|
|
|
|
|
عملكرد شوراي امنيت در برابر دو جنگ
طبل خالي
مهدي قمصريان
|
|
هر دو جنگ خليج فارس ناشي از سياست توسعه طلبانه و تجاوز مسلحانه رژيم بعث عراق به دو كشور ايران و كويت از يك طرف و خواست صدام حسين جهت تبديل عراق به كشور قدرتمند منطقه خليج فارس و كسب رهبري جهان عرب بود. در جريان جنگ اول ساختار نظام بين الملل موافق عراق بود و كشورهاي غربي از صدام حسين در برابر انقلاب اسلامي ايران حمايت كرده و حاضر نشدند واقعيات جنگ از جمله متجاوز بودن عراق و مسئوليت آن را در شروع جنگ به رسميت بشناسد. حتي شورا در ابتدا خواستار عقب نشيني نيروهاي عراق به مرزهاي بين المللي و آتش بس و اصل غيرقابل قبول بودن تصرف سرزمين از راه زور نشد. در جنگ دوم خليج فارس، عراق بلافاصله با واكنش سريع و سخت جامعه بين الملل روبه رو شد و يك ائتلاف بين المللي تحت لواي سازمان ملل و به رهبري آمريكا عليه عمل تجاوزكارانه عراق ايجاد شد. ۱۱ مرداد سالگرد اشغال كويت توسط رژيم بعث عراق است. به اين بهانه در اين گزارش به مقايسه عملكرد شوراي امنيت در قبال دو جنگ خليج فارس پرداخته ايم.
به نظر مي رسد يكي از دلايل طولاني شدن جنگ ايران و عراق برخورد جانبدارانه و يك طرفه اكثريت كشورهاي جهان در قبال دو كشور ايران و عراق بود. در واقع عدم برخورد اصولي با متجاوز و كشور مورد تهاجم واقع شده در اين جنگ از همان روز اول جنگ و برخورد نادرست شوراي امنيت سازمان ملل متحد كاملاً نمود پيدا كرد. اين برخورد و موضع جانبدارانه در تمامي سال هاي جنگ از سوي شوراي امنيت به ويژه پنج عضو دائمي آن كه مسئوليت اصلي حفظ صلح و امنيت بين المللي را به عهده دارند تا آخرين روزهاي جنگ ادامه داشت. شوراي امنيت در تصميمات متخذه خود و قطعنامه هاي صادره برخورد اصولي با جنگ و متجاوز نكرد و حتي تا مدت ها و در زماني كه نيروهاي عراقي در هزاران كيلومتر از سرزمين ايران مستقر بودند، خواستار عقب نشيني آنها به مرزهاي شناخته شده بين المللي نشد. همچنين شورا در طول هشت سال جنگ هيچ گاه از عراق به عنوان آغازگر جنگ و متجاوز نام نبرد و مسئوليت آن را به رسميت نشناخت. اما در مقابل واكنش شوراي امنيت به هنگام تهاجم عراق به ايران بسيار متفاوت از واكنش سريع، موثر و قاطعانه آن در قبال تهاجم عراق به كويت در ۱۰ سال بعد بود. در اولين روز از حمله سراسري عراق به قلمرو ايران در ۳۱ شهريور ،۵۹ كورت والدهايم دبيركل وقت سازمان ملل به هر دو دولت ايران و عراق پيشنهاد كرد كه مساعي جميله خود را به كار بندند و از دو كشور خواستار خويشتنداري و مذاكره براي حل اختلاف شد. روز بعد شوراي امنيت اولين موضع گيري خود را نه از طريق يك قطعنامه قاطع، بلكه از طريق يك بيانيه كه اهميت بسيار كمتر حقوقي و سياسي داشت، اعلام كرد. در اين بيانيه تنها ضمن ابراز نگراني به طور مبهم از طرفين خواسته شده بود تا به حل اختلافات خود از راه هاي مسالمت آميز بپردازند.
نقش شورا
شوراي امنيت قطعنامه (۴۷۹) را (كه اولين قطعنامه بود) ۶روز پس از شروع جنگ تحميلي عليه ايران صادر كرد. اين قطعنامه تهاجم گسترده و همه جانبه عراق به ايران را تنها وضعيت بين ايران و عراق مي خواند و با بي تفاوتي از ايران كه هدف تجاوز صريح و وقيحانه قرار گرفته است، مي خواست كه بلافاصله از كاربرد بيشتر زور خودداري كند. شورا خواستار برقراري آتش بس نشد و از عراق نخواست تا نيروهاي خود را از خاك ايران عقب كشيده و به مرزهاي شناخته شده بين المللي بازگرداند. همچنين تجاوز عراق به منزله نقض صلح و يك عمل تجاوزگرانه شناخته نشد و اين عمل عراق محكوم نگرديد. برعكس قطعنامه۶۶۰ كه فقط چند ساعت بعد از حمله عراق به كويت صادر شد، تهاجم عراق به كويت را محكوم كرده و از عراق مي خواهد تا بلافاصله و بدون قيد و شرط تمام نيروهاي خود را به نقاطي بازگرداند كه در اول اوت ۱۹۹۰ در آنجا مستقر بودند. شورا مي توانست تهاجم عراق به ايران را تهديد عليه صلح يا نقض صلح و يا اعمال تجاوز بداند و لاجرم به مواد ۳۹ تا ۵۰ منشور از فصل هفتم (مواد ۳۹ و۴۰) مراجعه نمايد. اين دوگانگي برخورد شورا در قبال دو عمل تجاوزگرانه آن هم از جانب يك كشور بيانگر سياسي و جانبدارانه بودن مواضع شوراي امنيت در قبال مسائل مهم سياست جهاني بوده و بيشتر از هر چيزي منافع كشورهاي قدرتمند شورا را متجلي مي سازد. در هنگام حمله عراق به ايران، فضاي بين المللي خيلي موافق ايران نبود. ماجراي گروگانگيري سفارت آمريكا و بازداشت ۵۲ديپلمات آمريكايي به مدت ۴۴۴ روز فضاي روابط ايران و آمريكا را به بدترين وضعيت خود كشانده بود. از طرفي رابطه ايران با ديگر كشورهاي غربي و همچنين با شوروي در اين مقطع چندان خوب نبود كه اين وضعيت قاعدتاً در روابط ايران با اين كشورها و در معادلات جنگ و در تصميمات شوراي امنيت تأثير مي گذاشت. اين در حالي است كه رابطه عراق با شوروي و با آلمان بسيار خوب بود و در سال هاي مياني جنگ رابطه عراق با آمريكا نيز به تدريج بهبود يافت. در قضيه تسخير لانه جاسوسي آمريكا، مسئولين اين كشور قسم ياد كردند تا انتقام خود را از ايران بگيرند. مطمئناً آمريكا آن روز هم تأثير و نفوذ زيادي در شوراي امنيت داشت و جنگ عراق با ايران نيز فرصت مناسبي براي تلافي آمريكا ايجاد كرد. آنتوني پارسونز، آخرين سفير انگليس در زمان شاه و سفير وقت اين كشور در سازمان ملل متحد، در مورد تمايل آن زمان شورا اظهار داشت: در شوراي امنيت هيچ كس در ذهن خود شك نداشت كه عراق دست به يك تهاجم گسترده در عمق خاك ايران زده است. ولي اضافه مي كند كه هيچ كس مايل به پيروزي ايران انقلابي، اين برهم زننده وضع موجود در منطقه نبود. بعد از صدور قطعنامه بسيار ضعيف و ناعادلانه ،۴۷۹ شوراي امنيت در سكوتي بسيار سنگين فرورفت كه اين سكوت همزمان با پيشروي نيروهاي عراقي در داخل خاك ايران و تحكيم مواضع آنها در مناطق تحت اشغال خود بود تا اين كه با آزادسازي خرمشهر در سوم خرداد ،۱۳۶۱ شوراي امنيت به درخواست اردن و حمايت آمريكا بعد از ۲۱ ماه و ۱۵ روز از صدور قطعنامه ،۴۷۹ تشكيل جلسه داد و قطعنامه ۵۱۴ را در ۲۱ تير ۱۳۶۱ به اتفاق آراء تصويب كرد. در اين قطعنامه شورا خواستار آتش بس و خاتمه فوري عمليات نظامي و نيز خواستار عقب كشيدن نيروها به مرزهاي شناخته شده بين المللي شده و بعد از گذشت اين مدت طولاني براي اولين بار احترام به حاكميت، استقلال، تماميت ارضي و عدم مداخله در امور داخلي كشورها مورد توجه شورا قرار گرفته است. اين موارد آن قدر مسايل بي اهميت و پيش پا افتاده اي نيستند كه اعضاي شورا در طول ۲۲ ماه گذشته سهواً فراموش كرده باشند.
عقب نشيني نيروها به مرزهاي شناخته شده بين المللي هنگامي در قطعنامه ۵۱۴ مورد گفت وگو قرارگرفت كه قواي عراق از اكثر نقاط استراتژيك ايران بيرون رانده شده و در نقاط جنوبي نيروهاي ايراني به مرزهاي بين المللي رسيده بودند. در واقع مي توان گفت كه قدرت نظامي ايران موجب تشكيل جلسه شوراي امنيت و تصويب اين قطعنامه گرديد. علي رغم تأخير بسيار سؤال برانگيز شوراي امنيت در پرداختن به جنگ عراق عليه ايران در طول ۸ سال درگيري، شورا در جنگ كويت در طول فقط ۴ ماه اقدام به صدور ۱۲ قطعنامه كرد كه از لحاظ قاطعيت، تسلسل، سرعت و تأثيرگذاري از تاريخ تأسيس سازمان ملل متحد بي سابقه بوده است. در جنگ كويت در طول ۸ ماه، ۳۷ قطعنامه عليه عراق صادر شد در صورتي كه در جنگ ايران، در طول ۸ سال فقط ۱۰ قطعنامه صادر شد كه غير از قطعنامه ۵۹۸ ساير قطعنامه ها جنگ فوق، «وضعيت» بين ايران و عراق ناميده شده است و نه «جنگ» ايران و عراق كه از نظر حقوق بين الملل و منشور ملل متحد بسيار مهم است. در جنگ كويت، اقدامات شورا با توجه به مراحل و تحولات جهان و متناسب با شرايط زماني و بر اساس رفتار عراق صورت گرفت و شورا در هر موضوعي با تصويب قطعنامه اي به مقابله عملي با عراق پرداخت. در قطعنامه ۶۷۸ (مصوبه ۲۹ نوامبر ۱۹۹۰) تا ۱۵ ژانويه ۱۹۹۱ به عراق مهلت داد كه خاك كويت را تخليه نمايد و در غير اين صورت اعضا را مجاز مي دارد كه از همه وسايل ممكن (نيروي نظامي) براي اجراي قطعنامه شورا استفاده نمايند. نوع، ماهيت، قاطعيت و الزام آور بودن قطعنامه هاي جنگ كويت به هيچ وجه قابل مقايسه با جنگ ايران نيست و اين در حالي است كه آغازگر هر دو اين جنگ ها، يك كشور، عراق بوده است. وانگهي فاصله قطعنامه هاي جنگ كويت بيش از چند روز نيست ولي در جنگ ايران تا ۲۲ ماه فاصله وجود دارد. مهم ترين قطعنامه شوراي امنيت در جنگ عراق عليه ايران قطعنامه ۵۹۸ است كه در ۳۰ تير ۱۳۶۶ به تصويب رسيد. در اين قطعنامه شورا براي اولين بار واژه منازعه يا مخاصمه را به كار مي برد و از آغاز و ادامه جنگ بين دو كشور اظهار تأسف مي كند. در طول ۷ سال اول جنگ، شوراي امنيت همواره اصرار داشت از واژه وضعيت در قطعنامه هاي خود استفاده نمايد. اساساً در قطعنامه هاي ۴۷۹ ، ۵۱۴ ، ،۵۲۲ ۵۴۰ ، ۵۸۲ و ۵۸۸ شوراي امنيت جنگ خونين و ويرانگر دو كشور را تحت عنوان وضعيت بررسي مي نمود. استفاده از واژه وضعيت حاكي از عدم توجه دقيق شورا به منشور است، زيرا منشور ميان واژه وضعيت و مخاصمه تفاوت و تفكيك قائل است. وضعيت حالتي است كه ممكن است به اصطكاك بين المللي و يا مخاصمه بيانجامد. بنابراين شورا واقعيت هاي موجود را ناديده مي گيرد. تنها در قطعنامه ۵۹۸ بعد از ۷ سال شورا بالاخره واقعيت را مي پذيرد و اين وضعيت را منازعه مي نامد و بر اساس فصل هفتم و مواد ۳۹ و ۴۰ منشور اقدام مي كند.
در اين قطعنامه براي اولين بار اعلام شده كه در جنگ ايران و عراق نقض صلح حادث شده و لذا بر اساس فصل هفتم منشور ملل متحد و مواد ۳۹ و ۴۰ منشور قطعنامه شكل گرفته است. لكن شوراي امنيت هيچ گاه اعلام نكرد كه كدام كشور ناقض صلح است و آن را معرفي نكرد. اين امر يكي از نقاط اصلي ضعف قطعنامه است. همچنين شورا اظهار نداشت كه نقض صلح از ابتداي شروع جنگ حادث شده يا در حوالي صدور قطعنامه ۵۹۸. بنابراين سؤال پيش مي آيد كه بنا بر حقوق بين الملل، شوراي امنيت تا چه اندازه مسئوليت تداوم جنگ و خسارات جاني و مادي و خرابي هاي عظيم به وجود آمده را داشته است.
در كل، قطعنامه ۵۹۸ درباره چگونگي آغاز جنگ و وقوع تجاوز ساكت است و به طور ضمني اين مطلب را القا مي كند كه در مقام تقسيم مسئوليت حقوقي جنگ، مسئول آغاز جنگ عراق و مسئول ادامه آن، ايران است. اين در حالي است كه ايران بر اساس ماده ۵۱ منشور ملل متحد به حق ذاتي دفاع مشروع از خود دست زده است و آغاز كننده، گسترش دهنده و ادامه دهنده جنگ كشور عراق بوده است. طبق ماده ۳۹ منشور اگر تجاوزي صورت گيرد شوراي امنيت بايد عمل تجاوز را احراز كرده و اقداماتي را بر طبق مواد ۴۱ و ۴۲ به عمل آورد. طبيعي است عدم متجاوز شناختن عراق از طرف شورا و به تبع محكوم نكردن آن، خود ناقض ماده ۳۹ است. در مقابل برخورد شديد و قاطع شوراي امنيت در خصوص حمله عراق به كويت ميزان تأثيرپذيري اين شورا از قدرت هاي بزرگ و منافع و مطامع آنها را بيش از پيش آشكار ساخت.
|
|
|
نگاه
پنج درخواست از رئيس جمهوري
دكتر سيد فضل الله موسوي*
|
|
جناب آقاي رئيس جمهوري چه خوب است كه جنابعالي...
۱- چه خوب است كه جنابعالي با توجه به محبوبيت مردمي كه داريد از مردم بخواهيد كه براي حفظ محيط زيست و توسعه پايدار، هر كسي حداقل در محيط اطراف خود سالانه يك درخت بكارد، اين كار ضمن اينكه يك عبادت محسوب مي شود سالانه هفتاد ميليون بر درختهاي ايران مي افزايد، در تميزي و پاكي هوا مؤثر است، مي تواند توليد ميوه را افزايش دهد، در بهبود محيط زيست مؤثر بوده و باعث پايداري اكوسيستم مي شود.
۲- چه خوب بود جنابعالي در ديداري كه با پوتين داشتيد با هم توافق مي كرديد كه دو كشور روسيه و ايران كه از توليدكنندگان عمده گاز طبيعي هستند، يك شركت مشترك توليد و توزيع گاز طبيعي ايجاد كنند. اين كار ضمن مفيد بودن براي طرفين مي تواند در مقابل شيطنتهاي غرب، خصوصا آمريكا مؤثر باشد و طرفين در شرايط حساس كنوني نبض انرژي را در دست گيرند و بسياري از توطئه هاي دشمنان را خنثي كنند و بر همكاري هاي بين المللي و استراتژيك دو كشور بيفزايند. البته هنوز هم دير نشده است. در نشست پيشنهادي وزراي انرژي (نفت) اجلاس شانگهاي كه قرار است در آينده نزديك در تهران برگزار شود اين كار امكان پذير است.
۳- چه خوب است جنابعالي با آن سرعت، توكل و اميدي كه در انجام كارها داريد مجموعه وزيران و مديران خود را هم همراه مي ساختيد. البته شايد اين كار صددرصد امكان پذير نباشد ولي به هر حال در اين راستا تلاش كنيد. همچنين مأموران و بازرسان مخفي خود را به شكل منسجم و منظم براي بررسي كار مديران خود قرار دهيد تا به شما گزارش كنند و در صوت تخلف، آنها را تنبيه يا بركنار كنيد.
۴- چه خوب است كه جنابعالي و وزيران محترمتان با نمايندگان مطلع و دلسوز، در امور اجرايي كشور بيشتر مشورت كنيد تا ضمن بهتر انجام شدن كارها روح دوستي، محبت و تعامل بين دو قوه بيشتر برقرار گردد.
۵- چه خوب است كه جنابعالي با توجه به محبوبيتي كه در سطح داخلي و بين المللي داريد از مردم ايران و جهان بخواهيد كه كمكهاي مالي خود را در شماره حسابي براي فلسطينيان و نيروي مقاومت حزب الله كه هم اكنون درگير جنگ نابرابر با رژيم صهيونيستي است و به لطف خدا با حملات خود دل مسلمين و مستضعفين را شاد كرده اند واريز نمايند.
با آرزوي موفقيت براي جنابعالي و شكست دشمنان اسلام و منافقين و حسودان.
* نماينده تهران
|
|
|
دريچه
حكايت چاله و چاه
بي گمان موضع گيري دولت كويت طي جنگ ايران و عراق، درس هاي فراواني براي ديپلماسي اين كشور در سال هاي بعد داشته است. مهمترين عامل مؤثر بر موضع اين كشور در طي جنگ، احتمال سرايت انديشه هاي انقلابي از ايران به كويت است؛ چرا كه ۳۰ درصد از جمعيت اين كشور را شيعياني تشكيل مي دادند كه از عملكرد حكومت سني كشور رضايت چنداني نداشتند و در صورت تصميم حكومت انقلابي ايران براي صدور انقلاب به كشورهاي همسايه، امكان وقوع تحولاتي، مانند تحولات ايران در كويت دور از انتظار نبود. افزون بر اين بين اعراب، عصبيت قومي، قبيله اي و نژادي قوي وجود داشت. حساسيتهاي موجود بين نژاد عرب و آريايي در جنگ ايران و عراق، حالت عيني تري به خود گرفت، موضوعي كه با تبليغات رژيم بغداد براي تحريك احساسات ضد ايراني اعراب نقش مهمي را در حمايتهاي كشورهاي عرب از عراق ايفا كرد.
از سوي ديگر، امنيت ملي و تماميت ارضي كويت پس از استقلال اين كشور، همواره از سوي عراق مورد تهديد قرار گرفته بود. بدين ترتيب ايجاد موازنه بين قدرت هاي منطقه اي و نيز برقراري روابط مستحكم با كشورهاي تأثيرگذار در صحنه جهاني مهم ترين ابزاري بود كه دولت كويت مي توانست براي حفاظت از حاكميت ملي و تماميت ارضي اش داشته باشد. پيش از وقوع جنگ ايران و عراق، حكومت به دقت اين موازنه را بين سه كشور ايران، عربستان و عراق رعايت مي كرد، اما پس از آغاز جنگ و موضع جانبدارانه كويت اين موازانه بر هم خورد.
جنگ ايران و عراق سه امتياز را براي اين كشور دربرداشت. نخست آن كه با اعطاي كمك هاي مزبور به عراق، اين كشور از ادعاي خود عليه كويت صرف نظر مي كرد. دوم اين كه وقوع جنگ بين ايران و عراق و تضعيف دو كشور در جريان آن ،تهديدهاي آنها را عليه كويت كاهش مي داد و سوم در نتيجه درگيري ايران در جنگ، صدور انقلاب منتفي و انقلاب در داخل مرزهاي جمهوري اسلامي محدود مي شد.
اما وقايعي كه طي جنگ و پس از پايان آن، براي كويت اتفاق افتاد نشان داد كه ديپلماسي اين كشور در جريان جنگ تا چه اندازه اشتباه بوده است. در نتيجه موضع جانبدارانه كويت به نفع رژيم عراق در طول جنگ و عدم رعايت موضع بي طرفي، جدا از كمك هاي كلاني كه به عنوان كمك مالي پرداخت كرد، با كشيده شدن دامنه جنگ به داخل كويت خسارت هاي زيادي به بندرها، تأسيسات نفتي و نفت كش هاي اين كشور وارد شد. با كمكهاي گسترده اي كه كويت و ديگر كشور هاي عرب در اختيار رژيم عراق قرار دادند، اين رژيم از نظر نظامي، در مقاطع پاياني جنگ به توان نظامي بالايي دست يافت و نه تنها از طرح ادعاهاي توسعه طلبانه اش در قبال كويت منصرف نشد بلكه با سررسيد تأديه مطالبات آن كشور، طي اقدام نظامي سريعي اين كشور را تصرف كرد.
|
|
|
در حاشيه ارائه طرح استفاده مديريت شده از ماهواره
رفع ممنوعيت
|
|
زماني كه سعيد ابوطالب نماينده تهران در مجلس شوراي اسلامي طرح «نحوه استفاده مديريت شده از برنامه هاي ماهواره اي» را به مجلس ارائه كرد، بلافاصله اين ذهنيت در جامعه ايجاد شد كه مجلس هفتم در پي محدوديت بيشتر براي استفاده از ماهواره و پيگيري قانوني است كه در اواخر دوره پنجم مجلس در ممنوعيت «استفاده از تجهيزات دريافت از ماهواره» تصويب كرد.
اگرچه قانون ممنوعيت استفاده از ماهواره در اواخر عمر مجلس پنجم به تصويب رسيد و تنها مراكز علمي و فرهنگي دولتي از آن مستثني شدند اما عملاً شرايط جامعه به گونه اي نبود كه مسئولين انتظامي بتوانند اين قانون را كاملاً اجرايي كنند، به همين دليل هر چند وقت يك بار نيروي انتظامي به شكل محدود اقدام به جمع آوري ديش هاي ماهواره اي مي كرد.
بروز عكس العمل هاي منفي در برابر اقدام نيروي انتظامي و زنده شدن خاطره برخوردهايي كه با موضوع ويدئو در سال هاي پيش از آن صورت گرفته كه بي نتيجه بودن آن هم به اثبات رسيده بود باعث شد نيروي انتظامي در برابر اجرايي كردن قانون ممنوعيت با مشكل مواجه شود، لذا اين نيرو بعد از مدتي، زماني به اجراي قانون همت مي گماشت كه گزارشي از وجود ديش هاي ماهواره اي بر روي پشت بام ها مي رسيد و خود رأساً اقدام به شناسايي موارد نمي كرد. كم كم كساني كه بر استفاده از ماهواره اصرار داشتند راه حل گريز از اجراي قانون را يافتند، قرار دادن ديش ها در تراس ها و يا حياط خانه ها و پنهان كردن آنها راه حلي بود كه در برابر قانون ممنوعيت استفاده از تجهيزات ماهواره اي به كار گرفته شد. كار به جايي رسيد كه اجراي قانون مصوب مجلس پنجم عملاً به فراموشي سپرده شد به ويژه آن كه دولت خاتمي هم معتقد به ايجاد چنين ممنوعيت هايي نبود و آن را كارساز نمي دانست. اين عقيده مسئولين دولت خاتمي در مسامحه و ناديده گرفتن بيشتر اين قانون مؤثر بود، اگرچه مجلس ششم كه اكثريت آن را هواداران دولت وقت تشكيل مي دادند قصد داشتند اين قانون را اصلاح كرده و زمينه استفاده از برنامه هاي ماهواره اي را به شكلي كه اكنون ابوطالب مي گويد فراهم كنند، اما با توجه به احتمال مخالفت شوراي نگهبان با مصوبه مجلس ششم در اين زمينه، طرح خود را كنار گذاشتند ولي در عمل، ترجيح دادند كه اجراي قانون مجلس پنجم را كه بعد از دوم خرداد سال ۷۶ و با اصرار محافظه كاران مجلس پنجم تصويب شده بود به فراموشي سپارند.
اكنون سعيد ابوطالب كه از مستندسازان صدا و سيما و نماينده مجلس است طرحي را به مجلس هفتم ارائه كرده كه در عمل ممنوعيت كلي و مطلق قانون مجلس پنجم را رفع مي كند. ابوطالب مي توانست طرحي بياورد كه قانون ممنوعيت استفاده از تجهيزات دريافت از ماهواره «مجلس پنجم» را اصلاح كند اما اين كار را نكرد و طرح جديدي ارائه كرد. احتمالاً او مي دانست كه دست بردن در آن قانون، به منزله نقض ممنوعيت تلقي شده و با واكنش اصول گرايان مجلس هفتم روبه رو مي شود لذا از خير اصلاح آن گذشت و طرح جديدي آورد كه در صدد كاهش ممنوعيت هاست. اما مكانيزم اين كاهش، آزادي مردم در استفاده از ديش هاي ماهواره اي نيست بلكه الزام صدا و سيما به دريافت برنامه هاي ماهواره اي و پخش آن در كوتاه ترين زمان ممكن از شبكه هاي داخلي با سانسور بخش هايي است كه از نظر صدا و سيما نامناسب تشخيص داده مي شوند. بهترين نمونه اين طرح، پخش مسابقات جام جهاني از صدا و سيماي جمهوري اسلامي است كه اين نوع پخش به ساير برنامه هاي ماهواره اي نظير فيلم هاي سينمايي، سريال هاي تلويزيوني و... تسري داده مي شود.
از نظر ابوطالب در پيش گرفتن اين سياست باعث مي شود كه مردم انگيزه مراجعه به ماهواره را از دست داده و به پيگيري برنامه هاي آن از طريق صدا و سيما علاقه مند شوند.
با توجه به اين كه در حال حاضر اكثر شبكه هاي ماهواره اي كارتي شده و رمز عبور آنها براي كاهش استفاده هاي غيرمجاز(با استفاده از فيلتر شكن ها) از اين شبكه ها، هر ساعت عوض مي شوند، طرح ابوطالب مي تواند تا حدودي پاسخگوي نيازهاي متنوع مردم باشد، اما ممنوعيت استفاده از تجهيزات ماهواره همانند ويدئو كه اكنون تقريباً تاريخ مصرف خود را به دليل ورود تجهيزات پيشرفته تر از دست داده است تا زماني قابل اجراست كه تجهيزات پيشرفته تر ديگري به بازار نيايند كه در آن صورت راه هاي مقابله و اعمال ممنوعيت دشوارتر شده و احتمالاً روزي غيرممكن خواهد شد.
|
|
|