چهارشنبه ۱ شهريور ۱۳۸۵
اشتباه تاريخي
مترجم: نيلوفر قديري
سيمور هرش- 21 آگوست
002985.jpg
دولت بوش دلايل زيادي براي حمايت از عمليات بمباران هوايي لبنان توسط اسرائيل داشت. وزارت خارجه آمريكا اين اقدام را راهي براي تقويت دولت لبنان و گسترش نفوذ آن در جنوب اين كشور مي دانست. تلاش كاخ سفيد بيشتر معطوف به خلع سلاح حزب الله و به خصوص به نابودي موشك هاي آن بود. دليل اين دغدغه كاخ سفيد آن است كه اگر رويارويي نظامي با ايران صورت گيرد، موشك هاي حزب الله مشكل ساز خواهد بود.
بوش، در اين ميان دو هدف را به طور همزمان دنبال مي كرد؛ يكي فشار بيشتر بر ايران از طريق                 محدود كردن قدرت حزب الله و ديگر ايجاد تغييرات دلخواه خود در لبنان و بعد در كل خاورميانه.
مقامات دولت بوش هرگونه اطلاع قبلي از برنامه حمله هوايي اسرائيل را تكذيب مي كنند. كاخ سفيد در روزهاي گذشته هيچ گاه به پرسش هاي فراواني كه در اين باره به وجود آمده پاسخ نداده است. سخنگوي شوراي امنيت ملي در پاسخ به اين سؤالات فقط گفت: «پيش از حمله حزب الله به اسرائيل، دولت اسرائيل به هيچ يك از مقامات مسئول واشنگتن نشانه اي حاكي از برنامه ريزي براي حمله بروز نداده بود.»
اين مقام آمريكايي در ادامه گفت: «حتي بعد از حمله 12 جولاي ما نمي دانستيم برنامه اسرائيلي چيست.»
يكي از سخنگويان پنتاگون هم در اين باره گفت: «دولت آمريكا همچنان به راه حل ديپلماتيك متعهد است و گزارش هايي كه درباره حمله به ايران بعد از نبرد با حزب الله منتشر شده درست نيست.
حقيقت آن است كه آمريكا و اسرائيل اطلاعاتشان را با يكديگر مبادله كرده و سالهاست كه همكاري نظامي نزديكي دارند. اما به گفته يك مقام ارشد اطلاعاتي سابق، در اوايل بهار گذشته برنامه ريزان بلند پايه نيروي هوايي آمريكا تحت فشار كاخ سفيد براي طراحي نقشه جنگ و حمله به تأسيسات هسته اي ايران، شروع به مشورت با همتايان شان در نيروي هوايي اسرائيل كردند.
اين مقام ارشد سابق اطلاعاتي مي گويد: «پرسش مهم براي نيروي هوايي ما اين بود كه چطور مجموعه اي از اهداف دشوار در ايران را مورد حمله قرار دهيم؟ چه كسي مي تواند متحد نزديك نيروي هوايي آمريكا در اين عمليات باشد؟ معلوم است كه اسرائيل. بنابراين، اين نيروي هوايي به سراغ اسرائيل رفت و گفت كه روي بمباران متمركز شوند و اطلاعات مربوط به ايران و لبنان را با يكديگر مبادله كنند. اين بحث ها به دونالد رامسفلد، وزير دفاع، هم رسيد.»
يكي از مشاوران دولت آمريكا كه روابط نزديكي با اسرائيل دارد در اين باره مي گويد: «اسرائيلي ها به ما گفتند كه اين جنگ كم هزينه و با فوايد زياد است، چرا با آن مخالفت مي كنيد؟ ما مي توانيم تأسيسات موشكي ، تونل ها و سنگرها را از هوا بمباران كنيم.»
يكي از مشاوران پنتاگون در اين مورد مي گويد: «دولت بوش مدتها به دنبال بهانه و جرقه اي براي حمله پيشگيرانه به حزب الله بود.»
به گفته «ريچارد آرميتاژ» كه معاون وزير خارجه در دولت اول بوش بود و در سال 2002 گفته بود حزب الله «گروه تروريستي است»، عمليات اسرائيل در لبنان در نهايت ممكن است اخطاري باشد براي كاخ سفيد درباره ايران. اگر نيرومندترين قدرت نظامي منطقه (اسرائيل) نتواند كشوري مانند لبنان را با جمعيت 4 ميليون نفر كنترل كند، مقابله با ايران با آن عمق استراتژيك و جمعيت 70 ميليوني بسيار دشوارتر خواهد بود، به گفته آرميتاژ تنها دستاورد اسرائيل تاكنون متحد كردن مردم عليه اسرائيل بوده است.
بسياري از مقامات فعلي و سابق آمريكايي كه در حوزه خاورميانه فعال بوده اند مي گويند، اسرائيل ربودن دو سرباز خود توسط حزب الله را فرصتي حياتي براي شروع عمليات نظامي عليه حزب الله مي دانست. آنچه در 12 جولاي اتفاق افتاد موضوع جديدي نبود و در گذشته هم اتفاقاتي شبيه اين روي داده بود. اما واكنش اسرائيل اين بار بسيار متفاوت بود.
روزنامه نگاران، تحليلگران و دانشگاهيان اسرائيلي همگي اتفاق نظر دارند كه رهبري اين رژيم بدون نقش و حضور واشنگتن تصميم به جنگ با حزب  الله گرفته است. نظرسنجي ها نشان مي دهد افكار عمومي اسرائيل از اين عمليات حمايت مي كرد.
يكي از مشاوران دولت آمريكا كه رابطه نزديكي با اسرائيل دارد مي گويد: «اسرائيل از چند هفته پيش تصميم گرفته بود كه به حزب الله حمله كند. اين تصميم در پي شنودهاي تلفني مكالمات رهبران حماس، حزب الله و خالد مشعل در سوريه اتخاذ شد. در يكي از اين مكالمات كه نظاميان و سرويس هاي اطلاعاتي اسرائيلي روزها وقت صرف كردند تا آن را رمزگشايي كنند، رهبران سياسي و نظامي حماس با ابراز پشيماني از توقف حملات عليه اسرائيل تأكيد كرده بودند كه اين حملات بايد از سر گرفته شود.»
فرماندهان نظامي و رهبران اسرائيل بعد از شنيدن اين مكالمه به وحشت افتادند كه مبادا با شروع حملات و پشتيباني حزب الله از اين حملات، اوضاع از كنترل خارج شود.در اوايل تابستان امسال و پيش از عمليات 12 جولاي حزب الله، چند مقام اسرائيلي به طور جداگانه از واشنگتن ديدار كردند تا چراغ سبز شروع عمليات را دريافت كنند. اين ديدارها با چني شروع شد. بعد از متقاعد كردن چني، ديگر صحبت كردن با بوش كار دشواري نيست.
طرح اوليه، بمباران گسترده در پاسخ به اولين اقدام تحريك كننده حز ب الله بود. اسرائيل بر اين باور بود كه با حمله به زيرساخت هاي لبنان از جمله بزرگراه ها، مراكز سوخت و حتي فرودگاه  بيروت، مسيحي ها و سني هاي لبنان عليه حزب الله تحريك مي شوند. مقامات اسرائيلي جنگ كوزوو را به عنوان الگوي خود در نظر داشتند. در آن عمليات نيروهاي ناتو به فرماندهي وسلي كلارك ژنرال ارتش آمريكا در يك بمباران گسترده، نه تنها اهداف نظامي، بلكه تونل ها، پل ها و راهها را مورد حمله قرار داده بودند. اسرائيلي ها به رايس گفته بودند: شما اين كار را طي 70 روز انجام داديد اما ما فقط به نيمي از اين زمان يعني 35 روز احتياج داريم.
اين الگوبرداري آشكارا توسط مقامات و روزنامه نگاران اسرائيلي اظهار مي شد.
دفتر چني از اين طرح حمايت كرد و فقط تأكيد نمود كه در كوتاه ترين فرصت اين كار صورت گيرد. چني بر اين باور بود كه اين جنگ آزموني ارزشمند براي آمريكا و اقدامات بعدي اش عليه ايران خواهد بود.
اما اطلاعات مربوط به حزب الله لبنان و ايران درست مانند اطلاعات مربوط به عراق توسط كاخ سفيد غلط تحليل شد.
در واقع هدف دراز مدت دولت بوش كمك به ايجاد يك ائتلاف سني با حضور كشورهايي چون عربستان، اردن و مصر بود كه در اعمال فشار به ايران، به آمريكا و اروپا بپيوندند. پايه و اساس اين طرح شكست حزب الله توسط اسرائيل بود. چني و مقامات دفتر امنيت ملي آمريكا متقاعد شده بودند كه سران عرب از شدت انتقادات خود از اسرائيل خواهند كاست و حزب الله را به خاطر ايجاد بحران سرزنش مي كنند. اگر چه در ابتدا چنين موضع گيري از سوي كشورهاي عربي ديده شد، اما بعد از فشار افكار عمومي، سران كشورهاي عرب موضع خود را تغيير دادند. شاهزاده سعود الفيصل وزير خارجه عربستان دو هفته پيش به واشنگتن رفت و در نشستي با بوش خواستار مداخله او و پايان فوري جنگ شد.
قدرت غافلگير كننده مقاومت حزب الله و توان موشكي آن بسياري را در كاخ سفيد نااميد كرد. در روزهاي پاياني جنگ، در واشنگتن بر سر ادامه حملات اسرائيل يا توقف آن اختلافاتي ايجاد شده بود. دفتر چني از ادامه حملات حمايت كرده و آن را نتيجه بخش و مؤثر مي دانست. اما عده اي در داخل دولت بوش هزينه ادامه اين حملات براي جامعه لبنان را جبران ناپذير و بسيار خطرناك مي دانستند.
در اسرائيل هم اختلافات مشابهي پديدار شده بود. يك مقام اطلاعاتي اروپا در اين باره مي گويد: اسرائيلي ها در يك دام رواني گرفتار شدند.آنها سال ها فكر مي كردند با توان نظامي مي توانند هر كاري انجام دهند، اما شرايط تغيير كرده است. با شهادت طلبان اسلامي مي توان با زور برخورد كرد؟
رامسفلد درباره اين جنگ با بوش و چني هم عقيده نبود و اعتقاد داشت كه عمليات هوايي گسترده اسرائيل حزب الله را به طور كامل زمين گير نمي كند. به گفته يك ديپلمات آمريكايي، رامسفلد نگران آن است كه گسترش جنگ به ايران نيروهاي آمريكايي ها را در معرض خطرات بيشتري در عراق قرار مي دهد.اكنون حتي حاميان سرسخت عمليات نظامي اسرائيل در لبنان بر اين باورند كه اين عمليات به هدف اصلي خود يعني تحريك مردم لبنان عليه حزب الله نرسيده است.

نگاه
محاسبه غلط
گروه بين الملل - در روزهاي بعد از ورود حزب الله به داخل مرز اسرائيل و ربودن دو سرباز اسرائيلي در 12 جولاي كه حمله اسرائيل به خاك لبنان را در پي داشت، دولت بوش به طور عجيبي منفعل به نظر مي رسيد.
روز 16 جولاي جورج بوش در نشست گروه هشت در سن پترزبورگ روسيه گفت: «اكنون لحظه آشكار شدن حقايق است. حالا معلوم مي شود كه چرا ما در خاورميانه صلح نداريم.»او رابطه بين حزب الله و حاميان آن در ايران و سوريه را يكي از دلايل ريشه اي اين بي ثباتي دانست و گفت، اين دو كشور هستند كه بايد به اين بحران پايان دهند. دو روز بعد به رغم درخواست هاي چند كشور از آمريكا براي هدايت و رهبري مذاكرات و پايان دادن به درگيري ها، كاندوليزا رايس وزير خارجه گفت:«آتش بس بايد تا عادي شدن شرايط به تعويق نيافتد.»اما دولت بوش از نزديك درگير برنامه ريزي حملات انتقام جويانه اسرائيل بود. بوش و معاونش ديك چني متقاعد شده بودند كه بمباران موفقيت آميز هوايي عليه تأسيسات فرماندهي و تسليحاتي حزب الله در لبنان نگراني هاي امنيتي اسرائيل را كم مي كند و زمينه را براي انجام حملات پيشگيرانه آمريكا عليه تأسيسات هسته اي ايران آماده مي كند. مقامات ديپلماتيك و اطلاعاتي سابق و فعلي آمريكا با اذعان به اين موضوع از آگاهي كامل مسئولان آمريكايي از اين عمليات خبر مي دهند. كارشناسان نظامي و اطلاعاتي اسرائيل تأكيد مي كنند كه ملاحظات امنيتي اين رژيم دليل كافي بود براي رويارويي با حزب الله.
شتبايي شاولت از مشاوران امنيت ملي كنست كه زماني رياست موساد را هم به عهده داشت، مي گويد:«ما هر كاري را فكر كنيم بهترين است انجام مي دهيم. اگر اين كار با ضرورت ها و نيازهاي آمريكا سازگار باشد آن وقت بخشي از رابطه بين دو دوست خواهد بود. حزب الله تا دندان مسلح است و از پيشرفته ترين آموزش ها برخوردار بوده است. دير يا زود بايد به آن مي پرداختيم.»اسرائيل حزب الله را تهديد جدي مي داند كه بعد از عقب نشيني تل آويو از جنوب لبنان در سال 2000 قدرت بيشتري هم پيدا كرده است. سرويس هاي اطلاعاتي اسرائيل مي دانستند كه حزب الله موشك هايي دوربرد دارد كه تا تل آويو مي رسد. در هفته هاي اخير بيش از سه هزار فروند از اين موشك هاي مختلف حزب الله به سمت اسرائيل نشانه رفت.
به گفته كارشناسان آگاه در خاورميانه، اسرائيل از مدت ها پيش طرحي براي حمله به حزب الله تهيه كرده بود و آن را به مقامات دولت بوش هم اطلاع داده بود. يكي از اين كارشناسان مي گويد، «آنچه در 12 جولاي روي داد دامي نبود كه اسرائيل پهن كرده و حزب الله در آن افتاده باشد، بلكه تحقق پيش بيني كاخ سفيد بود كه دير يا زود اسرائيلي ها وارد اين جنگ مي شوند.

سياست
ادبيات
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
شهرآرا
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  شهرآرا  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |