بررسي جايگاه و اهميت مكانيزاسيون در كشاورزي ايران
گسترش توليد
همايون شيخ- آرش سيواني
|
|
مكانيزاسيون كشاورزي مجموعه اي از علوم و فنون كاربردي است كه مطالعه، شناخت و به كارگيري انواع مختلف ماشين و ابزار نيروي محرك، در مراحل مختلف توليد و در فرآوري محصولات كشاورزي را شامل مي شود.
به عبارت ديگر مكانيزاسيون، استفاده از وسايل و ادوات مكانيكي و به عبارت كلي تر استفاده از تكنولوژي روز در كشاورزي براي افزايش بهره وري با رعايت تمام جوانب مي باشد.
مكانيزاسيون استفاده از تكنولوژي روز در كشاورزي براي رسيدن به توسعه پايدار است.
معني خاص مكانيزاسيون شامل تكنولوژي ماشيني و مسائل مرتبط با آن در كشاورزي است، در حالي كه معني عام آن تمام مسائل و تجزيه و تحليل هاي كلي مرتبط با كشاورزي و مديريت آنها را شامل مي شود. مقاله حاضر، به بررسي مكانيزاسيون در بخش كشاورزي ايران و تحول و اهميت آن مي پردازد.
تاريخچه مكانيزاسيون در ايران
اولين گاوآهن فلزي برگردان دار دامي در زمان ناصرالدين شاه قاجار به ايران وارد شد و در اروميه مورد استفاده قرار گرفت. اولين نمايشگاه ماشينهاي كشاورزي در سال ۱۳۰۰ شمسي در تهران برگزار گرديد و نمونه هايي از ماشين هاي كشاورزي به نمايش گذارده شد.
اولين تراكتور نفتي ساده به دستور رضاخان در سال ۱۳۰۸ براي مدرسه فلاحت خريداري گرديد تا دانشجويان بتوانند با طرز كار آن آشنا و در مزارع استفاده كنند. با وقوع جنگ جهاني دوم و مشكلات دادوستد با كشورهاي فروشنده و همچنين اثرات اين جنگ در امور داخلي كشور، عملاً اين طرح متوقف و بهره برداري از آن نيز مسكوت ماند. پس از جنگ، كم كم سرمايه داران و بعضي از شركتها شروع به وارد كردن تراكتور در ايران نمودند.ابتدا روستاييان از پذيرفتن تراكتور و ماشينهاي كشاورزي در مزارع خود، خودداري مي كردند و اعتقاد داشتند كه بركت كشاورزي در سم گاوها مي باشد، ولي به تدريج كه با نتايج كار آنها آشنا شدند تا حدودي ماشينها را پذيرفتند.
در سال ۱۳۱۶ شركت شيار و ماشينهاي كشاورزي تشكيل شد. اين شركت ماشينهاي كشاورزي و تراكتور هاي كشاورزي را وارد مي نمود و با بستن قراردادهايي از طريق پيمانكاري براي صاحبان مزارع كار مي كرد.
در سال ۱۳۲۵ دولت كمك هايي براي واردكنندگان تراكتور و ماشينهاي كشاورزي در نظر گرفت و بانك كشاورزي تعدادي تراكتور چرخ لاستيكي و كمباين وارد نمود و به اقساط كوتاه مدت به مالكين و صاحبان مؤسسات كشاورزي فروخت.
آغاز فعاليت بنگاه توسعه ماشينهاي كشاورزي از سال ۱۳۳۱ در واقع سرآغاز ماشيني كردن كشاورزي ايران به شمار مي رود. اين مؤسسه از سال ۱۳۳۱ تا سال ۱۳۳۶ خود رأساً اقدام به وارد كردن تراكتور و ماشينهاي كشاورزي مي نمود و آنها را به اقساط به فروش مي رساند. اما از سال ۱۳۳۶ تا سال ۱۳۴۵ بنگاه مستقيماً اقدام به وارد كردن تراكتور نمي كرد، بلكه اعتبار وامي به اقساط ۴ تا ۶ ساله به متقاضيان خريد تراكتور مي داد تا آنها مطابق سليقه و امكانات خود اقدام به خريد تراكتور و كمباين و ساير ادوات كشاورزي بنمايند.
اين طرز كار سبب شد كه به تدريج ماركهاي مختلف تراكتور و كمباين هركدام به تعداد كمي وارد كشور شود و چون براي فروشندگان تأمين لوازم يدكي و تعميرگاه هاي لازم مقرون به صرفه نبود، اغلب اين وسايل در مدت كوتاهي از كار افتاده و بي استفاده مي ماند.در سال ۱۳۴۵ قراردادي با كشور روماني منعقد شد كه طي آن مقرر گرديد تعدادي تراكتور با توان ۴۰ و ۶۵ اسب بخار يونيورسال و تعداد گاو آهن، ديسك، كودپاش، بذرپاش، دروگر و ساير ادوات خريداري شده از طريق بنگاه توسعه ماشينهاي كشاورزي توسط عاملين فروش در اختيار كشاورزان گذارده شود. طبق اين قرارداد مقرر شد كه در مراكز عمده فروش، اقدامات لازم براي تأسيس نمايندگي هاي لوازم يدكي و تعميرگاه هاي ثابت و سيار به عمل آيد.به موازات اين قرارداد از سال ۱۳۴۶ اقدام به ساخت ساختمان كارخانه تراكتور سازي تبريز شد كه از سال ۱۳۴۹ بهره برداري از آن آغاز شد و قطعات تراكتور از روماني وارد و در آن كارخانه مونتاژ گرديد. اين كارخانه از سال ۱۳۵۳ اقدام به وارد كردن تراكتورهاي مسي فرگوسن نمود كه در حال حاضر ساخت اين تراكتورها در كارخانه تراكتورسازي تبريز انجام مي گيرد.
در سال ۱۳۵۲ كارخانه جاندير اراك به مونتاژ تراكتور، كمباين و ساير ادوات كشاورزي جاندير پرداخت كه اين كارخانه نيز هم اكنون به ساخت كمباين وبيلر مشغول مي باشد.
در سالهاي اخير شاهد رشدي چشمگير در رابطه با استفاده از تراكتور و ماشينهاي كشاورزي در مزارع ايران هستيم و اين نويد پيشرفت و ترقي كشاورزي مي باشد.
البته لازم به ذكر است كه بنگاه توسعه ماشينهاي كشاورزي هم اينك منحل شده و مسئوليت اين بنگاه به مراكز خدمات حمايتي كشاورزي سپرده شده است.در حال حاضر توليد كنندگان سختكوش ماشين هاي كشاورزي همراه با واردكنندگان ماشينها و ادوات كشاورزي با نظارت دستگاه هاي ذيربط و مراكز ارزيابي ماشينهاي كشاورزي سعي در تأمين نيازهاي مكانيكي مزارع دارند و در اين راه قدم هاي مؤثري را برداشته اند.
چرا مكانيزاسيون؟
يكي از اهداف مكانيزاسيون افزايش توليد و كسب سود بيشتر است. افزايش توليد با افزايش سطح زير كشت و افزايش مقدار توليد در واحد سطح ميسر مي شود و مكانيزاسيون در پي اجراي هر دو روش است؛ يعني از يك طرف با افزايش تعداد و ظرفيت ماشينها و نيز احياي زمين هاي باير، سنگلاخي و فقير باعث افزايش سطح زير كشت مي شود و همچنين با بهبود كيفيت كار ماشينها و افزايش دقت آنها بر اساس نياز گياه و نيز بهبود ساير عوامل غيرماشيني مثل مسائل خاك شناسي ،بهبود كيفيت آبياري، اصلاح بذر، بهينه سازي عمليات، افزايش توليد در واحد سطح را باعث مي شود.از طرف ديگر مكانيزاسيون توانسته است با كاهش نيروي كارگري و انجام به موقع عمليات، كاهش چشمگيري در هزينه ها و افزايش درآمد داشته باشد كه بهره وري و ظرفيت بالاي ماشين در رسيدن به اين هدف نقش عمده اي داشته است. اصولاً مكانيزاسيون دنبال آن است كه افزايش مقداري در هزينه ها باعث افزايش مقدار بيشتري در درآمد شود و بايد به خاطر سپرد كه بزرگترين عامل پذيرش اجتماعي يك ايده جديد و يا ماشين جديد مقدار هزينه آن و اثر آن بر درآمد است.
با به كارگيري مكانيزاسيون و تكنولوژي روز مي توان عمليات كشاورزي را در زمان مقرر انجام داد. انجام به موقع عمليات كشاورزي با توجه به شرايط جوي خصوصاً در مراحل كاشت و برداشت محصول از ضررهاي عمده اي جلوگيري مي كند. به عنوان مثال با مركب كردن ماشينها و يا افزايش ظرفيت ماشينها مي توان از اين گونه زيانها جلوگيري نمود و مكانيزاسيون همواره در تكاپوي انجام آن بوده است. امروزه اين مسأله در كشورهاي پيشرفته به صورت جدي دنبال مي شود و تحقيقات زيادي براي تعيين بهترين زمان انجام عمليات مختلف صورت مي گيرد كه بعد از تعيين اين مورد با به كارگيري تكنولوژي هاي مختلف ماشيني درصدد انجام به موقع عمليات براي كسب بهترين عملكرد هستند.يكي ديگر از مزاياي مكانيزاسيون، ايجاد رغبت و جذابيت براي انجام كار كشاورزي است كه اين كار با استفاده از كاهش سختي كار صورت گرفته است. در واقع كاهش سختي كار نه تنها در جذابيت كار كشاورزي و افزايش سرمايه گذاري در اين بخش مؤثر است بلكه حتي در كيفيت و دقت عمليات و نيز بازده كار تأثير به سزايي دارد.
شاخص هاي مبنا
الف) درجه مكانيزاسيون
شاخصي است كه كميت را در مسائل مكانيزاسيون بررسي مي كند و عبارت است از مقدار عمليات مكانيزه انجام شده به كل عمليات مكانيزه مورد نياز و يا به عبارت ديگر نسبت سطحي كه در آن عمليات مكانيزه مورد نياز انجام شده به كل سطح مي باشد. چنانچه بخواهيم از ديد تخصصي به موضوع بنگريم، درجه مكانيزاسيون را مي توان به صورت شاخصي كمي و كاملاً مشخص و نيز كميتي قابل اندازه گيري و قابل مقايسه با سطوح مختلفي از درجات مكانيزاسيون در نظر گرفت.
به عنوان مثال اين شاخص براي مقايسه روند رشد مكانيزه هر نوع عمليات ماشيني در سال هاي مختلف و يا نيز براي مقايسه درجه مكانيزه عمليات مختلف با يكديگر كاربردي به سزا دارد كه در تجزيه و تحليل علل و عوامل آنها و نيز يافتن راهكارهايي مناسب بسيار مؤثر خواهد بود. ذكر يك مثال، كمك بيشتري جهت درك اين مسئله خواهد كرد: به عنوان مثال، چنانچه درجه مكانيزاسيون براي شخم جهت كشت گندم آبي ۱۷/۹۶ درصد و عمليات ديسك زني ۶۲/۸۲ درصد و كودپاشي ۷/۴۴ درصد و ماله كشي ۱/۲۸ درصد و عمليات كاشت ۵۶ درصد باشد، اين بدان مفهوم است كه از مجموع كل سطوحي كه در آن گندم آبي كشت مي شود، ۱۷/۹۶ درصد آن به صورت مكانيزه شخم خورده، ۶۲/۸۲ درصد آن به صورت مكانيزه ديسك خورده، ۷۷/۴۴ درصد آن به صورت مكانيزه كودپاشي شده، ۱/۲۸ درصد آن به صورت مكانيزه ماله كشي شده و بالاخره ۵۶ درصد عمليات كشت گندم آبي به صورت مكانيزه بوده است.با دقت بيشتر به اين مثال درمي يابيم كه درجه مكانيزه عملياتي كه انرژي زيادتري مي طلبند مانند شخم و ديسك نسبت به عملياتي كه انرژي كمتر ولي كنترل و دقت بيشتري مي طلبند مانند بسياري از عمليات داشت، بسيار بيشتر است و اين به علت طاقت فرسا بودن عمليات انرژي خواه و صرفه اقتصادي بيشتر در انجام مكانيزه آنها و نيز وجود محدوديت زماني بيشتر براي انجام آنهاست كه سبب شده انجام آنها به ماشين واگذار شود.
ب) سطح مكانيزاسيون
اين فاكتور، كيفيت را در مكانيزاسيون بررسي مي كند و در واقع نسبت مجموع كل توان كششي موجود در كشور به مجموع كل سطح زمين هاي زراعي كشور است.
ضريب تبديل، ضرب در مجموع كل توانهاي كششي موجود در كشور، تقسيم بر سطح زير كشت، مساوي سطح مكانيزاسيون
واحد سطح مكانيزاسيون غالباً به صورت اسب بخار بر هكتار مي باشد.
|