نياز به هواي تازه
توليد و پخش برنامه هاي تركيبي مخصوص جوان ها در دهه هفتاد، يك اتفاق بود. برنامه هايي با اجراي زنده و فضا و حال و هوايي متفاوت از آنچه در سيما روي آنتن مي رفت. نوعي طراوت و تازگي در برنامه هاي جوانانه آن سال ها به چشم مي خورد كه مي توان آن را مهم ترين دليل توفيق شان دانست. مهم ترين ويژگي  اين برنامه اجراي صميمانه و خودماني شان بود. به همين خاطر مجري برنامه  هاي جوان پسند خيلي زود به شهرت و محبوبيت رسيدند. هر چند در ابتداي اين مسير، برخي از تهيه كنندگان از بازيگران سينما هم به عنوان مجري استفاده مي كردند؛مسيري كه بعداً به صورت معكوس طي شد و مجريان برنامه هاي تركيبي به بازيگري در سينما روي آوردند.نزديك به يك دهه از پخش اوليه برنامه تركيبي جوانانه مي گذرد. برنامه هايي كه با توفيق شان توانستند جايگاهي ثابت در كنداكتور پخش بيابند. هر چند خيلي از اين برنامه ها خيلي زود طراوت و تازگي شان را از دست دادند، ولي هنوز هم مي توان رگه هايي از بداعت را در يكي، دو برنامه مخصوص جوانان مشاهده كرد. برنامه هاي تركيبي براي تكرار توفيق گذشته، بيش از هر چيز نيازمند هوايي تازه هستند.

گرايش به ساخت برنامه هاي زنده تركيبي در شبكه هاي مختلف در چند سال اخير روند رو به رشدي داشته است. اين برنامه ها به واسطه فضاي شاد و متفاوتي كه دارند، معمولاً مورد توجه قرار مي گيرند. موفقيت آنها در جذب مخاطب باعث مي شود توليد برنامه هاي تركيبي در دستور كار مديران شبكه هاي مختلف سيما قرار بگيرد. در اين يادداشت، نگاهي داريم به سه برنامه زنده پرمخاطب كه براي جوان ها ساخته مي شوند.
كوله پشتي؛ حركت تازه
برنامه كوله پشتي با سابقه اي 3 ساله يكي از مهم ترين برنامه هاي تركيبي شبكه سوم است. اين برنامه از نظر فرم و محتوا با ساير برنامه هاي مشابه تفاوت هاي زيادي دارد. سازندگان كوله پشتي در اين سال ها سعي كرده اند با طرح مضامين ديني و عقيدتي، فضايي روحاني و معنوي در كوله پشتي به وجود بياورند. اين برنامه، اگر چه مانند ساعت به وقت جواني ، يخ در بهشت و... به سراغ نخبگان رشته هاي علمي، فرهنگي و... مي رود و سعي دارد با معرفي آنها، براي جوانان الگوسازي كند اما در يك نكته اساسي با اين برنامه ها متفاوت است.
سازندگان كوله پشتي سعي دارند در كنار تقويت اعتماد به نفس در جوان ها و ترغيب آنها به علم آموزي، مفاهيم ديني و اسلامي را هم ترويج كنند. فرزاد حسني، معمولاً صحبت هايش را با احاديثي از پيامبر(ص) يا ائمه معصوم(ع) آغاز مي كند. به مناسبت هاي مذهبي در اين برنامه اهميت زيادي داده مي شود و سازندگان آن سعي مي كنند در مناسبت هاي خاص، فضاي روحاني و معنوي ويژه اي در برنامه ايجاد كنند.
جدا از اينها، امتياز كوله پشتي نسبت به ديگر برنامه هاي زنده حضور فرزاد حسني در مقام مجري است؛ مجري تازه كاري كه اصلاً با همين برنامه به شهرت رسيد و شناخته شد. آزادي عملي كه او در كوله پشتي دارد باعث شده اجراي خاصي را در تلويزيون تجربه كند. او مانند ديگر مجري هاي هم سن و سالش كه برنامه هاي مربوط به جوانان را اجرا مي كنند، در صحنه حركت نمي كند معمولاً روي مبل نشسته و تحرك زيادي ندارد. نحوه سخن گفتن و اداره بحث ها ويژگي اجراي فرزاد حسني است. اعتماد به نفس ويژه او البته گاهي اوقات دافعه برانگيز است و به نظر مي رسد او قصد دارد ميهمان برنامه را اذيت كند! حسني البته هميشه مدافع كارش بوده، اما بهتر است به جاي موضع گرفتن عليه منتقدانش كمي روي اجراي خود كنترل داشته باشد. مطمئن شد نتيجه بسيار بهتر از آن چيزي خواهد بود كه شاهدش هستيم.هر چند كوله پشتي متكي به مجري نيست؛ بلكه اتكا به محتوي دارد.
كوله پشتي در اين سال ها تغيير و تحول داشته و هرگز به شكل يكسان و يكنواخت روي آنتن نرفته، اين يكي ديگر از ويژگي هاي مثبت آن است. رابطه بي واسطه مجري با اتاق فرمان و برداشتن فاصله بين مخاطب و برنامه و ايجاد فضايي صميمانه و جوان پسند هم از ديگر ويژگي هاي كوله پشتي است. به نظر مي رسد مخاطبان اين برنامه هويت خاص كوله پشتي و فضاي آن را مي پسندند و در اين سال ها همواره مخاطب ثابت اين برنامه بوده اند. ساخت كوله پشتي در 3 سال متوالي نشان مي دهد برنامه هاي تركيبي اگر جذاب باشند، قطعاً مخاطب پيدا خواهند كرد. به دليل همين ميزان مخاطب است كه پخش اين برنامه به ساعت 21 كه يكي از پربيننده ترين ساعت تلويزيون است، منتقل شده است.
ساعت به وقت جواني؛جوان امروز
ساعت به وقت جواني شبيه يخ در بهشت است. برنامه تركيبي تابستان سال گذشته با اجراي جواد مولانيا و شيوا بلوريان روي آنتن مي رفت. فضاي برنامه ساعت به وقت جواني تفاوت زيادي با يخ در بهشت ندارد. اما جاي
شيوا بلوريان خالي است. برگ برنده
يخ در بهشت اجراي ساده و خودماني او بود. بازيگري كه به نظر مي رسد در اجرا موفق تر از بازي است، هر چند بايد اين موفقيت را مديون حضور در صحنه تئاتر و اجراهاي متعدد يك نمايش بداند. ساعت به وقت جواني گرچه فضايي مفرح و صميمي دارد اما با ميهمان هاي برنامه، طوري برخورد مي شود كه بيننده احساس نكند ميهمان بينوا زير آماج حملات مجري نمي تواند سربلند كند. همان قدر كه مجري، اجازه صحبت و شوخي دارد به ميهمان هم فرصت داده مي شود تا خود را در فضايي صميمي و راحت، احساس كند.
جوشقاني، مجري ساعت به وقت جواني مي تواند در تمام گوشه و كنار استوديو قدم بزند و در اجرا از بازيگري كمك بگيرد. او يك لپ تاپ هم دارد كه اين روزها، پاي ثابت خيلي از برنامه ها است و نشان دهنده اين كه برنامه هاي تلويزيوني ما واقعاً به روز هستند!
دخترانه؛ ورود آقايان ممنوع!
همان طور كه از نام برنامه پيداست، مخاطب اصلي آن دختران جوان هستند. دخترانه برنامه اي است كه قصد دارد مسائل و دغدغه هاي دختران امروز را به تصوير بكشد. ويژگي برنامه، اجراي دو نفره آن است. دو مجري جوان، در فضايي صميمي و خودماني برنامه را اجرا مي كنند. گاهي سر به سر هم مي گذارند، شوخي مي كنند و تپق مي زنند اما همه اينها باعث مي شود بيننده در فضايي قرار بگيرد كه با دخترانه احساس نزديكي بيشتري كند. مجري هاي دخترانه تنها در فضاي بسته استوديو محصور و محدود نيستند، گاهي به فضاهاي بيروني مي روند و گاهي در مقام گزارشگر با جوان هاي هم سن و سالشان صحبت مي كنند.
امتياز ديگر دخترانه استفاده از نظرات كارشناسي، فيلمسازان و منتقدان است. با ديدن منيژه حكمت، پوران درخشنده و تهمينه ميلاني در دخترانه مي شود متوجه شد كه سازندگان برنامه رابطه خوبي با سينما و سينماگران دارند (كاش با ادبياتي ها و داستان نويسان هم همينطور مي شد) در دخترانه هم مثل يخ در بهشت ، ساعت به وقت جواني و پل مسائل اجتماعي، فردي و خانوادگي جوان ها مطرح مي شود. مسائلي مثل بيكاري، ادامه تحصيل، ازدواج، كنكور و... .موضوع هاي برنامه طوري انتخاب مي شوند كه براي مخاطب اصلي آن جذاب باشد.
***
برنامه هاي تركيبي مخصوص جوان ها بايد فضاي مفرح و پرانرژي داشته باشند. جواني، بهترين و مهم ترين دوران زندگي است؛ زماني براي تصميم گرفتن درباره آينده. در اين مقطع حساس، جوان بايد علاوه بر شناخت راه از بيراهه، اميدوار باشد. نگاه او به آينده بايد سپيد و روشن باشد. برنامه هاي تركيبي مي توانند در كنار بررسي مشكلات جوان ها و ارايه راهكارهايي براي رسيدن به قله هاي موفقيت، روحيه و اميد را در آنها تقويت كنند. جامعه امروز ما، درگير افسردگي و ساير بيماري هاي روحي است. تلويزيون مي تواند با ايجاد فضايي اميدبخش، كمي از اين بحران هاي روحي را كمرنگ كند؛ البته نه با ترويج رويا پردازي بلكه با تبليغ سختكوشي و فرهنگ كار و تلاش.نكته ديگر اين كه برخي مجريان وقتي پشت دوربين مي روند شائبه عقل كل بودن مي گيردشان؛ به پشت دوربين رفتن، نشانه اي بر دانش بيشتر براي نصيحت كردن ديگران نيست.

Shinobido
سيستم:PS2
سبك: اكشن
شركت سرگرمي هاي سوني با پيروي از فرمول بازي محبوب Tenchu اين بازي را روانه بازار كرده است. سازنده بازي شركت Spike است كه سابقه خوبي در ساخت بازي هاي اين تيپي هم دارد. در Shinobido شما با حال و هوايي بسيار شبيه به سري مشهور Tenchu روبه رو هستيد.
شما در نقش Crow بازي مي كنيد. نينجايي كه حافظه اش را از دست داده و اكنون به دنبال هويت خود و سرنوشت خانواده اش مي گردد. Crow در قياس با Rikimaru (قهرمان سري Tenchu) كمي پيشرفته تر و روان تر وارد مبارزات مي شود. جوّ بازي همان فرمول Tenchu يعني حركت به صورت مخفيانه طي مراحل است.
Metal Slug
سيستم:PS2
سبك: اكشن
سري بازي هاي
Metal Slug از جمله كلاسيك ترين بازي هاي دوبعدي به شمار مي آيد. نسخه سه بعدي از بازي به مناسبت دهمين سالگرد ساخت آن براي PS2 منتشر شده است كه كاري بسيار جالب توجه از آب درآمده است. بازي همان شگرد سابق بزن برو را دنبال مي كند اما گشت وگذار و درگيري با موجودات، دشمنان و رئيس هاي مشهور بازي، آن هم در فضايي سه بعدي جداً جالب است.
بازي گرافيكي كارتوني و كمي هم طنزآلود دارد. كنترل بازي بسيار نرم و عالي كار شده و شما علاوه بر يك اسلحه كلت معمولي (با بي نهايت تير) در مرحله ها، انواع و اقسام سلاح هاي مختلف از قبيل شاتگان، مسلسل و حتي موشك انداز هم به دست خواهيد آورد.
يكي از متنوع ترين سلاح هاي بازي مراحل سوار بر رباط ها و تانك هاي عجيب و غريب در طول مراحل است. لازم نيست نگران حالت سه بعدي بازي باشيد، كنترل بازي مجهز به حالت هدف گيري خودكار است و به راحتي تمام موجودات قابل هدف گيري در صحنه را هدف قرار مي دهد. Metal Slug جديد نسخه اي بسيار سرگرم كننده و جالب توجه از اين سري معروف و تقريباً پر طرفدار بازي هاست.

سارا برومند- اين روزها اگر براي تماشاي برنامه هاي مختص جوانان در ساعات بعد از ظهر مجالي بماند برنامه نيم رخ كافي است تا برمان گرداند به روزهايي كه نيم رخ رنگ و لعاب خاصي داشت.
يك حرفهايي روي دلمان مانده بود و تريبوني نبود كه اعلامشان كنيم تا اين كه نيم رخها و اكسيژنها و ... زبان دلمان شدند. اما نيم رخها و اكسيژنها و حالا كوله پشتي ها آن قدر آينه در آينه شدند و حرفمان را تكرار كردند كه حرف هايمان از سكه افتاد و ديگر خودمان هم از شنيدنشان بدمان آمد.برنامه هاي تركيبي مدام حرفهاي يكسان را در بسته بندي هاي نو و تازه ارائه مي دهند، حرفها و موضوع هايي كه به قدري تكرار شده اند كه از اهميت افتاده اند. برنامه هاي تركيبي با تكرار مكررات به ورطه تتولوژيك يا همانگويي افتاده اند و مدام گذاره هايي چون خوبي خوبي است و بدي بدي است را مطرح مي كنند و نشانه هاي آشنا را تبديل به ناشناسه مي كنند و با تكرار مداوم آن حرفها و مشكلات باعث عدم تأثيرگذاري آنها مي گردند و نشانه ها را برايمان عادي مي كنند و در معناي كلي باعث معنا باختگي موضوعات و مسائل مي شوند و اين معنا باختگي حاصلي جز برنامه هاي بي تأثير و غيرجذاب ندارد. اصلاً مسأله تكرار به دنبالش نوعي كوري و ناشنوايي مي آورد. براي همه مان اتفاق افتاده است كه هر چيز نو و تازه اي به راحتي نظرمان را جلب مي كند و هنگامي كه آن وسيله مداوم و به صورت گسترده در دسترس و گستره ديدمان قرار گرفت اهميت و ارزش خود را از دست مي دهد. موضوعات مطروحه در برنامه هاي تركيبي نيز به همين شكل است و با تكرار از اهميت و ارزششان كاسته شده تا جايي كه ديگر فضايي براي توجه باقي نمي گذارند. از سوي ديگر موضوعاتي كه مطرح مي شوند در سطح باقي مي مانند، بدين معنا كه سعي در تحليل مفاهيمي كه موضوعات در اطراف آن مي چرخند نداريم و فقط به تبعات آنها مي پردازيم و مسائل اصلي را به صورت مجرد در نظر مي گيريم.
حسن جوهرچي كه خود تهيه و اجراي برنامه هاي تركيبي را به عهده داشته است، با ياد كردن از قانون تكرار شونده در برنامه هاي تركيبي مي گويد: برنامه هاي تركيبي تبديل به قانون ناخوشايند شده اند كه اين قانون شامل سه گزينه مجري، گزارش و مهمان است كه مهمان گاهي اوقات كارشناسي است كه به طرح مسائل تكراري مي پردازد كه تأثيري بر مخاطب ندارد. او راه رهايي از ورطه عدم تأثيرگذاري و جذابيت را در مشاركت مردمي مي داند كه به نحوي غيرمستقيم مسائل را از ديد و نقطه نظر آنها ببينيم و آنها را در ساخت برنامه ها سهيم سازيم. حسن جوهرچي نكته اي براي نو شدن و تأثير گذار بودن اين برنامه ها مطرح مي  كند؛ مسأله اشراف تهيه كنندگان به مقوله جامعه شناسي. او معتقد است تهيه كننده اي كه با ديدي جامعه شناسانه پيش مي رود مي تواند به نيازها و خواسته هاي جامعه پاسخ داده و برنامه مؤثري ارائه سازد.