پنجشنبه ۲۹ تير ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۴۰۳۹ - Jul 20, 2006
تخم مرغ  هاي دوپينگي
متخصصان علوم تغذيه بر اين باورند كه بسياري از بيماريهاي غيرواگير نظير بيماريهاي قلبي و عروقي، پوكي استخوان و ... بستگي كامل به غذايي دارند كه مردم مصرف مي كنند. به همين دليل موضوع غني سازي و كامل كردن غذاهاي مصرفي به معني اضافه كردن مواد مغذي و ويتامين ها به صورت هدف دار به يك فرآورده غذايي از جايگاه ويژه اي در صنايع غذايي جهان برخوردار شده است. حاصل اين روند ايجاد غذايي است كه مي توان براي مقاصد خاص تغذيه اي و حتي پزشكي از آن بهره  گرفت. از اين ميان غني سازي تخم مرغ به دليل مصرف زياد آن در سبد غذايي مردم از جايگاه ويژه اي برخوردار است.امروزه تخم مرغ هايي غني شده با سلنيوم آلي و ويتامين E به بازار عرصه مي شود. نتايج آزمايشهاي انجام شده نشان مي دهد ميزان سلنيوم موجود در اين تخم مرغها 5-3 برابر و ميزان ويتامين E آن تا 8 برابر افزايش يافته است. توليد اين تخم مرغها با تغيير در جيره غذايي مرغها و اضافه كردن مواد آلي و متعادل كردن مواد معدني آن ممكن شده است.
در زير به برخي فوايد ويتامين E اشاره مي كنيم:
* اثر پيشگيري كنند ه و درماني از بيماري هاي عروق كرونر
* كاهش خطر ابتلا به سرطان سينه
* كاهش خطر ابتلا به سرطان ريه
* اثر مثبت و درمان آرترواسكلروزيس (تصلب شريان)
* اثر مثبت در درمان ديابت
* اثر مثبت در درمان التهابات و آسيب هاي ورزشي
سلنيوم :عنصري كمياب در طبيعت بوده و نام خود را از واژه يوناني Selene به معناي الهه ماه گرفته است. لازم به ذكر است بيشتر منابع غذايي فقير از سلنيوم هستند.
سلنيوم آلي : اين ماده به فرم سلنو آمينو مانند سلنو متيونين وجود دارد و به طور فعال از مسيرهاي اسيدهاي آمينه جذب مي شود كه البته بيشتر سلنيوم آلي در بدن حفظ مي شود و بافتهاي بدن سلنيوم آلي را براي مواقع ضروري مثل استرس ذخيره مي كنند. در اين موارد سلنيوم آلي به شكل مفيد در بدن حفظ مي شود كه تخم مرغ هاي غني شده معمولاً  سرشار از سلنيوم آلي است.
سلنيوم معدني : به فرم نمك معدني وجود دارد و از روده كوچك جذب مي شود. در بسياري از موارد سلنيوم معدني مصرف شده از بدن دفع مي شود و تنها مقدار كمي از سلنيوم معدني به سمت پروتئين بدن راه مي يابند كه خيلي كم در بدن حفظ مي شود.
فوائد غذايي و درماني سلنيوم
۱) باروري: سلنيوم بر باروري مردان اثر شگرفي دارد، زيرا در بيوسنتز تستوسترون (هورمون مردانه) و تكامل طبيعي اسپرماتوزوييد ضروري است و مطالعات اخير وجود دو تركيب سلنو پروتئيني خاص را در اسپرم به اثبات رسانده است.
۲) سيستم ايمني : سلنيوم يك نقش كليدي در عملكرد سيستم ايمني دارد زيرا تعداد رسپتورهاي اينترلوكين  را در سطح سلولهاي T افزايش مي دهد.
سلولهاي T پاتوژنهاي مهاجم را از بين مي برند.
۳) آرتريت: بررسي روي بيماران مبتلا به آرتريت روماتيسم نشان داده است كه ميزان سلنيوم خون آنها كاهش يافته است.
۴) مغز: سلنيوم در ساخت يك ماده شيميايي در مغز به نام نوروترانسميتر نقش مهمي ايفا مي كند و با كمبود سلنيوم، جنون و ضعف افزايش مي يابد. كمبود سلنيوم با بيماريهاي پاركينسون و آلزايمر نيز مرتبط است.
۵) آب مرواريد: سلنيوم مي تواند چشم ها را در برابر بيماري آب مرواريد حفظ كند.
۶) خلق و خو: كمبود سلنيوم مي تواند منجر به افسردگي، بي حوصلگي، اضطراب و پرخاشگري شود.
۷) پيري: سلنيوم به عنوان يك آنتي اكسيدان روند پيري را كند مي كند.
۸) بيماريهاي قلبي: سلنيوم خطر بيماريهاي قلبي را كاهش مي دهد. آنتي اكسيدان ضمن اكسيداسيون كلسترول بد (LDL) رگهاي خوني را از آسيبهاي ناشي از آن حفظ مي كند.
۹) پيشگيري از سرطان: مكمل هاي سلنيوم خطر سرطان ريه را تا 46درصد، سرطان كولون را تا 58 درصد و سرطان پروستات را تا 63درصد و تمام انواع سرطانها را 37درصد كاهش مي دهند. همچنين ميزان مرگ و مير ناشي از سرطان را تا 50درصد كاهش مي  دهد.

شيوه روبه رو شدن خانواده ها با كودكان استثنايي
از انكار تا همدلي
مترجم: روح  الله حدادي
007296.jpg
كودك استثنايي كودكي است كه در بعضي موارد از كودك طبيعي يا متوسط متفاوت است. اصطلاح كودك استثنايي شامل تمامي كودكان با مشكلات خاص در ارتباط با ناتواني هاي جسمي، نارســايي حسي، آشفتگي هيجاني، نقص هاي يادگيري و عقب ماندگي ذهني مي  شود. بسياري از كودكان استثنايي نياز به درك و تحمل به علاوه آموزش خاص و خدمات مرتبط با آن دارند تا از اين طريق بتوان آنها را به توانايي رشدي خودشان رساند.
طبق برآورد صورت گرفته در آمريكا از هر 10 كودك، يك كودك استثنايي است. آمار كلي ارائه شده نزديك به 8 ميليون كودك استثنايي است. البته تعيين دقيق تعداد كودكان استثنايي در يك طبقه بندي مشخص به دلايل مختلف دشوار است. در بيان دلايل تعريف ها از معلوليت اغلب مبهم است، تشخيص يك موقعيت ممكن است با موقعيت ديگر همپوشي داشته و يا تشخيص در هر زمان تغيير كند. همچنين بسياري از كودكان استثنايي ناشناخته باقي مي مانند و اغلب خانواده ها از داشتن كودكي به عنوان استثنايي امتناع مي كنند چرا كه از نظر آنها عنوان كودك استثنايي براي كودكانشان يك عيب است.
خانواده هايي كه داراي كودكاني با نيازهاي خاص مي باشند تنها در بعضي موارد با خانواده هاي ديگر شباهت دارند. آنها معمولاً  خانواده هايي هستند كه مشكل هاي بسياري دارند مثل سنتي، تك فرزندي، چند فرهنگي و آشفته.
آنها همچنين از زمينه هاي قومي و اقتصادي- اجتماعي گوناگوني هستند.
تأثير بر خانواده: داشتن كودكي با نيازهاي خاص مي تواند اعضاي خانواده را در موقعيتي قرار دهد كه به لحاظ زندگي كاملاً با خانواده هاي ديگر متفاوت مي باشند. متولد شدن يك كودك استثنايي در يك خانواده نياز به سازگاري قابل ملاحظه اي بين اعضاي خانواده دارد. بسياري از والدين برنامه اي را براي كودك استثنايي دارند از جمله بچه هاي شاد، سلامتي مورد انتظار. هنگامي كه يك نقص يا ضايعه مستقيماً  قابل مشاهده است واكنش در برابر آن اغلب آسيب زا است و خانواده ها ممكن است به همين خاطر دچار فرآيند غم شوند، شبيه به همان غمي كه به دنبال مرگ يا مردن ايجاد مي شود.
انكار: والدين و اعضاي خانواده ممكن است يك دوره انكار را هنگامي كه با اين درد روبه رو مي شوند نشان دهند و نااميد  شوند چرا كه تغييراتي دور از انتظارات خانواده ايجاد شده است.
تداوم فرآيند مذكور ممكن است باعث ايجاد دوره اي از غمگيني، اضطراب شديد، خشم و احساس گناه شود.
سوگ: آنها همچنين ممكن است به خاطر روياها و انتظاراتي كه داشتند فرآيند سوگ يا غم را نشان دهند با حمايت و كمك مناسب بسياري از والدين به طور معمول دوره اي از سازگاري تدريجي را آغاز نموده و به بازسازي خود پرداخته تا از اين طريق اعتماد بيشتري به توانايي كودكانشان پيدا كنند و به مراقبت بهتري از آنها به شيوه اي مناسب اقدام نمايند.
پذيرش: مرحله پذيرش از مجموعه مثبت بيشتري تشكيل شده است. والدين آگاهي بيشتري از اين كه فرزندشان متفاوت است دارند آنها در مي يابند كه فرزندشان مشكلي دارد كه نياز به كمك و حمايت آنها است پس آنها به جست وجوي علت اين مشكل، درمان و شناسايي محدوديت هاي كودك اقدام مي  كنند. اين فرآيند معمولاً  باعث پذيرش كامل كودك به عنوان عضو ارزشمندي از خانواده است.
همشيرها: همشيرها كودكاني هستند كه در پيش بيني پذيري و برانگيختگي يك نوازد تازه به دنيا آمده در خانواده  سهيم هستند. آنها همچنين در غم و دردي كه به واسطه متولد شدن يك نوزاد با ناتواني ايجاد مي شود سهيم هستند. به علاوه پذيرش كودك به عنوان يك عضو ارزشمند خانواده. بزرگ شدن در يك خانواده اي كه داراي يك كودك استثنايي است مي تواند تجارب ارزشمندي را هم براي والدين و هم براي همشيرها داشته باشد.
تحمل: كودكان و بزرگسالان ممكن است از افرادي كه داراي صندلي چرخ دار هستند يا نگاه كردن و صحبت  آنها متفاوت از ديگران است بترسند. تنها به اين علت كه هرگز تجربه بودن با يك فردي كه داراي ناتواني است را ندارند.
همشيرهاي كودكان استثنايي داراي تحمل بيشتري از افراد ديگر هستند. به اين علت كه آنها تجارب دسته اولي را با كسي كه متفاوت است دارند. به نظر مي رسد كه آنها نسبت به افراد ديگر پذيرش بيشتري هم دارند.
تعصبات دست و پاگير: همچنين به نظر مي رسد كه همشيرها از تأثيرات زيان بار تعصبات در اين زمينه آگاه هستند به اين خاطر كه آنها تجاربي دارند كه در بردارنده واكنش هاي ديگران به خواهر و برادران نا توان آنها مي باشد آنها مي دانند كه تعصب چه مي تواند انجام دهد.
درك و فهم و همدردي: داشتن تجربه زندگي با كودك استثنايي سبب مي شود كه همشيرها درك و همدردي بيشتري با ديگران داشته باشند. همشيرها همچنين در نگهداري از كودك استثنايي به ويژه در زندگي خانوادگي سهيم هستند و همين سهيم بودن در نگهداري موجب مي شود كه آنها در كمك كردن به افراد ديگر نيز تحريك شوند.
نزديكي خانوادگي: در بسياري از خانواده هايي كه كودك استثنايي وجود دارد به نظر مي رسد كه در آنجا احساس خاص نزديكي خانوادگي وجود دارد. اگر خانواده با يكديگر كار كرده و مسئوليت نگهداري كودكان استثنايي را با هم تقسيم كنند به نظر مي رسد كه نزديكي خانوادگي بيشتري بين آنها وجود دارد. به نظر مي رسد كه اين ويژگي بين خانواده هايي كه بزرگتر هستند و افراد بيشتري در نگهداري كودك سهيم هستند.  آشكارتر مي باشد.
تقسيم مسئوليت :خانواده ها همچنين مي توانند كارهاي بسياري را در جهت تشويق پذيرش مثبت و كمك از طريق همشيرها انجام دهند. آنها نياز دارند به فراهم كردن اطلاعات مستقيمي به همشيرها درباره ناتوانايي و كمك به آنها تا انتظارات واقع بينانه تري از رشد خواهر و برادر خود داشته باشند. خانواده ها همچنين مي توانند كمك كنند تا كودكانشان از طريق احساس و هيجان شان در ارتباط با كودك استثنايي عملي را انجام دهند، از واكنش هاي طبيعي كه روبه رو شدن با آن نياز به دانش دارد مي توان تنفر، ترس، خجالت و احساس گناه را نام برد.
اينها مسائلي هستند كه اگر دانش كافي وجود نداشته باشد و به طريقي مناسب بيان نشود ممكن است باعث مشكلات طولاني مدت شود.
سطح علاقه و تحمل: والدين مي توانند كمك كنند كه همشيرها در برنامه كودكان استثنايي درگير شده و فرصت هايي را برايشان ايجاد كنند تا مهارتهاي خاصي را در مواجهه با ناتواني بهبود بخشند.
در انجام اين كار آنها نياز دارند كه در نگهداري هر كودك، علاقه و تحمل آن ناتوانايي را در ذهن خود داشته باشند. والدين همچنين، نياز دارند به خاطر داشته باشند كه همشيرها بايد زندگي خودشان را بكنند و نبايد انتظار داشته باشند كه آنها خود را وقف نگهداري كودك نمايند.هر كودكي نياز كيفي به تنها بودن با يك والد را دارد.
منبع: سايت رسمي انجمن روانشناسي آمريكا

ناگهان، بسيار دير است
دكتر ضياءالدين مظهري*/صدف كوه كن
007284.jpg
براي كساني كه تصميم قطعي، مبني بر حفظ تناسب اندام و دستيابي به اندام موزون و كاهش و يا رفع خطرات اثبات شده اضافه وزن و چاقي دارند، توصيه مي كنيم از همين امروز اقدام كنيد.
بنابراين، قبل از ادامه بحث هاي گذشته كه در رابطه با عوارض و خطرات انواع رژيم هاي جادويي و من درآوردي عجيب و غريب و تك خوري هاي طولاني مدت يا اغوا شدن به اجراي رژيم اتكينز يا رژيم پرچربي و پروتئين بدون دارا بودن مواد قندي بود يا استفاده از عوامل و داروهاي كمك لاغري غيراستاندارد و فاقد اثر كه كاملاً خطرناك است و در اكثر مواقع هم پول شما را هدر مي دهد و هم سلامتي شما را در معرض خطرات جدي قرار مي دهد، به ذكر بهترين و مؤثرترين رژيم هاي لاغري بپردازيم.
در قبال دستيابي به وزن مناسب و كاستن از حجم چربي انباشته شده در ارگان هاي مختلف بدن، لازم است ضمن تامين نيازهاي بدن به مواد مغذي
پنج  گانه و رعايت كامل تعادل و تناسب و تنوع غذايي، يك بيلان منفي انرژي بين آنچه كه ما در شرايط متعارف با توجه به سن و جنس و وزن و ميزان فعاليت روزمره مان احتياج داريم و غذايي كه دريافت مي كنيم، ايجاد نماييم، يعني با محاسبه وزن فعلي و با در نظر گرفتن وزن ايده آل (كه در شماره هاي پيش، نحوه محاسبه آن را ذكر كرديم) كه از ضرب آن در ضريب فعاليت (با توجه به تحرك فرد در روز) ميزان انرژي مورد نياز روزانه به دست مي آيد، مي توانيم با كاهش كالري مناسب به كاهش وزن دست يابيم. مثلاً اگر در نظر داريم در هفته نيم كيلوگرم كاهش وزن داشته باشيم به مقدار پانصد كيلوكالري و اگر كاهش يك كيلوگرم در هفته مدنظر است، روزانه بايد هزار كالري از انرژي مورد نياز، كم كنيم.بديهي است اين مسأله در قبال افرادي صادق است كه در وضعيت فيزيولوژيكي خاص مثل ابتلا به بيماري هاي عفوني يا غيرعفوني، حاملگي يا شيردهي و يا جراحي يا پيش از بلوغ و دوران بلوغ و... قرار نداشته باشند.
رژيم هاي متنوع و متعادل كم كالري
در اين رژيم ها كه از جمله مناسب ترين و عملي ترين و در عين حال كم خطرترين رژيم ها بوده و نتايج به دست آمده در صورت ادامه و رعايت تعادل و تناسب غذاي دريافتي، ماندگارترين خواهد بود ، غير از كاستن از مقدار كالري دريافتي جيره غذايي روزانه، از تعادل و تنوع خاصي برخوردار است و تمام نيازهاي سلولي به پنجاه ماده حياتي را برآورده مي كند در مواردي كه ميزان كل انرژي توجيه شده زير 1500 كيلوكالري باشد، بايد از مكمل هاي ويتاميني و مواد معدني همراه رژيم به ميزان معين، استفاده شود.
در اين نوع رژيم ها بايد از تمام گروه هاي غذايي مثل نان و غلات و فرآورده هاي آنها، سبزيجات خام و پخته و ميوه ها و شير و لبنيات كم چرب، انواع گوشت هاي سفيد و قرمز و آبزيان و تخم مرغ، حتي دانه و مغز آجيل و حبوبات بايد در حد معقول استفاده شود.
همانطور كه خودتان هم حدس مي زنيد، چنين رژيمي، شباهت كلي و نزديكي با عادات غذايي روزمره شما خواهد داشت (اگر هنوز به غذاهاي سنتي پايبنديد و به غذاهاي غربي عادت پيدا نكرده ايد).
نمونه يك رژيم 1250كيلوكالري متعادل:
صبحانه: 30 گرم نان سبوس دار+ نيم ليوان شير كم چربي+ نصف قوطي كبريت پنير يا نصف تخم مرغ آب پز (در صورت انتخاب تخم مرغ از 5 گرم روغن زيتون يا كره استفاده كنيد و اگر پنير را ترجيح مي دهيد با 2 عدد مغز گردو يا 6 عدد بادام و در صورت بالا بودن مقدار چربي خون بيش از يك عدد تخم مرغ در روز ميل نكنيد، ولي سفيده بلامانع است).
ميان وعده روز: 5/1 عدد بيسكوئيت ساقه طلايي يا نصف كف دست نان بربري يا 15 گرم نان مورد علاقه+ نيم ليوان شير يا ماست كم چربي(زير 5/2 درصد چربي) + صد گرم خيار
ناهار: 5 قاشق سرصاف برنج يا نصف ليوان ماكاروني پخته يا يك عدد سيب زميني آب پز يا تنوري يا يك سوم ليوان حبوبات پخته يا 30 گرم نان دلخواه.
۴ /1 ماست كم چربي يا يك ليوان دوغ رقيق+ نصف ليوان سبزيجات پخته+ يك ليوان سالاد فصل بدون روغن يا سس مايونز يا خامه+ يك قاشق مرباخوري روغن زيتون يا روغن مايع براي سالاد و يك قاشق مرباخوري روغن براي
پخت و پز+ 60 گرم گوشت قرمز يا سينه مرغ بدون پوست يا ماهي به صورت بخارپز يا آب پز يا طبخ در فر.
ميان وعده عصر: 150 گرم ميوه فصل+ 6 عدد بادام يا 8 عدد پسته يا يك قاشق غذاخوري كنجد يا 2 قاشق غذاخوري تخم كدو يا آفتابگردان خام.
شام: نصف ليوان ماكاروني پخته، بدون روغن يا يك عدد سيب زميني تنوري يا 30 گرم نان يا 5 قاشق برنج+ 2 ليوان سالاد فصل مخلوط با يك عدد تخم مرغ آب پز كامل يا 2عدد سفيده تخم مرغ+ يك قاشق مرباخوري روغن زيتون+ آب ليموي تازه يا سركه سيب+ يك چهارم ليوان ماست كم چربي به صورت خالص (در سالاد مي توانيد به جاي تخم مرغ از 30 گرم ماهي تن يا سينه مرغ بدون پوست يا يك سوم ليوان لوبيا چيتي استفاده كنيد).
قبل از خواب: نيم ليوان شير+ يك عدد سيب يا 5/1 عدد هويج پخته يا رنده شده يا 3 عدد خرماي زرد.
* رئيس انجمن تغذيه ايران

دريچه
007293.jpg
بهترين دوستان سلامتي
ترجمه: راحله زندوكيلي- مطالعات و تحقيقات متعدد نشان داده است كه گنجاندن ميوه ها و سبزيجات در رژيم غذايي تا 38 درصد خطر بروز تصلب شرايين (سختي ديواره رگها) را كاهش مي دهد. تحقيقات جمعيت شناختي ثابت كرده است كه افرادي كه روزانه حداقل 5 بار ميوه و سبزيجات مصرف مي كنند، كمتر به ناراحتي هاي قلبي دچار مي شوند. بنابر اين مطالعات، كساني كه زياد از ميوه و سبزيجات استفاده مي كنند، گردش خون سالمتري دارند. تحقيقي روي 53 موش با رژيم بدون سبزي و ميوه و 54 موش با رژيم سرشار از ميوه و سبزيجات انجام شد كه 30 درصد از مواد غذايي روزانه دريافتيشان را كلم بروكلي خشك يا يخ زده، نخود فرنگي، لوبياي سبز، ذرت و هويج تشكيل مي داد. پس از 16 هفته، سلامتي موش ها كنترل شد و مشخص گرديد كه كلسترول بد گروهي كه بيشتر ميوه و سبزيجات مي خورند، پايين آمده و ميزان كلسترول مفيد در خونشان بالا رفته است و 7 درصد وزنشان كمتر از گروه اول افزايش يافته و جثه شان به مراتب كوچك تر از گروهي است كه اصلاً سبزيجات و ميوه دريافت نكرده اند و اين در حالي بود كه هر دو گروه فعاليت هاي بدني مشابهي داشتند. تورم ديواره رگها يكي از اولين عوامل پيشرفت تصلب شرائين و در نتيجه سكته قلبي است، مصرف ميوه ها و سبزيجات با خاصيت ضدالتهابي كه دارند، باعث جلوگيري از بروز التهابات علي الخصوص التهاب ديواره رگ ها مي شود. تحقيقاتي كه روي انسان ها انجام شد ثابت كرد كه افرادي كه بيشتر ميوه و سبزيجات مي خورند كمتر به انواع بيماري ها مبتلا مي شوند و ديرتر آثار پيري در بدن آنها ظاهر مي گردد از جمله چروك پوست، پيري چشم و... بر همين اساس، متخصصان توصيه مي كنند كه حداقل 2 تا 3 بار در روز ميوه يا سبزي بخوريد تا زندگي سالمتري داشته باشيد و كمتر به بيماري هاي مختلف مبتلا شويد. رئيس دپارتمان منابع تغذيه طبيعي مركز تحقيقات سلامتي آمريكا مي گويد: تحقيقات ما ثابت مي كند كه افرادي كه حداقل روزي 2 تا 3 عدد ميوه هاي سبز و زرد رنگ يا سبزيجات برگ سبز تيره مصرف مي كنند به مراتب سالمتر از بقيه هستند و ديرتر دچار پيري و عوارض آن مي شوند.
منبع: Healthwise

نگاه
با مادران كودكان استثنايي
007287.jpg
مرواريد طباطبايي- مي گويند بهشت زير پاي مادر است. ولي به راستي سهم هر مادر از اين بهشت چقدر است؟
سهم مادراني كه امانت الهي خويش را در راه حق به صاحبش باز گرداندند چقدر است؟
... و يا سهم مادراني كه از كودكاني پرستاري مي كنند كه زباني براي تشكر و يا گوش شنوايي براي شنيدن درد دل مادرانه و يا چشم بينايي براي ديدن چروك هاي صورت مادر ندارند؛ مادراني كه تمام عشق و علاقه خود را نثار كودكاني مي كنند كه قادر به حرف زدن و راه رفتن و حتي نشستن و غذاخوردن به تنهايي نيستند و متاسفانه اميدي به بهبودي آنها نيست. اين كودكان استثنايي مادراني دارند همچون تمام مادران ديگر كودكان؛ با عاطفه و محبت، با دست نوازشگر و مهربان.
از جمله اين مادران، مادر جواني است كه فرزند پسري دارد كه در خردسالي دو چشم خود را از دست داده است و مادر چشمان بيناي او شده است در فراز و نشيب هاي زندگي.مادري ديگر پسر 15 ساله اي دارد، او نمي تواند راه برود و بنشيند و حتي تعادل خود را حفظ كند. مادر براي او ستون زندگي است. مادر با دستان خود غذا دهان فرزندش مي گذارد، موهايش را شانه مي زند. او را بغل مي گيرد و جابه جايش مي كند؛ هر چند كه جثه مادر ديگر توان تحمل وزن فرزند را ندارد.
مادر دست و پاهاي او را ماساژ مي دهد تا در اثر خوابيدن زياد و بي تحركي خشك نشود و درد او كمتر شود و پسر فقط جيغ و داد مي كشد، شايد تشكر مي كند، مادرش را صدا مي زند و شايد از تقدير خود گله مي كند!
مادري ديگر دختر 18 ساله خود را تر و خشك مي كند؛ دختري كه فقط گردن و دستانش قادر به حركت است و مادر او را غذا مي دهد و با دقت و وسواس نظافت مي كند، قصه مي گويد و در همان حال موهايش را كوتاه مي كند. با او حرف مي زند هر چند كه پاسخي نمي گيرد و با ويلچر او را به پارك مي برد تا هوايي تازه كند.مادر جوان ديگر، فرزند 4ساله معلول ذهني خود را از اين كلينيك به آن كلينيك، از اين دكتر به آن دكتر مي برد و هر كجا كورسويي اميد بيابد با اشتياق مي شتابد تا راهي براي درمان كودك خود بيابد. او نمي خواهد فرزندش با كودكان سالم تفاوت داشته باشد. او آرزو مي كند كودكش مدرسه معمولي برود مثل تمام بچه هاي سالم. او آرزو مي كند كه فرزندش روزي بتواند مثل ساير بچه ها بازي كند، شيطنت كند و بدود، بزرگ شود، قد بكشد و مردي براي خود شود ولي در پس همه اين آرزوها فقط آهي است و اميد به يك معجزه!در زير اين آسمان نه چندان صاف، از اين نمونه ها كم نيستند؛ مادراني كه يك روز سلامت و تندرستي فرزندشان را با تمام عمر خود تاخت مي زنند.
مادراني كه هيچ وقت كودكانشان جز نگاه معصومانه و يا جيغي از ته دل طور ديگري نمي توانند از آنها تشكر كنند. اي مادر مهربان تو سهم بيشتري از بهشت را خواهي داشت.اينك از تو اجازه مي خواهم كه من به جاي فرزندت، كه قادر به تكلم و تشكر نيست بگويم با تمام وجود دوستت دارم مادر فداكارم. هزاران هزار بوسه بردست هاي خسته ات، هزار بوسه بر چروك هاي صورت و شانه هاي افتاده ات.

پرسش و پاسخ
ترجمه: سميه شرافتي
پسر 5ساله من دچار لكنت زبان شده؛ آيا اين طبيعي است؟ آيا اين لكنت زبان مي تواند نشانه اضطراب باشد؟
بسياري از كودكان در طول دوره رشدشان دچار لكنت زبان مي شوند. اين اتفاق در سنين 2 تا 5سالگي به مدت چندين هفته يا چندين ماه رخ مي دهد. اغلب اين كودكان بدون اينكه لكنت زبان شان درمان شود، رشد مي كنند. اما در بعضي از آنها، لكنت زبان از تكرار حروف بي صداي ساده و تك سيلابي به تكرار كلمات و جمله ها پيشرفت مي كند.علت لكنت زبان كاملاً مشخص و آشكار نيست. عامل ژنتيكي آن هم هنوز ناشناخته است. خوب است بدانيد عواملي مانند الگوهاي خانوادگي، هيجانات و مشكلات رواني و استرس(اگر چه ممكن است باعث شدت لكنت زبان شود) در ايجاد لكنت زبان نقش ندارند.اگر چه الگوهاي خانوادگي در ايجاد اين اختلال نقش ندارند، اما طرز برخورد شما با كودك مبتلا به لكنت زبان ممكن است اضطراب او را در مورد لكنت زبانش افزايش دهد و آن را مزمن و طولاني  كند.اگر شما در مورد طرز گفتار و لكنت كودك خود نگرانيد حتماً با پزشك صحبت كنيد تا او شما را به يك گفتاردرمان ارجاع دهد.
منبع: مايا كلينيك

تازه ها
دارويي جديد براي ديابتي ها
007290.jpg
همشهري آنلاين: ديابت مي تواند آسيب عصبي ايجاد كند و درد و بي حسي يا گزگز كردن پاها و دست ها را باعث شود، اما دارويي جديد در ژاپن در حال آزمايش است كه مي تواند مانع اين علائم شود. به گزارش خبرگزاري رويترز بر اساس گزارشي كه اخيرا در نشريه مراقبت از ديابت منتشر شده، داروي اپالرستات مي تواند از پيشرفت اختلال اعصاب محيطي يا نوروپاتي محيطي در ديابت جلوگيري و علائم آن را بهبود بخشد.اپالرستات جزو گروهي از تركيبات به نام مهاركننده هاي آلدوز ردوكتاز است كه براي مهار كردن مسير شيميايي كه در ايجاد آسيب عصبي در ديابت دخيل است ساخته شده اند؛ اغلب داروهاي اين گروه يا سودمندي كم يا عوارض جانبي زيادي دارند. اما پژوهشگران ژاپني در بررسي سه ساله كارايي و ايمني درازمدت داروي اپالرستات در 600 بيمار مبتلا به شكل خفيف آسيب عصبي ناشي از ديابت نشان دادند كه در افراد دريافت كننده دارو علائم بي حسي، افزايش حساسيت و گرفتگي عضلاني به ميزان قابل توجهي افزايش مي يابد، اما كاهش درد قابل ملاحظه نيست. در ضمن عوارض جانبي با ارتباط مستقيم به اين دارو هم به وجود نيامد.اين محققان يادآورشدند كه منافع درازمدت درمان طولاني مدت با اپالرستات به خصوص در بيماراني واضح بود كه قند خون آنها به خوبي كنترل شده بود.
سرطان رحم و بيماريهاي ويروسي
ايرنا - درصد بالايي از بيماران مبتلا به سرطان رحم، سابقه ابتلا به بيماري هاي ويروسي دارند.
به گزارش دويچه وله، خبر ساخته شدن واكسن سرطان رحم مدتي پيش در صدر اخبار علمي
قرار داشت و اين واكسن كه در سه نوبت زماني تزريق مي شود، پس از تأييد كارشناسان مجوز توليد گرفته و وارد بازار دارويي آمريكا شده است. مركز تحقيقاتي متخصصان زنان اروپا اعلام كرده است پس از تكميل تحقيقات پزشكي در مورد نحوه اثر اين واكسن كه تاكنون مثبت ارزيابي شدند، احتمالاً تا پايان سال جاري ميلادي مجوز توليد و تزريق واكسن در اروپا نيز تصويب خواهد شد. هرچند عوامل ابتلا به سرطان رحم مانند ساير بيماري هاي سرطاني كاملاً شناخته شده نيستند، اما درصد بالايي از بيماران مبتلا به اين سرطان سابقه ابتلا به بيماري هاي ويروسي دارند.
سرطان رحم بعد از سرطان سينه مهمترين علت مرگ و مير زنان ??تا ?? ساله در كشورهاي پيشرفته به شمار مي آيد و متأسفانه اين نوع سرطان به سرعت در بدن گسترش پيدا مي كند و در موارد پيشرفته، ساير ارگان هاي داخلي مانند استخوان ها و كبد را هم درگير بيماري مي كند.
علل مرگ و مير زنان در كشورهاي كمتر توسعه يافته عواملي مانند؛ بي اطلاعي زنان، عدم رعايت بهداشت و كمبود سطح امكانات است. ناديا هاربرك پزشك متخصص زنان كه مدت هفت سال است در مونيخ آلمان در زمينه سرطان رحم تحقيق مي كند، مي گويد: از نظر اطلاعاتي در مورد سرطان رحم در جايگاه خوبي قرار داريم، اين واكسن كه در آمريكا مجوز تزريق گرفته، واكسن پيشگيري است، يعني اينكه ما فرد را واكسينه مي كنيم و اميدواريم كه اين زنان، مبتلا به اين نوع بيماري هاي ويروسي نشوند كه پيامدش فراهم شدن زمينه بروز سرطان رحم است . نكته ديگر اين است كه با وجود تأييد جامعه پزشكي آمريكا و مثبت ارزيابي شدن اثر تزريق واكسن، بسياري از گروه هاي سنتي و مذهبي آمريكا به علت آنكه اين واكسن قبل از سن بلوغ دختران و در مجراي تناسلي تزريق مي شود و احتمال ابتلاي خفيف به بيماري مانند هر واكسيناسيون ديگري وجود دارد، با اين روش مخالفت كرده اند. نكته مهم ديگر قيمت ???دلاري يك دوره سه نوبتي اين واكسن است كه در حال حاضر توسط شركت هاي بيمه نيز پرداخت نمي شود، در نتيجه تا زمان توليد انبوه و ارزان قيمت واكسن استفاده از آن همگاني نخواهد بود.
بهترين توصيه براي جلوگيري از ابتلا به سرطان رحم پس از رعايت بهداشت، انجام تست هاي تشخيص آزمايشگاهي است و از آنجا كه ابتلا به سرطان رحم با نشانه خاصي همراه نيست، تكرار شش ماه اين تست ها به ويژه براي زناني كه سابقه اين بيماري در خانواده آنها وجود دارد ضروري است و در صورت تشخيص به موقع بيماري، شانس زنده ماندن بيمار بالاست.

سلامت
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
حوادث
بين الملل
سياسي
شهر تماشا
شهري
دانش
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   شهري   |   دانش   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |