حسين مرعشي از اصلاح طلبان با نفوذ عرصه سياسي كشور است كه در دو سال آخر دولت خاتمي رياست سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري را برعهده داشت. وي از نزديكان هاشمي رفسنجاني است و در انتخابات رياست جمهوري از فعالان ستاد او بود. مرعشي قبل از انتخابات رياست جمهوري احتمال عدم پيروزي هاشمي را يك درصد مي دانسته و معتقد است فاصله بسيار زيادي بين هاشمي رفسنجاني و نامزدهاي ديگر، در انتخابات رياست جمهوري نهم وجود داشته است.
او هاشمي را جزو شخصيت هاي خوشنام تاريخ ايران مي داند و مي گويد: نام هاشمي رفسنجاني براي هميشه در تاريخ ايران ثبت خواهد شد.
* در مورد اظهارات خودتان در خصوص ليبرال دموكرات بودن حزب كارگزاران كه با انتقاد برخي ها نيز مواجه شد توضيح بفرماييد.
- در راهبردها و سياست ها دو جهت گيري كلي بيشتر در دنيا وجود ندارد؛ يا سوسياليسم يا ليبراليسم. وقتي مي گوييم سوسياليسم يا ليبراليسم مطلقش در دنيا وجود ندارد. يعني اينكه هيچ نظامي در دنيا وجود ندارد كه بگويد كاملاً فرد اصالت دارد. يا بگويد فقط جامعه اصالت دارد و دولت اصالت ندارد چون دولت مظهر جامعه است.
در دهه اول، اصالت را به دولت داديم و اختيارات افراد و مردم را گرفتيم. خب، همان طور كه در تمام دنيا اين سياست جواب نداده بود، در ايران نيز جواب نداد و عملاً موجب فرار مغزها، ضعيف شدن اقتصاد ملي و بزرگ شدن دولت و ناكارآمدي آن شد. ما كارگزاران سازندگي گرايشمان آزادي است.
اختيار را به فرد مي دهيم و معتقديم كه انسان ها در انتخاب دين، شيوه زندگي و انتخاب شغل، آزادند و اصالت با افراد است و دولت تنها بايد در ضرورت ها دخالت كند. ما اعتقاد داريم كه اصل بر اختيار و آزادي مردم و اصالت فرد است و بنابر ضرورت ها دولت بايد دخالت كند. در مقابل اين مشي، ممكن است گروهي باشند كه مشي آنها اين باشد كه بگويند اصالت با دولت است. هر جور كه دولت صلاح دانست اختيارات را به مردم دهد، بدهد.
همين ابلاغ سياست هاي اصل۴۴ قانون اساسي، يك اقدام ليبرالي است. اقدام سوسياليستي نيست. چون اين مفاهيم باب نشده و احزاب ياد نگرفته اند كه آنچه كه مي انديشند را بگويند، سعي مي كنند طوري حرف بزنند كه مورد پسند عامه مردم باشد.
* ما مي توانيم بگوييم كه موضع آقاي هاشمي و كارگزاران در مورد فلان مسئله يكي است؟ يعني موضع كارگزاران و آقاي هاشمي چقدر نزديك به هم است؟
- حزب كارگزاران يك حزب مستقل است. هاشمي رفسنجاني ممكن است بعضي از مواضع حزب را قبول داشته باشد يا ممكن است برخي از مواضع حزب را قبول نداشته باشد. در واقع هيچ ارتباطي بين موضوع كارگزاران و هاشمي وجود ندارد.
* ممكن است روزي شاهد اين باشيم كه كارگزاران هاشمي را نقد مي كنند؟
- ممكن است گروهي در درون خود نسبت به برخي شخصيت ها نقدهايي داشته باشند. معني انتقاد، جدايي نيست. معني همراهي نيز تاييد همه مواضع نيست، هاشمي مواضع خود را دارد و حزب كارگزاران نيز مواضع خود را.
* استراتژي جديد كارگزاران براي انتخابات پيش ر و چيست؟
- استراتژي ما تغيير خاصي نكرده. تلاش ما اين است كه به صورت جبهه اي وارد انتخابات شويم و با همفكران خودمان يك جبهه تشكيل دهيم.
* هر حزبي كه شكست مي خورد سعي دارد در بازسازي خود با تابلوي جديدي وارد عرصه شود. شما چنين قصدي نداريد؟
- وقتي يك حزب شكست سياست هايش را بپذيرد، بهتر است كه سياست هايش را اصلاح كند. اما بروز جريانات ناشناخته در انتخابات، نشانه عدم بلوغ سياسي و فرار از مسئوليت است.
* يعني شما قبول نداريد سياست هايتان در انتخابات رياست جمهوري نهم شكست خورد؟
- اگر فرض كنيم كه مثلاً سياست هاي ما شكست خورده باشد، بايد سياست هايمان را اصلاح كنيم. اينكه حزبي يك گروه جديد ايجاد كند و باندها در انتخابات فعال شوند، اقدام رو به جلويي نيست، فرار از مسئوليت است.
الان مسئوليت دولت آقاي احمدي نژاد را كدام گروه سياسي مي پذيرد؟ آبادگران چه كساني هستند؟ شوراي مركزي آنها كيست؟ افكار و مانيفست آنها چيست؟ مسئوليت اتفاقاتي كه در كشور روي مي دهد را چه گروهي مي پذيرد؟ جامعه اسلامي مهندسين؟ موتلفه؟ جامعه روحانيت مبارز؟
* يعني اگر آقاي هاشمي در انتخابات پيروز مي شد، كارگزاران مسئوليت اتفاقات كشور را مي پذيرفت؟
- به هرحال ممكن است مجموعه اي از احزاب موجود در يك ائتلاف در مجموعه اي حضور پيدا كنند و مسئوليت بپذيرند. اين روشي كه بعد از انتخابات شوراي دوم انجام دادند؛ فرار از مسئوليت است نه يك اقدام مسئولانه.
* نقش آقاي هاشمي و آقاي خاتمي را در انتخابات پيش رو چه طور پيش بيني مي كنيد؟
- پيش بيني مي كنم با توجه به حساسيت هايي كه هر دو نسبت به سرنوشت انقلاب و نظام دارند، همه گروه ها را به حضور در انتخابات تشويق كنند.
* به نظر مي رسد هاشمي و خاتمي بعد از انتخابات سوم تير بيشتر به هم نزديك شده اند. آيا اين طور نيست؟
- هاشمي و خاتمي مشكلي با هم ندارند منتها در شرايط جديد احساس كرده اند كه بيشتر بايد به هم نزديك شوند.
* اين شرايط جديد چيست؟
- روي كار آمدن جريانات ناشناخته اي كه براي همه ما ناشناخته است.
* يعني چه؟ بيشتر توضيح دهيد.
- پيروز انتخابات گذشته، جريان سياسي و شناخته شده كشور نبود. هر دو جناح كشور در انتخابات شكست خوردند.
* مي توانيم بگوييم به طور كلي احزاب شكست خوردند؟
- احزاب شكست خوردند. تجربه شكست خورد.
* شما به عنوان يكي از احزاب بگوييد چرا شكست خورديد؟
- احزاب تاحدي مي توانند از خود دفاع كنند. وقتي مبارزه عادلانه نباشد نمي توان دفاع كرد!
* چرا كارگزاران تا به امروز كنگره برگزار نكرده است؟
- تا زماني كه حزب به بلوغ خودش نرسد، كنگره تشكيل نمي شود.
* به بلوغ نرسيده؟
- كارگزاران هنوز به بلوغ تشكيلاتي خود نرسيده است.
* اصلاً قرار است برسد؟
- بله.
* حزبي كه پس از 11 سال نتواند به بلوغ تشكيلاتي برسد، مي توان اميدوار بود كه روزي به اين بلوغ برسد؟
- اين را بايد در مجموعه سياست هايي كه در مورد احزاب در كشور اعمال مي شود جست وجو كرد؛ مقابله هايي كه با كارگزاران شد.
* بعد از دولت هاشمي فكر نمي كنم مقابله اي با كارگزاران شده باشد.
- به هرحال احزاب در چارچوب استراتژي هاي نظام هنوز جايگاه روشني ندارند. شايد تا در سياست هاي راهبردي جايگاه احزاب تقويت نشود، تحزب در ايران جدي نخواهد شد.
* چرا كارگزاران يك حزب فصلي است و تنها در انتخابات فعال مي شود؟
- بقيه جريان هاي سياسي كشور فصلي نيست؟ اصلاً سياست در ايران فصلي نيستند؟ آيا مردم در طول فاصله انتخابات  هزينه سياسي پرداخت مي كنند؟
* يعني شما شركت مردم در راهپيمايي ها را يك كار سياسي نمي دانيد؟
- اين جزو وظايف ملي است. اين چيزهايي است كه حزبي نيست. كدام راهپيمايي يا تجمع حزبي را در فاصله انتخابات  مي بينيد؟
* شما و آقاي كرباسچي در انتخابات شوراي شهر كانديدا مي شويد؟
- نه. هيچ كدام كانديدا نمي شويم.
* اين را قبول داريد كه برخي مي گويند كرباسچي نماد سازندگي تهران است؟
- بله.
* پس چرا فهرست كارگزاران با عكس كرباسچي در انتخابات شوراي شهر شكست خورد؟
- در آن انتخابات مردم كم شركت كردند و در هر انتخاباتي كه مردم كم شركت كنند ما شكست مي خوريم.
* در انتخابات رياست جمهوري كه مردم كم شركت نكردند؟
- مرحله اول را قبول دارم.
* پس چرا باز هم شكست خورديد؟
- اينكه روشن بود. در جبهه ما تفرقه بين نامزدها از يك سو و خروج نهادهاي داوري از موضع داوري و دخالت  نهادهاي شبه نظامي فضا را آن گونه كرد.
* پيش بيني شما از چينش سياسي انتخابات پيش رو چيست؟
- اميدوارم دو جناح اصلي كشور آرايش جدي و رسمي به خود بگيرند و با انسجام فعاليت هاي جناحي، سياست، شكل حرفه اي تري به خود بگيرد.مهم نيست كدام جناح در انتخابات پيروز شود، مهم اين است كه گروه ها با خط و مشي و برنامه مشخص وارد ميدان شوند.

گروه سياسي - در بخش هاي پيشين اين گزارش كه پرونده مفصلي از اسناد و مدارك ربوده شدن امام موسي صدر است به نكاتي از جمله انگيزه سفر امام صدر به ليبي و نهايتاً اتفاقاتي كه افتاد و بيانيه وزارت امور خارجه ليبي اشاره شد. اينك بخش ديگري از پاسخ جنبش امل به اين بيانيه كه درشماره گذشته نيز قسمت اول آن آمد دراين بخش از نظرتان خواهد گذشت.
7 - آقا احمد الحطّاب كه بنابر ادعا دولت ليب، امام را در فرودگاه بدرقه كرده است كارمند عاد بخش تشريفات است. حال چگونه ممكن است امام صدر را كه به اعتراف نويسندگان بيانيه يك «شخصيت بزرگ اسلام»و«ميهمان رسم دولت ليب» بوده، چنين شخص بدرقه كند؟ با آن كه مراسم استقبال از امام موس صدر را مقام عال رتبهژا چون احمد شحات، مدير كل امور بين الملل كنگره ليب، انجام داده بود. در اين بيانيه چنين القا شده است كه سفر امام و عزيمت ايشان از ليب، در شرايط عاد و طبيع صورت گرفته در حال كه قذاف در اظهارات خود در حضور شخصيت ها اسلام در تاريخ 21سپتامبر 1978در دمشق تصريح كرده است كه آقا احمد الحطاب، «به طور تصادف امام را در فرودگاه ديده و ايشان را بدرقه كرده است»! نخست وزير ليب، سرگرد جلود نيز در تماس تلفن با نخست وزير لبنان، دكتر سليم الحص در تاريخ 12سپتامبر 1978همين عبارت را تكرار كرده و افزوده است: «امام ناراحت بودند و زمان عزيمت خود را به اداره تشريفات اعلام نكردند و به همين علت، انجام مراسم بدرقه رسم ممكن نبود.» اكنون سؤال اين است كه چه اتفاق رخ داده كه موجب شده امام كه به تعبير مندرج در بيانيه، «ميهمان دولت ليب و يك شخصيت بزرگ اسلام» بودهژاند، ناراض و ناراحت شوند؟ چرا دولت ميزبان، از برنامه سفر ايشان آگاه نبوده؟ و چگونه مي توان تناقض ميان اين سناريو و بيانيه رسم وزارت خارجه ليب را توجيه كرد، در حال كه بيانيه مذكور تلاش مژكند شرايط سفر امام را طبيع و در خور شأن و جايگاه ايشان جلوه دهد و مدع است كه امام صدر،«مورد احترام و تكريم دولت ليب» بودهژاند؟
به هر تقدير، بيانيه مذكور چنين القا مژكند كه امام، چه خشنود و راض و چه ناخشنود، به اراده و اختيار خود تصميم به سفر گرفتهژاند. اگر چنين است، چرا كاردار سفارت لبنان كه با امام در ارتباط بوده از موضوع سفر ايشان آگاه نداشته است؟
۸ - تحقيقات مسئولان ايتالياي و نيز تحقيقات نيروها امنيت لبنان بيانگر آن است كه كادر پرواز هواپيما، پس از مشاهده تصوير امام و همراهانش، حضور آنان در پرواز 881 شامگاه 31 اوت 1978از طرابلس به رم را رد كردهژاند. همچنين تلويزيون ايتاليا، عصر روز 25سپتامبر 1978بيانيه صادره از سو شركت «آليتاليا» و مصاحبه انجام شده با خلبان هواپيما را پخش كرد كه در آن، خلبان پرواز مذكور، حضور امام و همراهانش را در آن پرواز رد كرده است.
تحقيقات مسئولان ايتالياي و نيروها امنيت لبنان بيانگر آن است كه دو فرد مجهول الهويه، خود را به جا امام صدر و شيخ يعقوب معرف كرده و در ساعت حدود 10صبح روز 1سپتامبر 1978به هتل «هاليد اين» شهر رم مراجعه كردهژاند.جالب اينجاست كه مسافران پرواز 881 ساعت 23:30شب قبل، يعن 31 اوت 1978 از فرودگاه خارج شده اند. دو فرد مذكور پس از مراجعه به هتل و اجاره دو اتاق، هزينه يك هفته اقامت را پيش پرداخت كردهژاند و چند دقيقه پس از ورود به اتاق، در حال كه چمدان ها و گذرنامه ها امام و شيخ يعقوب را در اتاق ها جا گذاشته اند، از هتل خارج شدند و ديگر بازنگشتهژاند. از سو ديگر، چنان كه از مدارك موجود در اداره امنيت فرودگاه رم برم آيد، در ساعت 23:35شامگاه 31اوت 1978ويزا 48ساعته به نام آقا عباس بدرالدين صادر شده و محل اقامت و، هتل «ساتلايت» شهر رم درج گرديده است، با اين توضيح كه و ساعت 11:40صبح روز بعد، 1سپتامبر 1978با پرواز شماره 490هواپيماي آليتاليا به«مالت» سفر خواهد كرد. در حال كه تحقيقات نشان ميدهد كه آقا بدرالدين در آن هتل اقامت نداشته و در پرواز مذكور به مقصد مالت نيز شخص به اين نام حضور نداشته است. بدين ترتيب، دولت ايتاليا و دولت لبنان و مسئولين چندين كشور عرب و غير عرب ديگر، به اين نتيجه رسيده اند كه امام صدر و همراهانش هرگز به خاك ايتاليا وارد نشدهژاند. ادامه دارد