چهارشنبه ۱ شهريور ۱۳۸۵
به من خوشبخت كمك كنيد!
زاهدالدين سلگي
002997.jpg
طرح جمع آوري متكديان از سطح شهر تهران و ديگر شهرهاي كشور از ارديبهشت ماه امسال به مرحله اجرا گذاشته شد. اگرچه با اجراي اين طرح تعداد متكديان نسبت به قبل كاهش محسوسي داشت، ولي معضل تكدي گري با ريشه عميقي كه در سطح جامعه دارد، با طرح هاي ضربتي قابل ريشه كن شدن نيست و موفقيت آن بستگي به استمرار طرح هاي كارآمد دارد.
به عبارتي ديگر اگر ما به تكدي گري به عنوان يك جرم نگاه مي كنيم و متكدي را مجرم مي ناميم، ضربتي برخورد كردن با آن هيچ گونه وجهه قانوني و حقوقي ندارد. در حقيقت اين بدان معني است كه تكدي گري در مقطعي از زمان جرم است و در مقطعي ديگر جرم نيست از طرفي ديگر اجراي مقطعي چنين طرح هايي بعد از مدتي دوباره وضع را به حالت قبل برمي گرداند. مضافاً اين كه چنين طرح هاي ضربتي و مقطعي در همان مراحل اوليه اجرا، به لحاظ تعداد زياد متكديان با مشكلات فراواني در اجرا به وجود مي آيد كه در صورت استمرار و كاهش تدريجي متكديان امكان ساماندهي و كنترل اين پديده بوجود خواهد آمد. در غير اين صورت طرح هاي بدون پشتوانه و استمرار، شكست خورده و اميدي به موفقيت آنها نيست.
اجراي فاز اول طرح جمع آوري متكديان نتايج جالب توجهي داشت. بر طبق آماري كه رئيس كميسيون فرهنگي اجتماعي شوراي اسلامي شهر تهران اعلام كرد از مجموع ۹۲۴ متكدي جمع آوري شده از سطح شهر تهران تنها يك درصد يعني ۱۰ نفر از آنها نيازمند واقعي بودند. ۵۵۸ نفر به طور مستقيم، ۱۳۰ نفر به طور غيرمستقيم يعني تظاهر به اموري مانند  آدامس فروشي و فال فروشي و ۷۱ نفر نيز از اتباع خارجي بودند كه ايران را براي گدايي انتخاب كرده بودند. همچنين از مجموع متكديان تهراني ۹۰ نفر تحصيلات ديپلم و بالاي ديپلم(! !) و ۶۰ نفر نيز تحصيلات متوسطه داشتند. ۵/۷۲ درصد مرد و مابقي نيز زن و كودك بودند و ۹/۱۷ درصد نيز سابقه كيفري داشتند. ۲/۵۹ درصد متكديان شهرستاني، ۱۵ درصد اتباع خارجي، ۸/۲۵ درصد تهراني و ۳۰ درصد آنها نيز معتاد بودند كه اين آمار نشان مي دهد بين تكدي گري و اعتياد رابطه مستقيمي وجود دارد.
يكي از دلايلي كه «تكدي گري» در ايران نسبت به كشورهاي اروپايي و حتي كشورهاي همسايه گسترش بيشتري دارد و موجب شده است كه حتي گداهاي كشورهاي همسايه، ايران را براي فعاليت انتخاب كنند، حس همدردي و قلب مهربان مردم ايران است كه متأسفانه بعضي از افراد شياد و فريبكار از حس ترحم و خيرخواهانه مردم سوءاستفاده كرده و به طرق مختلف سعي در گمراه كردن مردم و اخاذي از آنها را دارند.
در گذشته متكديان نوع خاصي از افراد جامعه را تشكيل مي دادند كه براي مردم شناخته شده بودند و افراد شهر و محله اي كه در آنجا زندگي مي كردند آنها را مي شناختند و از وضعيت معيشتي آنها آگاه بودند. متكديان آن زمان از فرط استيصال و ناچاري به اين كار روي مي آوردند و اگر اين كار را نمي كردند شايد از فرط گرسنگي خود و يا فرزندان خود را از دست مي دادند. به مرور زمان و با گسترش فرهنگ شهرنشيني و گسترش شهرها و به وجود آمدن ابرشهرهايي مانند تهران كه حتي مردم يك محله آن نيز همديگر را به درستي نمي شناسند، وضعيت مساعدي براي كلاشاني به وجود آمد كه كار آنها سوءاستفاده از حس ترحم و نوعدوستي مردم بود، به طوري كه با وجود داشتن زندگي مرفه و امكاناتي كه حتي بسياري از شهروندان ديگر از آن بي بهره اند كار تكدي گري را جهت كسب درآمد سهل الوصول و بدون دردسر آن رها نمي كنند. ولي تمامي متكديان داراي وجه تشابه مشخصي هستند و آن استفاده از كلمات ترحم آميز و برانگيختن حس ترحم و رأفت مردم است. بدون ترديد شما تاكنون در محله و خيابان گدايي را نديده ايد كه مثلاً بگويد: «به من خوشبخت كمك كنيد»، در صورتي كه اگر در عمق زندگي بعضي از اين «گدانماها» وارد شويم، مي بينيم كه كلماتي كه به كار مي برند و حكايت از درماندگي و بدبختي و استيصال آنها دارد، اصلا وصف حال آنها نيست و اگر آنها بخواهند در استعانت و كمك از مردم كلمات بامسمايي را به كار ببرند بايد بگويند: «به من خوشبخت كمك كنيد» و يا «در خوشبختي من سهيم شويد». در حال حاضر و در شهرهاي بزرگي مانند تهران متكديان را مي توان به انواع زير تقسيم كرد.
۱- متكديان كه واقعاً نيازمند هستند و به جهت معلوليت و ناتواني جسمي و يا صغرسن قادر به كار كردن و ايجاد درآمد براي خود نيستند كه در اين صورت پس از جمع آوري توسط نهادهاي مسئول و با تشخيص نيازمندي آنها اين گونه افراد بايد تحت پوشش نهادهاي ذي ربط از جمله بهزيستي و كميته امداد امام خميني(ره) قرار گيرند و نيازهاي معيشتي آنها تأمين شود. اجراي فاز اول طرح جمع آوري متكديان در سطح كشور نشان داد اين گونه افراد نيازمند درصد بسيار كمي از متكديان را شامل مي شود به طوري كه اين تعداد در حدود يك درصد است.
۲- متكدياني كه داراي توانايي جسمي و يا مالي كافي هستند و بدون نياز به تكدي گري توانايي اداره زندگي خود و خانواده خود را دارند. در اين مورد قانون تكليف اين گونه افراد را مشخص كرده است و علاوه بر مجازات يك تا سه ماه حبس بايد كليه اموالي را كه از طريق تكدي گري به دست آورده اند نيز مصادره شود. در مواردي كه اين گونه اشخاص، شخص ديگري از جمله كودكان را مجبور به گدايي در معابر عمومي به نفع خود كرده باشند با تشديد مجازات نيز مواجه مي شوند. متأسفانه به جهت اجرايي نشدن ماده ۷۱۲ و ۷۱۳ قانون مجازات اسلامي پديده تكدي گري گسترش بي رويه اي در سطح جامعه يافته است.
۳- شبه گداها؛  كه به صورت پنهان و در لواي مشاغل غيرواقعي اقدام به گدايي مي كنند. اين گونه افراد با در دست داشتن اجناسي مانند آدامس، فال و غيره با مراجعه به مردم آنها را مجبور به خريدن كالايي مي كنند كه هيچ گونه نيازي به آن نيست و حتي در بعضي موارد شخصي كه گرفتار اين گونه افراد سمج مي شود براي نجات خود، با پرداخت پول مورد درخواست آنها خود را خلاص مي كند.
۴- گروه ديگري از متكديان نيز خود را گدا نمي نامند و در جملات خود هنگام اخذ وجه از مردم از اين كلمه بيزاري مي جويند و مثلاً مي گويند: «مردم من گدا نيستم» بلكه براي ترخيص فرزندم از بيمارستان مجبور شده ام به شما رو بياورم و اين كار را در مكان هاي مختلف به صورتي كه براي مردم شناخته نشود براي مدت هاي مديدي ادامه مي دهد. وجود چنين متكدياني كه تعداد آنها در سال هاي اخير رو به ازدياد گذاشته است از مشكلات فراروي طرح مبارزه با تكدي گري است، زيرا به علت اين كه اين گونه افراد به صورت علني و در معابر اقدام به گدايي نمي كنند شناسايي و جمع آوري آنها از جمع آوري ديگر متكديان مشكل تر است و حتي در بعضي موارد ممكن است مأموران مبارزه با تكدي گري را با مشكل مواجه سازد، زيرا اين گونه افراد كه خود را «گدا» نمي نامند، در مقام شاكي و اهانت به خود در مقابل مأموراني كه به جرم گدايي قصد جمع آوري آنها را داشته باشند، موضع مي گيرند كه چرا آنها را گدا ناميده اند. وجود چنين اشخاصي در سطح جامعه علاوه بر مشكلاتي كه به آن اشاره شد، باعث سلب اعتماد عمومي شده و در مواردي كه افرادي نيازمند واقعي نيز هستند مردم در كمك كردن به آنها ترديد دارند.
به هر حال تكدي گري جرمي است كه مردم به مجرماني كه اين جرم را مرتكب مي شوند نه به عنوان يك مجرم كه با حس ترحم به آنها نگاه مي كنند و آنها را مورد ترحم قرار داده و به آنها كمك مي كنند. كمك كردن به مجرم خود جرم است و اگر بخواهيم با اين استدلال پيش برويم، آن گاه بايد تمام مردم دلسوز و خيري را كه از سر لطف و حس همدردي و ترحم نيازمندي را كمك مي كنند مجرم بناميم كه البته نه عرف جامعه اين را مي پذيرد و نه قانون چنين مردمي را مجرم مي داند و مشكل واقعي نه ترحم مردم و نه حس همدردي آنهاست كه اين حس قابل ستايش و از خصايص نيكو و فرهنگ غني ايراني سرچشمه مي گيرد. آنچه مشكل واقعي است اجرا نشدن قانون است كه تاكنون اراده اي قوي براي اجراي آن وجود نداشته است. حال كه چنين اراده اي بوجود آمده بايد همگي كمك كرده و آن را ادامه دهيم. توپ را به زمين ديگران انداختن و از خود سلب مسئوليت كردن هيچ مشكلي را حل نمي كند .
مبارزه با معضل تكدي گري نبايد فقط منحصر به برخورد فيزيكي باشد. در صورتي كه برنامه هاي فرهنگي نيز در كنار آن وجود داشته باشد، موفقيت اين طرح را بالا برده و هزينه هاي آن را در درازمدت پايين مي آورد.

روش هاي مقابله با نگراني هنگام كار
استرس شغلي
ساناز صفري
ساعت هاي زياد كاري،  رؤساي بداخلاق، كمي درآمدها و ساير موارد ناخوشايند از جمله مواردي هستند كه برخي از كارمندان امروزي هر روزه با آن در محيط هاي كاري مواجه مي شوند. اين موارد از نظر همه نامطلوب و آزار دهنده اند. اما آيا آنها واقعاً مي توانند اثرات بدي بر روي افراد داشته باشند؟ پاسخ به اين سؤال يك بله بزرگ است. از آنجايي كه همگي اين موارد در افزايش استرس، اشتراك دارد مي توانند سبب بروز نارسايي هاي روحي و جسمي شده و در نهايت تأثيرات مخربي بر روي افراد شاغل داشته باشند. اما براي مقابله با استرس در محيط هاي كاري چه كاري مي توان انجام داد. قبل از هر اقدامي بايد عوامل استرس زاي محيط هاي كاري را بشناسيم. طبق بررسي هاي انجام شده سه عامل بيشترين نقش را در استرس افراد شاغل دارند: ناامني شغلي، ارتباط نامناسب و بي خوابي.
انسان از بيكاري نمي ميرد
در گذشته، اوضاع طوري بود كه مي شد روي خيلي چيزها حساب كرد. اگر به طور منظم كار مي كردي، كارت را خوب انجام مي دادي و با كارفرما بحث نمي كردي، مي توانستي روي ترفيع، افزايش منظم حقوق و يك ميهماني خداحافظي و هديه بازنشستگي حساب كني. اما اين روزها ديگر اين طور نيست. شما هر چقدر هم كه خوب تلاش كنيد ديگر نمي توانيد مانند گذشته با خيال مطمئني به كارتان ادامه دهيد. اين روزها اتفاقات، مشكلات و حوادث پيش بيني نشده زيادي افراد را محاصره كرده اند و ترس از نداشتن آمادگي براي مقابله با آنها سبب شده كه استرس هاي ناشي از دست دادن ناگهاني شغل به شدت افزايش يابد. اما چه مي شود كرد؟ آيا بايد اجازه دهيم كه ترس از دست دادن شغل ما را بكشد؟ آيا اصولاً راه حلي براي مقابله با استرس ناشي از بيكار شدن وجود دارد؟
بله- امروزه با خود «راحت بودن» و از خود «رضايت داشتن» امتياز و ويژگي رواني مثبتي محسوب مي شود كه هركسي از آنها برخوردار باشد استرس كمتري را احساس مي كند. اما چگونه مي توان با خود راحت بود و از خود رضايت داشت؟ هر فرد به عنوان انسان داراي يك سري ارزش ها و توانايي هاي مثبت بي قيد و شرط  است، اما در گيرودار مسايل و مشكلات روزمره از وجود اين ارزش ها و توانايي ها غافل مي شود. به مرور زمان غفلت از توانايي هايمان باعث مي شود كه ديگر پشتوانه دروني محكمي براي تكيه كردن در هنگام مواجه شدن با مشكلات نداشته باشيم و به همين علت اولين جوانه هاي استرس در وجود ما ريشه مي كنند. براي مقابله با استرس بايد مجدداً به سراغ توانايي ها و نقاط قوت خود برويد و به خاطر همين ويژگي هاي مثبت به خود احترام بگذاريد و براي خود ارزش قائل شويد. در چنين شرايطي حتي اگر باور شما از ارزش ها و توانايي هايتان چندان قوي نباشد، باز مي توانيد روي آن حساب كنيد و با تقويت آن، به مقابله با استرس در محيط كار برويد. فراموش نكنيد كه احترام به خود در واقع بازتاب  آگاهي به ويژگي هاي فردي خود است كه مولد اعتماد به نفس در انجام همه كارها خواهد بود. اگر براي خود به اندازه كافي ارزش قائل باشيد، ديگر هيچ نوع استرسي نمي تواند تأثير نامطلوبي بر روي كار شما داشته باشد و هرگز از مبارزه نمي ترسيد.
ارتباط كاري نامناسب
يكي از بزرگترين زمينه هايي كه كارمندان امروز بايد در آن مهارت خاصي داشته باشند توانايي در برقراري ارتباط هاي كاري مناسب است. اگر شما از اين توانايي خداداديتان استفاده نكنيد، كيفيت روابط شما در محيط كار و خانواده روز به روز بدتر شده؛ به طوري كه نهايتاً ديگران علناً از شما، رفتار و عملكردتان انتقاد مي كنند. اگر كمي دقت كنيد متوجه مي شويد كه بي توجهي نسبت به اين مورد مي تواند باعث بروز استرس در شما شود. امروزه چنين به نظر مي رسد كه ما با زندگي روزمره اطراف خود بيش از حد خو گرفته ايم. ما شاهد از هم پاشيدن لحظه به لحظه بسياري از ازدواج ها، اخراج از كار، اعتياد گسترده جوانان و بسياري از مسايل بديهي زندگي روزمره ايم كه به ندرت به خود آمده و از خودمان مي پرسيم «آيا اين روند روزي متوقف خواهد شد؟» احتمالاً نه- در واقع، يكي از عللي كه باعث به وجود آمدن چنين مشكلاتي شده، عدم توجه به برقراري ارتباط مناسب است. بعضي افراد معتقدند كه دنيا بدون وجود تعدادي از افرادي كه از آنها خوششان نمي آيد، بهشت خواهد شد! امروز رقابت در محيط هاي كاري به شدت افزايش يافته ولي متأسفانه افراد براي رسيدن به موفقيت از روش هاي نامناسبي استفاده مي كنند. آنها به جاي اين كه سعي كنند از توان خود براي رسيدن به موفقيت استفاده كنند سعي مي كنند تا طرف مقابل خود را به هر طريقي كه شده حذف كنند. با چنين تفكري، آنها هيچ وقت نمي توانند ارتباط كاري مناسبي با رقباي خود برقرار كنند و هميشه در استرس ناشي از شكست دست و پا مي زنند. اين افراد بدون اين كه خود متوجه باشند در حال ساختن جهنمي براي خود هستند، اما ديگران به خاطر آن كه از ما نيستند، جهنم ما را نمي سازند. آنها وقتي جهنم را مي سازند كه نتوانيم رابطه اي هماهنگ و موزون با آنها برقرار كنيم و آنها نيز همين عدم توانايي را در رابطه با ما داشته باشند. به راستي چرا درباره چنين موضوع مهمي كه نقش زيادي در افزايش استرس در انسان دارد آموزش نديده ايم؟ و در حالي كه متوجه چنين موضوعي هستيم باز زندگي را بدون اين مهارت مي گذرانيم؟
زنگ خطر بي خوابي
ترس از بيكاري، ناتواني در برقراري ارتباطي مناسب، ترس از عدم موفقيت، ترس از پيدا نكردن كاري خوب در آينده، ترس به دليل موقعيت هاي مالي و... همگي ذهن و روح افراد شاغل امروز را آزار مي دهند. متأسفانه تعدادي از افراد سعي مي كنند تا اين ترس ها را به درون برده و آشكار نكنند. همين دروني كردن ترس ها و افزايش شديد استرس به تدريج سبب مي شود نوعي اضطراب در روح و روان آنان ريشه بگيرد. اين اضطراب در شكل نوعي بي خوابي كه در برابر هر معالجه اي مقاومت مي كند، ظاهر مي شود. در دنياي پرجنب و جوش امروز، مشكل بي خوابي تقريباً همه را دامنگير كرده است. اين مشكل باعث شده تا افراد زيادي به سمت استفاده از قرص هاي خواب آور و آرام بخش بروند. بي خوابي نشانه به وجود آمدن عدم تعادل و ناهماهنگي در سلامتي است كه با بي توجهي به آن مسلماً مشكل جدي تر مي شود و تا جايي پيش مي رود كه ممكن است ما را براي هميشه اسير داروهاي رنگارنگ و مختلف خواب آور كند. اما آيا مي توان كاري كرد؟
بله- يك سوم عمر هر انساني در خواب مي گذرد و اين مدت، برخلاف تصور بعضي ها اصلاً تلف شده محسوب نمي شود چرا كه خواب به اندازه هوا و غذا براي بدن لازم است. هرگز از خواب شبانه خود غافل نشويد و به آن به چشم زمان از دست رفته و تلف شده نگاه نكنيد. متأسفانه اين برداشت و تصور نادرست! مورد پذيرش بسياري از انسان ها قرارگرفته و باعث شده كه آنها به خواب زياد اهميت ندهند. اگر به خواب شبانه و نقش آن در حفظ سلامت عمومي خود اهميت ندهيد، هرگز نخواهيد توانست به مدت طولاني در فعاليت هاي روزانه خود موفق، مؤثر و شاداب باشيد چرا كه استرس ناشي از بي خوابي بدترين تأثيرات را بر روي زندگي شما خواهد گذاشت. فراموش نكنيد توانايي خوابيدن از جمله نعمت هايي است كه خداوند به همه انسان ها ارزاني داشته است. خوابي كه ضامن نشاط و موفقيت روز بعد در زندگي ماست.
چه بايد كرد؟
پيدا كردن راه ها و روش هاي مختلف مبارزه با استرس شرايطي را ايجاب مي كند كه مهم تر و مقدم تر از همه، تمركز حواس است. اجازه ندهيد در هنگام استرس، حواستان پرت شود، چرا كه حتماً به سمت افكار منفي كشيده خواهد شد نه فكرهاي خوب و مثبت.
- به محض احساس استرس در وجود خود به آرامي و عميق نفس بكشيد و سعي كنيد تا فكر خود را روي ضربان قلبتان متمركز كنيد، در اين حالت به خود بگوييد من آرام و مسلط به خود هستم، ضربان قلبم به تدريج عادي مي شود و آرامش تمام وجودم را خواهد گرفت. چنين جملاتي به شما كمك مي كند تا در هنگام مواجهه با يك هيجان يا استرس شديد به سرعت آرامش لازم را بدست آوريد.
- براي رهايي از فشار عصبي و عضلاني، عمل كشش و رهايش عضلات را انجام دهيد. اول از پاها شروع كنيد. تا جايي كه مي توانيد چند لحظه آنها را منقبض كنيد. بعد عضلات را شل كنيد. همين كار را براي دست ها در حالي كه آنها را به هم مي فشاريد انجام دهيد. بعد از چند لحظه آنها را رها كنيد. عضلات صورت را با حركت كشيدگي لب ها (مانند خنده شديد) و بعد رهايش آنها ورزش دهيد. سعي كنيد هر كدام از اين مراحل چند ثانيه طول بكشد. اين تمرين را چند بار تكرار كنيد. كم كم آرامش دروني شما را فرا خواهد گرفت، احساسي كه روح و فكر شما را نيز تسخير خواهد كرد.
- ياد بگيريد كه گهگاه نيز از نقطه نظر ديگران به مسايل و دور و بر خود نگاه كنيد. خودتان را در جاي آنها بگذاريد و درون آنها را درك كنيد. به اين ترتيب بهتر مي توانيد با آنها ارتباط برقرار كنيد و همه چيز را به صورت منفي و تهاجمي نسبت به خود نخواهيد ديد.نكته مهم ديگر اين است كه شگرد جادويي ويژه خود را كشف كنيد. شگردهايي كه قادرند شما را در كنترل خود در نامطلوب ترين موقعيت ها كمك كنند. با اين تمرينات، به تدريج خود را آرام تر و راحت تر مي يابيد و اضطرابتان كمتر مي شود و حتي قادر مي شويد از هر اتفاق يا موقعيت پيش بيني نشده اي، به خوبي بگذريد.

ديده بان
ماهي ها در آب هم مي ميرند
بنيامين صدر
002994.jpg
سالانه تنها يك ميليارد تن انواع آلاينده ها به درياي مازندران سرازير مي شود كه ۶۸۰ ميليون تن آن از رود ولگا سرچشمه مي گيرد. تا جايي كه حتي آلودگي آب هاي شمالي و جنوبي ايران كه بيشتر مربوط به آلاينده هاي نفت و جيوه اي است، طعم آبزيان خوراكي را نيز تغيير داده است.
در اين ميان آب هاي درياي مازندران از سال ها پيش به دليل ورود بي رويه مواد آ لاينده به ويژه آلاينده هاي نفتي دچار آلودگي فيزيكي، شيميايي و بيولوژيك شده است، تا جايي كه حتي طعم برخي ماهي هاي صيد شده از برخي رودخانه هاي شمالي ايران نيز با بوي ناخوشايند نفت همراه است. پژوهش هاي سازمان هاي ذي ربط و پايان نامه ها و تحقيقات دانشگاهي با موضوع بررسي  كيفيت آب هاي ساحلي ايران، آلودگي آب هاي ساحلي درياچه مازندران و خليج فارس را به خصوص در فصل گرما تأييد مي كند. آلودگي اين آب ها كه در اثر ورود آب رودخانه هاي حاوي پساب هاي صنعتي به وجود آمده تا اندازه اي جدي است و با نگاه غيركارشناسانه نيز قابل لمس است. مهمترين دليل اصلي آلودگي  آب هاي ايران، ورود پساب ها و فاضلاب هاي گوناگون به آن عنوان شده است.
دكتر مهران ياسمي، دبير هسته مطالعاتي و برنامه ريزي آموزشي شيلات ايران، درباره آلودگي آب هاي ساحلي ايران مي گويد: سهم ايران در آلودگي درياي مازندران حدود ۳ ميليون تن در سال است كه در مقايسه با ديگر كشورهاي حاشيه اين دريا، رقم پاييني است. اين در حالي است كه سالانه تنها يك ميليارد تن انواع آلاينده ها به درياي مازندران سرازير مي شود كه ۶۸۰ ميليون تن آن از رود ولگا سرچشمه مي گيرد.
رود ولگا ۸۵ درصد آب درياي خزر را تأمين مي كند و ۶۰ شهر بزرگ اروپايي و آسيايي در كنار آن قرار دارند.
اين رودخانه مهمترين محل تخم ريزي ماهيان به ويژه ماهيان خاوياري است. به گفته ياسمي، ميزان صيد ماهيان خاوياري در ۴۰ سال پيش ۲۷هزار و ۴۰۰ تن در سال بود كه اين رقم به ۲۰۰۰ تن در حال حاضر كاهش يافته است.
با احداث سد ولگا حدود ۹۵درصد مناطق تخم ريزي فيل ماهي ها از بين رفته است و در كنار آلودگي هاي آبي، صيد بي رويه و قاچاق نيز لطمات بسياري به استحصال آبزيان خوراكي زده است. كشورهاي حاشيه درياي مازندران، فاضلاب هاي شهري، صنعتي و كشاورزي خود را به اين دريا مي ريزند و سبب آلودگي آب مي شوند. در اين ميان ايران كه كمترين توليدات صنعتي را دارد، آلودگي صنعتي كمتري نيز ايجاد مي كند.
با توجه به اين گونه اظهارنظرها بايد همكاري مشترك بين كشورهاي حاشيه درياي مازندران، خليج فارس و درياي عمان با تدوين رژيم حقوقي به طور جدي دنبال شود؛ چيزي كه همواره با سهل انگاري همراه بوده است. كشورهاي ساحلي بايد به اين موضوع توجه داشته باشند كه آلوده كردن آب ها، دير يا زود گريبان خودشان را نيز خواهد گرفت.
قصور تلخ
آلودگي آبزيان به انسان نيز سرايت مي كند، در نتيجه بايد از سال ها پيش از ورود هرگونه مواد آلاينده  به آب هاي خليج فارس و درياي مازندران جلوگيري مي شد؛ راه حل هاي پيشگيرانه اي كه سال ها ست در بسياري از كشورهاي در حال توسعه به اجرا درآمده است، چرا كه كيفيت آب در امر پرورش آبزيان تأثير مستقيم دارد. چنانچه فاضلاب وارد قسمتي از دريا شود و آن را آلوده كند، ديگر بخش هاي دريا نيز آلوده مي شوند. همچنين ورود فاضلاب به يك بخش از آب دريا فاكتورهاي شيميايي و پيرو آن فاكتورهاي فيزيكي آب را تغيير مي دهد و اين تغييرات سبب تحولات زيستي آب مي شوند. در واقع محيط درياها به دليل برخورداري از ويژگي هاي اكولوژيكي محل مناسبي براي تخليه فاضلاب پساب نيستند، در حالي كه خاك مي تواند فاضلاب را در خود جاي دهد و با انواع باكتري هاي تجزيه كننده، آنها را به سرعت تجزيه كند. در پايان تجزيه نيز عناصر و مواد غيرآلي توليد مي شود كه بستر گياهي خاك از آنها تغذيه مي كند.
حاجي زاده، رئيس مركز ملي اقيانوس شناسي با اعتقاد به اينكه قضاوت در مورد مسائل زيست محيطي و ميزان آلودگي درياها تنها با تعريف يك پروژه خاص و متمركز امكان پذير خواهد بود، به ما مي گويد: همه كشورها با استفاده از استانداردهاي بين المللي مانند (E.COLI) باكتري هاي بيماري زا را در هر ميلي گرم آب دريا اندازه گيري مي كنند و زماني كه برآيند ميزان آلودگي به مرحله خطرناك برسد به صورت شفاف و در كوتاه ترين زمان ممكن به عموم مردم اطلاع داده مي شود. اين در حالي است كه تحقيقات جدي از سوي ارگان هاي مسئول سنجش دقيق و فراگير ميزان آلودگي نفتي آب هاي ايران صورت نمي گيرد.
آرزوي آب هاي پاك
بر اساس اصل ۵۰ قانون اساسي ايران، حفاظت از محيط زيست يك وظيفه ملي و عمومي تلقي مي شود، بنا بر اين هرگونه فعاليت اقتصادي و غيره كه با آلودگي محيط زيست يا تخريب غيرقابل جبران آن همراه باشد، ممنوع است. با اين وجود آ لودگي ها و پساب هاي كشاورزي، صنعتي، شهري و نيز برداشت شن و ماسه از رودخانه ها، ساخت پل و سدها در مسير مهاجرت  ماهيان در رودخانه ها، آلودگي هاي نفتي، تخليه نفتكش ها و ساير موارد، از معضلات بزرگ در روند كاهش ذخاير آبزيان ايران محسوب مي شود.
بسياري از سازمان ها در خصوص مبارزه با ادامه روند آلودگي آب هاي شمالي و جنوبي ايران مسئول هستند. يكي از آنها سازمان حفاظت از محيط زيست به عنوان مرجع ملي مقابله با آلودگي هاست. همچنين موضوع شناسايي آلودگي هاي آبي با شناخت منابع آن در درياي شمالي و جنوبي ايران از مهمترين بخش هاي اساسنامه تأسيس مركز ملي اقيانوس شناسي كشور و از مباحث بنيادي راه اندازي اين مركز است. همين طور اداره كل بهداشت محيط ، شهرداري هاي شهرهاي ساحلي، مراكز پژوهش و آكادميك هر يك مسئول شناسايي و جلوگيري از آلودگي آب هاي شمالي و جنوبي ايران هستند كه بايد در يك رابطه منسجم و ارگانيك با يكديگر به مقابله با اين معضل زيست محيطي بپردازند. از اين گذشته به نظر مي رسد كه در خصوص برخورد با موضوع آلودگي آب هاي شمالي و جنوبي كشور بايد نگاه تك بعدي و مثبت گرايانه مسئولان جاي خود را به يك نگرش دقيق و منطقي نسبت به برخورد با اين گونه آلودگي هاي زيست محيطي بدهد تا ماهي ها تنها در خاك بميرند نه در آب.

مشاركت، اصلي فراموش شده
غلامرضا كاشاني
تفويض اختيار اصلي است قانوني كه بخاطر وجود تخصص و مهارت در افراد سازماني بوجود مي آيد. حال ممكن است در سازمان هايي افراد متخصص در سلسله مراتب اداري وجود داشته باشند ولي به اعتبار آنكه بايد از مقام مافوق اطاعت محض نمايند بنابراين تخصص آنها ناديده گرفته مي شود و اين اصل مخالف اصل تفويض اختيار براساس وجود تخصص است.
در اين سيستم دو نوع مدير را مي توان مشخص كرد كه عبارتند از مديران كلان و مديران خرد.
مديران كلان مديراني هستند كه با كمترين حس وفاداري نسبت به سازمان انجام وظيفه نموده ولي هميشه به حرفه، تخصص و مهارت خويش كاملاً وفادار مي باشند. اين دسته از مديران بر روي تخصص خود تكيه وافري مي نمايند و آنچه را كه انجام مي دهند براساس معلومات حرفه اي و فني خويش مي باشد و به مقررات و آيين نامه هاي سازماني در صورتيكه با نظريات حرفه اي آنان مخالف باشد توجهي نخواهند كرد.
مديران خرد مديراني هستند كه وفاداري خود را نسبت به حرفه و تخصص خويش از دست مي دهند ولي بالعكس نسبت به سازمان مربوطه قوانين و مقررات آن اعتقاد كامل داشته و كليه فعاليت هاي خود را بر پايه خط مشي و سياست هاي سازماني مرتب و منظم مي نمايند. اين دسته از مديران كمترين اهميتي نسبت به حرفه و تخصص خود قائل نشده و معمولا آنها را مردان سازماني معرفي مي نمايند.
اهميت و ضرورت تفويض اختيار از آنجا ناشي مي شود كه مدير نمي تواند به تنهايي از عهده همه وظايف برآيد. ضرورت ايجاب مي كند كه مسئوليت هاي مقتضي به افراد زيردست سپرده شود تا هر فرد، پاسخگوي مقام بالاتر باشد. هر چه تعداد زيردستان بيشتر باشد دامنه تفويض اختيار گسترده تر خواهد شد، زيرا تفويض اختيار به روند تصميم گيري كمك مي كند و رشد و شور و شوق كاركنان را مي افزايد.
در دهه ۱۹۸۰ مديران وادار شدند كه كاركنان را در امور تصميم گيري مشاركت دهند. اينك گامي فراتر گذارده و كنترل كامل امور را به دست كاركنان سپرده اند. گروههاي متخصص و خودگردان تشكيل شده اند كه مي توانند بدون وجود رئيس و سرپرست كارهاي خود را ارائه كنند.
مديران موفق يا اثربخش، قدرت و مسئوليت را با كاركنان تقسيم مي كنند. واگذاري اختيارات و مسئوليت ها به زيردستان به اين معني است كه مدير به پيروان خود اعتماد دارد، هر نوع مانعي كه بر سر راه عملكرد هست را از ميان بردارد، آنها را تشويق و ترغيب مي كند، موجبات انگيزش را در آنها فراهم مي آورد و سرانجام اينكه بر امور زيردستان نظارت دارد.
البته در راه تفويض اختيار، مشكلات و موانعي وجود دارد كه مي توان آنها را به دو بخش تقسيم كرد:
مقاومت بعضي روسا براي دادن اختيار و مسئوليت به زيردستان خود ومقاومت بعضي از زيردستان براي پذيرش اختيار.
البته در راه تفويض اختيار بايد اين نكته را مورد توجه قرار داد كه مدير هميشه مي ترسد كه زيردستان او را كنار بگذارند. بنابراين مدير بايد براي تفويض اختيار فضاي سازمان را بصورت آينده نگرانه و مترقي درآورد، او بايد هدفها را به روشني تعريف كند تا زيردستان بفهمند كه چرا كارشان ضروري و مهم است. در يك سازمان بايد محيط مطلوبي براي تفويض اختيار ايجاد كرد. تفويض تعهدي طولاني است كه بر دوش كاركنان و مديران گذاشته مي شود.

جدول اعداد (سودوكو)۱۴۷
اعداد ۱ تا ۹ را در هر يك از سطرها و ستون ها و مربع هاي كوچك ۳ در ۳ طوري قرار دهيد كه فقط يك بار تكرار شود .پاسخ جدول را فردا در روزنامه ملاحظه خواهيد كرد.
002982.jpg

اجتماعي
ادبيات
اقتصاد
انديشه
سياست
شهرآرا
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  شهرآرا  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |