نگاه
رمز فوتبال در مقابل پيشگويي هاي رايج
جهانگير كوثري
|
|
پايان هر رويداد و رخداد ورزشي چون درامهاي نمايشي پيروزي و شكست، خنده و گريه، شيريني و تلخي دارد. شكست در فوتبال به دليل باقي ماندن اين رويداد در تاريخ و اذهان مردم يك تراژدي نيست. اما بار ناكامي هاي مردمان را دارد كه بسياري از كمبودهاي خود را در پشت موفقيت قهرمانان خود جست و جو مي كردند. اين خواسته عمومي در كشورهاي توسعه يافته جهان آن اندازه حسي و عاطفي نيست كه در نزد كشورهاي جهان سوم و در حال رشد.
حذف آرژانتين در جام جهاني ۲۰۰۶ به مراتب براي مردم كشورش تلخ تر از يك شكست نظامي يا حتي اجتماعي بود، يا وداع برزيل كه الگوهاي بين المللي چند نسل از قاره هاي مختلف اند به مراتب غم انگيزتر از حذف جمهوري چك بود. بطور كلي درامهاي فوتبال تاثير عميقي بر جاي نمي گذارد و اين فرصت را به قهرمانان مي دهد كه چهار سال ديگر به گونه اي ديگر آن را جبران كنند. اما طبيعت فوتبال هم به گونه اي است كه فرصت هايي را براي قهرمانان، كشورها و حتي دوستداران باقي مي گذارد. طي ۷۲ سالي كه از عمر جام جهاني مي گذرد ، شاهد حوادث بسياري بوده ايم كه هر كدام براي خود تفسير و تحليل جداگانه اي دارد. در ميان كشورهايي كه در جام جهاني هميشه يكپاي قهرماني بوده اند، خرافات نقش بسزايي دارد. برزيل و آرژانتين سرآمد اين كشورها در جهانند. به ويژه برزيلي ها كه با اعتقاد به دعاها، برگزاري مراسم نيايش و حتي پيشگوها و جادوگرها هميشه به ميدان مي آيند. در سالهاي اوليه فوتبال در برزيل اين عادت و رفتار بسيار جدي تر از امروز بود. از دوران مربيگري مرحوم كوتينهو بود كه از نقش پيشگويي ها در فوتبال برزيل كاسته شد و براساس واقعيت هاي فني، ارزيابي صورت گرفت. در جام جهاني ۲۰۰۶ برزيل برطبق برآوردها و پيش بيني هاي كامپيوتري بيشترين شانس را براي كسب مقام قهرماني داشت، اما اين اتفاق به وقوع نپيوست و سرانجام ايتاليا كه شانس ششم پيشگويي ها بود جام را به چنگ آورد. نوسان پيچيده و فني فوتبال اجازه نمي دهد كه پيشگوها و كارشناسان بتوانند، داوري خود را در قالب استدلالهاي فني و حسي عنوان نمايند و خاصيت فوتبال و ماهيت دروني آن در همين غيرقابل پيش بيني بودن آن است.
|