شنبه ۲۴ تير ۱۳۸۵
به بهانه افزايش تابلوهاي تبليغاتي در پايتخت
رفع آلودگي بصري
گيتي عابدي
پايتخت زيبا
به گفته ملا صالحي با اجراي طرح جامع، تمام مشكلات حل مي شود: با اين طرح جامعي كه در نظر داريم و قرار است در محور هاي مختلفي كار بشود، تابلو ها، هم استاندارد سازي خواهند شد و هم براي هر محور، تابلوي خاص آن محور در نظر گرفته مي شود . در يك فراخوان به زيباترين طرح از لحاظ شكل ظاهري، رنگ، نورپردازي و قابليت اطلاع رساني جايزه مي دهيم .
از لحاظ مكان يابي هم، تابلوهاي موجود در محور هاي قديمي مانند مدرس، صدر و همت كه بيشترين آلودگي بصري را دارند به محور هايي كه خالي از تابلو هاي تبليغاتي هستند، انتقال مي دهيم و سعي مي شود كه از حجم پيكره ها كم شود .
001416.jpg
به نظرم معلم ها، يكي از قابل احترام ترين آدم ها در سطح كره خاكي هستند. آنها علاوه بر درس فيزيك، شيمي، رياضي و... درس زندگي هم مي دهند . اغراق نيست اگر بگويم معلم هايم بيشتر از هر كس ديگري در زندگي ام تأثير گذاشته و چيز هاي زيادي را به من ياد داده اند. در دوران كنكور، يك معلم شيمي داشتم كه هميشه مي گفت: در انجام هر كاري بايد تعادل را حفظ كرد، حتي در درس خواندن براي كنكور . عقيده داشت كه افراط در هر كاري نتيجه عكس مي دهد و گاهي ضرر هاي جبران ناپذيري مي زند، اما من كه آن موقع كله ام داغ بود و به چيزي جز موفقيت در كنكور فكر نمي كردم، اهميتي به حرف معلمم نمي دادم و در اصل گوش هايم، نقش در و دروازه را بازي مي كردند اما كاش حداقل براي يك بار كه شده به حرفش گوش مي دادم تا افسوس، همدم هميشگي ام نشود. از همان روز اول، براي اينكه رتبه ام ۲ رقمي شود، روزي ۱۱ ساعت درس مي خواندم. اينقدر در درس خواندن زياده روي كردم و به خودم فشار آوردم تا اينكه دو ماه مانده به كنكور ديگر تواني براي درس خواندن نداشتم. كاملاً از درس خواندن، زده شده بودم و در اصل، هر چه ريسيدم، پنبه شد و رتبه ام از ۲ رقمي به ۵ رقمي رسيد.
آلودگي بصري هم از راه رسيد
امروز وقتي از زبان مهندس لطيفي، كارشناس شهري، مي شنويم كه در تهران آلودگي بصري وجود دارد و يكي از دلايلش هم تابلو هاي تبليغاتي است، حرف هاي معلمم به يادم آمد. براي اينكه مردم كشورمان در رفاه باشند، بايد فعاليت هاي اقتصاديمان رونق پيدا كند و در اين بين، تبليغات نقش مهمي را ايفا مي كند اما اگر به اطرافمان دقيق نگاه كنيم، متوجه مي شويم كه تعداد تابلو هاي تبليغاتي در سطح شهر، زياد است و بدتر اينكه حجم تابلو ها در مناطقي خاص متمركز شده است و در بعضي از جاها، حتي يك تابلو هم به چشم نمي خورد . خلاصه كلام اينكه در امر تبليغات زياده روي كرديم و اين، هم چهره شهر را زشت كرده و هم اثرات منفي اي روي درك بصري شهروندان گذاشته است. در اصل، تبليغات در سطح شهر تهران در كنار اينكه به اقتصاد كشور كمك كرده، ضرر هايي هم زده است و بايد فكري به حال اين مشكل كرد.
البته لطيفي اعتقاد دارد كه تأثير تابلو هاي تبليغاتي روي آلودگي بصري كمتر از عوامل ديگر است و به نوعي مي توان اين مورد را جزو آخرين عوامل تأثيرگذار بر آلودگي بصري كه آزار دهنده هستند، قرار داد . با اين حال، تبليغات هم در آلودگي بصري سهيم هستند اما سؤال اينجا است كه چه چيز اين تابلو ها، آزار دهنده است. لطيفي در اين مورد مي گويد: اولين ايراد، مربوط به محتواي بعضي از تبليغات  مي شود . در بعضي از تبليغات ، مي بينيم كه از روي مدل خارجي كپي كرده اند و چون آنها از يك هنرپيشه خانم براي تبليغ استفاده كرده اند، اينها هم از هنرپيشه اي كه تازه مشهور شده براي تبليغ استفاده مي كنند . به هر حال ما اعتقاد داريم كه مسلمان هستيم و بايد يك سري مسائل را رعايت كنيم . يا اينكه براي تبليغ كالايشان به يك گروه از مردم توهين غيرمستقيم مي كنند . در ضمن بايد در كنار تبليغ كالا، يك پيام اخلاقي و يا يك چيز چشم نواز وجود داشته باشد . ايراد دوم مربوط به محل اين تبليغات است . به طور مثال هر روز كه در خانه را باز مي كنيم نبايد چشممان به تابلوي تبليغاتي بخورد چون چيز قشنگي نيست . مكان هايي كه براي نصب تابلو ها در نظر گرفته مي شود، معمولاً مركز محله ها است اما بايد اين نكته را بگويم كه تبليغات در سطح شهر بايد به طور يكنواخت گسترده باشد . اينطور نبايد باشد كه در بعضي از مكان ها بيش از حد بهم نزديك باشند و بعضي از مكان هاي ديگر خالي از تبليغات باشد .
به نظر لطيفي، براي اينكه ديگر شاهد چنين نوع تبليغاتي در سطح شهر نباشيم، بايد مميزيمان قوي شود، اگر مميزي قوي اي داشته باشيم اين چيزي كه در بعضي مكان ها مي بينيم، اتفاق نمي افتد. يعني كارهايي را كه پيششان مي آورند، بدون نگاه كردن، فقط رد مي كنند و مي گويند برو با فلان جا كار كن. مميزي بايد به معناي واقعي باشد؛ يك تيم كامل و قوي متشكل از روانشناس، نقاشي كه رنگ را بشناسد، جامعه شناس و ... .
گذشته از اينها، آلودگي بصري روي درك بصري مردم تأثير مي گذارد البته به نظر لطيفي اين تأثير، كاملاً غير مستقيم است و در دراز مدت خودش را نشان مي دهد اما نمي توان به راحتي از كنار اين مسأله گذشت كه آلودگي بصري مي تواند اثرات زيانباري روي شهر و شهروندان بگذارد و بعضاً شاهديم كه مشكلات ترافيكي به وجود مي آورند و سبب تصادفاتي مي شوند .
چهره تهران زيباتر مي شود
بر همين اساس، سازمان زيباسازي در نظر دارد با اجراي طرح جامع تبليغات محيطي، تابلوهاي نامناسب را چه به لحاظ ترافيكي و چه از نظر شكلي، از سطح شهر حذف و فضاي مناسب تري را براي تبليغات ايجاد كند . ملا صالحي، رئيس سازمان زيباسازي در اين مورد گفت: بيشتر تابلو ها روي پل ها نصب شده است و جلوي دوربين ها را مي گيرند و معاونت ترافيك شهرداري نمي تواند به راحتي روي امور ترافيك مديريت كند، بنابراين اين تابلو ها بايد حذف بشوند . البته تمام مشكلات مربوط به بحث ترافيكي نمي شود، اين تابلو ها به طور يكنواخت در سطح شهر پراكنده نشده اند، بعضي هايشان هم از لحاظ ظاهري چندان جالب نيستند كه به گفته ملا صالحي با اجراي طرح جامع تمام مشكلات حل مي شود: با اين طرح جامعي كه در نظر داريم و قرار است در محور هاي مختلفي كار بشود، تابلو ها، هم استاندارد سازي خواهند شد و هم براي هر محور، تابلوي خاص آن محور در نظر گرفته مي شود . در يك فراخوان به زيباترين طرح از لحاظ شكل ظاهري، رنگ، نورپردازي و قابليت اطلاع رساني جايزه مي دهيم . از لحاظ مكان يابي هم، تابلوهاي موجود در محور هاي قديمي مانند مدرس، صدر و همت كه بيشترين آلودگي بصري را دارند به محور هايي كه خالي از تابلو هاي تبليغاتي هستند، انتقال مي دهيم و سعي مي شود كه از حجم پيكره ها كم شود .
در صورت لزوم هم بخش زيادي از اين پيكره ها كه قديمي هستند، برداشته خواهد شد و پيكره هاي جديدي را جايگزين خواهيم كرد . در كل يك تقسيم در سطح شهر صورت خواهد گرفت كه مردم با ديدن اين تبليغات، دچار كسالت روحي نشوند . با توجه به گفته هاي ملا صالحي، مطالعات اين طرح در دست اقدام است و عمليات اجرايي اش تا ۳_۲ ماه ديگر شروع مي شود و تا پايان سال ،۸۵ شاهد تغييراتي در چهره شهر تهران خواهيم بود . در ضمن، در اين طرح، اولويت با محور هايي است كه خالي از تبليغات هستند تا بار تبليغاتي در مكان هايي خاص متمركز نشود .
در خبر ها همچنين آمده بود كه طي طرحي كه در شوراي شهر تصويب شده است، سازمان زيباسازي اجازه دارد تا بعد از برگزاري دو بار مزايده، فضاي تبليغاتي مورد نظر را به حداقل قيمت مزايده و به وسيله مذاكره به موسسات توليد كننده كالا يا خدمات واگذار كند. ملا صالحي توضيح بيشتري در مورد اين طرح داد: پيشنهادي كه به شوراي شهر داديم اين بود كه بعد از اينكه مزايده گذاشتيم و شركت هاي تبليغاتي كه در اصل شركاي تبليغاتي ما هستند، رغبتي نشان ندادند، بتوانيم به طور مستقيم با شركت هاي توليد كننده قرارداد ببنديم و پيكره هايمان را به آنها واگذار كنيم .

اتوبوس
آسمان مولوي كوتاه است
امروز هوا داغ است. گرما همه را كلافه كرده. بي تابي در چهره همه آدم هايي كه از كنارم مي گذرند موج مي زند. زير پل چوبي ايستاده ام و مي خواهم به خيابان مولوي بروم. خيابان مولوي هويت پايتخت است؛ خياباني يك طرفه. سوار بر تاكسي نارنجي رنگ در لابه لاي ماشين ها به چهارراه سيروس مي رسم. در مولوي هوا طعم ديگري دارد. آسمان كوتاه تر به نظر مي رسد. بيشتر از همه چيز، انبوه موتورها و نيسان هاي آبي رنگ ديده مي  شود.
در پياده رو مردي پوسترهاي رنگ و رو رفته را به فروش گذاشته است. كمي جلوتر، پسركي روزنامه هاي صبح را در غروب غم گرفته به تماشا گذاشته. سمت راست پياده رو، زني مي خواهد سرنوشتم را از كف دستانم بخواند. توي خيابان من به نوشته هاي روي خط پيشاني ام در آينه نيشخند مي زنم. اينجا هوا طعم ديگري دارد. آسمان كوتاه تر به نظر مي رسد. از مقصد دور مي شوم و برمي گردم. شيب خيابان، كف پاهايم حس مي شود. به مقصد مي رسم. داخل مي شوم. با چاي تازه پذيرايي مي شوم. حرف ها گل كرده؛ مي گوييم، مي شنويم. بي توجه به عقربه هايي كه به سرعت ميدان را دور مي زند نشسته ام. شب با طناب هاي نامريي پايين مي آيد. از پنجره بيرون را نگاه مي كنم. عقربه ها تقريباً سه بار ميدان را دور زده اند. مي خواهم به خانه برگردم. خيابان، يك طرفه است. ماشين ها و موتورها از روبه روي من مي آيند. نگاهي دوباره به ساعت مي اندازم. مغازه هاي تعطيل خيابان مولوي ،بساط هاي چيده شده. انگار شب در اينجا زودتر آغاز شده است. عرض خيابان را طي مي كنم. به رغم ميل باطني ام در ايستگاه مي ايستم. از اتوبوس بدم مي آيد. اتوبوس برايم خسته كننده است مانند بسياري از مردم. درست مي گويند: «در ايستگاه، انتظار معني پيدا مي كند». ايستگاه مملو از جمعيت است. اتوبوس ها بي توقف از كنار ما مي گذرند. هر اتوبوسي كه مي رسد ما چيزهايي را بر روي لب جاري مي كنيم. شب، همه چيز را سياه كرده. هواي اينجا طعم ديگري دارد. آسمان كوتاه تر است. عقربه ها چرخ مي خورند و چرخ مي خورند و ناگهان صداي ترمز روي آسفالت گوش هايم را پر مي كند.
صندلي ها خيلي سريع پر مي شود. بقيه، ميله هاي نزديك به سقف را گرفته اند. راه مي افتيم. مسافراني كه سرپا ايستاده اند، در يك لحظه به جلو پرت مي شوند. از خيابان بالا مي آييم. از اتوبوس به اين خاطر كه آدم ها روي سر و كول هم سوار مي شوند بدم مي آيد.
هوا گرم است. مردي كه در كنار من نشسته چرت مي زند. هر توقف، حوصله ام را بيشتر سر مي برد. از اتوبوس به همين خاطر بدم مي آيد. ما همچنان راه مي رويم، مي پيچيم اما هنوز نرسيده ايم. راه، كش آمده است. به ماه كه همسفر من است خيره مي شوم. لكه هاي روي شيشه، صورت ماه را كثيف كرده است. توي ماه جزيره هاي سياهي ديده مي شود. فكرهاي عجيبي به ذهنم مي رسد؛ فكر مي كنم شايد آن بالا ماه نشين ها با كشتي رفت و آمد مي كنند. شب پايتخت بسيار بلند است. صداي قفل شدن چرخ روي آسفالت از رؤيا بيرونم مي آورد. همه آدم ها پياده شده اند. خودم را به راننده مي رسانم. چهره گرفته و خسته نمي گذارد چيزي بگويم. پياده مي شوم. ساختمان بلند و پر از پنجره شركت مخابرات توپخانه غمگينم مي كند؛ انگار من راه را اشتباه آمده ام.

زاويه ديد
شهر الكترونيك براي پايتخت نشينان
اطلاع رساني به عنوان يكي از ابزارهاي مناسب در ايجاد فرهنگ در افراد است؛ به خصوص اگر در كلان شهري مانند تهران زندگي كني كه در آن زمان در فشار كارهاي روزانه گم مي شود نياز به دريافت اخبار به طور سريع يكي از موارد اصلي است. به همين خاطر نياز داريم تا در يك فرصت كوتاه مانند زماني كه در مسير رفتن به سر كار يا رسيدن به خانه هستي اخبار را بخواني، به همين دليل ساده اما مهم اخبار اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي به طور ۲۴ساعته از طريق نمايشگرهايي كه در ۱۰نقطه پر رفت و آمد تهران نصب شده اند به اطلاع شهروندان مي رسد.
فعاليت هاي عمراني شهرداري، برنامه فرهنگسراها، خدمات شهري و زيباسازي نيز از جمله اخباري است كه از اين طريق منتشر مي شوند.
نمايشگرهاي ۱۰گانه به ترتيب در ميدان نوبنياد، مطهري تقاطع سهروردي، ميدان رسالت، شهرك غرب تقاطع چهارراه مسجد، ميدان گل ها، ميدان صادقيه، ميدان ۱۵ خرداد، دروازه دولت و خيابان صاحب جمع(مولوي) قرار دارند.
آغاز به كار تهيه طرح جامع فناوري اطلاعات شهر تهران از هفته آينده در اين كميته كاري كه حداكثر ظرف مدت ۹ ماه تكميل و با تصويب نهايي توسط شوراي عالي فناوري اطلاعات براي اجرا به سازمان هاي خدمات رسان ابلاغ خواهد شد نيز يكي ديگر از كارهاي مهم در زندگي شهري است كه بايد گامهاي سريعتري را به سوي شهر الكترونيك بردارد.
پيشتاز بودن شهرداري در فراهم ساختن بسترهاي مورد نياز براي اجراي اين طرح يكي از مسائلي است كه نمي توان ناديده گرفت. شهرداري به عنوان يك نهاد خدمات رسان، نقش پررنگي در اين زمينه داشته و از ارگان هاي پيشرو در مكانيزه كردن كارهاي درون سازماني و بسترسازي براي ارائه خدمات الكترونيك به مردم بوده است.
طرح مذكور روشي بهينه براي اداره پايتخت خواهد بود و نگرش اصلي در اين طرح، شهروندمحوري است و با عملياتي شدن آن كليه خدمات نهادها و سازمان ها به طور شفاف، سريع، راحت و آسان در دسترس عموم قرار مي گيرد و شهروندان در تعامل دوسويه با مراكز خدمات رسان، بسياري از كارهاي خود را بدون مراجعه مستقيم به ادارات از طريق بسترهاي الكترونيكي انجام خواهند داد.پس از تصويب و ابلاغ طرح جامع فناوري اطلاعات شهر تهران، سازمان ها دو سال فرصت دارند خود را با طرح تطبيق و از طريق ايجاد بسترهاي الكترونيكي به مردم خدمات بدهند.در حال حاضر بخش عمده اي از كارهاي مربوط به اجراي اين طرح در شهرداري انجام شده ولي نيازمند ايجاد درگاه الكترونيكي است كه بتواند اطلاعات مورد نياز را در دسترس عموم قرار دهد و زمينه را براي ارتباط دوسويه شهروندان فراهم سازد.
بخش مكانيزه كردن طرح در برخي مناطق شهرداري از جمله مناطق ۶ و ۲۲ انجام شده ولي به هر حال فناوري اطلاعات چيزي فراتر از اين كارهاست، زيرا با اجرايي شدن طرح، ديگر نيازي به حضور شهروندان در مناطق و مراجعه مستقيم به مسئولان اجرايي نخواهد بود.
در حال حاضر حدود ۵۰ درصد سفرهاي درون شهري براي مراجعه به سازمان ها و نهادهاي خدمات رسان است و اجراشدن اين طرح در كاهش مصرف سوخت، آلودگي هوا و بهبود محيط زيست شهري نقش دارد.

شهرآرا
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سينما
فرهنگ
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سينما  |  فرهنگ   |  شهرآرا  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |