گفت و گو با نويسنده دو كتاب «عصر شورانگيز ارگ بم» و «هياهوي آرام»
جست وجوي سنت هاي بم در آوار زمان
شهاب خاكسار
|
|
|
|
تنها دانستن اين كه كتابي درباره بم، تاريخ و آداب و رسومش ظرف مدت يك ماه پس از زلزله مهيب سال ۸۲ آماده طبع و توزيع شده است، شايد دليل كافي براي خواندن آن كتاب باشد. بي شك در شرايط خاص روزهاي پرحزن و اندوه زلزله مهيب دي ماه ۸۲ شهر بم، انتشار كتاب «عصر شورانگيز ارگ بم» توجه هر آدم اهل ذوق و علاقه مند به ايران شناسي را جلب مي كرده به ويژه آن كه بدانيم نويسنده كتاب در شرايطي كه ده ها نفر از اقوام و آشنايان خود را در زلزله از دست داده، با چشماني اشكبار و دلي داغدار و پر از دغدغه يك ماهه كتاب را تأليف نموده است؛ دغدغه هايي كه از زبان خودش شنيدم و براي شما هم خواهم گفت. آنان كه در روزهاي رونق و آباداني «بم» اين شهر و ارگ زيبايش را ديده بودند حتماً قبر استاد ميرزا نعيم را به عنوان تك مزار ارگ، ديده اند.
سال ها بعد فرزندي از نسل ميرزا نعيم كه دلش براي بم مي تپيد با اين دل نگراني كه آن همه خاطره و فرهنگ و آداب و رسوم كه ريشه در كوچه پس كوچه هاي خشت و گلي بم داشت زير خروارها خاك همراه با همشهريان نجيبش دفن شوند، به نگاشتن تاريخ و آداب و رسوم شهرش همت گماشته است.نصرت السادات رضوي نيكخو آن گونه كه خود معترف است، نويسنده اي چيره دست كه جادوي قلم او خواننده آثارش را مسحور گرداند نيست، اما با نهايت صميميت از چيزهايي نوشته كه بوي اصالت مي دهد. بوي روزگاراني كه همه ما از يادآوري آن به هر زباني، جنبشي را در اعماق دلمان احساس مي كنيم.«عصر شورانگيز ارگ بم» و «هياهوي آرام» كه امروز در قالب دو جلد كتاب به زيور طبع آراسته گرديده، در حقيقت دو بخش از يك دل نوشته از اين بانوي با ذوق و شاعره بمي است كه به دلايلي از جمله محدوديت زماني روزهاي پس از زلزله و حجم بالاي آن به دو كتاب مجزا تبديل شده است.روزي كه پاي صحبت هاي اين بانوي صبور نشستم، آنچه بيش از هر چيز ديگري توجه ام را جلب كرد عشق زايدالوصف او به آداب و رسوم كهن ايران زمين و به ويژه شهرش بم زيبا و استوار بود.
خانم رضوي نيكخو كه از ۱۳۱۳ تاكنون ۷۲ بهار را پشت سر گذاشته است، اكنون با كوله باري از تجربيات و البته خاطرات شيرين، پذيراي ما بود. بيش از هر كلام ديگري با كلماتي قاطع گفت: من يك بانوي «بمي» هستم و به بمي بودن خودم افتخار مي كنم. افتخار مي كنم كه زادگاه من شهري است كه نه تنها از نظر تاريخي بلكه از نظر طبيعي و تنوع محصولات كشاورزي نيز شهري كم نظير در دنيا شناخته مي شود. او البته از زلزله سال ۸۲ نيز گفت و اين كه ۲۸ نفر از بستگان درجه اول خود را در آن حادثه از دست داده است و البته از اين كه در آن شرايط سخت در حالي كه شوهر معلول خود را به بم برده و در حالي كه در شرايط بسيار سختي در چادر اسكان گرفته بود تأليف كتاب «عصر شورانگيز ارگ بم» را آغاز نمود؛ كتابي كه براي چهلمين روز درگذشت قربانيان آن حادثه تلخ آماده توزيع شد.از او درباره انگيزه هاي تأليف اين كتاب، آن هم در آن شرايط خاص پرسيدم. در حالي كه به افقي دور خيره مي شد، گفت: ديدم از نسل قديم شهرم، تعداد كمي زنده مانده اند. فكر كردم ممكن است آداب و رسوم سنتي و اصيل بم هم با رفتن آنها، كمرنگ شود.جلد دوم كتاب عصر شورانگيز ارگ بم، با عنوان «هياهوي آرام، خاطرات بانوي سخت كوش كوير» نيز دو سال بعد در ۱۳۸۴ به چاپ رسيد. علاوه بر خاطراتي كه همگي بيانگر گوشه هايي از فرهنگ و آداب سنتي خطه كوير هستند، آنچه در اين كتاب جلب توجه مي كند، تشريح زواياي عبرت آموز و در عين حال پرهيجان و جذاب از جنگ بين الملل دوم و هجمه بيگانگان به خاك ميهنمان است؛ جنگي كه براي خانم رضوي يادآور شهادت مظلومانه پدرش سيد عبدالحسين رضوي نيكخو در صحن مطهر امام هشتم(ع) است.
قديمي ترها در بم هنوز خاطراتي را مستقيم يا نقل سينه به سينه از سركار نيكخو رياست وقت شهرباني بم به ياد دارند. سيد عبدالحسين رضوي هشتاد سال پيش در بم به دليل خوي نيكو و رفتار محترمانه اش با اهالي لقب نيكخو گرفت و به دليل همين خوي نيكو كه ظاهراً با شيوه دستگاه رضاخاني سازگاري نداشت، در سال ۱۳۱۸ به شهر مرزي باجگيران تبعيد گرديد و دو سال بعد در حمله هوايي قواي شوروي به حرم مطهر حضرت امام رضا(ع) در مردادماه ۱۳۲۰ به شهادت رسيد.جالب آن كه خانم رضوي نيكخو در شرايطي كه از يادآوري خاطرات آن روزها و به ويژه آن كه پس از آن سال ديگر هرگز مزار پدرش را پيدا نكرده است، اندوهگين مي نمود، اضافه كرد: به هنگام نوشتن اين بخش از خاطراتم بحران پرونده هسته اي ايران را نيز مد نظر داشتم. مي خواستم با يادآوري حماسه هاي آن روزگار فرزندان ايران زمين، افكار جوانان كشورم را تهييج كنم.
و در پايان گفت وگويم با خانم رضوي، بزرگ ترين آرزوي او؛ دوست دارد از طرف دولت مأمور آباداني يك روستاي كوچك در شهرش بم شود تا قدرت مديريت اجتماعي و توانايي خود در ايجاد اتحاد و آباداني را نشان دهد. اكنون كتاب هاي «عصر شورانگيز ارگ بم» چاپ انتشارات مركز كرمان شناسي در ۱۵۲ صفحه و شش فصل و «هياهوي آرام» چاپ انتشارات ولي در ۴۱۰ صفحه و بيست فصل آماده اند تا خاطره شيرين مطالعه دل نوشته هايي تاريخي را براي خوانندگانشان فراهم آورند.
|