وحي در مقياس عقل
تبيين فلسفي وحي، موسي ملايري، انتشارت طاها، چاپ اول، ۱۳۸۴
گروه انديشه- وحي از جمله آموزه ها و مفاهيم ديني است كه بيش از هر مفهوم ديگري، مورد تحليل و موشكافي قرار گرفته است. اما اين بررسي ها و تحليل ها، همگي در يك سطح نبوده اند. برخي اساساً جنبه سلبي داشته و با مفروض گرفتن اصول مادي گرايانه، ابتدا مفهوم وحي را به ساير تجارب بشر، مثل تجارب عرفاني بازگردانده اند و آن گاه نوع اين تجربه ها را در تحليل هاي بدبينانه به طغيان و غليان ذهن و ـ در تحليل هاي همدلانه ـ به عواطف و احساسات پاك ارجاع داده و به كلي وجود ما به ازاء طبيعي آن را انكار كرده اند. برخي ديگر از نظريه ها كه به نوعي براي تجربه ديني، ما به ازاء ماوراء طبيعي قائل اند، معرفت بخش بودن و قابل توصيف بودنش را منكرند. اين كتاب تلاشي است در ارائه، معرفي، نقد، تحليل و بررسي اصول و مباني تبيين فلسفي وحي و نبوت در فلسفه اسلامي از فارابي تا صدرالمتالهين. كتاب حاضر از سه فصل تشكيل شده است: تعاريف و پيش فرض ها، حكيمان مسلمان و مسئله وحي و صدرالمتاليهن و مسئله وحي.
فلسفه بر مبناي علم
پيدايش فلسفه علمي، هانس رايشنباخ ، ترجمه موسي اكرمي، انتشارت علمي و فرهنگي، چاپ دوم، ۱۳۸۴
گروه انديشه- از بزرگاني كه نخست داراي ديدگاهي همانند ديدگاه حلقه وين بودند و با داشتن مقام رياست انجمن فلسفه تجربي در برلين، در برگزاري نخستين كنگره رياضيات و فيزيك با حلقه وين همكاري كردند، هانس رايشنباخ بود. او استاد فلسفه در دانشگاه هاي آلمان، تركيه و آمريكا بود. رايشنباخ با آراء كانت به خوبي آشنايي داشت و زماني خود فيلسوف نوكانتي بود. بنابراين همراه با بسياري از وابستگان حلقه وين به پوزيتويسم منطقي رسيد. اما در تحولات فكري بعدي به ويژه در نتيجه كار، درباره نظريه احتمالات به ايستاري فلسفي دست يافت و ديگر خود را پوزيتويست نخواند.
رايشنباخ در اين كتاب درباره ريشه هاي فلسفه سنتي از يك سو و نتايج به اصطلاح فلسفه علمي نوين از سوي ديگر سخن مي گويد. به نظر وي فلسفه قديمي و سنتي با طرح مسائل كاذب كه از نظر علوم جديد پاسخي براي آنها وجود ندارد، به بن بست رسيده است و لذا فلسفه اي جديد بايد بر مبناي دستاوردهاي علمي تأسيس شود و بكوشد با انديشه روشن، پرسش هاي واقعي درباره موضوعات كلي و نظري مطرح كند و در حوزه علمي به آنها پاسخ گويد.
نويسنده در بخش اول با بررسي كلي خاستگاه ها، مشخصه ها، مفاهيم، شيوه ها، هدف ها و اشتباهات دستگاه هاي فلسفي نظري سنتي، به نقد افلاطون، ارسطو، فيثاغورث، دكارت، لايب نيتس، آنسلم قديس، اسپينوزا، كانت، هگل، جان لاك، ميل و... همچنين به نقد قياس صوري، استقراء، عقل گرايي، تجربه گرايي، علم زدگي و .. مي پردازد.