سه شنبه ۲۵ مهر ۱۳۸۵
ترنم خاكيان در ماه تنزل افلاكيان
لب دوست تا نغمه پرداز شد
عليرضا پور اميد
005625.jpg
(اي ماه مبارك تو چه با حال و هوايي‎/ تو ماه نبي، ماه علي، ماه خدايي‎/ اي سفره گسترده انعام الهي / تو خوان عطا و كرم وجود و سخايي)
در يادداشت قبلي به ارايه عناوين و سرفصل هاي موسيقي رمضان و به عبارتي آيين هاي موسيقايي رمضان پرداخته و با شرح مختصري درباره ويژگيها و استثنائات ماه مبارك رمضان نسبت به ديگر ايام سال، به يكه و يگانه   بودن اين ماه خدا، (در شكل و محتوا) اشاره نمودم در اين نوشتار هم با بيان اهميت مقوله صدا و تقدمش حتي بر وجود و هستي و هم چنين با اشاره به آيين ها و آداب قبل از اسلام در فرهنگ ايراني و پيوند و آميزش آن با تعاليم اسلامي و در نتيجه تطور و تنوع و چند وجهي شدن و كاربردي تر گشتن اين آداب و سنن، ورود به مبحث اصلي نموده كه همانا شرح كوتاهي از آيين هايي است كه به دليل هجوم بيرحمانه و سيطره ناخجسته رواج نارواي مدرنيته و مانيتور و ماشين، كم كم به افسانه ها مي پيوندد و حيف و اسف.

1 - تقدم صدا بر هستي: چندين بار در قرآن كريم(1)، حضرت حق مي فرمايد كه چون اراده او بر ايجاد چيزي قرار گرفت: گفت باش، پس شد يعني ابتدا صداي فرمان حضرت احديت در هستي (يا در عدم) برخاست كه باش (كن) و سپس شد (ف يكون) و تقدم واژه كن بر كلمه يكون گرچه به تعبير مفسران بسيار بسيار اندك است و به مجرد فرمايش كن، يكون اتفاق مي افتد اما اگر تقدم و تأخري قائل شويم قطعاً دستور خداوند (يا اراده خداوند) بر خلقت و هستي تقدم زماني و برتري معنوي و مفهومي دارد و...
صداي خدا چون سكوت عدم بردريد
به هستي بفرمود باش و جهان شد پديد
و يا:
لب دوست تا نغمه پرداز شد
جهان با صدا با كن آغاز شد
(سوخته)
۲- موسيقي در كشور ايران قبل از پذيرش اسلام توسط ايرانيان: ... ايرانيان براي پيشكش نذر و قرباني به خدا مذبح ندارند آتش مقدس نمي افروزند، بر گورها شراب نمي افكنند. يكي از موبدان حاضر مي شود و يك سرود مذهبي مي خواند، در واقع اين سرودها و گاتها نشانگر موسيقي ابتدايي ايراني  است كه عجين شده با شعر عرضه مي شد... (هرودت)
۳- اهميت حسن صوت در اسلام: پيامبر(ص) فرمودند: و رجع في القرآن صوتك فان الله يحب الصوت احسن (2) (ترجمه: در قرائت قرآن با صوتت ترجيع كن كه خداوند صوت خوب را دوست دارد.)
و نيز امام صادق (ع) فرمود: علي بن حسين (امام سجاد (ع)) خوش آوازترين مردم در خواندن قرآن بود و سقاياني كه از كنار منزل وي مي گذشتند براي استماع صوت ايشان مي ايستادند و بعضي از حُسن صوت حضرت، بي هوش مي شدند (اصول كافي جلد – ص 616)
و موارد بي شمار ديگري كه چه از زبان ائمه معصوم و چه بزرگان و صديقان حوزه روايت و نقل، بيان و بازگو شده و همگي بر زيبا دوستي و جمال شناختي شعائر و آداب ديني و مذهبي، اشارت و دلالت دارد و پيوند 3 موضوع فوق الذكر در اغلب و اكثر آيين ها و آداب ملي يا مذهبي ايرانيان مثل نوروز و محرم و بويژه در ماه مبارك رمضان، تجلي و بازتاب فرخنده اي يافته است و اينك به موارد و مصاديق اين ادعا مي پردازم:
(دامن خلوت ز دست كي دهد آن كس كه يافت
در دل شبهاي تار ذوق مناجات را)
مناجات؛
... راز و نياز به درگاه الهي، كه در شبهاي قدر و ماه مبارك رمضان توسط خوانندگان خوش صوت انجام مي گيرد. از مناجات نامه هاي مشهور، مناجات نامه خواجه عبدالله انصاري است كه با مضامين عالي توسط خوانندگان خوانده مي شود. از نغمه هاي موسيقي ايران، مايه حجاز يكي از بهترين مايه هاي مناجاتيان بوده است...
(واژه نامه موسيقي ايران زمين صفحه 434). مناجات خواني از ويژگي هاي ماه رمضان است و به پيش سحرخواني نيز موسوم است و روشن است با مناجاتهاي شخصي و دقايق عاطفي و معنويي كه فردي در خلوت خويش با معبود و معشوق اش برقرار مي نمايد، تفاوت دارد و اشعار ويژه و محدودي دارد و در شهرها، در مايه بيات تهران و يا درآمد سه گاه و چهار گاه بيشتر اجرا مي گرديد و در روستاها و شهرهاي كوچكتر فردي كه سحوري خوان يا مناجات خوان بوده است به در منزل تك تك اهالي روستا رفته و به قدري به خواندن خويش ادامه مي داد تا اينكه چراغي در داخل منزل روشن مي شد و خبر از بيدار شدن اهالي منزل مي داد و سحوري خوان به در خانه ديگر مي رفت تا مسلماني خواب نماند و در ضمن فرصت كافي براي تناول سحري داشته باشد و... اين آداب به شب  واني نيز موسوم است.
اي آنكه به ملك خويش پاينده تويي
در ظلمت شب صبح نماينده تويي
درهاي اميد بر رخم بسته شده
بگشاي خدايا كه گشاينده تويي
(شعر فوق در اغلب مناجاتهاي سحري در نقاط مختلف و در مايه دشتي خوانده مي شود به ويژه در ناحيه خراسان)
پيش خواني رمضان
ايرانيان مسلمان طبق رسمي كهن مشتاقند كه يك تا 3 روز پيش از رويت هلال ماه رمضان به پيشباز اين ماه بروند و در ساعات اوليه هر روز (نيمه شب) و يك ساعت به اذان صبح مانده به بام خانه خود رفته يا در گلدسته مساجد مناجات، سحر را با آداب خاصي مي خواندند و مضمون اشعار، استقبال از رسيدن ماه بود كه در شروع و بين ابيات و انتهاي خواندن، مردم را به فرستادن صلوات و همراهي كردن بدين وسيله (صلوات فرستادن) دعوت مي كردند و نمونه اي از اشعار كه به نوشته مولف كتاب موسيقي رمضان در منطقه سيستان خوانده مي شد، بدين  گونه است:
(اول به خداي حي داور صلوات
دوم به رسول تاج بر سر صلوات
سوم به تمام كوفيان لعنت باد
چهارم به صاحب ذوالفقار دو سر، صلوات)
اين گونه آوازها براي شروع پيش خواني ماه رمضان اغلب در چهارگاه اجرا مي شده و بهره اي از هنر چاووش خواني داشته است. در برخي نقاط به اين افراد چاووش سحري مي گفتند و در شعر شاعران ايران نيز از آنان ياد شده است و نام آورده شده... (3)
روشهاي بيدار كردن مردم قبل از اذان صبح
غير از سحوري يا سحرخواني و يا گلدسته خواني كه با آواز و خواندن اشعار و با استفاده از افراد خوش صدا و غراخوان انجام مي پذيرفت، در مناطقي نيز روشهاي متفاوت و متنوعي وجود داشت كه به وسيله سازها و آلات موسيقي اجرا مي شد. احمد وكيليان كه از محققين معتبر و خوشنام فرهنگ ايراني و از دستياران زنده يا ابوالقاسم انجوي شيرازي محسوب مي شود، معتقد است كه:
يكي از روش هايي كه در قديم براي بيدار شدن در شب هاي ماه رمضان به كار مي رفت، زدن نقاره بود. نقاره عبارت است از يك طبل بزرگ و دو طبل كوچك دوقلو و يك سرنا. شهرهاي بزرگ هر كدام نقاره خانه اي داشت كه معمولاً اتاقكي بود بالاي سر در دارالحكومه و نقاره بوسيله نقاره چيهاي حكومتي زده مي شد و نقاره چيها از حكومت مواجب مي گرفتند در ماه رمضان نقاره چيها دو مرتبه نقاره را به صدا در مي آوردند يك مرتبه نزديك سحر و يك مرتبه وقت افطار... (ضميمه اطلاعات 85/7/9 صفحه 6) كه البته تعريف موسيقيايي نقاره در نوشته ايشان جاي بحث دارد .
دعاي سحر:
در آيين ها و مراسم مذكور مثل مناجات، سحرخواني، شب خواني، گلدسته خواني و... ادبيات به كار رفته و مورد استفاده، همگي از اشعار و عبارات موزون و منظوم به زبان پارسي است ولي مهمترين بخشي كه از ادعيه و اذكار غير فارسي استفاده مي گردد، دعاي سحرگاه است و نيز دعاي ربنا كه هنگام افطار خوانده مي شود و البته آيات 193 و 194 سوره مباركه آل عمران است.
اما دعاي سحرگاه كه نگارنده نتوانست به تاريخ رواج و همه گيري استفاده از اين دعا دست يابد؛ اما آنچه مسلم و مسجل است ادعيه سحرگاه منسوب و منتسب به ائمه هدي و بويژه منقول از صحيفه شريفه سجاديه كه مجموعه دعاهاي امام چهارم حضرت علي بن حسين (ع) امام سجاد است، مي باشد و روشن است كه كلام فخيم و بيان سخته و پخته دعاها و ظرافتهاي ادبي موجود در آنها مثل سجع و مراعات نظير و لف و نشر و... حاصل قريحه اي شگفت و دقايقي پر شور و حال مي باشد و به نظر اهل فن و خبرگان خوانندگي و آواز، مناسبترين مايه و پرده براي اجرا، آوازهاي شور و دشتي، افشاري – بيات زند و نيز گوشه بيات راجع (راجه) مي باشند.
* يا عدتي في كربتي، انت الساتر عورتي والمقيل... فغفرلي خطيئتي و...
* اللهم اني اسئلك به بهائك... به جمالك... به كمالك به عظمتك به نورك به كلماتك كلها...
از دعاهاي سحرگاهي مشهور و معروف، دعاي سحر و مناجات زنده ياد استاد ابوالحسن اقبال آذر (اقبال السلطان) در كمتر از يكصد سال قبل و در مناره مسجد سپهسالار تهران (شهيد مطهري فعلي) در ماه رمضاني است كه گويند صداي آن بزرگمرد (وسعت و ارتفاع و تأثير و گرمي) بر هر شنونده چنان بگوش جان مي رسيد كه همه آرزو مي كردند سحرگاه ندمد و نرسد تا اين صدا ادامه يابد و...
و مناجات تاريخي ديگري كه در زندگي اديب نيشابوري (ميرزا عبدالجواد، اديب كل) تأثيري شگفت داشته و سرنوشت او را رقم مي زند...
پانوشت ها:
۱- از جمله در سوره مباركه بقره آيه 117
۲ - وسائل- جلد 4 صفحه 859
۳ - موسيقي رمضان در ايران – به كوشش هوشنگ جاويد صفحه 28

آن صداي شش دانگ
سيد ابوالحسن مختاباد
زندگي شهري سبب شده است تا بسياري از روابط و مناسبات، در پيچ و خم آن گم شود.
روابطي كه گاه با شنيدن خبري و خواندن نكته اي همانند كوهي از خاطرات بر سرت آوار مي شود.
هفته گذشته در حال خواندن يكي از روزنامه ها بودم كه خبري به اين مضمون خواندم حسين صبحدل، به بيماري فراموشي دچار شده است و به گفته پسرش – حامد صبحدل – هفت سالي است (از سال 8 ۷) كه فعاليت نمي كند .
در جايي ديگر از اين خبر آمده بود كه وقتي عده اي به ديدارش رفتند، فرزندش دست اين موذن اذان به ياد ماندني را گرفته بود و به نزد مهماناني آورده بود كه برخي از آنها سالها با صبحدل كار كرده بودند، اما در چهره او هيچ كس آشنا نيست، او هيچ كس را به ياد نمي آورد. با گامهاي آرام در كنار معاون صداي سازمان صدا و سيما مي نشيند، اما لحظاتي بعد به آرامي  برمي خيزد. اصرارهاي بي سرانجام فرزندش هم تأثيري ندارد و طولي نمي كشد كه حاضران را ترك مي كند .
همه ما به افطار و سحر هاي ماه و مبارك رمضان دل مشغول بوده و هستيم.
اگر چه اين روزها و سالها سريالهاي پياپي نفس بينندگان را بريده است و حتي سبب شده است كه آنها مسجد رفتنشان را با پخش اين و آن سريال از فلان شبكه تنظيم كنند و چند سالي هم است كه موسيقي پاپ اندك اندك فضا را بر نواهاي سنتي افطار و سحر تنگ مي كند (به خصوص در سيما) اما هنوز نواي برخي اذانها و مناجاتها در ذهن و ضميرمان نشسته است و بيرون رفتني نيست؛ همانند اذان مرحوم موذن زاده و يا ربناي استاد شجريان و يا دعاي ابوحمزه ثمالي و ديگر ادعيه اي كه با صداهاي آشنا و جان نواز هر از گاهي به گوش جان شنيده مي شود.
جناب صبحدل در واقع پايه گذار اين گونه برنامه ها است و هم او بود كه از شجريان چنين ربنايي بيرون كشيد.وي در واقع به دليل آشنايي عميق به رديف آوازي از يك سو و نيز دستگاههاي قرآني از ديگر سو جمع اين دو هنر بود و توانست آشتي شگفت انگيزي بين اين دو گونه صوتي ايجاد كند.
يادم نمي رود كه پس از رفتن استاد شجريان از راديو وي استاد كريم صالح عظيمي را به راديو آورد تا تدريس رديف آوازي را پي بگيرد و استاد صالح عظيمي نيز شاگردان فراواني را تربيت كرد كه برخي از آنها امروزه در زمره نام آوران موسيقي آوازي ايرانند.
در سالهايي كه هنوز موسيقي چندان ارج و قربي نداشت و فتواي تاريخي حضرت امام درباره اين هنر اعلام نشده بود، صبحدل با برگزاري برخي از برنامه هاي آوازي راديو اين چراغ را روشن نگه داشت.
من آن روزها سن و سالي نداشتم ( در دوره دبيرستان) اما اين آوازها را از راديو مي شنيدم كه اتفاقاً از همان جا با صداي استاد صالح عظيمي  و يا ديگر شاگردانش آشنا شدم.
صبحدل صدايي شش دانگ داشت و قرآن را به خوبي تلاوت مي كرد و در خانواده وي نيز يكي از فرزندانش، قاري ممتاز شده بود و گاهي در برخي از درسهاي اخلاقي برخي از چهرهاي نامي  عرصه عرفان و كلام هم حضور مي يافت و اصولاً ترتيب دهنده برنامه هاي افتتاحيه اين گونه سخنراني ها بود كه پيش از شروع سخنراني حتماً بيتي از حافظ يا سعدي از سوي يكي از شاگردان آقاي عظيمي خوانده مي شد و سپس فرزند آقاي صبحدل قرآني تلاوت مي كرد. و آنگاه سخنران به پاي تريبون مي رفت.
از جمله كارهاي ماندگار جناب صبحدل، اذان به ياد ماندني اش در نغمه بيات ترك بود كه با مقدمه اي شكوهمند آغاز مي شد و شگفت اينكه اين اذان اين سالها كمتر از راديو پخش مي شود.
به جرأت مي توانم ادعا كنم كه اين اذان به دليل تسلط استاد صبحدل بر نواهاي قرآني از يك سو و رديف موسيقي آوازي از ديگر سو، اگر همقران اذان مرحوم موذن زاده نباشد، با آن پهلو مي زند.
صداي حجيم و سوزناك صبحدل در اين اذان از قلب و شور وي نسبت به اين كتاب آسماني و نيز ماه مبارك خبر مي دهد.
صبحدل نقطه عطفي در تهيه برنامه هاي افطار و سحر راديو بود كه بعد ها به تلويزيون هم گسترش پيدا كرد.
سال هفتاد وي بهترين برنامه هاي راديويي در افطار و سحر را تهيه و پخش كرد.
خود وي در گفت و گويي با نگارنده گفته بود كه نسخه اي كه هم اينك از ربناي استاد شجريان پخش مي شود، نسخه اي تمريني بود و آقاي شجريان به استوديو آمده بود و كار را خوانده بود و قرار بود كه باز هم روي اين اثر كار كند تا پختگي بيشتري پيدا كند، اما همين كار تمريني به قدري محكم و زيبا از كار در آمده بود كه من حيفم آمد كه آن را پاك كنم و نگهش داشتم كه اگر آقاي شجريان دوباره براي خواندن آمد، و كار از اين بار بهتر درآمد پاكش كنم كه ديگر آقاي شجريان هم فرصتي نكرد و كار به همين شكل پخش شد.
اكنون كه اين چند خط را قلمي مي كنم و مي بينم كه اين پدر واقعي آواز و موسيقي مذهبي در راديو به چنين روزي دچار شده است، تنها مي توانم يادي از گذشته هاي نه چندان دور كنم و صداي محزون و خسته و البته روي گشاده جناب صبحدل را در خاطر آورم و از خداوند بخواهم كه بيماري فراموشي را از ذهن و ضمير اين موذن نامي بزدايد. آمين.

موسيقي
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
شهرآرا
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  شهرآرا  |  موسيقي  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |