پنج سال پس از تعطيلي هنرستان ادبيات داستاني
داستان نويسان و جايي براي تخته سياه
|
|
علي الله سليمي
در بسياري از دانشگاههاي معتبر جهان، نويسندگي (داستان نويسي) به عنوان يكي از رشته هاي آموزشي پذيرفته شده و سالهاست دانشجويان علاقه مند و فراواني در اين رشته تحصيل مي كنند و در نهايت مدرك كارشناسي خود را در اين رشته دريافت مي كنند.
شناخته شده ترين زير شاخه اين رشته «نويسندگي خلاق» است كه بسياري از نويسندگان نام آشناي امروز در جهان آن را گذرانده و تجارب ارزشمندي در زمينه هنر نويسندگي به دست آورده اند.
اين وضعيت در كشور ما كاملاً برعكس است. در هيچ يك از دانشگاهها و يا مراكز آموزش عالي كشور ما، رشته مستقل و معتبري براي هنر داستان نويسي وجود ندارد. شايد از اين رهگذر است كه در جامعه ما هنوز نگرش رسمي به نويسندگي جا نيفتاده است. اغلب نويسندگان ما براساس ميل و سليقه شخصي خود به هنر نويسندگي روي مي آورند و متأسفانه هيچ گاه شانس گذراندن دوره هاي آكادميك اين رشته را ندارند. البته اگر به گوشه و كنار خود نگاه دقيق تري بيندازيم تك و توك كلاس هاي داستان نويسي را مي بينيم كه هيچ يك از آنها مورد تأييد سيستم رسمي آموزشي كشور نيستند و تنها برپايه علايق چند شاگرد و يك استاد شكل گرفته اند و بيشتر جنبه محفلي دارند تا عمومي و فراگير كه همگان با ديدگاه ها و سليقه هاي متفاوت در آن شركت كنند. معمولاً دستاورد چنين كلاس هايي تربيت يك شكل چند شاگرد است كه استاد خود را كه اتفاقاً داستان نويس هم هست، بزرگترين داستان نويس دوره خود مي دانند. اگر بخواهيم منصفانه به قضيه نگاه كنيم بايد بگوييم از رهگذر اين كلاس ها گاه نويسندگان قابل تأملي هم به جامعه ادبي معرفي مي شوند ولي درصد اين عده به شدت كم است و نمي توان به عنوان يك ادعاي قابل دفاع مطرح كرد.
هنرستان ادبيات داستاني
تنها مركزي كه در كشور ما به داستان نويسي، نگرشي آكادميك داشت هنرستان ادبيات داستاني بود. اين مركز طي بيش از دو سال فعاليت پرجنب و جوش حدود ۱۵۰ هنر جوي ادبيات داستاني را با رشته هاي مختلف داستان نويسي آشنا كرد. ۷۰ نفر از اين عده در دو مرحله فارغ التحصيل شدند و مابقي با توقف يكباره فعاليت هاي اين هنرستان به فراموشي سپرده شدند.
خبر تأسيس هنرستان ادبيات داستاني به شهريورماه ۱۳۷۷ برمي گردد. در آن زمان محمد جواد جزيني، كه همزمان مسئوليت پيك قصه نويسي، حوزه هنري را هم داشت، با اعلام خبر تأسيس هنرستان« ادبيات داستاني» در ايران ادعا كرد اين مركز براي نخستين بار است كه در سطح آسيا و ايران تأسيس مي شود و پيش از آن چنين اقدامي بي سابقه بوده است.
سرانجام از پانزدهم بهمن ماه ۱۳۷۸ به مدت يك ماه ثبت نام از علاقه مندان براي شركت در آزمون ورودي اولين هنرستان ادبيات داستاني در ايران آغاز شد.
محمد جواد جزيني كه تجربه بيش از ۱۰سال فعاليت آموزشي در پيك قصه نويسي را داشت با شور و شوق كارها را دنبال مي كرد. در مقام اولين مدير هنرستان ادبيات داستاني، از زاويه اي ديگر بنيانگذاري اين مركز سعي مي كرد با برشمردن مزاياي تحصيل در اين مركز آموزشي كه رويكردي آكادميك داشت، دانشجويان زيادي را جذب كلاس هاي تئوريك ادبيات داستاني بكند.
كلاس هاي هنرستان مورد تأييد رسمي ترين ارگان آموزشي در ايران (وزارت آموزش و پرورش) قرار داشت و اين اشتياق هنرجويان را افزون تر مي كرد. در بخشي از اساسنامه هنرستان به كيفيت و اعتبار دروس اشاره شده بود: «استاندارد مهارتي داستان نويسي در سال ۱۳۷۷ به پيشنهاد حوزه هنري طي جلسات و نشست هاي كارشناسي مشترك به تأييد وزارت آموزش و پرورش رسيد و براي نخستين بار در ايران هنر داستان نويسي به عنوان رشته آموزشي شاخه كار و دانش به رسميت شناخته شد و با شماره ۳۰۴-۱۱۰-۱۰-۳ در گروه هنر و زير گروه فرهنگي ادبي ثبت شد. در بهمن ماه ۱۳۷۷ اين مركز با پذيرش و ثبت نام اولين علاقه مندان مستعد داستان نويسي فعاليت هاي خود را آغاز كرد. اين هنرجويان در اين مجموعه در كنار دروس عمومي ۴۶ واحد دروس تخصصي ادبيات داستاني را مي گذرانند و پس از آزمون نهايي موفق به اخذ ديپلم مهارتي كار و دانش خواهند شد.»
استقبال علاقه مندان از اين مركز نشان دهنده اهميت آن براي هنرجويان رشته ادبيات داستاني بود. در اولين فراخوان بيش از ۳۰۰ نفر ثبت نام كردند. براي دست اندركاران و صاحب نظران حوزه ادبيات داستاني مواجهه با اين واقعيت هم تلخ بود و هم شيرين. تلخ از اين روي كه امكان ساماندهي و آموزش همه آن
۳۰۰ نفر با شرايط موجود در آن زمان كمي دور از انتظار بود و امكان داشت با اطلاع رساني وسيع تر سيلي از علاقه مندان از راه برسند و كمبود امكانات مورد نياز و عدم پذيرش غالب آنها باعث يأس و دلسردي آنها گردد. اما از زاويه اي ديگر طعم شيرين حضور وسيع علاقه مندان به فراگيري دروس داستان نويسي آن هم به صورت آكادميك، آنها را اميدوار مي ساخت كه در صورت رفع موانع موجود، نسل جديدي از داستان نويسان با رويكردي كاملاً آكادميك تربيت خواهند شد كه مي توانند خلأهاي موجود در داستان نويسي معاصر ايران را پر كنند.
هنرجوياني كه با هزار اميد و اشتياق پاي به هنرستان ادبيات داستاني گذاشته بودند طي دو دوره
۲ ساله و در مجموع در طول ۴ سال بخشي از دروس تئوريك ادبيات داستاني را فرا گرفتند و با تغيير مديريت در حوزه هنري يكباره درس هاي خود را نيمه تمام گذاشته، با هنرستاني كه روياهاي بي شماري را در ذهن آنها زنده مي كرد خداحافظي كردند.بخشي از هنرجويان با تعطيلي هنرستان، در مراكز غيررسمي ديگر، دانش داستاني خود را كامل كردند و تعداد بي شماري با سرخوردگي از روياهايي كه در سر پرورانده بودند براي هميشه داستان و داستان نويسي را به كناري گذاشتند.
ماجراي تلخ تعطيلي هنرستان ادبيات داستاني، پايان قصه داستان نويسان جوان ايراني نبود چرا كه اكنون با گذشت حدود ۵ سال از آن واقعه ناگوار، ثمرات آن ۴ سال تلاش هنرجويان يكي پس از ديگري به بار مي نشيند؛ هنرجوياني كه اكنون در كسوت نويسندگان صاحب اثر در جامعه ادبي فعاليت دارند. از جمله داود اميريان (نويسنده عرصه دفاع مقدس) حميدر ضا داداشي، بهاره رضايي، ابراهيم پاكزاد، مريم خدادايان، محسن سعيد السادات، نوشين غريب دوست، ابراهيم خدادوست، مريم سقلاطوني، طاهر شاهبلاغي، مرضيه گلابگير اصفهاني و... و هر روز كه مي گذرد به جمع اين تعداد افزوده مي شود.
اين روزها مباحث و دروس تئوريك ادبيات داستاني در حوزه هاي آكادميك روبه فراموشي است. اميد است تجاربي همچون تجربه هنرستان ادبيات داستاني بار ديگر در دستور كار مسئولان مربوطه قرار گيرد؛ تجربه اي كه در صورت استمرار مي توانست ثمرات شيريني را در اين سال ها به بار بنشاند. كلاس هاي داستان نويسي در گوشه و كنار كشور ما انسجام لازم را ندارد. اين واقعيت تلخي است كه بايد مسئولان توجه جدي به آن داشته باشند.
|