طراحي شهري، مشكل بزرگ كلانشهرها
بي هويتي پشت دروازه هاي شهر
حسين مجيدي*
آيا پياده روهاي شهر، براي رفت و آمد افراد سالمند، معلول و كودكان مناسب است يا اين كه افراد سالم هم براي تردد دچار مشكل هستند
آنچه امروزه در شهر تهران مي بينيم عكس اين مسأله است، فروش تراكم، ايجاد ساختمان هاي با ارتفاع متفاوت در يك معبر، استفاده از مصالح متفاوت به سليقه اشخاص با جنس و رنگ مختلف در نماي ساختمان ها و اكثراً متضاد با يكديگر، پنجره و ورودي ها با ابعاد و اندازه و اشكال مختلف، مجموعه اي از الگوي نه چندان تعريف شده نتيجه اين روش مديريت است
|
|
امروزه زندگي همراه با رفاه و آسايش در شهرهاي بزرگ به عوامل متعددي وابسته است. چنانچه براي مشكلات موجود توسط برنامه ريزان و متوليان اداره شهر، برنامه ريزي صحيحي، طرح ريزي شده باشد، آن شهر براي ساكنين، از امكانات لازم برخوردار خواهد شد. اين شرايط، بستگي مستقيمي به وجود طرح هايي دارد كه براي اداره شهر تهيه شده است. دو طرح جامع و تفصيلي در دست تهيه براي شهر تهران، پايه و اساس اجراي اصولي برنامه ها و كنترل و اداره مناسب شهر، در آينده خواهد بود. هر چه اين دو طرح، كارآمدتر و اصولي تر باشد، در آينده شهر تهران تأثيرگذاري بيشتري خواهد داشت. مباحث ترافيكي شهر، آلودگي هاي صوتي و بصري، بخش ساخت و ساز و تراكم و توسعه شهر و ده ها موضوع مرتبط ديگر، بخش هايي است كه حل آن را مي توان در آينده انتظار داشت.
در توصيف وضعيت كنوني شهر تهران از لحاظ بصري، جملاتي همچون شهري داراي ساختمان ها و خيابان هاي خسته كننده و يا شهري كه هماهنگي در ساخت و ساز آن وجود ندارد و آثار شاخص معماري در آن كمتر يافت مي شود، شهري گسترده و بي ضابطه و همچنين پايتختي بي توجه به فرهنگ و هويت ايراني، اسلامي از جانب شهروندان بسيار شنيده مي شود.
سازمان هاي مؤثر در طراحي شهري
عمده مدرسين مطرح دانشكده معماري و شهرسازي معروف كشور، كساني هستند كه در خارج از ايران تحصيل كرده اند و بيشتر دروس، موضوعاتي است كه در سبك هاي معماري و شهرسازي ديگر كشورها توسط اساتيد به دانشجويان ارايه مي گردند. اما در مباحث مربوط به معماري و شهرسازي ايران، به گذراندن چند واحد از طرف دانشجويان كه عمدتاً بازديد از بناها و آثار گذشته و يا دروس تاريخ اين هنر در گذشته كشورمان مي باشد، بسنده مي شود.
فارغ التحصيلان رشته شهرسازي، كه مسئولين و اداره كنندگان و طراحان آينده شهرها هستند در طول دوران تحصيل، مجموعه اي از اطلاعات را فرا مي گيرند كه بار اطلاعات خارجي آن، عمدتاً قوي تر از سطح داخلي است.
با توجه به تربيت دانشجويان رشته شهرسازي و به طور مشخص رشته طراحي شهري، چنانچه اين سؤال از فارغ التحصيلان اين رشته، پرسيده شود كه آيا از الگوي شهرسازي ايراني- اسلامي اطلاعي داريد؟ ممكن است سؤال ديگري مطرح شود كه آيا واقعاً الگويي تعريف شده در بخش شهرسازي گذشته و حال كشورمان وجود دارد؟
دومين مجموعه مسئول كه بيشتر نقش نظارتي را به عهده دارند، سازمان نظام مهندسي و جامعه مهندسين مشاور ايران و سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور است كه وظيفه تائيد، رتبه بندي و كنترل عملكردي مهندسين، مشاورين و پيمانكاران را در شهرها و استان هاي كشور عهده دارند. توسط اين سازمان ها در رشته شهرسازي و زيرمجموعه هاي طراحي شهري، بافت هاي فرسوده، سازمان دهي فضايي و... با تدوين ضوابط خاصي، متقاضيان رتبه بندي گرديده و شركت هاي مهندسي، طي فعاليت حرفه اي خود، توسط اين سه سازمان كنترل و نظارت مي شوند.
سومين مجموعه اي كه وظيفه تدوين ضوابط، نظارت و كنترل بر ساخت و ساز فعاليت هاي عمراني در شهرها را به عهده دارند وزارت مسكن و شهرسازي است كه مسئول تهيه طرح هاي جامع و احداث شهرهاي جديد بوده است. از سويي شوراي عالي معماري و شهرسازي كشور هم، زير نظر اين وزارتخانه فعاليت مي كند و همچنين شهرداري ها كه مسئول تهيه و اجراي طرح هاي تفصيلي بوده و نقش بسيار تعيين كننده اي در ايجاد وضع موجود در شهرها، ايفا كرده اند. شرايط موجود در شهر تهران و ديگر شهرها (احتمالاً به غير از شهر اصفهان كه اين وضعيت قدري متفاوت است) به گونه اي است كه به نظر مي رسد بخشي از وظايف تعريف نشده اين سازمان به مالكين سپرده شده است و سازندگان نيز بنا به سليقه خود و نظر طراح، نسبت به تكميل قسمت هاي بيروني و نماي ساختمان كه مرتبط با مبحث طراحي شهري و در اصل جزو حقوق همگاني و شهروندي است، كاملاً آزادانه عمل مي نمايند.
ساختمان ها و فضاهاي شهري نامتجانس
مجموعه عوامل مرتبط كارشناسي و فني، در يك فضاي شهري است كه با تاكيد و كنترل قوي بر اجراي آن، يك محيط شهري مناسب به وجود مي آورند. در يك معبر، ساختمان هاي پيرامون آن، پياده رو و خيابان اجزاي اصلي هستند، كه با تدوين ضوابط خاص براي هر قسمت و كنترل و نظارت بر اجراي درست آن، توسط متوليان، مبحث طراحي شهري تعريف و تكميل مي شود و در نهايت، باعث به وجود آوردن فضايي براي ساكنين و شهروندان، به عنوان يك شهر سالم و زيبا و راحت مي شود. ارتفاع كنترل شده تمامي ساختمان ها در يك راسته خيابان، استفاده از مصالح مشخص با جنس و رنگ معين، استاندارد بازشوهاي ساختمان، تعيين ارتفاع متناسب طبقات، طراحي متناسب لبه يا خط آسمان اين مجموعه ها، توجه به الگوهاي فرهنگي و شاخصه هاي معماري ايراني- اسلامي در طراحي نما، ورودي ها و ضابطه مند كردن تابلوها و... همه و همه توسط شهرداري ها و صادركنندگان جواز ساخت، مي بايست هدايت و كنترل شود. موردي كه امروزه در شهرهاي پيشرفته به دليل در معرض ديد عموم بودن، به عنوان حقوق همگاني (و نه خصوصي مالكان ساختمان ها) كاملاً زير نظر مسئولين شهري كنترل مي شود.
آنچه امروزه در شهر تهران مي بينيم عكس اين مسأله است، فروش تراكم، ايجاد ساختمان هاي با ارتفاع متفاوت در يك معبر، استفاده از مصالح متفاوت به سليقه اشخاص با جنس و رنگ مختلف در نماي ساختمان ها و اكثراً متضاد با يكديگر، پنجره و ورودي ها با ابعاد و اندازه و اشكال مختلف، مجموعه اي از الگوي نه چندان تعريف شده نتيجه اين روش مديريت است، سبك و شيوه بي قاعده و رها شده اي كه ساخت و ساز و اداره و كنترل اين بخش براي ساختمان ها، در شهر تهران اعمال مي شود. به دو مورد از فضاهاي خاص شهري، در شهر تهران كه احداث آن متعلق به دوران گذشته و ديگري مربوط به دوران اخير است، شاهد مناسبي از اين دو نوع شيوه كار و ديدگاه مسئولين و طراحان شهري مي باشد، اشاره مي گردد.
اين دو فضاي شهري عبارت است از مجموعه هاي ايجاد شده در گذشته، محوطه باغ ملي و ديگري مجموعه در دست احداث در اراضي عباس آباد شهر تهران است. مقايسه برج شيشه اي بانك مركزي، ساختمان روزنامه اطلاعات با تركيبي از سنگ و شيشه، ساختمان اداره بنادر و كشتيراني با نمايي از فلز و شيشه و ساختمان كتابخانه ملي كه نماي آجري آن فقط گوياي استفاده و توجه به گذشته معماري كشور را تداعي مي كند و بناهاي ديگر در اراضي عباس آباد از يك طرف و ساختمان هاي وزارت امور خارجه، ساختمان پست، ساختمان اداره آگاهي، ثبت احوال و موزه ايران باستان و... در مجموعه باغ ملي از جانب ديگر، اين سؤال را تداعي مي كند كه كدام شيوه و الگو با روحيات و فرهنگ اين مردم منطبق و براي آنان دلنشين تر است. تضاد و عدم هماهنگي در كدام دو مجموعه، بيشتر مشاهده مي شود؟ هر چند نمونه هاي خوبي همچون ساختمان موزه هنرهاي معاصر در پارك لاله و ساختمان ميراث فرهنگي در خيابان آزادي هم به صورت پراكنده كه توجه به فرهنگ ايراني در طراحي آنها لحاظ شده در شهر مشاهده مي شود.
پياده رو ها و خيابان ها
براي پياده روها و خيابان هاي مجاور ساختمان ها، دو موضوع مناسب سازي و زيباسازي از بخش هاي ديگر مرتبط با مبحث طراحي شهري است كه در اين مورد هم، كم كاري و عدم توجه به ضوابط حاكم است و عبور راحت وسايل نقليه اولويت بيشتري به تردد افراد و ساكنين دارد. آيا پياده روهاي شهر، براي رفت و آمد افراد سالمند، معلول و كودكان مناسب است يا اين كه افراد سالم هم براي تردد دچار مشكل هستند.
خوشبختانه در اين قسمت ضوابط تدوين شده، مربوط به مناسب سازي معابر شهري موجود است، در پياده رو تازه اجرا شده در ضلع غربي خيابان ولي عصر، حد فاصل انقلاب و طالقاني نيز امكان تردد معلولين با ويلچر از پياده رو به خيابان و بالعكس در تقاطع خيابان ها وجود ندارد. (در تكميل پياده روها امروزه از تجهيزات شهري مناسب همچون نرده هاي زيبا، آبخوري ها، تلفن عمومي، سطل زباله با فرم ها و جنس مناسب، صندلي و نيمكت، چراغ هاي روشنايي با پايه هاي زيبا، فضاي سبز تركيب شده با معبر و استفاده از گل و درخت هاي متناسب و كف سازي مناسب به لحاظ جنس، رنگ، نقش و فرم با ضوابط و معيارهاي شهرسازي و فني تعريف شده، همراه با ذوق هنري استفاده مي شود.) آنچه در معابر شهر مشاهده مي شود يا كمبود اين وسايل است، يا استفاده از انواع و اقسام اين تجهيزات، كه از نظر جنس و كيفيت و فرم و طرح و... در اكثر مواقع بي سليقگي را شاهد هستيم و حتي ممكن است در پياده رو يك خيابان چند نوع از يكي از اين تجهيزات را مشاهده نمائيم كه از زمان هاي متفاوت باقي مانده است.
چنانچه در احداث پياده رو از نظر فرم هندسي، رعايت اصول مناسب سازي، استفاده از تجهيزات با كيفيت و زيبا، كف سازي مناسب همراه با فضاي سبز مورد نياز، هماهنگي نماي ساختمان هاي حاشيه اي و تابلوها و ورودي ها با يكديگر، همراه با نورپردازي و تأمين روشنايي مناسب و در مورد خيابان، از نظر عبور راحت افراد پياده، ايستگاه هاي حمل و نقل عمومي، فضاي سبز و رفوژ و روشنايي و رنگ آميزي و تابلوهاي راهنماي شهري (البته منظور از نوعي كه براي فروش كالا از تصاوير بزرگ هنرمندان و ورزشكاران استفاده مي شود نيست) تركيب و هماهنگي لازم از نظر فني و زيبايي صورت گيرد، با اجراي اصولي اين مجموعه، مبحث طراحي شهري را تكميل شده مي توان دانست.
مقايسه دو معبر شهري اين وضعيت را بهتر مشخص مي كند. خيابان هاي تازه تأسيس در انتهاي خيابان سعدي جنوبي حد فاصل خيابان هاي امير كبير و ناصرخسرو و اتوبان نواب با جمعيت ساكن چند ده هزار نفري حاشيه آن و مراكز تجاري، خدماتي بيشمار و مقايسه آنها با معابر تأسيس شده موجود گذشته، يكي بلوار كشاورز در شهر تهران و ديگري خيابان چهار باغ و ميدان نقش جهان در اصفهان، البته هر شهروند ساكن در اين دو شهر قضاوت و داوري اين موضوع را به راحتي و صراحت بيان مي كند و نيازي به توضيح و تفسير نيست كه كدام يك از اين دو نوع شيوه ساخت (با ديدگاه هاي متفاوت) قابليت پذيرش بهتري خواهد داشت.
سازندگان اين دو شيوه، كدام عالم تر و مطلع تر نسبت به نياز شهروندان و فرهنگ اين سرزمين بوده اند. در كداميك تردد سواره يا پياده، و نياز استفاده كنندگان براي خريد و تفريح و عبور و مرور، به راحتي صورت مي گيرد. در ساختمان هاي حاشيه اتوبان نواب كه توسط پنج شركت مشاور طراحي شده و بخش عمده آن نيز تاكنون اجرا شده است، چه جنبه هايي از الگوهاي معماري اين كشور را مي توان در مهم ترين معبر تازه تاسيس مشاهده و احساس كرد؟ حتي در طرح پيش بيني شده مربوط به بخشي از ساختمان هاي اين معبر شهري كه توسط معمار جايزه گرفته، طراحي شده است، در صورت تكميل، بلوك هايي شبيه به آنچه در شهرك مسكوني اكباتان تهران احداث شده را در حاشيه خيابان، شاهد خواهيم بود.
آيا تردد شهروندان پياده در حاشيه اين معبر ايمن و راحت است و آيا به راستي اين معبر، اتوبان است يا خيابان؟ دليل اين وضعيت را در كدام از سه بخش ذكر شده در ابتداي اين مطلب مي بايست جست وجو كرد.
در شرايط كنوني كه طرح جامع و تفصيلي تهران در دست تهيه و تكميل است با توجه به تفكيك رشته هاي شهرسازي توسط جامعه مشاورين و سازمان برنامه، آيا مشاورين داراي رتبه بندي در رشته طراحي شهري، تهيه اين بخش از طرح تفصيلي شهر تهران را عهده دار هستند؟ آيا طرح جامعي براي مناسب سازي و زيباسازي معابر شهر تهران ،موجود و يا در دست تهيه است؟ پاسخ و رسيدگي و پيگيري به اين موارد كليد حل مشكل اين بخش در شهر تهران و ديگر شهرهاي كشورمان است و در نهايت با پرسشي اساسي روبه رو خواهيم بود «نمي خواهيم يا نمي توانيم».
* كارشناس شهري
|