پنجشنبه ۲۳ شهريور ۱۳۸۵
نقش خرد اجتماعي در كاهش مراجعات حقوقي
003987.jpg
روند روبه رشد پرونده هاي مطروحه در دادگستري ها، موجب آن شد كه رياست محترم قوه قضائيه با تنظيم و تدوين قوانين و آيين نامه هاي مختلف از ميزان پرونده هاي موجود در دادگستري ها بكاهد. اصلاح قانون تشكيل دادگاه هاي عمومي و انقلاب و احياء دادسراها، تدوين آيين نامه شوراهاي حل اختلاف و تشكيل ستادهاي حفاظت اجتماعي ازجمله اين اقدامات بود.
به موجب اصل 156 قانون اساسي، قسمتي از وظايف قوه قضائيه به اين شرح است:
رسيدگي و صدور حكم در مورد تظلمات، تعديات، شكايات، حل و فصل دعاوي و رفع خصومات و اخذ تصميم و اقدام لازم در آن قسمت از اموري كه قانون معين مي كند. آنچه مشخص است محتواي اين بند از اصل 156 قانون اساسي ناظر به زماني است كه با توجه به اركان و شرايط تحقق دعوي به فرض اين كه حقي وجود داشته باشد، اين حق مورد انكار يا ترديد يا تضييع قرار گيرد سپس ذيحق بتواند مبادرت به تقديم دادخواست نمايد.
به نظر نگارنده آنچه به عنوان امري اصولي و فلسفي در راه رسيدن به كاهش اختلاف و دعاوي حقوقي مطرح مي باشد توجه به سطح معلومات و اطلاعات مردم نسبت به مسائل مختلف حقوقي است.
اصولاً مقنن همه افراد را نسبت به قوانين پس از طي تشريفات قانوني مطلع فرض مي كند. (مواد 1 و 2 قانوني مدني) اما اين كه تا چه حد مردم به حقوق قانوني خود كه به طور روزمره از طريق مجلس يا نهادهاي دولتي وضع مي گردد، واقف هستند مسأله اي قابل توجه است.
تعداد زيادي از پرونده هاي حقوقي كه در محاكم در حال بررسي است معلول ناآگاهي مردم نسبت به مباني قانوني يا نگارش هاي ناصحيح قراردادها مي باشد. اگر مردم به آثار احتمالي نگارش هاي حقوقي يا آثار عدم بررسي قوانين و مقررات در مورد ادعاي حقوقي خود آگاه باشند، با احتياط اقدام نموده و يا حداقل در تنظيم روابط حقوقي و قراردادها نظر افراد مطلع مانند وكلا و مشاوران حقوقي را جويا خواهند شد.
به موجب اصل پيشگيري مقدم بر درمان كه در امور بهداشت و درمان صدق مي كند، در امور قضايي نيز به نوعي اگر مردم در تنظيم قراردادها و اعمال حقوقي خود دقت بيشتري به عمل آورند و در انجام امور خود با افراد مطلع و آگاه كه در حال حاضر وكلا و مشاوران حقوقي مي باشند مشورت نمايند، به يقين مي توان ادعا كرد كه بسياري از پرونده هاي مطروحه در محاكم، به دادگستري راه پيدا نمي كنند. سالم سازي بستر روابط حقوقي مردم در جامعه مي تواند ضمن شفاف ساختن ماهيت واقعي عقود و قراردادها، مردم را به اهميت تنظيم روابط سالم قراردادها در چارچوب قانون واقف نموده و در نتيجه بار سنگيني از دوش دستگاه قضايي بردارد.
در كشور ما متولي مشخص با نظارت قانون جهت نظارت بر تنظيم قراردادهاي افراد با يكديگر وجود ندارد. انبوه مراكز معاملات املاك، هريك با سليقه خود، نوشته هايي ظاهراً حقوقي تدوين و چاپ نموده اند و طرفين با پركردن جاي خالي آنها مبادرت به انجام اعمال حقوقي مي كنند. در بسياري از موارد اين قراردادها داراي شروطي است كه مسلماً اگر فرد به اهميت حقوقي آن واقف باشد، آن را امضا نمايد و بعضي از اين شروط، اساساً مورد قصد واقع نشده اند كه بيشتر وقت دادگاه ها صرف احراز قصد واقعي متداعيين مي گردد.
در بعضي از كشورها به موجب قانون، كليه قراردادهاي خصوصي افراد بايد به امضاي وكيل و مشاور حقوقي برسد. آيا حضور و مداخله وكيل و مشاور حقوقي در مرحله تنظيم قراردادها و روابط حقوقي مردم نمي تواند بار مراجعات مردم را به دستگاه قضايي كاهش دهد؟
با اندكي بررسي مشخص مي گردد كه با ورود يك پرونده در مورد موضوع مورد اختلاف به تبع آن پرونده هاي متعددي با منشأ واحد از ناحيه مدعي يا تقابل از ناحيه مدعي عليه و يا تحت عناوين وارد يا جلب ثالث در دادگستري مطرح مي شود كه اين موضوع باعث مي گردد سلامت رواني طرفين دعوا و دادگاه نيز مورد هجمه قرار گيرد.
در حال حاضر چاره اي نداريم جز اين كه دايره حضور قانون در زندگي مردم را پررنگ تر كنيم و به ايشان ياد بدهيم كه زندگي حقوقي شما جزيي لاينفك از زندگي اجتماعي و خصوصي شماست و مانند تمام جوانب زندگيتان و حتي بيشتر از آن داراي اهميت مي باشد، تا مردم كشور ما كه داراي فرهنگ غني و شعور بالا هستند با قبول اين موضوع بتوانند در سايه قانون، هم از دغدغه هاي روحي خود بكاهند و هم از هجوم پرونده هاي حقوقي وارده به دستگاه قضايي جلوگيري نمايند.
به نظر مي رسد اگر بتوان با توجه به هم و تلاش گسترده مسئولين محترم قوه قضائيه، اين تفكر مورد نظر قانون واقع شود و در فضاي مناسب و جو آماده حاكم براين نهاد اين موضوع در چارچوب بررسي ها و انديشه هاي نوين صاحبنظران با الهام از حقوق ساير كشورهاي حقوقي به زيور قانون آراسته گردد، بتوانيم در اين خصوص به نتايج مثبتي دست پيدا كنيم و بايد براساس مقررات مندرج در قانون اساسي كه در صدر اين نوشته به آن اشاره شد، فكر درمان معضلات حقوقي موجود باشيم و با افزايش تعداد محاكم با توجه به بضاعت علمي جامعه سعي در حل معضلات حقوقي مردم بنماييم و از طرف ديگر در انديشه اصلاح ساختار فكري مردم در باب نگاهي جديد به روابط حقوقي آنها باشيم.
حميدرضا چاووشي
رئيس شعبه سوم حقوقي دادگستري كاشان

بعضي اشخاص مثبت در روزگار رضاخان
اگرچه در روزگار حكومت پهلوي اول، قدرت درشخص شاه خلاصه مي شد و هر قانوني در سايه اين قدرت قرار داشت، با اين حال در همان دوران هم رجال نيك نفس و شرافتمندي هم وجود داشتند كه نام نيكي هم از خود به يادگار گذاشته اند. چون در مطلبي از قول برخي در همشهري آمده بود كه مرحوم حسن مستوفي الممالك ستمگر و زمين خوار بود، خواستم يادآوري كنم كه از قضا مستوفي الممالك از چهره هاي خوشنام و خدمتگزار آن عصر بود. براي اطلاع بيشتر مي توانيد به تاريخ بيست ساله ايران به قلم مرحوم حسين مكي مراجعه كنيد. مستوفي الممالك نه از بستگان من بود و نه قرابتي با بازماندگانش دارم، اما به موجب مستندات تاريخي از جمله شخصيت هايي بود كه شهامت انتقاد از رضاخان را داشت كه در آن دوران، حكم كيميا را داشت. بازشناختن سايه روشن هاي تاريخ، به آگاهي نسل كنوني بيشتر كمك مي كند.
ملك پور

ترجيع بند كند وكاوهاي شهري
003981.jpg
۱ – سال ها قبل مجله فكاهي توفيق كاريكاتوري چاپ كرده بود كه در آن نشان مي داد عوامل شهرداري مشغول آسفالت خياباني هستند و مامورين يكي از سازمان هاي برق يا مخابرات كه آماده حفاري بودند، خطاب به عوامل شهرداري داد مي زنند كه زود باشيد كار آسفالت را تمام كنيد، ما مي خواهيم زمين را بكنيم. حالا پس از گذشت سال ها، انگار اين عادت ترك نشده است.
ماموران شركت مخابرات در اوايل اسفندماه 1384 براي چندمين بار در سال هاي اخير، پياده روي خيابان 16 كوي نصر را كندند و پس از انجام كار، آن را رها كردند و رفتند. يكي دو ماه بعد عوامل شركت فاضلاب براي لوله گذاري، سطح خيابان را حفاري كردند و پس از اتمام كار رفتند و مازاد خاك را هم جمع آوري نكردند! مامورين شهرداري پس از ماه ها، در تاريخ 25مرداد 1385 لكه هاي خيابان را مرمت و پياده روها را نيز آسفالت كردند .
درست پنج روز بعد از لكه گيري و آسفالت، مامورين برق، كار حفاري را در سرتاسر خيابان مذكور و پياده روها و ساير خيابان هاي فرعي كوي نصر آغاز كردند و عمليات هنوز ادامه دارد!
در سنوات اخير رسم شده است كه پياده روهاي فرش شده با سنگ يا موزاييك، بعد از حفاري، با آسفالت پوشانده مي شود و مناظر نازيبايي را به وجود مي آورد. درست است كه سطح پياده رو جزو خيابان و متعلق به شهرداري است ولي آيا انصاف است پياده رويي كه به وسيله ساكنين به صورتي زيبا فرش شده است، به اين شكل زننده درآيد؟ درست به خاطر دارم در سال هاي دهه 40، پياده روي جلوي منزل ما را در تهران ويلا كنده بودند. پس از اتمام كار روزي به در منزل مراجعه كردند و سؤال كردند هزينه مرمت چقدر مي شود كه ما پولش را بدهيم و خودتان فرش كنيد؟ ما هم از بناهاي محل ميزان هزينه  لازم را جويا شديم و آنها(مامورين)  هزينه را پرداخت كردند و ما پياده رو را به حالت قبل درآورديم. ترجيع  بند اين ناهماهنگي ها و عمليات مغاير زيباسازي، تا كي بايد ادامه داشته باشد و چرا مردم بايد در هر سال چندين بار گرفتار سروصدا، گردوخاك و اختلال در آمدوشد و اين به هم ريختگي ها باشند؟
م.ض- ساكن كوي نصر

قبول شده ايم اما...
شماري از دانشجويان فارغ التحصيل مقطع كارداني رشته موسيقي در سال جاري دركنكور كارداني به كارشناسي دانشگاه سراسري در دانشگاه هنر پذيرفته شده اند و به رغم تاكيد سازمان سنجش مبني بر متمركزبودن رشته پيش گفته كه در دفترچه ثبت نام شماره۱ و دفترچه شماره 2 مربوط به انتخاب رشته و كارنامه اينترنتي دانشجويان و اطلاعيه سازمان سنجش نيز منعكس شده است، دانشگاه هنر با عدم پذيرش متمركز بودن اين رشته، از ثبت نام پذيرفته شدگان خودداري مي ورزد، در حالي كه سازمان سنجش، در مراجعه مجدد قبول شدگان، با تاكيد مجدد بر متمركز بودن رشته موسيقي و قطعي بودن تعداد پذيرفته شدگان، از عملكرد دانشگاه هنر اظهار بي اطلاعي كرده است. اميد است دستگاه هاي ذي ربط به ويژه وزارت علوم، ضمن صحه گذاشتن بر مقررات اعلام شده، از حقوق پذيرفته شدگان اين رشته دفاع كند.
گروهي از پذيرفته شدگان آزمون كارشناسي ناپيوسته رشته موسيقي سال 85 دانشگاه تهران

تجربه هاي آزاد
در انتظار خورشيد
003984.jpg
ماه شعبان و جشن هاي اين ماه به مناسبت فرخنده زادروز حضرت مهدي عج بار ديگر شيعيان جهان و همه منتظران آن حضرت را به شوق آورد و به انتظار بزرگ براي دميدن سپيده و برآمدن خورشيد عدالت گستر، شكوه تازه اي بخشيد. از ميان نامه ها و نوشته هاي خوانندگان عزيز كه براي همشهري ارسال كرده بودند، بخشي از يك قطعه ادبي را كه به همين مناسبت سروده شده است، برگزيده ايم كه خود گوياي شوق نسل هاي متمادي براي ظهور امام زمان(عج) است.
آري، از آن روز كه خورشيد رفت و صبح نيامد
همه سرگشته به دنبال مهر
نردبان عشق بر ابرها نهادند
يا دست برزلال آب بركه ها، خورشيد را جست وجو مي كنند
از شادماني لحظه هاي سپيد آمدنت
دريا به سينه سياه صخره هاي ساحل انتظار موج مي زند
امير والا

گلايه هنرجويان مدرسه عالي بازيگري
بيش از چهار ماه از تعطيلي مدرسه عالي بازيگري حوزه هنري سپري مي شود، اما به رغم تلاش هنرجويان براي گشايش مجدد اين كلاس ها، هنوز در اين مورد اقدامي صورت نگرفته است. اين كلاس ها كه توسط داريوش ارجمند، هنرمند معاصر اداره مي شد، سهم به سزايي در پرورش بازيگران خلاق و متعهد براي سينما و تئاتر كشور داشت. ابتدا از سوي مسئولان حوزه و در قبال مراجعات مكرر هنرجويان براي جلوگيري از تعطيلي مدرسه، تلويحاً گفته شده بود كه حوزه قصد دارد به دليل مسائل مالي اين مدرسه را تعطيل كند، اما اكنون پس از تعطيلي چهار ماهه اين مدرسه ساختمان آن براي انجام برخي فعاليت هاي امور سينمايي، در اختيار آن بخش قرار گرفته است.هنرجويان حتي از طريق مراجعه به اعضاي محترم كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي نيز تلاش هاي خود را براي پيشگيري از تعطيل شدن اين مدرسه به عمل آوردند كه موجبات بازديد اعضاي كميسيون فرهنگي و حضور آنان در جشن دهمين سال تاسيس مدرسه عالي بازيگري حوزه هنري گرديد. از سوي اعضاي محترم كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي قول مساعد براي پيگيري خواسته هاي هنرجويان و حتي واگذاري ساختمان ديگري براي ادامه فعاليت مدرسه داده شده و حتي رئيس مركز هنرهاي نمايشي كشور نيز به دليل اجراي جذاب و مطلوب چند نمايشنامه در مراسم فوق توسط هنرجويان، وعده داد كه امكان اجراي اين نمايش ها را در سطح عمومي فراهم كند.اميدواريم مسئولان محترم حوزه هنري با عنايت به خواسته هاي برحق و دغدغه هاي واقعي هنرجويان مدرسه عالي بازيگري، موجبات ادامه فعاليت اين مدرسه را فراهم كنند.
علي عبدي

پاسخگو
خانم شمسي شاه حسيني
نوشته زيبا و خواندني شما تحت عنوان تولدي دوباره به مناسبت نهم مرداد – روز اهداي خون- را خوانديم، اين استدلال و پيشنهاد شما را كه اهداي خون به هر مناسبت به مثابه يك هديه ارزنده درخور ستايش است، پسنديديم و اميدواريم مورد توجه همگان قرار بگيرد و با شما هم عقيده ايم كه كساني كه به سازمان انتقال خون مي آيند و مقداري از خون خود را به هموطنان خود هديه مي دهند، تولدي دوباره را هديه داده اند.
بخشش هنر است و عيب در خواستن است
خواهش خود را به عيب آراستن است
در داد و ستد حال مه و مهر ببين
مهرست تمام و ماه در كاستن است


باز هم سريال نرگس و...
003978.jpg
ظاهراً نوشته ها درباره سريال تلويزيوني نرگس مثل اين مجموعه تلويزيوني، ادامه دارد و ظرف دو هفته اخير دست كم چهار نوشته جديد درباره سريال نرگس و براي صفحه سخنگاه ارسال شده است.چون قصد نداريم، صفحه سخنگاه را به ميداني براي تقابل موافقان و مخالفان اين سريال تبديل كنيم، ضمن عذرخواهي از خانم عذرا طيبي، آقاي ابوطالب صادقي، خانم مينو وفي و آقاي بهمن سياوشاني كه موفق به درج نوشته هايشان درباره سريال نرگس نشده ايم، به درج بخش هايي از نوشته ارسالي آقاي محسن جوانمردي بسنده مي كنيم و براي همگي آرزوي توفيق داريم: سريال تلويزيوني نرگس، به خاطر سرگذشت غم انگيز مرحوم پوپك گلدره حتي پيش از پخش، طرفداران بسياري پيدا كرده بود و خيلي ها منتظر پخش اين سريال بودند. قسمت هاي ابتدايي سريال هم بسيار جذاب و ديدني بود، اما به مرور، عصبيت و پرخاشگري، بر ريتم آرام سريال غلبه كرد و از آن پس شاهد برخي اغراق هاي عجيب، مثل احساس هاي ماوراء بشري نرگس و يا رفتارها و خشونت هاي غيرمتعارف شوكت بوديم. حركات روان پريشانه نسرين نيز كه بدآموزي هايي براي نسل جوان دارد نيز بر عدم تعادل اين مجموعه دامن زد. با همه اينها، كارگردان در به كارگيري هيجان لازم براي جذب مردم موفق است و از هنرنمايي هاي هنرپيشگان اين مجموعه نيز نمي توان ياد نكرد....


خانم ناهيد دالايي
003990.jpg
در ميان نامه ها و مطالب گوناگوني كه براي همشهري ارسال مي كنيد، عكس زيبايي از مرحوم محمدحسين شهريار شاعر بزرگ، نيز به انتخاب شما به دست ما رسيده است. اين عكس را به مناسبت سالگرد تولد شهريار، چاپ مي كنيم تا بار ديگر خاطره اين شاعر شيرين سخن را براي دوستداران شعر و ادب تجديد كنيم. اگرچه در حاشيه عكس مصرع معروف آمدي جانم به قربانت ولي حالا چرا....؟ نوشته شده است.اما اين باربه موقع و به مناسبت سالروز تولد شاعر، به سراغش رفته ايم. موفق باشيد.

جدول اعداد (سودوكو)
004038.jpg
اعداد 1 تا 9 را در هر يك از سطرها و ستون ها و مربع هاي كوچك 3 در 3 طوري قرار دهيد كه فقط يك بار تكرار شود. پاسخ جدول را فردا در روزنامه ملاحظه خواهيد كرد.

نگاهي و نقدي برطرح جديد ارزشيابي معلمان
ارزش هاي گمشده
003993.jpg
فرم ارزشيابي معلمان كه چند ماهي است در مدارس توزيع شده تا براساس آن معلمان مورد ارزشيابي قرار بگيرند و امتيازدهي و ارتقاي گروه آنان نيز به نحوي مرتبط با همين ارزشيابي جديد شده، از سوي تعداد زيادي از معلمان مورد اعتراض قرار گرفته است. آنان مي گويند از زمان پيدايش آموزش و پرورش به شيوه امروز، در طول سال تحصيلي و در عمل كارنامه معلمان مشخص شده است چه از طرف مسئولان و چه دانش آموزان و خانواده هاي آنان، به همين دليل شماري از معلمان و دبيران در تهران از آوازه و شهرت كم نظيري برخوردار شدند. معلم كم كار، كم حوصله نيز به هر دليلي كه اين كوتاهي از او سر زده باشد در سطح مدرسه، در نظر مدير، معاونان و دانش آموزان شناخته شده است، بنابراين تغيير شيوه ارزشيابي 20 سال گذشته و توزيع فرم هاي جديد، بدون آنكه از معلمان نظرخواهي كافي صورت گرفته باشد، دور تازه اي از آزمون و خطاهاي ارزشيابي هاي گوناگون است كه اهداف موردنظر را تامين نمي كند. كمترين توقع معلمان اين بوده است كه به مشكلات اساسي آنها توجه عميق تر شود. مشكلاتي كه بارها و بارها در رسانه ها و مطبوعات مطرح شده است. به طور اجمال به برخي از اين مشكلات اشاره مي كنم:
طرح هماهنگي پرداخت كه در بعضي از وزارتخانه ها و سازمان هاي دولتي به اجرا درآمده، نصيب معلمان نشده است. به همين علت حقوق يك معلم با مدارك عالي و باسوابق فعاليت طولاني با پايين ترين حقوق كارمندان در بانك ها،  شركت نفت و... قابل مقايسه نيست. به هر حال زمان آن رسيده است كه مشكلات معلمان مورد توجه قرار بگيرد و بعد از حل اين مسايل ريشه  اي كه از بدو ايجاد آموزش و پرورش در كشور ما به صورت ميراث از دولتي به دولت بعدي رسيده، به ساير امور مثل آزمون و خطاي طرح هاي جديد ارزشيابي پرداخته شود.
بديهي است وقتي مشكلات معلمان آن طور كه بايد مورد توجه واقع نمي شود، موارد مطرح شده در فرم هاي جديد ارزشيابي نيز زير سؤال قرار مي گيرد. داشتن انگيزه، ايجاد كار سازنده، علاقه مندي و دلسوزي در انجام وظيفه كوشش در جهت رفع موانع و مشكلات و... كه در فرم هاي جديد ارزشيابي درج شده، سال هاست كه توسط معلمان فداكار بدون چشمداشت، عملي شده است. سپاس خانواده ها و دانش آموزان و بازدهي درخشان، كار و تلاش معلمان گواه بر اين مدعاست.
اما در واقع بايد دغدغه هاي اصلي معلمان از جمله مشكلات معيشتي، مسكن و نيازهاي اصلي زندگي برطرف شود تا چنين پرسش هايي درباره آنان مطرح شود. گو اينكه ما عادت كرده ايم و به اين عادت خود نيز مي نازيم كه به عنوان يك وظيفه مقدس، كمبودها و نارسايي هاي زندگي را در كلاس درس و در رفتار با كودكان و نوجوانان كشور تلافي نكنيم، زيرا خدا بالاتر از هر نيرويي شاهد بر عمل ماست.
آن كه عاشق شغل معلمي است با انگيزه وارد اين حرفه شده است و آن كه بر حسب تصادف، به معلمي روي آورده،  البته انگيزه هم ندارد. اگر مشكلات از همين زاويه باريك و مهم پيگيري شود، آن گاه بسياري از ارزش هاي گمشده معلمان فداكار و گمنام در مدارس، پيدا خواهد شد.
اما در فرم هاي جديد، ظاهراً سوابق خدمتي و زحمات معلمان در سال هاي قبل و تجارب كاري آنها اصلاً به حساب نيامده است. آموزش هاي ضمن خدمت نيز محسوب نشده است. تقديرنامه ها و تشويق نامه ها محور اصلي ارزشيابي واقع شده است. امتياز دادن به تاليف و تحقيق معلمان هم در فرم گنجانده شده است اما در شرايطي كه معلمان ناچارند براي تامين هزينه هاي زندگي خود به شغل دوم از جمله مسافركشي روي بياورند، كدام فرصت ومجال براي تاليف و تحقيق باقي مي ماند؟ اميد است، مشكلات اساسي معلمان كه ريشه در سال هاي دورتري دارد با تلاش و سعه صدر مسئولان برطرف شود.
يك معلم از منطقه 18 آموزش و پرورش تهران
سخنگاه: نام و نشان نويسنده نامه در همشهري محفوظ است.

پيرامون خودرو جايگزين تاكسي هاي فرسوده
سرانجام پس از انتظار طولاني طرح اجرايي جايگزيني خودروهاي فرسوده با اولويت خودروي تاكسي اعلام شد، اما بايد ديد خودرو جايگزين معرفي شده، مناسب براي تاكسي مي باشد؟ خودرو تاكسي بايد داراي استحكام كافي در بدنه و جلوبندي، استهلاك پايين موتور، فضاي كافي براي سرنشين و قدرت موتور كافي باشد. حال بايد ديد، كدام يك از اين مشخصات در خودرو... كه جايگزين تاكسي هاي فرسوده انتخاب شده وجود دارد؟ خودرويي كه ضعف اصلي آن جلوبندي است و فاقد فضاي كافي براي حفظ حرمت مسافر و حتي رعايت قوانين اسلامي بين زن و مرد مي باشد، چگونه انتخاب شده است؟ در تمام دنيا به تاكسي به عنوان مبلمان درون شهري نگاه مي كنند و تلاش بر اين است كه خودرو مناسب و درخور و هماهنگ با مبلمان شهري براي تاكسي در نظر گرفته شود.
اما، خودرو سواري... كه جايگزين تاكسي هاي فرسوده انتخاب شده، واجد هيچ  يك از شرايط يك تاكسي مطلوب نمي باشد و قطعاً  مشكلات عديده اي در شبكه حمل و نقل عمومي شهري ايجاد خواهد كرد. البته، بنده و ساير منتقدان اين انتخاب علاقه منديم، دلايل انتخاب خودرو سواري... به جاي تاكسي هاي فرسوده تهران اعلام شود تا همگان از آن مطلع شوند.
علي كوهدشتي – ورامين

سخنگاه
انديشه
سياست
علم
كتاب
شهرآرا
ورزش
|  انديشه  |  سخنگاه  |  سياست  |  علم  |  كتاب  |  شهرآرا  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |