آيا كمك دولت به مدارس غيرانتفاعي ضروري است؟
چراغ دولت در مدارس غيرانتفاعي
رامين كريمي نيا
|
|
۳مي گويند: چراغي كه به خانه رواست، به مسجد حرام است... . آموزش و پرورش ايران با حدود 135 هزار مدرسه دولتي و قريب 16 ميليون دانش آموز و يك ميليون فرهنگي از خانه هاي اصلي دولت است و طبيعي است هر چراغي كه در دست دولت باشد، بايد نثار اين نهاد كند. عده اي معتقدند در توجه دولت، مدرسه هاي غيرانتفاعي، بايد در آخرين رده و پس از رفع و رجوع كردن نيازهاي مدرسه هاي دولتي مدنظر باشند و اين از آن روست كه اين مدرسه ها پديد آمده اند تا از طريق بخش خصوصي، باري از روي دوش دولت بردارند، نه آنكه خود باري باشند، ولي عده اي ديگر چنين اعتقادي ندارند و مي گويند براي شكل گيري فعاليت هاي بخش خصوصي در آموزش و پرورش ايران، دولت بايد تا حد ممكن به ياري سرمايه گذاران نهادهاي خصوصي در نظام تعليم و تربيت كشور بپردازد. آنچه در پي مي آيد ديدگاه يكي از اعضاي كانون مؤسسان مدارس غيرانتفاعي كشور است كه خود نيز صاحب امتياز مدرسه اي است. بديهي است همشهري آمادگي انتشار ديدگاه هاي مخالفان را نيز براي خود محفوظ مي داند.
***
از سال 1367 كه مدارس غيرانتفاعي وارد عرصه آموزش و پرورش كشور شدند، اين سؤال همواره در اذهان عمومي جامعه، به خصوص اولياي دانش آموزان، مؤسسان اين مدارس و حتي برخي از مسئولان كشور نقش بسته كه آيا دولت بايد به اين مدارس كمك كند يا خير؟ و اگر پاسخ مثبت است كيفيت و ميزان اين كمك ها بايد چگونه باشد؟ سياستگذاران مالي كشور در پاسخ به درخواست كمك هاي مكرر اين مؤسسان، عقيده دارند:
۱ - اگر قرار بود دولت به اين گونه مدارس كمك كند، چرا اداره آن را به مردم و بخش خصوصي واگذار كرده است؟
۲ - و پاسخ دوم به اين خواسته، اين بوده است كه بودجه نداريم و اگر هم داشته باشيم مدرسه هاي دولتي در اولويت هستند.
در اين نوشته كوتاه سعي مي شود اين موضوع مورد تحليل قرار گيرد. در نگاه اول و بدون تأمل هر دو پاسخ، به خصوص پاسخ اول، منطقي و درست به نظر مي رسد، اما متأسفانه بايد گفت كه در عصر توليد دانش و خلاقيت، هنوز مسئولان و برنامه ريزان ما و آنهايي كه بايد با جلب كمك ها و حمايت هاي همه جانبه دولت به سوي آموزش و پرورش (چه دولتي و چه غيرانتفاعي) كه مهمترين ركن ايجاد توسعه همه جانبه و پايدار كشور است را مورد لطف قرار دهند، حتي از اهميت و تأثير آموزش و پرورش بر توسعه كشور و منافع ملي بي اطلاع هستند، بنابراين ضروري است با تحليل مختصر اين امر، زمينه هاي تغيير نگرش مسئولان وزارتخانه متبوع و ساير برنامه ريزان محترم را فراهم كنيم و آنها را در دفاع از حقانيت و اصالت آموزش و پرورش ياري دهيم.
دلايل كمك دولت به مدارس غيرانتفاعي
* طبق اعلام مديريت دفتر مشاركت هاي مدارس غيرانتفاعي، فعاليت مدارس غيرانتفاعي در سال تحصيلي گذشته موجب صرفه جويي دويست و پنجاه ميليارد توماني در هزينه هاي جاري و يك هزار ميليارد توماني در ساير هزينه ها، براي دولت شده است.
* مسأله خصوصي سازي هم اكنون در جهان به سرعت در حال گسترش بوده و ما هم در كشورمان شاهد هستيم كه دولت به سرعت در حال واگذاري و فروش بسياري از كارخانه هاي دولتي به بخش خصوصي است. حال با توجه به اين كه متأسفانه امر آموزش و پرورش به عنوان يك صنعت سودآور در كشور ما مطرح نشده (سودهاي آموزش و پرورش شامل سودهاي پنهان مانند تربيت نيروهاي خلاق و نوآور و همچنين سودهاي درازمدت و... است). لذا سرمايه گذاران از انباشت سرمايه هاي خود در اين بخش هراس دارند، بنابراين باز هم دولت بايد با تخصيص سرمايه هاي اوليه زمينه اين امر را فراهم كند و سرمايه گذاران را به اين سمت گرايش دهد، نه اينكه با تخصيص وام هاي بسيار ناچيز كه در برخي مناطق شهري حتي يك چهارم سرمايه لازم براي خريد يك مكان غيراستاندارد با حداقل امكانات را هم ندارد، به زعم خود كمك شاياني كرده باشد.
* برخي از مشكلات عديده اي كه در اثر استيجاري بودن ساختمان هاي مدارس گريبانگير مؤسسان اين مدارس شده است، عبارت است از: افزايش مستمر ميزان اجاره در پايان هر سال يا هر دوره، عدم توان مؤسسان براي پرداخت اجاره بهاي سنگين، تكرار هزينه هاي آماده سازي ساختمان در اثر جابه جايي مكرر مكان مدرسه، كاهش انگيزه در مؤسسان، عدم امكان تجهيز و بهسازي دلخواه فضاي فيزيكي مدرسه، اضطراب و مشكلات روحي و رواني ناشي از برخوردهاي نامناسب مالكان محترم كه اكثراً از مقوله فرهنگ و فرهنگي شناخت درستي ندارند و دهها مشكل ديگر... لذا درخواست مؤسسان اين مدارس، نه كمك بلاعوض، بلكه اختصاص وام درازمدت به ميزان مورد
نياز و با بهره كم و يا اختصاص درصد كمي از املاك مصادره اي بنيادها و... به صورت اقساطي به آنهاست.
* سيستم بانكي كشور نيز در خصوص تخصيص وام هاي موردنظر مي گويد؛ بودجه نداريم كه به مؤسسات آموزشي فرهنگي و پژوهشي غيردولتي و غيرانتفاعي بيش از اين ميزان وام بدهيم! مجدداً ناگزيريم بحث عدم اعتقاد به اهميت و تأثير آموزش و پرورش بر تمامي اركان جامعه را مطرح كنيم.
چگونه است كه سيستم بانكي با تشويق متقاضيان براي پرورش ميگو و شترمرغ و يا تأسيس هتل و مراكز جهانگردي و... به راحتي و در اسرع وقت بالاترين وام ها را با بهره اي بين 3 تا 9 درصد به متقاضيان ارائه مي كند، اما براي پرورش انسان هاي مومن و خلاق بحث كمبود بودجه مطرح مي شود؟ در حالي كه بديهي و مسلم است كه تمام افراد جامعه بايد زمينه رشد و توسعه، قانونمندي، تعميق ايمان و مسئوليت پذيري و ده ها مورد ديگر را در مدارس دولتي و غيرانتفاعي فراگيرند.
* قانون ايجاد و توسعه مدارس غيرانتفاعي توسط نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي در كشورمان تصويب شده و بخشي هر چند كم در حدود 4/5 درصد جمعيت دانش آموزان كشور و 66/8 درصد مدارس كشور را دربرگرفته است. آيا همين تعداد، نبايد از بهترين آموزش ها برخوردار باشند و از برترين امكانات فيزيكي و تكنولوژيكي بهره ببرند تا به افرادي خلاق و مشكل گشا در كشور مبدل شوند؟
* به رغم تعداد كمتر اين مدارس به نسبت مدارس دولتي، درصد موفقيت هاي آنان در عرصه هاي آموزشي و پرورشي نظير مسابقات علمي، المپيادها، جشنواره خوارزمي، مسابقات فرهنگي- هنري، مسابقات ورزشي و... بسيار قابل توجه است و اين نشان دهنده موفقيت كلي سيستم غيردولتي و بخش خصوصي است، لذا جا دارد با كمك هاي دولت به توسعه و رشد روزافزون نائل آمده و سير صعودي به خود بگيرند.
* تمام اخبار و قرائن موجود و قوانين مصوب كشور، حاكي از تمايل قطعي دولت براي رشد و افزايش درصد و تعداد مدارس غيرانتفاعي دارد، اما براي به مرحله عمل درآوردن اين گفته ها، به نظر مي رسد نيم كردار هم لازم باشد. به عبارت ديگر بخش زيادي از قوانين حمايتي مصوب شده، ولي اجرا نمي شود و يا همچنان در نيمه مسير تصويب نهايي در حال خاك خوردن است و پيگيري نمي شود.
نتيجه گيري
طبق فرمول هزينه به فايده و بر مبناي آمار ارائه شده توسط دفتر مشاركت هاي مردمي وزارت آموزش و پرورش در مورد بهره وري بالاي اين مدارس و صرفه جويي مالي حاصل از آنها از يك سو و تأثير كلي و عميق آموزش و پرورش بر تمام زواياي جامعه كه مورد تأييد تمام كارشناسان جهاني قرار گرفته از سوي ديگر و با عنايت به موفقيت هاي كسب شده اين نوع مدارس، پيشنهاد مي شود مطابق قانون هاي مصوب عمل شود و دولت بيشترين يارانه ها و كمك هاي خود را به بخش آموزش و پرورش اختصاص داده و در مورد مدارس غيرانتفاعي حداقل در آغاز كار روي آنها سرمايه گذاري كند تا در عرصه تعليم و تربيت كشور جان بگيرند و توان ارائه پاسخ مناسب و شايسته به اين سرمايه گذاري ملي را در عمل داشته باشند واين ميسر نمي شود مگر اينكه ابتدا نگرش برنامه ريزان و تصميم گيران نسبت به اين مدارس به صورت جدي و ريشه اي تغيير كند.
|