يكشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۸۵
فوتبال و جامعه
000207.jpg
مريم رضايي
با بالا گرفتن تب فوتبال و بروز جنبه هاي مثبت و منفي آن و فقط چند روزي پيش از جام جهاني، جمعي از كارشناسان و مسئولان كشور در زمينه هاي مختلف اجتماعي، روانشناسي، هنري و اقتصادي و سياسي گرد هم آمدند تا پديده فوتبال را به بررسي و بحث و نظر بگذارند.
فوتبال و انسجام اجتماعي
در هر مؤلفه اجتماعي و اقتصادي و يا سياسي و فرهنگي يك مضمون تأثيرگذار و تعيين كننده وجود دارد كه در آن مقوله و مؤلفه مي توان ساير مباحث را پيرامون آن به جريان و بررسي گذاشت.
دكتر قريب، مديرعامل باشگاه استقلال با بيان اين مطلب مي گويد اگر در جامعه اي انسجام اجتماعي وجود داشته باشد، ساير فعاليت هاي آن هم راحت تر دنبال مي شود و اگر با استراتژي توسعه وارد شويم، در چنين جامعه اي حتي در صورت تحمل فشار و سياست هاي رياضت مآبانه فعاليت ها همچنان پيش مي رود.اما اگر انسجام نباشد هر عاملي از بيرون تهديدكننده محسوب مي شود و آسيب پذيري بالا مي رود.دكتر قريب مي گويد: در عصر كنوني ارتباطات و موضوع جهاني شدن، مسئله انسجام اجتماعي از اعتبار و جايگاه خاصي برخوردار است و يكي از مؤلفه هاي بسيار تأثيرگذار است.در جوامع كنوني يكي از مباحث مهم در حوزه انسجام اجتماعي غرور ملي است و اين موضوع به خودي خود مي تواند سطح انسجام اجتماعي را افزايش يا كاهش دهد.يكي از مضامين انسجام اجتماعي هنر است، اما بحث ورزش قهرماني وسعتي بسيار بسيار بيشتر از هنر دارد و در عرصه تيمي و يا فردي، بار يك ملت را بر دوش مي كشد. در حقيقت آن تيم يا فرد نماد يك كشورند.از اين منظر، در كشور ما فوتبال يكي از رشته هاي بسيار اثرگذار در همه اقشار مختلف جامعه، زن و مرد و پير و جوان است.اين مبحث تبليغي نيست بلكه فرآيندي است كه ماحصل ده ها سال از زندگي مردم و اوقات فراغت آنها بوده است. هم اكنون فوتبال يك زبان واحد در سطح بين الملل و از ديگر سو غرور ملي در سطح يك كشور است.
دكتر قريب مي گويد: با اين توضيحات لازم است با اين مقوله فراگير برخورد جدي تري داشت. در يك مسابقه تورنمنت ۱۹۹۸ بين ايران و استراليا كه ايران به جام جهاني راه يافت، شور و نشاط وسيعي در اقصي نقاط كشور برپا شد! ارتباطات و پيوندها شديد تر شد و احساس سرزندگي و بالندگي در جريان بازي هاي جام جهاني با برد و شكست، احساس ها را هم تغيير مي داد.به عنوان مثال در دوران جنگ سرد وقتي آمريكا و شوروي در حالت نظامي استراتژي شكننده داشتند سعي مي كردند در ميادين ورزشي برتري هاي خود را جبران كنند!لذا فوتبال قهرماني به ويژه در بازي هاي جام جهاني به عنوان عرصه قدرت كشورها مطرح است و همه كشورها چه آنها كه حضور دارند و يا آنها كه حضور ندارند، مركز توجه شان به آن است.از ديگر سو، فوتبال امروزه به عنوان يك صنعت پيچيده اقتصادي در جهان مطرح است كه به همه حوزه ها كشانده مي شود. همچنين پخش مسابقات تلويزيوني گردش مالي بسيار گسترده اي را دربرمي گيرد و از اين حيث قابل بررسي است.تماشاگران نيز با يك زبان مشترك بازي جوانمردانه را تمرين مي كنند و بازشناسي آن هم از اهميت بسياري برخوردار است.
تجربه زندگي جمعي؛ هسته اصلي فوتبال
رئيس اتحاديه فوتبال، آقامحمدي، نيز فوتبال را به عنوان يك پديده اجتماعي فراگير مطرح  كرده و تصريح مي كند: فوتبال پديده اي است كه هيچ گاه به پايان نخواهد رسيد. در دنياي صنعتي امروز كه فعاليت هاي جمعي حرف اول را مي زند، فوتبال اصلي ترين راه را براي تجربه اين گونه فعاليت ها باز كرده است. هر چند در گذشته خواستگاه اصلي فوتبال كسب لذت و سرگرمي بوده است، اما اكنون هسته اصلي فوتبال تجربه روش زندگي جمعي و كسب آگاهي هاي گروهي است.در حقيقت فوتبال شكل كوچك شده آزمايشگاهي يك جامعه است كه در آن تمام روابط اجتماعي به وضوح قابل مشاهده است. فوتبال پويايي يك جامعه را نشان مي دهد. اين ورزش مفرح تمام فرهنگ ها و ملت ها را به يكديگر نزديك كرده و باعث به وجود آمدن يك زبان مشترك شده است كه قانونمداري و رعايت هنجارهاي گروهي حرف اول و آخر آن را مي زند.
آقا محمدي مي گويد: لازم است تا ميان قشر دانشگاه و مديران باشگاه هاي فوتبال تعاملي مثبت فراهم آيد. اگر يك مدير باشگاه از آخرين دستاوردهاي اساتيد دانشگاهي بهره گيرد، بدون شك در كار خود به موفقيت هاي بزرگي دست خواهد يافت.
000210.jpg
ناهنجاري هاي فوتبال
سرهنگ مقصودي معاون اجتماعي ناجا درباره ناهنجاري هاي فوتبال مي گويد: زندگي اجتماعي انسان تحت حاكميت قواعد، هنجارها و ارزش هاي اجتماعي است كه روابط انساني را منظم مي كند. اين روابط انساني بر شكل گيري تعاملات و روابط دو سويه ميان افراد مؤثر است و بايدها و نبايدها را مشخص مي كند.
وي مي گويد: كنش گران بايد از هنجارها تبعيت كنند كه البته اين موضوع هميشه رعايت نمي شود و يكي از مظاهر كج روي «خشونت» است كه در جامعه ورزشي نيز به عنوان مظهر كج روي مطرح است. در مجموعه ورزشي نيز يك سري عناصر وجود دارد كه در جامعه ورزشي تأثيرگذار است. يكي از اين عوامل مبحث رسانه هاي جمعي است كه با قدرت اثرگذاري در جامعه واكنش ها را تشديد مي كند يا برعكس تخفيف مي دهد.
وي مي گويد: ورزش فوتبال به عنوان پديده اي اجتماعي، پرطرفدارترين مقوله اجتماعي است و از نگاه كاركردي دو وجه مثبت و منفي دارد. سلامت جسم و روان، طول عمر و عقل سالم از كاركردهاي مثبت و آشكار است. اما ابزاري شدن ورزش در خدمت اقتصاد، سياست و تجارت از كاركردهاي منفي و پنهان آن است كه پيامدهاي مخاطره انگيزي در پي خواهد داشت. از ديگر سو بازيكنان نيز هدف مشتركي را در فوتبال دنبال مي كنند و مي توانند هم به صورت منفي و هم مثبت هدايت شوند.
وي در ادامه مي گويد: در تحقيقات انجام شده، فوتبال به عنوان يك نماد، معرف «قلب اجتماع» است و اگر به طور صحيح بهره برداري نشود پايگاهي براي معضلات اجتماعي مي شود.
همچنين عوامل نارضايتي در فوتبال به دو دسته تقسيم مي شود. از يك سو فردي است و از ديگر سو به عنوان عوامل اجتماعي مانند رسانه ها مطرح است. در عوامل روان شناختي فردي مي توان به عدم بلوغ فردي، فقدان كنترل و تزلزل شخصيت و بروز هيجانات اشاره كرد و در جنبه هاي اجتماعي نيز مي تواند يك قضاوت جنجال برانگيز شكل گيرد.
سرهنگ مقصودي مي افزايد: تماشاچيان در فوتبال بيشتر مجرد و بيكارند. يافته هاي يك تحقيق مطالعاتي اجتماعي ناجا از تماشاگران مشخص كرده است كه ۹۹ درصد تماشاچيان زير ۱۹ سال هستند. ۹۴ درصد مجرد، ۸۷ درصد آنها وضعيت شغلي نامناسب و ۶۸ درصد از طبقات پايين اجتماع هستند.
فقط ۲۷ درصد آنان از طبقات متوسط جامعه هستند و ۸۵ درصد آنان شعار زشت را منع كرده اند. همچنين ۹۴ درصد آنان از امكانات ورزشگاه ها مانند نبود خدمات بهداشتي ناراضي هستند. وي درباره عوامل مؤثر بر تخريب تماشاگران مي گويد: كاهش شناخت نسبت به افراد و كاهش منطق و عقلانيت و تضعيف هنجارهاي مؤثر بر رفتار افراد و از دست رفتن فرصت تحليل شرايط،  تماشاچي فوتبال را مي تواند به يك اوباش مبدل كند. زماني كه رفتارها بعد از مدتي در قالب شعارهاي سازمان يافته گسترش يابد و در نهايت حق و مشروعيتي براي بروز و بيان اين رفتارها اكتساب مي شود فرهنگ اوباشي گري شكل مي گيرد.
امروزه در بسياري از كشورها پديده خشونت در فوتبال مسئله ساز شده است و اگر در اين خصوص در ايران مطالعات و بررسي هايي انجام نشود، خطرناك است كه از جمله اشكال نارضايتي و حقوق شكل نگرفته آن تخريب اتوبوس ها، آزار و اذيت مردم،  دعواي طرفداران،  درگيري با پليس كه در آخرين مرحله اتفاق مي افتد و معمولاً پليس در نهايت خشونت تماشاچي، وارد كار مي شود.
يك آمار از ورزش آمريكا هم نشان مي دهد كه از ۳۱۲ مورد حادثه اي ورزشي ۳ مورد آن به فوتبال اختصاص دارد و بيشترين آمار حوادث مربوط به بازي هاي بسكتبال و بيسبال و ... است. سرهنگ مقصودي درباره تأثيرگذاري روزنامه ها به عنوان عامل تحريك كننده يا كاهش نارضايتي مي گويد: در يك تحقيق انجام شده، مشخص شده كه مطالعه كمتر موجب مشكلات بيشتر است؛ يعني افرادي كه كمتر مطالعه مي كنند نارضايتي بيشتري ابراز مي كنند. وي همچنين تعداد دستگيري ها در زمينه آشوب و اغتشاش را در فوتبال فقط ۶ درصد كل دستگيري ها عنوان كرد. وي مي گويد: پليس با تشكيل واحد مطالعات اجتماعي سعي در پيشگيري و بازدارندگي آسيب ها دارد و مي داند كه بررسي زيرساخت ها بسيار مثمرثمر است و در اين عرصه از گروه ها و افراد توانمند بهره مي گيرد.
000213.jpg
فوتبال و رفتارهاي ناخودآگاه
مسابقات جام جهاني فوتبال به عنوان يك رخداد بزرگ قابل ارزيابي است و خصلت هاي رفتاري سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي مهمي را در خود دارد. در قرن بيست و يكم فوتبال تبديل به پديده اي شده است كه ابعاد اجتماعي آن بسيار قوي تر از ابعاد ورزشي آن شده است.
جهانگير كوثري، كارشناس فوتبال با بيان اين موضوع مي افزايد: امروزه ديگر از فوتبال به عنوان يك رشته ورزشي در تحليل هاي اجتماعي بحث نمي شود، بلكه فوتبال پديده اي مجزا در كنار ورزش است و تأثيرات اقتصادي _ اجتماعي آن به بحث ورزشي آن مي چربد.فوتبال از آنجا كه يك رشته گروهي است و بافت يگانگي ايجاد مي كند مي تواند اجتماع كوچكي را درون خود پرورش دهد كه تأثير آن حتي به يك جامعه يك ميليارد نفري هم برسد. كوثري مي گويد: ورزش امروزه رشد شتاباني دارد و در سه دهه اخير در پنج قاره جهان نهادينه شده و معيارها و استانداردهاي مشتركي در همه جهان پيدا كرده است. به ويژه در فوتبال از كشورهاي شكل امپرياليستي و يا آنگولا كه آخرين كشوري است كه فوتبال را پذيرفت تابع يك قانون نوشته شده اند كه به رنگ، پوست و دين و مسلك ارتباطي ندارد و جملگي به زبان شيواي فوتبال سخن مي گويند. تأثيرات پديده اي مثل فوتبال در جوامع مختلف به ويژه در ايران بسيار پراهميت است. وقتي پديده اي ابعاد تعريف شده بزرگي يعني تأثيرگذاري بر حوزه هاي اقتصادي، اجتماعي، سياسي و فرهنگي دارد مسلماً در كشور ما نيز تأثيرخود را خواهد گذاشت.
طي سال هاي اخير تأثيرات عمده فوتبال را در بافت هاي سياسي كشورمان ديده ايم. ابتدا به عنوان يك پديده شعف انگيز كه مي توانست جلوي ناهنجاري هاي اجتماعي را بگيرد،  اما امروزه شكل خطرناكي يافته است. يافته ها نشان مي دهد كه ۸۵ درصد رفتارهاي مردم بعد از بازي ها، ناخودآگاه است.هنوز هم فوتبال راز و رمزهايي در جوامع دارد كه قابل بررسي است. به عنوان مثال تأثيرات فوتبال در برزيل در دهه ۷۰ و ۸۰ ميلادي بسيار مثبت بود و اين كشور را كه جزو بدهكارترين كشورهاي دنيا بود، با پيروزي در فوتبال توانست غرور ملي خود را احياء كند. يا تهديدات سياسي آرژانتين در همين دهه كه حكومت هاي ميليتاريستي در رأس قدرت بودند و به نوعي مردم تحقير مي شدند، از رفتارهاي استعمارگران در كشورشان با فوتبال و پيروزي در آن غرور ملي خود را احياء مي كردند. در حقيقت قهرمان ورزشي به عنوان يك قهرمان جنگي محسوب مي شد و در رخدادهاي بسيار بزرگ جام جهاني مي بينيم كه همه مشكلات و معضلات سياسي براي دوره اي مسكوت مي ماند. كوثري مي افزايد: ايران براي بار سوم به جام جهاني راه يافته است. از اولين ورود ايران به جام جهاني در سال آخر دوره پهلوي، يك شوك بزرگ سياسي به حكومت وارد شد و موقعيت اين حضور در يك فضاي سياسي- اجتماعي درك نمي شد، زيرا ايرانيان هماهنگي  لازم را با شكل اجتماعي فوتبال نداشته  و در واقع معيارهاي ريشه اي فوتبال را درست تشخيص نداده  بودند و نتوانستند به موازات رشد پديده اجتماعي فوتبال، حركت كنند.
در پنج ، شش سال اخير نگرش خاصي از سوي مردم به فوتبال شكل گرفته و اين براي مسئولاني كه حتي به شكلي علمي با اين پديده برخورد مي كنند قابل پيش بيني نبوده است. گسيختگي فوتبال در شرايط امروز با شناخت هايي كه از ناهنجاري هاي اجتماعي جامعه داريم همه به نوعي يك برداشت مثبت تلقي مي شود كه مي تواند در جهت كاستن ناهنجاري هاي اجتماعي باشد و اگر درست با آن برخورد نشود بايد منتظر يك سري تنش ها بود. فوتبال مي تواند زمينه دوستي روابط بين كشورها و ملت ها را سبب شود و عكس اين قضيه هم ديده شده است؛ مثل آمريكاي جنوبي.
به هر حال فوتبال دو نگرش را در كشورها ايجاد مي كند كه اين به تصميم گيري هاي مسئولان بستگي دارد. اهميت فوتبال و رويدادهاي جام جهاني براي مسئولان روشن نيست و برخوردها با اين پديده مقطعي است. در مقاطعي گاهي فوتبال و گاهي سينما و ... تأثيرگذار بوده و امروز فوتبال بسيار پراهميت است. اما بايد بدانيم مي تواند عاملي براي معرفي ايران با ريشه هاي تاريخي و فرهنگي غني به جهان باشد.

نگاه
فوتبال و وفاق ملي
شايد امروزه هيچ پديده اي به اندازه فوتبال در كانون توجه و مركز اخبار نباشد. امروزه فوتبال و حواشي آن از يك موضوع صرف ورزشي خارج شده و در طول سال هاي بسيار اثرات ماندگاري در عرصه هاي مختلف اجتماعي، سياسي، اقتصادي و تجاري گذاشته است.
در سال ۱۹۹۴ به دليل پيروزي برزيل پس از كسب قهرماني بر آمريكا، يك روز در آمريكا تعطيل عمومي اعلام شد تا با هيجان مردم، سرپوشي بر مصيبت هاي اقتصادي و اجتماعي آن گذاشته شود.
مردم آرژانتين نيز پس از پيروزي بر انگليس با شادماني زايد الوصفي، احساس تحقير شده خود را در پي شكست نظامي از انگليس در جزاير پاركلند التيام بخشيدند.شادماني ميليوني مردم ايران نيز پس از راهيابي به جام جهاني پس از پيروزي بر استراليا در ۸ آذر ۱۳۷۶ بر خاطر همه ايرانيان نقش بست و اين موضوع، تأمل همه مسئولان را پس از دو دهه برانگيخت.
با مطالعه تاريخ اجتماعي جوامع در جهان نيز شاهد اين مدعا خواهيم بود كه در هر دوره در جوامع انساني، پديده هايي ظهور كرده اند با گرفتن قالب هايي نمادين و حركت در معنا فراتر از ظاهر خود، اذهان و فعاليت هاي مردم را تحت تأثير قرار داده و حركات تأمل برانگيزي را ايفا كرده است.
فوتبال را بي شك مي توان در عرصه جوامع بشري گذشته از جمله اين پديده هاي اجتماعي نوظهور و بسيار اثرگذار ياد كرد. در طول اندكي بيش از يك قرن از ظهور فوتبال، اين پديده ورزشي از يك ورزش و عاملي براي تفريح و سرگرمي خارج شد و به يك پديده عظيم اجتماعي در همه جهان مبدل شد. شايد بتوان از پديده جام جهاني فوتبال نيز كه از آن به عنوان يكي از بزرگترين رويدادهاي ورزشي ياد مي شود كه در طول سال هاي گذشته به يك واقعه اجتماعي اثرگذار و چه بسا كه منجر به توقف برخي از فعاليت هاي اجتماعي و حتي انقلاب ها و جنگ ها شده و يا صحنه رويارويي و تسويه حساب ملل و يا برعكس عاملي بر وحدت بخشيدن و انسجام مردم بدل شده است، ياد كرد.
اينك اما، هر سال ميليون ها ساعت از وقت مردم صرف پديده فوتبال مي شود و فوتبال در كنار شكل يك ورزش ملي خود به عنوان يك عامل اجتماعي مايه غرور ملي و صحنه بروز عواطف و احساسات ميهن پرستانه شده است. از سوي ديگر عاملي براي ايجاد روحيه نژادپرستي ملل و تحقير ساير ملت ها هم به كار رفته است.
امروزه فوتبال عاملي براي فراموش كردن مشكلات واقعي و گريز از پرداختن به ارزش هاي حقيقي و از ديگر سو ايجاد اعتماد به نفس و احياي شخصيت مردم يك كشور شده است.
امروزه حتي با تبليغات نابه جا و قهرمان پروري هاي كاذب، فوتبال عاملي براي انحراف فكري افراد به ويژه قشر جوان شده و در شكل حرفه اي آن يك موضوع پرفايده براي چرخش سرمايه و يك مقوله اشتغال زا مطرح است.

ورزش
ادبيات
اجتماعي
انديشه
سياست
شهرآرا
|  ادبيات  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  شهرآرا  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |