شنبه ۱۱ شهريور ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۴۰۷۴ - Sep 2, 2006
به مناسبت يازدهم شهريور روز صنعت چاپ
تاريخ چاپ و چاپخانه
فرحناز علي نژاد
014553.jpg
014556.jpg
يازدهم شهريور، روز صنعت چاپ است. بي ترديد چاپ در سرنوشت بشر و تمدن بشري تاثير به سزايي داشته است. همان گونه كه در اين نوشته خواهيم ديد، چگونگي پيدايش صنعت چاپ- با آن كه غربي ها آن را به نام خود مي دانند- چندان آشكار و بديهي نيست، اما به گفته اي بايد كشور چين را مبدأ آغاز چاپ دانست. در ايران نيز ظهور صنعت چاپ و ورود چاپخانه، به دوراني بيش از صد سال بازمي گردد. برخي چاپ در ايران را به دوران مغول مربوط مي دانند. با اين حال، صنعت چاپ به شكل جديد به دوره قاجار بازمي گردد. مقاله اي كه مي خوانيد، نگاهي است به اين موضوعات و تحول و تطور چاپ و چاپخانه در تاريخ.
قبل از اختراع چاپ، كتاب ها را با دست تكثير مي كردند. در آتن، اسكندريه و روم، عده اي از نسّاخان، شاهكارهاي ادبي را استنساخ مي كردند و اين كار در سراسر قرون وسطي ادامه داشت. كتاب به اندازه اي گرانبها بود كه تعداد كمي از مردم توانايي تهيه آن را داشتند. در نتيجه، در عصر كاوش و پيشرفت، امكان خواندن و پژوهش محدود بود. در بيشتر دوران قرون وسطي، كاغذ پوست گوسفند و گوساله به كار مي رفت. از يك قرن پيش از شارلماني، ديگر پاپيروس مورد استفاده قرار نگرفت. مسلم است كه كاغذ براي اولين بار از جهان اسلام به اروپا راه يافت زيرا كاغذ، اولين بار در آن دسته از سرزمين هاي مديترانه كه با سرزمين هاي اسلامي تماس مداوم داشتند ديده شده است. مسلمين، راز توليد كاغذ را از چيني ها آموخته بودند. براي ساختن كاغذ، الياف گياهي را خرد و خمير مي كردند، خمير را به صورت لايه اي نازك و يكنواخت روي صفحه اي يا پارچه اي پهن مي كردند و مي فشردند تا آبش گرفته شود و آنگاه الياف را در هم مي فشردند. حوالي پايان قرون وسطي- به ويژه هنگامي كه چاپ متداول گرديد- كاربرد كاغذ، جايگزين كاربرد پوست و كاغذ پوست شد. منشا هنر چاپ را بايد در چين جست وجو كرد، گرچه اشپيل فوگل در كتاب خود هيچ اشاره اي به نقش مشرق زمين و به طور اخص، چين در ابداع چاپ ننموده است و آن را از مهمترين ابداعات فناوري تمدن غربي مي شمارد، اما بسياري از مورخان و نويسندگان همانند هنري لوكاس، نقش چين را در چاپ ناديده نگرفته اند و بر اين باورند كه اين هنر از چين به اروپاي غربي رسيده است. به اين ترتيب، مراحل تحول چاپ در هاله اي از ابهام قرار دارد، اما براساس آنچه عبدالحسن آذرنگ در كتاب خود مي نويسد: «در حدود سال ۱۰۴۰ ميلادي، كيمياگري چيني به نام «پي شنگ» از گل و نوعي چسب مخصوص، تركيبي به وجود آورد و با آن حروفي متحرك ساخت و سپس اين حروف را پخته و سفت كرد. پي شنگ حروف را كنار هم قرار مي داد و با وسيله اي فلزي محكم مي كرد و بر روي آن مخلوطي از رزين، موم و خاكستر مي ماليد و صفحه حروف را به آرامي حرارت مي داد. پس از انتقال نقش صفحه بر كاغذ و تكثير آن، باز حروف را به آرامي حرارت مي داد و از هم جدا مي كرد كه اين ابتكار پي شنگ را راه حل حروفچيني با حروف متحرك مي دانند».
از سده دوازدهم به بعد، صنعت چاپ در غرب با كمك قالب هاي چوبي و حكاكي دستي صورت گرفته بود، اما آنچه در سده پانزدهم ابداع محسوب شد، عبارت بود از تكميل دستگاه چاپ فلزي و متحرك كه نسخه هاي فراواني را با سرعت بيشتر چاپ مي كرد. تحول در صنعت چاپ تا رسيدن به دستگاه فلزي را بايد يك روند تدريجي به حساب آورد كه در فاصله سال هاي ۱۴۴۵ تا ۱۴۵۰ ميلادي به اوج رسيد. يوهانس گوتنبرگ اهل مانيتس، نقش مهمي را در تكميل اين صنعت ايفا كرد. «انجيل گوتنبرگ» كه در سال ۱۴۵۵ يا ۱۴۵۶ ميلادي به پايان رسيد، اولين كتاب واقعي محصول نوع چاپ متحرك بود. در نيمه دوم سده پانزدهم، چاپ جديد به سرعت در اروپا رواج يافت. چاپخانه ها در دهه ۱۴۶۰ ميلادي در سراسر خاك امپراتوري مقدس روم تاسيس شد و با گذشت ده سال، به ايتاليا، فرانسه، اسپانيا و اروپاي شرقي رسيد؛ مخصوصاً ونيز كه به مركز چاپ معروف شد و تعداد چاپگران اين شهر تا سال ۱۵۰۰ ميلادي به قريب صد تن بالغ شدند و حدود دو ميليون جلد كتاب در آنجا به چاپ رسيد.
اما در ايران؛ رافائل دومان در خاطرات خود مي نويسد: «به خاطر نبودن صنعت چاپ، كتاب در اينجا(ايران) خيلي گران است. قيمت كتاب بر حسب سطور كتاب تعيين مي شود. محتواي كتاب در تعيين قيمت آن هيچ تاثيري ندارد. يك كتاب با هزار سطر به قيمت دو عباسي فروخته مي شود. اگر با خط خوش نوشته شود، تا ۵ عباسي قيمت دارد».
در هر صورت ورود واژه چاپ به زبان فارسي را به اواخر قرن هفتم هجري و به زمان سلطنت گيخاتوخان پسر اباقاخان مغول نسبت مي دهند و آن پول كاغذي بوده كه به آن چاو يا كااو (Cao) مي گفتند. برخي هم برآنند كه واژه چاپ، همان چهاپ يا چهاپه كه در زبان هندي به مفهوم مهري بوده كه بر روي پارچه مي زدند و آن را منقوش مي ساختند، بوده است.
در سال ۱۶۴۰ ميلادي در دوره صفويه، بازرگاني ارمني كه از ارامنه ساكن آمستردام بود، دستگاه چاپي را با حروف ارمني خريداري و به جلفاي اصفهان وارد كرد. به دنبال آن، عده اي از بزرگان و پادشاهان صفوي به فكر ايجاد چاپخانه با حروف فارسي و عربي افتادند كه پس از چندي به فراموشي سپرده شد تا دوران عباس ميرزاي نايب السلطنه كه اولين چاپخانه سربي با حروف فارسي و عربي توسط ميرزا زين العابدين در تبريز دائر شد و اولين كتاب منتشرشده آن، رساله جهاديه ميرزاعيسي خان قائم مقام بود كه در سال ۱۲۳۳ در جريان جنگ ايران و روسيه و پس از عهدنامه گلستان به چاپ رسيد. اين رساله حاوي فتاواي جهاد علماي آن زمان بود. در همين چاپخانه كتاب «مآثرالسلطانيه» و بعضي كتب ديگر از جمله «رساله آبله كوبي» به طبع رسيده است.
اما اين چاپخانه نيز در سال ۱۲۴۵ تعطيل شد. در آن زمان هنوز واژه چاپ متداول نشده بود و به اين خاطر آن را باسمه خانه، بصمه خانه و مطبعه و دارالطباعه و دارالطبع مي ناميدند.
اما قديمي ترين كتابي كه به زبان فارسي در جهان به طبع رسيده است، دو كتاب به نام هاي «داستان مسيح» و «داستان سن پيدرو» است كه هر دو با ترجمه لاتين در سال ۱۶۳۹(۱۰۹۴ هجري) يعني يازده سال پس از وفات شاه عباس اول در شهر «ليدن» توسط فردي به نام Ludovico ce dieu طبع شده است. همين شخص صفحاتي چند از ترجمه انجيل به زبان فارسي را هم به چاپ رسانده است. كتاب هاي فارسي پيش از اينكه در ايران به چاپ برسد در ممالك هندوستان، عثماني، مصر و شهرهاي اروپايي به چاپ رسيده است. در هندوستان توسط ماموران انگليسي مقيم كلكته، نخستين چاپخانه براي طبع كتب فارسي در ۱۲۲۵ دائر شد. از قديمي ترين كتاب هاي فارسي چاپ عثماني، «فرهنگ شعوري» است كه در سال ۱۲۵۵هجري چاپ شده است. در مصر(مطبعه بولاق) هم كتب فارسي چاپ مي كرده اند كه اولين كتاب به نام «مفاتيح الدريهفي اثبات القوانين الدريه» در سال ۱۲۴۲ از چاپ خارج شده است. ديگر از كتاب هايي كه در آنجا چاپ شده است، يكي «گلستان سعدي» و ديگر «پندنامه عطار» است كه هر دو در سال ۱۲۴۴ به چاپ رسيد. در شهرهاي اروپايي مانند لندن، رم، پاريس، ونيز، ليدن، پطرزبورگ و... نيز كتب فارسي به نفاست به چاپ رسيده است.
پس از عباس ميرزا، ميرزازين العابدين استاد چاپ در سال ۱۲۴۰ به فرمان فتحعليشاه به تهران فراخوانده شد تا به كمك منوچهرخان معتمدالدوله، اولين چاپخانه سربي دارالخلافه را راه بيندازد. كتاب «محرق القلوب» از آثار آن است. نخستين كتاب چاپ سنگي تهران، «معجم» است كه در ۱۲۵۹ به چاپ رسيد. چاپ سنگي هم مانند چاپ حروفي و سربي، اول در تبريز به دستور عباس ميرزا و همت ميرزاصالح شيرازي از روسيه به تبريز وارد شد و آغاز به كار كرد. اولين كتاب هايي كه توسط چاپ سنگي به چاپ رسيد، قرآني به خط ميرزا حسين خوشنويس معروف، به سال ۱۲۵۰ بود و از ديگر كتاب ها مي توان به «زادالمعاد» تاليف علامه محمدباقر مجلسي چاپ شده در ۱۲۵۱ق و «حديقه الشيعه» ملااحمد مقدس اردبيلي در سال ۱۲۶۰ق اشاره كرد.
پس از مدت ها اميركبير روزنامه وقايع اتفاقيه را كه پس از قتل او روزنامه دولت عليه ايران و سپس به نام ايران ناميده شد، منتشر كرد.
فرمان ها و دستورات شاه و وقايع و حوادث هر هفته كه غالباً مربوط به دستگاه سلطنت بود، در آن روزنامه چاپ مي شد و در اواخر سلطنت ناصرالدين شاه، اين روزنامه به وسيله ميرزاابوالحسن خان صنيع الملك نقاش باشي، مصور گرديد.
ناصرالدين شاه در سفر اول خود به اروپا، هنگام بازگشت به ايران يك دستگاه چاپخانه سربي با حروف فارسي و لاتين خريد و به ايران فرستاد. اين چاپخانه مدتي به علت نبودن سرپرست و حروفچين معطل ماند تا آنكه در سال ۱۲۹۲ هجري، بارون لويي دونرمان فرانسوي از ناصرالدين شاه امتياز روزنامه لاپاتري را به زبان فرانسه گرفت و چاپخانه به وسيله او به كار افتاد. در اين دوره، چاپخانه هاي ديگري در تبريز و بوشهر و اصفهان دائر شد و روزنامه هايي از قبيل روزنامه ملتي و روزنامه علمي و مريخ انتشار يافت. در شيراز، يك روزنامه نيمه فارسي و نيمه عربي به وسيله طبيب مخصوص ظل السطلان در حدود سال ۱۲۸۹ هجري تاسيس شد كه بعداً فقط به فارسي منتشر مي شد. توجه ناصرالدين شاه به امر تاريخ نويسي و ترغيب نويسندگاني چون رضاقلي خان هدايت و محمدحسن خان صنيع الدوله و لسان الملك سپهر به نوشتن كتب تاريخي، يك امر طبيعي بود زيرا او مي خواست حوادث دوران سلطنت قاجاريه- خاصه وقايع دوره سلطنت خودش- را در كتاب ها ثبت و ضبط كند.
كتب سنگي را در ايران، معمولاً بيش از ۷۰۰ يا ۸۰۰ نسخه چاپ نمي كردند، چراكه سنگ چاپ بيش از اين قابليت استنساخ نداشته است، اگرچه «اكمال الدين» شيخ صدوق(تهران ۱۳۰۱) را در يكهزار و هشتاد جلد به چاپ رسانده بودند. خطي كه در نوشتن كتاب براي چاپ سنگي  به كار مي رفت، بيشتر خط نسخ و نستعليق و گاه شكسته بود. كاغذي كه براي چاپ استفاده مي شد غالباً كاغذ روسي و روزنامه بود و گاه كاغذهاي فرنگي كه از طريق خليج فارس وارد مي شد مورد استفاده قرار مي گرفت. كاغذ آبي رنگ در بعضي از كتاب هايي كه مي خواستند صورت تزئيني داشته باشد به كار مي رفت نظير «منتخب ديوان كبير شمس» كه به نام «شمس الحقايق»(تهران ۱۲۸۰) طبع شده است و نيز مرسوم بود كه در چاپ بعضي از كتب، كاغذهاي رنگارنگ به كار برند؛ يعني هر چند صفحه را به يك رنگ مخصوصي چاپ مي كردند؛ مانند «ديوان انوري» كه در سال ۱۲۶۴ در دارالطباعه دارالسلطنه تبريز چاپ شده است و ده رنگ كاغذ در آن استفاده شده است و اشخاص خيري كه باني انتشار مي شدند، آن را وقف عام مي ساختند تا نسخ آن كتاب تماماً به كساني كه استحقاق دارند مجاناً داده شود.
بنا بر آنچه گفته شد، با ورود چاپ سنگي، چاپ حروفي و سربي به مدت ۲۲ سال در حاشيه قرار گرفت تا اينكه در اواخر قرن سيزدهم قمري، چاپ سربي در اغلب شهرهاي بزرگ مانند تبريز، تهران، اصفهان، مشهد، رشت و چند شهر ديگر رواج يافت و تا پيروزي انقلاب، تنها روش چاپ در كشورمان محسوب مي شد. با ورود كامپيوتر به كشور در دهه ۱۳۶۰ش اين وسيله براي حروفچيني و صفحه آرايي مورد استفاده قرار گرفت و فعاليت در حوزه نشر را بسيار تسريع و تسهيل كرد.
و در نهايت آنكه حروفچيني سربي چه به صورت دستي و چه حتي با دستگاه هاي سطرچين، از حدود آغاز دهه ۱۳۷۰ روبه انقراض كامل نهاد.
منابع در دفتر روزنامه موجود است.

مرور
مجموعه شعر شاعران معاصر در مدح رسول اكرم(ص)
014559.jpg
گروه علمي فرهنگي- مجموعه شعر شاعران معاصر در مدح و منقبت پيامبر اكرم(ص) منتشر شد.
اين كتاب با حمايت سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران و فرهنگسراي بهمن و توسط نشر مديا در ۳۰۰۰ نسخه با عنوان رسول مهر منتشر شده است. مجموعه شعر شاعران معاصر در مدح رسول اكرم(ص) در قطع پالتويي كوچك در ۳۰۰ صفحه و به قيمت ۱۳۰۰ تومان منتشر شده است.
يكي از جهت شكوهمند و جلوه هاي عظمت شخصيت نبي اكرم(ص)، رويكرد وسيع سخن سرايان و هنرمندان نسبت به تعظيم و تكريم مقام شامخ آن حضرت است. كثرت آثار در اين باره به اندازه اي گسترده و حيرت انگيز است كه محاسبه دقيق آن امكان پذير نيست و شور و ارادت شاعران و هنروران در اين عرصه با گذشت اعصار و قرون نه تنها هرگز كاستي و زوالي به خود نديده است، بلكه به مرور ايام بر اين عشق و ارادت بي مانند بسيار افزوده است.
پيش از ظهور اسلام شعر در جامعه اعراب آن روزگار از جايگاه مهمي برخوردار بوده است. به طوري كه بيان شفاهي شاعران تيزتر از نيزه ها، سراسر صحرا را طي مي كرد. هنگام ظهور اسلام، ادبيات، عصر طلايي خود را مي گذراند و به شدت مورد توجه اشراف شهرها و روساي قبايل قرار داشت، چرا كه شعر هنر غالب آن روزگار بود و اشعاري كه توسط شاعران سروده مي شد، «معلقات» ناميده مي شود.در اين مجموعه سروده هاي شاعراني چون محمد آتشي، مهرداد اوستا، اسماعيل اميني، رضا اسماعيلي، جعفر حنيفه پور، ابوالفضل زرويي نصرآباد، ذبيح الله ذبيحي، بهاءالدين خرمشاهي، علي اصغر سيدآبادي، شاهين رهنما، نصرالله فولادوند، افشين علاء، عبدالعظيم ساعدي، غلامرضا شكوهي، حسين لاهوتي، عبدالجبار كاكايي، عباس كي منش، نصرالله مرداني، رهي معيري، سپيده كاشاني، ناهيد يوسفي، سيدعلي موسوي گرمارودي، علي معلم و ده ها شاعر ديگر به چاپ رسيده است.

فرهنگ و آموزش
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
حوادث
بين الملل
سياسي
شهر تماشا
سلامت
شهري
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  فرهنگ و آموزش   |   سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   شهري   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |