نيلوفر قديري
منابع نفتي و گازي جهان روزبه روز ناياب تر و گران تر مي شوند. تلاش براي دستيابي به منابع باقي مانده نفت و گاز جهان ائتلاف هاي جديدي ايجاد مي كند و به همراه خود خطرات فراواني هم دارد. چين براي سير كردن اشتهاي سيري ناپذيرش به انرژي، با چنان شتابي حركت مي كند كه احتمال رويارويي اش با آمريكا بر سر تصاحب منابع خاورميانه و آفريقا اكنون بيش از هر زمان ديگري شده است.
«ابيوكو» روستايي واقع در نيجريه در غرب آفريقاست. در نگاه اول چنين به نظر مي رسد كه اينجا پايان دنياست. در نگاه دوم اوضاع از اين هم وخيم تر به نظر مي رسد. خانه هاي چوبي درهم شكسته، كودكان بي لباس و پابرهنه و زناني كه از مرداب گل آلود آب برمي دارند. سوپ استخوان هاي ماهي بهترين غذايي است كه مي تواند برسفره خانواده هاي اين منطقه باشد. بوي «گوگرد» هواي اين روستا را پر كرده است.
همه دنيا بر سر تصاحب اين تكه از زمين با هم جنگ دارند. در ماههاي اخير صدها نفر در اين منطقه و در دلتاي نيجر كشته شده اند. شورشي ها با نيروهاي دولتي مي جنگند و خواستار خودمختاري اين منطقه هستند. آنها درخواست ميلياردها دلار پول از شركت نفتي هلندي انگليس شل كرده اند و براي تحقق درخواستشان ضرب الاجل صادر كرده اند. شورشي ها با آتش زدن لوله هاي نفتي ستون هايي از دود به راه مي اندازند، آسمان را سياه مي كنند. همه اين جنگ و درگيري ها بر سر نفتي است كه در زيرزمين نهفته است. شورشي ها ادعا مي كنند كه نگران وضعيت معيشت ساكنان روستاهايي چون ابيوكو هستند. همين ادعا را شركت شل و دولت نيجريه هم دارد. مقامات شركت شل مي گويند ۳ درصد از بودجه سالانه شان صرف طرح هاي توسعه محلي مي شود. سياستمداران نيجريه اي هم شانه هايشان را بالا مي اندازند و تاكيد مي كنند كه به شدت با استعمار مبارزه مي كنند. «ديپري آلاميسيگا» استاندار ايالت «بايلسا»ي نيجريه اخيرا به اتهام پولشويي دستگير شده است. او اكنون تحت محاكمه است و اعتراف نموده كه صدها ميليون دلار از درآمدهاي نفت را به جيب زده است.
تا وقتي ميدان هاي نفتي در آتش جنگ مي سوزند و كارمندان شركت شل و شركت ايتاليايي «آجيپ» به گروگان گرفته مي شوند و تا وقتي لوله هاي نفتي مورد حمله قرار مي گيرند، صادرات طلاي سياه از نيجريه و منطقه آفريقايي صحرا كه منابع نفتي زيادي دارد، همچنان كاري دشوار خواهد بود. آسيب پذيري مناطق نفتي چون نيجريه يكي از دلايل اصلي افزايش چشمگير قيمت نفت در جهان است.
در سوي ديگر دنيا، يعني در بلندي هاي قفقاز، در ۷۰ كيلومتري جنوب غرب شهر «ولاديكاوكاس» در اوستياي شمالي روسيه، لوله هاي نفتي خوابيده در زمين يخ زده عامل نزاع و درگيري است. خرابكارها لوله هاي گاز را كه به سوي گرجستان مي رود منفجر مي كنند. مردم گرجستان كه همواره با مشكل انرژي روبه رو هستند هر چند وقت يك بار در اثر اين خرابكاري ها در معرض سرما قرار مي گيرند. شب ها پايتخت هيچ روشنايي ندارد و مردم براي گرم شدن، وسايل منزلشان را آتش مي زنند. مسكو شورشيان مسلمان را مسئول اين حملات مي داند. اما ميخائيل ساكاشويلي، كرملين را به هدايت اين بمب گذاران متهم مي كند و مي گويد كه رهبران روسيه به دنبال باج خواهي هستند. ساكاشويلي بر اين باور است كه ولاديمير پوتين مي خواهد به گرجستان كه اين روزها به غرب نزديك شده درس خوبي بدهد. همين اتفاق براي اوكراين هم تكرار شد و اين كشور را مجبور كرد تا با روسيه به توافق برسد. همين رويارويي بود كه پرسش هاي زيادي را درباره امنيت انرژي اتحاديه اروپا و وابستگي آن به منابع انرژي روسيه برانگيخت. مجارستان ۸۵ درصد از گاز طبيعي خود را از روسيه مي گيرد و آلمان هم براي ۴۰ درصد از منابع انرژي اش به مسكو وابسته است. اين وابستگي يكي ديگر از دلايل افزايش قيمت نفت و گاز در سال هاي اخير است.
در گوشه اي ديگر از خاورميانه، پالايشگاه بزرگ «فتح» كه در فاصله دو ساعتي شمال غرب بغداد واقع است، يك سر ديگر اين نزاع نفتي است.
بعد از ۲۰ حمله بزرگ در سال گذشته، اين پالايشگاه كه بزرگترين تاسيسات توليد نفت عراق است در ماه دسامبر گذشته به مدت يك ماه تعطيل شد. فقط سه روز بعد از بازگشايي اين پالايشگاه در ماه ژانويه مهاجمان به كارواني از ۶۰ كاميون و نفتكش حمله كردند و با نيروهاي امنيتي ساعت ها به تبادل آتش پرداختند. شمار حملات به تاسيسات و خطوط نفتي عراق در حال افزايش است.
بلافاصله بعد از تعمير لوله ها، حملات از سرگرفته مي شوند. حملات فقط متوجه تاسيسات نفتي نيست، بلكه مسئولان نفتي هم مورد سوءقصد قرار مي گيرند. در ماه ژانويه علي السوداني دبيركل وزارت نفت عراق ترور شد. كارمندان خارجي شركت هاي نفتي هم ربوده و كشته مي شوند.
واشنگتن قصد داشت از طريقي سود صنعت نفت هزينه بازسازي عراق بعد از جنگ را تأمين كند. در حقيقت وزارت نفت يكي از معدود ساختمان هايي در بغداد بود كه نيروهاي آمريكايي بعد از شروع حمله به عراق در آوريل ۲۰۰۳ از آن به شدت نگهباني و محافظت مي كردند. آمريكا ميليون ها دلار براي آموزش نيروي ويژه حفاظت از نفت صرف كرده است، اما صنعت نفت عراق هنوز نتوانسته از جاي خود بلند شود. اگر چه ذخاير نفت عراق چهارمين ذخاير نفتي جهان است اما صادرت نفت اين كشور به سختي به سه چهارم ظرفيت پيش از جنگ مي رسد. اين هم يكي ديگر از دلايل افزايش قيمت ها در بازار است.
يكي ديگر از عوامل تأثيرگذار مهم بر بازار نفت، تهران است، بسياري تهران را برنده اصلي بازي دموكرات كردن خاورميانه از سوي جورج بوش و توني بلر مي دانند.
چين و هند بدون توجه به حرف و حديث هاي پيرامون برنامه هسته اي ايران به شدت به دنبال عقد قراردادهاي نفتي و گازي با ايران هستند. پكن اخيراً قراردادي ۷۰ ميليارد دلاري با ايران منعقد كرد. دهلي هم مشغول انجام مذاكراتي با تهران بر سر خط لوله استراتژيك گاز است. هيچ كشوري در دنيا به غير از روسيه ذخاير گازي به اندازه ايران ندارد. تهران همچنين چهارمين صادركننده بزرگ نفت دنياست.
اخبار خوب و اخبار بد
اما اين منابع طبيعي كه چرخ هاي اقتصاد جهان را به حركت در مي آورد، روبه اتمام است. همه كشورهاي توليد كننده نفت تقريباً با تمام ظرفيت خود توليد مي كنند و كاهش توليد يك كشور را ديگران نمي توانند جبران كنند. «متيو سيمونز» مشاور سابق كاخ سفيد سناريوي هولناك تري را مطرح مي كند و مي گويد يك بشكه نفت ممكن است در سالهاي آينده به ۲۰۰ تا ۲۵۰ دلار برسد. چنين قيمت بالايي مي تواند خبري بسيار نگران كننده براي اقتصاد جهان باشد.
آيا دنيا بايد به وحشت بيفتد؟ اين نگراني در آلمان بسيار فراگير شده است. امنيت انرژي اين كشور نسبت به بسياري كشورهاي ديگر بالاتر است. اين اعلان جنگ تاريكي و سرماست.
خبر خوب اين است كه قدرت نوآوري و اختراع بشر نمي گذارد كه نفت تنها سوخت مصرفي و در دسترس انسان باشد.
اما خبر بد اين است كه دوران نفت و گاز طبيعي ارزان بدون شك به سر آمده است. نسل بعد بدون شك ما را به خاطر مصرف سهل انگارانه اين سوخت سرزنش مي كند. در بلند مدت حتي اگر منابع تجديد پذيري چون نيروي خورشيدي و بادي به منابع انرژي اضافه شوند، فقط يك چهارم نياز انرژي كشورهاي صنعتي را برطرف مي كنند.
گذشته از نبردهاي ايدئولوژيك بر سر منابع انرژي، دانشمندان بر اين باورند كه اوج توليد نفتي طي ۵ تا ۱۰ سال ديگر سر مي رسد و به رغم پيشرفت هايي كه در بخش تكنولوژي حفاري و توسعه توليد پديد آمده، توليد نفت تا سال هاي آينده سير نزولي خواهد يافت.جمعيت جهان سال گذشته ۸۳ ميليون بشكه نفت در روز مصرف كرد. براساس محاسبات آژانس بين المللي انرژي، اين رقم تا سال ۲۰۱۰ به ۹۰ ميليون بشكه و در سال ۲۰۳۰ به ۱۱۵ ميليون بشكه مي رسد.
هر چه سوخت بيشتري در موتورها و تأسيسات توليدي يك كشور بسوزد، روند توسعه آن كشور پرشتاب تر مي شود.
كارشناسان انرژي آمريكا مي گويند، عرصه جديدي از درگيري هاي جهاني در حال ظهور است و نقشه اي را شكل مي دهد كه محور آن كمبود منابع انرژي است. اين روزها يادآور خاطرات دردناك سال ۱۹۷۳ است، وقتي كشورهاي عربي با كمك اوپك انتقال انرژي را محدود كردند و قيمت ها را پنج برابر بالا بردند.
منابع جهاني
همه كشورهاي جهان اكنون دريافته اند كه نفت و گاز اهميت استراتژيك زيادي دارند و انگيزه درگيري ها و نبردهاي بعدي هستند.حتي سياستمداران غربي كه معمولاً خود را مدافع حقوق بشر و قهرمان آزادي هاي دموكراتيك جا مي زنند، وقتي پاي نفت به ميان مي آيد چندان درباره طرف معامله شان دغدغه نشان نمي دهند. اكتشافات نفت و گاز توجه جهان را به مراكز نفتي جديدي چون غرب آفريقا، سودان، ونزوئلا يا درياي خزر معطوف مي كند و حتي شخصيت هاي سياسي اين كشورها را در كانون توجه قرار مي دهد.
الهام علي اف ۴۴ ساله رهبر آذربايجان را در نظر بگيريد. در حكومت او تظاهرات مردمي به شدت سركوب مي شود. اما كشوري كه او حكومت آن را به عهده دارد داراي يكي از بيشترين ذخاير نفتي و گازي جهان است و گرانترين خط لوله نفت وگاز جهان كه ساخت آن ۶/۳ ميليارد دلار هزينه داشت از اين كشور شروع مي شود.
اين خط لوله از آذربايجان به گرجستان و از آن به بندر جيحان تركيه مي رود. اين خط لوله بخشي از استراتژي آمريكا براي منطقه است. سفر مراد نيازاف ۶۵ ساله حاكم تركمنستان هم كه حكومت چندان دموكراتيكي ندارد، به خاطر منابع انرژي سرشارش مورد حمايت و توجه آمريكايي ها و اروپايي هاست.
اشتهاي سيري ناپذير پكن
در اين ميان چين بي وقفه به دنبال منابع انرژي در هر گوشه اي از جهان است.
در اين رقابت چين جلوتر از آمريكاست چون موانع ايدئولوژيك و استراتژيك خود خواسته و يا اجتناب ناپذيري ندارد. چين تا اوايل دهه ۱۹۹۰ از نظر نيازهاي انرژي خودكفا بود. اما اصلاحات دنگ شيائوپنگ كه درهاي اقتصاد را به سوي بخش خصوصي گشود، باعث توسعه اقتصادي شد.
تعداد بي شمار خودروها، دستگاههاي تهويه هوا و تأسيسات كارخانه اي، اژدهاي چين را به موجودي تشنه و سيري ناپذير براي منابع انرژي تبديل كرد.
با اين حال شهروندان چيني به اندازه آمريكايي ها بي محابا انرژي مصرف نمي كنند كه اگر چنين شود، مصرف انرژي چين ۱۳ برابر آمريكا خواهد شد. در اين شرايط چين در ۲۴ ساعت بيش از ۹۰ ميليون بشكه نفت نياز خواهد داشت كه اين مقدار از ميزان توليد كنوني جهاني نفت در روز بيشتر است.
چين در اين تلاش بي امان براي دستيابي به انرژي هيچ مانعي نمي بيند و گاه آشكارا رودرروي آمريكا و ژاپن قرارمي گيرد.
ذخاير گازي در درياي ژاپن كه مورد ادعاي دو كشور چين و ژاپن است يكي از دلايل اصلي درگيري هاي ميان اين دو كشور است. دولت ژاپن اخيراً استراتژي امنيتي خود را با اين فرضيه مورد بازبيني قرار داده كه درگيري ها با چين بر سر منابع انرژي ممكن است به جنگ منجر شود.
رهبران روسيه بعد از مدت ها تاخير سرانجام قراردادي را با توكيو براي ساخت يك خط لوله ۳۸۰۰ كيلومتري از آنكارسك در جنوب درياچه بايكال به بندر «ناخودكا» امضا كردند. بندر ناخودكا همان جايي است كه نفت را به راحتي مي توان از آن به ساحل ژاپن منتقل كرد. چيني ها طرح جايگزين را پيشنهاد داده بودند كه نفت را از سيبري به شهر داچينگ مركز صنعت نفت چين منتقل كند.
سياست ها و اقدامات چين در قبال هند به اندازه سياست هايش در برابر آمريكا و ژاپن خصمانه و تند نيست. در ظاهر دو طرف فقط از منافع مشترك و احترام به منافع يكديگر سخن مي گويند، اما در عمل هيچ منافع مشتركي وجود ندارد. هند و چين در آفريقا رقابت تنگاتنگي دارند و از سوي ديگر چيني ها در خود هند هم وارد عمل شده اند و در حال خريداري شركت ها تجاري و انرژي هستند.
كاپيتاليسم دولتي به پكن امكان پيشبرد اهداف توسعه اقتصادي خود را مي دهد. طبق دستورالعملي كه وزارت تجارت چين صادر كرده، ۷۰ كشور و منطقه به عنوان عرصه فعاليت اقتصادي چين نام برده شده اند.
شركت هايي كه در خارج از چين سرمايه گذاري مي كنند و يا شركت هاي خارجي را مي خرند، از كمك مالي بانك هاي دولتي، چين هم برخوردارند، اما در درازمدت دموكراسي هند مي تواند امتيازدهي براي اين كشور در رقابت با چين باشد. امنيت حقوقي و قانوني براي سرمايه گذاران يكي از اين امتيازات است.
انقلاب در ماهيت سياست هاي هند در شيوه نزديكي اين كشور با آمريكا كاملاً آشكار است. آمريكا با امضاي توافقي با هند موافقت كرده است تا به روزترين تكنولوژي هسته اي را در اختيار اين كشور بگذارد.
هند بايد ۷۰ درصد مصرف نفت خود و ۵۰ درصد نياز گازي اش را از طريق واردات برطرف كند. اين كشور با رشد ۵/۷ درصدي سير صعودي و رونق اقتصادي را طي مي كند.
زنگ هوشياري براي آمريكا
آيا آمريكا مستقيماً در اين عرصه رقابت ميان هند و چين وارد مي شود؟ آيا واشنگتن به ژاپن در دسترسي به منابع جديد انرژي كمك مي كند؟ همه نگاه ها اكنون، سياست و شيوه اقدام آمريكا معطوف شده است، به كشوري كه بعد از سال ها مصرف بي رويه انرژي اكنون تازه در حال هوشيارشدن است.
دولت بوش در اقدامي كه تا چند سال پيش غيرقابل تصور به نظر مي رسيد، در ماه هاي اخير بارها به شهروندان آمريكا براي صرفه جوي در مصرف نفت توصيه كرده است. شركت نفتي شورون آگهي تبليغاتي منتشر كرده كه در آن به مصرف كنندگان ارزش و اهميت طلاي سياه را يادآوري كرده است.
وقتي بوش در سال ۲۰۰۱ روي كار آمد دولت او نيازي به يادآوري اهميت نفت به مردم نداشت. در ماه مه سال ،۲۰۰۱ سندي مربوط به استراتژي بخش انرژي توسط دولت بوش تهيه و منتشر شد كه در آن تصويري از وضعيت جهاني انرژي ترسيم شده و هشدار داده شده بود كه تهديدي جدي براي دورنماي انرژي آمريكا وجود دارد.
در اين سند چنين نتيجه گيري شده بود كه امنيت انرژي بايد در اولويت اول سياست خارجي آمريكا باشد. مدت كوتاهي بعد از انتشار اين سند، ديك چني، معاون بوش همين پيام را به لفظي دقيق تر گفت و هشدار داد كه صدام حسين در حال گسترش سلطه خود در منطقه خليج فارس است و ممكن است در تلاش براي تسلط بر منابع انرژي جهان پيروز شود.
مدت كوتاهي قبل از حمله آمريكا به عراق، يكي از مشاوران اقتصادي بوش در مصاحبه اي گفته بود، موضوع اصلي نفت است و تغيير رژيم در عراق افزايش منابع نفتي جهان را تسهيل مي كند. اين حمله ممكن است انگيزه هاي ديگري هم داشته باشد، اما مهمترين آن تضمين كنترل منابع نفتي منطقه بود.
اكنون هوگو چاوز در ونزوئلا در همسايگي آمريكا، جايي كه همواره حياط خلوت واشنگتن بوده اكنون مشكل ديگري از نظر انرژي براي واشنگتن و دولت بوش پديد آورده است. آمريكا از واردكنندگان عمده نفت ونزوئلا است. اين وابستگي روزبه روز بيشتر هم مي شود. چاوز در واقع آغازكننده موج جديد چپ در آمريكاي لاتين است كه هدف آن به باد دادن منافع آمريكاست. دولت هاي طرفدار آمريكا در برزيل، آرژانتين و اروگوئه دو تا سه سال پيش سرنگون شدند.
سقوط و ظهور دولت ها در كشورهاي مختلف توازن قدرت در جهان را در سال هاي آينده برهم مي زند. آمريكا بدون شك برنده اين تحولات نخواهد بود.
اشپيگل- ۱۸ اوت