را كنار بزنيد تا نور خورشيد شما را بيدار كند.
۶ - از تشك و بالش راحت و مناسب استفاده كنيد. مشخصات يك رختخواب خوب و راحت بسته به افراد مختلف، فرق مي كند. از خواباندن كودك خود يا جانور اهلي (مثل سگ و گربه) در رختخواب خود، خودداري كنيد؛ چون باعث بر هم زدن خوابتان مي شوند.
۷ - ساعت خواب خود را تنظيم كنيد. براي اين كار، هر شب طبق برنامه ثابتي كار معيني را انجام دهيد. اين كار ساعت خوابتان را به شما يادآور مي شود؛ مثل دوش گرفتن، كتاب خواندن يا گوش دادن به يك آهنگ ملايم. انجام فعاليت هاي آرامش بخش در نور كم، گذار از مرحله بيداري به مرحله خواب را راحت تر مي كند.
۸ - وقتي خسته ايد، به رختخواب برويد و لامپ ها را خاموش كنيد. اگر ظرف 30 دقيقه به خواب نرفتيد، بلند شويد و كار ديگري انجام دهيد و پس از اين كه احساس خستگي به شما دست داد، به رختخواب بازگرديد و بخوابيد. به خاطر خواب رفتن، با خودتان كلنجار نرويد با اين كار موجب استرس شما شده و خوابتان را مختل مي كند.
۹ - از قرص هاي خواب آور فقط به عنوان آخرين راه چاره استفاده كنيد. قبل از مصرف اين قرص با پزشك خود مشورت كنيد؛ اين كار به پزشكتان اطمينان مي دهد كه مصرف اين دارو با داروهاي ديگر و يا وضعيت پزشكي شما تداخل پيدا نخواهد كرد. در ضمن پزشك شما مي تواند بهترين مقدار مصرف دارو را براي شما تعيين كند. اگر طي روز احساس خواب آلودگي يا سرگيجه داشتيد، با پزشكتان مشورت كنيد. درباره تغيير يا قطع داروي خود نظر پزشك خود را بخواهيد.
اگر پس از يك يا دو هفته هنوز نتوانستيد راحت بخوابيد، با دكتر خود تماس بگيريد و مشورت كنيد.در چنين حالتي، احتمالاً دچار اختلالات خواب هستيد، مثل قطع تنفس در خواب و يا پرش پا در خواب. تشخيص علل برهم خوردگي خواب و رفع آنها مي تواند به حل اين مشكل كمك كند تا دوباره خواب خوش و راحتي در شب داشته باشيد.
به هر حال اين را بدانيد كه مشكلات كم خوابي از جمله اختلالاتي هستند كه اگر درمان نشوند در عملكرد بدن تاثير مخرب از جمله لاغري شديد يا چاقي شديد به جا مي گذارند.

تازه ها
راه رفتن مبتلايان به ام اس
006447.jpg
بي بي سي:دانشمندي كه همسرش مبتلا به بيماري ام اس (مالتيپل اسكلروسز) است، وسيله اي اختراع كرده است كه به همسرش در راه رفتن كمك مي كند.
وسيله اختراعي اين دانشمند كه كن آرميتيج، نام دارد، تسمه اي است كه از شانه آويزان مي شود و با يك نوار كشي به كفش شخص وصل مي شود.
اين دستگاه كه به راه رفتن كمك مي كند موسميت، MuSmate نام دارد و سبب شده كه نام مخترع آن، در فهرست كانديداها براي دريافت جايزه بهترين اختراع جديد، در يك نمايشگاه معتبر بريتانيا كه مخصوص معلولين است گنجانده شود.
اين نمايشگاه هر سال در بيرمنگام برگزار مي شود.
آن آرميتيج، همسر كن آرميتيج در مورد اين كه چگونه اختراع اين وسيله به فكر همسرش افتاد مي گويد روزي براي رفتن به ميهماني مي بايستي كه مسافت زيادي را پياده طي كنند و براي اين كه سر وقت به ميهماني برسند عجله داشتند ولي او به علت بيماري اش نمي توانست به راحتي راه برود. كن آرميتيج كوله پشتي خودش را پشت او بست و آن را با يك تسمه كشي به كفشش وصل كرد كه در نتيجه آن، قدم برداشتن او راحت تر شد.
اكنون اين زوج به اتفاق يك شريك ديگر شركتي تشكيل داده اند كه كارش عرضه اين وسيله اختراعي به بازار خواهد بود.آنها اميدوارند كه اين وسيله بتواند به بيماران مبتلا به ام اس و نيز كساني كه سكته مغزي كرده اند در راه رفتن كمك كند.

همايش
كنگره غدد درون ريز آسيا و اقيانوسيه
006459.jpg
دكتر فريدون عزيزي، رئيس سيزدهمين كنگره غدد درون ريز آسيا و اقيانوسيه اين هفته طي مصاحبه مطبوعاتي نحوه برگزاري اين كنگره بين المللي را كه توسط انجمن متخصصين غدد درون ريز ايران و با همكاري مركز تحقيقات غدد درون ريز متابوليسم دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي برگزار مي شود، تشريح كرد.
رئيس سيزدهمين كنگره غدد افزود: بيماري هاي غدد مترشحه داخلي و متابوليسم در كشورهاي آسيايي و اقيانوسيه شيوع قابل توجهي دارند. در برخي از كشورهاي در حال توسعه اختلالات ناشي از كمبود يد(IDD) شامل گواتر، كم كاري تيروئيد، اختلالات رشد جسمي و ذهني و كرتينيسم شايع ترين بيماري غدد مترشحه داخلي است به طوري كه در بعضي مناطق اين كشورها بيشتر از 50 درصد جمعيت به آن مبتلا هستند.
كشور جمهوري اسلامي ايران در حال توسعه بود كه از سال 1369 (1990 ميلادي) برنامه كنترل بيماري هاي ناشي از كمبود يد(IDD) را آغاز كرد و پايش كشوري سال هاي 1375 و 1380(1996 و 2001 ميلادي) نشان مي دهد كه برنامه كنترل IDD با موفقيت كامل و به طور مستمر ادامه دارد.
در بسياري از كشورهاي آسيايي در حال توسعه غربالگري انجام نمي شود. هر سه تا چهار هزار (و در بعضي از مناطق از هر 1000 نوزاد) يك نفر دچار كم كاري مادرزادي تيروئيد است كه در صورت عدم تشخيص در روزهاي اوليه عمر، ادامه كم كاري تيروئيد سبب اختلال شديد در رشد ذهني و جسمي فرد مي شود. در صورتي كه درمان با هورمون هاي تيروئيد دير آغاز شود اختلال در رشد ذهني و يادگيري براي هميشه باقي مي ماند. بنابراين گسترش برنامه هاي غربالگري در همه كشورهاي منطقه ضروري است.

جوابيه
در پي چاپ مصاحبه اي در صفحه سلامت روز شنبه 9ارديبهشت با عنوان قاتل بي سروصدا درباره سكته مغزي با دكتر بابك زماني- متخصص مغز و اعصاب- جوابيه اي از طرف مسئولان اورژانس 115تهران درباره نحوه برخورد با بيماران مبتلا به سكته مغزي در اين سازمان به روزنامه واصل شد كه در زير مي آيد:
سامانه خدمات فوريت هاي پزشكي اورژانس تهران از چندين سال پيش در پروسه درماني خود مصرف داروي آدالات را به طور كامل متوقف نموده و اگر آقاي دكتر زماني طي پنج سال گذشته حتي يك مورد كپسول آدالات را در اين سامانه مشاهده كرده اند،  محبت فرموده و آن را به اين مركز اعلام كنند؛ ضمن آنكه در كليه مكالمات تلفني و راديويي و مشاوره هاي معمول پزشكي كه طي چند سال گذشته به طور مستمر و شبانه روزي توسط كامپيوتر مركزي اين سامانه ثبت و ضبط گرديده است، موردي از استفاده از اين دارو از سوي پزشك مشاور به درمانگران عزيز توصيه نشده و حتي نامي هم از اين دارو برده نشده است.
از سوي ديگر با نظر به كليه شواهد و اسناد موجود، پزشك مشاور مركز اورژانس (كه در همه موارد انجام مشاوره با وي و رعايت كامل توصيه هاي ايشان براي درمانگران محترم در حال انجام مأموريت لازم الاجراست) و پزشكان عزيزي كه به همراه آمبولانس ها به مأموريت اعزام مي شوند، هر گاه علامت يا نشانه اي مرتبط با بيماري CVA يا TIA ثبت و مشاهده نموده اند(همچون ساير موارد اورژانس) پس از انجام كارهاي اوليه ضروري، مطابق با روش هاي تأييدشده و معمول، نهايتاً  اقدام در جهت بستري بيمار در بيمارستان مربوطه را در برنامه درماني خود قرا رداده اند و آقاي دكتر زماني بهتر است مشخص كنند كه منظورشان از اقدامات بسيار غلط اورژانس تهران در برخورد با بيماران دچار علائم سكته مغزي چيست؟

سلامت
شهر تماشا
گزارش
جهانشهر
زيبـاشـهر
نمايشگاه
شهر آرا
|  شهر تماشا  |  گزارش  |  جهانشهر  |  زيبـاشـهر  |  نمايشگاه  |  سلامت  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |